مردم این گناه را خیلی دست کم گرفته‌اند

یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیئت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري به نقل از افكارنيوز،پاي منبر حجت الاسلام فاطمي‌نيا:
1- هر ماه نوري دارد و هر روز نوري دارد كه مجاني به در خانه آدم ميايند. اين ما هستيم كه بايد اين نورها را حفظ بكنيم.
شيعيان اميرالمومنين نزد خدا عزيز هستند. اينها اگر بر نمازها مراقبت كنند، مساله والدين، مساله غيبت و حسن خلق و.... را رعايت كنند، اين انوار هر روز به در خانه شان مي آيد.
منتها ما چه مي كنيم؟ اين انوار را حفظ نمي كنيم. از يكي از بزرگان علما كه با آشيخ حسنعلي(نخودكي اصفهاني) محشور بود، پرسيدم ايشان چگونه به اين مقام نزد خدا رسيدند؟ آن ولي خدا جواب داد: "ايشان هرچه بدست مي آورد نگه مي داشت." ولي ما انوار را ضايع مي كنيم. شب بلند مي شود نماز شب مي خواند، صبح مي نشيند غيبت مي كند. نور نماز شب رفت. با يك حرف تلخ اين نورها از بين مي رود.
۲- من تعجب مي كنم از بعضي ها! يك خانم مومن ۲۰ بار به عمره رفته. بار ۲۱ به او مي گويند بيا اين پول عمره را بده براي يك دختر يتيم، مي گويد: "نه من نمي توانم. دوستان همه دارند مي روند عمره. من چطور نروم؟"
حالا به اين خانم بگو شما اين همه عمره رفتي، مساله اخلاق رو در خانه رعايت مي كني؟ مگر دين خدا مسخره است؟ هر سال عمره مي روي يك عيب و بدي را از خودت دور نكردي؟ يا آقا؛ فرقي ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضايع مي شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضايع مي شود.
۳- مستحب با جايز فرق دارد. مستحب يعني وقتي انجامش دادي يك چيزي هم گيرت مي آيد. حالا يكي از مستحبات قاضي كه در مسند قضا نشسته اين است كه اگر متهمي را پيش او آوردند، ديد موضوع اتهام از حقوق مردم است، بايد ساكت شود شواهد را جمع كند و حكم كند.
اما اگر قضيه از حقوق خدا بود، مستحب است، يعني مثل نماز نافله مي ماند، كه قاضي حرف در دهان متهم بگذارد. مثلا متهمي را بياورند كه اين شراب خورده است. قاضي بگويد: كي؟ نه! يك داروهايي هست براي درد دندان كه بوي بدي مي دهند، اين بنده خدا از آن ها استفاده كرده است. قاضي بايد اين ها را بگويد. اگر دين اين چيزي بود كه در كوچه خيابان مي ديديم، صرف نمي كرد امام حسين در راهش شهيد بشود.
۴- خدمت آيت الله بهاالديني رسيدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سيد سكوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان كرد. خدا شاهدست الان مردم خيلي دست كم گرفته اند آبرو بردن را.
ببينيد خدا چند گناه را نمي بخشد: ۱- عمدا نماز نخواندن.۲- به ناحق آدم كشتن.۳- عقوق والدين.۴- آبرو بردن.
اين گناهان اين قدر نحس هستند كه صاحبانشان گاهي موفق به توبه نمي شوند. پسر يكي از بزرگان علما كه در زمان خودش استادالعلما بود، براي من تعريف مي كرد: "به پدرم گفتم پدر تو درياي علم هستي. اگر بنا باشد يك نصيحت به من بكني چه مي گويي؟
مي گفت پدرم سرش را انداخت پايين. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروي كسي را نبر!" الان در زمان ما هيئتي ها، مسجدي ها و مقدس ها آبرو مي برند.
عزيز من اسلام مي خواهد آبروي فرد حفظ شود. شما با اين مشكل داري؟ دقت كنيد كه بعضي ها با زبانشان مي روند جهنم.
روايت داريم كه مي فرمايد اغلب جهنمي ها، جهنمي زبان هستند. فكر نكنيد همه شراب مي خورند و از ديوار مردم بالا مي روند. يك مشت مومن مقدس را مي آورند جهنم. اي آقا تو كه هميشه هيئت بودي! مسجد بودي! بله. توي صفوف جماعت مي نشينند آبرو مي برند.
اميرالمومنين به حارث همداني مي فرمايد: اگر هر چه را كه مي شنوي بگويي؛ دروغ گو هستي.
۵- گناهكار چند نوع است. عده اي گناه مي كنند، بعد ناراحت و پشيمان مي شوند. سوز و گداز دارند. توبه مي كنند و هرگز فكر نمي كنند كه روزي اين توبه را بشكنند؛ اما دوباره مي شكنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حديث داريم كه اين اگر در تمام توبه شكستن ها سوز و گداز واقعي داشته باشد، در نهايت بر شيطان پيروز مي شود.
اما اگر نه؛ دفعه اول سوز و گداز داشت، دفعه دوم كمتر، دفعه سوم كمتر و اگر برايش معمولي شد؛ او طعمه شيطان مي شود. شديدترين گناه، گناهي است كه صاحب آن، آن را كوچك بشمارد.


| شناسه مطلب: 33269







نظرات کاربران