حجربنعدی؛ خاری که قرنها در چشم دشمنان آلعباست
هتکحرمت قبر مطهر حجربنعدی واقعیات بسیاری در خصوص تفکرات وهابیت علنی کرد، اما انتشار تصاویر این اقدام و نوشتههای زیر این عکسها تلاشی با هدف شبهافکنی در افکار شیعیان است؛ باید هشیار بود.
به گزارش سرويس انديشه پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از ايكنا، خبرهاي مربوط به هتك حرمت مرقد مطهر حجربنعدي صحابه پيامبر(ص) و از ياران حضرت علي(ع) كه به جرم ارادت به مولايش به شهادت رسيد در همه رسانهها منتشر شده است.
عكسهايي كه با افتخار گرفته و در زير آنها نوشته شده بود: «ما تاكنون از دفاع از عايشه هم واهمه داشتيم اما اين روزها به قدري مقتدر شدهايم كه مزارهايشان را هم نابود ميكنيم و قبور طواغيت آنان را ويران ميكنيم و ميبينيد كه هيچ اتفاقي هم برايمان نيفتاده است».
اين مطالب آيه 20 سوره يونس را به ذهن متبادر ميكند: «وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ؛ و مىگويند چرا معجزهاى از جانب پروردگارش بر او نازل نمىشود بگو غيب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم».
و انسان را به ياد شبهافكنيهاي مداوم وهابيت در مكه و مدينه مياندازد؛ مردي وهابي كه فارسي را راحت و روان صحبت ميكرد در كنار بقيع، تلاش ميكرد در ايمان مستحكم ايرانيان شبهه ايجاد كند. با قدرت ايستاد و خودكارش را بر زمين انداخت و خطاب به زائران ايراني گفت شما مشرك هستيد، شما مرده پرستيد اگر راست ميگوييد و امامتان توان و اثري دارد به او بگوييد خودكار را حركت دهد.
سكوت؛ البته فقط چند لحظه....
يكي از همين آدمهاي معمولي زائر بقيع بلند شد و خودكار را برداشت و دوباره به زمين انداخت و گفت: تو ميگويي خدا هست اگر راست ميگويي و اثري دارد تو به خدايت بگو خودكار را حركت دهد.
تلنگري بود بر مرد وهابي اما بيتأثير. خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ؛ خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناك است» (آيه هفتم سوره بقره).
و قرآن چه توصيف زيبايي دارد براي اين گروه كه ميفرمايد «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ؛ كرند لالند كورند بنابراين به راه نمىآيند.» (آيه 18 سوره بقره). چه بغضي دارند از ما كه ميگويند: «ببين فرزندان خميني و ايرانيها الآن چه حالي دارند وقتي ميبينند كه چه بلايي بر سر قبور روافض(شيعيان) آوردهايم».
اگر فقط كمي مسلمان بودند ميدانستند كه اسلام به هيچ وجه به هيچ كسي اجازه نبش قبر و اهانت به مردگان را نداده است. اگر به عايشه هم معتقد بودند ميدانستند كه حتي عايشه نيز پس از شنيدن شهادت حجربنعدي نامهاي به معاويه نوشت و وي را به خاطر اين كار تقبيح كرد.
چه قدر اين افراد بدبختند؛ مگر بيعشق علي و آلعلي ميتوان به عشق الهي رسيد، مگر ميشود زندگي كرد، مگر ميتوان مسلمان بود. اگر اسلامشان راستين بود ميدانستند كه اسلام دين اعتدال است افراط در آن جايي ندارد.
چه عظمتي. تو شيفته علي(ع) باشي و قرنها بعد از شهادت نيز دشمنان علي به جسد مطهر تو بغض بورزند و اين يعني سعادت. چه سعادتي بالاتر از اينكه هميشه خاري باشي در چشم دشمنان آلعبا.
هنوز نشان ارادت تو به آل محمد(ص) با طراوت و تازه است. اكنون همه شيعيان عالم تو را ميشناسند. همه آزادگان دنيا. جسد مطهر تو پرچم حقانيت ماست در برابر انسان نماياني كه وجود مقدس تو را ديدند اما چشمهايشان باز نشد.
تو قرنها پيش شهيد شدهاي و همه شيعيان عالم اكنون برايت شام غريبان ميگيرند. خونت هنوز جاريست. و ما به وعده حق ايمان داريم پس صبر ميكنيم.«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ؛ پس صبر كن كه وعده خدا راست است». (سوره غافر آيه 77).