بخش 23
حمایت مأمورین دولت انگلستان در کشورهای خاورمیانه
641 |
پ : حمايت مأمورين دولت انگلستان در كشورهاي خاورميانه
زمينه دست اندازي انگلستان بر قبرس و فلسطين و از سوي ديگر بروز مقدمات جنگ جهاني ، عباس افندي را واداشت ، تا به خاطر حفظ منافع بهائياني چند در خاك فلسطين ، ايفاگري نقش جاسوس دو جانبه را بعهده گيرد .
ظاهر امر ، مطيع و هواخواه و ثناگوي دولت عثماني و در پنهان خدمتگزار مأمورين و دست اندركاران توسعه ي سياسي بريتانيا ، در خاور ميانه .
عثماني ها ، پس از آنكه دقيقاً به نقش جاسوسي عباس افندي در قلمروي خاك فلسطين پي بردند و دانستند اين زاهد ظاهر نما ، دست در دست انگليسي ها نهاده و انگليسي ها هم از موقعيت او بهره مي جويند ، در خلال ايام بسيار بحراني و در اوج منازعات عثماني با دول متخاصم خاصه انگلستان ، به تصريح شوقي افندي در كتاب : « قرن بديع » ، « جمال پاشا فرمانده كل قواي عثماني ؛ تصميم گرفت عباس افندي را به جرم جاسوسي ، اعدام كند » . ( 1 )
عبد الحسين آيتي ( آواره ) كه خود در آن ايام مقيم شام و فلسطين بود ، مي نويسد : « در سال دوم جنگ بين الملل اول ، عبد البهاء مرا به حيفا طلبيد وقتي كه وارد شام شدم جمال پاشا به جبهه جنگ براي سركشي رفته بود و گفتگو در ورود انور پاشا بود و مردم شام در تهيه جشن و چراغان بودند خلاصه انور پاشا در ميان شادي هاي مردم شام ، وصف و كف زدن ها وارد شد از آن طرف هم جمال پاشا از جبهه برگشت و بين اين دو ركن دولت عثماني ملاقات حاصل شد و من نفهيمدم جمال پاشا چه خيانتي از عبد البهاء كشف كرده بود كه زمزمه بلند شد كه جمال پاشا به حيفا خواهد رفت براي تنبيه عباس افندي ، اما وقتي كه من وارد حيفا شدم ديدم حضرات خودشان هم بي خبر نيستند و دامادها در تك و دو افتاده اند » . ( 2 )
ولي به گفته « شوقي افندي » در كتاب موثق بهائيان : « قرن بديع » ، « دولت انگلستان به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . « قرن بديع » ، ج3 ، ص291
2 . « بيان الحقايق » ، ص71
642 |
حمابت جدي عباس افندي برخاست و « لرد بلفور » وزير امور خارجه وقت در همان يوم وصول ( خبر ) دستور تلگرافي به جنرال النبي سالار سپاه انگليس در فلسطين صادر و تأكيد اكيد نمود كه به جميع قوا در حفظ و صيانت حضرت عبد البهاء و عائله و دوستان آن حضرت بكوشد » . ( 1 )
عباس افندي در طول مدت جنگ بين عثماني و دولت انگلستان ، هوادار انگليسي ها بود و در مناطق عكا و حيفا . . . شناسائي هاي لازم و امكانات مناطق مختلفه سرزمين فلسطين را در اختيار آنان مي گذاشت و از سوي ديگر نيازمندي هاي قشون انگليسي را پس از تسلط بر فلسطين ، مدّنظر داشته و در تهيه و تدارك آن كوشش هائي را مبذول داشته بود .
« بلا نفيلد » از زبان رسمي بهائيان ، كه بعدها كتابش به تصويب زعماي بهائي فلسطين ( اسرائيل ) و انگلستان رسيده است ، در اين خصوص به نكته اي اشاره مي كند كه با توجه به تمامي حذف و انتخاب هاي بي رحمانه محافل بهائيان نسبت به درج حقايق تاريخي ، موضوعي است قابل تأمل و در عين حال روشنگر تصريحات ما است :
« بلا نفيلد » در صفحه 201 از كتاب خود پس از ذكر املاك و اموال ميرزا حسينعلي و فرزندانش ، مي نويسد :
« سركار آقا گاه به گاه اراضي در محل هاي مختلفه مي خريد ، عاصفيه و دئيه را كه نزديك حيفا واقع بود ، نامبرده طبق دستور بهاء الله بخشيد به ضياء الله و بديع الله دو برادران كوچك خود » .
« اراضي ديگري نيز در قراء سيمره و نقيب و عدسيه در نزديكي اردن خريداري شدند » .
« گندم » محصول مهم اراضي مذكور ، ثروت نسبتاً قابل توجهي براي زعماي بهائيان محسوب مي گرديد . از اين روي به مقدار زيادي در انبارهائي كه براي همين منظور احداث شده بود ، حفظ و نگهداري مي شد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . « قرن بديع » ، ج3 ، ص297
643 |
بلا نفليد ، پس از شرح اين نوع مسائل ، در صفحه 210 ، مي نويسد ، « مقدار زيادي از اين گندم ها در مخازني انبار شدند . . . وقتي قشون انگليس وارد حيفا شد . كار پردازي ارتش آنها از لحاظ آذوقه مواجه با اشكالات بود . افسر مربوطه براي مشورت به سركار آقا مراجعه نمود و اخير الذكر جواب داد ما گندم داريم افسر مزبور در كمال تحير سؤال كرد آيا براي ارتش انگليس هم داريد ؟ » .
عبدالبهاء جواب داد : من براي ارتش انگليس هم گندم دارم .
در همين صفحه ناشر كتاب در حاشيه اضافه مي كند :
« خانم بلا نفيلد غالباً حكايت مي كرد كه چگونه مخازن گندم مذكور در مدت تسلط قشون عثماني در آن نقطه مخفي گاه خوبي را براي حفظ گندم ها تشكيل داده بودند » .
پس از پيروزي قشون انگلستان و تصاحب و تسلط بر ارض فلسطين ، دولت انگلستان به پاس قدرداني از كوشش هاي دوستانه عباس افندي ، نسبت به فراهم ساختن موجبات موفقيت انگلستان در مخاصمات خود با عثماني بر سر اراضي قبرس و فلسطين ، تصميم گرفت به نحو شايسته اي از جاسوسي هاي مؤثر عباس افندي تشكر و قدرداني كند .
در اين خصوص تصريحات مأخذ رسمي بهائيان را ذيلا به عرض پژوهندگان مي رسانيم :
1 ـ عبد الحسين آواره ، در كتاب : « كواكب الدرية في مآثر البهائية » كه تمامي مندرجات آن زير نظر عباس افندي تنظيم و تهيه گرديده و به تصويب او ، محفل ملي بهائيان مصر . . . تصميم به چاپ و نشر آن گرفت ، مي نويسد :
« و از قرار مذكور سردار بريطاني كه در 23 ايلول سنه ي 1918 ، حيفا را فتح كرد ، هنگام ورود به شهر براي زيارت اين مُنْتَقلْ ( عبد البهاء ) فرمان مخصوصي را دريافت نمود ، يعني از طرف امپراطور انگلستان مأمور شد كه مخصوصاً حضرت عبد البهاء را لدي الورود زيارت نمايد و پادشاه انگليس نشاني از عضويت امپراطوري انگليس از درجه نجابت و بزرگي به او بخشيد » . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ج2 ، ص305
644 |
2 ـ بلا نفيلد در كتاب خود مي نويسد : « حكومت انگليس بر حسب رويه معمولش كه از اعمال قهرمانان قدرداني مي كند به عبد البهاء يك مدال ( قهرماني ) Knight Hoodداد كه نامبرده اين افتخار را به عنوان يك تشريفات احتراماتي از طرف يك پادشاه عادل قبول نمود » . ( 1 )
3 ـ ايضاً شوقي افندي در صفحه 299 كتاب : « قرن بديع » مي نويسد :
تصوير
كليشه صفحه 299 « قرن بديع » كه در آن شوقي به تشريفات اعطاء لقب سر به عبد البهاء تصريح كرده است .
عباس افندي ، بي آنكه به قبح چنين « بيگانه پرستي » توجهي داشته باشد ، ـ مفتخر از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . صفحه 214 .
645 |
سرسپردگي خود به حكام انگليسي و نشان و لقب « سر عباس افندي » ـ براي عظمت « ژرژ پنجم » پادشاه انگلستان و ادامه و تسلط بي زوال انگليسي در « ارض فلسطين » دست به دعا برداشته و ارادت و نوكري خود را به پادشاه و دولت انگلستان طي « لوحي » كه در كتاب : « مكاتيب » مندرج است ، چنين معروض داشت :
« بار الها ، سرا پرده عدالت در شرق و غرب اين سرزمين مقدس برپا شده است و من ترا شكر و سپاس مي گويم كه اين حكومت دادگستر و دولت مقتدر به اينجا وارد شده و نيروي خود را در راه آسايش ملت و سلامت خلق به كار گرفته است پروردگارا امپراطور بزرگ ژرژ پنجم پادشاه انگلستان را به توفيقات رحمانيت مؤيد بدار و سايه ي بلند پايه ي او را بر اين اقليم جليل ( فلسطين ) پايدار ساز » .
تصوير
متن دعاي عباس افندي به سلامتي و عظمت « جورج خامس » پادشاه انگليس كه عيناً از كتاب « مكاتيب » عكس برداي ، و تقديم پژوهندگان مي شود .
646 |
و به همين منوال ، بهائيت ، زير چتر حمايت مأمورين سفارتخانه هاي انگليس در فلسطين و ايران و مصر و تركيه . . . توانستند راه خود را با تعهد به خدمت و نوكري انگليسي ها ، به سوي آينده اي روشنتر از گذشته ، بگشايند و نسبت به حاميان روس و عثماني ؛ كه آنهمه مدح و ثنا در حقشان از قلم ميرزا حسينعلي و زعماي بابيه و عباس افندي و ديگر زعماي بهائيت ، جاري گرديد و وعده ي سلطنت دنيا را به آنها داده بودند چون حمايتشان از بهائيان غير ممكن شده ، پناه به صاحبان سياست روز برده ، به همان القاب و وعده ها و به شيوه هاي نوكري و جاسوسي ، مصالح و منافع رياست خودشان را بر مشتي مردم متفرق و نادان بابي و بهائي ، حفظ كردند ، و طي نامه ها و تلگرافاتي به محافل بهائيان مناطق مختلف ، مريدان و بازيگران شبكه بهائيت را مجبور به ثناگوئي و تأييد سياست استعماري بريتانيا نمودند .
عباس افندي ، در نامه اي خطاب به « نصر الله باقراف » : مندرج در جلد سوم صفحه 345 « مكاتيب » در 17 اكتبر 1918 درست در همان سالي كه حيفا به تصرف انگليسي ها درآمد و نشان امپراطور بريتانيا بر سينه عباس افندي آويزان گرديد و لقب « سر » در آغاز نامش خوانده شد ، چنين نگاشت :
طهران جناب آقا سيد نصر الله باقراف عليه بهاءالله ملاحظه نمايند .
هوالله الي ثابت بر پيمان . مدتي بود كه مخابره بكلي منقطع و قلوب متأثر و مضطرب تا آنكه در اين ايام الحمد لله به فضل الهي ابرهاي تيره متلاشي و نور راحت و آسايش اين اقليم را روشن نمود . سلطه جابره زائل و حكومت عادله حاصل جميع خلق از محنت كبري و مشقت عظمي نجات يافتند در اين طوفان اعظم و انقلاب شديد كه جميع ملل عالم ملال يافتند و در خطر شديد افتادند شهرها ويران گشت و نفوس هلاك شد و اموال به تالان و تاراج رفت و آه و حنين بيچاره گان در هرفرازي بلند شد و سرشك چشم يتيمان در هر نشيبي چون سيل روان الحمدلله با فضل و عنايت جمال مبارك احباي الهي چون موجب تعاليم رباني رفتار نمودند محفوظ و مصون ماندند غباري بر نفسي ننشست . و هذه معجزة عظمي لا ينكرها الا كل معتد اثيم : و واضح و مشهود شد كه تعاليم مقدسه حضرت بهاءالله سبب راحت و نورانيت عالم انسانيت در الواح مبارك ذكر عدالت
647 |
و حتي سياست دولت فخيمه انگليس مكرر مذكور ولي حال مشهود شد و في الحقيقه اهل اين ديار بعد از صدمات شديده به راحت و آسايش رسيدند و اين اول نامه اي است كه من به ايران مي نگارم انشاء الله من بعد باز ارسال مي شود .
احباي الهي را فرداً فرداً با نهايت اشتياق تحيت ابدع ابهي ابلاغ داريد و مژده صحت و عافيت عموم احباء را بدهيد هر چند طوفان و انقلاب شديد بود الحمدلله سفينه نجات محفوظاً مصوناً به ساحل سلامت رسيد حضرات ايادي امر الله و حضرت امين و همچنين ملوك ثبوت و رسوخ بر عهد و پيمان را از قبل عبد البهاء با نهايت روح و ريحان تحيت و پيام برسانيد .
و عليك البهاء الابهي عكا 16 اكتبر 1918 « ع ع » .
و ضمن ايراد خطابه اي كه در كتاب : مجموعه اي در خطابات عبد البهاء مندرج است مستمعين انگليسي را مورد خطاب قرار داده و مي گويد :
« و از ملت و دولت انگليسي راضي هستم . . . اين آمدن من اينجا سبب الفت بين ايران و انگليس است ، ارتباط تام حاصل مي شود ، نتيجه به درجه اي مي رسد كه به زودي از افراد ايران جان خود را براي انگليس فدا مي كنند ، همين طور انگليس خود را براي ايران فدا مي نمايد . . . » . ( 1 )
در حالي كه عباس افندي ، هيچ ارتباطي با ملت و حكومت ايران نداشته و پس از تبعه عثماني شدن ، به تبعه حكومت انگليسي فلسطين تن داده و رسماً و علناً كمر به خدمت بيگانگان بسته بود . اين چنين سخن گفتن ، ناشي از سخنان و نوشته هائي است كه عباس و دستيارانش به وسيله نشر آنها سعي داشتند ، اكثريت بالاتفاق ملت ايران را بهائي معرفي كنند . تا از اين طريق ، زعيم اكثريت مردم ايران در عالم خيال و سياست كسي گردد كه دولت انگلستان به نقش هواخواهانه وي نسبت به امپرياليسم بريتانيا ، مؤمن است .
در مقابل انگليسي ها هم از انجام هرنوع خدمتي كه به سود بهائيت بود دريغ نداشتند .
عبد الحسين آيتي ، به يك تجربه شخصي از رابطه بهائيان با سفارت انگلستان ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ج1 ، ص23
648 |
اشاره اي مي كند كه مبين تصريحات مورد ادعاي مؤلف است :
« نخستين باري كه رابطه ي صميمانه عباس افندي را با انگليسي ها احساس كردم گويا در سال 1338 قمري بود ( دو سال پيش از صعود عبد البهاء ) كه در آن سال خواه و ناخواه مرا به عضويت محفل روحاني بهائيان تهران انتخاب كردند و از آنجا كه مي خواستم به بعضي از اسرار پي ببرم اين انتخاب را پذيرفتم اتفاقاً در آن ايام مسلمانان كاشان كمربسته بودند لانه زنبوري كه به نام مدرسه وحدت بشر داير شده بود ببندند در نتيجه كشمكش بين مسلمين و بهائي ها آغاز شد . در تهران محفل كوشش مي كرد كه لانه زنبور بسته نشود و رئيس فرهنگ كاشان كه دانسته بود حضرات با برنامه معارف مخالفند و درس تبليغ و الواح و مناجات هاي خودشان را تدريس و ترويج مي كنند با مسلمانان همصدا شده حسب الوظيفه ايستادگي كرد تا حكم بستن مدرسه را صادر كرد مرحوم مستوفي الممالك رئيس دولت بود محفل روحاني تهران پس از آنكه از موافقت دولت مأيوس شد خواست به سفارت انگليس مراجعه كند من رأي ندادم و گفتم چون شما مي گوئيد كه رئيس ما دستور داده كه در سياست دخالت نكنيد و در هر كشوري مطيع قوانين آن كشور باشيد اكنون به چه مجوزي اين دستور را نقض كرده در يك امر جزئي كه مربوط به داخله ي ايران است خارجي ها را دخالت مي دهيد و به سفارت انگليس مراجعه مي كنيد ؟ بعضي پيشقدمانشان برسادگي و خوش باوري من خنديدند و مفهوم حرف هاشان اين بود كه اين دستورات مصلحتي است يعني براي فريب دادن دولت و ملت ايران است چون معمول اهل بهاء اين است كه هر دروغ و تقلب و نفاق و دوروئي را به عنوان حكمت و مصلحت روا مي دارند و مي گويند فلان دروغ بر حسب مقتضيات حكمت است و اين عين سياست انگليسي ها است يا فلان خيانت براي مصلحت و پيشرفت امر جايز است اين بود كه عاقبت از رأي خود منصرف نشدند منتهي چون من به شدت مقاومت كردم صلاح ديدند كه خودشان مستقيماً به سفارت مراجعه نكنند و رئيس خود عباس را به اين كار وادارند و من هم موافقت كردم تا يك موضوع ديگر براي كشف الحيل بدست آيد و امانت و درستي رئيس ، رغماً للاحباء معلوم شود خلاصه صورت تلگرافي نوشته و فردايش به اسم كمپاني مخابره شده و به زودي توصيه اي
649 |
خطاب به سركار جلالت مدار سفير « موافق اصطلاح آن روز كه به سفراي خارجه نوشته مي شد » از عبد البهاء رسيد تقريباً به اين مضمون كه : اين حزب مظلوم ما را تقويت كنيد كه خيرخواه دولت فخيمه اند و به دستور بهاءالله كه به كرات تمجيد از عدالت ( ! ! ) انگليس نموده اند همه ، دوستان صادق دولت فخيمه اند عبد البهاء ، عباس .
بعد از وصول اين توصيه همه شاد شدند كه كار درست شد و من شاد شدم كه مجهول ديگري هم معلوم شد هر چند مرحوم مستوفي الممالك به خواهش سفير ترتيب اثر نداد و حتي صلاح انديشي كرد كه خير دولت فخيمه در اين است كه اين گونه امور را كه تكيه گاه مذهبي دارد به خود ايرانيان گذارد ولي رابطه اين دو خدا « خداي سياست ، خداي خيانت » مشهود گشت . مدرسه باز نشد ولي پرده خيانت و وسوسه باز شد به قسمي كه چون با مرحوم ميكده در باغ ونك مرحوم مستوفي را ملاقات كردم ، از چادر يك شاخ انداختن افندي استعجاب فرمود » . ( 1 )
پس از مرگ عباس افندي ( 1340 هـ . ق = 1300 هـ . ش ) مأمورين سفارتخانه ها و كنسولگري هاي انگلستان در كشورهاي خاورميانه ، با بهائيان اظهار همدردي و خود را در اين عزاي بهائي شريك دانسته با صدور تلگراف و ارسال نامه هائي ، ابلاغ تسليت انگلستان را به بهائيان اعلام داشتند .
1 ـ شوقي افندي در كتاب : « قرن بديع » ، مي نويسد : « وزير مستعمرات حكومت اعلي حضرت پادشاه انگلستان مستر و ينستون چرچيل به مجرد انتشار اين خبر پيام تلگرافي به مندوب سامي فلسطين سر هر برت ساموئل صادر و از معظم له تقاضا نموده مراتب همدردي و تسليت حكومت اعلي حضرت پادشاه انگلستان را به جامعه ي بهائي ابلاغ نمايد . مندوب سامي مصر وايكونت النبي نيز مراتب تعزيت و تسليت خويش را به وسيله مندوب سامي فلسطين بدين مضمون اعلام نمود » : به بازماندگان فقيد سرعبد البهاء عباس افندي و جامعه بهائي تسليت صميمانه مرا به مناسبت فقدان قائد جليل القدرشان ابلاغ نمائيد » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . « بيان الحقايق » ، ص67
2 . ج3 ، ص321
650 |
2 ـ عبد الحميد اشراق خاوري ، اين حقيقت را در « رساله ايام تسعه » چنين نگاشته است :
« وزير مستعمرات حكومت اعلي حضرت پادشاه انگلستان مستر و ينستون چرچيل از حضرات اجل مندوب سامي فلسطين تلگرافاً تقاضا مي كند كه از طرف حكومت اعلي حضرت پادشاه انگلستان به هيئت بهائي همدردي و تسليت آنها را در موقع رحلت سر عبد البهاء عباس ك . ب ، آي تبليغ نماييد » . ( 1 )
3 ـ عبد الحسين آواره ، در كتاب : « كواكب الدرية في مآثر البهائية » :
« در اين هنگام جمعيت مردم به جنازه فقيد ( عبد البهاء ) رو آوردند و مقدم بر همه سر هربرت ساموئيل بود ، سركميسر عالي انگليس در فلسطين كه او را مندوب سامي گويند و با اجزاء و حواشي خود مخصوصاً براي تشييع حاضر شده بود » . ( 2 )
4 ـ « سر رونالد استورز » مأمور سياسي دولت انگلستان در خاورميانه ي عربي ، به تجليل ، در كتاب : « عالم بهائي » ( جلد هشتم ) خاطره ي روابط خود و دفاتر سياسي دولت انگلستان و تشييع جنازه عباس افندي را چنين شرح داده است :
« اولين دفعه كه من به درك ملاقات حضرت عبد البهاء نايل آمدم در سال 1900 يعني در موقعي بود كه پس از خروج از انگلستان و قسطنطنيه از راه سوريه رهسپار قاهره بودم كه به جاي هري بويل به سمت دبير شرقي نمايندگي انگليس در آنجا مشغول خدمت گردم ( تفصيل اين احوال ضمن جزوه انگليسي Orientions آثار شرقيه به قلم اين جانب كه به توسط ايورلينكلبس و واتسن طبع و منتشر گرديده مندرج است ) در آن موقع به وسيله گروسه از كنار ساحل حيفا به عكا حركت نموده و ساعت بسيار خوشي را با محبوس صبور ولي آزاده صرف نمودم چند سال بعد كه ايشان از حبس مستخلص و به مصر مسافرت فرمودند من افتخار مراقبت حال و معرفي آن وجود محترم را به لرد گيچنر حاصل نموده و شخصيت آن حضرت در لرد نامبرده تأثيري شديد بخشيد و كدام نفسي بود كه در وي چنين تأثيري حاصل نشود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بيان الحقايق ، ص508
2 . ج2 ، ص307
651 |
جنگ بار ديگر ما را از يكديگر جدا نمود تا اين كه لرد النبي پس از آنكه مظفر و منصور وارد سوريه گرديد مرا مأمور تأسيس حكومت حيفا و توابع آن نمود در همان روزي كه وارد آن مدينه گرديدم به حضور عباس افندي مشرف و از اينكه در وجنات ايشان تغييري حاصل نشده بود مشعوف و خرسند گرديدم هر موقع كه به حيفا مي رفتم از تشرف به حضورش خود داري نمي كردم مذاكرات آن حضرت مانند گفتگوهاي انبياي سلف متكي به مبادي ساميه عالميه مافوق پيچيدگي ها و كوچكي امور سياسي فلسطين بود به نوعي جميع مسائل را از جنبه اصول كلي بيان مي فرمودند .
آن حضرت لطفاً يكي دو نمونه از خطوط زيباي دستي خود را به انضمام خط مشكين قلم به من هديه فرمود ولي بدبختانه كليه ي آنها با عكس بزرگ و امضاءشده ايشان در حريق قبرس از ميان رفت . آخرين مراتب خضوع و احترام خود را با قلبي محزون در پيشگاه آن حضرت در سال 1921 يعني در موقعي كه به اتفاق سر هربرت ساموئيل در تشييع جنازه ايشان شركت داشتم تقديم نمودم ما در رأس مشايعين كه جمعيتي مركب از كليه مذاهب و اديان بود سراشيبي كوه كرمل را با قدم آهسته بالا رفتيم و اين درجه اظهار تأسف و احترام مشترك نفوس با رعايت سادگي فوق العاده تشريفات در خاطر من كاملا بي سابقه بود » . ( 1 )
حمايت سياسي انگلستان از بهائيان ، همچنان پس از مرگ عباس افندي ادامه داشت و شوقي افندي ، ميراث خوار شبكه ي بهائيت ، توانست در جهت اهداف سياسي بريتانيا خاصه در افريقا ، آنهم با توجه به نقش اسلام در جنبش هاي ضد استعماري و شكست مسيحيت ، خدماتي انجام دهد . انگلستان نيز ، با توجه به ارتباط ضمني عقايد بابيه و بهائيت با اسلام ، نظر داشت تا با قدرت و پشتيباني دولت انگلستان و گرايش مردم افريقائي در صورتي كه موافق مسيحيت نشوند ، به بهائيت روي آورند . و از اين طريق سلطه يك مذهب استعماري را در تحكيم اهداف استعماري گسترش بخشد .
براي اين منظور ، هماهنگي نقشه ها و تبادل نظر با دست اندركاران حفظ منافع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مجله : « اخبار امري » ، ارگان محفل ملي بهائيان ، ايران ، شماره 7 ـ 8 ، آبان و آذر ماه 1324 . ص7
652 |
سياسي و اقتصادي بريتانيا ضروري و تمركز همه كوششها ، در يك واحد مسئول ، كه آنهم « محفل بهائيان انگلستان » شد ، كاملا الزامي مي نمود . انگليسي ها پس از مذاكره با شوقي افندي و توافق در انجام اين خدمت ، كنفرانسي محرمانه از طرف محفل بهائيان انگلستان تشكيل گرديد و شوقي افندي ، ضمن ارسال تلگرافي ، در رضوان ، 107 بديع ، = خاطره سرمست خود را از رؤياهائي كه به اتكاي حمايت انگلستان به دست آورده بود ، ضمن مشخص كردن مسئوليت هاي مورد توافق با مأمورين انگليسي ، چنين نگاشت .
Heart flooded joy striking evidence bountiful grace Baha''u''llah enabling valorous doarly loved Baha''i Community British Isles triwaphantly conclude first histoirc plan half-century British Baha''i history . Herald Author Faith Centre Covenat Concourse on High acclaim superb collective achievement immortalising decade second Baha''i Century unprecedented, history Faith British Isles Unrivlled annals any Baha''i community European Continent unparallelled percentage members community responding pioneer call throughot Baha''i world since termination Apostolic Age Baha''i Disponsation . Historic pledge British Baha''i Community nobly redeemed . Tribute memory Martyr Prophet Faith worthily paid . Spiritual potentlalities prosecute subsequent stage unfolding mission fully acquirod . Triumphant community now standing threshold catching first flimpse still dimly outlined future enterprises overseas .
Hour propitious gavlanised firmly knot body believers brace itself embark after one year respite yet another historic undertaking marking formal inauguration Two Year Plan constituting prelude initiation systematic campaign designed carry torch Faith torritories
653 |
Dark Continent whose northern southern fringes were successively illuminated course ministries Baha''u''llah ''Abdu''l - Baha . Hour struck undertake preeiminary stery steps implant banner Faith amidst African tribes mentioned Tablet Centre Covenant signalising association victorious British Baha''i Community with sister Communities United Stater Egypt designed lay structural basis Baha''i Administrative Order scale comparable foundation already established North South American European Australian continents . Projected Plan itself preiude double task to be undertaken course future Plans destined simultaneously broaden base operations home froht and prosecute systematic campaign dependencies British Isles .
First obhective Tow Year plan consolidation nineteen assemblics painstakingly established England Scotland Wales North Ireland Eire . Second objective formation nuclei three dependencies British Cronn either East West Africa . Third objective translation publication dissemination Baha''i literature through Publishing Trust three African langvages addition theree already undertaken course fisrt Plan .
Successfull prosecution contemplated Plan will pave way largoscaie operations calculated lay foundation promised Kingdom Earth through establishment Administrative Order infinitely more glorioun Empire built rulers British Isles throughout that continent and will enable British Baha''i Community share honour sister Community across Atlantic prosecuting successfully two successive Plans registering double victory laying twice repeated sacrifiec altar
654 |
Faith anticipation approaching celebrations commemorating Centenary birth Baha''u''llah''s Prophetic Mission . Contributing one thousand pounds first contribution furtherance noble purpose .
و اينك متن ترجمه رسمي نامه شوقي كه از طرف محفل ملي بهائيان صورت پذيرفته است .
« از فضل و موهبت موفوره حضرت بهاء الله كه شامل حال جامعه محبوب و ارجمند بهائيان جزاير بريتانيا گرديده و موفق شده اند مظفراً منصور در دوره پنجاه ساله امر در بريتانيا نخستين نقشه تاريخي خود را به اتمام رسانند قلبم مملو از سرور و حبور است . مبشر و مؤسس امر الله و مركز ميثاق و ملأ اعلي اين موفقيت عظيمه را كه به همت عموم ياران آن سامان انجام يافته تهنيت مي گويند . اكمال اين مشروع كه مايه افتخار اولين عقد قرن دوم بهائي مي باشد در تاريخ امر الله در جزاير بريتانيا و جامعه هاي بهائي در قاره اروپا بي سابقه و نظير است . تعداد نسبي نفوسي كه در آن جامعه امر مهاجرت را اجابت كرده اند در هيچ يك از جامعه هاي بهائي در سراسر عالم از حين ختام عصر رسولي دور بهائي به اين پايه نرسيده است . جامعه بهائيان بريتانيا تعهد تاريخي خود را به خوبي ايفا نمود و بدين وسيله تجليل و تكريمي كه شايسته ي مقام مهتر شهيد آئين مقدس بود به عمل آمد و براي اجراي وظائف امري آينده قواي روحانيه را فياكسب گرديد . اين جامعه پيروزمند در آستانه مشروعات جليله اي قرار گرفته كه بايد در ممالك سايره انجام دهد و با آنكه جزئيات آن هنوز كاملا مشخص نيست از حال مي تواند نخستين دور نماي آن را مشاهده نمايد .
حال وقت آن است كه جامعه متحد قوي البنيان امر حضرت يزدان خود را آماده ميدان نموده پس از يك سال استراحت به خدمات تاريخي ديگري پردازند و نقشه ي دوساله اي را كه مقدمه اقدامات و مجهودات اساسي است شروع نموده حامل مشعل هدايت كبري در قاره ظلماني افريقا گردند قاره اي كه حواشي شمالي و جنوبي آن در دوره حضرت بهاءالله و حضرت عبد البهاء يكي پس از ديگري به پرتو تعاليم الهي منور گرديده است . اكنون موقع آن رسيده است كه جامعه پيروزمند بهائيان انگلستان اقدامات
655 |
اوليه مبذول داشته بطوري كه در الواح مركز ميثاق مذكور است علم امر الله در بين قبائل افريقا مرتفع ساخته و به اين وسيله با جامعه هاي بهائي در قاره امريك و قطر مصر همعنان گردند تا بنيان نظم اداري امر الله همان طوري كه در امريكاي شمالي و جنوبي و قاره هاي اروپا و استراليا تأسيس گشته در آنجا نيز بنياد گردد . نقشه مورد نظر ، خود مقدمه مجهودات دو گانه اي است كه بايد ضمن نقشه هاي آينده عملي گردد و هدف آن توسعه عمليات در داخله كشور و در همين حال تعقيب اقدامات اساسي در نقاط تابعه جزاير بريتانيا خواهد بود .
اولين هدف نقشه دو ساله تحكيم بنيان محافل نوزده گانه اي است كه با تحمل زحمات در انگلستان و اسكاتلند و ايالت ويلز و ايرلند شمالي و جنوبي تشكيل گشته است . دومين هدف نقشه آن است كه در سه اقليم تابعه كشور انگلستان واقع در مشرق و يا مغرب افريقا مراكز اصليه تأسيس گردد . سومين هدف آن است كه كتب و آثار امريه توسط لجنه نشريات به زبان بومي افريقا علاوه بر سه زباني كه در طي نقشه اول مورد اقدام واقع شده ترجمه و طبع و نشر گردد .
موفقيت در اجراي نقشه مورد نظر راه را براي اقدامات وسيع ديگري هموار مي سازد تا به وسيله تأسيس نظم اداري ملكوت موعود الهي در روي زمين استوار گردد و اين نظم اداري به مراتب از امپراطوري كه به وسيله پادشاهان انگليس در آن قاره به وجود آمده است مجلل تر و با شكوه تر خواهد بود . موفقيت در اجراي نقشه جديد ، جامعه بهائيان انگليس را در افتخارات جامعه بهائيان امريكا سهيم و شريك خواهد ساخت و قبل از حلول مراسم جشن قريب الوقوع صد ساله اظهار امر خفي حضرت بهاءالله دو فتح و فيروزي كه به منزله دو فداكاري در آستان امر الهي است نصيب آنان خواهد كرد . براي پيشرفت اين منظور مقدس عجالتاً مبلغ يك هزار ليره به رسم اعانه ارسال مي دارم » . ( 1 )
يك سال بعد از كنفرانس مذكور ، و پس از مذاكرات طولاني و متعدد ميان بهائيان و مسئولان سياست افريقائي انگلستان را در اعلاميه اي كه بهائيان ايران در نشريه « اخبار
امري » ، مرداد ماه سال 1330 منتشر گرديد ، چنين مي يابيم :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مجله : « اخبار امري » ، ارگان محفل بهائيان ، ايران ، شماره 4 ، تهران ، مرداد ماه 1329 .