شناخت فاطمه زهرا قبل از ولادت
شناخت فاطمه زهرا قبل از ولادت یکی ازاموری که جهان علم و تمام ادیان و مکاتیب آن را به طور یقین پذیرفتهاند این است که تمام خصوصیات و صفات پدر و مادر به فرزند منتقل میشود و این خصوصیات و فضائل از زمانی که نطفه در رحم مستقر میشود، و در دوران زندگ
شناخت فاطمه زهرا قبل از ولادت <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
يكي ازاموري كه جهان علم و تمام اديان و مكاتيب آن را به طور يقين پذيرفتهاند اين است كه تمام خصوصيات و صفات پدر و مادر به فرزند منتقل ميشود و اين خصوصيات و فضائل از زماني كه نطفه در رحم مستقر ميشود، و در دوران زندگي رحمي تأثير خود را در اندامهاي بدن طفل و پيكره وجودي او ظاهر ميكند.
و بعد از تولد و قتي كه بچه قدم به دنيا ميگذارد بروز و ظهور آن عوامل خصوصيات بعينه مشاهده ميشود. و علاوه بر آن مسئلهي شير و شيرخوارگي حالات مادر به هنگام شير دادن، همه از مسائلي است كه متخصصان فن در زمينهي قانون وراثت، سخن سراييها كرده و مطالب زيادي بيان نمودهاند و تأثيرات قطعي ژنها و شير را به روي فرزند كاملا و يقينا به اثبات رساندهاند.
با توجه و ملاحظه اين قوانين و قاعدههاي مسلم و قطعي و بديهي كه ثابت شده است، شخصيت و عظمت بانوي دو جهان فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) صورت گرفته وجود پيدا كرده است.
و با عنايت به آنچه گفته شد، بايد عوامل ديگري را كه در شخصيت فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) نقش اساسي داشته در نظر گرفت. عوامل زيادي در وجود بانوي دو جهان مؤثر بود از جملهي آنها پدر حضرت فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) رسول خداست، كه سرور مخلوقات عالم و سيد و آقاي انبياي عظام و رسل ميباشد.
[ صفحه 26]
او همان كسي است كه خداوند همهي موجودات عالم و جهان هستي را به طفيل وجود نازنين او خلق فرموده و لباس هستي پوشانده است. [1] .
او همان كسي است كه در اين جهان اگر صاحب فضيليت و شرافتي باشد آن فضيلت و كمال و شرافت در وجود او به صورت كامل و اكمل و تمام موجود است.
او همان كسي است كه خدايش او را «پيامبر رحمت» و «رحمة للعالمين» خوانده است. [2] .
او همان كسي است كه به فرمودهي خود: «كنت نبيا و الادم بين الطين و الماء» [3] آري اين شخصيت با فضيلت و كمال و اين انسان كامل و عقل كل و كسي كه محو و فاني در قدس رب بود، همان كسي است كه فاطمهي زهرا (سلاماللهعليها) از صلب او به رحم پاك و پاكيزه و مطهرهي خديجه بانوي پاك سرشت و پاك طينت منتقل شد.
اما عامل ديگري كه در به وجود آمدن فاطمهي اطهر نقش مهميداشت؛ مادر آن حضرت،خديجهي كبري بانويي سپيد چهره، با قامتي بلند، رويي زيبا، از خانوادهاي نجيب و شريف، با شخصيت و انديشمند، با خرد و داراي هوش و ذكاوت و بصيرت بينايي بالا، با عزت و اعتماد بنفس وافر، بود. خديجه همان بانوي با عظمت و با فضيلت و با مديريت بس بالايي است كه امور تجارت را با آن هوش و ذكاوت خدادادي خود انجام ميداد. خديجه با آن همه فضائل، وقتي كه افتخار همسري پيامبر رحمت را به دست آورد، تمام ثروت و مال التجارهاي را كه به تعبير بعضي روايات هشتاد هزار شتر زير بار تجارتش را، همه به پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) بخشيد.
همهي مورخين گفتهاند و گواه هستند كه اسلام عزيز از زماني كه طلوع كرد و در حال
[ صفحه 27]
پا گرفتن و قدرت يافتن بود كمكهاي مالي خديجه در پيشرفت اسلام بسيار مؤثر بود. اين اموال براي تاليف قلوب و برطرف كردن نيازهاي محرومين كه تازه قلب شان به نور اسلام و بيانات پيامبر رحمت روشن شده بود، نقش عمده داشت و دين مقدس نوپاي اسلام را تقويت بخشيد و تا آن جا مفيد و مؤثر واقع شد كه پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «هيچ مالي مانند اموال خديجه براي من پر منفعت نبود.»
پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) به واسطهي همين اموال تواسنت رنجديدگان درماندگان را كه سالها در رنج و مشقت زندگي ميكردند و از عقيدههاي خرافي و بت پرستي به تنگ آمده بودند و تازه قلب شان به نور كلمه مباركهي لا اله الا الله و محمد رسولالله روشن و منور شده بود دستگيري نموده و زندگي آنها را اداره نمايد، تا آن جا اين ثروت اثر معنوي خود را گذاشت كه پيامبر رحمت فرمود:
«دين اسلام فقط به وسيلهي دو عامل برپاي ايستاد و قواميافت: شمشير علي و مال خديجه». [4] .
آري اين همه ايثار و شجاعت و فضيلت حاصل زندگي زناشويي شايستهي آن دو بزرگوار بود؛ و بنابر بعضي روايات كه از قريقين آمده است: هرگاه در محضر پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم)از خديجه سخني به ميان ميآمد و يا خود پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) از او ياد ميفرمود، بر همسر نازنينش رحمت و درود ميفرستاد قلب مباركش از ياد بانوي با وفا شكسته ميشد و اشك در چشمانش جمع و به علامت حزن و اندوه بر گونههاي مباركش جاري ميگرديد.
«روزي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از خديجه ياد فرمود، عايشه حاضر بود و گفت وي (خديجه) پيرهزني فرتوت و چنين و چنان بود و خداي متعال بهتر از او را نصيب شما كرده است (يعني خودش)، پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: هرگز بهتر از او نصيب من نشده، او آن هنگام كه هيچ كسي مرا نپذيرفت و تصديق نكرد، او مرا تصديق كرد و ايمان آورد و آن زماني كه مالي نداشتم او مرا در مال خود شريك كرد و خداوند
[ صفحه 28]
فقط از او فرزند نصيب من فرمود و از ديگر زنان فرزندي قسمت من نفرمود و باقي نگذاشت» [5] .
[ صفحه 31]
[1] «لو لاك لو لاك لما خلقت الافلاك»: «اگر تو نبودي هر آينه اين هستي را خلق نميكردم». حديث قدسي.
[2] «ما ارسلناك الا رحمة للعالمين»: «نفرستاديم تو را مگر اينكه رحمت براي جهانيان باشي». سورهي انبيا، آية 107.
[3] «پيش از آن كه آدم از آب و گل آفريده شود من پيامبر بودم»
[4] «ما قام و لا استقام الدين الا بسيف علي و مال خديجة».
[5] «عن عائشه رضياللهعنها قالت كان رسولالله صل الله عليه و آله و سلم اذا ذبح الشاة يقول ارسلوا الي احد اصدقاء خديجة و اني رزقت حبها و قالت لا يكاد يخرج من البيت حتي يحسن الثنا عليها فاخذتني الغيره فقلت هل كانت الا عجوزا قد ابدلك الله خيرا منها فغضب ثم قال والله ما ابدلني الله خيرا منها آمنت بي اذ كفر الناس و صدقتني اذ كذبني الناس و واستني اذ حرمني الناس و رزقني الله منها الولد دون غيرها من النساء» ذخايرالعقبي، باب 55، ص 171 و استيعاب، عبدالبر و الاصابة في التميز الصحابة، حرف الخاء.