سالروز کشتار حجاج در مکه
حجاج ایرانی پس از انقلاب 1357 هر ساله تظاهراتی موسوم به نام «برائت از مشرکین» هنگام حج و در شهر مکه برگزار می‌کردند.ملک خالد (درگذشت ۴ سال قبل از این واقعه) حاکم قبلی عربستان طی نامه‌ای به سید روح الله خمینی&
حجاج ايراني پس از انقلاب 1357 هر ساله تظاهراتي موسوم به نام «برائت از مشركين» هنگام حج و در شهر مكه برگزار ميكردند.ملك خالد (درگذشت ۴ سال قبل از اين واقعه) حاكم قبلي عربستان طي نامهاي به سيد روح الله خميني برخي از شعارهاي داده شده در اين تظاهرات را همچون «خدا بزرگ است، خميني بزرگ است» را مشوق چند خدايي دانسته بود و از خميني خواست كه مانع از اين اقدام حاجيان ايراني شود. در حقيقت حاجيان ايراني شعار «الله اكبر، خميني رهبر» را در اين تظاهرات ميدادند كه تشابه واژه «اكبر» با «رهبر» مسئولين عربستاني را به اشتباه انداخته بود

توطئه از پيش تعيين شده سعودي
به نظر مي رسد ماجراي جمعه خونين موضوعي تصادفي نبوده است و از مدت ها پيش مسئولان سعودي براي اجراي آن اتخاذ تصميم نموده بودند. براي اثبات اين ادعا تنها به برخي شواهد اشاره مي گردد كه موارد بسيار ديگري نيز از اين قبيل مي توان به عنوان شاهد مثال ذكر كرد:
1ـ در روز پنجم ذيحجه (1 روز پيش از واقعه)، بيمارستانها و سازمانهاي بهداري اعلام كردند كه هيچ مراجعه كننده ايراني را براي درمان در روز ششم ماه نخواهند پذيرفت.
2ـ يك ساعت قبل از شروع راهپيمايي، درهاي ورودي به بناي بزرگ مخصوص حجاج اردني و فلسطيني بسته شد و به هيچ كس اجازه داخل يا خارج شدن از آن داده نمي شد.
3ـ سطح بام بناهاي واقع در جانب چپ راهپيمايي از كپسولهاي خالي و سنگها و آجرها و ابزار آلات از كار افتاده كه در طول برخورد به سوي حجاج پرتاب شد، انباشته شده بود. برخي از صاحبان اين خانه ها ابراز داشته بودند كه اين وسايل چند روز قبل از جانب حكومت سعودي به بام آنها منتقل شده بود.
4ـ تغيير آرايش پليس كه برخلاف سالهاي قبل در دو سوي مسير نايستاده و صف آرايي آنها در انتهاي مسير حركت حجاج و يا قرار گرفتن فرماندهان پليس در پشت سر نيروها برخلاف گذشته كه فرماندهان 100 متر در جلوي گردان خود مي ايستاده اند.
5ـ در سالهاي گذشته با توقف اتومبيلهاي سواري در مسير راهپيمايي سعي در ايجاد موانع فيزيكي براي گسستن صفوف راهپيمايان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خيابان محل برخورد نهايي منع كردند و اتومبيلها را از نزديك شدن به مسير مسجد ملك تا تقاطع خيابان عبدالله بن زبير باز داشتند.
6ـ در سالهاي گذشته مأموران پليس در ميان راهپيمايان حاضر مي شدند تا از انتشار جزوه ها پيشگيري كنند اما در آن سال هيچيك از آنان داخل راهپيمايي نشدند و باتوم به دست صف آرايي كرده بودند.
جداي اين قبيل نمونه هاي ميداني بايد به سخنان متفاوت در ملاقات وزيرخارجه سعودي در رياض با كاردار جمهوري اسلامي و ملاقات وزير حج و امور اوقاف سعودي با نماينده ايران در روز چهارم ذيحجه و تفاوت لحن مذاكرات آنها اشاره كرد.
همچنين عملكرد رسانه ها كه در اين گونه موارد بيش از هر چيز به جذابيتهاي خبر و پرداختن به ابعاد كشته ها و زخمي ها و... علاقه نشان ميدهند، در اين موضوع كاملاً متفاوت بود و از همان ابتدا بيش از هر چيز به تطهير مسئولان سعودي پرداخته بودند.
برخوردهاي مقدماتي
برخورد ميان ايرانيان و مسئولان سعودي در سال 1366 امري بديع نبود و در طول سالهاي 1358 تا 1366 بارها ايرانيان به جرم بيان شعار بر ضد امريكا و اسرائيل دستگير، زنداني و شكنجه شدند و در پي آن، منازعاتي بين مسئولين دو كشور برخاسته بود.
حتي درباره اجتماعي بودن حج و فتاوي علماي حجاز و نظريات و فتاوي امام خميني(ره)، بحث هاي گوناگوني پيش آمد كه در نهايت ملك خالد بن عبدالعزيز پادشاه وقت عربستان سعودي نامه اي به امام خميني فرستاد، بر اين مبنا كه برخي روحانيون حجاز، حج را مراسم و مناسكي صرفاً فردي خواندند و توجه به مسائل اجتماعي و برپايي تظاهرات در حج را مزاحم حاجيان و حتي بدعت معرفي كردند. اجتناب از سب و لعن دشمنان را حق دانستند و آن را انحراف از دين و جسارت به مكه و كعبه مطرح كردند و حتي دولت سعودي بر اين معني تأكيد داشت كه از رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم در مراسم حج جز تلبيه و دعا و نيايش روايتي وارد نشده و شعار دادن بر ضد دشمنان و فرياد زدن مغاير اهداف حج و معصيت است.
حضرت امام در 60/07/18 در پاسخ به پادشاه عربستان نوشتند كه «... اين جانب تمام گرفتاريها و بدبختيهاي مسلمين و دولتهاي كشورهاي اسلامي را در اختلاف و نفاق بين آنان مي دانم. چرا بايد دولتهاي اسلامي با داشتن قريب يك ميليارد جمعيت و در دست داشتن ذخيره هاي زير زميني، خصوصاً موجهاي نفت كه رگ حيات ابر قدرتهاست و برخورداري از تعليمات حيات بخش قرآن كريم و دستورات عبادي، سياسي پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - كه مسلمانان را به اعتصام به "حبل الله" دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذير مي فرمايد و با داشتن ملاذ و ملجأيي چون حرمين شريفين، كه در عهد رسول الله - صلوات الله عليه - مركز عبادت و سياست اسلامي بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدت ها نيز چنين بوده است و طرح فتوحات و سياسات از آن دو مركز بزرگ سياسي عبادي ريخته مي شده است، اكنون به واسطه كج فهمي ها و غرض ورزيها و تبليغات وسيع ابرقدرت ها كار را به آنجا بكشانند كه دخالت در امور سياسي و اجتماعي، كه مورد احتياج مبرم و از اهم امور مسلمين است، در حرمين شريفين جرم شناخته شود و پليس سعودي در داخل مسجد الحرام و در جايي كه به حكم خدا و به نص قرآن مجيد براي همه كس حتي منحرفين محل امن است با چكمه و سلاح به مسلمانان حمله كرده و آنان را مضروب و دستگير كنند و به زندان بفرستند.
جرم اين مسلمانان شعار بر ضد امريكا و اسرائيل، اين دشمنان خدا و رسول بوده است... اگر دولت حجاز از اين فريضه عبادي - سياسي، كه هر سال در مواقف كريمه حرمين شريفين با حضور ميليوني مسلمانان تشكيل ميشود، استفاده سياسي اسلامي مينمود، احتياج به امريكا و هواپيماهاي آواكس آن و ساير ابرقدرتها نداشت و مشكلات مسلمانان حل مي شد.
مي دانيم كه امريكا اين هواپيماها را از آن جهت در اختيار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائيل از آنها استفاده نمايد. چنانكه ديديم آواكسهاي امريكايي براي تفرقه بين ايران و ساير مسلمانان عرب گزارشي سرتاسر دروغ داد مبني بر بمباران مراكز نفتي كويت توسط ايران... اخيراً به اين نكته تأكيد مي كنم كه از مكتوب شما ظاهر مي شود كه گزارش هاي دروغ و انحرافي به شما داده مي شود. چنانكه نوشته ايد شعارهاي زائران ايراني موجب نارضايتي و تنفر زائران بيت الله شده است.
بهتر بود شما اشخاص اميني را مأمور گزارشها نماييد تا معلوم شود شعار ضد اسرائيل و امريكا موجب تنفر و نارضايتي زائران نشده، بلكه برخورد مأموران دولت سعودي و ضرب و هتك و به حبس كشيدن مهمانان خداي متعال، به جرم شعار عليه اسرائيل و امريكا، موجب تنفر و نارضايتي مسلمانان جهان و بخصوص زائران بيت الله الحرام و حرم معظم رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - شده است. از خداوند متعال خواستارم كه مسلمانان را از خواب غفلت بيدار و عظمت اسلام را روز افزون فرمايد؛ و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمين است هدايت فرمايد...»
خون در برابر توطئه
در روز نهم مردادماه 1366 شمسي برابر با ششم ذيحجه سال 1407 قمري، هزاران زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر كشورهاي اسلامي در مكه معظمه و خانه خدا، پس از انجام فريضه نماز عصر، به سوي محل تجمع و شروع راهپيمايي در منطقه معابده، رهسپار شدند.
برنامه راهپيمايي در ساعت 16:30 با تلاوت آياتي از قرآن كريم آغاز شد. آنگاه پلاكاردهاي حاوي شعارهايي در نفي سردمداران بلوك شرق و غرب و اسرائيل و دعوت مسلمين به وحدت برافراشته شد؛ آنگاه جملاتي از پيام رهبر كبير انقلاب به كنگره حج براي حضار خوانده و ترجمه شد و سپس نماينده امام در حج شروع به سخنراني كرد.
در ساعت 18:10 سخنان آقاي كروبي به انتها رسيده بود كه تظاهر كنندگان آرام به سوي سه راهي شعب ابوطالب به راه افتادند، مردان و زنان در صفوف جدا حركت مي كردند و جانبازان بر روي ويلچرهايشان در صفوف مقدم بودند.
.jpg)
در ساعت 18:40 راهپيمايي به نقطه پاياني رسيد. صداي بلندگوها خاموش و مردم به شعارهاي خود خاتمه دادند و پلاكاردها در هم پيچيده شد. ناگهان حملات عمال سعودي ابتدا با ريختن آب سرد و پس از آن آب ولرم و جوش بر سر زائران شروع شد.
اما پس از پايان مراسم و به دنبال حركت مردم به سوي مسجدالحرام براي اداي فريضه مغرب، پس از طي مسافتي، در حالي كه در جلوي جمعيت عظيم راهپيمايان، زنان و معلولين انقلاب در حال حركت بودند، ستونهايي از نظاميان آل سعود هويدا شدند. لحظه اي بعد نيروهاي امنيتي و پليس و گارد سلطنتي سعودي به سوي مردم (بهويژه زنان و معلولان و جانبازان) هجوم بردند و با "باتوم" بر سر و روي حجاج بيگناه كوبيدند.
اينان از يك طرف و مزدوران ديگر نيز از بالاي پلهها و ساختمان ها، سنگ و آجر و شيشه و بلوك سيماني بر سر و روي مردم مي ريختند. پس از آن شليك گازهاي سمي و خفه كننده شروع شد و بهدنبال آن رگبار گلولهها به قصد كشتن و نه متفرق كردن راهپيمايان برائت از مشركين سرازير شد و پيكرهاي پاك انسانهايي كه جرمشان اعلام برائت و بيزاري از امريكا و اسرائيل و ايادي ناپاكشان بود، درخاك و خون غلتيدند. زنان بيگناه كه چادر از سرشان افتاده بود و در زيردست وپا له مي شدند و با گازهاي خفه كننده و رگبار گلوله ها به شهادت ميرسيدند.
آل سعود حتي به آمبولانسهاي حامل مجروحين نيز يورش مي بردند و مانع جمع آوري مجروحين مي شدند. در نتيجه اين حمله و هجوم، بيش از 500 تن از حجاج بي دفاع و هراسان ايراني و غيرايراني كشته و حدود 700 تن زخمي شدند. اين سخنان دردناك رهبر كبير انقلاب رضوان الله تعالي عليه است كه در اين حزن و اندوه سنگين و بزرگ، آرامش خويش را از دست داده است:
«بار الها، تو خود شاهدي كه دراين سال ما جانبازان و مهاجران و مجاهداني داشتيم كه بهسوي تو و بهسوي خانه امن تو كه از صدر خلقت تاكنون مأمن هر موجودي بوده است، هجرت كردند و در پيش چشمان حيرت زده مسلمانان كشورهاي جهان بهدست پليد امريكا كه از آستين آل سعود بدر آمده است، به خاك و خون كشيده شدند و در آستانه عاشوراي ولي الله الاعظم (سلام الله عليه) عاشورايي ديگر، با ابعاد مختلف در جوار تو و خانه امن تو، در جمعه خونين پديد آوردند كه اي كاش نبودم تا آن را ببينم و يا بشنوم، نه براي شهادت عزيزاني مجاهد و مهاجر كه شهادت امري است كه آرزوي عزيزان ماست وشهدي است آشنا براي زنان و مردان و كودكان ما كه در يورشهاي مغولانه صدام عفلقي شديدتر و فجيع تر آن را چشيده اند و ديده ايم، بلكه براي مصيبتي است كه نه تنها براي پيغمبر اسلام (صلوات الله عليه) كه براي تمامي انبيا و مرسلين، از آدم تا خاتم پيش آمد. به فرمان كاخ سياه بهدست ناپاك آل سعود اين شقيترين جانيان عصر، بالاترين مقام مقدس الهي شكسته شد.»
پس از حادثه ذيحجه 1407/ مرداد 1366، با توجه به عظمت واقعه و ميزان تلفات مردم عادي و بي دفاع (بيشتر زنان و جانبازان) و همچنين سوابق مراسم برائت از مشركين كه به آرامي برگزار شده بود، مرتكبين حادثه خود را مجبور به توضيح ديدند و حجاج را به اخلالگري و ايجاد آشوب متهم كردند.
در بيانيه رسمي وزارت كشور سعودي در هشتم ذيحجه، جزئيات بيشتري شامل آمار تلفات (402 كشته كه 275 تن آنان ايراني ـ نيمي از كشته شدگان زنان ـ بوده اند و 649 زخمي) همراه اتهامِ اخلال در مراسم حج، هجوم آنها به طرف مسجدالحرام با چوب و سنگ و چاقو، درگيري مأموران امنيتي با حجاج و زير دست و پا ماندن تعداد بسياري از مردم و ادعاي عدم تيراندازي به زوار حرم با تأكيد بر مقابله شديد با هر نوع هرج و مرج مطرح شد.
بهرغم پوشش خبري يكسويه حادثه و پخش تصاوير و فيلمهايي از تظاهرات و شروع و خاتمه آن، از جزئيات نحوه قتل عام حجاج تصوير و فيلم در اختيار هيچ كشوري قرار نگرفت و اين موضوع بايكوت خبري در برخي مطبوعات مستقل اروپا منعكس گرديد. همچنين دولت سعودي از پذيرش هيأت تحقيق اعزامي دولت جمهوري اسلامي ايران جلوگيري كرد و تا مدتها از تحويل اجساد حجاج ايراني و انتقال مجروحان نيز خودداري مي كرد.
نكته دردناك آنجاست كه بسياري از آمار شهدا مربوط به روزهاي پس از حادثه است كه مأموران سعودي اجازه مداواي مجروحين حادثه را در بيمارستانها ندادند و برخي از مجروحين كه جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسيار و در حالي كه امكان مداواي آنها بود، به شهادت رسيدند.

بازتابهاي فاجعه
به دنبال جنايت بيسابقه عمال امريكايي عربستان سعودي در به شهادت رساندن زائران بيت الله الحرام جمعيت ميليوني مردم تهران در 11 مرداد 1366 پس از راهپيمايي باشكوه در برابر مجلس شوراي اسلامي اجتماع كردند و هاشمي رفسنجاني، رياست مجلس وقت در اين اجتماع گفت: انتقام خون شهدا آن است كه ريشه حكام سعودي در منطقه خشكانده شود.
اين بازتابها از مرزهاي ايران و عربستان فراتر رفت، به عنوان نمونه اطلاعات حجاج و علماي كشورهاي مختلف كه در مراسم حج شركت داشتند، در افشاي جزئيات ماجرا مؤثر شد. عدهاي از علماي برجسته لبنان در بازگشت از حج و با ذكر مشروعيت مراسم برائت در حج، حمله نيروهاي مسلح به تظاهرات آرام مردم و تيراندازي به سوي حجاج و كشتار مردم بيدفاع و شكستن حرمتِ حرم را محكوم كردند.
همچنين جزئيات بيشتري از برگزاري آرام تظاهرات و مراسم حجاج ايراني و تعداد دقيق شهداي ايراني، توافقهاي قبلي مقامات ايراني و سعودي براي انجام مراسم و توافق بر سر مبدأ و مقصد آن، آمادگي كامل پليس و ارتش سعودي براي سركوب مردم از قبل، به رگبار بسته شدن حجاج و تعرض به حقوق انساني و مشروع آنها، علل و زمينههاي سياسي اين ماجرا و ارتباط آن با منافع امريكا و اسرائيل در منطقه و واداشتن ايران به صلح با عراق در جنگ هشت ساله عراق با ايران طي مقالات، مصاحبهها، سخنرانيها، راهپيماييها و برپايي مراسم بزرگداشت شهداي فاجعه در كشورهاي مسلمان و حتي غربي و همراه با ابراز همدردي علماي جهان اسلام مطرح و منعكس شد.
چندي بعد رئيس جمهور وقت ايران، در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به حادثه مكه اشاره و آن را از مصاديق جنايات بينالمللي معرفي كرد.
آثار جمعه خونين
قتل عام حجاج اما در كنار تمام دردناكياش، ماهيت كشورهاي مرتجع عرب و ارتباط و همكاري آنها را با استكبار جهاني به اثبات رساند. حضرت امام(ره) در بـيان واقعي اثرات اين واقعه در پاسخ تلگرام نماينده خود در حج نوشت: اگـر هـزاران مـبـلـغ روحاني را به اقطار عالم ميفرستاديم تا مرز واقعي بين اسلام راستين و اسلام امريكايي و فرق بين حكومت عدل و حـكـومت سرسپردگان مدعي حمايت از اسلام را مشخص كنيم، بهصورتي چنين زيبا نمي توان ستيم. حجتالاسلام و المسلمين رحيميان نيز در خاطرات خود ميگويد: «در بازگشت، گزارش حج خونين قبل از تشرف، جناب آقاي رسولي گفت:- حضرت امام، چند بار سراغ شما را گرفتهاند.
هنگام تشرف از پلهها كه بالا ميرفتم، حضرت امام در اتاق و از پشت شيشه متوجه حقير شدند و تبسم كردند. وارد شديم و سلام كردم. با خوشرويي و تبسم جواب فرمودند و ادامه دادند: قبول باشد. كي آمديد؟
عرض كردم: ديروز.
سؤال كردند: ان شاء الله سالم هستيد؟ آسيبي نديديد؟
مختصراً جواب عرض كردم و مشغول كارمان شديم. بعد از انجام كارها و انجام ملاقاتهاي دستبوسي، دوباره به خدمت مشرف شدم و به عرض رساندم: بسياري از مسلمانان كشورهاي ديگر، از من به عنوان ايراني مصرانه خواستهاند دست شما را از طرف آنان ببوسم و بوسيدم. صحنه كشتار حجاج و سلاحهايي كه به كار گرفتند. سؤال كردند: تيراندازي زيادي بود؟
همه آنچه را كه ديده بودم، به عرض رساندم. سپس از ملاقات با گروهي از فلسطينيهاي ساكن در فلسطين اشغالي كه بعد از حادثه جمعه خونين در بعثه براي اظهار همدردي نزد ما آمدند، گفتم كه ما ضمن احساس دلگرمي از محبت و همدردي ايشان و خوشحالي از فرصتي كه پيش آمده، آماده مي شديم تا با تشريح مواضع انقلاب اسلامي در مورد مسائل جهاني اسلام به ويژه مساله فلسطين، آنها را هر چه بيشتر به مشاركت در انقلاب و جهاد اسلامي عليه صهيونيسم ترغيب نماييم ولي با كمال تعجب و ناباوري، واقعيت را فوق تصور خود يافتيم! آنها بعد از احوالپرسي در حالي كه بشدت متأثر و گريان بودند، مشاهدات غمبار خود را از صحنه كربلاي خونين مكه بازگو كردند. از قساوتهاي سعوديهاي آل يهود، گفتند: كه چگونه بر پيكر پاك زنان شهيد چكمه ميكوبيدند و كيفهاي پول و دستبند و گردنبند آنها را با خشونت و ايجاد جراحت بيشتر بر جسد خونين آنها، ميربودند! از مظلوميت ملت ايران گفتند: كه ما تاكنون فكر ميكرديم كسي مظلومتر از ما فلسطينيها نيست ولي در اينجا فهميديم كه شما از همه مظلوم تريد و دشمنان شما از همه بيرحمتر و پستتر!
و بالاخره در پايان به محضر امام معروض داشتم كه همه تا قبل از جمعه خونين مكه از اينكه حضرتعالي آيه "و من يخرج من بيته مهاجرا الي الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره علي الله" را در آغاز پيام حج امسال انتخاب كرده بوديد، متعجب و شگفت زده بودند. آن گاه كه حادثه اتفاق افتاد، به نكته قضيه پي برديم و در عين حال، تعجب و شگفت زدگي همه دو چندان شد. تا قبل از اين فراز از عرايضم، حضرت امام با سؤالها و با نگاه و استماعشان، زبانم را در بيان ماوقع گويا ميكردند و استقبالشان، گوياي اين بود كه در جستجوي اخبار جديد و اطلاع از مشاهدهها بودند. اما وقتي از آيه و پيام گفتم و خواستم در لفافه و كنايه از كرامت و چهره شان درهم كشيده شد! انگار كه اين مقوله نه تازه است و نه گفتني. گويي كه نخواستند حتي با نگاه و در نگاهشان، چيزي را در اين زمينه افشا كنند، كه هر كه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند. در پايان عرض كردم به لطف خدا و نفس شما اعمال را بدون وسواس انجام دادم و امام فرمودند:سعي كنيد بعد از اين هم همين طور باشيد.
روز بعد كه جناب حاج احمد آقا جهت ديدار اينجانب به منزل تشريف آوردند نقل كرد كه امام به ايشان فرموده بودند كه فلاني - رحيميان - حرفها و خبرهاي خوبي داشت و اين نشان ميداد كه در شرايطي كه عمده اخبار از حج خونين غم انگيز بود ظاهراً براي اولين بار از پيامدهاي مثبت و سازنده آن بخصوص در مورد فلسطينيها مطالبي را شنيده و خوشحال شده بودند.»

واكنش امام(ره) به كشتار حجاج بيت الله الحرام
ايشان در يكي از پيامهاي خود در اين رابطه فرمود:
«جنايت تاريخي شكستن احترام حرم امن الهي كه دل مسلمانان متعهد جهان را آتش زد، چيزي نيست كه تا ابد بشود آن را فراموش كرد يا ساكت بود... ».
همچنين حضرت امام بارها در پيام خود اين جنايت دشمنان اسلام را كه به وسيله عمال سعودي آنها اجرا شده بود، تقبيح كردند و بر هوشياري جهان اسلام در قبال اين فاجعه و امثال آن تأكيد كرده و فرمودند:
«كشتار زائران خانه خدا، توطئه اي براي حفظ سياست هاي استكبار و جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي است ...»
حضرت امام همچنين اين حركت مذبوحانه عمال سعودي را بهترين ياري و كمك براي نشان دادن مظلوميت ملت ايران و بهترين دليل براي بي لياقتي آل سعود جهت تصدي امور كعبه و حج دانسته و در پيامي كه در تاريخ 12 مرداد سال 1366 مصادف با 7 ذيحجه سال 1407 هجري قمري خطاب به نماينده خود و سرپرست حجاج ايراني صادر كرد، چنين فرمود:
«آنها به دست خود اسباب افتضاح و رسوايي خود را فراهم نمودند ... ما اگر مي خواستيم به جهان اسلام ثابت كنيم كه كعبه داران كنوني لياقت ميزباني سربازان و ميهمانان خدا را ندارند و جز تأمين آمريكا و اسرائيل و تقديم منافع كشورشان به آنها كاري از دستشان بر نمي آيد، بدين خوبي نمي توانستيم بيان كنيم ... و به اين اندازه كه كارگزاران بي اراده حاكميت سعودي در اين قساوت و بي رحمي عمل كردند، موفق نمي شديم»
حضرت امام (ره ) همچنين با تأكيد بر شعار برائت و لزوم احياء آن براي تحقق حج ابراهيمي اين ركن ركين حج را با اهميت دانسته و حج بي برائت را اصلا حج نمي داند و در پيامي كه به مناسبت اولين سالروز كشتار حجاج در 29 تير سال1367 صادر نمودند، فرمودند:
«حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست. حج كانون معارف الهي است كه از آن محتواي سياست اسلام را در تمامي زواياي زندگي بايد جستجو كرد ... حج عرصه نمايش و آيينه سنجش استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است ... مسلّم حج بي روح و بي تحرك و قيام، حج بي برائت، حج بي وحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست»
ايشان همچنين برائت را داراي آثار سياسي براي جهان اسلام دانسته و حماسه مردم فلسطين را تحقق شعار برائت ميداند و در بخش ديگري از پيام خود در اين رابطه مي فرمايد:« ... و اين تحقق همان شعار برائت است كه ملت فلسطين در تظاهرات حج دوشادوش خواهران و برادران ايراني خود فرياد رساي آزادي قدس را سر داده اند ...»