ایرانیان باید مشهور شوند به اشک و لبخند

اختصاصی/ حج همانند نماز است. در یک قالب دیگری. در نماز هم محور رویت عظمت خدا و کرنش در مقابل آن است و در پی این یافتن محبت خدا بعد از این قربانی دادن که برای او هست. بعد از این همه دوندگی و تذللها و اطاعتها. انسان گوهری را مییابد به عنوان محبت او. این دو تا، دو عنصر کلیدی حج هستند.
گفتگوئی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی حج با حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در مدینه منوره-
برای پیشبردن کنگره عظیمی به اسم حج لازم است که طرحی در همین ابعاد و به همین بزرگی و عظمت طراحی شود. آیا در این راستا کاری شده است؟
به سال ديگر ميرسد؟
- انشاءالله.
اين طرح در راستاي همان سند چشمانداز حج است که قبلا اعلام شده بود؟
- يقيناً ارتباط دارد. براساس بخشي از مدارک و اسنادی که ديدم مرتبط است. ولي ما در بعد فرهنگي معنوي حج ميخواهيم این طرح جامع را طراحي کنيم.
کساني که کارها و سخنان شما را شنيدهاند شما را با جوانها ميشناسند. آيا در همين طرح جامع، جايي براي جوانها ديده شده است. آيا شما در همين سفر هم حس ميکنيد که حج ايران، حج سالمندي شده است؟
- بله. در مواجهه با حجاج محترم اين را حس کردم که سن حجاج ايراني سن بالايي است و اي کاش امکانی فراهم ميشد که جوانترها به اين سفر بيايند. بعد که با مسؤولين صحبت کردم ديدم اين دغدغه همه مسؤولين حج به نوعي هست اما محذوراتي هست که به سختي ميشود کاري انجام داد.
من معتقدم اگر شده تغييراتي را در آييننامهها ايجاد بکنيم براي پذيرش حجاج محترم که بتوان جوانترها را به اين سفر برد بايد انجام دهيم. بايد راهحلي براي حل اين مسأله پيدا کنيم.
اين براي جامعه ما مفيدتر خواهد بود. اين براي رسالتي که حضرت امام(ره) مدنظر داشتند ضروري است. اين براي جامعه ما قابل پذيرش هم هست. بايد يک فکري در همان طرح جامع کرد. به هر حال اين مسأله که ميانگين سن حج بالا است درست است.
البته بايد در داخل جامعه هم فرهنگسازي شود. به کمک اين بخشهاي دانشجويي تا حدودي شده است ولي بيش از آن بايد کار کرد. جوانان زيادي هستند که ميتوانند ثبتنام کنند اما انگيزه زيادي ندارند. ضروري نميدانند که بروند سريعتر ثبتنام کنند. خود حاجيان محترم بايد اين را براي فرزندان و بستگان خود منتقل کنند تا سريعتر بروند ثبتنام کنند. البته خود ثبتنام هم اگر به روال طبيعي خودش انجام شود باز هم با همين وضعيت روبهرو ميشويم.
شايد بشود بخشي از سهميه تمتع را به سنين جوان اختصاص داد.
- اين فرهنگ حج مبني بر اشتياق جوانان برای حضور حج اگر ايجاد شود برکات معنوي زيادي بالفعل در جامعه ما خواهد داشت. مثل آرزوي زيارت حرم مطهر اباعبدالله الحسين(ع) که در دوراني که آنجا مسدود بود به عنوان يک آرزوي جدي در دلها بود گر چه به صورت منطقي ميدانستند که نميشود، رفت. ولي کسي با اين منطق آن تمنا را کنار نميگذاشت. درباره حج تمتع اين وضعيت پيش نيامده و ما بايد آن را پيش بياوريم.
با نشان دادن بهرههايي که جوانها از حج تمتع ميبرند ميتوانيم به اين فرهنگسازي کمک کنيم.
/Oldnewsimages/imagenews/ImageNews/image_20081119174541151.jpg)
خود موانع باعث شده اين حس رغبت به حضور حج تمتع کم شود.
- خود اين اشتياق کمک ميکند به رفع موانعش.
يک مسأله ديگر هم وجود دارد و آن سوالي است که جوانان دارند. آنها ميگويند من بهترين وقت زندگي خود را نگذارم و بروم سفر حج. يک ماه زمان طولاني است و من الان مشغول کار و تلاش هستم. اين وقفه به من ضربه ميزند. به اين نوع تفکر چه پاسخي بايد بدهيم؟
- من فکر ميکنم هر کسي به سفر حج مشرف شود؛ معجزات حج تمتع را در زندگي خودش ميبيند. ما روايت داريم که خدا مشکلات کسي را که آن مشکلات را پشت سرگذاشته و به حج آمده برطرف خواهد کرد. خدا از خانواده آن فرد حمايت خواهد کرد. در طول آن مدتي که اين فرد نيست کساني که کارهاي خانواده او را انجام دهند چقدر ثواب خواهند برد. حج در همان ايامي که انسان زندگي عادي را ترک ميکند براي انسان برکات فراواني به بار ميآورد و بعد براي آينده زندگي انسان هم برکات عجيبي خواهد داشت. اين را از حکم حج استخراج ميکنيم که يکبار حج براي انسان کافيست، يعني اثر حج تمتع ميتوانيد يک عمر براي خود نگهداريد. مثل بقيه زيارات نيست. بقيه زيارات هم اثرات خودش را دارد اما اينجا قانوني و رسمي است.
اگر اين عمل براي کل زندگي انسان کافي نبود حتماً دوبار واجب ميشد. حج براي انسان برکات معنوي فراوانی دارد. برکات حج بعد از سفر خودش را نمايش خواهد داد. ضمن اينکه در طول سفر هيچ مشکلي براي انسان پيش نخواهد آمد.
برکت مالي و رزق و روزي که دارد به جاي خودش. اثر حج براي يک عمر خواهد بود. بعضي مواد غذايي هست که ميگويند يک روز يا يک ماه در بدن حضور خواهد داشت. حج ماندگاريش تا آخر خواهد بود. حيف است انسان آخر عمر بيايد و از اين بهره 20 سال استفاده کند. آدم وقتي بيايد که بتواند 60 سال بهره ببرد.
نکات ظريفي را رهبري در ديدار اخيرشان با کارگزاران حج بيان کردند. يکي از آن نکاتي که در بحث آسيبها اشاره کردند اين بود که مسؤولان و کارگزاران حج اين سفر برايشان تکرار نشود. و اين تکرار باعث از دست دادن فضاي معنوي اينجا نشود. شايد مسؤولي که خودش به تکرار برسد تأثير بگذارد بر روي کارواني که مسؤوليت آن را بر عهده دارد. شما براي اين مراتب چه توصيهاي داريد؟ بالاخره اجتنابناپذير است.
- اولاً قبل از اينکه به آسيبهاي حج در زمينه کارگزاران آن بپردازم لازم است يادآور شوم که خود اين تکرار محسناتي هم دارد. از جمله تجربه کار بالا ميرود و رتق و فتق کارها با سهولت صورت ميگيرد. براي جلوگيري از اين آسيبها بايد توجه داشت که يک عامل تشويقي در مقابل اين آسيب وجود دارد و آن اين است که شخص توجهش به خاطر جديد بودن محيط نيست. بلکه اگر متوجه باشد اين توجه و اين معرفت عميقتر هم میشود.
کساني که اين وضعيت تکراري برايشان پيش آمده کمتر در حالت طبيعي متأثر ميشوند. اينها بايد يک ساعت، يک زمان و مکان خاصي را براي انجام اعمال معنوي خودشان اختصاص دهند و بگويند اين وقت وقت خودش است. اين حتي ميتواند چند دقيقه باشد. ميتواند بينالطلوعين قرار دهد.
نکته ديگر اينکه اگر کارگزاران حج وقت خاصي را براي اين موضوع اختصاص ميدهند هر چند به صورت اندک. مطمئن باشند که خدا در کارشان برکت خواهد داد و لزومي ندارد براي کار حرص بزنند. البته وقتهايي که من پيشنهاد دادم بسيار اندک و جاهايي است که خيلي با کار تداخل ندارد. شايد 3 تا 5 دقيقه در طول روز باشد.
نکته بعد اينکه سعي شود با توجه به وقت کمشان به اصليها بپردازند. اگر فرصت کمتري براي زيارت بقيع دارند، هر طور شده حتي در حد يک سلام به نزد قبر چهار امام معصوم(ع) بروند و بعد به کارشان بپردازند ولي بايد برنامه مفيد روزانه وجود داشته باشد.
مسأله بعدي اينکه به نوع نگاه و انديشه کارگزاران و به توجه و معرفتشان برمیگردد. مثلاً اينکه نيت کنند و ثواب کارشان را هديه کنند به يکي از اولياي الهي. به يکي از شهدا يکي از ذویالحقوق.
رنگ خدايي بزنند به کارشان.
- بله. يک سفر را هديه کنند به مادر امام زمان(ع) يک سفر را به پدر ايشان، يک سفر را هديه کنند براي رفع حوائج رهبر معظم انقلاب. اينها ديگر عملي نيست بلکه باطني است.
در آستانه دهه چهارم انقلاب قرار داريم. زائری که امسال ميآيد، زائر يک انقلاب سي ساله است. شما اولاً چه شاخصههايي براي يک زائر با سابقه سي ساله در نظر داريد؟ چه نکاتي را بايد اين زائر، به عنوان نماینده جمهوري اسلامي ايران رعايت کند؟
- اولاً علاقمند هستم قبل از اينکه ما از زائر جمهوري اسلامي ايران ياد کنيم، نماينده مکتب تشييع ياد کنم. اين احساس تشخص بيشتري براي اين زائر ايجاد ميکند. اينجا قبل از ارتباط ملل، ارتباط فرق و مذاهب وجود دارد. گر چه همه امت واحده هستند و ما براي اين وحدت پيشبينيهايي داشتهايم، توصيههايي داشتهايم و آثار کاري جمهوري اسلامي ايران در ايجاد وحدت دارد خودش را نشان ميدهد.
به آن روايت اشاره ميکنم که شخصي از اصحاب حضرت امام جعفر صادق(ع) ماهي دستش بود و با آن داشت به خانه ميرفت. حضرت فرمودند اين چه چيزي است که دستت گرفتهاي. گفت: خودتان فرموديد که مستحب است مردي اگر خواست به خانه رود خوب است چيزي در دست ئاشته باشد.
حضرت پاسخ دادند: ماهي بوي نامطبوعي دارد اگر کسي از کنار تو رد شود ميگويد دوست امام صادق(ع) بوي بد ميداد. اين را درون ظرفي قرار بده.
ما براي اينکه دوست ائمه هدي هستيم، مسؤوليت ويژهاي داريم. بايد مراقب باشيم و نظيفترين باشيم. اين احساس مسؤوليت خيلي از امور را اصلاح خواهد کرد. جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي ثمره همين احساس مسؤوليت بود. زائران ما هم بايد به همين دليل متفاوت باشند. ايرانيان عموماً مشهورند به محبت اهل بيت. حتي اينجا ميخواهم احترام بگذارم به ايرانيان اهل سنت و آنها را هم جزء محبین اهل بيت بدانم آنها هم برکات همين محبت و معرفت به اهل بيت را در ايران ديدهاند و آگاه هستند.
نمايندگي کردن از محبت به اهل بیت کار بسيار دشواري است. منتها کدهايي اينجا وجود دارد و ميتوان آنها را تعیین کرد.
بنده ميخواستم پيشنهادي دهم به زائران ايراني و به ويژه روحانيون محترم و عزيز که بسيار خالصانه خدمتگذاري ميکنند و اين کار سخت را در مقام روحاني کاروان دارند انجام ميدهند که کار واقعاً دشواري است. هيچ روحاني که به دنبال آسايش خودش باشد اين جوري حاضر نيست زحمت اين مسووليت را به عهده بگيرد. کمتر از آن هستم که بخواهم در مقام طلبه چيزي عرض کنم ولي اجازه بدهيد آن را بگويم که ما بياييم يک حرکتي را نماد ايرانيان را قرار دهيم.
تاکنون يکي از حرکاتي که نماد ايرانيان بوده است، اشک و گريه بوده است، اين خيلي خوب است ما را به اشک ميشناسند هر چند که بعضاً به اشک ما توهين هم ميکنند اشک کار خودش را ميکند. لطافت خودش را دارد و اين اشک در همه دنيا رفتار فهميده شدهايست.
بیایید در کنار اين اشک يک رفتار ديگر را نماد ايرانيان قرار دهيم. در رأس این کار، روحانيون عزيز بايد شروعکننده اين حرکت باشند و آن «لبخند» است. اساساً در مسجد مدينه کمتر لبخند به لب حاجيان ميبينيم. شايد مقداري از این حالت تحت تأثير فرهنگ ميزبان باشد اما ما بايد اين کار را انجام دهيم. ديروز تصميم گرفتم که اين کار را انجام دهم. به دفعات برخورد کردم با غير ايرانيها. عکس يادگاري گرفتيم. از مسجدالنبي داشتم خارج ميشدم يک نفر به زبان عربي برگشت و گفت من اولين مرد مسلمي را ميبينم که دارد تبسم ميکند. اين را گفت و به من دست داد.
ما بايد تبسم کردن را تمرين کنيم. نه فقط وقتي با آشنايي روبهرو شديم لبخند بزنيم هميشه بايد همين جوري باشد. اين به عنوان يک برنامه بايد توسعه پيدا کند. فکر وقار خود باشيم. کسي ديگر آن را درست ميکند. مگر بازتاب آن هم باشيم. تو نيکي ميکن و در دجله انداز. بگذاريم هر که هر چه ميخواهد به ما بگويد. حتي عرض ميکنم که با کساني که به ما با بدي رفتار ميکنند هم همينطور باشيم؛ دل ببريم و اين هزينهاش بسيار کم است. عضلات صورت خودمان را بايد يک مقدار کش دهيم به صورت يک لبخند و... اين نص صريح فرمايشات پيامبر(ص) است. سيره آن بزرگوار است چرا ايرانيان نبايد مشهور شوند به اشک و لبخند. کساني که هم خوب گريه ميکنند و هم خوب ميخندند و اگر همين رفتار را ما تبديل کنيم به يک نماد از فرهنگ شيعيان ايرانيان، بقيه اتفاقات خوب هم رخ خواهد داد. اين بايد در تک تک ايرانيان جا بيفتد. به اين نحو هر حاجي که به کشور خود برميگردد اين خصلت را لمس شده با خود خواهد برد.
و همانطور که ما از قديم به مهرباني مشهور بوديم و اين ويژگي را پيامبر(ص) در مورد ايرانيها فرمودند اين خصلت را حاجيان به يادگار از ما خواهند برد.
حتي در رفتار خود شرطهها و مأمورين اينجا هم تأثير ميگذارد.
- بله. آنها هم انسان هستند. من با اين لباس و عمامه اگر به اينها بگوييم. خسته نباشيد و... واقعاً اينها دارند کار ميکنند صرفنظر کنيم از اختلافات. سلوک ائمه هدي در مقابل بسياري از مخالفين خود چگونه بوده؟ بياييم پايينتر. سلوک ابوترابي با بعثيهاي عراقي چگونه بوده است؟ ما اينجا هممون براي هم قيافه بگيريم که چيزي درست نميشود.
خانمها هم آنجا در بخش خانمها به همديگر لبخند بزنند تا آنها هم مجبور شوند به زدن لبخند. سفر عمرهاي به اتفاق خانممان آمده بوديم و ايشان رفتارهاي تند آنها را نقل ميکرد.
در مورد کارگزاران حج و حاجيان فرموديد. براي کساني که در اين سفر همراه نيستند و ميخواهند از برکات اين ماه بهره ببرند چه پيشنهادي داريد؟
- کساني که خصوصاً حج را تجربه کردهاند، يا حتي کساني که آن را تجربه نکردهاند براي بهره بردن از فضاي معنوي حج خوب است اوقاتي را اختصاص دهند به اخبار حج. امشب مثلاً زائران ميروند به سمت عرفه. امروز در منا هستند و... خودشان را در فضا قرار دهند.
منتها منتظر نباشند که کسي آنها را با برنامههاي جذاب تحت تأثير قرار دهد. خودشان سعي کنند از نظر روحي مسافرت کنند و در اين فضا قرار بگيرند. آرزو کنند و تمنا کنند و بگويند اي کاش ما امسال در حج بوديم. يقيناً ثواب حج را خواهند برد. اجر اينها پيش خداوند متعال محفوظ است.
اين که ميفرماييد خودمان را در اين فضا قرار دهيم. اين فضا چيست؟ محور حج چيست؟
- رويت عظمت خدا محور حج است – الله اکبر – يعني ما اينجا در يک همايش دسته جمعي در يک اردوي يک هفته ده روزه – اصل حج را عرض ميکنم – در يک مناسک ويژه که مجموعهاي از رفتارهاي متنوع را در خود ضبط کرده است ميخواهيم در مقابل کبريايي و عظمت خدا کرنش کنيم. حج يک جور نماز است. در يک قالب ديگري. در نماز هم محور رويت عظمت خدا و کرنش در مقابل آن است و در پي اين يافتن محبت خدا بعد از اين قرباني دادن که براي او هست. بعد از اين همه دوندگي و تذللها و اطاعتها. انسان گوهري را مييابد به عنوان محبت او. اين دو تا، دو عنصر کليدي حج هستند که با طاعت و تذلل آن گوهر پديد ميآيد. کساني که از حج ميآيند بايد ببينند آنها محبتشان به خدا بيشتر شده است يا نه؟ اينکه به حج وارد ميشوند بايد مراقب باشند بايد تذللشان در مقابل خدا کامل باشد.
براي ايجاد اين تحول در خودمان چه کاري انجام دهيم؟
- کارهاي خوبي شده مثلاً پيماننامه دوستان طراحي کردهاند. اين پيماننامه کار قشنگي است. ما در روايات زيارت وداع داريم. پيماننامه هم اقلا و همين زيارت وداع است.
پيشنهاد ديگر هم ميشود مطرح کرد و ديدم که در جلسات برنامهريزي فرهنگي مطرح شد يکي اينکه هر کدام از بزرگواراني که به حج آمدهاند در ايام تشريق محرم هستند، يک وصيتنامه معنوي براي فرزندان خود بنويسند. پيشنهاد ميکنم به خطبه 31 نهجالبلاغه رجوع شود انگيزههايي که حضرت داشتند براي نوشتن نامهاي به فرزندان خودشان. در حالي که فرزندان حضرت همراه خودشان بودند. در جنگ صفين کناري نشستند و ميگويند الان در حالي هستم که ميخواهم در کنج تنهايي به حال خودم باشم ولي در اين تنهايي به اين دليل براي تو نامه مينويسم که تو پاره تن من هستي. تو بخشي از وجود من بلکه همه وجود من هستي. خوب اين نامه صميمانه و اين وصيتنامه معنوي از هر پدر و مادري براي فرزندانش برميآيد در قشنگترين لحظات معنويش اين را براي فرزندانش بنويسد. وصيتنامه هم که عمر انسان را اضافه ميکند. ميتواند هم آن را بگذارد بعد از سفر و يا هنگام مرگ به آنها بدهد. يادگاري بسيار ارزشمندي است يا برگزاري را انسان بردارد. حتي از قبل از حج محاسبه نفس کند. يادداشت برداشتن براي شبهاي قدر سفارش مرحوم ملکي تبريزي بود.
يکياش اين است که بياييد ببينيد چه کاستيهايي دارد. حضرت امير روايتي دارند که ميفرمايند: «نجات پيدا نميکند کسي از گناه مگر آنکه به آن اقرار کند.» اين محاسبه نفسنامه که افراد در خلوت خودشان ميتوانند بنويسند خيلي کار خوبي است. اين دو تا اگر انجام شود کار بسيار نويي است.
ما به زائر مجموعهاي از برنامههايي که داريم ايام حجش را پر ميکنيم. اما به عنوان بعثه چيزي به عنوان سوغات به او نميدهيم. که اگر ديد ياد اين سفر بيفتد..
- اين طرحهايي که گفتم مربوط به بعد از حج بود. طرح ديگر پيشبيني شده که براساس روايات گفته شد که هر کس برنامه معنوي براي خود ميگذارد بايد تا يک سال آن را ادامه دهد. ما چند تا برنامه يک ساله پيشنهاد ميکنيم بين حجاج محترم و آنها انتخاب کنند و براساس آن عمل کنند. خوب آخر سال هم جشن خواهد گرفت انجام اين برنامه معنوي را.
پس اين چند تا برنامه دارد جزء برنامههاي فرهنگي اينجا دارد قرار ميگيرد و جزء ابتکارات اين مجموعه حساب ميشود. حتماً ابتکارات ديگري هم هست که بنده از آن خبر ندارم.
از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاری میکنم.
- خواهش میکنم.
اخبار مرتبط:
نمودار درختی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزارن حج
ويژه نامه دیدار کارگزاران حج با مقام معظم رهبری نمودار درختی پیام های مقام معظم رهبری به حجاج بیت الله الحرامبیانات مقام معظم رهبری در جمع کارگزاران حجویژه نامه موضوعی بیانات و پیام های مقام معظم رهبری در مورد حج