یک پیرزن تمام داراییش را به زائران پیاده امام رضا (ع) هدیه کرد
وقتی پای خدمت به زائران پیاده امام رضا فرامی رسد و می شنوی که یک پیرزن همه هستی اش ، یک تخم مرغ ، چندعدد پیاز و مقداری حبوبات و مبلغ پانصدتومان وجه نقدش را با دستان لرزان و قامت خمیده به زائران پیاده هدیه می کند انسان منقلب می شود.
درستاد جمعيت خدمتگزاران زائران پياده امام رضا شورو ولوله اي برپابود ، مگر چه خبراست ؟ همه دارند تلاش مي كنند. حدود 20 اتاقك كه با ديواره هاي ساده و نيمه از يكديگر جداشده ، اما همه هم را مي بينند و ازحال و هواي هم باخبرند. اتاقك ها با تابلوهاي كاغذي كامپيوتري نامگذاري شده ، واحد جاده ها ، واحد بهداشت و دارو ، واحد امدادرساني ، واحد اسكان ، واحد ثبت نام ، واحد تغذيه ، واحد خبر و ...
درميان همه اخبار، يك خبر توجه خبرنگار پايگاه اطلاع رساني حج در مشهد را كه به ستاد خدمت به زائران پياده امام رضا (ع) رفته بود جلب كرد: پيرزني با دستان لرزان و قامت خميده به ستاد مراجعه كرده و با لحني كه حاكي از خجالت دارد مي گويد: من بيشتر از اين چيزي درمنزل نداشتم ، ببخشيد كه اينها كم است ولي شايد بتواند در درياي كمك هايتان گوشه ناچيزي را بگيرد. مگر پيرزن چه دردست دارد كه اين طور با شرمساري هديه اش را به زائران پياده امام رضا مي دهد. اخلاص را از عمق وجود مي تواني در سيمايش كه حالا برآن چين و چروك پيري نشسته ببيني.
آري پيرزن تمام داراييش را به پاي خدمت به زائران پياده امام رضا ريخته، اما از اين كه يك عدد تخم مرغ و 5 عدد پياز ، پانصد تومان وجه نقد و ... به نظر او درمقابل كمكهاي ديگران كم است احساس شرمساري مي كند، درحالي كه او تمام داراييش را هديه كرده است.