کارکنان بعثه و حج و زیارت، سوگوار شهادت آیت الله رئیسی

گشودی بال پرواز و غریب و بی صدا رفتی + فیلم

مدیران و کارکنان نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت و سازمان حج و زیارت در تهران امروز (دوشنبه) در پی اعلام خبر شهادت آیت الله «سیدابراهیم رئیسی» رییس جمهوری و هیات همراه ایشان، به سوگ نشستند و در ماتم آنها نوحه سرایی کردند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، در این مراسم که در نمازخانه حج و زیارت برگزار شد، حاج «داود خورشیدی» به نوحه سرایی پرداخت و شماری از معاونان، مدیران و کارکنان بعثه و سازمان حج و زیارت که در تهران بسر می برند، در عزای «خادم الرضا» و خادمان ملت ایران که مظلومانه شهید شدند، اشک ماتم ریختند.


همزمان، مراسم های دیگری نیز در مدینه منوره با حضور حجت الاسلام والمسلمین «سیدعبدالفتاح نواب» نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و مسئولان و کارگزاران حج که برای هدایت و نظارت بر عملیات حج و خدمت رسانی به زائران در سرزمین وحی بسر می برند، به مناسبت بزرگداشت شهادت آیت الله رئیسی و هیات همراه ایشان برگزار شده است.


آیت الله رئیسی رییس جمهوری، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، حجت الاسلام والمسلمین «سیدمحمدعلی آل هاشم» نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز، «مالک رحمتی» استاندار آذربایجان شرقی و چهارتن از محافظان و خدمه بالگرد حامل آنان، عصر دیروز هنگام بازگشت از مراسم افتتاح سد «قیزقلعه سی» خدآفرین به تبریز در منطقه کوهستانی و حفاظت شده دیزمار در شهرستان ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه شدند و همگی به شهادت رسیدند.


خورشیدی، مداح مراسم بزرگداشت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان در بعثه مقام معظم رهبری در تهران با اشاره به شهادت ایشان در شب میلاد حضرت امام رضا (ع) گفت: «یا علی بن موسی الرضا، از سید خادم ما، کریمانه پذیرایی کن.»



او سپس با اشاره به اتفاقات روزهای اخیر در مشهد و ایران، ولادت امام رضا (ع) و سابقه تولیت آیت الله رئیسی در آستان قدس رضوی اینگونه نوحه سرایی کرد:


«دیدم این شهر، چرا هی بی قراری می کند


جای باران،  سیل در این شهر جاری می کند


دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش


عزم خود را جزم کرده، گریه زاری می کند


****


ای صفای قلب زارت، هر چه دارم از تو دارم


تا قیامت ای رضاجان، سر ز خاکت بر ندارم


منم خاک درت، غلام و نوکرت


رضاجانم رضا، رضاجانم رضا


*****


گشودی بال پرواز و غریب و بی صدا رفتی


به گرمی در هوای سرد، سوی آشنا رفتی


شب میلاد مسعود رضا، همراه یارانت


گرفتی اذن دیدار و به آغوش رضا رفتی»