آیا امام حسین (ع) حجش را نیمهتمام گذاشت؟!
هیچکس مجاز نیست عمل حج را نیمهتمام رها کند و اگر کسی احرام ببندد بر او واجب است تا پایان کار اعمال را انجام دهد و تنها در موارد خاصی هست که میشود حج را تبدیل به عمره کرد . آیا امام حسین (ع) حجش را نیمهتمام گذاشت؟!
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،هيچكس مجاز نيست عمل حج را نيمهتمام رها كند و اگر كسي احرام ببندد بر او واجب است تا پايان كار اعمال را انجام دهد و تنها در موارد خاصي هست كه ميشود حج را تبديل به عمره كرد .
امام (ع) در مقام انجام دادن اعمال حج نبوده است تا بخواهد براي سفر به كربلا حج خود را كنار بگذارد وآنرا نيمهتمام رها كند.براي بيان اهميت قيام امام حسين (ع) نياز به توجيهات اينچنيني نيست، بلكه بيان حقيقت هميشه با وجدانهاي پاك سازگارتر است و اگر واقعيات قيام عاشورا همانطور كه بوده بيان شود مردم بيشتر تحت تأثير قرار خواهند گرفت.
در پاسخ به اين سؤال بايد توجه داشت كه امام حسين عليهالسلام در مقام انجام دادن اعمال حج نبوده است تا بخواهد براي سفر به كربلا حج خود را نيمهتمام رها كند.نكته مهمتر اينكه هيچكس مجاز نيست عمل حج را نيمهتمام رها كند و اگر كسي احرام ببندد بر او واجب است تا پايان كار ،اعمال را انجام دهد.
به جمله زير دقت كنيد:
امام حسين (ع) حجش را نيمهتمام گذاشت و بهجاي كوچ به سرزمين عرفات، عازم كربلا شد.بارها اين جمله را از مداحان و منبريها شنيدهايم ،گاهي هم گفته ميشود امام حسين (ع) از عرفات راهي كربلا شد.برخي هم كه دقت كمتري دارند امام (ع) را از منا راهي كربلا كردهاند!
انگيزه گويندگان اين سخن بيان اهميت قيام امام (ع) و ايجاد رقت قلب در مستمعين است تا بتوانند اشك آنان را دربياورند.متأسفانه اين سخن از تهمتهاي ناروائي است كه عدهاي براي رونق كار خودشان به امام حسين (ع) ميزنند.
براي وضوح مطلب ابتدا به نقل دو فرع فقهي و يك مطلب تاريخي ميپردازم:
۱. حج تمتع متشكل از دو عملِ عمره و حج است و عمره آن بايد در ماههاي حج كه عبارتاند از شوال، ذيقعده و ذيحجه انجام شود و زمان حج تمتع مشخص و از نهم ذيحجه است.
۲. عمره در ساير ماههاي سال عمره مفرده ناميده ميشود و نميتوان با آن حج انجام داد.
۳. امام حسين (ع) در اواخر ماه رجب سال ۶۰ هجري قمري از مدينه حركت كردند و چون ورود به مكه بدون احرام مشروع نيست اوايل ماه شعبان همان سال بعد از حدود پنج روز راهپيمايي به مكه رسيدند و هنگام ورود به مكه عمره مفرده انجام دادند.
با توجه به موارد فوق توجه به چند نكته لازم است:
الف) با توجه به اينكه سفر امام (ع) در ماههاي حج نبوده است همانطور كه بيان گرديد بدون ترديد هنگام ورود به مكه كه در ماه شعبان بوده است امام (ع) عمره مفرده انجام داده و به اتفاق فقها با عمره مفرده نميتوان حج گذارد.
ب) در هيچ جاي تاريخ ثبت نشده است كه در ماههاي حج امام مجدداً به جحفه يا ساير مواقيت رفته و با بستن احرام، عمره تمتع انجام داده است و يا اينكه امام براي حج احرام بسته و آن را به عمره تبديل كرده است و اساساً دليلي هم براي اين كار وجود نداشته چون تفاوت انجام مناسك حج با عمره مفرده ۴ روز است و اين مدت چنان تأثيري نداشته است كه امام بخواهد حج را تبديل به عمره نمايد و هرچه سريعتر بهسوي كربلا برود.
ج) با توجه به دعوت جمع كثيري از مردم كوفه از امام (ع) براي سفر به اين منطقه و پذيرفتن امامت و رهبري مسلمانان، امام تصميم به اجابت تقاضاي آنان گرفت ولي براي اطمينان از اين دعوت و بررسي صحت و سقم آن پسرعموي خود مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاد و او نيز طي پيامي دعوت مردم را تأييد و از امام خواست هرچه زودتر به كوفه برود بنابراين قبل از فرارسيدن موسم حج امام تصميم به خروج از مكه و قصد سفر به عراق داشته است و اين مطلب در وصيت امام به برادرش محمد حنفيه هنگام خروج از مدينه نيز ديده ميشود بخشي از وصيت امام (ع) به شرح زير است:
«من براي تفريح، تفرج، استكبار، فساد و ظلم خارج نميشوم بلكه براي اصلاح امت جدم خارج ميشوم و تصميم دارم امربهمعروف و نهي از منكر كنم و سيره جدم رسولالله (ص) و پدرم علي (ع) را احياء كنم.
د) علت خروج امام (ع) از مكه در هشتم ذيحجه اين بود كه نامه مسلم در آن ايام به امام رسيد از طرفي در همين زمان عده زيادي براي انجام مناسك حج به مكه آمده بودند و بهترين زمان براي آغاز اين سفر مهم و سرنوشتساز هشتم ذيحجه بود تا اطلاعرساني صحيح از اهداف اين سفر صورت گيرد لذا امام روز هفتم ذيحجه با خطبهاي غرا، آغاز سفر و هدف مهم خود را به اطلاع مردم رساندند و روز هشتم ذيحجه از مكه خارج شدند.
بخشي از خطبه امام (ع) به شرح زير بود:
«مرگ براي فرزندان آدم همانند گردنبند بر گردن دختران جوان است، اشتياق من براي ديدار پدر و جدم و رفتگان خاندان، همانند اشتياق يعقوب براي ديدار يوسف است.
گويا ميبينيم درجايي كه براي كشتنم مقرر شده گرگها بند بند مرا از هم جدا ميكنند و فرار از آن نيست و بر بلاهاي او صابريم و او اجر ما را كامل خواهد كرد پس كسي كه حاضر است ايثار كند و جانش را در اين راه بدهد و با ما بيايد، بداند كه من فردا حركت ميكنم ان شاء الله.»
ه) اهميت قيام امام (ع) در هدف آن است كه در كلمات امام به خوبي به آن اشاره شده است و در زمان حركت ميتوانند آن را برجسته نمايند و مردم را به تفكر وادارند.
جاي خالي ايشان در سرزمينهاي عرفات و منا ميتوانست مردم را به اندوه فرو برد و اين پرسش را در ذهن آنان ايجاد كند كه چرا امام (ع) اقدام به اين سفر كردند؟
بنابراين زمان سفر و هدف آن به قدر كافي روشن است و نيازي به اضافه كردن پيرايههايي كه نه تنها مفيد نيست بلكه پرسشهاي ناصحيحي در ذهن مردم ايجاد ميكند،نيست.
نتيجهگيري
از آنچه گذشت روشن ميشود كه امام (ع) در مقام انجام دادن اعمال حج نبوده است تا بخواهد براي سفر به كربلا حج خود را كنار بگذارد و نيمهتمام آن را رها كند ضمن اينكه هيچكس مجاز نيست عمل حج را نيمهتمام رها كند و اگر كسي احرام ببندد بر او واجب است تا پايان كار اعمال را انجام دهد و تنها در موارد خاصي هست كه ميشود حج را تبديل به عمره كرد كه در مورد امام حسين (ع) سالبه به انتفاء موضوع است و براي بيان اهميت قيام امام حسين (ع) نياز به توجيهات اينچنيني نيست ،بلكه بيان حقيقت هميشه با وجدانهاي پاك سازگارتر است و اگر واقعيات قيام عاشورا همانطور كه بوده بيان شود مردم بيشتر تحت تأثير قرار خواهند گرفت.
منبع: سايت كرب وبلا