فاطمه؛ اولین شهیده حمایت از ولایت

غم و اندوه وفات پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و اله) باعث نشده بود که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حمایت از ولایت و وصایت امیر المومنین علی (علیه السلام) را از یاد ببرد از همین با وجود این غم بزرگ جان خود را فدای حمایت از ولایت کرد.
به گزارش سرويس انديشه پايگاه اطلاعرساني حج، جريان شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) را بايد بعد از وفات پيامبر اكرم (صلي الله و عليه و اله) بررسي كرد. اتفاقات اين 95 روز و به روايتي 75 روز تاثير بسزايي در روند شهادت ايشان داشته است. بعد از وفات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از يك طرف نه تنها پدر او بلكه آخرين فرستاده خداوند و ممتازترين مخلوق او، از ميان بندگان به سوي خداوند، بار سفر بسته بود؛ از طرفي ديگر حق وصي او غصب گشته بود. و بدين ترتيب دين از مجراي صحيح خود، در حال انحراف بود. فاطمه (سلام الله عليها) هيچگاه غم و اندوه خويش را در اين زمينه كتمان نمينمود. گاه بر مزار پيامبر (صلي الله عليه و آله ) حاضر ميشد و به سوگواري ميپرداخت و گاه تربت شهيدان احد و مزار حمزه عموي پيامبر را برميگزيد و درد دل خويش را در آنجا بازگو مينمود. غم فقدان حضرت رسول باعث نشد كه كج روي و انحراف دين خدا را ناديده بگيرد و صراحتا در جواب زنان مدينه كه جوياي علي غم و اندوه شبانه روزي حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بودند فرموده بود كه محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب وصي اوست.
هنوز غم فقدان رسول خدا در جامعه آن زماني سنگيني مي كرد كه سفارش رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) و ابلاغ فرمان الهي توسط ايشان در روز غدير، مبني بر نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان حاكم و ولي مسلمين پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله)، توسط عده اي ناديده گرفته شد و آنان در محلي به نام سقيفه جمع گشتند و از ميان خود فردي را به عنوان حاكم برگزيدند و شروع به جمعآوري بيعت از سايرين براي او نمودند. به همين منظور بود كه عدهاي از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حكومت و ناديده گرفتن فرمان الهي در نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان ولي و حاكم اسلامي پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله ) در خانه فاطمه (سلام الله عليها) جمع گشتند. هنگامي كه ابوبكر - منتخب سقيفه - كه تنها توسط حاضرين در سقيفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بيعت با وي مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (سلام الله عليها) نمود تا امام علي(عليه السلام) و سايرين را به زور براي بيعت در مسجد حاضر نمايد.
عده اي كه مامور بيعت گرفتن از حضرت علي (عليه السلام) بودند با اكراه و با آتش زدن در خانه ايشان وارد خانه شدند و ايشان را به زور و كشان كشان به سمت مسجد بردند. در حين اين عمل، فاطمه (سلام الله عليها) بسيار صدمه ديد و لطمات فراواني را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظيفه و تكليف الهي خويش در دفاع از ولي زمان و امام خود به مسجد آمد. ايشان در مسجد خطبه اي خواند و مسلمان را از غضب الهي و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خويش را ادامه دادند.
شدت ضربات و جراحات وارد شده بر حضرت زهرا (سلام الله عليها) بر اثر هجوم به خانه ايشان سرانجام باعث بيماري ايشان شد و ايشان در بستر بيماري افتاد. گاه به زحمت از بستر برميخاست و كارهاي خانه را انجام ميداد و گاه به سختي و با همراهي اطفال كوچكش، خود را كنار تربت پيامبر (صلي الله عليه و آله ) ميرساند و يا كنار مزار حمزه عموي پيامبر (صلي الله عليه و آله ) و ديگر شهداي احد حاضر ميگشت و غم و اندوه خود را بازگو مينمود.
برخي از صحابه كه خود عامل جراحات و صدمات به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بودند مكرار درخواست عيادت ايشان را داشتند اما حضرت فاطمه زهرا به آنان اذن عيادت نمي داد. آنها سرانجام بعد از اصرار فراوان بر بستر فاطمه (سلام الله عليها) حاضر گشتند. فاطمه (سلام الله عليها) در اين هنگام، اين كلام پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله ) ا كه فرموده بود: "هر كس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر كه او را راضي نمايد مرا راضي نموده"، به آنان يادآوري نمود. آنها نيز صدق اين كلام و انتساب آن به پيامبر (صلي الله عليه و آله) را تأييد نمودند. سرانجام فاطمه (سلام الله عليها)، خدا و ملائكه را شاهد گرفت فرمود: "شما من را به غضب آورديد و هرگز من را راضي ننموديد؛ در نزد پيامبر، شكايت شما دو نفر را خواهم نمود."
در ايام بيماري، فاطمه (سلام الله عليها) روزي امام علي (عليه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصي خويش قرار داد و به آن حضرت وصيت نمود كه پس از وفاتش، فاطمه (سلام الله عليها) را شبانه غسل دهد و شبانه كفن نمايد و شبانه دفن كند و احدي از كساني كه در حق او ستم روا داشتهاند، در مراسم تدفين و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.
سرانجام روز سوم جمادي الثاني و به قولي 13 جمادي الاولي سال يازدهم هجري فرا رسيد. فاطمه (سلام الله عليها) آب طلب نموده و بوسيله آن بدن مطهر خويش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهاي نو پوشيد و در بستر خوابيد و پارچهاي سفيد به روي خود كشيد؛ چيزي نگذشت كه دخت پيامبر، بر اثر حوادث ناشي از هجوم به خانه ايشان، دنيا را ترك نموده و به شهادت رسيد؛ در حاليكه از عمر مباركش بنا بر مشهور، 18 سال بيشتر نميگذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در اين دنيا زندگي نمود.
فاطمه (سلام الله عليها) در حالي از اين دنيا سفر نمود كه بنا بر گفته معتبرترين كتب در نزد اهل تسنن و همچنين برترين كتب شيعيان، از ابابكر و عمر خشمگين بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبيعي است كه ديگر حتي تأسف ابيبكر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (سلام الله عليها) سودي نخواهد بخشيد.