قرآن را صحابه جمع نکرده اند

اشخاصی که در زمان پیغمبر قرآن را جمع آوری کرده بودند ابن الندیم در الفهرست ص 41 چاپ مصر، در فن سوم از مقاله نخست گوید: در دوران زندگی پیغمبر خدا (ص) این افراد قرآن را جمع آوری کرده بودند: 1- علی ابن ابی طالب (ع) 2- سعد فرزند عبید بن نعمان بن عمر و بن

اشخاصي كه در زمان پيغمبر قرآن را جمع آوري كرده بودند <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

ابن النديم در الفهرست ص 41 چاپ مصر، در فن سوم از مقاله نخست گويد: در دوران زندگي پيغمبر خدا (ص) اين افراد قرآن را جمع آوري كرده بودند:

1- علي ابن ابي طالب (ع)

2- سعد فرزند عبيد بن نعمان بن عمر و بن زيد

3- ابوالدرداء، عويمر فرزند زيد است.

4- ابوزيد؛ ثابت بن زيد بن نعمان.

5- ابي ابن كعب بن قيس بن مالك بن امري القيس.

6- عبيد بن معاويه.

7- زيد بن ثابت بن ضحاك.

سيوطي در اتقان باب بيستم و جاهاي ديگر آن نام عده اي را كه در دوران پيامبر خدا (ص) قرآن را جمع نموده اند، به اسناد و طرق گوناگون از مؤلفين بزرگ نقل كرده است و گفته است. بخاري از عبدالله بن عمرو بن العاص روايت كرده كه گفت: شنيدم پيامبر خدا (ص) فرمود: قرآن را از چهار تن فرا بگيريد: از عبدالله بن مسعود، و سالم، و معاذ، و ابي بن كعب. نسائي به سند صحيحي از عبدالله بن عمر روايت كرده كه گفت: قرآن را جمع آوري كردم، و هر شب آن را از اول تا به آخر مي خواندم، به رسول خدا (ص) خبر رسيد، به من فرمود: آن را در يك ماه بخوان...

ابن ابي داود بسندي حسن از محمد بن كعب قرظي روايت كرده كه گفت پنج تن از انصار در دوران زندگي پيامبر خدا (ص) قرآن را گردآوري نموده بودند: معاذ بن جبل، عبادة بن الصامت، ابي بن كعب، ابوالدرداء، و ابوايوب انصاري. جز اينها اخبار ديگري در اين مورد كه قرآن در عهد پيغمبر جمع شده وارد گرديده، و چه زياد است رواياتي كه نمايانگر اين هستند كه گروهي از صحابه قرآن را چندين مرتبه بر آن حضرت خوانده بودند كه از ايشان است علي بن ابي طالب (ع) و عبدالله بن مسعود، و زيد بن ثابت و ابي بن كعب و ديگران. اينان از جمله اشخاصي هستند كه در زمان زندگي پيغمبر قرآن را جمع كردند و بر آن حضرت خواندند و چند بار از اول تا به آخر در خدمت آن بزرگوار قرائت كردند با اين حال چگونه ممكن است قرآن در دوران زندگي آن بزرگوار جمع و مرتب نگرديده باشد. و اين احتمال كه آنان بطور پراكنده قطعه هائي از قرآن را بر آن حضرت خوانده باشند، بي مورد است و اصلي ندارد. اندك دقتي در نظم سوره ها بنمائيد، و شدت اهتمام پيامبر خدا در محافظت قرآن و دور نگهداشتن آن از اجتهاد هر فردي و بكار بردن ذوق و سليقه در آن، و عنايت آن حضرت به پاسداري از آن، و در گفته آن حضرت كه فرمود: من دو چيز گرانبها در ميان شما مي گذارم قرآن كتاب خدا و اهل بيتم... آن چه مسلمين روايت كرده اند كه جبرئيل در هر سال يكبار قرآن را بر او عرضه مي كرد و در آخرين سال زندگيش دوبار. غير اين دو حديث، از اخباري كه در اين معنا وارد شده با كمترين تأمل، خواهد فهميد كه آيات و سوره هاي قرآن همانگونه كه در زمان ما در مصحف هست بدون دگرگوني و زياده و كم جمع گرديده و مرتب شده بوده است.

بيان

ابن اثير در نهايه در ماده -ع ر ض گويد: جبرئيل در هر سال يك بار قرآن را بر او عرضه مي كرد و سال آخر دوبار؛ يعني همه آن چه از قرآن نازل كرده بود را به او مي آموخت و ياد مي داد و اين از معارضه به معني مقابله است مقايسه و سنجش دو چيز با يكديگر و از همين نسخ است جمله عارضت الكتاب بالكتاب يعني سنجيدم اين كتاب را به آن كتاب و روبرو كردم.

در فصل هشتم نوع 18 از اتفاق گويد: ابوبكر بن الانبازي گفته: پروردگار تمام قرآن را يكجا به آسمان دنيا فرو فرستاد و سپس در مدت بيست و چند سال بطور پراكنده آن را وحي كرد، هر سوره بر اثر امر تازه اي پديد مي آمد و هر آيه در پاسخ پرسنده اي نازل مي گشت و جبرئيل پيامبر اكرم را به جايگاه هر آيه و سوره آگاهي مي داد، بنابراين اسلوب سوره ها مانند اسلوب و سياق آيات و حروف قرآن است كه همه آنها از پيغمبر گرامي (صلي الله عليه وآله) مي باشند و هر كس سوره اي را پس و پيش كند نظم قرآن را بر هم زده است.

كرماني در كتاب البرهان في علوم القران گويد: ترتيب سوره ها بدين سان نزد خداوند در لوح محفوظ هم به همين ترتيب است، و بر همين نحو رسول خدا، (صلي الله عليه وآله) هر سال قسمتي از قرآن را كه در آن سال بر او نازل شده بود با جبرئيل مقابله و رويارو مي نمود و در سالي كه جهان را بدرود حيات گفت دوباره مقابله كرد، آخرين آيه اي كه نازل شده (و اتقوا يوما ترجعون فيه الله)[1]  بود كه جبرئيل از جانب خدا به آن بزرگوار دستور داد كه بين دو آيه ربا و دين قرارش دهد.

طيبي گويد: قرآن نخستين بار يكجا از لوح محفوظ به آسمان دنيا فرود آمد آنگاه چندين بار بطور پراكنده به مقدار مصالح نازل گشت، و بعد به همان صورت كه در لوح محفوظ نگارش و تنظيم شده بود در مصحفها يادداشت گرديد.

و بيهقي در المدخل گويد: قرآن در دوره زندگي پيامبر خدا بر همين ترتيب بوده چه آيات و چه سوره هايش.

و ابن الحصار گفته: ترتيب سوره ها و جا دادن آيه ها در جايگاههاي موجود، قطعا از وحي سرچشمه گرفته است.

آنگاه سيوطي پس از نقل اقوال ديگري از بزرگان در اين مورد كه ترتيب سوره ها مانند ترتيب آيات توقيفي است گفته است.

مي گويم: و از اموري كه بر توقيفي بودن ترتيب سوره ها دلالت دارد اينكه حاميم ها بلكه بين سوره هاي آنها جدائي افكنده شده و همچنين بين طسم شعرا و طسم قصص با طس فاصله شده، با اينكه اين سوره كوتاهتر از آن دو مي باشد، پس اگر در جاي خود قرار دادن سوره ها از روي اجتهاد بود مسبحات را پشت سر هم قرار مي دادند و طس را بعد از سوره قصص، مي آوردند.

سيوطي در نوع 62 از اتقان نيز درباره مناسبت آيات و سوره ها و اينكه ترتيب هر يك از آيه ها، و سوره ها، به دستور خداي تعالي بوده چند قول ديگر آورده است.

مي گويم: مطلب از طلوع صبح آشكارتر، و از خورشيد فروزان در نيمروز نمايان تر است در اينكه آميخته كردن سوره هاي اين كتاب ارزنده الهي و ترتيب آن بر اين طرز شگفت انگيز نمي باشند جز به فرمان خداي تعالي، و كسي كه در قرآن غير آنچه را ما ثابت كرديم بگويد بر خدا دروغ بسته و سخن ناصواب گفته و بر كتاب او و پيامبرش دروغي ساخته است. و گروه كوچكي قائل شده اند كه ترتيب سوره ها در دوران زندگي پيامبر خدا نبوده و در عهد ابوبكر مرتب شده است.

مي گويم: بعد از چشم پوشي از دليلي كه به آن تمسك نموده اند و بر طبق آن استدلال كرده اند و به ظاهر آن گول خورده اند.

[1] بقره 2: 281.

علي نخستين جمع آوري كننده قرآن است

اگر پذيرفتيم كه سوره هاي قرآن بعد از پيامبر خدا تنظيم شده، قطعا نخستين كسي كه بعد از رسول خدا قرآن را جمع آوري كرده شخص اميرالمؤمنين (عليه السلام) بود و آن حضرت كه دورد خدا بر او باد كه كاملا آگاهي داشته كه آيات درباره چه چيز و كجا و چه وقت و براي چه كسي نازل شده، و بزرگان صحابه قرآن را از او مي آموختند، و قرآن را از او ياد مي گرفته اند، و شكي نيست كه شناخت آن حضرت به قرآن بيشتر از ديگران بوده، و همه مسلمانان اتفاق دارند بر اينكه او در عهد پيامبر خدا حافظ قرآن بوده و چندين بار آن را بر پيغمبر خوانده است.

بنابراين ترديدي نيست كه جمع و ترتيب آن حضرت حجت است زيرا آن جناب معصوم است چنانكه ما در شرح خطبه 237 نهج البلاغه بيان داشته ايم و هر چه را معصوم بياورد از وهن و فساد محفوظ است و بر همه افراد بشر حجت است، و اين ترتيب كه هم اكنون در مصحفها و قرائت قرآن ديده مي شود همان است كه علي (عليه السلام) ترتيب داده و قرائت كرده است.

ابن ابي الحديد معتزلي در ديباچه شرحش بر نهج البلاغه درباره فضائل علي (عليه السلام) گفته است: اما قرائت قرآن و اشتغال به آن و اهتمام علي (عليه السلام) در اين باب مورد توجه همگان قرار گرفته است چنانكه همه بر اين عقيده اند كه آن حضرت قرآن را بر پيامبر خدا حفظ مي كرد و جز او ديگري آن را حفظ نمي كرد پس او نخستين كسي است كه قرآن را جمع كرده و همه محدثين نقل كرده اند كه او چندي از بيعت ابوبكر سر باز زد شيعيان مي گويند تاءخيرش بدان جهت بود كه به بعيت به ابوبكر مايل نبود، ولي اهل حديث اين را نمي گويند بلكه مي گويند مشغول به جمع آوري قرآن شده بود، پس اين دلالت دارد بر اينكه او نخستين فردي است كه قرآن را جمع كرده و چون اگر در زندگاني پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله) جمع شده بود ديگري نيازي نبود كه بعد از وفات پيغمبر، او به جمع آوري آن مشغول گردد. هر گاه به كتبي كه در مورد قرآن نوشته شده مراجعه كني خواهي يافت كه پيشوايان قراء همگي قرائتشان به او بر مي گردد، مانند ابوعمروبن علاء، و عاصم بن ابي النجود و غير آنان چون قرائت آن دو باز مي گردد به ابي عبدالرحمان بي سلمي قاري، و ابوعبد الرحمان كه شاگرد او بود، و قرآن را از او فرا گرفته. پس اين فن از فنوني است كه سرانجامش به آن حضرت باز مي گردد مانند بسياري از فضائل و فنون كه جلوتر گفتيم. پايان گفته شارح نهج البلاغه.

 

 

 

 

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74239