امروز مخاطب زینب (سلام الله علیها) کیست؟

شرایط زینب پس از عاشورا به گونه­‌ای بود که اگر تمام عمر احساسی سخن می‌گفت و در وصف شهدای کربلا شعر می­‌سرود و تنها و تنها می­‌گریست، هیچکس او را نکوهش نمی­‌کرد. هر کس شدت علاقه سیدالشهداء علیه السلام و زینب را دیده بود تنها برای از دست دادن چنان برادری به چنین خواهری حق می­‌داد، چه برسد به آنکه بهترین خویشاوندان و باوفادارترین یاران تاریخ را در پیشِ دید او ذبح کرده باشند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از فارس، احساس، عاطفه و هيجان واكنش طبيعي انسان­‌ها به رويدادهاست ولي گاه آنچنان عاطفه و احساس در زندگي فراگير مي­‌شود كه عقل و منطق كنار مي‌رود. بسياري از رفتارهاي سياسي امروز ما برخاسته از هيجانات و عواطف ماست اما دختر اميرمؤمنان عليه‌السلام در سخت­‌ترين شرايط عاطفي و احساسي، عقلاني مي­‌انديشيد و منطقي سخن مي‌­گفت. بيهوده نيست كه او را «عقيله بني­‌هاشم» ناميدند و عالم سني قرن هفتم در فضاي فكري ضد زن اعراب، زينب را چنين وصف كرد: و كانت زينب امرأة عاقلة لبيبة جزلة؛ زينب زني عاقل، خردمند و كامل بود. [۱]
شرايط زينب پس از عاشورا به گونه­‌اي بود كه اگر تمام عمر احساسي سخن مي‌گفت و در وصف شهداي كربلا شعر مي­‌سرود و تنها و تنها مي­‌گريست، هيچكس او را نكوهش نمي­‌كرد. هر كس شدت علاقه سيدالشهداء عليه السلام و زينب را ديده بود تنها براي از دست دادن چنان برادري به چنين خواهري حق مي­‌داد، چه برسد به آنكه بهترين خويشاوندان و باوفادارترين ياران تاريخ را در پيشِ ديد او ذبح كرده باشند. اما زينب سلام‌الله عليها عقل و خرد و كمال را فراهم آورده بود و در سخنوري فرزند امير بيان عليه السلام بود.
به كوفه رسيد. كوفيان گريه­‌كنان به استقبالش آمدند و همين صداي شيونِ كوفيان كافي است تا هق هق بانوي عزادر كربلا را به شيون و ندبه وادارد ولي چه گفت؟ هيچ! تنها اشاره‌­اي كرد كه ساكت باشيد و نتيجه چه شد؟ فَارتَدَّتِ الأَنفاسُ، وسَكَتَتِ الأَصوات‏ نَفَس‏ها؛ در سينه‏‌ها حبس شدند و آواها فرو خفتند. [۲]
كوفه يكباره خاموش شد. صدا از مرد و زن، خرد و كلان، انسان و حيوان در نمي­‌آمد. اشاره زينب سبب شد كه حتي همهمه كوفيان هم خاموش شود. كوفيان آرام آرام و آنگاه علي عليه السلام از حنجره زينب سخن آغازيد و كوفه دگربار خطبه­‌هاي مولا را نيوشيد.
آغاز خطبه حمد خدا! و اين يعني در همه حال شكرگزار اوييم و صلواتي بر پدرش رسول خدا! الحَمدُ للهِ وَالصَّلاةُ عَلي أبي رَسولِ الله. و اين يعني همين اسلامِ زباني را هم مرهونِ «پدرِ من» هستيد.
و از همه مهم­تر آسيب‌­شناسي رفتارِ كوفيان در چهار جمله، رفتارهايي كه متأسفانه برخي از آنها در ميان ما هم رواج دارد. اينكه زينب سلام الله عليها پيش از سرزنش كوفيان، درد را تشخيص مي­‌دهد يعني غلبه منطق بر احساس و آنگاه درد اصلي كوفيان را فرياد برآورد و به رخشان كشيد:
۱. سستي در رويارويي: كوفيان نه در عهد اميرمؤمنان و نه در زمان سيدالشهداء عليه‌السلام، آنچنان كه بايد نتوانستند خوش بدرخشند. سست بودند خواه در رويارويي و ملاقات با دشمن و شايد هم در روابط اجتماعي ميان خود هم چندان استوار نبودند چرا كه زينب اولين درد كوفيان را «خَوّارونَ فِي اللِّقاءِ» معرفي كرد. ۲. ناتواني در برابر دشمن: دشمن را بايد رصد كرد و در برابر آن ايستاد. نشناختن دشمن خود بزرگترين درد است و فرار از دشمن دردي بزرگتر. زينب عليها السلام دومين درد كوفيان را «عاجِزونَ عَنِ الأَعداءِ» دانست. ۳. پيمان‌شكني: بيعت، عالي­ترين نمادِ دموكراسي كه يكان يكان مردم، صلاحيت شخصي را براي اميري و ولايت خود مي­‌پذيرند ولي كوفيان پذيرفتند و آنگاه هم اميرمؤمنان عليه السلام را تنها گذاشتند و هم دو برادر زينب عليها سلام را و زينب در يازدهم محرم بيماري مهلك آنان را چنين بيان كرد: «ناكِثونَ لِلبَيعَةِ»
۴. بي‌وفايي: مؤمن را به تعهد و وفايش مي­‌شناسند و اين خصلتي است كه كوفيان از آن بي‌بهره بودند و زينب سلام الله عليها چهارمين درد كوفيان را بي­فايي دانست: «مُضَيِّعونَ لِلذِّمَّة» [۳]
و پس از آن بسيار زيبا به آنان فرمود كه حال بايد گريست چون بيماريد و درماني نداريد:
أتبكونَ! إي وَاللّهِ فَابكوا كَثيرا وَاضحَكوا قَليلًا، فَلَقَد فُزتُم بِعارِها وشَنارِها؛گريه مى‏كنيد؟! آرى به خدا سوگند، بايد فراوان بگِرييد و كم بخنديد، كه به ننگ و عار آن رسيده‌‏ايد و هرگز از آلودگى آن، پاكيزه نخواهيد شد. [۴]
و امروز مخاطب زينب كيست؟ آيا مسلمانان اصلي‌ترين دشمن خود را مي‌شناسند كه اشد الناس للذين آمنوا اليهود؟ و يا آنكه به جاي دشمن اصلي به درگيري درون مذهبي پرداخته‌­اند؟ و آيا امروز بر سر پيمان خود با امام شهيدان و شهدا هستيم و يا دلفريبي دنيا جايي براي دلبري خدا باقي نگذاشته است؟ و بالاخره آيا شيطان بزرگ، خرد شده است و يا عاجزون عن الاعداء شده‌­ايم؟ اميدوارم كه كوفي نباشيم و با آقا تا زمان دولت يار، وفادار. ميلاد عقيله بني­‌هاشم مبارك.

پي‌نوشت‌ها:
[۱] اسد الغابة ، ج ۷ ص ۱۳۴ رقم ۶۹۶۹.
[۲] دانشنامه امام حسين عليه السلام ج ۸ ص ۱۱۸.
[۳] همان
[۴] همان


| شناسه مطلب: 51573




حضرت زينب



نظرات کاربران