تهدیستانی که خانه آنها تنها یک سایبان بود + تصویر
اصحاب صفه مسلمانان تهیدست و فقیری بودند که از مکه به همراه پیامبر اسلام (ص) به مدینه هجرت کرده بودند. اینها آن دسته از مسلمانانی بودند که در مدینه هیچ قوم و قبیله و در نتیجه آن هیچ چیزی برای خود نداشتند و مجبور بودند در سایبانی که در مسجد النبی بود زندگی کنند.
به گزارش گروه دين و انديشه پايگاه اطلاع رساني حج، تاريخنگاران و راويان در وصف «اهل صفّه» همواره فقر و وضع أسفبار معيشتي آنها را گزارش كرده و آنان را تهيدستان جامعه نبوي تصوير كردهاند. در دوره پيامبر(صلي الله عليه و آله) تا حدود سال چهارم ق. فقر در ميان عموم مهاجران و برخي انصار گزارش شده و تنها به اصحاب صفّه اختصاص نداشت. اهل صفّه نيز به فقيران محدود نميشدند و در ميان آنها، ثروتمنداني مانند عبدالرحمن بن عوف نيز حضور داشتند كه مدت كوتاهي را در صفه گذراند. شايد يكي از ادله عمده اينگونه گزارش به نقش راوياني همچون ابوهريره بازگردد كه فقر ساكنان صفه را بيش از ديگر جنبهها وصف كردهاند. اصولا ابوهريره از سال هشتم ق. كه مسلمان شد، در صفه سكونت يافت و تصوري روشن از وضعيت و جنبههاي گوناگون آغازين صفه نداشت و هنگامي را كه مهاجراني چون بلال، مقداد و ديگر ياران پيامبر در آن حضور داشتند، درك نكرده بود.
غذاي اهل صفه بيشتر از خرما بود و كمتر نان يا گوشت نصيبشان ميشد. آنان گاه در هر وعده دو خرما بيشتر نميخوردند. حتي گاهي مدتهاي طولاني از بيغذايي به اجبار سنگ بر شكم ميبستند يا روزه ميگرفتند. اگر خرماي كافي در اختيارشان بود، به هر دو تن روزانه يك مُدّ خرما ميرسيد. در غير اين صورت، ناچار بودند با چند خرما روز خود را سپري كنند. بر پايه گزارشي از عبدالله بن عمر، اهل صفه تا فتح خيبر به سال هفتم ق. معمولاً سير نميشدند.
درباره پوشاك ساكنان صفه نيز گزارشهايي همانند در دست است. نبود لباس موجب ميشد گرد وغبار بر تنشان بنشيند و عرق را بر اندامشان خشك كند و نيازشان به شستوشو را بيفزايد. بر پايه گزارشي، گاه 70 تن از اصحاب صفّه لباسي كمتر از حد معمول داشتند، بهگونهاي كه در نماز همواره نگران پوشاندن عورت خويش بودند. بر پايه گزارشي ديگر، 30 تن از ساكنان صفّه با بالا تنه عريان پشت سر پيامبر(صلي الله عليه و آله) نماز ميگزاردند. از آنجا كه بانوان پشت سر مردان به نماز ميايستادند، پيامبر براي رفع نگراني اهل صفه در نماز، از زنان خواستند ديرتر از مردان سر از سجده بردارند و زودتر از آنان به سجده روند. آنها گاه در حضور پيامبر(صلي الله عليه و آله) به دليل نداشتن لباس كافي، خود را پشت ديگران پنهان ميكردند. برخي مستمندان صفّه گاهي براي رهايي از سرما در فصل زمستان به حفرهها پناه ميبردند.
هديه به اصحاب صفه براي بهبودي وضع معيشت آنها
براي بهبود وضع معيشت صفّهنشينان راهكارهاي گوناگون دنبال شد. گاه به آنها پارچه هديه ميدادند. هرگاه غذايي به پيامبر ميرسيد، آن را ميان اهل صفه پخش ميكرد و اگر هديه بود، پيامبر(صلي الله عليه و آله) خود نيز از آن ميخورد. ايشان براي اطعام اصحاب صفّه از نمازگزاران نماز عشا مدد ميجست و برخي را نيز خود به خانه ميبرد. او ميفرمود: هركس غذايش براي دو تن كافي است، يك تن؛ و هركس براي چهار نفر غذا دارد، دو تن از اصحاب صفّه را اطعام كند. با اين همه، گاه برخي از اهل صفه مدتها گرسنه ميماندند و ناچار به پيامبر(صلي الله عليه و آله) پناه ميبردند. داستانهاي گوناگون از كرامتهاي پيامبر(صلي الله عليه و آله) در اطعام شماري از اصحاب صفّه با غذايي اندك كه پيامبر، خود، تهيه ميكرد، گزارش شده است.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) ساكنان صفّه و عموم تهيدستان را از گدايي بازميداشت. در آيه 273 بقره/2 كه در همين زمينه نازل گشته، از مؤمنان خواسته شده در كمك كردن كوتاهي نكنند و گمان مبرند كسي كه درخواست نميكند، نيازمند نيست. بر پايه گزارشي، سعد بن عباده، از بزرگان خزرج، هر شب 80 تن از اصحاب صفّه را اطعام ميكرد. گويا اين گزارش درباره موارد ويژه است. گروهي از انصار در فصل برداشت محصول، مقداري خرما به مسجد ميآوردند و شاخههاي آن را ميآويختند. به روايتي از امام باقر(عليه السلام) يكي از انصار در برابر پاداش اخروي ذكري كه از پيامبر(صلي الله عليه و آله) آموخت، محصول باغ خود را به اهل صفه اختصاص داد. در داستاني مشهور، پيامبر(صلي الله عليه و آله) يكي از اصحاب صفّه را براي اطعام نزد مردي از انصار فرستاد. چون در خانه آن انصاري غذايي اندك بود، از همسرش خواست فرزندش را بخواباند تا درخواست غذا نكند. خود نيز چراغ را خاموش كرد تا آن مهمان درنيابد كه صاحب خانه غذا نخورده است. برخي از جوانان انصاري نيز درآمد خاركني را به مستمندان صفّه ميبخشيدند. شماري از انصار، عهدهدار اطعام برخي از اصحاب صفّه شده بودند.
اطعام و صدقه به اصحاب صفه
داستانهايي نيز از اطعام برخي از جانب زنان انصار از جمله ام سليم يا ام مالك در دست است. پس از تولد حسنين، پيامبر به وزن تقريبي موهاي آن دو، نقره صدقه داد تا براي اصحاب صفّه هزينه شود. گاه فاطمه3 سهم همسرش از غنيمتهاي نبرد را به آنها صدقه ميداد. امير مؤمنان(عليه السلام) نيز پنهاني به آنان ياري ميرساند. خباب نيز كه پيشتر در صفّه بود، پس از ازدواج تنها يك گوسفند داشت و سفارش كرد براي دوشيدن، آن را نزد اهل صفه ببرند.
با توجه به فقر اهل صفه، برخي صفّه را «خانه صدقهگيران» دانستهاند. در نتيجه، همه آيات مدني را كه در آنها به صدقه، مساكين، فقيران و انفاق اشاره شده، به ساكنان صفّه مربوط دانستهاند. البته نگارندگان شأن نزول، بر اثر كمبود آگاهي، گزارشهاي چندان ذيل آن آيات ارائه نكردهاند. از اندك شأن نزولهاي گزارش شده در اين زمينه كه اشارهاي روشن به اصحاب صفّه دارد، روايتهايي است كه ذيل آيات 271 و 273 بقره/2 آمدهاند. در اين آيات، صدقه به تهيدستان مهاجر اختصاص يافته كه به سبب ايمانشان در موطن خود ايمن نبودند و به مدينه مهاجرت كردند و نميتوانستند كار كنند.
راهكارهاي پيامبر براي اهل صفه
راهكار ديگر پيامبر براي سامان گرفتن اصحاب صفّه، تشويق آنان به ازدواج بود. در اين زمينه، ميتوان به ازدواج بلال حبشي با خواهر عبدالرحمن بن عوف اشاره كرد كه توان مالي خوبي داشت. اما اينگونه انتخاب همواره ممكن نبود. برخي از اصحاب صفّه با مشاهده بيميلي مردان يثرب به ازدواج با زنان توانمندي كه پيشينه روسپيگري در اين شهر داشتند، ازدواج با آنها را پيشنهاد ميكردند. با نزول آيه3 نور/24 خداوند آنان را از اين كار بازداشت.
يكي ديگر از منابع تأمين هزينههاي اهل صفه، به ويژه در پنج سال دوم حكومت پيامبر(صلي الله عليه و آله) در مدينه، غنيمتهاي به دست آمده در نبردها و درآمدهاي حاصل از اموال خالص پيامبر(صلي الله عليه و آله) مانند اموال بنينضير بود. بر پايه آيات سوره حشر، خداوند جنگجويان را بر اثر نقش اندكشان در نبرد بنينضير، از غنيمت محروم كرد و همه اموال به دست آمده را به صورت خالص در اختيار پيامبر نهاد تا از آن براي خويشاوندان، ايتام، بيچارگان و در راه ماندگان هزينه كند؛ فقيران مهاجري كه از كاشانه و دارايي خود دور مانده بودند.