بخش 8

گفتار هشتم : پیـرامون مسئله انتظار انتظار در قرآن و روایات مراتب و انواع انتظار انتظار پیروان مکتب اهل البیت تلاش و کوشش ، لازمه انتظار واقعی جایگاه انتظار در مباحث اعتقادی امید بخشیدن ، اصل مهم تربیت اسلامی روش پیامبر و ائمه ( علیهم السلام ) طلوع صبح و تابش آفتاب جهان شمول در راه است انتظار خلاصه گفتار هشتم سؤالات گفتار هشتم گفتار نهم : وظیفه اهل ایمان در زمان غیبت امام زمان وظایف ما در زمان غیبت چیست ؟ لزوم برقراری ارتباط با امام عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) دعا برای سلامتی و ظهور حضرت صدقه دادن از طرف امام ( علیه السلام ) انجام برخی عبادات به نیابت از حضرت اظهار علاقه به وجود مقدس امام زمان استغاثه به حضرت مهدی ( علیه السلام ) دو حدیث ارزنده با اعمال زشت خود امام زمان را نیازاریم وظیفه شیعیان در عصر غیبت خلاصه گفتار نهم سؤالاتی از گفتار نهم


177


گفتار هشتم

پيـرامون مسئله انتظار


179


انتظار در قرآن و روايات

قرآن و روايات ، آينده تاريخ و سرانجام كاروان بشريّت را روشن و زيبا معرّفي مي كند و به صاحبان ايمان بشارت مي دهد كه حكومت زمين متعلق به آنها و مستضعفان خواهد بود ، و هيچ قدرتي نمي تواند بر خلاف آن گام بردارد .

سپس دستور انتظار مي دهد و به مردم مي فرمايد : كه منتظر برقرار شدن حكومت عدل و داد ، و نابودي كفر و نفاق و الحاد باشند .

قرآن مي فرمايد : ( وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ ) ( 1 ) همانا در زبور ، پس از ذكر ( تورات ) نگاشتيم كه زمين را بندگان شايسته من به ارث مي برند . و نيز مي فرمايد : ( وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي اْلأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ ) ( 2 ) ما خواسته ايم كه بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم . و نيز مي فرمايد : ( يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ ) ( 3 ) مي خواهند نور خدا را با دهان هايشان خاموش كنند و خداوند تمام كننده نور خويش است هرچند كافران را خوش نيايد . و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انبياء : 105

2 . قصص : 5

3 . صف : 8


180


بالاخره قرآن در يك جمله به صاحبان ايمان نويد مي دهد و پيروان خود را به انتظار
دعوت مي نمايد و مي فرمايد :

( قُلِ انْتَظِرُوا إِنّا مُنْتَظِرُونَ ) ( 1 ) بگو منتظر باشيد كه ما هم منتظريم .

( فَتَرَبَّصُوا إِنّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ ) ( 2 ) منتظر باشيد كه ما هم با شما منتظريم .

( فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ) ( 3 ) منتظر باشيد كه من هم با شما منتظرم .

اين آيات ، از يك جامعه سالم و آينده روشن براي انسان ها خبر مي دهد و به انتظار و صبر و شكيبائي براي فرا رسيدن آن روز مبارك دعوت مي نمايد .

احاديث فراواني بيانگر اين است كه صالحان و مؤمنان در آينده داراي يك حكومت عادلانه ، و جامعه اي قرين با آرامش و آسايش و اقبال مردم به تقوي و ايمان خواهد بود و منجي و مصلح آن ، يكي از فرزندان رسول خدا يعني مهدي آل محمّد  ( صلّي الله عليه وآله ) مي باشد و بخش عظيمي از اين روايات را محدثين اهل سنت نقل نموده اند .

از راويان شيعه و سني نقل شده كه رسول خدا  ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند : لَوْ لَمْ يَبَقَ مِنَ الدُّنيا الاّ يومٌ واحد لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيومَ حتّي يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلدي يُواطي اِسْمُه اِسْمي وَكنيتهُ كُنْيَتي يَمْلاَُ الأَرضَ عَدلاً وَقِسطاً كما مُلِئتْ جَوْراً وظُلْماً ( 4 ) اگر از دنيا جز يك روز نماند خداوند متعال آن روز را طولاني مي كند تا مردي از فرزندان من بيرون آيد كه نامش نام من و كنيه اش كنيه من است ، زمين را پر از عدل و داد نمايد همان گونه كه از جور و ظلم پر شده باشد .

و در روايتي ديگر رسول خدا  ( صلّي الله عليه وآله ) انتظار فرج را بهترين عبادت دانسته و فرموده اند : أفْضَلَ الْعِبادَةِ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انعام : 158

2 . توبه : 52

3 . اعراف : 78

4 . امامت و مهدويت : ص 384

5 . كمال الدين : ج1 ، ص537


181


مراتب و انواع انتظار

بشر در زندگي اجتماعي و فردي خود مرهون نعمت انتظار است و چنانچه شخصي از انتظار تهي گردد زندگي برايش معني و مفهومي نخواهد داشت .

ارزش هر انساني مربوط مي شود به ارزش و اهميّت آن انتظاري كه مورد نظر او است يكي منتظر پايان سال و گرفتن رتبه و حقوق است ، ديگري در انتظار اخذ مدرك و فردي در انتظار خريد منزل و ماشين و . . . و يك محقق و متفكّر منتظر است كه با تأليف و زحمات خود مشكلات علمي را حل نمايد و آن پزشك دلسوز منتظر ديدن نتيجه طبابت خود در مريض است همچنين حزب ها و رژيم ها ، تماماً به انتظار تحقق يافتن اهداف خويش هستند و بالاخره دو لشكر كه در مقابل يكديگر قرار مي گيرند هر دو به انتظار پيروزي خودشان هستند .

انتظار پيروان مكتب اهل البيت

انتظاري كه بر اساس تعليمات وحي ، از سوي پيامبر اكرم  ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) به پيروان خودشان توصيه شده ، انتظار گسترش عدل و علم و توحيد و ايمان و برابري و برادري در تمامي نقاط كره زمين است تا همه مردم تحت حكومت و قانوني واحد ، در امن و امان زندگي كنند .

تلاش و كوشش ، لازمه انتظار واقعي

تمامي مردم براي تحقق اهداف خود ، در حركت و تلاش هستند . هر انساني براي رسيدن به خواسته مورد انتظار خود به سر مي برد و تلاش مي كند تا زودتر و بهتر به آرزوي خود واصل گردد .

اسلام از اين عامل حركت آفرين استفاده نموده و مسلمانان را به نابودي ظلم و استكبار و برقراري حكومت عدل اسلامي در زير سايه ( انتظار ) دعوت نموده ، چنان كه قرآن كريم مي فرمايد : ( قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ


182


السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدي ) ( 1 ) « بگو همه ما و شما در انتظاريم ( گروهي در انتظار پيروزي حق و
تحقق يافتن وعده هاي الهي و ديگري در انتظار نابودي اهل حق ) حال كه چنين است انتظار بكشيد ، امّا به زودي مي دانيد چه كسي از اصحاب صراط مستقيم و چه كسي هدايت يافته است . »

بله اگر در زماني و يا شرايطي قرار بگيريم كه نتوانيم عملاً با ظلم و جور و نابساماني ها مبارزه كنيم و بدانيم كه به نتيجه مطلوب نمي رسيم ، بايد در جهت خود سازي بكوشيم و خود را و اهل منزل خود و زير مجموعه خود را طوري تربيت كنيم كه وقتي حضرت بقية الله اعظم ظهور كرد ، در زمره اعوان و انصار او باشيم ، و خلاصه اين كه انتظار حكومت عدل و انتظار ظهور حضرت مهدي  ( عليه السلام ) به معناي دست روي دست گذاردن و انزوا گزيدن و دوري از مسائل اجتماعي نيست ، بلكه همانند تمامي انتظارها انتظار براي حكومت داد گستر نيز با عمل و سعي فراوان مقرون خواهد بود .

همچنان كه منتظران يك عزيز سفر كرده ، منزل را از حيث نظافت و فراهم آوردن وسايل پذيرائي و استراحت مسافر ، مهيّا مي سازند و شخصي كه در انتظار كسب نمره خوب و قبولي در آخر سال مي باشد از خواب و استراحت خود مي كاهد و به مطالعه و تحصيل علم مي پردازد ، و مادراني كه در انتظار داشتن فرزندي برومند مي باشند . تمامي مشكلاتي را كه در مسير بچه داري هست به جان مي خرند تا روزي فرارسد كه جواني با شخصيّت و با سواد را در مقابل خود مشاهده كنند .

بدين ترتيب ، انتظار ظهور يك مصلح جهاني و برقراري حكومت عدل در سراسر زمين به مراتب جديت و تلاش بيشتري را مي طلبد .

اينك با مراجعه به لسان روايات در رابطه با انتظار حضرت مهدي ارواحنا فداه خواهيم ديد كه انتظار را اولاً : از مقوله عمل و تلاش قرار داده و ثانياً : آن را يك كار سخت و دشوار معرّفي نموده است .

علي  ( عليه السلام ) مي فرمايد : الْمُنْتَظِرُ لاَِمرِنا كالمُتشحِّطِ بِدمهِ في سبيلِ اللهِ ( 2 ) كسي كه منتظر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سوره طه 135 .

2 . منتخب الأثر : ص497 .


183


دولت ما مي باشد مانند كسي است كه در راه خدا به خون خود غوطهور است .

قال الصادق  ( عليه السلام ) : اِنَّ لَنا دُولَةً يَجِيءُ الله بِها اِذا شاءَ ثُمَّ قالَ : مَنْ سَرَّ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصحابِ الْقائِم فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَع وَمَحاسِنِ الاَخلاقِ وَهُو مُنتَظِرُ ( 1 )

البته براي ما دولتي است كه هر وقت خداوند بخواهد محقق مي گردد و هر كس دوست دارد كه از اصحاب حضرت قائم  ( عليه السلام ) باشد بايد منتظر باشد ، و منتظر هم بايد خود را به ورع و اخلاق نيك مجهّز نمايد .

جايگاه انتظار در مباحث اعتقادي

در بحث گذشته دانستيم كه انتظار ، به معناي حركت و تلاش براي رسيدن به مطلوب و يا لااقل آماده شدن براي آن است . ولي قابل توجه است كه ( انتظار فرج ) در ضمن روايات ، به عنوان يكي از مسائل اعتقادي شمرده شده و شاهد بر اين مطلب روايت ابوالجارود است . وي كه يكي از مواليان و علاقه مندان اهل بيت بوده ، خدمت امام باقر  ( عليه السلام ) عرض كرد : شما مي دانيد كه من از محبّين و پيروان شما هستم حضرت فرمود : بله همين طور است . عرض كرد : سؤالي دارم چون نابينا هستم و از راه رفتن عاجزم و نمي توانم زياد خدمت شما برسم جواب من را بدهيد حضرت فرمود : سؤال خود را مطرح كن ، عرض كرد : آن دين و اعتقادي كه شما براي خود و خانواده خود پسنديده اي به من نيز بياموز تا آن گونه باشم . حضرت فرمود : سؤالت كوتاه است امّا محتواي زيادي دارد ، ( آري آن دين و اعتقاد و راه و روش صحيح عبارت است از ) : شهادت به وحدانيت خدا ( لا اله الا الله ) و شهادت به رسالت حضرت محمّد  ( صلّي الله عليه وآله ) ( وانّ محمد رسول اللّه ) و اين كه به تمامي آنچه حضرت محمد  ( صلّي الله عليه وآله ) آورده اقرار كنيم و در مقابل آن تسليم و خاضع باشيم ، دوست داشتن دوستان ما و بيزاري از دشمنان ما و تسليم بودن در مقابل دستورات و فرامين ما ، و در انتظار قائم ما بودن ، سپس فرمود : والاجتهاد والورع يعني بعد از همه اين مراحل ، بايد جديت و تقوي داشته باشيد و جديّت در مسير اعتلاي كلمه توحيد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فيه ايضاً ص498 .


184


پياده كردن احكام اسلام آن است كه لا اقل در تهذيب و آمادگي خودمان براي ظهور امام زمان بكوشيم .

معني و مفهوم ( انتظار ) اين است كه با قول و عمل از خدا بخواهيم : اَللّهُمَ اِنّا نَرْغَبُ اِلَيْكَ في دَولَة كَريمة تُعِزُّ بِها الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِها النِفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فيها مِنَ الدُعاةِ اِلي طاعَتِكَ وَالْقادَةِ اِلي سَبِيلِكَ وَتَرْزُقُنا بِها كَرامَةَ الدُنيا والاخرة . ( 1 )

اميد بخشيدن ، اصل مهم تربيت اسلامي

يكي از اصول مهم تربيتي مكتب وحي و سنت پيامبر اكرم  ( صلّي الله عليه وآله ) و اهل بيت پاك او ، القاء روح اميد در پيروان خود و مبارزه با حالت يأس است ، در خصوص روش قرآن در اين رابطه به چند نمونه اشاره مي شود قرآن كريم خطاب به جواني كه با مشكلات گوناگون از قبيل شغل و خانه و فراهم آوردن خرج زندگي و . . . در پرتگاه سقوط قرار گرفته و مي خواهد از تشكيل خانواده و ازدواج مأيوس شود ، مي فرمايد : ( وَ أَنْكِحُوا اْلأَيامي مِنْكُمْ وَالصّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَإِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ) ( 2 ) مردان و زنان بي همسر خود را ، همسر دهيد همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را ، و چنانچه فقير و تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بي نياز مي سازد خداوند گشايش دهنده و آگاه است .

در ميدان جنگ چه بسا با ديدن كثرتِ دشمن و تجهيزات آنان ، حالت يأس بر انسان عارض گردد ، در اينجا نيز قرآن سرباز مسلمان و با ايمان را مخاطب قرار مي دهد و مي فرمايد : ( إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ) ( 3 ) « اگر بيست نفر از شما صاحبان ايمان ، صبور و شكيبا باشيد بر دويست نفر از دشمن كافر پيروز خواهيد شد » ، و
يا به گنه كاري كه در گناه غوطهور مي باشد و گمان مي كند كه تمامي روزنه هاي آشتي بين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . دعاي افتتاح مفاتيح الجنان مروي از حضرت مهدي ارواحنا فداه .

2 . نور : 32

3 . انفال : 65 .


185


او و خداوند مسدود است . نويد مي دهد و مي فرمايد : ( قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلي أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ) ( 1 ) « بگو : اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم نموده ايد از رحمت خدا نا اميد نشويد كه خدا گناهان را مي آمرزد ، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است . »

حضرت يعقوب پس از ساليان دراز كه در فراق يوسف ناله زد و برادران يوسف ، از بازگشت يوسف و بلكه حيات او مأيوس بودند ، خطاب مي كند و مي فرمايد : ( يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ ) ( 2 ) پسرانم برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران از رحمت خدا مأيوس مي شوند .

و چنانچه گروهي از مسلمانان مرتد شوند و از امت اسلامي فاصله بگيرند و به صف دشمنان بپيوندند قرآن به جامعه مسلمين بشارت مي دهد و مي فرمايد اگر اين ها رفتند ، بهتر از آنان جاي آن ها را خواهند گرفت و با قاطعيت اعلام مي كند : ( يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْم يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَي الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم ذلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَاللهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ) . ( 3 )

روش پيامبر و ائمه  ( عليهم السلام )

روش اولياء خدا و اهل بيت عصمت و طهارت نيز چنين است . برنامه هاي تربيتي سلسله جنبان رسالت و امامت و عقل و انديشه ، حضرت ختمي مرتبت  ( صلّي الله عليه وآله ) كه براي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . زمر : 53 .

2 . يوسف : 87 .

3 . مائده : 54 . آيات در اين زمينه فراوان است از قبيل آيه ( ان الذي فرض عليك القرآن لرادّك الي معاد ) كه به پيامبر نويد بازگشت به مكه و فتح آن را مي دهد و آيه ( . . . انّا نبشرك بغلام عليم قال أبشر تموني علي ان مسنّي الكبر فَبِمَ تبشّرونَ قالوا بشرناك بالحق فلا تكن من القانطين قال ومَنْ يقنطُ من رحمة الله الا الضّالون ) حجر آيه 54 و 55 و 56


186


همگان الگو و اسوه است هنگامي كه از كوه حرا سرازير مي شود ، يك تنه در مقابل انبوه شرك و الحاد ، نخوت و تكبر قرار گرفته و فرياد برمي آورد : بگوئيد ( لا اله الا الله ) تا رستگار شويد و در همان اوائل بعثت اعلان مي كند كه مكتب من باقي مي ماند و بعد از من جانشينان به حق من ، اهداف مرا دنبال مي كنند ، آن شخصيت والاي عالم ملك و ملكوت با گفتار و كردار خود روح اميد را در مردم مي دمد و با تمام وجود ، جلوي يأس و نااميدي را مي گيرد .

فرزند بزرگوارش يعني زينب كبري كه در مهد ولايت و عصمت و امامت پرورش يافته از همين روش استفاده مي كند و در مجلس يزيد در حالي كه اسير دست دشمن كينه جو قرار گرفته با وجود از دست دادن برادران و ياران و اسارت در دست دشمنان به يزيد روي مي كند و مي فرمايد : ثمّ كِدْ كَيْدَكَ وَاجْهدْ جَهْدَكَ فَو الله الّذي شَرَّفَنا بِالْوحيِ وَالكِتابِ والنُبوّة وَالاِْنتِخابِ ، لا تَدرُكُ اَمَدَنا ولا تَبْلُغُ غايَتَنا وَلا تَمْحُوا ذِكرنا وَلا يَرْخَصُ عنكَ عارُنا . ( 1 )

يعني اي يزيد ، تمام مكر و حيله ات را به كار گير و سعي خود را بكن ، قسم به خدايي كه ما را انتخاب نموده و مفتخر ساخته به وحي و كتاب و نبوت نمي تواني به عمق ارزشي وجود ما واصل شوي و نيز نمي تواني نام و ياد ما را محو كني ، و هرگز آن عار و نكبتي كه در اثر رفتارت ، با ما نصيب تو شد نمي تواني از خود بزدائي .

اين بخشي از آيات و گفتار بزرگان دين بود كه نشان مي دهد اوّلاً : آنان تلاش مي كردند كه نگذارند انسان مأيوس شود و از حركت و فعاليت در مسير رسيدن به اهداف خود جدا گردد زيرا يأس عامل همه بدبختي ها و شكست ها است ثانياً : آنچه وحي الهي و يا بزرگان دين مطرح كردند و نويد دادند جامه عمل پوشيده و محقق شده است . امروز مشاهده مي كنيم نام اهل بيت و آثار آنها در هر گوشه و كناري به چشم مي خورد و از همه مهم تر مهر و محبت اهل بيت بر دل ميليون ها انسان آزاده و مؤمن حكومت مي كند امّا از معاويه و دودمان او هيچ خبري نيست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . امامت و مهدويت : ص 378 ، نقلاً از احتجاج طبرسي چاپ بيروت ص 309 .


187


طلوع صبح و تابش آفتاب جهان شمول در راه است

دانستيم كه مكتب آسماني و رهبران الهي پيروان خود را با القاء اميد ، با نشاط و فعّال نگه مي دارند اكنون با بررسي روايات انتظار مي نگريم كه اولياء دين با بيان يك واقعيّت قطعي ، يعني ظهور يك مصلح جهاني و دادگستر در زمين و ترغيب مسلمانان و صاحبان ايمان نسبت به انتظار آن شخصيّت والا و طلوع خورشيد جهان تاب و لزوم آمادگي براي آن قيام و نهضت بزرگ ، اولاً هرگز اجازه نمي دهد پيروان مكتب قرآن و اهل بيت ، با ديدن ظالميني همچون معاويه ها و منصورها و متوكّل ها مأيوس گردند و يا از بقاء اسلام و مسلمانان نااميد شوند و ثانياً اعتقاد به وجود منجي و صاحب خود باعث مي شود كه با تمام وجود در مقابل دشمن مقاومت نمائيم ، همانگونه كه مشاهده مي كنيد در طيّ قرن ها پيروان ائمه  ( عليهم السلام ) با همه وجود در مقابل ناملايمات ايستادند و حتي حاضر شدند كه خون بدهند و مكتب را حفظ كنند و به نسل بعدي بسپارند ، اين پايداري معلول همان انتظار است كه در روايات از آن به بهترين اعمال تعبير شده است . در خاتمه به يك حديث شريف توجه مي كنيم . علي  ( عليه السلام ) مي فرمايد : اِنْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَلا تَيأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ فَاِنَّ اَحَبَّ الاَْعمالِ اِلي اللهِ عزّ وجلَّ اِنتظار الْفرجِ ( 1 ) در انتظار فرج باشيد و از رحمت الهي مأيوس نشويد كه بهترين عمل در نزد پروردگار ما انتظار فرج است .

انتظار

در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم * * * بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم

به وقت صبح قيامت كه سر زخاك برآرم * * * به گفتگوي تو خيزم به جستجوي تو باشم

حديث روضه نگويم گل بهشت نبويم * * * جمال حور نجويم دوان به سوي تو باشم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . خصال شيخ صدوق .


188


مي بهشت ننوشم ز دست ساقي رضوان * * * مرا به باده چه حاجت كه مست روي تو باشم

خلاصه گفتار هشتم

آينده كاروان بشريّت از ديدگاه قرآن و روايات ، آينده اي روشن است كه حكومت در دست صالحان قرار مي گيرد و همه در امن و امان در زير سايه دين زندگي مي كنند . اسلام پيروان خود را به انتظار براي فرارسيدن آن روز فرخنده دعوت نموده و در روايت مورد اتفاق و قبول همگان آمده كه اگر از دنيا يك روز هم باقي مانده باشد ، حكومت عدل برقرار خواهد شد و انتظار چنين روزي را بهترين عمل معرفي نموده است .

اصولاً همه مردم با انتظار زندگي مي كنند و ارزش انسان ها بستگي دارد به اهميّت آنچه به انتظارش مي باشد پيروان مكتب اهل بيت در انتظار يك مصلح جهاني و اصلاح تمامي نقاط روي زمين مي باشند و لذا بايد در هر شرايطي تلاش و جديّت به خرج دهند . روايات انتظار فرج منتظر واقعي را همانند مجاهد و رزمنده اي قرار داده كه براي خداوند در خون خود غوطهور شده است ، ضمناً بنابر حديث ابو الجارود كه از امام باقر  ( عليه السلام ) نقل نموده ، ( انتظار فرج ) يكي از مسائل اعتقادي و مهم مي باشد كه بايد هر مؤمني به آن معتقد شود ، نتيجه مهمّي كه بر انتظار مترتب مي شود اين است كه : افراد را اميدوار مي كند و از يأس و نااميدي جدا مي سازد و اصولاً يكي از تعاليم حيات بخش اسلام ، اميد بخشيدن به افراد است . پيامبر و فرزندان پاك او همواره در شرايط سخت و مأيوس كننده با اميد و نشاط صحبت كرده اند كه در اين باره به شيوه تربيتي رسول خدا  ( صلّي الله عليه وآله ) و سخنان زينب كبري در مجلس يزيد اشاره شد .

روايات انتظار چنين حالتي را در انسان زنده مي كند و اجازه نمي دهد كه مسلمانان بر اثر سركشي و ستم سردمداران ظالم ، از آينده روشن خود مأيوس گردند . در خاتمه به روايت حضرت علي  ( عليه السلام ) اشاره شد كه مي فرمايد : در انتظار فرج باشيد و از رحمت الهي مأيوس نشويد .


189


* سؤالات گفتار هشتم

1 ـ آيه اي را كه آينده زمين را از آنِ صالحان مي داند ، ذكر كنيد .

2 ـ در روايات براي انتظار فرج چه فضيلتي بيان شده است ؟

3 ـ پيروان مكتب اهل بيت در انتظار چه روزي به سر مي برند ؟

4 ـ براي اثبات اين كه انتظار از مقوله عمل و جديّت و تلاش است ، چه دليلي اقامه شد ؟

5 ـ انتظار ، در كلام علي  ( عليه السلام ) به چه چيزي تشبيه شده است ؟

6 ـ از حديثي كه أبوالجارود از امام باقر  ( عليه السلام ) نقل نموده چه مطلبي به اثبات مي رسد ؟

7 ـ قرآن به كسي كه مي خواهد ازدواج كند ولي مشكلات فراوان در مقابل خود مي نگرد چه توصيه اي مي نمايد ؟

8 ـ قرآن با گنه كاران آلوده چگونه سخن گفته است ؟

9 ـ آيه 54 مائده چه مي فرمايد ؟

10 ـ زينب كبري سلام الله عليها در مجلس يزيد چه فرمود ؟

11 ـ عامل مهمّ استقامت پيروان قرآن و مكتب اهل بيت  ( عليهم السلام ) در مقابل ظالمين چيست ؟

12 ـ حضرت علي  ( عليه السلام ) درباره انتظار فرج چه مي فرمايد ؟

13 ـ خلاصه بحث را بيان فرمائيد .


191


گفتار نهم

وظيفه اهل ايمان در زمان غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)


193


وظايف ما در زمان غيبت چيست ؟


مطلبي كه هميشه مورد سؤال صاحبان ايمان بوده و علاقه مندان به مكتب اهل بيت و عاشقان و معتقدين به امام زمان حضرت مهدي ارواحنا فداه از آن پرسش مي كنند اين است كه : آيا در عصر غيبت ، علاوه بر انتظار ، تكاليف ديگري متوجه ما مي باشد ؟ آنچه مسلّم است پيروان و معتقدين به وجود مبارك امام زمان در زمان غيبت وظائف و تكاليفي دارند كه بايد نسبت به آنها آگاهي پيدا كنند و به آن عمل كنند و آنچه مربوط به اعتقاد و التزام قلبي است ، با آن آشنا شوند و معتقد به آن باشند .

در اين گفتار به برخي از آن وظايف به طور گذرا اشاره مي شود .

اوّل : آنچه در عصر غيبت بر همگان واجب است شناخت امام زمان بر اساس دليل و برهان است زيرا روايتي كه از رسول خدا  ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده و مورد قبول عامه و خاصه مي باشد حاكي از آن است كه اگر كسي بميرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليّت مرده است و علامه اميني در جلد دهم الغدير اين روايت را با مضامين مختلف از كتب اهل سنّت نقل نموده و نيز كليني رضوان الله عليه در اصول كافي چندين روايت به همين مضمون آورده است ( 1 ) بنابر اين اولين و مهمترين وظيفه ما در عصر غيبت اين است كه با امام خود آشنا بشويم و او را بر اساس عقل و برهان بشناسيم و احياناً اگر در بعضي از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي : ج 1 ، ص 376 ، ( باب من مات وليس له امام ) .


194


خصوصيات وجود حضرتش از قبيل طول عمر ، شك و ترديدي داريم از بزرگان و
انديشمندان بپرسيم و رفع اشكال كنيم و خلاصه ارتباط خودمان را با وجود مقدّسش تنها به ذكر نام آن حضرت منحصر نكنيم . بلكه علاوه بر آن ، بايد زير بناي شعار خودمان را به شعور و آگاهي محكم و تقويت نمائيم مخصوصاً امروز مسئله مهدويت مورد توجه قرار گرفته و دشمنان از اين ناحيه حمله مي كنند تا ايمان جوانان ما را متزلزل نمايند ، امروز شبهاتي كه در قرون گذشته مطرح بوده و علماي كلامي ما مطرح نمودند و جواب دادند ، غالباً مورد توجّه نيست و دشمن هم از آن طريق وارد نمي شود امّا مسئله مهدويت و غيبت حضرت و بعضي ديگر از خصوصيات ايشان دسيسه دشمنان قرار گرفته و شياطين روزگار از اين طريق افراد را وسوسه مي كنند .

لذا ما علاوه بر توصيه به آحاد مسلمانان و پيروان مكتب اهل بيت مبني بر تحكيم اين عقيده و ايمان به حضرت مهدي ، به گويندگان و خطباي مذهبي و نيز نويسندگان و صاحبان قلم ، خاضعانه عرض مي كنيم كه در اين امر مهم اعتقادي گامي برداريد و توده مردم را با اين مسئله اصيل اسلامي بهتر آشنا سازيد و حتّي المقدور در اين مقام از نقل خواب و رؤيا و حكايات ، آن هم از اشخاصي كه مورد وثوق و اطمينان نيستند ، پرهيز كنيد زيرا اعتقاد ما به حضرت مهدي و مهدويت اعتقادي است كه پشتوانه آن آيات فراواني است در قرآن ، و بيش از هزاران روايات كه از پيامبر و ائمه معصومين ، براي ما رسيده و نيز ادلّه عقلي است كه لزوم حجت خدا در جهان خلقت را اثبات مي كند ، و هرگز احتياجي به نقل خواب و يا مطالب واهي در اين رابطه نداريم و چنانچه چنين مسئله محكم و متّقن اسلامي با داشتن چنين پشتوانه هاي فراوان با افسانه آميخته شود ، قطعاً از اوج و عظمت خود ساقط مي گردد و چنين كاري به صلاح و مصلحت شيعيان نخواهد بود .

به حمد الله بزرگان و دانشمندان در گذشته و حال ، در رابطه با مسائل مربوط به حضرت بقية الله اعظم و ابعاد وجودي ايشان كتاب هاي مفيد و سودمندي نوشته اند كه علاقه مندان مي توانند كمال استفاده را از آن ها داشته باشند .


195


لزوم برقراري ارتباط با امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

دوّم : وظيفه ديگر ما در زمان غيبت امام  ( عليه السلام ) برقراري ارتباط بين خود و امام است . قبل از اين كه به مصاديق اين ارتباط بپردازيم نظر شما را جلب مي كنم به حديثي شريف از امام باقر  ( عليه السلام ) كه در تفسير آيه شريفه ( اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا ) فرمودند : اصبروا علي اداء الفرائض وصابروا عدوّكم ورابطوا إمامكم ( المنتظر ) . ( 1 )

امام باقر  ( عليه السلام ) فرمودند : در مقابل انجام واجبات صبور و شكيبا باشيد ، و در مقابل دشمن پايدار و ثابت قدم و بين خود و امام زمان خود رابطه برقرار كنيد .

بنابراين حديث شريف و نيز نهاد و عقل هر انساني حكم مي كند بر اين كه پيروان بايد با رهبر و پيشواي خود ارتباط داشته باشند بر شيعيان لازم است كه در عصر غيبت يك پل ارتباطي بين خود و امام زمان خود برقرار كنند .

ممكن است اين پرسش پيش آيد كه اين پل ارتباطي را چگونه و با چه عملي مي توان برقرار كرد . در پاسخ به اين پرسش به چند مورد اشاره مي كنيم .

دعا براي سلامتي و ظهور حضرت

1 ـ در مواقع دعا و بعد از نماز و نيز در وقتي كه به ياد امام  ( عليه السلام ) مي افتيم ، براي سلامتي حضرت و مخصوصاً براي فرج آن امام دعا كنيم در يكي از توقيعاتي ( 2 ) كه به دست محمد بن عثمان نايب خاص دوّم امام زمان در غيبت صغري رسيد آمده است : براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد زيرا فرج شما نيز در سايه فرج امام زمان انجام مي گيرد . ( 3 )

قابل توجّه است كه امامان معصوم ما نيز براي فرج قائم آل محمد دعا مي كردند . هروي مي گويد : از دعبل شنيدم كه مي گفت : وقتي كه قصيده خودم را نزد امام رضا  ( عليه السلام )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غيبت نعماني ، ص 199 و آيه شريفه 200 از سوره آل عمران است كه ترجمه آن چنين است « اي كساني كه ايمان آورده ايد در برابر مشكلات و هوس ها استقامت كنيد و در برابر دشمنان پايدار باشيد و بين قوا و افراد اجتماع ارتباط برقرار كنيد و ازخدا بپرهيزيد ، شايد رستگار شويد . »

2 . توقيع عبارت است از نامه هايي كه از ناحيه مقدسه رسيده است .

3 . منتهي الآمال به نقل از احتجاج طبرسي .


196


خواندم كه مطلع آن چنين بود :

مَدارِسُ آيات خَلَتْ مِنْ تِلاوَت * * * وَمَنْزِلُ وَحي مَقْفَرُ الْعَرَصاتِ

و در ادامه ، با اشاره به قيام امام مهدي  ( عليه السلام ) و جدا شدن حق از باطل و رسيدن هر يك از پيروان حق و باطل به جزاي خويش ، گفتم :

خُرُوجِ اِمام لا مَحالَةَ خارِجُ * * * يَقُومُ عَلَي اسْمِ اللهِ بِالْبَركاتِ

يُمَّيِزُ فينا كُلُّ حَقٍّ وَباطِل * * * وَيَجْزِي عَلَي النَّعماءِ وَالنّقِماتِ

امام هشتم  ( عليه السلام ) با شنيدن اين دو بيت شديداً گريه كرد ( بكي الرضا بكاءً شديداً ) و سپس سربلند كرد و فرمود : اي خزاعي ، روح القدس اين دو بيت را به زبانت جاري نموده و او تو را كمك كرده كه توانستي اين گونه شعر بگوئي . ( 1 )

محدّث قمي  ( قدس سره ) اضافه مي كند وقتي دعبل اين دو بيت را خواند ، حضرت برخاست وسرخودراخم كردوكف دست راست خودرابرسرنهادوگفت : اَللّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَمَخْرَجَهُ وَانْصُرنا بِهِ نَصْراً عَزيزاً ، براي تعجيل فرج آن امام همام و آن منجي بشريت دعا كرد . ( 2 ) و امام هشتم  ( عليه السلام ) امر مي فرمودند به دعا كردن از براي حضرت صاحب الامر به اين طريق اللّهُمَ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ وَخَليفَتِكَ وَحُجَّتِكَ عَلي خَلْقِكَ وَلِسانِكَ الْمُعَبِّرِ عَنْكَ النّاطِقِ بِحِكْمَتِكَ . . . اَمِتْ بِهِ الْجُورَ وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَزَيِّنْ بِطُولِ بَقائِهِ الاَْرضَ ، تا آخر دعا . ( 3 )

و نيز محدّث قمي در صفحات آخر مفاتيح دعاي ديگري از سيد بن طاووس نقل نموده كه در زمان غيبت خوانده شود و سيد بن طاووس توصيه مي كند كه از مزاياي اين دعا غفلت نكنيد كه ما اين دعا را از فضل الهي شناختيم . ابتداي آن دعا اين است :

اللّهُمَ عَرِفَّنِي نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَكَ اللّهُمَ عَرِّفْنِي رَسُولَك فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللّهُمَ عَرِّفْنِي حُجّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كمال الدين باب 35 ، ح 6 و بحارالانوار ، ج 51 ص 154 .

2 . منتهي الآمال ، ص 332 و نيز اين جملات در ذيل رواياتي آمده كه در منتخب الأثر در ص : 506 نقل شده .

3 . اين دعا در اواخر مفاتيح الجنان آمده است .


197


لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَتَك ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي اللّهُمَ لا تُمِتْنِي مِيتَةً جاهِلِيةً . . .

و امّا دعاي جامع و كوتاهي كه مي توان هر شب و روزي لب هاي خود را به آن مترنّم سازيم و با دعا براي ولي نعمت خودمان و امام زمان مان ارتباطي بين خود و امام عصر برقرار كنيم ، اين دعاي معروف است :

اللّهُمَ كُنْ لِوَلِيّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وَعَلي آبائِهِ فِي هذِهِ السّاعَة وَفِي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِيلاً وَعَيْناً حَتّي تُسْكِنَهُ اَرْضَك طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَويلاً ( 1 )

صدقه دادن از طرف امام  ( عليه السلام )

2 ـ گاهي از طرف حضرت ، صدقه بدهيم ، چنان كه براي سلامتي خود و خانواده خود صدقه مي دهيم و بدين وسيله از برخي امراض و حوادث ناگوار در امان مي مانيم . چه كسي عزيزتر و گرانقدرتر از وجود حضرت بقية الله اعظم ( اروحنا فداه ) است ؟ كمترين اثر اين صدقات آن است كه محبت و علاقه ما را به ساحت مقدس امام آشكار مي كند . نقل شده كه پير زني با مختصر كلافي كه در دست داشت به سوي بازار رفت براي خريد يوسف به او گفتند : بعضي يوسف را با مبلغ هاي گزاف خريدارند و نوبت به آن ها نمي رسد ، شما با اين مختصر كلاف چه مي گوئيد ؟ پير زن جواب داد : مي دانم يوسف را به من نمي دهند امّا با اين كار خود ثابت مي كنم كه من هم از علاقه مندان و مشتريان يوسف مي باشم .

هركس به زباني سخن از حمد تو گويد * * * بلبل به غزل خواني و قمري به ترانه

انجام برخي عبادات به نيابت از حضرت

3 ـ در زماني كه به يكي از مشاهد مشرفه و اماكن مقدّسه مي رويم ، لا اقل يك نوبت به نيابت از طرف امام عصر به زيارت آن امام ، داخل حرم شويم و اگر به مكّه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . محدث قمي اين دعا را در ضمن اعمال شب 23 ماه مبارك از بعضي معصومين در مفاتيح الجنان نقل مي كند .


198


مشرف هستيم از طرف آن بزرگوار يك عمره و يا لا اقل يك طواف انجام دهيم ، بعضي
از صاحبان ايمان و عاشقان امام زمان فردي را اجير مي كنند كه از طرف حضرت مهدي عجل الله فرجه الشريف به حج برود و مناسك را تماماً انجام دهد . اين كارها كه گاهي كوچك به نظر مي آيد ، ارتباط روحي و باطني ما را با امام عصر برقرار مي سازد . فراموش نمي كنم كه در سال 1364 شمسي كه آتش جنگ بين ايران و عراق شعلهور بود ، در مكّه براي اداء نماز صبح در مسجد الحرام نشسته بودم . شخص عربي از من حدّ طواف را پرسيد ، دانستم كه او شيعه است و از عراق آمده است .

پس از كمي گفتگو ، پرسيد : تَزُورُ مَشْهَدَ الرِّضا ؟ آيا به زيارت امام رضا مي روي ؟ عرض كردم بلي . يك تسبيح صد دانه تربت ( كه آن ايّام بسيار كمياب بود زيرا مهر و تسبيح كربلا به ايران نمي آمد و زائري رفت و آمد نمي كرد ) به من داد گفت : وقتي به زيارت امام رضا رفتي يك سلام به نيابت بده ، گفتم : اسم شما چيست ؟ تا از طرف شما سلام بدهم و زيارت كنم ، گفت : به نيابت از طرف حضرت مهدي  ( عليه السلام ) زيارت كن ( نه از طرف من ) گفتم : مانعي ندارد ، هم از طرف امام زمان وهم از طرف شما سلام مي دهم . آن شيعه عراقي كه دلش پر مي زند براي زيارت امام رضا  ( عليه السلام ) امّا مي گويد : به نيابت از طرف امام زمان سلام بده . آيا جا دارد كه اين شيعه عراقي و علاقه مند به حضرت مهدي يوسف زهرا را خطاب كند و عرضه بدارد :

( يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنا بِبِضاعَة مُزْجاة فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنا ) ( 1 ) ؟

زيرا او با اين كار خود ، علاقه و عشق خود را به ساحت مقدس امام زمان ثابت نموده و ارتباطي بين خود و امام زمانش برقرار ساخته است .

اظهار علاقه به وجود مقدس امام زمان

شيعيان در زمان غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد به نحوي علاقه و شور و عشق خود را به محضر امام  ( عليه السلام ) ثابت كنند . عالم و فقيه بزرگوار حضرت آيت الله ميلاني كه يكي از مراجع

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . يوسف : 88


199


تقليد در عصر خود و مورد علاقه بزرگاني از قبيل علامه طباطبائي و ديگران بوده در برقراري ارتباط بين شيعيان و امام زمان در جلسه درس اخلاق خطاب به طلاب علوم دينيّه فرمودند : لازم و واجب است بر شما كه در شبانه روز لا اقل چند دقيقه با امام خودتان سخن بگوئيد و با او خواسته ها و مشكلات خود را مطرح كنيد و براي او دعا كنيد و از اين طريق ما وظيفه غلامي و سربازي خود را ادا نموده و ابراز علاقه به ساحت مقدسش نموده ايم ، او هم قطعاً به وظيفه بزرگواري و آقائي خودش آگاه است .

دلبرا گر بنوازي به نگاهي مارا * * * خوشتر از آن كه دَهي منصب شاهي ما را

به من بي سر و پا گوشه چشمي بنما * * * كه محال است جز اين گوشه پناهي مارا

به دلِ تار من اي چشمه خورشيد بتاب * * * نبود بدتر از اين روز سياهي مارا

از ازل در دل من تخم محبت كشتند * * * نبود بهتر از اين بذر گياهي ما را

گرچه از پيش گه خاطر عاطر دوريم * * * هم مگر ياد كند لطف تو گاهي مارا ( 1 )

خيلي مناسب است كه بعد از نماز صبح ، دعائي را كه در مفاتيح بعد از دعاي ندبه نقل شده به عنوان ابراز ادب و سلام به پيشگاه امام زمان بخوانيم . آن دعا اين گونه آغاز مي شود : اللّهُمَ بَلِّغْ مُولايَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤمِنِينَ وَالْمُؤمِنات . . . .

استغاثه به حضرت مهدي  ( عليه السلام )

سوّم : از وظائف ما شيعيان در زمان غيبت اين است كه توجّه داشته باشيم در پشت پرده غيبت ، امام و اربابي داريم كه خداوند توانائي هاي زيادي در اختيارش گذارده و او مي تواند خاك را به نظر كيميا كند و داراي مقامي هست كه با يك دعا و توجّه مي تواند تحول و انقلابي در جامعه و خانواده و يا افراد ايجاد كند و با تمام اين توانايي ها مانند آباء ارجمند و جدّ بزرگوارش پيامبر اكرم  ( صلّي الله عليه وآله ) ، هم كريم است و هم نسبت به مؤمنين رئوف و مهربان . لذا جا دارد كه در مواقع اضطرار و پريشاني ها از آن بزرگوار استغاثه نموده و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اشعار از سروده هاي فقيه و فيلسوف بزرگ حضرت آيت اللّه شيخ محمد حسين اصفهاني  ( قدس سره ) مي باشد .


200


كمك بگيريم . در مباحث گذشته ( 1 ) اشاره كرديم كه اولاً استغاثه هرگز با توحيد منافاتي ندارد و ثانياً : افراد زيادي در طول تاريخ اسلام در اين خانه را زدند و جواب مثبت گرفتند كه به يكي ، دو مورد اشاره نموديم و ثالثاً : همين ظهور و بروز كرامات و معجزات و دادرسي از بيچارگان و درماندگان دليل واضحي بود براي اثبات وجود حضرت مهدي ارواحنا فداه .

آنچه را كه در اين مقام مي خواهيم مطرح كنيم اين است كه ما شيعيان و پيروان مكتب اهل بيت در زمان غيبت از چنين شخصيت والائي براي حلّ مشكلات غفلت نكنيم و مبادا به هر سوئي برويم و هر دري را بكوبيم و دست نياز پيش هر كسي دراز كنيم ، جز درب خانه آن امام رئوف و رحيم .

دو حديث ارزنده

پيش تر اشاره كرديم كه در رجال كشي ( 2 ) نقل مي كند : رميله ( 3 ) كه يكي از اصحاب امير المؤمنين  ( عليه السلام ) بوده مي گويد : تب شديدي بر من عارض شد . چون روز جمعه احساس كردم مقداري سبكتر شده ام و تبم كاهش يافته با خود گفتم : چيزي بهتر از اين نيست كه غسل كنم و به نماز جمعه كه به امامت حضرت علي  ( عليه السلام ) منعقد مي شود بروم ، اين كار را انجام دادم و به مسجد رفتم ، امّا همين كه حضرت به منبر رفت ، تبم ، شديد شد و حالم مجدّداً دگرگون شد ، بعد از نماز حضرت هنگام خروج از مسجد ، متوجّه من شد و فرمود : ناراحتي چه شده ؟ وضع بيماري خودم را برايش بازگو كردم . حضرت فرمود : مؤمني
نيست كه مريض شود و محزون گردد مگر اين كه ما نيز مريض و محزون مي شويم و مؤمني نيست كه دعا كند ، مگر اين كه ما براي او ( آمين ) مي گوئيم و از خداوند ، استجابت دعاي او را خواستار مي شويم و مؤمني نيست كه ساكت و خاموش باشد مگر اينكه ما

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مراجعه شود به گفتار چهارم پيرامون اثبات حضرت مهدي  ( عليه السلام ) از طريق ظهور و بروز معجزات و كرامات از ناحيه مقدسه آن بزرگوار .

2 . رجال كشي : ص95

3 . رميله به ضم راء و فتح ميم و سكون ياء خوانده مي شود البته بعضي زميله به ازاء خوانده اند .


201


براي او دعا مي كنيم . عرض كردم : آيا اين لطف و بزرگواري شما تنها شامل حال كساني مي شود كه در اين شهر به سر مي برند ؟ ( اشاره به اين كه اين توجه شما مخصوص همين اطرافيان و آشناياني است كه دور شما را گرفته اند ؟ ) و يا عموميّت دارد و شامل همه اهل ايمان است ؟ حتي آنهايي كه در شرق و غرب زمين زندگي مي كنند ، حضرت فرمود : ( يا رُمَيْلَةُ ، لَيْسَ يَغِيبُ عَنّا مُؤمِنٌ فِي شَرْقِ الاَْرْضِ وَلا فِي غَرْبِها ) اي رميله ! هيچ مؤمني در شرق و غرب زمين نيست كه از ديدگاه و منظر ما مخفي باشد .

و نيز پيامبر اكرم  ( صلّي الله عليه وآله ) به اَبُوالْوَفاء فرمود : هرگاه در كار خود درمانده شدي ، استغاثه كن به حضرت حجة  ( عليه السلام ) كه او تو را درمي يابد و او فرياد رس و پناه دهنده است براي هر كسي كه به او استغاثه كند . ( 1 )

همچنين از وجود مبارك مهديِ آل محمّد نقل شده كه مي فرمايد : انّا غيرُ مُهملينَ لِمراعاتِكم ولا ناسين لِذِكْركم ، ( 2 ) ما توجه خودمان را از شما برنمي داريم و شما را فراموش نمي كنيم .

با وجود لطف و بزرگواري اين بزرگان و ذات حضرت بقية الله اعظم حيف است كه شيعيان مضطر و گرفتار از اين آستان كرم غافل شوند و از فيض آن بي بهره بمانند .

در استغاثه به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آمده : دو ركعت نماز بخوان و برو زير آسمان رو به قبله بگو : سَلامُ اللهِ الْكامِلُ التّامُ الشَّامِلُ وَصَلَواتُه الدّائِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقائِمةُ التامَة عَلي حُجّةِ اللهِ وَوَلِيّهِ فِي اَرْضِهِ وَبِلادِهِ ، وَخَلِيفَتِهِ عَلي خَلْقِهِ ، تا آخر دعا . ( 3 )

اي عروة الوثقاي من * * * دنياي من عقباي من

محبوب بي همتاي من * * * يابن الحسن يابن الحسن

ماه معين من توئي * * * حبل المتين من توئي

درّ ثمين من توئي * * * يابن الحسن يابن الحسن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . منتهي الآمال ، ج 2 ، ص 333 .

2 . مكيال المكارم ، امامت و مهدويت كه از احتجاج طبرسي نقل نموده .

3 . مفاتيح الجنان قبل از مناجات خمس عشرة .


202


با اعمال زشت خود امام زمان را نيازاريم

چهارم : يكي از مسائلي كه لازم است صاحبان ايمان در زمان غيبت رعايت نمايند و نسبت به آن دقيق و محتاط باشند اين است كه كاري نكنند كه قلب ولي الله اعظم آزرده شود و ايشان مغموم و آزرده خاطر گردند ، زيرا روايات فراواني داريم كه دلالت مي كند بر اين كه تمامي اعمال و كردار ما به محضر امام  ( عليه السلام ) عرضه مي شود و ايشان از تمامي اعمال ما با خبر است و طبيعي است كه وقتي اعمال زشت و يا گناه و معصيتي را از شيعيان خود و كساني كه دم از علاقه و محبت او مي زنند ، مي نگرد ، خاطر ايشان مكدّر مي شود .

در روايتي به نقل از امام صادق  ( عليه السلام ) آمده است كه ايشان خطاب به ياران خود فرمود : چرا پيامبر اكرم  ( صلّي الله عليه وآله ) را اذيت و آزار مي كنيد ؟ عرض شد : چگونه ما پيامبر را ناراحت مي كنيم ؟ ( و حال آن كه سال هاست از بين ما رفته و رحلت فرموده اند ) .

حضرت فرمود : مگر نمي دانيد اعمال شما عرضه مي شود بر ايشان و هرگاه با اعمال زشت شما برخورد كند و از آنها آگاه گردد ، ناراحت مي شود ؟ پس تلاش كنيد كه موجب خرسندي پيامبر شويد . ( 1 )

اينجاست كه زنگ خطر براي دوستان امام زمان به صدا در مي آيد كه مبادا با نِفاق و مكر و حيله خودمان و يا سهل انگاري در نماز و بي مبالاتي در حفظ حجاب و . . . دل آن يگانه محبوب را آزرده كنيم و در عين حال فرياد برآوريم كه ( عَجِّلْ عَلي ظُهورِكَ ) .

يكي از دوستان روحاني ( 2 ) مي فرمودند : وقتي كه عالم جليل القدر ، مير جهاني  ( قدس سره ) ( 3 ) به اصفهان منتقل شد ، بنده گاهي به خدمتشان مي رسيدم تا از ايشان بهره مند شوم ، يك بار كه خدمتشان رسيدم ، فرمودند : شبي در عالم رؤيا حضرت صديقه كبري  ( عليها السلام ) را ديدم ، به من فرمودند :

دلي شكسته تر از من در آن زمانه نبود * * * در اين زمان دل فرزند من شكسته تر است

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي ، كتاب الحجة ، ص 219 .

2 . فاضل ثقه جناب رهبر يكي از روحانيون اصفهان .

3 . صاحب تأليفات فراوان .


203


گرچه ناراحتي هاي حضرت مهدي ( عليه السلام ) علل مختلفي دارد همچون سلطه ظالمين بر عدّه اي ضعيف و بي پناه ، شيوع انواع گناه ها و معاصي در جوامع بشري و فرا نرسيدن زمان فرج وو ، امّا يك علت ناراحتي حضرت كه مي توان گفت قلب ايشان را در فشار قرار مي دهد اين است كه دوستان و كساني كه عشق و علاقه به ائمه اطهار و به خصوص به وليّ الله اعظم دارند ، چرا بايد آلودگي به گناه و يا بي اعتنائي به واجبات داشته باشند ؟ !

وظيفه شيعيان در عصر غيبت

پنجم : يكي از وظائف مهم شيعيان و پيروان مكتب اهل بيت عصمت و طهارت در زمان غيبت ، انتخاب طريق صحيح است كه ما را با فرامين و دستورات ائمه طاهرين آشنا كند . علاقمندان به اهل بيت و خصوصاً به امام زمان ، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) زياد هستند ، امّا متأسفانه گروه گروه شده و هر گروه و دسته اي براي خود راه جداگانه اي را پيش گرفته اند و از راهنما و رهبر خود پيروي مي كنند ، حال آن كه خود ائمه اطهار براي چنين زماني وظيفه دوستان خود را معيّن و مشخص نموده اند تا مبادا در چنين عصري كه حجت خدا در پس پرده غيبت است آنان در دام صيادان و شيادان بيفتند و عده اي هوا پرست و رياست طلب با دام هاي شيطاني خود آنان را فريب دهند .

اكنون بايد ديد آن راه صحيح و صراط مستقيم كه مورد تأييد امامان بزرگوار ما مي باشد كدام است ؟ يگانه راهي كه در زمان غيبت ما را به ساحل نجات مي رساند و مورد رضايت و خوشنودي امام زمان است ، پيروي كردن از يك عالم فقيه و مجتهد جامع الشرائط است كه از عدالت و تقواي كامل برخوردار باشد و بتواند احكام الهي را كه ائمه اطهار براي دوستان خود بيان كردند از لابلاي آيات و روايات استخراج نمايند و در دسترس علاقه مندان به مكتب اهل بيت قرار دهند . ائمه اطهار ( عليهم السلام ) ما را به چنين اشخاصي رجوع داده اند و آنان را حاكم قرار داده اند و مخالفت با آنها را به منزله مخالفت با خودشان دانسته اند . اينك چند حديث در اين رابطه نقل مي كنيم .

1 ـ عمر بن حنظله مي گويد : به امام صادق  ( عليه السلام ) عرض كردم : دو نفر از شيعيان باهم نزاعي دارند و براي رفع اختلاف به سلطان و يا قضات حكومتي مراجعه مي كنند ، آيا اين


204


كار درست است ؟

حضرت فرمود : كسي كه نزاع و دعواي خود را نزد اين ها ببرد و به حكم و قضاوت آنها رجوع كند ، در واقع به طاغوت پناه برده و از او طلب قضاوت و حكم نموده و حال آن كه بايد به طاغوت كفر ورزيد و از آنان دوري گزيد . ( امام صادق به اين آيه استشهاد كرد : ( يُرِيدُونَ اَنْ يَتَحاكَمُوا اِلَي الطّاغُوتِ وَقَدْ اُمِرُوا اَنْ يَكْفرُوا بِهِ ) ( 1 ) و حتي اگر طاغوت حكم به حق كند و شخصي به حق خودش برسد ، آن مال ، براي او حرام است چون به حكم طاغوت و قضاوت او به اين مال رسيده است .

راوي عرض مي كند : پس براي قضاوت و رفع نزاع چه بكنند ؟ حضرت فرمود : بروند نزد كسي كه از خود شما شيعيان است و احاديث ما و احكام ما را نقل مي كند و در حلال و حرام ما صاحب نظر است و شناخت كامل نسبت به احكام ما دارد . بايد شيعيان به حكم صادره از سوي چنين شخصي خوشنود باشند و من آنها را بر شما حاكم قرار مي دهم و چنانچه اين افرادي كه احكام ما را بيان مي كنند و در مابين شما قضاوت و حكومت مي نمايند ، مورد قبول آنها واقع نشوند بدانيد كه به حكم الهي بي اعتنائي شده و در واقع ، حكم ما را نپذيرفته اند و كساني كه حكم ما را ردّ نمايند ، فرمان خدا را ردّ نموده اند و در حدّ شرك قرار مي گيرند . ( 2 )

ملاحظه مي كنيد اولاً ، امام  ( عليه السلام ) پيروان خود را به افرادي ارجاع داده كه ناقل و راوي احاديث امامان معصوم باشد ، آن هم با اين خصوصيت كه در فهم احكام الهي صاحب نظر باشد .

ثانياً : در موقع دعوي و نزاع كه قطعاً حكم به نفع يك طرفِ نزاع صادر مي شود و طرف ديگر بي بهره مي ماند ، وظيفه داريم كه در مقابل حكم چنين مجتهدي تسليم باشيم و به اين انسان هاي والا مراجعه كنيم ، اگر چه بر عليه ما حكم كنند . براي آشنا شدن با احكام الهي و كيفيت آن مانند روزه و نماز و تجارت و . . . كه بيانگر همان صراط مستقيم است و دين مورد مرضي خدا و ائمه است به طريق اولي بايد از اين افرادِ خاص

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نساء : 60

2 . وسائل الشيعه ، ج18 ، ص98 .


205


تبعيّت كنيم .

ثالثاً : امام  ( عليه السلام ) طبق اين روايت فرموده كه اگر طاغوت به حقّ هم ، حكم كند ، صاحب مال نمي تواند در آن مال تصرّف كند چون اساس آن محكمه بر باطل است و الهام از مصادر وحي نمي گيرند از اين جمله روايت ، و اين فرموده امام صادق  ( عليه السلام ) استفاده مي شود كه پيروان ائمه بايد براي پيدا كردن راه و طريق دين و عبوديت به در خانه اي بروند كه اساساً مورد قبول ائمه مي باشند و فريب بعضي از مطالب مانند ذكر و ورد و . . . را نخوردند زيرا شياطين براي اغواء انسان ها با نشان دادن تابلو حقّ و ارائه يك مسئله اسلامي ، افراد را به ورطه هلاكت مي كشانند و نيز گاهي مشاهده مي شود كه مردم به دنبال فردي مي روند و به او ارادت ميورزند تا از او در جهت بيان اخلاق و يا مرثيه و روضه خواني استفاده كنند ، امّا آن شخص در حوادث مهم و مسائل قابل توجّه اجتماعي و يا ديني ابراز نظر مي كند . اين افراد بايد توجّه داشته باشند كه نبايد در احكام و مسائل شرعي از آنان تقليد كنند و به نظر يك مجتهد جامع الشرائط كه نايب عام امام زمان است بي اعتنائي شود .

2 ـ احمد بن اسحاق مي گويد به امام هادي  ( عليه السلام ) عرض كردم : از چه كسي احكام دين را بگيرم و قول و كلام چه كسي را در بيان دين قبول كنم ؟ حضرت فرمود : از عثمان بن سعيد كه ملقب است به ( عُمري ) احكام دين خود را بگيريد زيرا او نزد من ثقه و مورد اطمينان است و هرچه از من نقل مي كند صحيح نقل مي كند . احمد بن اسحاق مي گويد همين سؤال را از امام حسن عسكري پرسيدم حضرت فرمود : ( الْعُمْري وَابْنُه ثقَتانِ فَما اَدَّيا اِلَيكَ عَنّي فَعَنِّي يُؤدِيّانِ وَما قالا لَكَ فَعَّني يَقُولانِ فاسْمَعْ لَهُما وَاطِعْهُما فَانَّهما الثِّقْتانِ المأمُونانِ ) عثمان بن سعيد و فرزندش محمد بن عثمان ثقه و مورد اطمينان هستند هرچه از من نقل كنند ، كلام من است . سخن آن ها را گوش كن و از آن ها اطاعت كن . ( 1 )

با مراجعه به كتب رجال معلوم مي گردد كه اين پدر و پسر از چه مقام والاي علمي و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه : ج18 ، ص100 .


206


اطلاع ديني برخوردارند . بر اثر تقوي و ورع فراوان ، هر دوي آن ها به نيابت خاصّه امام زمان نائل شدند . پدر يعني عثمان بن سعيد عمري اولين نايب خاص حضرت مهدي شد و فرزندش محمد بن عثمان دومين نايب آن حضرت بود .

آري براي اخذ معالم ديني و براي سير و سلوك الي الله بايد از اين مردان بزرگ علم و عمل و مورد قبول ائمه اطهار پيروي كرد .

در روايتي كه از كافي نقل شده آمده است : ( الفقهاء أمناء الرّسل . . . ) آنهائي مورد قبول و امين رسولان الهي هستند كه فقيه باشند ، البته فقيهي كه مقام علمي خود را با پيروي از هوي و هوس آلوده نسازد و دنيا و رياست و جاه را به آخرت خود ترجيح ندهد .

3 ـ شيخ صدوق رحمة الله عليه نقل مي كند كه اسحاق بن يعقوب به محمد بن عثمان عُمري نايب دوم امام زمان در زمان غيبت صغري نامه اي داد و در آن نوشت : چند مسئله است كه مي خواستم از حضرت مهدي جواب بگيرم ، جواب به خط حضرت آمد كه متضمّن مطالبي بود از جمله در آن چنين آمده بود :

اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَة فَارْجِعُوا فِيها اِلي رُواةِ حَديِثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتي عَلَيْكُم وَأَنا حُجَّةُ الله عَلَيهم . ( 1 ) ( در مسائل و حوادثي كه پيش مي آيد مراجعه كنيد به راويان حديث ما كه آنان حجت من هستند بر شما و من حجت خدايم بر آنان ) .

بنابر اين ائمه اطهار ـ سلام الله عليهم اجمعين ـ و شخص ولي الله اعظم حضرت مهدي ( عليه السلام ) شيعيان و پيروان خود را به درِ خانه راويان احاديث ارجاع داده اند آن هم راوياني كه داراي نظر و تشخيص هستند و مي توانند روايت صحيح را از غير صحيح جدا كنند و در موقع تعارض ، مي توانند دنبال چاره بروند و با متن و لسان ائمه آشنا هستند كه از اين افراد تعبير مي كنيم به فقيه و مجتهد جامع الشرائط .

در عين حال ، به مقام علمي آنها بسنده نشده بلكه بايد از تعبّد و تقواي كامل برخوردار باشند . لذا طبرسي در كتاب احتجاج از امام عسكري ( عليه السلام ) نقل مي كند كه حضرت فرمودند : فَاَمَّا مَن كانَ مِنَ الْفُقَهاءِ صائِناً لِنفْسِهِ حافظاً لِدِينهِ مُخالِفاً عَلي هَواهُ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كمال الدين ، باب 45 ، ح4


207


مُطيعاً لاِمر مُولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ يُقَلِدُوهُ وَذلكَ لا يَكُونُ اِلاّ بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعةِ لا جَميعَهُم . ( 1 )

« از فقيهاني كه خويشتن دار و حافظ دين و ايمان خود مي باشند و با خواسته هاي دل مخالفت مي كنند و مطيع امر الهي هستند بايد پيروي و تقليد نمود و آن هم گروه خاصي از فقيهان خواهند بوده . »

از اين روايات چنين برداشت مي شود كه در زمان غيبت امام زمان و حتي زمان حضور امام در صورتي كه دسترسي به امام نداشته باشيم ، بايد براي سير و سلوك و اخذ احكام و حوادثي كه پيش مي آيد به اين فقهاي عظام و مردان الهي و عالمان رباني مراجعه كنيم . سعدي مي گويد :

عابد و زاهد و صوفي همه طفلان رهند * * * مرد اگر هست به جز عالم ربّاني نيست

خلاصه گفتار نهم :

اهل ايمان علاقه مندند كه وظائف خود را در زمان غيبت امام زمان  ( عليه السلام ) بدانند و گاهي هم از اين مطلب سؤال مي كنند البته يكي از وظائف مهم مسلمانان ، مسئله انتظار است كه بحث آن و نيز بيان ثمرات آن در گفتار قبلي گذشت ، وظيفه ديگري كه از اهميّت خاص ، و ويژه اي برخوردار است اين است كه معرفت خود را به امام زمان ، بر پايه ادلّه محكم قرار دهيم و اگر شعار مي دهيم آن را با شعور توأم نمائيم و سپس بين خود و امام زمان ارتباط برقرار نمائيم ، چنان كه امام باقر  ( عليه السلام ) در ذيل آيه 200 سوره آل عمران مي فرمايد رابِطُوا اِمامَكُمْ الْمُنْتَظَر و عقل هر انساني نيز حكم مي كند كه با پيشواي خود بايد ارتباطي روحاني داشته باشد .

امّا آن ارتباط چگونه برقرار مي گردد ؟ گاهي به دعا كردن براي حضرت مخصوصاً براي فرج ايشان ـ و گاهي بهوسيله خواندن دعاهائي كه از ائمه در اين رابطه به ما رسيده است ، از قبيل دعاي ( الهم كن لوليك الحجة بن الحسن ) تا آخر و گاهي براي آن حضرت صدقه بدهيم و با اين كار ابراز علاقه نمائيم و چنانچه به يكي از مشاهد مشرفه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ميزان الحكمة ، ج8 ، ص285 .


208


رفتيم از طرف حضرت مهدي  ( عليه السلام ) نيز زيارت كنيم . بعضي براي حضرت حج به جا مي آورند و يا نائب مي گيرند و از اين طريق نيز مي توان علاقه و ارتباط روحي خودمان را به اثبات برسانيم . حكايت آن مرد عراقي در مسجدالحرام بهترين شاهد در اين مورد است . فقيه بزرگوار آيت الله ميلاني به طلاب توصيه مي كردند به صحبت كردن و درد دل نمودن با امام خويش ، اگر چه در شبانه روز چند دقيقه باشد . خوب است گاهي با اشعار مناسب و دلنشين ، با آن امام بزرگوار زمزمه اي داشته باشيم و نيز صبح ها بعد از فريضه دعاي ( اللّهم بلغ مولاي صاحب الزمان تا آخر ) را به عنوان ابراز ادب و تجديد بيعت با مقام عظماي ولايت بخوانيم .

و از ديگر وظائف شيعيان در عصر غيبت استغاثه نمودن به حضرت در مواقع اضطرار و پيش آمدها است كه ايشان در صورت مصلحت دستگيري خواهند كرد و شاهد بر اين مطلب احاديث رميلة و ابوالوفاء و آنچه از حضرت مهدي  ( عليه السلام ) رسيده كه فرمود : اِنّا غير مهملين لمراعاتكم . . . مي باشد .

يكي ديگر از وظائف ما در عصر غيبت آن است كه كاري نكنيم كه باعث آزردگي قلب امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شود ، زيرا روايات فراوان داريم كه خانواده عصمت و طهارت از اعمال و كردار ما با خبر هستند و اعمال ما به خدمت امام عصر  ( عليه السلام ) عرضه مي شود ، و لذا امام صادق  ( عليه السلام ) فرمود : چرا با عمل خود پيامبر اكرم را ناراحت مي كنيد ؟ همچنين خوابي كه عالم بزرگوار ، مير جهاني ديده بود ، در اين رابطه قابل توجه است .

و امّا وظيفه بسيار مهمّ شيعيان در زمان غيبت تشخيص راه صحيح است و راه را ائمه  ( عليهم السلام ) براي ما معيّن نموده اند و آن پيروي از مجتهد جامع الشرائط است ، آن هم مجتهدي خدا ترس و مخالف با خواسته هاي دل و مطيع امر مولاي خود و پيمودن ديگر راه ها جايز نيست ، اگر چه تحت لواي ذكر و دعا و سير و سلوك باشد .


209


* سؤالاتي از گفتار نهم

1 ـ اگر كسي بميرد و امام زمان خود را نشناخته باشد ، چگونه از دنيا رفته است ؟

2 ـ بهترين راه براي شناخت امام زمان  ( عليه السلام ) كدام است ؟

3 ـ امام باقر  ( عليه السلام ) در ذيل آيه ( اصبروا وصابروا ورابطوا ) چه مي فرمايد ؟

4 ـ هروي از دعبل چه نقل نموده است ؟

5 ـ دعاي ( اللّهم ادْفعْ عن وَلِيّك . . . ) از كدام امام نقل شده است ؟

6 ـ مصرع دوّم اين بيت چيست ؟ هر كس به زباني سخن از حمد تو گويد .

7 ـ آن مرد عراقي در مسجد الحرام چه تقاضائي داشت ؟

8 ـ آيت الله ميلاني به طلاّب چه توصيه اي مي كرد ؟

9 ـ بعد از نماز صبح چگونه به آستان مقدس امام زمان عرض ادب كنيم ؟

10 ـ پيامبر اكرم  ( صلّي الله عليه وآله ) به ابوالوفاء چه فرمود ؟

11 ـ حديث ( انا غير مهملين لمراعاتكم ولا ناسين لذكركم ) از چه امامي رسيده ؟

12 ـ عالم جليل القدر ، مير جهاني چه خوابي ديده بود ؟

13 ـ از روايت عمر بن حنظله چه نكته اي برداشت مي شود ؟

14 ـ امام هادي  ( عليه السلام ) به احمد بن اسحاق چه فرمود ؟

15 ـ مرحوم طبرسي از امام عسكري  ( عليه السلام ) چه روايتي را نقل كرده است ؟

16 ـ خلاصه بحث را بيان كنيد .



| شناسه مطلب: 74003