نخستین اروپاییانی که به حج رفتند نخستین اروپاییانی که به حج رفتند نخستین اروپاییانی که به حج رفتند بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
نخستین اروپاییانی که به حج رفتند نخستین اروپاییانی که به حج رفتند نخستین اروپاییانی که به حج رفتند نخستین اروپاییانی که به حج رفتند نخستین اروپاییانی که به حج رفتند

نخستین اروپاییانی که به حج رفتند

با گسترش دریا نوردی در سده شانزدهم حضور اروپائیان در مکه و مدینه بیشتر شد. بیشتر کسانی که از اروپا به حرمین رفته اند بردگانی بودند که به همراه اربابان مسلمانان خود به حج رفته اند و از خود اثری بر جای گذاشته اند البته حضور خاورشناسان نیز در حرمین گزارش شده است.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، سفر اروپايي‌ها به مكه و مدينه بخشي مهم از تاريخ رابطه اروپا با اين دو شهر است. پيشينه اين سفرها به سده پانزدهم م. مي‌رسد. برخي‌گزارش‌هاي تاريخي از سفر چند اروپايي مانند جووانّي كابوتو (Giovanni Caboto) نماينده شركت‌هاي تجاري ايتاليا به سال ۱۴۵۰م. و پدرو كوفيلها كوويلين (Pedro da cavilha) دريانورد پرتغالي، به سال ۱۴۸۷م. به مكه و مدينه در سده پانزدهم م. خبر داده‌اند.
از سده شانزدهم م. در پي گسترش دريانوردي، شمار مسافران اروپايي به مكه و مدينه بيشتر شد. بيشتر مسافراني كه در اين دوران به مكه و مدينه سفر كردند و از خود نوشته‌اي بر جاي گذاشتند، ديدگاه علمي و اهداف مطالعاتي يا سياسي معيني نداشتند. لودوويكو دي وارتما (ludovico Di Varthema) كه به سال ۱۵۰۳م. در مكه و مدينه حضور داشت، نخستين اروپايي است كه به مكه رفت و سفرنامه‌اي بر جاي نهاد. او كه از مردم بولونيا در ايتاليا بود و چند سال در كشورهاي عربي به سر برده بود، توانست با تسلط بر زبان عربي و ايجاد هويت جعلي براي خود، همراه كارواني از حاجيان به مكه و مدينه سفر كند.
بيشتر مسافران اروپايي مكه و مدينه در اين دوران بردگاني بودند كه همراه صاحبان مسلمان خود به حج مي‌رفتند. گرگوريو داكودرا (Gregorio Daqudra) دريانورد پرتغالي از آن جمله بود. وي در حبشه اسير گشت و به عنوان هديه به پادشاه عدن تحويل شد و به سال ۱۵۱۳م. با صاحب خود به حج رفت. يوهان وايلد (Johann Wild) و جوزف پيتس (Joseph Pitts) نيز از بردگان اروپايي بودند كه به حج رفتند. وايلد در نورنبرگ زاده شده و در نبرد‌هاي دولت پروس با عثماني اسير شده بود و به سال ۱۶۰۷م. صاحب مسلمانش او را به حج برد. پيتس جواني انگليسي بود كه در يكي از سفرهاي دريايي به دست دزدان دريايي افتاد و به سال ۱۶۸۰م. همراه ارباب مسلمان خود در مراسم حج حضور يافت.
از سده هجدهم م. مسافرت اروپاييان به شبه جزيره عربي با اهداف علمي و سياسي گسترش يافت. در اين دوران، بسياري از دانشمندان اروپايي در قالب سفرهاي اكتشافي به شبه جزيره عربي و حجاز سفر كردند. نويسندگان مسلمان معمولاً انگيزه اصلي سفر دانشمندان اروپايي به مكه و مدينه و شبه جزيره عربي را جاسوسي و دستيابي به آگاهي‌هاي اجتماعي و سياسي و طبيعي براي سلطه آسان‌تر بر آن منطقه مي‌دانند و انگيزه‌هاي علمي را پوششي براي اهداف استعماري به شمار مي‌آورند.
اين درست است كه بيشتر اين دانشمندان از حمايت‌هاي دولتمردان اروپايي بهره مي‌بردند و حتي از سوي آنان مأموريت‌هاي سري يا رسمي سياسي داشتند. اما نبايد اين جنبه را تنها هدف سفرهاي آنان به حساب آورد. انگيزه‌هاي علمي، شور و شوق دست يافتن به ناشناخته‌هاي شرق، و الهام از زندگي و فرهنگ مشرق زمين كه در موارد فراوان مسافران اروپايي را شيفته خود مي‌كرد، از انگيزه‌هاي اروپاييان براي گام نهادن در آن سفر ناشناخته و دشوار بود.
در سال ۱۸۰۷م. دومينگو باديا لبليش (Leblich Badia Domingo) اسپانيايي با ظاهري مسلمان‌وار به عنوان يكي از اشراف خاندان عباسي با نام علي بيگ عباسي به مكه و مدينه سفر كرد. سفر او بيشتر جنبه مأموريت مخفي سياسي داشت. باديا كه زاده اسپانيا بود، در سفري به فرانسه از سوي ناپلئون مأمور تحقيق درباره اوضاع و احوال سياسي شبه جزيره پس از ظهور وهابيان شد. او هنگام ورود به مكه مورد استقبال شريف مكه قرار گرفت و مدتي در آن شهر ماند.
اولريش ياسپر ستزن (Ullrich Jasper Seetzen) آلماني نيز در همان هنگام از سوي امپراتور روسيه به مأموريتي همانند فرستاده شد. او به شبه جزيره عربي وارد شد و به بررسي آثار باستاني در پترا پرداخت و پس از اسلام آوردن به مكه سفر كرد و حج گزارد. سپس به جنوب جزيره رفت و به مطالعات سنگ‌نوشته‌هاي باستاني پرداخت و به سال ۱۸۱۱م. در راه صنعا جان سپرد.
يئورگ آوگوست والين (George August Wallin) دانشمند فنلاندي نيز به سال ۱۸۴۵م. به صحراي عربستان رفت و بيشتر سفرش را در ميان قبايل عرب به مطالعه آداب و زندگي اقوام صحرانشين پرداخت و به مناطق مختلف شبه جزيره، از جمله مكه، سفر كرد. برخي او را از فرستادگان دولت فرانسه و هدف اصلي وي را مطالعه درباره وهابيان دانسته‌اند.
از مسافراني كه در سده نوزدهم م. به مكه و مدينه سفر كرد، لئون روش (Leon Roches) فرانسوي بود كه از كودكي در الجزاير زيسته و در ارتش فرانسه خدمت كرده بود. مدتي نيز به عبدالقادر، رهبر الجزاير در مبارزه با فرانسه، پيوست و با او دوستي گزيد. بعدها ديگر بار به فرانسه رفت و در ارتش به كار پرداخت. سفر او به مكه و مدينه به قصد گرفتن فتواي عدم جواز جهاد بر ضد دولت فرانسه از دانشوران مسلمان بود. او به سال ۱۸۴۱م. براي اين منظور به مكه رفت.
ژول ژروهه كورتلمون (Jules Gervais Courtellemont) فرانسوي ديگري بود كه به سال ۱۸۹۳م. براي مأموريتي همانند به مكه و مدينه سفر كرد و به سبب عكس‌هايي كه از اين شهرها تهيه نمود، شهرت يافت. جان فيلبي (John Filby) از كساني است كه در سده بيستم م. به عنوان فرستاده سياسي از سوي انگليس وارد عربستان شد و روابطي نزديك با عبدالعزيز سعودي يافت و مسلمان شد. او مدتي در مكه اقامت يافت و سپس سال‌ها در جده ساكن گشت.
از مسافران نام‌آور اروپايي كه تحقيقات باستان‌شناسي او در شبه جزيره عربي شهرت فراوان دارد، يوهان بوركهارت (Johann Ludwig Burckhardt) سويسي است. او به سال‌هاي ۱۸۱۴ ۱۸۱۵م. در مكه و مدينه بود و ديده‌هايش از مكه و مدينه دقيق‌ترين وصف را از اين دو شهر تا آن هنگام براي خواننده اروپايي فراهم آورد.
ريچارد برتن (Richard Burton) انگليسي كه به سال ۱۸۵۲م. به سوي مكه و مدينه حركت كرد، پيشتر مدتي در ديگر سرزمين‌هاي اسلامي مانند هند و ايران زيسته بود و به زبان‌هاي گوناگون شرقي تسلط داشت. وي مدتي در افريقا به اكتشاف آثار باستاني پرداخت و چندي كنسول انگليس در برخي از كشورهاي عربي بود. سفرنامه او منبعي مهم براي مطالعه تاريخ اجتماعي مكه و مدينه است. برخي از نويسندگان، سفر او به مكه و مدينه را نيز هم‌سو با اهداف استعمار انگليس ارزيابي كرده‌اند.
از مهم‌ترين خاورشناساني كه به مكه و مدينه سفر كرد و كتابش مأخذي مهم براي مطالعه احوال اجتماعي مكه در سده نوزدهم م. است، كريستيان اسنوك هورخرونيه (Christian Snouk Hurgronje) هلندي است كه به سال ۱۸۸۵م. به مكه رفت و به بررسي تأثير حج در ميان مسلمانان پرداخت.
در اين دوران، مكه و مدينه شاهد حضور جهانگردان اروپايي ديگر نيز بود كه نه با قصد معين، بلكه با هدف ماجراجويي و جهانگردي، با ظاهري مسلمان‌وار به آن‌جا سفر كردند. بيشتر اين افراد جهانگرداني بودندكه افزون بر مكه و مدينه، به مناطق گوناگون جهان سفر كردند؛ از جمله: جان فراير كين (John Fryer kean) به سال‌هاي ۱۸۷۷۱۸۷۸م. ، هرمان بيكنل (Herman Bicknell) به سال ۱۸۶۲م. ، هانريش مالتسان (Hernrich Freiherr Von Maltzan) به سال ۱۸۶۰م. ، الدون راتر (Eldon Rutter) به سال ۱۹۲۵م. و مارسلا د. ارل (D. Arle Marcella) به سال ۱۹۵۴م. .
به دليل ممنوعيت سفر غير مسلمانان به مكه و مدينه، بيشتر كساني كه به حجاز مي‌آمدند، با هويت و نام ساختگي و پس از آموختن زبان عربي راهي اين سفر مي‌شدند. بيشتر اينان سال‌ها پيش از سفر به مكه، در سرزمين‌هاي عربي و اسلامي زندگي كرده بودند و درباره آداب و رسوم مردم عرب و احكام اسلام آگاهي‌هايي دقيق و كامل داشتند. بسياري از اروپاييان نيز بدون پنهان كردن هويت اصلي خود و پس از اظهار اسلام، به مكه و مدينه سفر مي‌كردند؛ اما باز هم در تيررس اتهام قرار داشتند. ساكنان حرمين به اين موضوع بسيار اهميت مي‌دادند و اين‌گاه براي مسافران اروپايي دردسر مي‌آفريد. براي مثال، در مكه به مسلمانيِ وارتما شك كردند و او با حيله فراوان و انكار مسيحيت توانست از مهلكه بگريزد. درباره مرگ ستزن نيز گفته‌اند كه حاكم صنعا پس از ترديد در مسلمان بودنش، او را با زهر كشت. براي اطمينان از مسلمان بودن بوركهارت، قاضي مكه او را آزمود و چون از آگاهي‌اش به علوم اسلامي يقين يافت، مسلمان بودنش را تأييد كرد. برخي از مسافران اروپايي براي ورود به مكه و مدينه، از يك دانشمند مسلمان گواهي‌نامه‌اي براي اسلام آوردن خود مي‌گرفتند.
با آغاز دوران استعمار، احساسات ضد اروپايي در مكه و مدينه بيشتر شد. بروكهارت در سفرنامه خود به بيزاري سخت مسلمانان مكه از كافران، به ويژه انگليسي‌ها، به سبب سلطه اروپاييان بر كشورهاي اسلامي اشاره كرده است. اروپاييان در حرمين همواره در تيررس اتهام جاسوسي براي دولت‌هاي اروپايي قرار داشتند. احساسات ضد اروپايي نه تنها در حرمين، بلكه در جاهاي ديگر حجاز از جمله شهر جده كه اروپاييان بيشتري در آن حضور داشتند، به چشم مي‌خورد و گاه اعتراض‌هايي از سوي مردم و دانشوران به حضور اروپاييان در اين مناطق صورت مي‌گرفت.
مسافران اروپايي مكه و مدينه تنها جهانگردان ماجراجو و دانشمندان نبوده‌اند. برخي از اروپاييان كه به مكه و مدينه سفر كردند، مسلماناني بودند كه هدفي جز انجام واجب ديني خود نداشتند. برخي از اينان سفرنامه‌هايي به يادگار نهاده‌اند. يك اسپانيايي مسلمان كه در سده ۱۶م. به مكه و مدينه سفر كرد و از خود سفرنامه‌اي بر جاي گذاشت، از اين دسته است. مسافراني كه در سده بيستم م. به حج رفتند، معمولاً از همين دسته بودند. اتي‌ين دينه (Etienne Dinet) فرانسوي پس از اسلام آوردن، در آغاز سده بيستم م. براي انجام فريضه حج به مكه سفر كرد. خانم اولين كابولد (Evelyn Cobbold) كه پس از اسلام آوردن نام زينب را برگزيد، به سال ۱۹۳۳م. از انگليس به قصد حج راهي مكه شد. سعيده ميلر (Miller) از مردم انگليس كه همراه همسر مصري خود در سال ۱۹۷۰م. به حج رفت و محمد اسد كه به سال ۱۹۲۷م. مسلمان شد و به مكه سفر كرد، از ديگر افراد اين گروه هستند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران