در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد 

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین
در دیدار با دانشجویان اعزامی به کربلا بیان شد

خاطرات آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین

آیت‌الله مکارم‌شیرازی در دیدار با نمایندگان دانشجویان اعزامی به پیاده‌روی نجف تا کربلا گفت: آن تأثیری که در این پیاده‌روی هست، در زیارت معمولی نیست و انسان حال و هوای دیگری پیدا می‌کند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري به نقل از فارس، امسال جنب و جوش‌‌ها و تلاش‌ها براي كسب توفيق زيارت امام حسين(ع) در ايام اربعين و خصوصاً شركت در پياده‌روي پر خير و بركت مسير نجف تا كربلا، از سال گذشته بيشتر شده و اين گونه كه از خبرها و پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني و جلسات توجيهي برمي‌آيد، نظم و انسجام و هماهنگي‌هاي بيشتري هم براي برگزاري هرچه بهتر اين بزرگداشت و اجتماع بزرگ عزاداران حسيني در ايام اربعين، صورت گرفته است.
«هيئت عهد آدينه» از جمله گروه‌هايي است كه امسال براي اعزام كاروان پياده‌روي اربعين تدارك ديده است. اين هيئت حدود يك سالي است صبح‌هاي جمعه بر فراز تپه نور الشهداء (در ارتفاعات كلك چال) مراسم «دعاي عهد» را همراه با سخنراني برگزار مي‌كند كه از شبكه سوم سيما نيز به طور زنده پخش مي‌شود، و البته چند ماهي هست كه برنامه «عهد آدينه» خود را به طور همزمان به كوه‌هاي مشهد، اصفهان و زنجان نيز گسترش داده است.
اكنون هيئت عهد آدينه، همزمان با سالگرد اولين برنامه خود (9 دي 90) پس از هماهنگي با نهادهاي مسئول، براي پياده‌روي سه روزه اربعين، از تهران، مشهد و اصفهان از حدود 700 نفر ثبت نام كرده و در روزهاي آينده پس از حضور در مرقد مطهر حضرت امام(ره) و تجديد عهد با حضرت امام و شهداي بهشت زهرا(س)، عازم زيات اميرالمؤمنين(ع) و سپس پياده‌روي به سمت كربلا خواهند بود.
در اين ميان، هيئات دانشجويي سراسر كشور نيز دست به ابتكار جديدي زده‌اند و با همكاري ستاد بازسازي عتبات عاليات، در يك كاروان هزار نفري گرد آمده‌اند تا با شركت در پياده‌روي سه روزه نجف-كربلا زيبايي‌هاي انساني-الهي و فضاي معنوي اين مسير حسيني را از نزديك لمس كنند و از بهره‌هاي معنوي آن محروم نمانند؛ همچنين پيش از اين مسئول سازمان بسيج دانشجويي، در نشست سراسري مسئولين ستاد دانشجويي بازسازي عتبات عاليات در مهرماه سال جاري در مشهد مقدس، از ابراز خرسندي و اعلام حمايت مقام معظم رهبري از اين حركت خبر داده بود.
نمايندگان و مسئولان اين كاروان، براي آخرين هماهنگي‌ها، كسب آمادگي معنوي بيشتر، زيارت حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمكران و نيز كسب رهنمود و فيض از محضر علما و مراجع، سفر دو روزه‌اي به شهر مقدس قم ترتيب دادند. اختتاميه اين سفر دو روزه، ديدار با آيت‌الله مكارم شيرازي بود.
آنچه از نظرتان مي‌گذرد، مشروح سخنان اين مرجع تقليد در جمع نمايندگان و مسئولان هيئت‌هاي دانشجويي عازم پياده‌روي اربعين است كه توسط خبرگزاري فارس منتشر مي‌شود:
پياده‌روي اربعين دانشجويي، جريان پُرفايده و پرسودي است/ هرچه زحمت بكشيد براي گسترش اين برنامه، به‌جاست
از ديدارتان بسيار خوشوفتم و از شرحي كه اين برادرمان دادند، معلوم شد كه مسأله فراتر از آن است كه ما قبلاً فكر مي‌كرديم. يك جريان گسترده‌اي در دانشگاه‌هاي مختلف كشور به‌وجود آمده، جرياني است بسيار مبارك، بسيار پُرفايده، بسيار پُرسود و ان‌شاءالله اين كارتان ذخيرهمعادتان خواهد بود.
درست است كه هيئت‌هاي پياده‌روي زيادي از نجف و از شهرهاي ديگر عراق به كربلا مي‌روند. ولي گروه دانشجويي به اين شكل و به اين برنامه، اين در نوع خودش كم‌نظير است. و لذا موقعيت خاصي دارد و هرچه زحمت بكشيد براي اين برنامه و گسترش اين برنامه، به‌جاست.
علما و مراجع هم از نجف پياده به كربلا مي‌رفتند/ دو خاطره از پياده‌روي نجف - كربلا
با توجّه به كمبود وقت، من چند نكته را بايد خدمت‌تان عرض كنم. اول اينكه وقتي ما مشرّف در نجف بوديم و درس مي‌خوانديم آنجا- سنّ بيست و سه سالگي، در آن حدود بود- طلاب در ايّام مخصوصي؛ اربعين يا غير اربعين، پياده به كربلا مي‌رفتند. طلاب، علما، و مراجع هم بودند در ميان‌شان.
منتها پياده‌روي آن‌وقت با حالا خيلي فرق داشت. الان شما از آن جادهميانه كه خط مستقيم بين نجف و كربلاست مي‌رويد. ما آن‌وقت نمي‌توانستيم از آنجا برويم، چون بيهوده بود، كسي نبود، نفرات كم... ، و در وسط راه، شب كجا بمانيم؟ لذا ما از نجف مي‌آمديم كوفه؛ كوفه كنار شط است. از كنار شط مي‌رفتيم به سوي كربلا. يعني يك نيم‌دايره تقريباً طي مي‌كرديم.
در اطراف شط، قبايل شيعه هستند. و خيلي علاقه به زوّار دارند. رئيس قبيله يك مُضيفي دارد، يعني يك ميهمان‌خانه‌اي دارد، يكي از شرايط رئيس قبيله، داشتن آن مُضيف است. شب‌ها ما مي‌رفتيم در مضيف آنها و خيلي هم خوشحال مي‌شدند كه پذيرايي از زوّار امام حسين(ع) كنند، تمام قبايل وسط راه، شيعه بودند، همه؛ من دوتا خاطره را فراموش نمي‌كنم:
يكي اين است كه يك خانمي بود و وسط راه دوغ آورده بود كه به زوّار بدهد. من يادم هست كه اين چادرش را گرفته بود روي اين دوغ، كه آفتاب بهش نخورد، گرم نشود. اينقدر دقت داشت كه در پذيرايي از زوّار، بهترين راه را به كار ببندد
يك‌وقت ديديم خنجر كشيد كه بايد پيش ما بمانيد! يعني اينقدر علاقه به زوّار داشتند
خاطره ديگري دارم؛ ما ظهر كه مي‌شد زير درختان نخل اُطراق مي‌كرديم و همراه خودمان يك مقدار نان خشك مي‌برديم و يك مقدار ماست آب‌گرفته مي‌برديم و يك چراغ- پيريموس مي‌گفتند آن‌وقت- از اين چراغ نفتي‌هايي كه با فشار روشن مي‌شد همراه خودمان مي‌برديم و چايي و بساط و اينها.
ظهرها جايي نمي‌رفتيم، خودمان كنار شط، در آن سايه مي‌نشستيم و ...، منتها آب فرات خواهيد ديد، گل‌آلود است، نمي‌شود از آن براي خوردن استفاده كرد. بايد ته‌نشين كني، ما هم كه نمي‌توانستيم ته‌نشين كنيم. زوّار از يك روشي استفاده مي‌كردند، يك مقدار ماده‌اي هست به نام «زاق» مي‌گويند. اين را در آب يك خورده‌اي با دست حركت مي‌دادند، تمام آن چيزها را ته‌نشين مي‌كرد و آب صافش را ازش استفاده مي‌كردند. يك‌خورده زاق همراهمان مي‌برديم، نان خشك همراهمان مي‌برديم، ماست كيسه انداخته همراهمان مي‌برديم؛ چراغي و بساطي و اينها، و شب را در مضيف‌ها مي‌مانديم، طبعاً صبح هم آنجا بوديم.
در يكي از سفرها- من دو سفر موفق شدم بروم- در يكي از سفرها، خب ما ظهر اطراق كرديم و استراحت كرديم و ديگر بعدازظهر بايد راه مي‌رفتيم. نصف راه را قبل از ظهر، نصف راه بعد از ظهر، سه روز طول مي‌كشيد مال ما؛ سه روز، و دو شب در وسط.
شروع كرديم به راه رفتن، چندتا از جوان‌هاي عرب، مال يكي از مضيف‌ها، آمدند به ما پيشنهاد كردند كه امشب را اينجا باشيد. گفتيم ما تازه راه افتاديم، تا شب خيلي وقت است، ما بايد برويم. گفت علاج ندارد. از او اصرار و از ما انكار، يك‌وقت ديديم خنجر كشيد كه بايد پيش ما بمانيد! يعني اينقدر علاقه به زوّار داشتند!
من گفتم ما قول مي‌دهيم كه از طرف شما زيارت مي‌كنيم، بنابراين اجازه مرخصي ما را بدهيد. ديگر هر طوري بود راضي‌شان كرديم و اجازه مرخصي را گرفتيم و حركت كرديم. و خاطرات زيادي از برخوردهايي كه آن صاحب مضيف و كاركنان مضيف و برادرشان و فرزندشان داشتند دارم؛ واقعاً خيلي جالب بود براي ما.
در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم... / واقعاً يك عالم پُرنشاطي داشتيم/ اين هم از بهترين خاطرات زندگيِ شما خواهد بود
منتها روشي كه ما داشتيم به ما گفته بودند با كفش نمي‌توانيد، توي كفش، پاهايتان، انگشت‌هايتان زخم مي‌شود، لِه مي‌شود، بايد با پاي پياده برويد، با پاي برهنه. طبعاً ما با پاي برهنه مي‌رفتيم و خوارها هم در پايمان مي‌رفت و خوارها را هم قبول مي‌كرديم، «در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم/ سرزنش‌ها گر كند خوار مغيلان، غم مخور» و مهم هم نبود.
و از جمله يكي از دوستان ما بود دوتا فرزند داشت، تقريباً پنج ساله شش ساله؛ اينها را هم با خودش آورده بود. و اينها هم سه روز پياده راه رفتند و بالاخره رسيدند به كربلا. وقتي مي‌رسيم آنجا ديگر واقعاً يك عالم پُرنشاطي داشتيم كه اين راه را ما طي كرديم.
و از خاطراتي كه من هيچ‌وقت فراموش نمي‌كنم، گاهي خسته مي‌شوم و ناراحت مي‌شوم از بعضي چيزها، و ناچارم يك خاطرات شادكننده‌اي را به ذهنم بياورم، مي‌روم توي آن حال و هوا و فكر مي‌كنم از نجف داريم حركت مي‌كنيم و رفتيم زير درخت‌ها، از آنجا رفتيم كجا و... اينها را در نظر مجسم مي‌كنم تا رفع آن خستگي و ناراحتي و اينها بشود.
اين هم از بهترين خاطرات زندگيِ شما خواهد بود. هميشه انسان موفق به اين كار نمي‌شود. و اين يك نكته بود.
سؤال مي‌كنند آقا! اين‌همه وسايل نقليه هست، چه فايده دارد شما پياده مي‌رويد؟
نكته دوم اين است سؤال مي‌كنند: آقا! اين‌همه وسايل نقليه هست، چه فايده دارد شما پياده راه مي‌افتيد مي‌رويد؟ اين چه كاري است؟ چه زحمتي به خودتان مي‌دهيد؟
به خصوص كساني كه پياده‌روي كم مي‌كنند، روز اول كه راه مي‌روند، پاها سفت مي‌شود. شب كه مي‌خوابند، صبح بلند مي‌شوند ديگر نمي‌توانند راه بروند؛ پاها سفت مي‌شود. منتها يواش يواش ما راه مي‌رفتيم تا پا نرم بشود و اينها؛ چنين نيست كه آدم نتواند راه برود، يواش يواش نرم مي‌شود. خب مشكلات زيادي هم براي كساني كه عادت به پياده روي ندارند، هست. اما شنيدم اخيراً ديگر همه چيز هست. ماشاءالله از نجف تا كربلا، همه چيز مرتب، حتي دارو، درمان، ماساژور! وسيله ماساژ، همه چيز... آن‌وقت كه اين حرف‌ها نبود.
به هرحال سؤال مي‌كنند كه آقا چه فايده دارد؟
پاسخ: اين يك نوع اظهار عظمت امام حسين(ع) است/ ائمه(ع) مركب داشتند، اما با پاي پياده به مكه مي‌رفتند
جوابش اين است كه اين يك نوع ابراز عظمت امام حسين(ع) است. عيناً در روايات داريم ائمه پياده از مدينه مي‌رفتند مكّه. امام سجاد(ع) بيست و پنج سفر شايد با پاي پياده رفت. گاهي مركب هم همراه خودشان مي‌بردند. به دو فايده؛ يك فايده اگر وسط راه ناچار شوند سوار بشوند، ديگر اينكه بگويند از بي‌مركبي نيست كه ما پياده مي‌رويم، مركب هم داريم و پياده مي‌رويم، اين به احترام امام حسين(ع) است.
اين يك نوع اظهار عظمت و تجليل از مقام شامخ اباعبدالله(ع) است. اين پياده رفتن، اين دليل بر اين است. و لذا اين پياده‌رويِ اربعين خيلي در دنيا صدا مي‌كند؛ و تبليغ خوبي براي عالم تشيّع و عالم اسلام است. يكي از مبلّغ‌هاي بسيار خوب است.
مي‌دانيد كه در ايام اربعين، اجتماع در كربلا، از عاشورا بيشتر است، انبوه جمعيت خيلي بيشتر است. آن‌وقت عدهزيادي پياده، زن، بچه، با اينكه خطراتي هم احتمال مي‌دهند تهديدشان بكند مي‌كنند، اين دليل بر اين است كه واقعاً عاشق اين مكتب هستند. تنها عشق است كه آنها را به اين سمت و سو مي‌برد.
بنابراين اين ايراد يك ايراد بي‌دليل و بيهوده‌اي هست و آثار و بركات را مي‌بينند و در عين‌حال باز ايراد مي‌كنند، خيلي دليل بر بي‌اطلاعي است.
بعضي‌ها اخيراً ايراد مي‌كنند كه براي چه بعد از چهارده قرن عزاداري كنيم؟
و اما نكته سومي كه در اينجا بايد عرض كنم، دربارهخودِ جريان كربلاست. بعضي‌ها اخيراً ايراد مي‌كنند آقا! يك حادثه‌اي تقريبا چهارده قرن قبل واقع شد و خب رفت جزو تاريخ و تمام شد. تمام كساني كه اطراف جريان بودند همه رفتند. فرزندهاي آنها هم رفتند، نوه‌ها و نتيجه‌هاي آنها هم رفتند. تمام شد ديگر. اين چه برنامه‌اي است كه شما هر سال داري تجديد مي‌كنيد؟
جواب اين است، يك‌وقت يك برنامه برنامه شخصي است، يك‌وقت يك جريان مستمر تاريخيِ انساني است. جنگ امام حسين(ع) با دشمنانش بر سرِ يك مسألهشخصي نبود، بر سر اين بود كه مي‌فرمود «انَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِي امّهجدّي، اُريد اَن آمُرَ بالمعروف وَ اَنهَي عَنِ المُنكَر وَ اَسِير بِسِيرَةِ جَدِّي» من مي‌خواهم آيين اسلام را زنده كنم. اين مبارزهحق و باطل است. اين مبارزهحق و باطل، هميشه بوده و الان هم ادامه دارد.
ما از مكتب امام حسين(ع) به عنوان مبارزهحق با باطل در زمان خودمان [كمك مي‌گيريم]، آينده‌ها هم همين مبارزه را دارند و بايد از اين مكتب كمك بگيرند. يك مسئله شخصي نيست بلكه يك هدف مستمرِ انساني است. و جالب اين است كه جريان امام حسين(ع) فراتر از جهان اسلام هم تأثير مي‌گذارد. چون اهداف، يك اهدافي است كه در غير اسلام هم هست. ما مي‌گوييم «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ». خب اين منحصر به جامعه اسلامي نيست، هر انسانِ آزاده‌اي «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» مي‌گويد. «خَيَّرَنِي بَيْنَ اثْنَتَيْنِ، بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ» اينها تعبيراتي كه امام حسين(ع) دارد. و به تعبير اميرالمؤمنين(ع) كه فرمود «المَوت فِي حَياتِكُم مَقهورِين والحَياة فِي مَوتِكُم قَاهِرين» شما اگر زنده بمانيد و مقهور دشمن بشويد، اين مرگ است. اگر شهيد بشويد و مقهور دشمن نشويد، اين حيات است.
اين جمله معروف، معجزه پيغمبر(ص) است
اين جمله معروف (انّ الحُسَينُ مِصباحُ الهُدَي وَ سَفِينَةُ النَّجاة)، حديث معروف نبوي از پيغمبر است. اين جمله را پيغمبر وقتي كه گفت كه هنوز نه كربلايي بود و نه عاشورايي بود؛ امام حسين بچه بود، كوچك بود. پيغمبر(ص) در فرمايشي خيلي راجع به امام حسين(ع) احترام گذاشت، يكي از اصحاب گفت: «يا رسول‌الله! شما داري دربارهامام حسين مي‌گويي «زِين السّماوات والأرض»؟ اين طفل كوچك زينت و آسمان و زمين است؟ ما خيال مي‌كرديم شما زينت آسمان و زمين هستيد.
فرمود: «زِين السّماوات والأرض» كه گفتم درست است. بعد فرمود: «الحُسَينُ مِصباحُ الهُدَي وَ سَفِينَةُ النَّجاة» حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است. اين يك معجزه پيغمبر است. در حالي‌كه امام حسين چند ساله بود، اين جمله را فرمود. بنابراين اين مصباح الهدي بودن براي همه است و هر زمان و هر مكان هر قوم و هر جمعيت سفينة النّجاة بودن، براي هر زمان و هر قوم و هر جمعيت است.
يك شرط دارد و آن شرطش هم اين است كه ...
اميدوارم سفر بسيار خوبي داشته باشيد و در اين چند روز كه با هم هستيد بتوانيد واقعاً اهداف اسلامي‌تان را روشن‌تر كنيد، سطح معرفت‌تان را بالاتر ببريد. قوّت ايمان و تهذيب نفس‌تان را بيشتر كنيد و در واقع مايه‌اي بگيريد براي تمام عمرتان ان‌شاءالله كه از آن سرمايه استفاده كنيد.
ولي يك شرط دارد و آن شرطش هم اين است ما را هم از دعا فراموش نكنيد. من به دعاي كوچك هم قانع هستم، يك دعاي كوچك هم بكنيد و يك السّلام عليك يا اباعبدالله هم كوچك بگوييد به همان هم ما قناعت مي‌كنيم، من هم از صميم دل براي موفقيت شما دعا مي‌كنم. بفرماييد.
سؤال: اگر هدف ما زيارت است، چرا چند روز وقتمان را صرف پياده‌روي كنيم و از زيارت بيشتر در جوار امام حسين(ع) محروم بمانيم؟
[سوال يكي از حضار:] سولهايي در اين زمينه مطرح است، مثلا اينكه اگر هدف ما زيارت است، چرا چند روز وقتمان را صرف پياده‌روي كنيم و از زيارت بيشتر در جوار امام حسين(ع) محروم بمانيم؟ يا اينكه سوال ميشه در حالي كه معرفت ما نسبت به زيارت كم است، بهتر نيست به جاي اين سه روز پياده‌روي، وقتمون را صرف مطالعه كنيم و معرفت بيشتر بدست بياوريم؟ و اينكه اگر توصيه‌اي براي كساني كه مي‌خواهند اين سه روز پياده‌روي را بروند، داريد، بفرماييد.
پاسخ آيت‌الله مكارم شيرازي: آن تأثيري كه در اين پياده‌روي هست، در زيارت معمولي نيست
جواب هر سه سؤال را من مختصرا عرض كنم. آن تأثيري كه در اين پياده‌روي هست، در زيارت معمولي نيست. انسان يك حال و هوايي ديگري پيدا مي‌كند. تا آدم نرود، توجّه پيدا نمي‌كند؛ انسان يك حال و هواي ديگري پيدا مي‌كند. يك شور و نشاط و يك عشق ديگري پيدا مي‌كند.
آثار و بركاتي كه از زيارت معمولي حاصل مي‌شود، ارزشمند است. خب مي‌رود زيارت مي‌كند، به‌جاي دو روز، سه روز چهار روز زيارت مي‌كند، تكرار زيارت؛ اما اين يك خاطره‌اي مي‌شود براي تمام عمر. اصلاً در موقع راه رفتن وقتي به آن سمت مي‌رود، دارد خودسازي مي‌كند. غير از بحث‌هايي كه [در طول راه] مي‌شود، شب‌هايي كه مستقر مي‌شوند و صحبت‌هايي كه مي‌شود، اصلاً خودِ اين يك تأثير در خودسازي دارد.
و خب همين اشكال را هم به امام سجاد مي‌كردند، چرا شما اين كار را مي‌كنيد؟ خب سريع با مركب برويد و بيشتر طواف خانه خدا كنيد. چرا؟ يك آثاري در پياده‌روي هست كه در آن نيست. و بنابراين جاي اين ايراد نيست. بعضي‌ها كه حوصله پياده‌روي ندارند، معمولاً اين‌گونه اشكالات را مي‌كنند كه خودشان را تبرئه بكنند و يك مجوّز براي خودشان پيدا بكنند.
و بهترين دليلش اين است كه ممكن است خاطرهزيارت نماند، اما خاطرهاين پياده‌روي و اين برنامه، تا آخر عمر بماند. بنابراين اين وسوسه‌ها را بايد از خود دور كرد و ان‌شاءالله رحمان، با موفقيت ادامه بدهيد
والسّلام عليكم ورحمة الله.
خواندن دعاي سفر براي دانشجويان عازم پياده روي اربعين
من يك دعاي سفرتان را هم مي‌خواهم اينجا بخوانم:
بسم الله الرّحمن الرّحيم إنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيكَ القُرآن لَرادُّك إلي مَعادٌ، إن‌شاءالله فَاللّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ؛ اللهمَّ احفَظهُم وَاحفَظ مَن مَعَهُم وَ ما مَعَهُم بحَولكَ وَ قُوَّتِكَ يا أرحمَ الرّاحمين» دعاي همسفران‌تان را هم خواندم با شما...


| شناسه مطلب: 33610







نظرات کاربران