چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند! چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند!

چهار مَلَکِ برتر که سایر ملائک تحت نظر آنان می باشند!

در میان ملائک بی شمار الهی، چهار ملک وجود دارند که در پیشگاه خداوند دارای جایگاه خاصی می باشند که در زبان حکما و فلاسفه ی الهی از آن ها تعبیر رئوس ملائکه شده است.

جبرئيل، ميكائيل، اسرافيل و عزرائيل، ملائكي مي باشند كه به آن ها رئوس ملائكه اطلاق شده است چنانچه اين امر در آيات قرآن كريم و گفتار ائمه اطهار (ع) اشاره گرديده، به نحوي كه رجالي تهراني مي نويسد: در روايات و اخبار به اين چهار ملك مقرب معروف، به صراحت اشاره شده است. از جمله روايتي از رسول گرامي اسلام (ص) وارد است كه فرمودند: خداود متعال از هر چيزي چهارتا را اختيار و انتخاب فرموده و از فرشتگان نيز جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و ملك الموت (عزرائيل) را اختيار كرده است.
جبرئيل فرشته ي علم است و متوجه سازنده ي مجردات، كه به فهم و تعقل ادراك مي كنند. ميكائيل فرشته ي رزق است. اسرافيل فرشته ي زنده گردانيدن است و عزرائيل فرشته ي ميراندن و ساير فرشتگان تحت رياست اين چهار فرشته مي باشند.
جبرئيل
«جبرئيل» فرشته اي است كه وحي الهي را به پيامبر اكرم (ص) مي رسانيد. او ملك مقرب خدا و بزرگتر از جميع فرشتگان است كه علم حضرت حق در او تجلّي مي كند و از او در طريقه ي وحي به فرشتگان پايين تر- كه تعدادشان بسيار است- تجلّي و ظهور مي كند و از آن ها بر پيامبر اكرم (ص) تجلّي مي يابد. جبرئيل يكي از چهار فرشته ي مقرب بلكه برترين آن ها است، زيرا رسول خدا (ص) مي فرمايد: «آيا شما را به برترين فرشتگان «جبرئيل» خبر بدهم؟».
نام او را در عربي به چند گونه تلفظ شده كه بعضي از آن ها عبارت اند از: جبريل، جِبِريل، جبرائل، جبراييل، جَبرئيل، جبرئيلّ، جِبرين. و اما در ميان يهوديان و مسيحيان «گابريل» به معني مرد خدا و مظهر قدرت است. او دوبار بر دانيال نبي فرستاده شده: يك بار رؤيايي را تعبير مي كند و بار دوم تا هفتاد هفته (سال) را براي او پيش گويي مي كند. مژده ي تولد يحيي (ع) را به زكريا و تولد عيسي (ع) را به مريم بشارت مي دهد.
در آيات قرآن مجيد از جبرئيل به نام هاي «جبريل» و «روح الامين» و «رسول كريم» نام برده شده و پنج وصف براي جبرئيل آورده شده است: «قُل مَن كانَ عَدُوّاً لِجبرِيلَ فَانَِّهُ نَزَّلَهُ عَلي قَلبِك بِاذنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيه وَ هُدًي وَ بَشري لِلمُؤمِنين؛ بگو دشمن جبرئيل دشمن حق است، او به فرمان حق قرآن را در عين امانت بر قلب پاك تو رساند، تا تصديق كننده ي كتب آسماني و براي جامعه ي انساني هدايت و براي مردم مؤمن بشارت به عنايت و الطاف حضرت ربّ العزّة باشد.» (بقره: آيه 97)
«وَ انّهُ لتَنزيل رَبّ العالَمين نَزَلَ به الرُّوحُ الاَمين عَلي قَلبك لتَكُون مِنَ المُنذِرين؛ همانا قرآن از جانب پروردگار جهانيان نازل شده، روح الامين از جانب حق بر قلبت آورده تا به وسيله ي آن خلق را از جريمه ي جرم ها بترساني» (شعرا: آيات 192- 194)
«انَّهُ لَقولُ رَسولٍ كَريمٍ ذي قُوَّةٍ عِندَ ذي العَرش مَكينٍ مُطاعٍ ثمَّ امينٍ؛ همانا قرآن كلام رسول بزرگوار حق (جبرئيل) است، كه فرشته ي باقدرتي است و نزد خداي مقتدر عرش با جاه و منزلت است و فرمانده فرشتگان و امين وحي خداست» (تكوير: آيات 19- 21)
در اين آيه، پنج وصف براي جبرئيل آمده كه جملگي بيانگر عظمت و مقام اوست:
رسول كريم: اشاره به ارزش وجودي و مقام والا و جلالت ذات و عظمت قدر اوست.
ذي قوّة: براي آن است كه براي دريافت قرآن و ابلاغ آن قدرت و نيروي عظيمي لازم است و جبرئيل از جانب حق داراي چنان قدرتي بود.
مَكين: يعني ملك برجسته، عند ذي العرش كنايه از مقرّب بودن او به تقرّب معنوي نزد حضرت محبوب است.
مُطاع: اشاره به اين است كه جبرئيل فرمانرواي فرشتگان و امير آن هاست.
امين: در ابلاغ رسالت نهايت امانتداري را داشت.
روايت شده كه رسول خدا (ص) به جبرئيل فرمود: چه نيكو خداوند تو را ستوده، در آن جا كه فرموده: «ذي قوّةٍ عند ذي العرش مكينٍ، مطاعٍ ثمّ امينٍ» پس نمونه اي از قدرت و امانت خود را بيان كن. جبرئيل گفت: اما نمونه ي قدرت من اين است كه مأمور نابودي شهرهاي قوم لوط شدم و آن چهار شهر بود، در هر شهر چهارصد هزار مرد جنگجو به جز فرزندان آن ها وجود داشت، من اين شهر را از ميان برداشتم و به بالا بردم تا جايي كه فرشتگان آسمان صداي حيوانات آن ها را شنيدند، سپس به زمين آوردم و زيرورو كردم! اما نمونه ي امانت من اين است كه هيچ دستوري به من داده نشده كه از آن دستور كمترين تخلفي كرده باشم.
ميكائيل، فرشته‌ي رزق
يكي از رؤساي چهارگانه ملائكه؛ «ميكائيل» است. قرآن مجيد در سوره ي بقره آيه ي 98 از ميكائيل به عنوان «ميكال» ياد فرموده و دشمني با او را در رديف دشمني با خدا و ملائكه و انبيا قرار داده و دشمن او را متهم به كفر كرده است. ميكائيل موكّل ارزاق موجودات بوده و اعوان و ياراني نيز در جميع عالم دارد. در روايتي از رسول خدا رسيده: اسم ميكائيل عبيدالله است. و اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايد: جبرئيل مؤذن آسمان ها و ميكائيل امام آن ها، كه در بيت المأمور به او اقتدا مي كنند. امامت مقام بلندي است كه شايسته ي آن نيست مگر كسي كه مقام بالاتر و داراي شرايط جامع تر باشد.
سيد نعمةالله جزايري مي گويد: ميكائيل از «كيل» است، يعني اندازه كردن (و اين اسم عربي است) و كار و عمل او پيمانه كردن آب در وقت نزول است و آن موكل ابرهاست و هميشه نزول باران از ابر به اندازه ي پيمانه اي است، مگر در زمان نوح نبي (ع) كه در آن روز پيمانه و اندازه نبود. اما اين مطلب ظاهراً بعيد است، زيرا «ميكائيل» لفظي عبراني است نه عربي.
در مورد شأن نزول آيه ي 98 سوره ي بقره آمده است: ابن صوريا و عده اي از يهود، نام فرشته ي وحي را از حضرت رسول اكرم (ص) سؤال كردند و حضرت در پاسخ فرمود: نام او «جبرئيل» است. ابن صوريا كه جواب را صحيح يافت، ولي نمي خواست ايمان بياورد، گفت: جبرئيل دشمن ماست! او هميشه دستور جهاد و سختي و مشكلات مي آورد، ولي «ميكائيل» هميشه دستورات آسان مي آورد، اگر فرشته ي وحي ميكائيل بود ما به تو ايمان مي آورديم! و لذا ايه نازل شد كه اين امت بهانه جو، هرگز ايمان نخواهند آورد.
اسرافيل و نفخ صور
«اسرافيل» در زبان سُرياني به معني بنده ي خداوند متعال است. از بعضي از روايات برداشت مي شود كه او مقرب ترين فرشته ي خدا است. او نخستين فرشته اي بود كه براي حضرت آدم (ع) سجده كرد. شايد بتوان گفت كه بودن نفخه ي مرگ و حيات در دست او، نشانه ي عظمت اين فرشته است. هر چند از روايتي كه از امام سجاد (ع) رسيده، استفاده مي شود كه نفخه ي مرگ را اسرافيل انجام مي دهد و بعد از آن خود اسرافيل هم مي ميرد و آنگاه خدا همه ي موجودات را زنده مي كند؛ يعني نفخه ي حيات در دست اوست.
«صور» در لغت به معني «شاخ» بوده و معناي دنيايي آن «شيپور» است. معمولاً براي توقف يا حركت لشكر و گاه كاروان ها از آن استفاده مي كردند و «نفخ صور» حقيقتي است كه در قرآن كريم حدود ده بار از آن ياد شده:
1. «يَوم يُنفَخُ فِي الصُّورِ عالِمَ الغَيب وَ الشَّهادَة وَ هُوَ الحَكيمُ الخَبير؛ روزي كه در صور دميده مي شود. داناي نهان و آشكار اوست، خدايي كه حكيم و بر همه چيز آگاه است.» (انعام: آيه 73)
2. «وَ نُفخِ في الصُّور فَصَعق مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الاَرض اِلّا ماشاءَاللهُ ثُمَّ نُفِخَ فيهِ اُخري فَاِذا هُم قيامٌ ينظُرون؛ و در صور دميده شود، پس هر كس كه در آسمان ها و زمين است بميرد، مگر آن كه خدا خواسته، سپس نفخه ي ديگر دميده شود ناگهان همه به پا خيزند و در انتظار (حساب و جزا) باشند.» (زمر: آيه 68)
3. «يَوم ينفَخ فِي الصَّور فَفَزعَ من في السّمآوات وَ مَن فِي الاَرض اِلّا مَن شاء اللهُ وَ كُلٌّ اَتَوهُ داخِرينَ؛ و روزي كه در صور دميده شود اهل آسمان و زمين جز آن كه خدا بخواهد به هراس افتند و همه منقاد و ذليل به محشر آيند.» (نمل: آيه 87)
اين حادثه ي عظيم در قرآن كريم در مواضع مختلف با عبارات متفاوتي از قبيل: «صَيحَة» در چهار آيه از قرآن، و «زجرَة» و «نقر في النّاقور» و «صاخّة» به معناي صيحه ي شديد، و «قارعة» تعبير شده است. بنابراين، «صور» واقعيتي است موجود كه دو گونه صيحه دارد: صيحه ي ميراننده و صيحه ي زنده كننده.
عزرائيل و فرشتگان مرگ
با سيري در آيات كريمه ي قرآن با اين مطلب مواجه مي شويم كه قبض ارواح گاهي به خدا نسبت داده شده، گاهي به ملك الموت (عزرائيل) و گاهي نيز به فرشتگان مرگ:
1. «اَلله يَتَوفَّي الاَنفُسَ حينَ مَوتِها؛ خداوند جان ها را به وقت مرگ كاملاً دريافت مي دارد.» (زمر: آيه 42)
2. «قُل يَتَوَفَّاكُم مَلَكُ المُوتِ الَّذي وَ كلِّ بِكُم؛ بگو: جان شما را فرشته ي مرگ كه بر شما گمارده شده دريافت مي دارد.» (سجده: آيه 11)
3. «حَتّي اِذا جاءَ اَحَدكُم المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا وَ هُم لا يُفَرِّطُونَ؛ تا اين كه چون مرگ يكي از آنان فرا رسد، رسولان ما جان او را مي گيرند و ايشان كوتاهي نمي كنند.» (انعام: آيه 61)
كمي دقت در آيات فوق، نشان مي دهد كه هيچ گونه تضادي در ميان آن ها نيست؛ زيرا قبض كننده ي اصلي ذات پاك خداست، آن گاه در عالم اسباب «فرشته ي مرگ»، يعني عزرائيل مجري اين فرمان است و او نيز به وسيله ي گروهي از فرشتگان و رسولان الهي اين مأموريت را انجام مي دهد.
امام صادق (ع) مي فرمايد: از ملك الموت سؤال شد: چگونه در يك لحظه ارواح را قبض مي كني، در حالي كه بعضي از آن ها در مغرب و بعضي در مشرق است؟ ملك الموت پاسخ داد: من اين ارواح را به خود مي خوانم و آن ها مرا اجابت مي كنند.
سپس حضرت ادامه داد: ملك الموت گفت: دنيا در ميان دست هاي من همچون ظرفي است در ميان دست هاي شما كه هر آنچه مي خواهيد از آن مي خوريد و نيز دنيا در پيش من همچون درهمي است نزد شما كه هر آنگونه مي خواهيد آن را به گردش در مي آوريد.
نيز آن حضرت در پاسخ به كسي كه مرگ ناگهاني عده ي زياد را عجيب مي دانست، فرمود: خداوند متعال براي ملك الموت ياران و دست ياراني از ملائكه قرار داده است كه آنان ارواح را قبض مي كنند. هما گونه كه رئيس نگهبانان براي خود دست ياراني دارد و آنان را براي حوايج مختلف به كار مي گيرد.
همچنين روايت شده است: حضرت ابراهيم (ع) فرشته اي را ملاقات كرد و به او گفت: تو كه هستي؟ آن فرشته گفت: من ملك الموت هستم.
حضرت ابراهيم گفت: آيا ممكن است به من صورتي را كه در آن روح مؤمن را دريافت مي كني، بنماياني؟
گفت: بله، از من روي گردان، و چنين كرد، به ناگاه جواني شد با چهره اي زيبا، لباسي پاك و زيبا و بويي پاك و طيب، ابراهيم گفت: اي ملك الموت، اگر مؤمن فقط روي تو را ملاقات كند برايش بس است، سپس گفت: آيا ممكن است به من صورتي را كه در آن روح فاجر را قبض مي كني، بنماياني؟ گفت: طاقت نمي آري. گفت: چرا! عرض كرد: از من روي گردان، چنين كرد و سپس به او نگريست. ناگهان مردي سياه چهره را ديد كه موهايش راست شده و بوي بسيار بد و لباسي سياه به تن دارد كه از بيني او آتش و دود بيرون مي آيد، با ديدن اين منظره وحشتناك غش كرد. وقتي به هوش آمد ملك الموت به حالت اول خود برگشته بود. ابراهيم به او گفت: اي ملك الموت، اگر كافر هنگام مرگ فقط تو را ملاقات كند (در عذابش) بس است.
منابع: 1- محدث قمي. سفينة البحار، ج 2: 548. 2- مدني شيرازي. رياض السالكين، ج 2: 28، 21، 26، 64؛ ج 6: 29. 3- شيخ صدوق. عيون اخبارالرضا، ج 2: 136. 4- شرح صحيفه سجاديه. جزايري: 58، 63. 5- شيخ صدوق. من لا يحضره الفقيه، ج 1: 94. 6- انصاريان. ديار عاشقان، ج 3: 80. 7- مكارم. پيام قرآن، ج 6: 72. * رجالي تهراني. فرشتگان: 101.


| شناسه مطلب: 51397




حديث



نظرات کاربران