چرا به امام رضا(ع) عالم آل محمد میگویند؟
امام علی بن موسی الرضا در بین ائمه معصومین ملقب به " عالم آل محمد " است و ظهور این حقیقت در این امام همام بیشتر متجلی است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري به نقل از حوزه نيوز، به مناسبت سالروز شهادت آن حضرت در گفتگو با آيت الله ميرزا محمد حسين احمدي فقيه يزدي به واكاوي مفهوم علم و حقيقت علم امام پرداخته ايم.
* علم در نظام خلقت چه جايگاهي دارد ؟
در روايت مفصلي كه از امير المومنين(ع) رسيده است : عرش الهي چهار ركن دارد « إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارٍ أَرْبَعَةٍ نُورٍ أَحْمَرَ مِنْهُ احْمَرَّتِ الْحُمْرَةُ وَ نُورٍ أَخْضَرَ مِنْهُ اخْضَرَّتِ الْخُضْرَةُ وَ نُورٍ أَصْفَرَ مِنْهُ اصْفَرَّتِ الصُّفْرَةُ وَ نُورٍ أَبْيَضَ مِنْهُ ابْيَضَّ الْبَيَاضُ وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ ....؛ كافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 129» - حق متعال عرش را از انوار چهارگانه قرمز ؛ سبز ؛ زرد ؛ سفيد خلق نمود و يك نور آن نور سفيد است و اين نور نوري است كه همه عالم وجود را گسترش مي دهد و آن نور, نور علم است . خلقت عالم هم بر اساس علم و حكمت است و تا آدمي علت و حكمت حقايق آفرينش را دقيق شناسايي نكند بر علم و جهان آفرينش تسلط پيدا نمي كند ؛ از جمله موجودات كتاب آفرينش, وجود انسان است كه تمام وجود او هم بر اساس علم است و در وجود نازنين ائمه(ع) نيز اصل علم است .
*اينكه در روايات آمده است «نحن اسما الله الحسني» به چه معناست ؟ رابطه علم امام و عصمت امام چگونه رابطه اي مي باشد ؟
اينكه در روايات زيادي آمده است كه نحن اسما الله ، اسماء الله منطبق بر ائمه معصومين(ع) شده است و اصل در اسماي الهي «حقيقت العلم» است يعني آنچه در آفرينش و نظام وجود هست در وجود نازنين ائمه(ع) متجلي و منعكس شده است.
جداي از داستان با عظمت و مهم اسما الله بايد متوجه اين معنا بود كه اراده ائمه عليهم السلام منطبق با ارادة الله است "نحن اسما الله" از آن جهت مي گوييم كه اراده ايشان غير از اراده حق متعال نيست و به اين صورت است كه نظام عالم و ولايت و امامت با كل عالم تكوين و تشريع در وجود نازنين انبيا الهي منطبق است و اگر به همين منوال توجه كنيم مي بينيم نظام خلقت آنها هم بر همين اساس بوده است .تنظيم يك تنظيم است اما تنظيم وجود ائمه معصومين(ع) اكمل از آنهاست و اين مبناي اولي است كه در علم امام و خصوصيات امام مي بينيم.
بر همين اساس امام را معصوم مي دانيم چون عصمت بر دو اساس است.
انجام كار از روي علم
يعني كار از روي جهل انجام نشود، بلكه همه علم در اختيار ايشان باشد و اين جهت پايه و اصل عصمت آنهاست.
غلبه بر همه هوا هاي نفساني در وجود انساني
اين جهت نيز آنقدر در ائمه قوي است كه رضاي الهي را تضمين مي كند و خداوند اگر ايشان را عظيم مي كند و معصوم قرار مي دهد، عمده دليل اين است كه ايشان بر اساس علم و اراده اي كه طبق رضاي پرودگار و متكي بر اراده الهي است، انجام وظيفه مي نمايند .از اين جهت رواياتي كه منتهي به ائمه(ع) ميشود؛ را اگر چه سلسله سند را هم محكم ندانستيم، متقين است و به آن روايت عمل مي شود، البته با روايات ديگري هم مقايسه ميشود كه از لحاظ شان صدور آن بايد حفظ شود؛ يعني موقعيت جامعه و زمان و مكان صدور آن روايت شناخته شود، نتيجه همان است كه امر امام محقق شده و ما طبق آن عمل مي كنيم .
*در بخشي از كلام خود با اشاره به روايتي گفتيد علم به رنگهاي مختلف است اين به چه معناست ؟
چهار رنگ ذكر شده در مكاشفات حقايق وجود، يك جنبه مادي و يك جنبه معنوي دارد و به هر دو جهت در روايات توجه شده است اين روايت به هر دو جهت توجه دارد، الله نور است و حقيقت نوريه، حقيقت خاصه اي است كه الان كه بشر به نور توجه خاص كرده مي گويد نزديكترين چيز در ماده كه به لطيفترين حقايق غير مادي نزديك است همين نور است با اين همه كارهاي بزرگي كه موج نور انجام مي دهد و در عين حالي كه به انرژي و سرعت و .. او دقت دارند، اما حقيقت نور آن طور كه بايد مشخص نشده است، نور معنوي و الهي در علم مكاشفه به شكلي كه درخواست ميشود به همان صورت هم جلوه مي كند .و اين بحث داراي مباحث عميقي است كه مجال ديگري مي طلبدكه خارج از حوصله بحث ماست .
*گفتيد كه امام مظهر اسما الهي است و ائمه مجمع اسماء و صفات الهي هستند، تعبير «عالم آل محمد» نسبت به علي بن موسي الرضا عليه السلام در اين راستا چه مفهومي دارد؟
همانطور كه جزو اعتقادت ماست ائمه معصومين عليهم السلام " كلهم نور واحد " هستند و همه يك پارچه يك حقيقت هستند، ائمه به صورت الهام كه نوعي از مسير وحي است با عالم غيب در ارتباطند و هر گاه اراده كنند دريافت علم براي ايشان محقق مي شود، اما اينكه امام رضا عليه السلام در بين ائمه(ع) به اين لقب ممتاز شده اند مربوط به بحث تجلي خاص است و همه علوم براي همه ائمه (ع) علي التساوي است، اما انطباق تجليات با امام معصوم عليه السلام به لحاظ خصوصيات زماني و مكاني خاص ايشان است، امام عليه السلام در عصري زندگي مي كردند كه توانستند آن همه معارف بلند توحيدي و فقهي و مسائل اجتماعي بخصوص شناخت پروردگار متعال و پيامبر(ص) را براي مردم تبيين نمايند و ما از بركت معارف رضوي مي بينيم كه در عيون اخبارالرضا چقدر مسائل سنگين و با ارزش ذكر شده است.
يكي از جهات علمي امام رضا(ع) مباحث فقهي ايشان است، اگر ممكن است اشاره اي به «فقه الرضا» عليه السلام داشته باشيد ؟
در رابطه قضيه فقهي امام رضا عليه السلام فقيهانه مطالبي را ذكر مي كردند و اين رويكرد فقهي امام نيز در جامعه اثر مهمي داشته است.
موارد بسياري در مسائل فقهي از آن حضرت بيان شده است و از اين جهت ايشان به عالم آل محمد ملقب شدند ،به واسطه اينكه ايشان كلام ائمه قبل از خويش را تشريح كردند، مواردي بوده كه كلماتي از اميرالمومنين(ع) و ديگر ائمه(ع) در محضر ايشان خوانده مي شد و مردم تلقي درستي نسبت به آن مطلب نداشتند و حضرت با بيانات كافي و شافي خود گره از فهم اين مطالب بر مي داشتند ؛ همچنين در مباحث معرفتي، حضرت معارف توحيدي را چقدر زيبا بيان نموده اند و اگر اين بيانات نبود، اين مقدار معارف توحيدي گسترش پيدا نمي كرد ؛ آنقدر از امام(ع) معارف بلندي صادر شد كه جناب صدوق با اينكه كرسي تدريس براي چهار فرقه اهل سنت داشتند، اما درس را رها كرد و از بغداد به ايران آمدند تا رواياتي كه از ايشان نقل مي شد را جمع آوري كنند و اين مطالب را تحت عنوان چند كتاب گرد آوري نمودند .
از آنجايي كه به مناسبت لقب " عالم آل محمد " به مبحث علم امام اشاراتي شد در برخي روايات آمده است كه علم امام در شب هاي جمعه زياد مي شود در اين خصوص توضيح دهيد؟
درهاي آسمان و علم و معرفت به روي همه باز مي شود ، درها و ابواب علم براي همه كساني كه در راه تحصيل علم زحمت مي كشند باز است و كسي محروم نمي گردد و خداست كه خدايي مي كند ؛ براي ائمه (ع) ابواب علم به صورت خاص باز مي شود و هر گاه بخواهند خدا آن علم را در اختيارشان قرار مي دهد، گاهي مصلحت در اين است كه تا در رحمت الهي باز نشده است، كسي بي جهت توقع نداشته باشد كه با نبود مصالحي كه در كار است، مثلا دعاي او مستجاب شود، اما اوقاتي را تعيين كرده اند كه بتوانند درخواست كنند و نتيجه بگيرند مانند شب هاي قدر و شب هاي جمعه كه عظمت خاص دارند لذا ائمه(ع) مي خواهند عظمت اين شب ها را به ما بفهمانند كه ما هم در اين شب ها بيشتر مورد رحمت الهي قرار مي گيريم و رحمت هاي الهي در شب جمعه و درشب قدر بيشتر نازل ميشود؛ و گرنه هر زمان كه ايشان اراده كند خدا به ايشان مرحمت مي كند و اين خصوصيت مربوط به جنبه نزول اين شب هاست كه چون بركت و نزول رحمت الهي در اين ايام بيشتر است ما هم بهره اي مي بريم .
*علم امام از چه سنخي است ؟
«علم تصور و تصديق» با «علم شهود» متفاوت است و مشاهده بالاتر از تصور و تصديق است و علم امام كه ما از آن تعبير به علم لدني مي كنيم بواسطه فيض شهودي است .
*اگر ممكن است در پايان حديثي از امام عليه السلام براي ما بخوانيد ؟
در عيون اخبار الارضا روايت مفصلي از امام رضا عليه السلام نقل شده است كه در اينجا به فرزاي از اين حديث مفصل اشاره مي كنم ، حضرت در فرازي از اين روايت به قول رسول خدا(ص) اشاره مي كنند كه :« مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيس» "آن حضرت ميفرمايند كه: از رسول الله نقل شده است كسي كه به حرف گوينده اي گوش دهد او را عبادات كرده است اگر گوينده از خدا مي گويد عبادت خدا كرده است و و اگر گوينده از ابليس مي گويد عبادت و بندگي شيطان را نموده است و در ادامه حضرت مي فرمايند :« يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ إِنَّ مُخَالِفِينَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِي فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِيهَا التَّقْصِيرُ فِي أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِيحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِينَا كَفَّرُوا شِيعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَى الْقَوْلِ بِرُبُوبِيَّتِنَا وَ إِذَا سَمِعُوا التَّقْصِيرَ اعْتَقَدُوهُ فِينَا وَ إِذَا سَمِعُوا مَثَالِبَ أَعْدَائِنَا بِأَسْمَائِهِمْ ثَلَبُونَا بِأَسْمَائِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ إِذَا أَخَذَ النَّاسُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَالْزَمْ طَرِيقَتَنَا فَإِنَّهُ مَنْ لَزِمَنَا لَزِمْنَاهُ وَ مَنْ فَارَقَنَا فَارَقْنَاهُ إِنَّ أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِيمَانِ أَنْ يَقُولَ لِلْحَصَاةِ هَذِهِ نَوَاةٌ ثُمَّ يَدِينَ بِذَلِكَ وَ يَبْرَأَ مِمَّنْ خَالَفَهُ يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ احْفَظْ مَا حَدَّثْتُكَ بِهِ فَقَدْ جَمَعْتُ لَكَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 304 »حضرت مي فرمايد يا ابن ابي محمود :مردم كمتر به صراط مستقيم مي روند و بيشتر به يمين و شمال متمايلند راه را گم نكن! و راه ما ائمه را بگير كه مستقيم است .ائمه(ع) علم واقعي را كه بر اساس عصمت است بيان مي كنند در ادامه حضرت مي فرمايند :كسي كه ملتزم به اين طريقه شود ما با او هم طريق باشيم.
براي انسان هيچ چيز بالاتر از التزام امر معصوم نيست هر چه التزام ما بيشتر باشد آن حقيقت ما را متشخص تر مي كند ؛ تشخص انسان به اعتقادات اوست در روايت ديگر از امام نقل شده است : « شيعتنا الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا الْآخِذُونَ بِقَوْلِنَا الْمُخَالِفُونَ لِأَعْدَائِنَا فَمَنْ لَمْ يَكُنْ كَذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَّا،وسائل الشيعة، ج27، ص: 117» شيعه به امر ما تسليم است و مي پذيرد قول ما را و مخالف دشمنان ماست و كسي كه اينگونه نباشد از ما نيست .