فرقههای بابی و بهائی چه ارتباطی با مذهب شیعه دارند؟
برخی از نویسندگان ناآگاه و یا متعصب این فرقه را به شیعه منتسب میدانند. اما فرقه بابیت و بهائیت هیچ ارتباطی به اسلام و شیعه ندارد و بهائیان نیز به صراحت خودشان را پیروان دین جدید و دارای عقاید و اعمال ویژه میدانند.
به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني حج، رسانه هاي غربي تلاش مي كنند تا فرقه هايي را كه خودشان و اجدادشان ايجاد كرده اند، به مذاهب اسلامي نسبت دهند و آنگاه بهره برداري هاي سياسي و اجتماعي خودشان را داشته باشند. بابيت و بهائيت نيز از اين فرقه ها به شمار مي روند كه اين روزها به شدت مشغول فعاليت هاي تبليغاتي با پشتيباني كشورهاي غربي و صهيونيستي هستند. براي توضيح كوتاه درباره ارتباط اين فرقه ها با مكتب اهل بيت عليهم السلام بايد گفت:بهائيت منشعب از بابيت يا دنباله آن است.
مؤسس بابيت «عليمحمد باب» بود كه به كمك استعمار براي ايجاد تفرقه ميان مسلمانان آن را پديد آورد و مشكلات فراواني در جامعه اسلامي به وجود آورد. وي نخست ادعا كرد كه بابِ امام زمان است[۱]و پس از مدت كوتاهي به صراحت گفت: «من همان قائم موعودي هستم كه هزار سال است منتظر اوييد».[۲]
سپس در كتاب «بيان» دوره اسلام و قرآن را با ظهور خود پايان يافته خواند و گفت: در هر زمان خداوند ـ جلّوعزّ ـ كتاب و حجتي از براي خلق مقدر فرموده و ميفرمايد و در سنه 1270 ازبعثتمحمد رسول الله، كتاب را بيان و حجت را ذات حروف سبع (عليمحمد كه داراي هفت حرف است) قرار داد.[ ۳]
وي از اين ادعاها نيز فراتر رفت و ادعاي الوهيت كرد؛ يعني در «لوح هيكلالدين» خود را «ذات الله و كينونته» خواند.[۴]
از روزي كه وي به كمك استعمارگران چنين ادعاهايي را مطرح كرد علماي شيعه به شدت با وي مخالفت و نشستهاي مناظره گوناگوني در «شيراز»، «اصفهان» و «تبريز» برگزار كردند. «عليمحمد باب» در همه آنها منكوب و محكوم شد. او چند بار توبه كرد اما دست از ادعاهاي واهياش برنداشت تا اينكه در «تبريز» محاكمه و تيرباران شد.[۵]
پس از او يكي از پيروانش به نام «حسينعلي بها» با استفاده از گفتار عليمحمد باب به اصطلاح ادعاي «من يظهره الله»؛ يعني دعوي نبوت كرد و گفت كه كتاب «اقدس» را خدا به او وحي كرده است. او نيز مانند عليمحمد باب ادعاي خدايي كرد.[۶]
«حسينعلي بها» «ايران» و سپس «عراق» را ترك كرد و راهي «فلسطين» شد و در آنجا كارهايش را پي گرفت و مشكلات اجتماعي فراواني در جامعه اسلامي به وجود آورد كه يكي از آنها پيدايي بهائيان در اين كشورهاست. برخي از نويسندگان ناآگاه و يا متعصب اين فرقه را به شيعه منتسب ميدانند. اما فرقه بابيت و بهائيت هيچ ارتباطي به اسلام و شيعه ندارد و بهائيان نيز به صراحت خودشان را پيروان دين جديد و داراي عقايد و اعمال ويژه ميدانند.
«بها» و «عبدالبها» در «عكاء» خود را صوفي سني ميخواندند و در نماز جمعه و جماعات شركت و به روش اهل سنت رفتار ميكردند. هنگامي كه از آنان ميپرسيدند به چه دليل ايران را ترك كردهايد، در پاسخ ميگفتند: «چون مذهب سني را برگزيدهايم و در ايران در تعقيب و فشاريم!»
بنابراين بابيت و بهائيت هيچ ارتباطي به اسلام و مكتب اهلبيت ندارند؛ چنانكه فرقه «قاديانيه»، يعني پيروان غلام احمد قادياني كه با دسيسه استعمار انگليس ادعاي نبوت كرد، گرچه از ميان اهل سنت سر برآورد پيوند با آنان ندارد.
اميدواريم امروز نيز قاطبه علما و شخصيت هاي برجسته اهل سنت به صراحت اعلام نمايند كه وهابيت و انديشه هاي تكفيري هيچ ارتباطي با مذهب اهل سنت ندارد تا توطئه غرب براي بدنام كردن اسلام و ايجاد فتنه مذهبي با شكست مواجه شود.
[۱]. احسن القصص، ص ۷.
[۲]. مطالع الانوار (تلخيص تاريخ نبيل زرندي)، ص ۳۲۰.
[ ۳]. بيان عربي، عليمحمد باب، ص ۳.
[۴]. لوح هيكلالدين، عليمحمد باب، ص ۵.
[۵]. ماجراي باب و بهاء، ص ۹۹.
[۶]. همان، ص ۱۵۱.