حاجیان اکنون حاجیاند
این روزها حاجیان از سفر معنوی حج در حال بازگشت به میهن اسلامی هستند. زائرانی که به زیارت بارگاه پیامبر گرامی اسلام، جَنة البقیع و بیت الله الحرام مشرف شده و با انجام مناسک حج با جمع آوری ره توشهای از نور و معرفت و با کولهباری از صفا، به شهر و دیار خویش باز میگردند، اکنون حاجیند.
... حاجيان از مكه باز ميگردند. حاجيان از ميقات عشق و معرفت باز ميگردند. آنان در ميقات نور قالب خاكي خود را تهي نمودند و از خود بيرون شدن را به چشم ديدند. حاجيان در ميقات احرام بستند و اندام به جامهاي كفنگونه آراستند و با نيت پاك و طهارت جسم و جان، دعوت الهي را لبيك گفتند محرمات بيست و چهارگانه را بر خود حرام كردند و با حالتي خاضعانه كه گويي به روز حساب رهسپارند به زيارت
بيتاللهالحرام شتافتند. حاجيان مقام ابراهيم و ديار هاجر و اسماعيل را زيارت نمودند و همسفر، هم آهنگ و همزمان با فرشتگان و آسمانيان به طواف كعبه شتافتند و درون خويش به توحيد و يگانگي آراستند.
حاجيان باز ميگردند... با دستاني پر، در مقام ابراهيم چونان ابراهيم به نماز ايستادند و پس از اداي فريضه نماز همگام با هاجر هفت بار فاصله بين صفا و مروه را پيمودند تا در پيشگاه خداوند به آب و آبرو برسند،
موي خود را كوتاه كردند، با اين اميد كه رشتههاي مادي و علايق دنيوي را به مقراض تقوي بريده باشند. حاجيان با احرام و لباس تقوي با ذكر نام خدا به صحراي عرفات شتافتند و در آن وادي شناخت با اشك ندامت و توبه زنگار از جان و دل زدودند. كتاب جان را ورق زدند و چون بر خطاها و لغزشها رسيدند از ژرفاي دل مغفرت طلبيدند و...
زائران با دلي سرشار از معرفت خدا و سبكبال از نيايشهاي روزانه در شامگاه روز نهم به سوي مكان شعور و درك رازها و معانيف به مشعرالحرام رفتند و صبحدم، خود را براي نبرد با شيطان آماده كردند و همه با هم به قصد از پاي در آوردن يك دشمن مشترك عزم را جزم نمودند.
آندم كه سپيده از افق سرزد و مرغ سحر نجواي نيايش بامدادي سرداد، مردان خدا براي نيايش و اداي فريضه نماز صبح به تكاپو شدند و آنگاه كه اولين شعاع خورشيد تابيدن گرفت و نيزهداران صبح، پرده ضخيم شب را دريدند، حاجيان براي نبرد با شياطين به پاي خاستند و به جنگ شياطين درون و برون رفتند.
شيطان غرور نخوت را به زانو درآوردند و با نبردي پيروزمندانه خداي را به برتري از هر چيز و هركس ياد نمودند و از او براي غلبه بر تمامي شياطين استعانت طلبيدند.
حاجيان به قربانگاه رفتند و خودبيني و خويشتننگري و هر چه را رنگ تعلق به غير او داشت از خانه دل بيرون ريختند، آنگاه آراسته به صفات مسلماني با اخلاص و ايمان باز به مكه روي آوردند تا با انجام ديگر اعمال باقي مانده وظيفه خويش را كامل كرده باشند.
و آنگاه شيدا و عاشق به گرد كعبه گرديدند و بين صفا و مروه به سعي آمدند. گل بوسههاي عشق و محبت به قاب سيمين حجرالاسود نثار كردند و با اين آيت آسماني كه دست خداوند در زمين است، دست بيعت دادند و ... و اكنون با ره توشهاي از نور و معرفت و با چمداني از انصاف و مردمداري و با كولهباري از صفا، به شهر و ديار خويش باز ميگردند.
حاجيان اكنون حاجياند، پاك و وارسته از هر قيد و بند شيطان، حجشان مقبول!