چرا ماه ذی حجه از ماهها حرام است؟
همه روزها و شبها مخلوق خداست و هیچ زمانی به خودی خود بر «زمان» دیگر برتری ندارد؛ ولی برخی از روزها، شبها و ماهها به خاطر علل و حوادثی، برتری و قداست خاصی پیدا میکنند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، ماههاي قمري از زمان هجرت پيامبر به وجود آمده است اما اينجا اين سوال مطرح ميشود كه چرا به يكسري از ماههاي قمري ماه حرام ميگويند و فلسفه ماههاي حرام چيست و چه ماههايي جزء ماههاي حرام است؟ قبل از اينكه مطلبي را در رابطه با فلسفه ماههاي حرام بگوييم، لازم است چهار ماهي كه به عنوان ماههاي حرام هستند را بيان كنيم: از 12 ماه قمري، چهار ماه رجب، ذيقعده، ذيحجه و محرم ماههاي حرام هستند كه هرگونه جنگ و نبرد در آنها حرام شمرده شده است. سه ماه پشت سر هم و يك ماه (رجب) جدا از بقيه است. بنابراين ماه صفر از ماههاي حرام نيست. قرآن كريم در آيه 36 سوره توبه صراحتا به حرمت ماههاي حرام حكم داده است. امّا اينكه حرمت اين چهار ماه از چه زماني آغاز شده است، برخي گفتهاند: حرمت اين ماهها از شريعت حضرت ابراهيم(ع) است. از برخي روايات استفاده ميشود سرآغاز حرمت ماههاي حرام، آغاز آفرينش آسمانها و زمين است؛ در روايتي از امام باقر(ع) آمده است: "به احترام كعبه، خدا حرمت ماههاي حرام را در كتاب خود، همان روزي كه آسمان و زمين را آفريد، وضع كرد كه سه ماه آن پشت سر هم و يك ماه آن جداگانه است". دراين باره قرآن ميگويد: "تعداد ماهها نزد خداوند در كتاب (آفرينش) الهي از آن روز كه آسمان و زمين را آفريد، 12 ماه است كه از آنها چهار ماه، ماه حرام است". كلمات برخي از مفسّران حاكي از اين است كه اعراب جاهلي حرمت اين ماهها را رعايت كردهاند، به گونهاي كه اگر قاتل پدر خود را در اين فاصله زماني مشاهده ميكردند، به او كاري نداشتند. در رابطه با فلسفه و حكمت حرام بودن اين چند ماه بايد گفت: چنانچه روشن است در آيه 36 سوره توبه كه به حرمت برخي از ماهها اشاره شده است، سخني از حكمت آن نيامده. در روايات نيز اشاره به اصل حكم شده اما پيرامون علت يا حكمت آن به وضوح مطلبي نيامده است. اما از آنجا كه طبق نقل برخي از روايات حرمت ماههاي حرام به زمان «حضرت ابراهيم» برميگردد و در عصر جاهليت به عنوان يك سنت به قوت خود باقي مانده بود و از سوي اسلام نيز به خاطر حكمت و فوايدي كه داشته تأييد شد. ميتوان حكمتهايي براي اين حكم بيان كرد. شايد بتوان فلسفه ماههاي حرام را اينگونه بيان كرد: از جمله فلسفهها و فوايد آن ميتوان به احتمال پايان يافتن جنگها به خاطر مجال يافتن جنگجويان براي تفكر و انديشه، دعوت به صلح و آرامش، امكان انجام مناسك حج، تجارت و بسياري از امور ديگر، اشاره كرد. نكته مهم "آتش بس" در جنگ است كه حتي براي چند روز يا يك روز هم داراي اثر و فايده است. در دوران جنگهاي 20 ساله ويتنام، براي آتشبس يك روزه تلاش ميكردند و اين حكم، خود نشانه روح صلحطلبي اسلام است. آخرين نكته در اين زمينه اينكه منظور از حرام نمودن اين چهار ماه، اين است كه مردم در اين ماهها از جنگيدن دست بكشند و امنيت عمومي در همه جا حكمفرما شود تا به زندگي خود و فراهم آوردن وسايل آسايش و سعادت خويش بپردازند و به عبادات و طاعات مشغول شوند. اما برخي، شبهههايي راجع به حرام بودن ماه رجب مطرح كردهاند: در جواب ميتوانيم بگوييم كه مراد از ماههاي حرام ماههايي است كه خداوند متعال رعايت حرمت آنها را بر مؤمنان واجب نموده است و از زبان و از زمان حضرت ابراهيم و اسماعيل(ع) جنگ در ماههاي حرام را ناروا دانسته است. اين سنت ابراهيم از زمان آن حضرت تا ظهور اسلام همچنان طبق سيره عملي در ميان عرب محترم شمرده ميشد، قرآن كريم نيز بر آن صحه گذاشته و حرمت ماههاي حرام را امضاء كرد. چنان كه خداوند ميفرمايد: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَبِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَوَ تِ وَالأَْرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَ لِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ;(توبه،36) شمار ماهها به نزد خداوند، در كتاب الهي از روزي كه آسمانها و زمين را آفريد، 12 ماه است چهار ماه از آن حرام است. دين درست اين است. پس در آن(چهارماه) بر خويشتن ستم ميكنيد و با مشركان به هنگام نبرد دسته جمعي پيكار كنيد همان گونه كه آنها دسته جمعي با شما پيكار ميكنند و بدانيد خدا با پرهيزگاران است. اما در مورد تفاوت حرام بودن ماه رجب با سه ماه ديگر در اين است كه ابتدا بايد بگوييم كه همه روزها و شبها مخلوق خداست و هيچ زماني به خودي خود بر «زمان» ديگر برتري ندارد؛ ولي برخي از روزها، شبها و ماهها به خاطر علل و حوادثي، برتري و قداست خاصي پيدا ميكنند. ماههاي حرام نيز كه به زمان «حضرت ابراهيم» برميگردد و در عصر جاهليت به عنوان يك سنت به قوت خود باقي بود، از سوي اسلام نيز به خاطر حكمت و فوايدي كه داشته تأييد شد. در دوران جاهليت كه از دين توحيدي حضرت ابراهيم(ع)خبري نبود، مشركان به اين قانون الهي نيز احترام ميگذاشتند، ولي به خواست خود جاي ماهها را عوض ميكردند؛ براي مثال به جاي ماه محرم، ماه صفر را حرام اعلام ميكردند كه آيه 37 سوره توبه، اين عمل را كفر و گناه محسوب كرد. منابع: تفسير الميزان كافي، كليني تفسير مجمع البيان ك: بحارالانوار، علامه مجلسي تفسير نورالثقلين، ابن جمعه حويزي ك: تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگرا