سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله

سه دستورالعمل عرفانی از آیت‌الله قاضی رحمه‌الله

آیت آلله قاضی رحمه الله یکی از بزرگان اخلاق بود که دستورالعمل های اخلاقی او می تواند راهگشای ما برای رسیدن به مراحل عالی معنویت باشد .

هدف از خلقت انسان رسيدن به قرب الهي است و اين هدف جز با تزكيه و تهذيب نفس به دست نمي آيد . خداوند متعال در فرازهاي اول سوره شمس به تبيين ضرورت و اهميت تزكيه و تهذيب نفس پرداخته و بعد از سوگندهاي پي در پي و محكم و تاكيدهاي فراوان (1) مي فرمايد: «قد افلح من زكيها وقد خاب من دسيها» (2) ; «به تحقيق كسي كه نفس را پاك كند رستگار شود و كسي كه آن را تباه كند، بي بهره شود .»
مي دانيم كه هر چه سوگندهاي قرآن در مورد يك مساله، بيشتر و محكم تر باشد، دليل بر اهميت و سرنوشت ساز بودن آن مساله است; بنابراين تهذيب نفس جايگاه والايي در زندگي انسان دارد و اگر انسان بخواهد رستگار شود، بايد خود را تزكيه كند و گرنه از سعادت و رستگاري محروم مي شود .
از سوي ديگر تزكيه بدون داشتن استاد و برنامه و دستورالعمل مشخص، امكان پذير نيست . داشتن يك استاد، برنامه و دستورالعمل مطمئن و پيروي از آن يك ضرورت است .
امام خميني رحمه الله مي فرمايد: «مواظب باشيد مبادا پنجاه سال با كد يمين و عرق جبين در حوزه ها جهنم كسب نماييد، به فكر باشيد در زمينه تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظيم كنيد; استاد اخلاق براي خود معين نماييد . (3) »
آيت آلله قاضي رحمه الله يكي از بزرگان اخلاق بود كه دستورالعمل هاي اخلاقي او مي تواند راهگشاي ما براي رسيدن به مراحل عالي معنويت باشد .
حضرت امام خميني رحمه الله درباره او مي فرمايد: «قاضي، كوهي بود از عظمت و مقام توحيد . (4) »
علامه طباطبائي رحمه الله مي فرمايد: «ما هر چه در اين مورد داريم، از مرحوم قاضي داريم . چه آنچه را كه در حياتش از او تعليم گرفتيم و از محضرش استفاده كرديم، چه طريقي كه خودمان داريم، از مرحوم قاضي گرفته ايم . (5) »
آيت الله سيد هاشم حداد مي فرمايد: «از صدر اسلام تا به حال، عارفي به جامعيت مرحوم قاضي نيامده است . (6) »
در اين مقاله سه دستور العمل اخلاقي و عرفاني از آيت الله قاضي رحمه الله جمع آوري شده و سعي شده است شواهدي از احوالات آن عارف وارسته متناسب با فقرات مختلف دستور العمل ها در پي نوشت ها آورده شود .
دستور العمل اول آيت الله سيد علي قاضي براي گذشتن از نفس اماره و خواهش هاي نفساني، به شاگردان و تلامذه و مريدان سير و سلوك الي الله دستور مي دادند روايت عنوان بصري را بنويسند و بدان عمل كنند; يعني، يك دستور اساسي و مهم، عمل طبق مضمون اين وايت بود و علاوه بر اين مي فرمودند: بايد آن را در جيب خود داشته باشند و هفته اي يكي دو بار آن را مطالعه نمايند . اين روايت، بسيار مهم است و حاوي مطالب جامعي در بيان كيفيت معاشرت و خلوت و كيفيت و مقدار غذا و كيفيت تحصيل علم و يفيت حلم و مقدار شكيبايي و بردباري و تحمل شدائد در برابر گفتار هرزه گويان و بالاخره مقام عبوديت و تسليم و رضا و وصول به اعلا ذروه عرفان و قله توحيد است . از اين رو شاگردان خود را بدون التزام به مضمون اين روايت نمي پذيرفتند . (7)
اين روايت را «عنوان بصري » از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه به جهت رعايت اختصار، تنها بخشي از آن را كه شامل دستور العمل است، بيان مي كنيم:
عنوان بصري مي گويد: عرض كردم، اي اباعبدالله! حقيقت عبوديت چيست؟
فرمود: «ثلاثة اشياء: ان لا يري العبد لنفسه فيما خوله الله ملكا لان العبيد لا يكون لهم ملك، يرون المال مال الله يضعونه حيث امرهم الله به ولا يدبر العبد لنفسه تدبيرا وجملة اشتغاله فيما امره تعالي به ونهاه عنه، فاذا لم ير العبد لنفسه فيما خوله الله تعالي ملكا هان عليه الانفاق فيما امره الله تعالي ان ينفق فيه واذا فوض العبد تدبير نفسه علي مدبره هان عليه مصائب الدنيا واذا اشتغل العبد بما امره الله تعالي ونهاه لا يتفرغ منهما الي المراء والمباهاة مع الناس .
فاذا اكرم الله العبد بهذه الثلاثة هان عليه الدنيا وابليس والخلق ولا يطلب الدنيا تكاثرا وتفاخرا ولا يطلب ما عند الناس عزا وعلوا ولا يدع ايامه باطلا . فهذا اول درجة التقي . قال الله تبارك وتعالي «تلك الدار الاخرة نجعلها للذين لا يريدون علوا في الارض ولا فسادا والعاقبة للمتقين » ; (8) [حقيقت عبوديت سه چيز است: اين كه بنده خدا درباره آنچه كه خدا به وي سپرده است، براي خودش ملكيتي نبيند . چرا كه بندگان داراي ملك نيستند; مال را مال خدا مي دانند و در آن جايي كه خداوند ايشان را امر كرده است كه بنهند، مي گذراند و بنده خدا براي خودش هيچ تدبيري نمي كند و تمام مشغوليت او در مورد چيزي است كه خدا به آن امر كرده يا از آن نهي كرده است .
آن گاه كه بنده خدا در مورد چيزهايي كه خدا به او سپرده است، براي خودش ملكيتي نبيند، انفاق كردن در چيزهايي كه خدا به آن امر كرده است، بر او آسان مي شود و اگر بنده خدا تدبير امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب [و مشكلات] دنيا بر او آسان مي گردد و زماني كه بنده به امر و نهي خداوند متعال مشغول شود، ديگر مجالي نمي يابد تا از اين امر فرصتي براي خودنمايي و تفاخر با مردم پيدا كند .
پس آنگاه كه خدا بنده [خود] را به اين سه چيز گرامي بدارد، دنيا و ابليس و خلائق بر او آسان مي گردند و براي مال اندوزي و فخر فروشي، دنبال دنيا نمي رود و به جهت عزت و علو [درجه خود] به آنچه در نزد مردم است، چشم نمي دوزد و روزهاي خود را به بطالت نمي گذراند . پس اين اولين درجه تقوا است . خداوند متعال مي فرمايد: اين سراي آخرت را تنها براي كساني قرار مي دهيم كه اراده برتري جويي و فساد در زمين را ندارند و عاقبت براي پرهيزگاران است .»
گفتم يا ابا عبدالله، به من سفارشي بفرما .
فرمود: «اوصيك بتسعة اشياء فانها وصيتي لمريدي الطريق الي الله تعالي والله اسال ان يوفقك لاستعماله . ثلاثة منها في رياضة النفس وثلاثة منها في الحلم وثلاثة منها في العلم فاحفظها واياك والتهاون بها; تو را به نه چيز سفارش مي كنم، همانا آن ها وصيت من به اراده كنندگان راه خداوند متعال است و از خدا مي خواهم به تو در عمل به آن ها توفيق دهد . سه مورد از آن نه چيز در مورد [تربيت و] رياضت نفس است و سه مورد از آن ها در مورد حلم [و بردباري] است و سه مورد از آن ها درباره علم [و دانش] است . پس آن ها را به خاطر بسپار و مبادا [در عمل] به آن ها سستي كني .»
عنوان مي گويد: من دلم را براي آن حضرت فارغ نمودم . حضرت فرمود: «اما اللواتي في الرياضة فاياك ان تاكل ما لا تشتهيه فانه يورث الحماقة والبله ولا تاكل الا عند الجوع واذا اكلت فكل حلالا وسم الله واذكر حديث الرسول صلي الله عليه و آله: ما ملا آدمي وعاءا شرا من بطنه . فان كان ولابد فثلث لطعامه وثلث لشرابه وثلث لنفسه .
واما اللواتي في الحلم فمن قال لك «ان قلت واحدة سمعت عشرا» ، فقل: «ان قلت عشرا لم تسمع واحدة » ومن شتمك فقل له «ان كنت صادقا فيما تقول فاسال الله ان يغفر لي وان كنت كاذبا فيما تقول فالله اسال ان يغفر لك » ومن وعدك بالخني فعده بالنصيحة والرعاء .
واما اللواتي في العلم فاسال العلماء ما جهلت واياك ان تسالهم تعنتا وتجربة واياك ان تعمل برايك شيئا وخذ بالاحتياط في جميع ما تجد اليه سبيلا واهرب من الفتيا هربك من الاسد ولا تجعل رقبتك للناس جسرا .
قم عني يا ابا عبد الله فقد نصحت لك ولا تفسد علي وردي فاني امرء ضنين بنفسي والسلام علي من اتبع الهدي (9) ; اما آن چيزهايي كه در مورد تاديب نفس است: اين كه مبادا چيزي بخوري كه به آن اشتها نداري; چرا كه باعث حماقت و ناداني مي شود و چيزي مخور مگر آن گاه كه گرسنه شوي و آن گاه كه خواستي چيزي بخوري از حلال بخور و نام خدا را ببر و حديث پيامبر صلي الله عليه و آله را بياد بياور [كه فرمود: ] آدمي هيچ ظرفي را بدتر از شكمش پر نكرده است . پس اگر ناچار شد، يك سوم [شكمش را] براي غذا، يك سوم براي آب و يك سوم براي نفس كشيدن [اختصاص دهد . ]
اما آن سه مورد كه درباره حلم است، پس كسي كه به تو بگويد: اگر يك كلمه بگويي، ده تا مي شنوي! [به او] بگو: اگر ده كلمه بگويي، يكي هم نمي شنوي! و [اگر] كسي به تو ناسزا بگويد، به او بگو: اگر در آنچه مي گويي، راست گو هستي، از خدا مي خواهم كه مرا ببخشد و اگر در آنچه مي گويي، دروغ مي گويي، پس از خدا مي خواهم از تو درگذرد و اگر كسي به تو وعده فحش دادن داد، به او وعده خيرخواهي و مراعات [حال او را] بده .
و اما آن سه چيزي كه در مورد علم است، اين كه آنچه را نمي داني از علما بپرس و مبادا كه چيزي را از آن ها بپرسي تا آن ها را به لغزش افكنده و آنان را آزمايش كني و مبادا از روي نظر [و راي] خودت دست به كاري بزني و در همه مواردي كه راه دارد، احتياط كن و از فتوا دادن فرار كن همانند فرار كردن از شير درنده و گردن خود را پل عبور براي مردم قرار نده .
اي ابو عبدلله، ديگر از نزد من برخيز; همانا براي تو خيرخواهي [و نصيحت] كردم و [ذكر و] ورد مرا فاسد نكن زيرا كه من مردي هستم كه نسبت به [گذشت عمر و ساعات زندگي] خودم [حساب دارم و ] نگرانم [از اين كه مقداري از آن بيهوده تلف شود] و سلام بر كسي باد كه هدايت پذيرد .»
دستور العمل دوم بسم الله الرحمن الرحيم
بعد حمد الله جل شانه . والصلاة والسلام علي رسوله و آله: حضرت آقا، تمام اين خرابي ها كه از آن جمله است وسواس و عدم طمانينه، از غفلت است و غفلت كمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهي است و مراتب ديگر دارد كه به آن ها ان شاء الله نمي رسيد و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخيل ماندن در دنيا . پس اگر مي خواهيد از جميع ترس و هراس و وسواس ايمن باشيد، دائما در فكر مرگ و استعداد لقاء الله تعالي باشيد و اين است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنيا و آخرت . پس فكر و ملاحظه نماييد چه چيز شما را از او مانع و مشغول مي كند، اگر عاقلي! و به جهت تسهيل اين معني، چند چيز ديگر به سركار بنويسد بلكه از آن ها استعانتي بجويي:
اول بعد از تصحيح تقليد يا اجتهاد مواظبت تامه به فرايض خمسه و ساير فرايض در احسن اوقات و سعي كردن كه روز به روز خشوع و خضوع بيشتر گردد و تسبيح صديقه طاهره عليها السلام بعد از هر نماز، خواندن آيت الكرسي كذلك و سجده شكر و خواندن سوره «يس » بعد از نماز صبح و «واقعه » در شب ها، و مواظبت بر نوافل ليليه و قرائت مسبحات (10) در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار هفتاد مرتبه در آن و ايضا بعد از صلاة عصر و اين ذكر را بعد از صلوات صبح و مغرب يا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانيد: «لا اله الا الله وحده لا شريك له، له الحمد وله الملك وهو علي كل شي ء قدير، اعوذ بالله من همزات الشياطين واعوذ بك ربي ان يحضرون ان الله هو السميع العليم; غير از الله خدايي نيست; يكتاست; شريكي ندارد; ستايش براي اوست; حكومت از آن اوست و او بر هر كاري تواناست . از سر به گوشي هاي شيطان ها به الله پناه مي برم و پناه مي برم به تو اي پروردگار من از اين كه در برم آيند . همانا خدا شنوا و داناست .»
مدتي به اين مداومت نماييد بلكه حالي رخ دهد كه طالب استقامت (11) شويد، ان شاء الله تعالي (12) .
دستور العمل سوم بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام علي الرسول المبين ووزيره الوصي الامين وابنائهما الخلفاء الراشدين والذرية الطاهرين والخلف الصالح والماء المعين، صلي الله وسلم عليهم اجمعين .
قال عز من قائل: «ومن يعتصم بالله فقد هدي الي صراط مستقيم » (13) ;
«هر كس به خدا تمسك جويد، به راهي راست، هدايت شده است .»
وقال: «فاستقم كما امرت » (14) ; «سپس همان گونه كه فرمان يافته اي استقامت كن!»
قال جل جلاله العظيم: «ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة . . .» (15) ; «به يقين كساني كه گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است; سپس استقامت كردند; فرشتگان بر آن ها نازل مي شوند . . . .»
برادران عزيزم، خداوند متعال شما را براي طاعتش موفق نمايد، هشيار باشيد كه به ماه هاي حرام وارد شده ايم، پس چه بزرگ است و تمام نعمت هاي باري تعالي بر ما! قبل از هر چيز بر ما واجب و لازم است كه توبه نماييم با شرايط لازم و نمازهاي ويژه، سپس از گناهان كبيره و صغيره به قدر توان دوري نماييم .
پس شب جمعه يا روز شنبه نماز توبه (16) بخوانيد - شب جمعه يا روز آن - سپس روز يكشنبه كه روز دوم ماه است اعاده كنيد آن را .
سپس ملازم باشيد به مراقبه صغري و كبري و محاسبه و معاتبه نفس به آنچه شايسته و لازم است . (17) پس همانا در آن يادآوري براي كسي است كه اراده دارد متذكر شود يا از خدا بترسد . سپس با دل هايتان به خدا توجه نماييد و مرض هايي كه در اثر گناه است، مداوا كنيد و به وسيله استغفار، عيب هاي بزرگتان را كوچك و كم نماييد . از هتك حرمت ها دوري نماييد . پس اگر كسي هتك حرمت نمود، اگر چه خداي كريم بر او هتك نكرده باشد، پس او هتك شده است . كجاست اميد نجات براي قلبي كه در آن شك و شبهه وارد شده و گرفتار گشته است، چه برسد به اين كه راه پارسايان در پيش گيرد و با نيكوكاران از آب روان و گوارا بنوشد . والله المستعان علي نفسي وانفسكم وهو خير معين .
1- شما را سفارش مي كنم به اين كه نمازهايتان را در بهترين و با فضيلت ترين اوقات آن ها به جا بياوريد (18) و آن نمازها با نوافل، پنجاه و يك ركعت است، پس اگر نتوانستيد چهل و چهار ركعت بخوانيد و اگر مشغله هاي دنيوي نگذاشت آن ها را بجا بياوريد، حداقل نماز اوابين بخوانيد [ . نماز اهل انابه و توبه هشت ركعت هنگام زوال است] .
2- اما نماز شب پس هيچ چاره و گريزي براي مؤمنين از آن نيست و تعجب از كسي است كه مي خواهد به كمال دست يابد، در حالي كه براي نماز شب قيام نمي كند و ما نشنيديم كه احدي بتواند به آن مقامات دست يابد مگر به وسيله نماز شب (19) .
3- بر شما باد به قرائت قرآن كريم در شب و با صداي زيبا و غم انگيز، پس آن نوشيدني و شراب مؤمنان است (20) .
4- بر شما باد به التزام به وردهاي معمول كه در دسترس هر يك از شماهاست و سجده معهوده از 500 مرتبه تا هزار بار .
5- زيارت مشهد اعظم - براي كسي كه مجاور آن جاست - در هر روز، و رفتن به مساجد معظمه در حد امكان و همين طور ساير مساجد (21) ، همانا مؤمن در مسجد مانند ماهي در آب است .
6- و بعد از نمازهاي واجب، تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام ترك نشود، همانا آن از ذكر كبير به شمار مي آيد و حداقل در هر مجلسي يك دوره ذكر شود .
7- از آن چيزها كه بسيار لازم و با اهميت است دعا براي فرج حضرت حجت عليه السلام در قنوت نماز وتر است بلكه در هر روز و در همه دعاها .
8- قرائت زيارت جامعه در هر روز جمعه، مقصودم همان زيارت جامعه معروف است .
9- تلاوت قرآن كمتر از يك جزء نباشد (22) .
10- زياد به ديدار برادران نيك سيرت برويد، چرا كه آن ها برادران شما در پيمودن راه و رفيق در مشكلات هستند .
11- زيارت قبرها در روز - يك روز در ميان - و به زيارت قبرها در شب نرويد (23) [ شايد اگر هر روز به زيارت اهل قبور برويم به شكل عادت در بيايد و تاثير گذاري آن كمتر باشد] .
ما لنا وللدنيا قد غرتنا وشغلتنا واستهوتنا وليست لنا، فطوبي لرجال ابدانهم في الناسوت وقلوبهم في اللاهوت، اولئك اللاقلون عددا والاكثرون عددا، واستغفر الله (24) .
پي نوشت ها:
1) در اين سوره، يازده قسم و سيزده تاكيد وجود دارد .
2) شمس/10 و 9 .
3) روح الله الموسوي الخميني، مبارزه با نفس يا جهاد اكبر، تهران، انتشارات امير كبير، 1360، ص 31 .
4) محمد حسين حسيني طهراني، روح مجرد، تهران، انتشارات حكمت، 1414 ه - ق، ص 285 .
5) صادق حسن زاده، اسوه عارفان، قم، انتشارات آل علي، چاپ پنجم، 1379، ص 71 .
6) روح مجرد، ص 174 .
7) محمد حسين حسيني طهراني، روح مجرد، تهران، انتشارات حكمت، 1414 ه - ق، ص 175 .
8) . قصص/83 .
9) محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 1، باب 7، آداب طلب العلم و احكامه، ص 225، 226 .
10) علامه طباطبايي فرمودند: سوره هاي مسبحات كه با يسبح و سبح شروع مي شود، پنج عدد است:
سوره حديد، حشر، صف، جمعه و تغابن .
در روايت است كه رسول الله صلي الله عليه و آله اين پنج سوره را هر شب قبل از خواب مي خواندند . از سبب قرائت اين سوره ها سؤال كردند; حضرت جواب فرمودند: «در هر يك از اين سوره ها آيه اي است كه به منزله هزار آيه از قرآن است .»
(محمد حسين، حسيني طهراني، مهر تابان، قم، انتشارات باقرالعلوم عليه السلام، صص 157- 156) .
«علامه طباطبايي فرمودند: «مرحوم قاضي اول دستوري كه مي دادند، ذكر يونسي بود و ديگر مسبحات است كه هر شب تلاوت شود .
فرمودند: در خبر مسبحات خمس است كه سوره اعلي را ندارد و ما اين حديث را به مرحوم قاضي عرضه داشتيم و ايشان با وجود اين، سخت مصر بودند كه مسبحات قرائت شود . زيرا خودش هم چيزهايي مي دانست كه از استادان سينه به سينه اخذ كرده بود .»
(حسن، حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، قم، مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ دوم، 1356، صص 5- 6) .
11) علامه حسن زاده آملي: مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني در طبقات اعلام شيعه در مورد آيت الله قاضي نوشته است: «فرايته مستقيما في سيرته » كلمه اي بسيار ارزشمند است، چه عمل عمده در سلوك الي الله استقامت است . نزول بركات و فيض هاي الهي بر اثر استقامت است . «ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة ان لا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنة التي كنتم توعدون .» فصلت/30 .
12) صادق حسن زاده، اسوه عارفان، قم، انتشارات آل علي، چاپ پنجم، 1379، صص 129- 128 .
13) آل عمران/101 .
14) هود/112 .
15) فصلت/30 .
16) اين نماز در مفاتيح الجنان، اول اعمال ماه ذي القعده بيان شده است .
17) منظور از مراقبه صغري، محاسبه نفس از جهت صدور گناه و خطا حتي ترك مستحبات و ارتكاب مكروهات است و مراقبه كبري، دوام ذكر، توجه و عدم غفلت در حد امكان مي باشد .
18) آيت الله مصباح يزدي فرمودند: «مرحوم علامه [طباطبايي] و [آيت الله العظمي] آقاي بهجت از مرحوم آقاي قاضي رحمه الله نقل مي كردند كه ايشان مي فرمودند: «اگر كسي نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد، مرا لعن كند! يا مي فرمودند: به صورت من تف بياندازد!»
اول وقت سر عظيمي است، «حافظوا علي الصلواة » خود يك نكته اي است غير از «اقيموا الصلاة!» اين كه انسان اهتمام داشته باشد و مقيد باشد كه نماز را اول وقت بخواند، في حد نفسه آثار زيادي دارد ولوحضور قلب هم نباشد .
(محسن، غرويان، در محضر بززگان، قم، نشر نويد اسلام، 1376، ص 99) .
علامه طهراني مي فرمايد: دعائي است كه در قنوت نمازهاي يوميه خوانده مي شود، اول فقره آن اين است: اللهم ارزقني حبك وحب ما تحبه وحب من يحبك، والعمل الذي يبلغني الي حبك واجعل حبك احب الاشياء الي . آقاي قاضي به شاگردان خود سفارش مي كردند اين دعا را در قنوت نمازهايشان بخوانند .» (اسوه عارفان، ص 77) .
19) علامه طهراني كيفيت نماز شب خواندن مرحوم سيد هاشم حداد را كه متخذ از مرحوم آقاي قاضي بوده است، چنين نقل مي كند: «ايشان اول غروب پس از نماز مغرب، مقدار مختصري شام مي خوردند و بعد از نماز عشا مي خوابيدند - بعد از ساعتي بيدار شده و پس از وضو، چند ركعت نماز با صداي خوش و آهنگ دلنشين قرآن از سوره اي طويل مي خواندند، بعد به حالت تفكر رو به قبله نشسته و بعد مي خوابيدند - دوباره بيدار شده و چند ركعت ديگر به همين منوال مي خواندند .»
(محمد حسين حسيني طهراني، روح مجرد، تهران، انتشارات حكمت، 1414 ه - ق، چاپ اول، ص 493) .
20) آيت الله شيخ محمد تقي آملي رحمه الله مي فرمود: «من در بحث فقه آيت الله قاضي شركت مي كردم - روزي از ايشان سؤال كردم - آن روز هوا بسيار سرد بود - كه ما مي خوانيم و مي شنويم كه عده اي موقع قرائت قرآن جلويشان آفاق باز مي شود و غيب و اسرار براي آن ها تجلي مي كند - . . در حالي كه ما قرآن مي خوانيم و چنين اثري نمي بينيم! مرحوم قاضي مدت كوتاهي به چهره من نظر كرد سپس فرمود: بلي! آن ها قرآن كريم را تلاوت مي كنند و با شرايط ويژه، رو به قبله مي ايستند - . . سرشان پوشيده نيست، كلام الله را با هر دو دستشان بلند مي كنند، و با تمام وجودشان به آنچه تلاوت مي كنند، توجه دارند و مي فهمند جلوي چه كسي ايستاده اند! اما تو قرآن را قرائت مي كني در حالي كه تا چانه ات زير كرسي رفته اي! و قرآن را روي زمين مي گذاري و در آن مي نگري . . . !» (اسوه عارفان، ص 25) .
21) مرحوم آقاي قاضي سفارش مي كردند: «در يك مسجد هميشه نماز نخوانيد، به مساجد ديگر نيز برويد و هرجا ديديد حال پيدا كرديد آن جا نماز بخوانيد و هرجا ديديد كه حال پيدا نكرديد، مكان خود را تغيير دهيد و از اين مسجد به مسجد ديگر انتقال يابيد و خلاصه آن كه توقف در يك مكان بي مورد است و بايد دائما دنبال حال بود و از هرجا به جاي ديگر منتقل شد و هرجا حال بهتر بود آن جا را انتخاب نمود .» (اسوه عارفان، ص 32) .
22) علامه طباطبايي مي فرمايد: «اكثر افرادي كه موفق به نفي خواطر شده و توانسته اند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفا كنند و بالاخره سلطان معرفت براي آنان طلوع نموده است، در يكي از اين دو حال بوده است:
اول: در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسي در حقيقت قاري قرآن است و در آن وقت براي آنان منكشف مي شده است كه قاري قرآن خداست - جل جلاله . -
دوم: از راه توسل به حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام، زيرا آن حضرت را براي رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتي عظيم است .
(محمد حسين حسيني طهراني، رساله لب اللباب، تهران، انتشارات حكمت، ص 159) .
23) آيت الله قاضي رحمه الله «نوعا بين الطلوعين به قبرستان وادي السلام مي رفتند، چنانكه در روايت وارده شده كه بين الطلوعين به قبرستان برويد .» (اسوه عارفان، ص 139) .
24) اسوه عارفان، صص 139- 134 .
مجله مبلغان، شماره 37
در ادامه مقبره اين عالم فرهيخته در وادي السلام نجف اشرف در پي مي آيد:


| شناسه مطلب: 66585




نجف وادي السلام



نظرات کاربران