بخش 4

چند تقریظ گرانقدر

چند تقريظ گرانقدر <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

1- نامه گهرباري از استاد بزرگوار حجه الاسلام آيه الله حاج شيخ آقا بزرگ طهراني، مولف كتاب شكوهمند " الذريعه الي تصانيف الشيعه " عز وصول‏بخشيد. بر لطف بي دريغش هزاران سپاس.

2- نامه اي دل انگيز از جناب سيد نور الدين موسوي جزائراي- مقيم كربلا- دريافت كرديم. تقديرش را بسيار سپاس مي گوئيم.

3- گرامي نامه اي از جناب سيد جلال الدين موسوي طاهري- مقيم قم- دريافت شد كه پر تو ادب و بلاغت و فصاحت از آن مي درخشد. مايه تشكر فراوان است.

4- تقدير نامه اي به نظم و به نثر از فاضل و اديب دانشمند شيخ موسي فرزند علامه عاليقدر استاد بزرگوارمان شيخ هادي مرندي غروي، دريافت كرديم. خدايش زنده بدارد.

اگر خدا بخواهد متن اين تقريظ ها را در جلدهاي بعد ثبت مي كنيم.

 

[ صفحه 13]

 

جلد نوزدهم و بيستم

مشتمل است بر:

1- رسيدگي و تحقيق در متن و سند رواياتي كه در تمجيد خلفا است.

2- بحثي در مبالغه و فضيلت پردازي براي معاويه.

3- تحليل روحيه و كردار معاويه و روشن كردن تاريخ سياه زندگيش.

 

[ صفحه 15]

 

بسم الله الرحمن الرحيم

منزهي تو ما با سپاسگزاريت ترا منزه مي شماريم و مقدس مي دانيم. حق نداريم به خدا و حقائقي كه به ما رسيده ايمان نياوريم و در عين حال‏طمع به اين ببنديم كه پروردگارمان مارا به جرگه مردم صالح در آورد.

مردم به شما برهاني (و دليلي روشن وقاطع) از جانب پروردگارتان رسيده است. اين بياني براي مردم است و هدايتي و موعظه اي براي پرهيز گاران. من برايتان حكمت آورده ام تا براي شما پاره اي از موارد اختلافتان را بيان و حل نمايم. و در عين حال مي دانيم كه عده اي از شما تكذيب خواهندكرد. كساني كه به ايشان كتاب (آسماني) رسيده، فقط بعد از اين كه بيان روشن و قاطع به ايشان رسيد از دور آن (يا از گرد هم) پرا كندند. آنچه را به شما داديم محكم بگيريد و نيكوترين چيزهائي را كه از جانب پروردگارتان فرستاده شده (يعني دين را) پيروي كنيد. كساني را پيروي كنيد كه از شما مزد نمي طلبند و هدايت يافته اند.

ما سر گذشتشان را به راستي برايتان داستان مي كنيم. همگي به پيوند الهي چنگ آويزيد و نپرا كنيد، و خدا و پيامبرش را فرمان بريد و دعوا و كشمكش نكنيد كه شكست مي خوريد و اعتبار و اقتدارتان از بين مي رود.

مثل كساني نشويد كه از هم و از گرد دين پراكندند و پس از دريافت بيانات روشن و برهان آسا اختلاف پيدا كردند. آنها پدرانشان را گمراه يافتند و در نتيجه در پي ايشان روان گشتند. و مسلم است كه پيش از اينها، بيشتر نسل هاي پيشين به گمراهي رفته اند. درباره خدا پس از اين كه به او پاسخ موافق داده شد به بهانه آوري

 

[ صفحه 16]

 

و دليل تراشي برخاستند. بهانه شان بر باد و تباه است. بنابر اين هر كس درباره خدا باتو- پس از اين كه به علم دريافته اي0 به بهانه آوري و دليل تراشي برخاست، به او بگو: بيائيد فرزندانمان و فرزندانتان را فرا خوانيم و زنانمان و زنانتان را و خودمان را و خودتان را، آنگاه به دعا بخواهيم تا لعنت خدا بر دروغگويان باشد

اميني

 

[ صفحه 17]

 

 

 

 


| شناسه مطلب: 74501