منزل به منزل به شوق زیارت

کاروانیان نیز کم کم، وسایل خود را جمع می کنند و به عشق زیارت مولایشان راه سفر را در پیش می گیرند. راهی که تا رسیدن به مقصد هنوز چند روز دیگر باقی است.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري،‌ مويه كنان، ضجه زنان و تكبيرگويان راهي پرفراز و نشيب را در سرماي سخت و سوزان زمستان طي مي كنند، بي آن كه متوجه سرماي استخوان سوز آن باشند. كوه به كوه، روستا به روستا و دشت به دشت را پشت سر نهاده اند تا به «آفتاب» برسند. آن جا كه خورشيدش هنگام طلوع بر بلنداي گنبدي طلايي مي تابد و از آن جا با قوت بيشتري، تمام شهر را روشنايي مي بخشد. آن ها از سرزمين هايي دور، كوله بار سفر بسته اند و به كوه و جاده زده اند تا بتوانند با درك سختي ها و مصايب راه، قدر آفتاب را بيشتر بدانند و در مقابل وجود چنين نعمتي، پيشاني بر خاك بنهند.
آن ها زميني اند اما دلشان آسماني است و عزم را جزم كرده اند تا پاي پياده به پابوس امام هشتم عليه السلام بروند؛ همان جايي كه دل ها در كنارش آرام مي گيرد. همان جايي كه مرهم دل هاي بينوا و حج فقيران است، آن جايي كه بايد به گرداگرد حرمش چرخيد و جان را فداي غريبي اش كرد. آن ها براي رسيدن به چنين حرم امني، حاضرند از دل و جان مايه بگذارند.
خارهاي راه، سرماي سوزناك و تاول سرباز كرده زخم ها ديگر نمي تواند جلودارشان باشد. آمده اند كه بروند.
يكي از همين نزديكي ها، ديگري از شهرهاي هم جوار و آن يكي از استاني ديگر تا اين جا با پاي پياده آمده اند بي آن كه خم به ابرو بياورند. با همان صلابتي كه سفر را آغاز كرده اند، راه را ادامه مي دهند؛ آسمان دانه هاي ريز و درشت برفش را نثار تن بي جان زمين مي كند. اين مسافران هر يك به اميدي، به زيارت آقاي خود مي روند و هر يك حاجتي دارند. خواسته اي كه جز با شفاعت امام (ع) اجابت نمي شود.
برخي نيز آمده اند كه فقط روي آفتاب را ببينند و حق همسايگي را به جاي بياورند. آمده اند از فرش به عرش برسند و طريق بندگي را طي كنند. آن گاه كه سحرگاهان براي عبادت پروردگار خويش دست ها را به سوي آسمان بلند مي كردند، از او چنين روزي را مي طلبيدند كه توفيقي پيش آيد و بتوانند با از جان مايه گذاشتن، به ديدار امامشان بشتابند. طي اين مسير، خستگي نتوانسته آن ها را از پاي بيندازد .هر چند آن هايي كه مسن تر هستند گهگاهي از اين قافله عقب مي مانند اما با توكل به پروردگارشان، بر خستگي ها غلبه مي كنند و دوباره راه پيش مي گيرند. يكي از استان سمنان آمده و ديگري اهل گنبد است.
يكي جوان و ديگري كهنسال است، اما همه دل به دل هم داده اند تا در اين سفر دور و دراز، هم قدم باشند و غمخوار يكديگر. يكي براي ديگري پرستار شود و آن يكي براي ديگران مرهم. در اين ميان، مردم هم در ايستگاه هاي صلواتي بين راه خوش آمدگوي گام هاي خسته شان هستند و با پذيرايي با چاي داغ، تن سرمازده آن ها را نيرويي دوباره مي بخشند.
كاروانيان به رسم آيين هاي گذشته، ساعتي در ايستگاه هاي صلواتي مي ايستند تا غبار خستگي از چهره بزدايند و با گرم كردن خود و تجديد قوا، راه سخت اما گواراي شان را ادامه دهند. در ايستگاه صلواتي اهالي روستاهايي كه در طول مسير واقع شده است، به خدمتگزاري زائران امام هشتم عليه السلام مي پردازند تا آن ها هم توشه اي از اين ره برگيرند. هر يك از روستاييان كه براي اين ايام نذري دارند به ايستگاه صلواتي مي آيند و نذري شان را بين زائران امام رضا (ع) توزيع مي كنند. در ميان روستاييان، پيرزني ديده مي شود كه با عصا خود را به كاروانيان مي رساند، چند تكه نان محلي را كه در تنور خانه اش پخته است در كوله بار مسافران خسته مي گذارد و با چشماني گريان، از يكايك آن ها مي خواهد تا شفاي پسر بيمارش را از امام رضا (ع) طلب كنند.
او مي گويد كه مشتاق است به پابوسي امام رضا (ع) برود اما تنها تكيه گاه و عصاي پيري اش كه مي توانست او را با خود به حرم آقا ببرد اكنون با بيماري دست و پنجه نرم مي كند. او با رسيدن به هر يك از زائران، از آن ها مي خواهد تا پسر بيمارش را از دعاي خير خود محروم نكنند. اين را از همه آن ها مي خواهد و دوباره با چشماني گريان، راه روستا را در پيش مي گيرد تا برود پرستار فرزند بيمارش باشد و چشم انتظار نيم نگاهي از آفتاب هشتم!
كاروانيان نيز كم كم، وسايل خود را جمع مي كنند و به عشق زيارت مولايشان راه سفر را در پيش مي گيرند. راهي كه تا رسيدن به مقصد هنوز چند روز ديگر باقي است.
طي اين سفر 9 روزه، چه التماس دعاهايي كه به آن ها سپرده نشد و چه ناديدني هايي كه از عشق به ضامن آهو در سر راهشان قرار نگرفت، براي همين است كه اكنون پرصلابت تر از گذشته، از هر چه غير اوست دل بريده اند و به شوق جلب رضايت معبود خويش، مي خواهند قدم در آستان يكي از برگزيدگان خداوند بگذارند. آن جا كه براي حضور بايد دست و دل از دنيا شست و پاك به پابوسي اش رفت و تمام قد در مقابلش تعظيم كرد. آن جا كه بايد در هر گوشه حرمش براي مظلوميت صاحب خانه گريست. خوش به سعادت آن هايي كه از دنيا دل كنده و دل در گرو معبود سپرده اند و پاي در جاده هاي طولاني براي ديدن امام رضا (ع) گذارده اند. درنورديدن شهرها و روستاها و آبادي ها و سختي هاي راه در چشمشان آسان شده است. اينك فقط چند روزي تا ديدن آستان پيشواي شان باقي است.
آماده اند تا در سالروز سوگ امام هشتم شيعيان عزادارش باشند. مي خواهند نايب الزياره و دعاگوي همه آن هايي باشند كه ملتمس دعا بوده اند. تك تك افرادي را كه سفارش كرده اند، از پيرزني كه براي آن ها نان آورده تا كودك خردسالي كه پيشاني بند سبزي به آن ها هديه داده است و... منبع:روزنامه خراسان