برگی از تفسیر المیزان علامه طباطبایی:
و بالوالدین احسانا / عقوق والدین، بعد از شرک به خدا، در شمار بزرگترین گناهان است

علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه ی ۱۵۱ سوره مبارکه انعام به موضوع احسان به والدین پرداخته است.

علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه ی ۱۵۱ سوره مبارکه انعام به موضوع احسان به والدین پرداخته است. در این بخش از تفسیر المیزان در این خصوص آمده است:


و بالوالدین احسانا


یعنى احسان کنید به پدر و مادر احسان کردنى…..


عقوق والدین، بعد از شرک به خدا، در شمار بزرگترین گناهان است


به هر حال، خداى تعالى در قرآن کریمش در چند جا احسان به پدر و مادر را تالى توحید و ترک شرک دانسته و هر جا به آن امر کرده قبلا به توحید و ترک شرک امر کرده است، مانند آیه (و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا) و آیه (و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنى لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم و وصینا الانسان بوالدیه ) و آیاتى دیگر.


و این خود بهترین دلیل است بر اینکه عقوق والدین بعد از شرک به خداى بزرگ در شمار بزرگترین گناهان، و یا خود، بزرگترین آنها است، اعتبار عقلى هم مؤید این معنا است، براى اینکه جامعه انسانى که هرگز انسان نمى تواند بدون آن زندگى و دین داشته باشد امرى است اعتبارى و قراردادى که در حدوث و بقاى خود بستگى به محبت نسل دارد و محبت نسل نیز سرچشمهى آن رابطه و علاقه اى است که در بین ارحام رد و بدل مى شود، و معلوم است که مرکز این رابطه خانواده است و قوام خانواده از یک طرف به پدر و مادر است و از طرفى دیگر به فرزندان، و فرزندان موقعى احتیاج به رحمت و راءفت پدر و مادر دارند که پدر و مادر طبعا مشتاق اولاد و شیفته پرورش آنانند، به خلاف پدر و مادر که احتیاجشان به فرزندان موقعى است که پیرى عاجز و زبونشان ساخته و از اینکه مستقلا به ضروریات زندگى خود قیام کنند بازشان داشته. بر عکس، فرزندان به عنفوان جوانى رسیده و مى توانند حوایج پدر و مادر را برآورده کنند. و معلوم است که در چنین روزهایى جفاى اولاد نسبت به آنان و متعارف شدن این جفا کارى در میان همه فرزندان نسبت به همه پدران و مادران باعث مى شود عواطف تولید و تربیت به کلى از جامعه رخت بربسته و کسى رغبت به تناسل و تربیت فرزند نکند، و افراد از تشکیل جامعه کوچک که همان خانواده است استنکاف ورزیده، در نتیجه از نسل بشر تنها طبقه اى باقى بماند که در بین شان قرابت رحم و رابطه خویشاوندى وجود نداشته باشد. و پر واضح است که چنین جامعه اى به سرعت رو به انقراض گذاشته دیگر هیچ قانون و سنتى فساد روى آورده را جبران نمى کند، و سعادت دنیا و آخرت از آنان سلب مى شود. 




نظرات کاربران