شرح فرازهایی از دعای کمیل راز و نیاز با پروردگار

در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین پناهنده

بخش اول
سلطان محمود غزنوي در بين وزراي خود وزيري داشت سياه‌پوست كه از بردگي به آن درجه و مقام رسيده بود، علت آن هم هوش و عقل سرشاري بود كه در او وجود داشت. البته موضوع به همين سادگي هم نبود بلكه بارها اطرافيان مخصوصا وزاري سفيد پوست از احترام شاياني كه شاه براي اين وزير در نظر مي‌گرفت احساس حسد مي‌كردند و كينه او را در دل مي‌گرفتند و بارها در غياب او نزد شاه بدگويي‌ وي را مي‌كردند. نقل شده كه روزي سلطان محمود گوهر گرانبهايي را در دست داشت و در جلسه‌‌اي كه همه وزرا جمع بودند آن را به‌دست وزير اول داد و گفت: اين را بشكن! وزير با تعجب شروع كرد در وصف آن صحبت كردن و اينكه اين گوهر چقدر براي خزينه مملكتي مفيد است و شكستن آن خسارت بزرگي است، مرا از اين كار عفو بداريد. شاه گوهر را به دست وزير دوم داد او هم جملاتي مشابه اولي بازگو كرد. گوهر به دست وزير سوم و چهارم رسيد و همه از اين كار سرباز زدند. تا آخر آن را به دست اياز (‌وزير سياه‌پوست و منفور نزد ساير وزرا)‌ داد. اياز بدون درنگ و بدون اعتراض و سؤال و جواب وسيله‌اي آورد و گوهر را شكست! به محض شكسته شدن گوهر، اعتراض وزرا جلسه را پر كرد و همه متوجه شاه شده و گفتند قربان مشاهده نموديد كه او چه ضرر جانكاهي به مملكت زد.
شاه با خونسردي رو به اياز كرد و گفت: ‌اي اياز علت كار خود را براي ما بيان كن! اياز هم با آرامش تمام گفت: ‌قربان گوهر اصلي؛ فرمان شماست كه نبايد شكسته شود. در حالي كه اين يك سنگ است و مشابه آن باز پيدا خواهد شد بعد رو به وزيران كرد و گفت:
گوهر امر شه بود ‌اي ناكسان
جمله بشكستيد گوهر را عيان
***
دعيت به اجبت و اذا سئلت به اعطيت...»قطعا مراداز آنچه كه خداوند با آن هيچ سائلي را رد نمي‌كند، اسم اعظم الهي است. بايد توجه داشت كه اسم اعظم الهي يك ماهيتي است كه از حروف تشكيل نشده، و قابل توصيف نيست بلكه يافتني است، و بايد از طرف خداوند به انسان آموخته شود و انسان با مطالعه و تحقيق به آن دست نمي‌يابد، بلكه بايد مقدمات آنرا كه تقواي الهي و دوري از محرمات و انجام واجبات است فراهم كند تا مورد مرحمت خداوند متعال قرار بگيرد.
 خاصيت بسم الله الرحمن الرحيم، مداواي بيماريهاي باطني قبل از توجه به حرم مقدس كبريائي خداوند است .
ديگر آنكه «بسم الله الرحمن الرحيم» امان نامه‌اي‌ است براي بنده غرق در گناه، چنانچه براي فرعون اماني بود قبل از اينكه ادعاي خدايي بكند. هفتمين موردي كه در رابطه با اين جمله نوراني ذكر شده است آنست كه مي‌گويند جهنم 19 زبانيه دارد و بسم‌الله... هم نوزده حرف دارد و هر حرفي از آن سپري است براي آتش دوزخ در مقابل اين 19 نگهبان؛ «يا‌من سبقت رحمته غضبه». اي كسي‌كه رحتمش بر غضبش سبقت دارد... به بركت گفتن بسم‌الله الرحمن الرحيم انسان از آتش جهنم نجات پيدا خواهد كرد. در توضيح اين مطلب مي‌توان گفت، شخصي كه در انجام كارهايش عادت به گفتن بسم‌الله دارد ديگر خطا نمي‌كند و وقتي كه خطا كار نبود قهراً اهل نجات است و از آتش جهنم محفوظ مي‌ماند.
 از سوي ديگر آغاز دعا با جمله نوراني « بسم‌الله الرحمن الرحيم» احترام به خداست و احترام به خداوند مهر بندگي را براي هميشه بر دل انسان مي‌گذارد تا شياطين ديگر در او طمع نكنند و آغازگر هر دعا و نيايشي توسل به نام الله و صفات بخشايندگي و مهربانيتش است.
حضرت نوح(ع) با گفتن نيمي از جمله « بسم‌الله الرحمن الرحيم» نجات يافت، در آنجايي كه حضرت نوح(ع) به قوم خود فرمود: با نام خدا سوار كشتي شويد تا هم كشتي بر روي آب حركت كند و هم به ساحل نجات برسيد، به درستي كه پروردگار من حتما آمرزنده و رحيم است. « وَقَالَ ارْكَبُواْ فِيهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ‌(هود / 41)». با قرائت اين آيه شريفه فقط افرادي كه در كشتي داخل شده بودند و طبق بعضي از نقل‌ها 12 نفر و طبق بعضي ديگر 70 نفر بودند، نجات يافتند و بقيه غرق شدند. اين است مَثَل كشتي نوح(ع) كه در بعضي از روايات از وجود مقدس پيغمبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمودند: مَثَل اهل بيت(ع) من، مثل كشتي نوح است، هر كس بر آن سوار شد، نجات يافت و هر كس آن را ترك كرد و سوار نشد، غرق شد...
امام کاظم (ع) مي‌فرمايد: هرگاه خواستي از خداوند حاجتي طلب کني بگو: خدايا به حق محمد و علي از تو مسالت مي‌کنم. زيرا که آن دو را نزد تو منزلتي است. اذ کانت لک حاجته الي الله فقل: اللهم اني اسالک بحق محمد و علي فان لهاعندک شأناً من الشان.
قبل از دعا با اعتراف به گناهان خود را پاکيزه گردان که روح لطيف و مطهر مقدمات اجابت دعا را فراهم مي‌کند. امام‌صادق (ع) مي‌فرمايد: در دعا ابتدا بايد خدا را ستود، سپس به گناه اعتراف نمود و آن گاه حاجت خود را درخواست کرد. تضرع و ابتهال در عين خلوص نيز نشان از سماجت دعاكننده براي استجابت دعا است. تضرع يعني خضوع، خواري و فروتني. اصرار درخواهش و ابتهال به معناي دعا کردن با سماجت و خلوص نيست بلکه يعني تضرع و خضوع در برابر عظمت خداوند. امام حسين (ع) مي‌فرمايد: رسول خدا (ص) در هنگام ابتهال و دعا مانند بينوايي که غذا مي‌طلبد، دستانش را بالا مي‌برد.
دو رکعت نماز به جا آوريد تا با فراهم آوردن مقدمات تزکيه روح سبب اجابت سريع دعا شود.نقل شده است كه روزي مردي وارد مسجد شد و دو رکعت نماز خواند و سپس از خداي عز‌و‌جل مطلبي را درخواست کرد، رسول خدا (ص) فرمود: اين بنده از پروردگارش زود خواهش کرد. مردي ديگري آمد و دو رکعت نماز خواند و سپس خداي عزو‌جل را ثنا گفت و بر پيامبر اکرم‌(ص) و خاندانش درود فرستاد. در اين هنگام رسول خدا (ص) به او فرمود: بخواه که به تو داده مي‌شود. بايد توجه داشت که انتقاد پيغمبر اکرم‌(ص) به نمازگزار اولي به خاطر اين بود که مقدمات دعاي او ناقص بود و وقتي که مقدمه ناقص بود در کامل بودن ذي المقدمه که همان نتيجه کار است ترديد وجود دارد.
در حالي که در مورد دومي فرمودند: بخواه که به تو داده مي‌شود زيرا مقدمات کار تو صحيح و کامل بوده در نتيجه اميد اينکه ذي المقدمه هم مطلوب باشد، وجود دارد.
کوچک نشماردن دعا نيز از اهميت ويژه‌اي برخوردار است زيرا خداوند تبارک و تعالي اجابت دعا را در دل دعا پنهان کرده است. پس هيچ دعايي را نبايد خرد و ناچيز دانست، چه بسا که همان دعا اجابت شود و انسان آن را نداند. بايد توجه داشت كه تنها خداوند است که توان استجابت دعا را دارد چرا كه خداوند تبارک و تعالي فرموده است: اگر اولين و آخرين و زنده و مرده و تر و خشکتان جمع شوند و هر يک هر چه خواهش دارد بخواند و من آنها را برآورم درملک من کمترين اثر را نگذارد.
همواره در دعا بايد بلندهمت بود مانند درخواست ربيعه‌بن‌کعب از حضرت رسول‌(ص). ربيعه بن کعب مي‌گويد: روزي رسول خدا‌(ص) به من فرمود:‌ اي ربيعه هفت سال به من خدمت کردي، آيا از من چيزي نمي‌خواهي؟ من عرض کردم:‌ اي رسول خدا (ص) مرا فرصتي ده تا بينديشم. صبح روز بعد که خدمت پيامبر(ص) رسيدم فرمود:‌اي ربيعه حاجتت را بگو. عرض کردم: از خداوند بخواه که مرا با تو به بهشت برد.
حضرت فرمود: چه کسي اين را به تو ياد داد؟ عرض کرد: ‌اي رسول خدا! هيچ کس به من ياد نداد، بلکه با خودم انديشيدم و گفتم: اگر از ايشان ثروت بخواهم عاقبتش نابودي است و اگر عمر طولاني و اولاد زياد بخواهم عاقبت همه آنان مرگ است. ربيعه مي‌گويد: آن حضرت لحظاتي سرش را پايين انداخت و سپس فرمود: اين کار را مي‌کنم، تو نيز با سجده زياد مرا در برآورده شدن حاجتت ياري کن...


| شناسه مطلب: 26295