یادداشت حجت‌الاسلام وحید محقق؛

چرا عباس شد عباس؛عباس را باید با ام‌البنین شناخت

خداوند از بهترین انسان‌های روی زمین یک ماه‌پاره و سه ستاره به ام‌البنین بخشید؛ ماه‌پاره ام‌البنین، عباس شد؛ عباس، شیر بیشه ...

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج به مدينه منوره، حجت‌الاسلام وحيد محقق، پژوهشگر ديني و مدرس حوزه علميه در تهران كه اكنون در مدينه منوره به سر مي‌برد همزمان با ميلاد حضرت ابوالفضل العباس عليه‌السلام يادداشتي در اختيار پايگاه اطلاع رساني حج قرار داده كه آن از چند جنبه به وجود عزيز قمر بني هاشم نگاه كرده است. عين اين يادداشت در ادامه آمده است:
چرا عباس شد عباس؛ براي شير شدن عباس بايد از دو نام «علي» و «فاطمه» آغاز كرد…
ام‌البنين فاطمه است؛ فاطمه خود مقامي دارد چون در عصري كه پاكي و طهارت در طواف بر برهنگي تعبير مي‌شد و قرآن براي مردم آن عصر آورده است كه «فرزندانتان را از ترس روزي نكشيد.»، برخي خانواده‌ها و طوايف هم بودند كه براي نشان دادن تدين خود و اينكه فرياد كنند دخترانشان برايشان عزيز و شريف و با عفاف هستند، نام آنها را فاطمه مي‌نهادند. يا اينكه در مقام نام فاطمه همين بس كه ۹ تن از مادران و جده‌هاي حضرت پيامبر (ص) نامشان فاطمه است و رسول گرامي اسلام (ص) در جنگ حنين و احد يكي از رجزهايشان اين بود كه «من پسر فاطمه‌ها هستم…» يعني مادران ما پاكترين مادران هستند؛ فاطمه‌اند… و به همين ترتيب مادر حضرت عبدالله پدر رسول الله (ص)، دختر حضرت حمزه سيد الشهداء، مادر اميرالمومنين و ناب‌تر از همه آنها دخت گرامي رسول مكرم اسلام (ص) همگي «فاطمه» هستند.
نام مادر حضرت عباس عليه‌السلام هم فاطمه است. براي عباس شدن عباس بايد به اين نسب‌ها و اينكه وجود گرانقدر حضرت عباس عليه‌السلام از دو پشت به رشيدترين قبايل منصوب است آغاز كرد؛ از يك پشت به بني‌هاشم و از پشت ديگر به بني‌كلاب. امير مومنان پدرش و ام‌البنين مادرش…؛ بني‌كلاب قبيله‌اي كه در شجاعت و دلاوري بنام بوده‌اند، لذا حضرت علي عليه‌السلام اولين پسر از ام‌البنين را عباس نام نهاد چون او از دو قبيله رشيد بود؛ اين دو پشت يك جا تلاقي پيدا كرده و يك ثمره داد كه در عباس تجلي پيدا كرد؛ عباس يعني شير بيشه، پهلوان نامدار.
و اما جريان ازدواج اميرالمومنين با ام‌البنين…
وقتي حضرت زهرا (س) به شهادت رسيد، اميرالمومنين به برادرش عقيل گفت كه از يك قبيله متدين و دلاور، دختري را انتخاب كند. عقيل، فاطمه بنت حزام را پيشنهاد داد. پدر ام‌البنين از اين خواستگاري كه توسط عقيل صورت گرفت خيلي خوشحال شد ولي خواست تا اول اين موضوع را با خود فاطمه ام‌البنين هم در ميان بگذارد. پدر فاطمه آمد كه موضوع را با دخترش مطرح كند، پشت در ديد كه فاطمه خود را روي پاي مادر انداخته و مي‌گويد «مادر جان ديشب خواب ديدم در بوستاني نشسته‌ام و درخشش ماه و تلالوي ستارگان را مي‌ديديم. يك دفعه ماه به دو نيم تقسيم شد؛ نيمي از آن به دامن من افتاد. آن قدر نور اين تكه زياد است كه همه اطرافم روشن شد. بعد سه ستاره در دامنم افتادند» …
اين شد كه خداوند از بهترين انسان‌هاي روي زمين يك ماه‌پاره و سه ستاره به ام‌البنين بخشيد؛ ماه‌پاره ام‌البنين، عباس شد و سه ستارگانش عون و جعفر و عبدالله…
چرا فاطمه، ام‌البنين ناميده شد؟
يكي از دلايل كنيه، فال نيك زدن است. حضرت فاطمه بنت حزام تا وارد خانه اميرالمومنين شد، حضرت را تحت عنوان ام‌البنين صدا كرد. آن موقع كه فاطمه بنت حزام تازه وارد خانه اميرالمومنين شده بود و پسري نداشت اما حضرت علي عليه‌السلام ايشان را با اين كنيه نام مي‌بردند كه بگويند فاطمه برايم پسر بياور، براي حسين لشگر بياور…
و اما به دنيا آمدن حضرت عباس عليه‌السلام
وقتي عباس به دنيا آمد اميرالمومنين خيلي خوشحال شد. مانند حسنين عليهم‌السلام در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه خواند و غرق در بوسه‌اش كرد و نامش را عباس گذاشت؛ شير بيشه…؛ شير بيشه‌اي كه فدايي ولايت شد و القابي نظير قمر بني هاشم، ابوالفضل، سقا، ساقي العطاشا، باب‌الحوائج و… را براي هميشه تاريخ از آن خود كرد.
اميد تا همان‌گونه كه ابوالفضل‌العباس عليه‌السلام از ولايت دفاع كرد ما هم به اندازه خود بتوانيم از ولايت دفاع كنيم.