سعی، تلاش برای تولدی دیگر

برای این عملِ مقدس، گذشته از جهات سمبلیک آنکه اشارتی کوتاه به آن خواهیم داشت، از زبان امامان معصوم مطالبی بیان شده است که هم حکمت‌ها را روشن می‌کند و هم ابهام‌ها را از بین می‌برد.

پايگاه اطلاع رساني حج: در همه عبادت‌هايي كه ازجانب خداوند متعال براي بندگان به عنوان يك وظيفه معين شده و شبانه روز همه مسلمانان به انجام آن‌ها مبادرت مي‌كنند، راز و رمز‌ها و دليل و علت‌هايي نهفته است و هريك براي خود فلسفه‌اي دارند كه برخي از آن‌ها تا حدودي قابل درك و فهم‌اند و برخي هم اصلاً قابل درك نيستند و افراد بي‌شماري، از اسرار و دلايل آن‌ها بي‌خبرند. اما همه، اين اصلِ مسلّم را پذيرفته‌اند كه چون دستوري است از جانب مولا، انجامش براي همه لازم است و واجب، حتي اگر هيچ دليل و علّتي هم برايش ندانيم. و شاعر چه خوب سروده است:
بنده‌ايم و پيشه ما بندگي است بندگان را با سبب‌ها كار نيست
مي‌نخواهد كار بنده علّتي جز كه فرموده است مولا خدمتي
اين خود بهترين رمز عبوديت و اوج بندگي انسان در برابر خالق يكتاست.
يكي از ويژگي‌هاي بارز حج و عمره و اعمال و مناسك اين دو فريضه مقدس الهي اين است كه اين سؤال‌ها و جست‌و‌جو‌ها در ذهن انسان كنجكاو بيشتر جلوه و تبلور پيدا مي‌كند و همه از خود مي‌پرسند: راستي چه رازهايي در انجام اين اعمال نهفته است؟ به عنوان مثال: حاجي پس از اينكه از طواف و نماز آن فارغ شد، مستحب است به سوي چاه زمزم برود و خود را با آن آبِ حيات بخش متبرّك كند، قدري از آن بياشامد و با تجديد نيرو به سوي دوكوه صفا و مروه، كه در كنار مسجدالحرام قرار دارد، برود و هفت مرتبه، آهسته و با شتاب بين آن دو رفت و آمد كند. اين عمل را «سعي» مي‌نامند و از اركان حج و عمره است و ترك عمدي آن موجب بطلان حج و عمره خواهد شد.
در انجام اين عمل مقدس شايد برخي پيش خود بينديشند كه چه حكمتي در اين حركت نهفته است كه هر ساله ميليون‌ها مسلمان از سراسر جهان، در هر موقعيت سِنّي و جسمي، حتي در ‌‌نهايت عجز و ناتواني، به هر وسيله كه شده، چه سواره و يا پياده، اين مسافت را هفت بار بايد بپيمايند؟!
براي اين عملِ مقدس، گذشته از جهات سمبليك آنكه اشارتي كوتاه به آن خواهيم داشت، از زبان امامان معصوم مطالبي بيان شده است كه هم حكمت‌ها را روشن مي‌كند و هم ابهام‌ها را از بين مي‌برد.
داستان سمبليك و نمادين اين حركت پرشكوه كه با شور و حالي خاص به صورت جمعي و فردي انجام مي‌گيرد، يادآور خاطره عمل و سعي هاجر، مادر حضرت اسماعيل و همسر بنيانگذار خانه توحيد؛ حضرت ابراهيم خليل است، آن هنگام كه آذوقه و آبش براي ادامه حيات و رفع عطش خود و فرزند خردسالش پايان يافت و در حالي كه نه خانه كعبه‌اي وجود داشت و نه هيچ موجود زنده ديگر، بين دو كوه پُرفراز و نشيب و از ميان سنگ‌هاي سخت و خشن، در پيِ يافتن آب، هفت بار سراسيمه دويد، اما سرانجام خسته و درمانده و با عجز و يأس، اشك ريزان به سوي فرزند دلبندش در عمق درّه شتافت. ناگهان چشمش به آب زلالي افتاد كه از زير پاي فرزندش مي‌جوشيد. با ديدن آب، اميد در دلش زنده شد. هم خود و هم فرزندش حياتي تازه يافتند، و نه تنها آن‌ها، كه شبه جزيره با اين آب به قلب تپنده جهان اسلام تبديل شد و هنوز هم همه جهان اسلام از اين آب تبرك مي‌جويند.
و امروز تو نيز چون هاجر، در طلب حياتي نو و تولدي ديگر، از روي تعبد هفت بار بين خوف و رجا، همچون گداياني كه به درگاه سلاطين به اميد بخششي رفت و آمد مي‌كنند تا شايد پاسخي بيابند، در حركتي، اما كدام سلطان؟ سلطاني كه همه ملك و ملكوت، جلال و جبروت، شكوه و شوكت و همه نعمت‌ها تنها از آنِ اوست و نه غير او كه: «إنَّ الحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لكَ وَالمُلكْ...»
حُسن ختام كلام و روزنه‌اي از اين حركت باشكوه، كلام معصوم است كه اگر در گذشته‌هاي دور نمي‌توانستيم برايش مصداقي پيدا كنيم، و فاصله طبقاتي آن چنان چشم‌ها را كور و گوش‌ها را كر نكرده بود، اما امروز و در جاهليت قرن بيستم لمس مي‌كنيم و درك آن براي همگان آسان است.
در بخشي از عمل سعي كه مسافتي حدود هفتاد متر است، مستحب است كه مردان با حالت هَرْوَله حركت كنند. هروله تند رفتني است شبيه تند رفتن شتران، كه در آن، وقار و سكينه راه رفتن معمولي نيست و كمتر كسي در حال عادي به خود اجازه مي‌دهد آن گونه حركت كند.
امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد: مكاني شريف‌تر از مَسعي در روي زمين وجود ندارد؛ زيرا در آنجا هر جبار و ستمگري در ‌‌نهايت ذلت و خواري بايد بدون هيچ پوششي چون ديگران و با حال خشوع و تذلل هَرْوَله وار حركت كند.
در نظر خود مجسم كنيد حركت رئيس جمهوري را كه در كشور خود با گارد ويژه هنگام تردّد از كاخ رياست جمهوري تا يكي از ويلاهاي محل اقامتش با ده‌ها ديده‌بان مجهز به انواع وسايل سمعي ـ بصري و صوتي ـ تصويري و در محاصره حداقل بيست ماشين بنز سياه كه برقِ رنگِ آن‌ها چشم‌ها را مي‌زند، با سرعتي سرسام آور، آژيركشان به گونه‌اي حركت مي‌كند كه هيچ بيننده‌اي هر اندازه هوشيار باشد هرگز او را نخواهد ديد؛ اما‌‌ همان شخص در اين مكان و در خيل ساير مسلمانان با حالتي كفن پوش و سر به زير، با فقير‌ترين فردي كه ديدن آن پادشاه در كشورش رؤيايي بيش نيست، همدوش و همنوا شتروار حركت مي‌كند. راستي كه حكمت آموز است!


| شناسه مطلب: 69738




اسرار و معارف سعي



نظرات کاربران