انگشتری که نام پیامبر در آن نقش بسته است+عکس

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع‌رساني حج به مكه مكرمه، غلامرضا كاتبي از نيشابور، زائر بيت‌الله الحرام است كه او را با انگشتر معروفش مي‌شناسند، انگشتري كه به ادعاي او در دنيا بي‌همتاست.
وي مدعي است كه يكي از اعراب سعودي در مدينه حاضر شده است بابت اين انگشتر كه كمتر از دو ميليون تومان قيمت دارد، بيش از 5 ميليون پرداخت كند.
با هم اين مصاحبه كوتاه را مي‌خوانيم:
ـ داستان انگشتري كه نام «محمد» صلي الله عليه و آله بر روي آن نقش بسته است، چيست؟
دو هفته پيش از سفر مكه انگشتري به دستم رسيد كه بر روي سنگ آن كه فيروزه اصل نيشابور بود نام محمد به شكل طبيعي حك شده است؛ همان زمان تصميم گرفتم اين انگشتر را در حرم مطهر نبوي متبرك كنم، از اين‌رو عزم سفر زيارت خانه خدا كردم كه اين زيارت توفيقم شد.
در مدينه بودم كه يكي از اعراب خواستار اين انگشتر شد و آن را بيش از 5 هزار ريال سعودي خريداري مي‌كرد كه البته پيش از آن در ايران به قيمت 1 ميليون 900 هزار تومان قيمت‌گذاري شده بود.
مطمئنم كه اعزام من به مكه لطف خداوند متعال بود، و حوادثي هم كه در مدينه برايم اتفاق افتاد را لطف نبي اكرم صلي الله عليه و آله مي‌دانم، اما نمي‌توانم منكر شوم كه اگر اكنون در مكه حضور دارم و به طواف خانه خدا آمده‌ام، بي‌تأثير نبوده است؛ اين انگشتر تنها علت حركت و اقدام من براي آمدن به زيارت خانه خدا بود.
ـ چه حوادثي در مدينه براي شما اتفاق افتاد؟
شب دوم سفر در مدينه تصميم گرفتم تا قرآن را ختم كنم، چهار روز بيشتر باقي نمانده بود و اين فرصت براي ختم قرآن بسيار كم است. روحاني كاروان هم مي‌گفت ختم قرآن در مدينه ثواب بسياري دارد؛ بسيار دوست داشتم كه اين توفيق يعني ختم قرآن در مدينه نصيبم شود.
جالب اين است كه تاكنون موفق نشده‌ام قرآن را ختم كنم، اما در مدينه تصميم به اين كار گرفتم و تنها 4 روز فرصت داشتم؛ در آن لحظاتي كه به غربت بقيع و امامان مظلوم بقيع فكر مي‌كردم، تصميم گرفتم قرآن كريم را ختم كنم و اصلا هم فكر نكردم كه شايد چنين چيزي ممكن نباشد.
روز سوم 17 جزء را خواندم و تنها يك روز باقيمانده بو كه 13 جزء ديگر را قرائت كنم و به روحاني مراجعه كردم كه ممكن است خانمم كمك كند اين جزءها تمام شود، گفت نه بهتر است قرآن را خودت ختم كني حتي اگر در مكه باشد.
تصميم گرفتم از نبي مكرم اسلام صلي الله عليه و آله ياري بجويم، روضه رضوان در انتهاي ضريح فلزي دو ركعت نماز قسمتم شد؛ به خودم گفتم كه بايد اين سيزده جزء را بخوانم و قرآن را در مدينه ختم كنم؛ اين در حالي بود كه اگر كتابي را بيست دقيقه مي‌خواندم به خواب مي‌رفتم.
هنوز هم برايم جاي اين سؤال باقي است، فردي كه تجربه خواندن قرآن را ندارد چگونه است كه مي‌تواند در مدت فقط چند ساعت از جزء 17 به جزء 23 برسد؛ ساعت 4 براي نماز به حرم رفتم و تصميم گرفتم قرآن را ختم كنم و زمان خالي كردن اتاق رسيدم به جزء 29 و رفتم به مسجد شجره جزء 30 را در مسجد شجره خواندم.
جاي شكر دارد كه قرآن را در مدت 4 روز و در مدينه ختم كردم؛ بعضي وقت‌ها چيزي را از خدا و رسول خدا مي‌خواهيم اما خودمان آن را نشدني مي‌دانم و باورمان نمي‌شود كه شدني باشد، اما غافل هستيم كه اگر آنها چيزي را بخواهند شدني است، ما باور نداريم به معجزه در حالي كه معجزه همواره در اطراف ما هست.