این صفت شما را به فردی ثروتمند تبدیل میکند
رسیدن به ثروت یکی از آرزوهایی است که اکثر ما آدمها در سر میپرورانیم و به هر دری میزنیم تا به این آرزو دست پیدا کنیم. به سراغ نهجالبلاغه رفتیم تا ببینیم بیشترین ثروت از منظر امیرالمؤمنین(علیهالسلام) چیست و ثروتمندترین آدم کیست:
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از قدس آنلاين، حجت الاسلام و المسلمين محمدجواد نظافت، در ادامه شرح حكمتهاي نهجالبلاغه به بيان نكاتي درمورد عقل و جهل پرداخت: اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در حكمت 54 نهجالبلاغه ميفرمايند: «لا غِنَي كالعَقلِ و لا فَقرَ كالجَهلِ و لا ميراثَ كالاَدَب و لا ظَهيرَ كالمُشاوَرَه؛ هيچ ثروتى چون عقل و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست.»
عقل؛ بزرگترين ثروت آدمي
انسان طالب ثروت است، زيرا ميخواهد بهوسيله آن به بينيازي دست يابد، اما هر اندازه هم ثروتمند باشد، اگر عقل نداشته باشد، آن ثروت به ضرر او تمام ميشود. چه بسيارند آدمهايي كه با ثروتهايشان به فساد كشيده شدهاند. بنابراين عقل بايد حكم كند كه اين ثروت را چگونه استفاده كنند.
از آنطرف فرض كنيد كسي با اينكه فقير است اما عقل داشته باشد، چنين شخصي ثروتِ عقل خلأ ثروتهاي ديگر او را پر ميكند. حالت ديگري هم هست و آن اينكه تصور كنيد فقيري باشد كه از ثروت عقل نيز محروم باشد؛ اين ديگر مصيبت است. اگر بدانيم عقل بزرگترين ثروت است، در بحرانهاي زندگي دستپاچه نميشويم و با استفاده از دستورات عقل از اين فقر موقتي عبور ميكنيم.
تعريف عقل
در تعريف ديني عقل از امام صادق(عليهالسلام) آمده است: «العَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمانُ وَ اكتُسِبَ بِهِ الجِنان[1]؛ عقل آن است كه به وسيله آن خداى رحمان پرستش شود و بهشت بهدست آيد.» از ظاهر برخي افراد چنين برميآيد كه انسانهاي عاقلي هستند، اما بنابراين تعريف چنين نيستند. دين ميگويد آنها كه ابديت را فداي هفتاد، هشتاد سالِ دنيا ميكنند، انسانهاي عاقلي نيستند. خط قرمز و مرز فعاليتها براي كسب ثروت اين است كه آخرت انسان فدا نشود. در روايتي داريم: مجنون واقعي كسي است كه عقلي ندارد كه بندگيِ او را تقويت كند.
همچنين اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه ملاك ديگري درمورد عقل ارائه ميكنند و ميفرمايند: «الْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارُبِ؛ عقل اين است كه تجربيات حفظ بشود» به عبارت ديگر يكي از علامتهاي عقل اين است كه انسان از تجربيات ديگران استفاده كند. گاهي انسان نهتنها از تجربيات ديگران بهره نميبرد، بلكه تجربيات خود را نيز فراموش ميكند.
يك از علامتهاي عقل
يكي از علامتهاي عاقل اين است كه اهل تدبير است؛ همچنان كه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) ميفرمايند: «لَاعَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ»[2] تدبير يعني اينكه شخص به حال اكتفا نكند بلكه آينده را هم ببيند. اگر كسي تمام درآمدش را خرج ميكند، در آن روزي كه ممكن است درآمدي نداشته باشد شكست خواهد خورد. انسان نبايد خانوادهاش را به مصرف عادت دهد، چرا كه در روز سختي به گدايي ميافتد. تدبير يعني آيندهنگري و بنابراين تعريف بسياري از انسانها عاقل نيستند، هرچند عاقل به نظر ميرسند.
جهل بالاترين فقر
اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در ادامه اين حكمت ميفرمايند: «لا فَقرَ كالجَهل؛ هيچ فقري بهاندازه جهل نيست.» در روايات گاهي جهل در مقابل علم به كار رفته است. در اين صورت اگر به كسي جاهل ميگويند، به اين معني است كه معلومات ندارد، اما گاهي جهل در مقابل عقل به كار رفته، با توجه به معني دوم، عالمِ جاهل نيز وجود دارد. همانطور كه در حكمت ۱۰۷ نهج البلاغه امام(عليهالسلام) ميفرمايند: «رُبَّ عالم قد قتله جَهله[3]؛ چه بسيار افرادي كه عالم هستند، اما جهل آنها را ميكشد» در اينجا منظور اين است كه علم دارند اما عمل نميكنند. باب اول اصول كافي «كتاب العقل و الجهل» است، يعني عقل و جهل را در برابر يكديگر آورده است.
اقسام فقر
اما فقر اقسامي دارد؛ فقر يا مالي است و يا فقر ناشي از بيعقلي. اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در اين حكمت ميفرمايند: «اگر كسي فقر مالي داشته باشد اما عقل داشته باشد، جاي نگراني نيست و چهبسا اين فقر مايه رشد او ميشود.» در روايتي آمده است: «اولين كساني كه به بهشت ميروند، فقرا هستند.» بسياري از انسانهاي برجسته دنيا فقير و از خانوادههاي نيازمند بودهاند، حتي انبياء نيز چنين بودهاند. اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه درمورد انبياء ميفرمايند: «كَانُوا قَوْماً مُسْتَضْعَفِينَ»[4] يعني آنها مستضعف بودند و با گرسنگي امتحان ميشدند. البته در ميان پيامبران، حضرت سليمان(عليهالسلام) وضع خوبي داشت كه طبق روايات آخرين پيامبري است كه به بهشت ميرود.[5]
خاطر نشان ميشود، سرويس فرهنگ خبرگزاري قدس آنلاين انشاءالله روزهاي شنبه و سهشنبه به مرور موضوعي حكمتهاي نهجالبلاغه مولانا اميرالمؤمنين(ع) در كلام حجتالاسلام و المسلمين نظافت خواهد پرداخت.
[1] اصل روايت چنين است: «قال رجل له(عليهالسلام) ما العقل؟ قال: ما عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان. قال: قلت: فالذي كان في معاوية؟ فقال: تلك النكراء، تلك الشيطنة، وهي شبيهة بالعقل و ليست بالعقل.» شخصي از امام صادق(عليهالسلام) پرسيد عقل چيست؟ فرمود: چيزي است كه به وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آيد. آن شخص گويد: گفتم پس آنچه معاويه داشت چه بود؟ فرمود: آن نيرنگ است، آن شيطنت است، آن نمايش عقل را دارد، ولي عقل نيست. (اصول كافي، ج 1، ص 11)
[2] حكمت ۱۱۳ نهجالبلاغه
[3] اين حكمت چنين است: امام علي(عليهالسلام) فرمودند: «رُبَّ عالِم قد قَتلَه جهلُه و علمُه معه لايَنفعُه » چه بسيار دانشمندي كه جهلش او را از پاي درآورَد ودانش او همراهش باشد، اما سودي به حال او نداشته باشد.
[4] خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه
[5] در جلد 70 بحار الانوار درباره آخرين پيامبري كه وارد بهشت مي شود، امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايند: «آخرين پيامبري كه وارد بهشت ميشود، سليمان بن داود(عليهالسلام) است و اين به دليل مال و ثروت و سلطنتي است كه در دنيا به او داده شد.»