مطالبات قرآنی رهبر معظم انقلاب
مقام معظم رهبری، با اشاره به زیباییهای قرآن، بیان میکنند که این زیباییها باید باعث شود تا که ما به سمت معانی و مفاهیم این کتاب الهی پیش برویم. ایشان میگویند: زیبایی قرآن فقط در معانی و معارف قرآن نیست؛ الفاظ قرآن هم زیبا است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مقام معظم رهبري توجه ويژهاي به انس و تدبر در قرآن دارند و با همواره با مطالبه از فعالان حوزه قرآن سعي دارند تا مسئولان و جامعه قرآني، نسبت به اين موضوع حساستر شوند و گامي موثر در جهت تحقق آنها بردارند؛ در ادامه اين مطلب، مطالبات رهبري در حوزه قرآن را مرور ميكنيم.
مرجع قرار دادن قرآن در مسائل گوناگون
رهبر معظم انقلاب در ديدار دستاندركاران اولين كنگره بينالمللي قرآن و علوم انساني، به مرجع قرار دادن قرآن در امور مختلف تأكيد ميكنند و ميگويند: نكتهي دوّم اين است كه در اين كنگرهي شما دو بخش مهم وجود دارد: يكي قرآن؛ يكي علوم انساني. مسئلهي قرآن و مرجعيّت قرآن و رجوع به قرآن و استفهام از قرآن در مسائل گوناگون فكري و عملي و اجتماعي و سياسي و حكومتي و مانند اينها، خيلي چيز مهمّي است. ما واقعاً در اين زمينهها كمكاريم؛ واقعاً كمكاري داريم، [ و در زمينهي] تدبّر در قرآن براي كساني كه اهل تدبّرند؛ [اين] نشان ميدهد كه ما خيلي خودمان را محروم كردهايم از آيات الهي و از رهنمودهاي آيات الهي در زمينههاي گوناگون؛ خب، خود اين مرجعيّت قرآن براي اين مسئلهي مهم، يك موضوع اساسي و حسّاس است. علوم انساني و اهتمام به آن و توجّه به آن -كه چند سال است كه بر سر زبانها رايج است- هم يك مسئله است. كار شما پيوند زدن اين دو امر مهم با يكديگر است و اين به نظر من خيلي مهم است؛ خيلي بجا است كه هرچه ميشود در اين زمينه تلاش صورت بگيرد.
مفاهيم قرآن بايد به رايجترين افكار مشترك بين همهي قشرهاي مردم تبديل شود
رهبر معظم انقلاب در ديدار شركتكنندگان در مسابقات بينالمللي قرآن با بيان اينكه مفاهيم قرآن كريم مايه نجات امت اسلامي از گرفتاريهاست، بيان ميكنند: آنچه اينجا عرض ميكنم [اين است كه] ما معارفي در قرآن داريم، مفاهيمي در قرآن داريم كه اين مفاهيم حقيقتاً سازندهي زندگي مقتدرانه و عزّتمندانهي امّت اسلامي است؛ حقيقتاً مايهي نجات امّت اسلامي از گرفتاريها است؛ در قرآن اين مفاهيم را داريم. براي اينكه اين مفاهيم مورد عمل قرار بگيرد و تحقّق پيدا كند، اوّل بايد اين مفاهيم را جزو بيّنات افكار جامعهي اسلامي قرار داد و كاري كرد كه براي جامعهي اسلامي اين مفاهيم قطعي و روشن بشود كه هيچچيزي جلوي به رايجترين افكار مشترك بين همهي قشرهاي مردم آن را نتواند بگيرد. ما در اين مرحله هنوز گرفتاريم، ما در اين مرحله هنوز مشكل داريم؛ بايد كاري بكنيم كه اين مفاهيم در جامعهي اسلامي تبديل بشود به مسلّمات فكري، ؛ اين كاري است كه بايد در زمينهي قرآن انجام بگيرد. اين جلسات و اين نشستنها و اين تلاوتها و اين حفظها -كه همهي اينها لازم و حسنه است- مقدّمهي آن فهم عمومي و درك عمومي است.
معارف قرآن بايد به گفتمانهاي عمومي در بين مردم تبديل شود
قرآن را بايد فهميد؛ ما دوريم از قرآن. از اين دوريِ ما از قرآن، دشمن دارد استفاده ميكند. دشمن روزبهروز در ما بيايماني را تزريق ميكند، لااباليگري را تزريق ميكند، وابستگي به خود را تزريق ميكند. نگاه كنيد به دولتهاي اسلامي، نگاه كنيد به كشورهاي اسلامي، ببينيد در مقابل آمريكا، در مقابل صهيونيسم، در مقابل دشمن، در مقابل غارتگران چه وضعي دارند! اين ناشي از دوري از قرآن است. ما اگر به قرآن نزديك بشويم، همهي اين حفرهها پُر خواهد شد؛ همهي اين خُلل و فُرَج بسته خواهد شد؛ هويّت اسلامي در مقابل هويّت كفر خودش را نشان خواهد داد. معناي اينكه ما ميگوييم [اگر] به قرآن عمل كنيم، زندگي درست خواهد شد، اين است. معارف قرآني وجود دارد، اين معارف بايد تبديل بشود به گفتمانهاي عمومي در بين مردم؛ آنقدر تكرار بشود، آنقدر كار بشود، آنقدر دربارهاش تحقيق بشود، آنقدر بنويسند، آنقدر شعرا و اُدبا و هنرمندان دربارهي آن كار هنري بكنند كه اينها بشود جزو واضحات و بيّنات جامعهي اسلامي؛ البتّه اين نشدني نيست، دور از دسترس هم نيست، خيال نكنند كه حالا اين كارها را اگر بخواهيم بكنيم، صد سال طول ميكشد؛ نه، اگر اهل دل و اهل دين همّت بكنند، اين كارها خيلي زود تحقّق پيدا ميكند؛ بايد اينجور دنبال قرآن رفت.
با قرآن انس بگيريد
كساني كه علاقهمند به قرآنيد و متولّي امور قرآنيد، اين رشته را رها نكنيد، اين كار را بهطور جدّي دنبال كنيد؛ نگوييد حالا به اينجا رسيديم، خب ديگر تمام شد؛ نه، كارِ دربارهي قرآن، كارِ براي قرآن تمامشدني نيست؛ خيلي بايد تلاش كنيم، خيلي بايد كار كنيم؛ همه تلاش كنند، همه كار كنند؛ با قرآن اُنس بگيريم. همهي خانوادههاي ما، جوانهاي ما، مردم ما بايستي با قرآن مأنوس بشوند. اين حفظ قرآن مايهي اُنس با قرآن است، تكرار اين جلسات مايهي اُنس با قرآن است. اين اُنس با قرآن منافع زيادي دارد، فوايد زيادي دارد؛ همان آشناييِ با آن معارف را انشاءالله به ما خواهد داد.
بايد در كشور ما و در ميان جامعهى ما ترتيبى اتّخاذ بشود كه همهى آحاد مردم بهنحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهيم قرآنى براى اينها مفهوم باشد و معانى قرآن را درك كنند، به قرآن مراجعه كنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهيم قرآنى سر دربياورند. بايد به اينجا برسيم. در كشورهايى كه زبانشان عربى است، اين مرحله را آسانتر طى ميكنند؛ در كشور ما كه زبان ما عربى نيست، به اين مرحله دشوارتر ميرسيم، ولى خوشبختانه - بارها عرض كردهايم - كلمات قرآنى، كلمات آشنايى براى ما است؛ فهميدن معانى آنها براى مردم ما دشوار نيست و قدرى انس و ممارست ميتواند اين چيزى را كه مطلوب ما است، انشاءالله در جامعه بهوجود آورد.
و شما برادران عزيز توجّه داشته باشيد كه نظام اسلامى و جامعه اسلامى با انس روزافزون با قرآن استحكام درونى پيدا ميكند؛ و استحكام درونى آن چيزى است كه جوامع را در راههاى مطلوب خودشان و بهسوى مطلوبهاى خودشان قادر ميسازد و قدرت برخورد با چالشها به جوامع ميدهد. بايد در درون مستحكم بود؛ اين استحكام درونى به بركت انس با قرآن حاصل ميشود. انس با قرآن ايمان را تقويت ميكند، توكّل به خدا را زياد ميكند، اعتماد به وعده الهى را زياد ميكند، ترس و خوف از مشكلات مادّى را در انسان كم ميكند، انسانها را تقويّت روحى ميكند، اعتماد به نفس ميدهد، راههاى تقرّب به خدا را براى انسان روشن ميكند. فوايد و منافع انس با قرآن در اين بخش اينها است.
تأكيد قرآن به استقامت در كارها
حضرت آيتالله خامنهاي آيات استقامت در قرآن را به چند دسته افراد يادآوري كردهاند:
گروه اول مسئولين: «استقامت، يعني در همين خطّ مستقيم پايداري كردن و پافشاري كردن و زاويهاي ايجاد نكردن؛ علاج مشكلات كشور ايران است.»۸۲/۵/۱۵
گروه دوم مردم: «راهي را كه شناختيد، با دقت پيش برويد، قدمها را محكم و استوار برداريد و استقامت بهخرج بدهيد. اگر استقامت بهخرج داديم، آن وقت به اهداف عالي اسلامي خواهيم رسيد.»۹۰/۷/۲۷
گروه سوم امت اسلامي: «بعضي نگاه ميكنند به صحنه، قدرت آمريكا را نگاه ميكنند؛ به نظرشان ميآيد كه برگرداندن فلسطين به فلسطينيها يك امر ناممكني است. من ميگويم نه، اين امر ناممكن، ممكن خواهد شد؛ به شرط ايستادگي و استقامت.»۸۸/۱۲/۸
از زيباييهاي قرآن بهره ببريد
مقام معظم رهبري، با اشاره به زيباييهاي قرآن، بيان ميكنند كه اين زيباييها بايد باعث شود تا كه ما به سمت معاني و مفاهيم اين كتاب الهي پيش برويم. ايشان ميگويند: زيبايي قرآن فقط در معاني و معارف قرآن نيست؛ الفاظ قرآن هم زيبا است. همين زيبايي لفظي موجب شد كه آن كساني كه دلهايشان را قفل زده بودند و بر روي قرآن بسته بودند و حاضر نبودند مفاهيم قرآن را در هنگام نزول بفهمند و ببينند و استفاده كنند و قبول كنند، همانها هم در مقابل زيبايي معجزآساي اين الفاظ درماندند؛ با اين ديگر كاري نميتوانستند بكنند. الفاظ قرآن، آهنگ قرآن، شيوه و سبك قرآن، خودش يك معجزه است. قرآن شعر نيست، نثر هم نيست؛ چيزي است كه نه شعر است، نه نثر است امّا هم زيبايي بهترين شعر را و هم زيبايي بهترين نثر را دارد. وزن هم گاهي در بعضي از آيات قرآن هست امّا زيباييِ لفظي قرآن با وزن نيست؛ آنجايي كه وزني هم وجود ندارد، زيبايي و لفظ قرآن، انسان را مجذوب ميكند؛ تعبير «مسحور» درست نيست، امّا بايد بگوييم دل انسان را ميرُبايد.
خب، از اين زيبايي بايد به عنوان ابزار استفاده كرد؛ مقصود از قرآن، اين نبود كه كلام زيبايي را ارائه كند تا فصحاء و بلغاء و شعرا و مانند اينها در مقابل آن تصديق كنند و به زانو دربيايند و مجبور بشوند بگويند اين خوب است، زيبا است؛ مقصود اين نيست فقط؛ مقصود اين است كه ما از اين دريچه، از دريچهي زيبايي، خودمان را برسانيم به آن فضاي بوستانِ پُربركت و پُرشكوه معارف قرآني؛ مقصود اين است. هرچه كه لفظ قرآن زيبا است، هزار برابر - حالا من هزار را به عنوان يك حرف رائج عرض ميكنم؛ شايد هزاران برابر، ما كه قادر به اندازهگيري نيستيم- معناي قرآن و معارف قرآن زيباتر است. چه كسي آن را ميفهمد؟ آن كسي كه تدبّر كند، درِ دل را باز كند، اين حقايق را به دل راه بدهد. در هر عصري، در هر زماني، اگر انساني كه با مسائل زندگي سروكار دارد و مسائل زندگي برايش مهم است، با قرآن اينجور ارتباط نزديك داشته باشد، معجزهي قرآن را درمييابد؛ بعضي كمتر بعضي بيشتر؛ در بعضي زمانها كمتر در بعضي زمانها بيشتر.
با قرآن مأنوس شويد تا كفار بر جامعه تسلط پيدا نكنند
امروز جامعهي اسلامي هم مثل بقيّهي جوامع دچار مشكل است. شما نگاه كنيد ببينيد در دنياي اسلام چه خبر است. در دنياي اسلام يك عدّه انسانهاي بيارزش و نالايق و پست، سرنوشت برخي از جوامع اسلامي را در دست گرفتهاند؛ مثل همين دولتهايي كه مشاهده ميكنيد؛ سعودي و امثال اينها. اينها بهخاطر دوري از قرآن است، اينها بهخاطر عدم آشنايي با حقايق قرآني است. البتّه يك مقداري عدم آشنايي است، يك مقداري عدم ايمان است. بظاهر معتقد به قرآنند، گاهي ميليونها نسخهي قرآن هم چاپ ميكنند، مجّاني هم اينجاوآنجا تقسيم ميكنند، امّا به محتواي قرآن، به معناي قرآن، به مضمون قرآن هيچ اعتقادي ندارند؛ قرآن ميگويد: «اَشِدّآءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَمآءُ بَينَهُم»، [ولي] اينها «اشدّاء علي المؤمنين، رحماء مع الكفّار» هستند. شما ملاحظه كنيد ببينيد وضع اينها چهجوري است؛ با كفّار مأنوسند، [به آنها] علاقهمندند، براي آنها از اموال ملّتشان [خرج ميكنند]؛ چون خودشان كه مالي ندارند؛ اين پولهايي كه اينها دارند و در حسابهاي بانكيشان متراكم شده و اين ثروتهاي افسانهاي، اينها مال كيست، اينها از كجا آمده؟ اينها ارث پدري كه نيست؛ اينها پول نفت است، پول معادن زيرزميني است، پول ثروتهاي ملّي است؛ به جاي اينكه صرف بهبود زندگي مردم بشود، ميرود در حسابهاي اينها متراكم ميشود، از آن استفادهي شخصي و خصوصي ميكنند؛ اين پولهاي مردم را تقديم ميكنند به كفّار، به دشمنان مردم. «وَ اتَّخَذوا مِن دونِ اللهِ ءالِهَةً لِيَكونوا لَهُم عِزًّا، كَلّا سَيَكفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ يَكونونَ عَلَيهِم ضِدًّا»؛ احمقها خيال ميكنند كه با دادن پول و با كمك كردن و با اين چيزها ميتوانند صميميّت دشمنان اسلام را جلب كنند، [درحاليكه] صميميّتي وجود ندارد. (بيانات در محفل انس با قرآن كريم1396/3/6)نگاهي به مطالبات قرآني رهبر معظم انقلاب
توصيهاي به قاريان قرآن
مقام معظم رهبري در محفل انس با قرآن كه در ماه مبارك رمضان سال جاري برگزار گرديد، قاريان قرآن را اينگونه توصيه نمودند:
خب، حالا جلسات قرآني را افزايش بدهيد، هرچه ميتوانيد تعليم و تعلّم قرآن را زياد كنيد؛ معاني قرآن، مفاهيم قرآن، اينها را زنده كنيد. اين را من به تلاوتگران عزيزمان -كه امروز خوشبختانه بعضي از آقاياني كه خواندند اين جهت را خيلي خوب رعايت كردند- عرض ميكنم كه در كيفيّت خواندن، مفهوم آيات قرآني را مجسّم كنيد؛ همچنانكه يك گويندهي خوب و خوشزبان، مثلاً وقتي شعري را ميخواند، كلمات را آنچنان ادا ميكند كه همهي معناي آن كلام براي مستمع زنده ميشود، وقتيكه خوب صحبت بكنند، خوب شعر بخوانند، خوب حرف بزنند، كلمات را با لحن مناسب خودش ادا بكنند، همهي آنچه از معنا و مضمون در اين كلمه وجود دارد، همه تحويل داده ميشود به مستمع و مستمع اين را تحويل ميگيرد؛ تلاوت قرآن بايد اينجوري باشد؛ همهي آنچه از مضمون در اين كلمه هست، با بلند خواندن و آهسته خواندن و اوج گرفتن و پايين آمدن و تغيير صوت و نوع ادا، بايستي خودش را به مخاطب ارائه بدهد؛ البتّه براي كساني كه معناي قرآن را ميدانند. پس بنابراين زبان قرآن را بايد ياد گرفت. هرچه ممكن است با زبان قرآن بيشتر انس بگيريد. اينهايي كه با قرآن انس دارند، خيليشان عربي هم نخواندهاند، امّا قرآن را وقتي ميخوانند، معانياش را ميفهمند. ما زياد ديدهايم افرادي را كه عربي كلاسي و درسي و برنامهاي هم نخواندهاند امّا از بس با قرآن انس پيدا كردهاند و تكرار كردهاند و خواندهاند آيات قرآني را، وقتيكه [قرآن را] باز ميكنند و يك آيهاي را ميخوانند، معناي آيه را ميفهمند. با انس زياد، معناي آيه را ميشود فهميد. بايد ارتباطمان با قرآن زياد شود.
معيار را از قرآن بگيريد
يكي از عيوب ما و جوامع ما در طول زمان اين بوده است كه گاهي فرهنگ خود را از فرهنگ بيگانگان متأثر ميكرديم. كساني اين را در ميان جامعه ما و كشور ما بهعمد ترويج كردند؛ ما را سوق دادند به سمت زندگي كساني كه دل و جانشان از نور معنويت خالي بود؛ در سبك زندگي، در كيفيت پوشش، در كيفيت راه رفتن، در كيفيت معاشرتها و ارتباطات اجتماعي. اگر هم كسي به آنها اعتراض كرد، گفتند كه دنيا امروز اينجوري است. در حالي كه قرآن به ما ميآموزد: «و ان تطع اكثر من في الأرض يضلّوك عن سبيل الله ان يتّبعون الّا الظّنّ و ان هم الّا يخرصون». آنچه كه انسان جا دارد آن را فرا بگيرد و اگر لازم بود، از آن تقليد كند، عبارت است از طريق هدايت؛ «صراط الّذين انعمت عليهم»؛ از خداي متعال ميخواهيم كه ما را هدايت كند به راه كساني كه به نعمت الهي واصل و نائل شدهاند؛ اين است كه بايد از آن تبعيت و پيروي كرد. اما اينكه حالا اكثريت مردم دنيا اينجور حرف ميزنند، اينجور حركت ميكنند، اينجور رفتار ميكنند، ما بايد عقل خودمان را، دين خودمان را، هدايت الهي را معيار قرار دهيم براي رد و قبول. امت مؤمن و مسلم آن امت و ملتي است كه معيار را از قرآن و هدايت الهي، ميگيرد. (محفل انس با قرآن 92/4/19)