آیتالله جوادی آملی:
مسیحیت حضرت روحاللهی مانند ما ندارد
گر امام خمینی(ره) در میان مسیحیت به پا میخاست و مسیحیت ناب و مسیحیت آمریکایی را از هم جدا میکرد، آن وقت فهمیده میشد عیسی(ع) کیست، وجود مبارک حسینبنعلی(ع) چون وارث عیسای مسیح(ع) است این کار را کرده است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله جوادي آملي در مسجد اعظم در ادامه تفسير سوره عنكبوت، گفت: خداوند در آيه 25 سوره عنكبوت فرمود در صحنه قيامت عدهاي، عده ديگر را لعن ميكنند، چه اينكه عدهاي به عده ديگر كفر ميورزند، بتها و بتپرستها از يكديگر بيزاري ميجويند، در آيه 166 سوره بقره مي فرمايد: «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ» در آنجا حقيقت بتپرستي و بطلان آن معلوم ميشود و هم تابع و متبوع از يكديگر تبري ميجويند، «كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا» در سوره اعراف لعن آنان مطرح است، جهنميها وقتي وارد جهنم ميشوند هر گروهي ديگري را لعن ميكنند و يكديگر را مقصر ميدانند، غير از متقين كه «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ».
وي با اشاره به آيه «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ» افزود: تاكنون چند بار اين مضمون گذشت، احسن افعل تفضيل است، ولي اين افعل تفضيل گاهي با اضافه به كار گرفته ميشود، گاهي با «من» يك وقت ميگوييم «افضل منه» يا «افضل منهم»، به معني اينكه بهتر است و برتر است؛ يك وقت ميگوييم افضل الانبياء كذا، يعني بهترين انبيا اين است، بين «افضل منه» و «افضل الانبياء» تفاوت وجود دارد، وقتي گفته ميشود «افضل الاعمال احمزها» يعني بهترين اعمال سختترين آنان است، در اينجا فرمود «أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ» نفرمود: «احسن من الذي كانوا يعملون» به بهترين اعمال آنان پاداش ميدهيم، يعني آنان را بر اساس بهترين عملشان و بهترين كاري كه كردند، پاداش ميدهيم، پاداش «احسن مما كانو يعملون» نيست و الا درسوره نور نميفرمود: «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّـهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ»، اينها اگر صدتا عمل دارند چندتا عملشان جزو برجستهترين آنان است؛ ما اعمال آنان را به حساب برجستهترين محاسبه ميكنيم و پاداش ميدهيم و گاه به اين پاداش هم اضافه هم ميكنيم، اگر «احسن مما كانوا يعملون» بود ديگر اضافه كردن پاداش معنا نداشت.
مفسر برجسته قرآن كريم خاطرنشان كرد: خداوند در ماجراي رسالت گاه از «ارسلنا» ياد ميكند و گاه از «رسل» نام ميبرد، در آيه 25 سوره حديد ميفرمايد: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّـهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ»، در ضمن اين اصل ميفرمايد: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا» ،اول فرمود «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا» بعد در آيه بعد فرمود به عنوان صغراي اين كبراي فرمود «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ» و در آيه 163 و 164 سوره مباركه همه اينها را جزو مرسلين ذكر كرد، اينها تصريحي است كه قرآن درباره رسالت حضرت ابراهيم داد.
تقاضاي حضرت ابراهيم در مورد حضرت لوط به چه دليل بود؟
وي با قرائت آيه «وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَـٰذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ » خاطرنشان كرد: فرستادههاي الهي آمدند تا ابراهيم(ع) را به فرزندي بشارت دهند و عذاب را براي قوم لوط(ع) آوردند، حضرت لوط(ع) زيرمجموعه ابراهيم(ع) بود، فرشتگان دو مأموريت داشتند، يكي تبشير نسبت به حضرت ابراهيم(ع) و ديگر انذار نسبت به قوم لوط(ع) داشتند؛ ابراهيم(ع) به فرشتگان فرمود: «قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا» آيا نظر ابراهيم(ع) اين بود كه مواظب باشيد به لوط(ع) آسيب نرسد، برخي از مفسران مانند علامه طباطبايي نظرشان اين است كه درخواست حضرت ابراهيم(ع) اين بود كه به احترام حضرت لوط(ع) به اين محل آسيب نرسانيد، همانطور امام رضا(ع) به زكريا بن آدم - كه در قبرستان شيخان دفن است- گفت كه تو در قم باش كه خدا به بركت تو عذاب را از اين منطقه برميدارد.
وي افزود: سيدناالاستاد ميفرمايد به قرينه آيات سوره مباركه هود منظور حضرت ابراهيم(ع) شفاعت است: «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ» دارد با ما مجادله ميكند كه شما ميخواهيد منطقه را زير و رو كنيد، اينان بشر هستند و چرا، خداوند هم به حضرت ابراهيم(ع) ميفرمايد اي ابراهيم «أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ»، از اين آيه معلوم ميشود كه شفاعت انبياي الهي بر اساس «يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» است، در آيه محل بحث خداوند فرمود «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ»، ابراهيم(ع) فرمود «قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا» گفتند «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا» اگر قرار بود به احترام وجود مبارك لوط(ع) نجات يابد به ما ميگفتند، راه را به ما گفتند، اين احترام به اين حفظ ميشود كه به لوط(ع) و خانوادهاش بگوييم از اينجا برود مگر همسرش كه از زيانكاران خواهد بود.
حضرت آيتالله جوادي آملي با اشاره به آيه « وَلَمَّا أَن جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ» اظهار داشت: «لُوطًا سِيءَ بِهِمْ» به او خيلي بد گذشت، سيء فعل مجهول است و نايب فاعلش لوط(ع) است، آمدن او بر لوط(ع) سخت گذشت، «وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا»، يعني براي پذيرايي دستش باز نبود، مانند ابراهيم(ع) نبود كه «جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ»، آنان گفتند «لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ»، ما تو و اهلت را به استثناي همسرت نجات ميدهيم، از اينجا بيرون ميرويد و ما اين محل را ويران ميكنيم، «إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰ أَهْلِ هَـٰذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ» جمله اسميه با تأكيد است.
اگر دين باشد و علم نباشد كارش گاليلهسوزي است
وي ادامه داد: قرآن نام اين عمل شنيع را هم حتي ذكر نميكند، اما در اروپا اين كار را در مجلسشان قانوني ميكنند، اگر دين باشد و علم نباشد، يعني دين سرد و جامد و متحجر و بدون تحقيق باشد كارش گاليلهسوزي است، اگر علم باشد و دين نباشد، جنگهاي جهاني پيش ميآيد، اروپا كه فعلا دارد دموكراسي صادر ميكند از فشار و ترس است، نه اينكه آدمهاي خوبي باشند، و الا اكنون هم تكيه بر بمب اتم دارند، از بس آدم كشتند دارند به آدميت نزديك ميشوند، اين آدميت هم يك باغ وحش منظمي است، در پاكستان، افغانستان، ميانمار كشتار راه مياندازند، اين چه دموكراسي است؟ هيچ ممكن نيست كسي دين را كنار بگذارد و آدم شود، اگر الان هم دستشان برسد همين ميشود، اين كه فرمود «أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» از اين جهت است.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم بيان كرد: سوناميهايي كه ميآيد اتفاقي نيست، چندهزار نفر كشته ميشود، چه كسي به اين درياها يك تشر ميزند و سونامي به راه مياندازد، يك كاسه آب يك ديس را تكان بدهيد آب از آن ميريزد، ذات اقدس اله اراده كرده يك پنجاه متري شست متري آب اوج ميگيرد و به ساحل ميكوبد؛ آنچه در اروپا و در ژاپن اتفاق افتاده اتفاقي نيست.
بيداري اسلامي به بركت نام مبارك اباعبدالله است/ مشكل مسيحيت اين است كه حضرت روحاللهي مانند ما ندارد
وي در بخش ديگري از سخنان خود بيان كرد: از مصر تا بحرين، از بحرين تا مصر همه صداي كربلا مانده، «هيهات من الذله» اينها تأثير حسينبنعلي(ع) است، البته ممكن است اختلافاتي وجود داشته باشد، با اينكه بسياري از اينان شيعه نيستند، اما نام مبارك اباعبدالله(ع) اينان را زنده كرده است، اختلافاتي كه كمرشكن باشند وجود ندارد و قابل اصلاح است، الان مشكل مسيحيت اين است كه حضرت روحاللهي مانند ما ندارد، اگر امام خميني(ره) در ميان مسيحيت به پا ميخاست و مسيحيت ناب و مسيحيت آمريكايي را از هم جدا ميكرد، آن وقت فهميده ميشد عيسي(ع) كيست، وجود مبارك حسينبنعلي(ع) چون وارث عيساي مسيح(ع) است اين كار را كرده است، حضرت عيسي(ع) در پايان سوره صف فرمود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنصَارَ اللَّـهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ »، به اهل ايمان ميگويد مانند حضرت مسيح بجنگيد و عيسي(ع) را ياري كنيد، حضرت سيدالشهدا نيز فرمود «هل من ناصر ينصرني»، اگر امامي پيدا شود اين مسيحيت آمريكايي را از مسيحيت ناب عيسوي جدا كند آن وقت اين مسيحيت فهميده ميشود.
حضرت آيتالله جوادي آملي با اشاره به آيه «وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» ادامه داد: اگر كسي آثار باستانيشناس باشد ميفهمد چه كسي در اينجا دفن است، عاقل غير از مؤمن است، گاه يك مؤمن نميتواند بفهمد اين بقايا مال چند قرن قبل است، آيه سوره هجر درباره قوم لوط اين بود: «إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ» اگر كسي وسمهشناس و ميراث فرهنگيشناس باشد، اين مطلب را تشخيص ميدهد وسمه يعني علامت، موسوم يعني علامتدار، سمه اصلش وسم و وعد بود، سيما به معني صورت نيست، اگر كسي سيماشناس باشد ميفهمد چه قومي اينجا بودند، برويد تحقيق كنيد، اگر كسي در چهارده قرن قبل ميخواست آن را بررسي كند به خوبي ميتوانست اين مطلب را دريابد.