روزی به امتداد تاریخ بشریت+ اینفوگرافیک

این روز، پُر آوازه‌ترین روز سال و خاطره آمیز‌ترین روز تاریخ بشری است. در این روز بزرگ، پای مردی، فداکاری و سربلندی گروه اندکی از انسان‌های به خدا پیوسته در برابر خیل عظیم و کثیر دشمنان و جنایت پیشه گان به نمایش درآمد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، اين روز، روز فداكاري امام حسين (ع) و ياران باوفاي وي مي‌باشد و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت. در اين روز، حوادث و رويدادهاي مهمي در سرزمين كربلا به وقوع پيوست كه براي هميشه در تاريخ انسان‌ها ثبت و درج خواهد ماند.
در اينجا به طور گذرا به اهم رويدادهاي عاشوراي سال ۶۱ قمري اشاره مي‌كنيم:
۱- تنظيم صفوف سپاه. امام حسين (ع) پس از نماز صبح عاشورا، سپاه كم تعداد خود را كه متشكل از ۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پياده بودند، به سه دسته تقسيم كرد. دسته اول را در بخش مي‌منه به فرماندهي زهير بن قين، دسته دوم را در بخش مي‌سره به فرماندهي حبيب بن مظاهر و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهي خود آن حضرت تقسيم بندي كرد. هم چنين آن حضرت، بيرق سپاه را به برادرش حضرت عباس بن علي (ع) واگذارد و نيروهاي خود را در جلو و خيمه‌گاه را در پشت سر آنان قرار داد. عمر بن سعد نيز فرماندهي مي‌منه سپاه خود را به عمرو بن حجّاج، فرماندهي مي‌سره را به شمر بن ذي الجوشن، فرماندهي سواره نظام را به عروة بن قيس و فرماندهي پياده نظام را به شبث بن ربعي واگذاشت و بيرق سپاه را به دست غلامش «دريد» سپرد.
۲- موعظه‌هاي امام حسين (ع). امام حسين (ع) پيش از آغاز نبرد، بار‌ها براي اندرز سپاه كفر پيشه دشمن، پيش قدم شد و با بيان خطبه‌هايي روشن گر، آنان را به حفظ آرامش و عدم خون ريزي دعوت كرد و از جنگ و مبارزه بازداشت. آن حضرت، علاوه بر خود، برخي از ياران خويش را نيز در اين روز به نزد سپاهيان عمر بن سعد فرستاد و از طريق آنان، اين سپاه گمراه را به هدايت و حقانيت دعوت كرد.
۳- ندامت حرّ بن يزيد. حرّ بن يزيد كه از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دلير مردان عرب بود، روز عاشورا پيش از آغاز درگيري رسمي، پشيمان شد و به سپاه امام حسين (ع) پيوست. با اينكه وي نخستين كسي بود كه راه را بر امام حسين (ع) بسته و با اجبار و اكراه، آن حضرت را به سوي سرزمين كربلا گسيل داشت، با اين حال، مورد پذيرش اباعبدالله الحسين (ع) قرار گرفت و آن حضرت، توبه‌اش را پذيرفت و او را در جمع يارانش قرار داد. پيوستن حرّ بن يزيد و تعدادي از سپاهيان عمر بن سعد به سپاهيان امام حسين (ع)، دودلي و سردرگمي بسياري از كفر پيشه گان را به دنبال داشت و حالت عجيبي در ميان سپاهيان عمر بن سعد به وجود آورد.
۴- هجوم سراسري دشمن. عمر بن سعد كه تاب پيوستن افراد ديگري به سپاه امام حسين (ع) را نداشت، لشكريان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومي داد. در اندك مدتي دو سپاه به هم نزديك شده و نبرد سختي آغاز گرديد. هر يك از ياران امام حسين (ع) با ده‌ها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت و هيچ سستي و ترديدي در وي ملاحظه نمي‌شد و اين روحيه بالاي رزمي و اعتقادي قوي، براي دشمن سنگين و كمرشكن بود. در اين نبرد، حدود پنجاه تن از ياران امام حسين (ع) و صد‌ها تن از سپاه دشمن كشته شدند.
۵- نبرد انفرادي. دشمن كه از نبرد سراسري و تهاجمي، نتيجه‌اي نگرفته بود، به تدريج به سوي نبرد انفرادي روي آورد. زيرا اگرچه سپاه عمر بن سعد جملگي براي نبرد با امام حسين (ع) آمده بودند، ولي در ميان آنان مردان زيادي بودند كه جنگ با فرزندان رسول خدا (ص) را روا نداشته و به اكراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدين جهت در كار نبرد عمومي و هجوم سراسري تعلل مي‌ورزيدند و عمر بن سعد را در رسيدن به مقاصد پليدش ناكام گذشته بودند. در اين مرحله نيز تعدادي از سپاهيان امام حسين (ع) كشته شدند.
۶- نماز ظهر عاشوار. ابوثمامه صيداوي در گرما گرم نبرد، به امام حسين (ع) نزديك شد و به آن حضرت عرض كرد، كه وقت زوال فرا رسيده است. امام حسين (ع) كه به نماز اهميت ويژه‌اي مي‌داد، دستور داد جنگ را متوقف كرده و همگي به نماز پردازند. دشمنان كه به نماز اهميت چنداني نمي‌دادند، آن حضرت و يارانش را در حال نماز نيز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تير آنان را نشانه مي‌گرفتند. عبدالله حنفي كه خود را سپر امام حسين (ع) قرار داده بود، متحمل سيزده تير دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شريف امام حسين (ع) به لقاء الله پيوست.
۷- شهادت ساير ياران امام حسين (ع). پس از نماز ظهر عاشورا، باقيمانده ياران امام حسين (ع) نيز يكي پس از ديگري به شهادت رسيدند. شير مرداني چون زهير بن قين، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبيب بن مظاهر، حرّ بن يزيد، برير بن خضير و دلير مرداني از بني هاشم چون علي اكبر (ع)، عباس بن علي (ع)، قاسم بن حسن (ع)، عبدالله بن مسلم (ع) و افرادي ديگر در ياري مولا و سرورشان امام حسين (ع) جنگيدند و سرانجام به دست دشمنان اهل بيت (ع)، مظلومانه به شهادت رسيدند.
۸- مبارزه و شهادت امام حسين (ع). امام حسين (ع) پس از آنكه همه ياران خود را از دست داد، بانوان عصمت پناه را در خيمه‌اي گرد آورد و آنان را تسلي و دلداري داد و به صبر و شكيبايي سفارش نمود و با قلبي شكسته از آنان خداحافظي كرد. آن حضرت، فرزندش امام زين العابدين (ع) را كه در بيماري سختي به سر مي‌برد، جانشين خويش قرار داد و با او نيز وداع كرد و آماده نبرد با دشمن گرديد. امام حسين (ع) به تنهايي، ساعاتي با نيروهاي گسترده دشمن مبارزه كرد و تعداد زيادي از آنان را كشته و زخمي نمود. خود آن حضرت نيز زخم‌هاي فراواني در ميدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آن‌ها، از زين اسبش «ذوالجناح» به زمين افتاد و مورد هجوم وحشيانه دشمن قرار گرفت. سرانجام شمر بن ذي الجوشن، با قساوت و بي‌رحمي تمام به بدن خونين و كم رمق آن حضرت نزديك شد و سر مباركش را از قفا جدا كرد و بدين طريق، روح شريفش را به اعلي عليين به پرواز در آورد.
جنايات سپاه عمر بن سعد، در عصر عاشورا
پس از شهادت جانسوز اباعبدالله الحسين (ع) و هفتاد و دو تن از ياران فداكار وي در صبح و عصر عاشورا، دشمنان اهل بيت (ع) جنايت‌هاي ديگري در عصر عاشورا مرتكب گرديدند، كه به طور اختصار به آن‌ها اشاره مي‌كنيم:
۱- غارت خيمه‌هاي حسيني. سپاهيان عمر بن سعد، به ويژه جنايت كاران گروه نابكار و سفاك شمر بن ذي الجوشن، پس از شهادت امام حسين (ع) به خيمه‌هاي آن حضرت يورش برده و آن‌ها را غارت كردند و چهارپايان، لباس‌ها، صندوق‌ها، اسلحه‌ها، خواركي‌ها و هر چه يافتند، تمامي آن‌ها را به يغما بردند. آنان، حتي حريم اهل بيت (ع) را مراعات نكرده و زيور آلات و البسه بانوان را به اجبار از آنان ستاندند و به تاراج بردند. به طوري كه زنان اهل بيت (ع) ناچار شده و به عمر بن سعد پناهنده گرديده و از شدت جنايت كاري شمر و گروه نابكارش شكايت كردند. با اينكه عمر بن سعد به ظاهر دستور داد كه از غارت خيمه‌ها دست بردارند، با اين حال منافقان و جنايتكاران به پست فطرتي و فرومايه گي خويش ادامه دادند. (۱)
۲- آتش زدن خيمه‌ها. پس از غارت، اقدام به آتش زدن خيمه‌ها نمودند. در اندك مدتي تمامي خيمه‌ها هر چه در آن‌ها بود، در آتش ظلم يزيديان سوخت و نابود شد و حتي جان بازماندگان و يتيمان كاروان حسيني، با خطر آتش سوزي مواجه گرديد و بدين منظور، زينب كبري (س) به آنان دستور داد كه از خيمه‌ها بيرون رفته و به اطراف پناهنده شوند. تا از اين طريق از آتش سوزان خيمه‌ها در امان بمانند. (۲)
۳- اسب دواني بر پيكر شهيدان. عمر بن سعد، بنا به دستور كتبي عبيدالله بن زياد، پس از شهادت امام حسين (ع) و ياران او در كربلا، تصميم به اسب دواني بر پيكرهاي خونين شهيدان گرفت. ده نفر از منافقان و دشمنان اهل بيت (ع) براي اين كار پيش قدم شده و پس از نعل بندي اسبان خويش بر پيكرهاي شهيدان كربلا، اسب تاختند و پيكرهاي پر از جراحت و بي‌سر شهيدان را در هم شكستند.(۳) ۴- ارسال سر مقدس امام حسين (ع) به كوفه. عمر بن سعد، براي خوش خدمتي بيشتر به دستگاه ظالمانه اموي، دستور داد سر بريده امام حسين (ع) را در عصر عاشورا با شتاب و سرعت به كوفه ببرند و عبيدالله را از پايان يافتن غائله كربلا با خبر گردانند. مأموريت رساندن سر مقدس امام حسين (ع) بر عهده خولي بن يزيد اصبحي گذاشته شد. ولي وي شب هنگام به كوفه رسيد و در آن وقت، دارالاماره بسته بود. به همين جهت شب را در خانه خويش گذرانيد و سر امام حسين (ع) را از ترس همسرش در تنوري پنهان كرد و در بامداد روز يازدهم به دارالاماره رفت و سر آن حضرت را تحويل عبيدالله بن زياد داد. (۴)
۱- الارشاد (شيخ مفيد)، ص ۴۶۸؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج۱، ص ۳۹۹
۲- لهوف سيد بن طاووس، ص ۱۵۰
۳- الارشاد، ص ۴۶۹
۴- ه‌مان، ص ۴۷۰؛ منتهي الآمال، ج۱، ص ۴۰۱




نظرات کاربران