به مناسبت بزرگداشت مرد بزرگ عرفان و تفسیر:علامه طباطبایی مرجعیت را برای تفسیر قرآن رها کرد

علامه طباطبایی با خطرپذیری، فلسفه را در حوزه جا انداخت ...
مسئول بنياد فقهي مديريت اسلامي گفت: علامه طباطبايي براي تفسير قرآن، مرجعيت را رها كرده و با فداكاري «تفسير الميزان» را نوشت كه اين تفسير، سند محكم و بالادستي در حوزه تفسير قرآن است.
حجتالاسلام سيدصمصامالدين قوامي در گفتوگو با خبرنگار آيين وانديشه فارس در خصوص ويژگيهاي علامه طباطبايي به مناسبت سالروز بزرگداشت ايشان گفت: علامه طباطبايي از مفاخر علماي شيعه بوده و ويژگيهاي خاصي دارد. او خود را به خطر انداخت تا فلسفه در حوزههاي علميه تثبيت شود كه اين خود مهارت اجتماعي ميخواهد.
مسئول بنياد فقهي مديريت اسلامي افزود: در آن زمان، حوزه با فلسفه تقريباً بيگانه بود و ايشان مدتي منزوي بود و انزوا را پذيرفت تا فلسفه را در حوزههاي علميه جا بيندازد، چرا كه در حوزه، اخلاق فلسفه را قبول نداشتند و فقه و اصول را در حوزه ميپذيرفتند؛ امام خميني ميگفت، پسرم از كوزه آب ميخورد و خيليها گفتند كه كوزه طاهر نيست، چون پدر مصطفي اصولاً فلسفه ميگويد!
* علامه طباطبايي با خطرپذيري، فلسفه را در حوزه جا انداخت
اين استاد حوزه و دانشگاه تصريح كرد: عالماني كه ميخواهند دنياي جديد و تحول را ايجاد كنند به خطر ميافتند و علامه طباطبايي اين خطر را به جان پذيرفت و فلسفه را در حوزه جا انداخت.
وي خاطرنشان كرد: شاگردان ايشان در حوزه فلسفي هم اكنون خود صاحب كرسي و درسهاي عالياند؛ همانند آيات عظام مصباح يزدي، جوادي آملي، حسنزاده آملي و سبحاني و دانشمنداني از اين قبيل.
قوامي تصريح كرد: در حقيقت اولين خصوصيت اين علامه بزرگوار، برپايي كلاسهاي فلسفه در حوزه است.
* علامه طباطبايي مرجعيت را براي تفسير قرآن رها كرد
مدير دايرةالمعارف فقه مقارن اظهار داشت: دومين خصوصيت ايشان اين بود كه مرجعيت را رها كرد تا مفسر قرآن شود و هركسي كه ميخواهد مرجع شود، تنها بايد در فقه و اصول قوي باشد، اما او گفت كه ميخواهد «تفسير الميزان» را براي قرآن بنويسد.
اين استاد دانشگاه اظهار كرد: ايشان مرجع تقليد نشد، چون تفسير خيلي وقتش را گرفت و با فداكاري كه از خود نشان داد، تفسيري براي قرآن نوشت كه اين تفسير، سند محكم و بالادستي در حوزه تفسير قرآن، تفسير و تحقيقات جديد است.
وي ادامه داد: اين در حالي است كه تنها تفسيري كه با افتخار به آن استناد ميكنيم، تفسير الميزان است.
قوامي با اشاره به اينكه علامه طباطبايي در تفسير قرآن و فلسفه ريسك كرده خاطرنشان كرد: ايشان در صورتي كه ميتوانست استعداد خود را صرف مرجعيت كند تا آيتالله شود، اما با فداكاري عنوان ظاهري را از دست داد و عملا در دو حوزه قرآن و فلسفه شاگردان بسيار خوبي را از خود به جاي گذاشت.
* استاد مطهري در مورد ايشان عبارت «علامه روحي فداه» را به كار ميبرد
وي اظهار داشت: آنقدر شاگردانش مؤثر بودند كه مطهري از شاگردان علامه همواره ميگفت «علامه روحي فداه» يعني جانم فداي علامه طباطبايي.
مسئول گروه مديريت بنياد پژوهشهاي قرآني افزود: علامه مطهري تأثيرات روحي، ارزشي و معنوي بسياري از علامه طباطبايي گرفت كه همواره ميگفت جانم را فداي استاد ميكنم كه از اين جمله بايد راه و رسم استاد و شاگردي را آموخت.
وي گفت: ايشان وقتي معمم شد، گفت: تولد من شروع شده و تاريخ تولد خود را تاريخ عمامهگذاري كرد و گفت كه مدتي كه طلبه بودم و معمم نبودم، گويا هنوز به دنيا نيامدهام كه اين مورد قابل توجه كساني كه لباس دير ميپوشند يا درس حوزه ميخوانند و لباس نميپوشند، باشد.
قوامي خاطرنشان كرد: ايشان در شاگردپروري نكات خوبي دارد كه ميگفتند وقتي علامه مطهري در كلاس من ميآمد آنقدر بحثهاي دروسم را خوب ميفهميد كه من به نشاط معنوي دست مييافتم.
* حوزه، حيات علمي خود را مديون بيداري علامه طباطبايي است
اين استاد حوزه و دانشگاه تصريح كرد: ايشان با اينكه پير شده بود و دستهايش ميلرزيد تا آخر عمر يكسره مينوشت و ميخواند، اما به بازنشستگي و دوري از فعاليت و گوشهنشيني روي نياورد.
مدير دايرةالمعارف فقه مقارن ادامه داد: امروزه حوزههاي علميه حيات علمي خود را مديون بيخوابيها و بيداريهاي علامه طباطبايي است.
* نام همسر خود را براي همكاري در تاليف كتابهايش ميبرد
وي تصريح كرد: همسر ايشان در كتابهايش شريك بوده و علامه طباطبايي ميگفت كه من نميفهميدم كه همسرم برايم چاي گذاشته و با همكاريهايي كه داشت، باعث موفقيت من شد.
قوامي در ادامه افزود: ايشان اسم همسرشان را ظاهراً و شفاهاً در بيشتر كتابهاي خود آورده و همسر خود را در نوشتن اين كتابها شريك ميداند. اين نشان دهنده آن است كه همسران تأثير بسياري در رشد همسران خود دارند.
* سفارش به طلاب براي تهذيب و پاسخ به شبهات روز
مسئول گروه مديريتي بنياد پژوهشهاي قرآني در خصوص توصيههاي اكيد علامه طباطبايي اظهار داشت: اين علامه بزرگوار در اولين سفارش خود اساتيد حوزوي را به تهذيب سفارش كرده كه شاگردانش از رذايل اخلاقي دور شوند و چون خود به اين امر عمل ميكرد، حرفهايش خيلي مؤثر بود.
وي خاطرنشان كرد: در خاطرهاي از ايشان آمده كه در مدرسه مورچه زياد بوده و مردم ميخواستند مورچهها را بكشند، اما ايشان گفت، اين كار را نكنيد و همان لحظه به مورچهها گفت: برويد و آنها رفتند! اين نشان دهنده ارتباط والاي وي با خداوند بوده كه حتي مورچهها نيز تحت فرمان او بودند.
قوامي تصريح كرد: ايشان همواره به دوري از ضعيفكشي و بالابردن معنويت طلاب سفارش ميكرد.
اين استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: از ديگر سفارشهاي او اين بود كه به شبهات روز جواب بدهيد و شبهاتي كه بارها به آن پاسخ دادهاند را كنار بگذاريد، بنابراين كتاب اصول فلسفه و تاريخ او پاسخ به ماركسيسم بود.
وي با توجه به اينكه در زمان علامه طباطبايي ماركسيسم پرقدرت بوده و حرف اول را ميزد، گفت: علامه طباطبايي بسيج شد و زياد وقت صرف كرد تا توانست اين كتاب را نقد كند كه شاگردش هم كتاب او را تكميل كرد.
قوامي اظهار داشت: از ديگر سفارشهاي ايشان آن بود كه شبهات روز را كه مبتلابه است به آن جواب دهند.