دقایقی با حاج صادق آهنگران که در حج امسال همسفر ماست؛اینجا محل خواسته‌های بزرگ است

تمام زائرانی که شب جمعه گذشته در فضای مقدس بین‌الحرمین چشم بر بقعه الاخضراء خود را برای قرائت دعای کمیل آماده می‌کردند، با آغاز مراسم یک صدای بسیار آشنا شنیدند.

«حاج صادق آهنگران» آن شب با صداي گرم و پرسورش و با پيش خواني و روضه قبل از دعا، آن شب همه را براي خواندن كميل آماده كرد:
بار معبودا پناهم داده‌اي                   در حريم يار راهم داده‌اي
زائر قبر رسولم كرده‌اي                     گرچه بد بودم قبولم كرده‌اي
پاك شد از رنگ غم آئينه‌ام         نور خيزد از شب آدينه‌ام
از تو و از رحمتت گيرم سراغ           در كنار چارقبر بي‌چراغ
خار بودم غنچه گشتم واشدم                 هر كه بودم زائر زهرا شدم
گر چه هستم هست خالي از عمل             تربت گمگشته دارم در بغل
همان شب بعد از اتمام مراسم دعا، سراغ حاج صادق رفتيم و ساعاتي را با اين مرد خونگرم و خوش خلق جنوبي گذرانديم كه تاكنون سفرهاي زيادي ميهمان خدا و رسول الله(ص) در سفر حج بوده و امسال نيز قرار است با دعوت بعثه مقام معظم رهبري در مراسم‌هاي مختلف زائران را به فيض رسانده و بهره‌مند كند. همسفر خوب ما در حج امسال آرام و با وقار سؤالات را پاسخ گفت.

- زمزمه‌هاي شما آشناي چند نسل است از سرودهاي انقلابي و هشت سال جنگ تا دعاهاي كميل و ندبه و توسل، به نظر شما بعنوان پيشكسوت، سهم مداح در ارائه هرچه معنوي‌تر دعا چيست؟
شكي نيست كه «اخلاص» جوهره و مهمترين چيز در هر كار است. اما يكي از رموز تأثير و دلنشيني كلام، همنشيني با اهل دل و علما و بزرگان است. در روايت داريم كه هم صحبتي با اهل معنا و علما پاكي و صفاي دل و نفوذ كلام مي‌آورد. چه در گذشته و چه همين الان خيلي‌ها هستند كه صدايشان و كارشان از من خيلي بهتر است. كساني مانند سعيد حداديان، محمد طاهري و من هرچه داريم از ه‌نشيني با بچه بسيجي‌هايي داريم كه به قول امام خميني(ره) ره صدساله را يك شبه طي كردند. بزرگترين لطف خداوند در تمام زندگي من اتصال و ارتباطم با اين بچه‌ها در طي هشت سال جنگ بود.
- شما هميشه در دعاها و اجراهايتان اشعار خاص و ويژه‌اي را انتخاب و ارائه مي‌كنيد كه شنيدني و تاثيرگذارند، اين به سليقه حاج صادق برمي‌گردد؟
گاه كه به 500 نوار جمع شده از اجراهايم از زمان جنگ گوش مي‌دهم باور نمي‌كنم من اين همه سبك و انتخاب شعر و... داشته‌ام كه البته خيلي‌هايش را الان نمي‌توانم انجام دهم، وقتي كمي از شهدا از نظر روحي فاصله مي‌گيرم خودم تاثيرش را روي كارم احساس مي‌كنم. كارهايي مانند «سبك باران خراميدند و رفتند» و « شب است و سكوت است و ماه است و من» و... هم در حال هواي جنگ و جبهه‌ها بود. هر چه هست از همنشيني با شهداست و مختصري ذوق.
فكر مي‌كنيد چه اتفاقي در زندگيتان افتاد كه امسال حج نصيبتان شد؟
در روايت داريم كه حج نه امكان است، نه توفيق است و نه همت بلكه فقط دعوت الهي است. من از سال 85 كه خبر شهادت حاج احمد كاظمي را در عرفات شنيدم ديگر حج قسمتم نشده بود اما امسال كه در شب بيست و يكم ماه رمضان در حرم حضرت رقيه(س) برنامه اجراء مي‌كردم وقتي دعاي «اللهم ارزقنا حج بيتك الحرام» را خواندم احساس كردم با عنايت حضرت رقيه(س) امسال حج نصيبم مي‌شود، نذر كرده بودم اگر حج قسمتم شد به نيت شهدا زيارت كنم و اعمال انجام دهم اما با مشكلاتي كه داشتم اصلا باورم نمي‌شد امسال حج نصيبم شود.
- حاج صادق چه توصيه‌هايي به همسفرهايش در حج دارد تا بتوانند بهره بيشتري از اين سفر ببرند.
من به خودم نهيب مي‌زنم كه سالهاي سال در مجالس مختلف اسم مدينه و حضرت زهرا(س) مي‌آيد و اشكت جاري مي‌شود و آرزو مي‌كني در اينجا باشيي. حالا جايي هستيم كه سالها حسرت بودن در حال و هوايش را داشتيم. حضرت زهير از شهداي كربلاست كه چون گله‌اي بزرگ و دارايي‌هاي فراوان داشت در ابتدا حاضر به پيوستن به لشگر امام حسين(ع) نبود. به اصرار همسرش يك ديدار كوتاه در خيمه امام حسين(ع) با ايشان داشت و وقتي بيرون آمد تمام زندگي‌اش را بخشيد و در كربلا به شهادت رسيد. حال ما در جايي هستيم كه يك طرف رسول‌الله(ص) است و يك طرف فاطمه زهرا(س) و آل رسول الله(ع) و بسياري از مقربين و مامعتقيدم كه اينها همه زنده‌اند و شاهد ما، هيچ نقطه‌اي در عالم اينگونه نيست. مي‌گويند از فرد بزرگ، خواسته بزرگ طلب كن. حال ما پيش محمد(ص) و آل محمد(ع) آمده‌ايم و بعد هم انشاءا... مي‌رويم به مكه به منبع فيض. اينجا جاي خواسته هاي كوچك نيست، بعد از سالها انتظار آمده‌ايم اينجا و اگر دلمان را ندهيم به اين عظمت، ضرر كرده‌ايم.
اگر از اينجا كمتر از تحول در زندگي، كمتر از رستگاري در دنيا و آخرت ببريم ضرر كرده‌ايم. كسي را نمي‌توان پيدا كنيم كه بعد از بازگشت از زيارت مدينه و مكه آرزوي برگشتن نداشته باشد و اين خود نشانه قبولي است اما در جه دارد و بايد سعي كنيم با عبادت و توبه درجه‌مان را بالا ببريم.
- بهترين دعا در اين سفر چيست؟
من خودم اين سؤال را از يك عالم وارسته پرسيدم، گفت اينجا فقط خود خدا را ازش بخواه كه تمام دل و جانت رنگ خدايي بگيرد. من خودم با يك دعايي خيلي مانوسم، دعايي است كه در زيارت امين ا... مي‌خوانيم: «اَللهُم  فَاجعَل نَفسي مُطمئنَّهً بِقَدَر‍ِك، راضَيةً بِقَضائ‍ِكَ، مُولَعَة بِذكرِكَ وَ دُعائِك ، صابِرَةً عَلي نُزُولِ بَلائِك، مُشتاقَةً الي فَرْحَة‍ِ لِقائِك مَشغُولَةً عَن الدُنيا بِحَمدِكَ و ثَنائِك
در اين دعا هيچ نكته و خواسته دنيايي نيست و خوشا به حال كساني كه راه توصيه را از رسول الله(ص) و آل رسول الله (ع) در مدينه مي‌گيرند.
امسال بخاطر شرايط بهداشتي كه پيش آمد، ميانگين سني زائران ايراني كمتر از سالهاي گذشته است و جوانترها بيشترند. از حج در جواني برايمان بگوييد.
كهنسالان خوب مي‌دانند كه در جواني به صبح آمدن چه قيمتي دارد. وقتي كه انسان در حسرت كمي شب زنده داري بيشتر، كمي عبارت بيشتر، انجام چند طواف بيشتر است اما توان جسمي اجازه نمي‌دهد. زائر جوان بايد ببيند چه كرده كه خدا حج قسمتش كرده است. قطعا اين فرد با لطف خدا دست خالي باز نمي‌گردد و مي‌تواند از اين سفر بازهم سفر حج نصيب بگيرد. در يك سفر حج، جواني با من همراه شده بود كه هر جا مي‌رفتم با من مي‌آمد و خيلي هم حس و حال مي‌گرفت و گريه مي‌كرد . كمي كه با هم بيشتر مانوس شديم از حال و روزش پرسيدم، گفت: من در زندگي‌ام گناهي نيست كه انجام نداده باشم. تا اينكه در اتفاقي عجيب حج قسمتم شد و حالا تمام زندگي‌ام متحول شده است و بعد از سفر حج هم طلبه شد. جوانها ببينند كجا بوده‌اند و خدا آنها را به كجا آورده است؟ ما اعتقاد داريم هيچ توفيق ويژه‌اي نصيب انسان نمي‌شود مگر آنكه به تاييد حضرت مهدي(عج) برسد، اين حج را امام زمان(عج) براي تو امضاء كرده است. شهيد همت، متوسليان، شهيد باكري ، شهيد دستواره و خيلي‌هاي ديگر وقت به حج آمدند به سن اين جوانها بودند ببينيد آنها از خدا چي گرفتند، ما هم بايد تا مي‌توانيم از اين سفره بهره بگيريم.
- از خاطرات اولين سفر حج تان بگوييد.
اولين سفرم به مدينه و مكه در سال 62 بود كه همراه شهيد دستواره، شهيد همت و حاج احمد متوسليان بوديم و شبها مي‌آمديم كنار بقيع و تا صبح روضه مي‌خوانديم و مي‌مانديم و بعد از خوردن صبحانه برمي‌گشتم.
حاج آقا حائري شيرازي، حاج احمد متوسليان و شهيد همت آن سال نذر كرده بودند از عرفات تا منا با پاي برهنه بيايند كه با زحمت بسيار موفق هم شدند.
آن سال شهيد دستواره چند شعر خيلي خوب با خودش آورده بود كه هر جا يكي را رو مي‌كرد و مي‌داد به من كه بخوانم و خيلي با آن اشعار حال و هواي خوبي داشتيم. آن سفر را بعد از يك عمليات سنگين و بعد از آنكه خدمت حضرت امام(ره) رسيده بوديم، آمديم. سفر فراموش نشدني است كه هنوز تمام لحظاتش را به ياد دارم.


| شناسه مطلب: 19410