فتومت امام علی (ع) در جنِگ اٌِحد
بعد از اینکه صحنه نبرد در جنگ احد به نفع مشرکان مکه برگشت و مسلمانان به دلیل شایعه کشته شدن پیامبر متواری شدند حضرت علی و چند تن دیگر از مسلمانان با رشادت خود توانستند جان پیامبر را حفظ کنند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، امام علي(عليه السلام) كه با رسول خدا(صلي الله عليه و آله) پيمان بسته بود تا پاي جان از ايشان دفاع كند، از اندك كساني بود كه با رشادت فراوان مانع دستيابي سپاه دشمن به وي شدند. هرگاه دشمن توان خود را در نقطهاي براي حمله جمع ميكرد، او با اشاره رسول گرامي حمله را پس ميراند. آن روز شمشير علي(عليه السلام) هنگام نبرد شكست و پيامبر(صلي الله عليه و آله) شمشير خود «ذوالفقار» را به او داد. فداكاري هاي علي(عليه السلام) چنان بود كه جبرئيل ندا داد: اي پيامبر! از خود گذشتگي يعني همين. پيامبر(صلي الله عليه و آله) پاسخ داد: او از من است و من از اويم. جبرئيل گفت: من نيز از شما هستم. بر اثر رشادتهاي علي(عليه السلام) صدايي غيبي برخاست كه ميگفت: «لا سيف إلا ذو الفقار و لا فتي إلا ﻋﻠﻰ؛ شمشيري چون ذوالفقار و رادمردي چون علي نيست».
آنگاه كه شعله نبرد فروكش كرد و از تهاجم دشمن كاسته شد، پيامبر(صلي الله عليه و آله) همراه برخي از اصحاب كه در ركاب وي مانده بودند، به دامنه كوه احد پناه برد. در آنجا ايشان گروهي از فراريان را كه با ديدنش خوشحال شده بودند، به علت فرارشان سرزنش كرد. ابيبن خلف كه بارها در مكه حضرت را به مرگ تهديد كرده و با پاسخ «ان شاء الله من تو را خواهم كشت» روبهرو شده بود، با ديدن وي بر كوه احد به او گفت: نجات نيابم، اگر تو نجات يابي! آنگاه رسول خدا با پرتاب نيزهاي او را زخمي كرد. هر چند آن زخم عميق نبود، ابي بن خلف در راه مكه با همان زخم هلاك شد.
زنان قريش كه ميدان را از رزمندگان اسلام تهي ديدند، بعضي از اندامهاي شهيدان، همچون گوش و بيني آنان را بريدند و مثله كردند. هند، همسر ابوسفيان، شكم حمزه عموي پيامبر(صلي الله عليه و آله) را دريد و جگر وي را به دندان گرفت. بر پايه گزارش موسي بن عقبه، وحشي غلام مطعم بن جبير كه حمزه را به شهادت رسانده بود، سينه حمزه را شكافت و جگر او را براي هند برد.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) با ديدن مثله شدن يارانش، به ويژه عمويش حمزه، بسيار اندوهگين شد و مسلمانان كه رنجوري ايشان را ديدند، گفتند: اگر بر مشركان دست يابيم، مانند اين كار يا بدتر از آن را با آنان انجام خواهيم داد. خداوند با فرود آوردن آيه {وَ إِن عَاقَبتُم فَعَاقِبُوا بِمِثلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَ لَئنِ صَبرَتُم لَهُوَ خَيرٌ لِّلصَّبرِِين} (نحل/16، 126) صبر را براي آنان بهتر دانست. ابن اسحاق آن تصميم را هم به پيامبر(صلي الله عليه و آله) و هم به مسلمانان نسبت ميدهد.
ابوسفيان نزديك احد آمد و بانگ برداشت: «اي محمد! نبرد و پيروزي به نوبت است. روزي به جاي روز بدر!» به فرمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) مسلمانان پاسخ دادند: ما با شما برابر نيستيم؛ كشتگان ما در بهشت و كشتگان شما در دوزخاند. ابوسفيان گفت: ما عُزّي داريم و شما نداريد! پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: خداوند مولاي ماست و شما را مولايي نيست. آنگاه هنگام بازگشت گفت: وعده ما سال آينده در بدر خواهد بود.