بخش 3

حکم انتصاب حجّت الاسلام والمسلمین آقای محمّدی ری شهری به عنوان نماینده محترم ولیّ فقیه و سرپرست حجاج ایرانی ( 6/2/1370هـ . ش . ) سخنرانی در دیدار با حجة الاسلام والمسلمین ری شهری ، روحانیون ، مسؤولان و بازرسان کاروانهای حج ( 1/3/1370هـ . ش . ) حج را مایه ی آبروی اسلام و امام قرار بدهید همه مراقب رفتار خودشان باشند پیام به حجاج بیت الله الحرام ( 26/3/1370هـ . ش . ) حج ؛ رمز وحدت و عظمت مسلمین حج ؛ ذخیره یی تمام نشدنی پروردگارا ! . . . قدرشناسیِ حج بیت الله حج ؛ مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان تدبر در رمز و رازهای حج توجه به پیوند امت اسلامی با تاریخ خود مکه و مدینه ؛ پایگاه وحی و محل نزول برکات الهی تدبر در گذشته و پیوند با آینده ناخشنودی استکبار از بازگشت ملتها به گذشته ی افتخارآمیز خود از احکام نورانی اسلام دست برندارید توجه به مسائل مهم و جاری جهان اسلام فلسطین ؛ مهمترین مسأله ی جهان اسل


50


حكم انتصاب حجّت الاسلام والمسلمين آقاي محمّدي ري شهري

به عنوان نماينده محترم وليّ فقيه و سرپرست حجاج ايراني

( 6/2/1370هـ . ش . )

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب حجّت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محمد محمدي ري شهري ـ دام بقائه ـ

بر آشنايان معارف اسلامي پوشيده نيست كه فريضه ي حج بيت الله از جمله ي تكاليف نادري است كه در آن ابعاد متعدد و متنوع مربوط به زندگي فردي و سلوك جمعي ، به شكلي باشكوه و داراي تأثير عميق در تن و جان و انديشه و نيز در منش و روش آدمي گنجانيده شده و درست گزاردن آن مي تواند او را به توفيقات بزرگي در همه ي عرصه هاي مادّي و معنوي نايل سازد .

در اين فريضه ي بزرگ ، سير آفاق با سير انفس ، ذكر و خشوع و انابه و استغفار با سعي و حركت و وقوف و برائت ، اتحاد و رفق و تراحم مؤمنان با هشدار و بيزاري و پرهيز از كافران ، « از سراب خود رو بر تافتن » با « در اقيانوس جمع فرو رفتن » ، « درد خود را به طبيب القلوب گفتن » با « طبيبانه از درد مسلمين جهان پرسيدن » و خلاصه ، سياست با ديانت و دنيا با آخرت ، همسنگ و همعنان گرديده اند . اين تنوع و پيچيدگي ، همواره ايجاب كرده است كه به منظور هرچه بهتر و كاملتر برگزار شدن حج ، همه ساله هدايت و زعامتي ، خيل حاجيان بيت الله را سرپرستي كند و به آنان در سيراب گشتن از اين سرچشمه ي فيض الهي ياري رساند .

اكنون كه حجاج ايراني به فضل و توفيق الهي و تحت عنايت و به بركت دعاي حضرت ولي الله الاعظم ( روحي فداه ) بار ديگر با رفع موانع ، توفيق آن يافته است كه در
اين ميعاد عام مسلمين شركت كرده ، لواي حج ابراهيمي را برافرازد ، جناب عالي را


51


كه از چهره هاي سرافراز جمهوري اسلامي و داراي مواقف افتخار آميز در طول
ساليان گذشته و همواره كارگزاري امين و شجاع و كارآمد براي انقلاب و پيشواي عظيم راحل آن بوده ايد ، به سمت نماينده ي خود و سرپرست حجاج محترم ايران منصوب مي كنم .

انتظار مي رود كه حجاج محترم ، با راهنمايي و ارشاد جناب عالي فرصت يابند
به بركت مناسك و شعاير حج ، دلهاي خود را در زلال ذكر خدا تزكيه و تطهير كرده ، در كنار آن ، با مشاهده ي شكوه جماعت مسلمين كه از اقطار ميهن بزرگ
اسلامي به طواف كعبه آمده اند ، فكر و ذهن خود را به عظمت اسلام و مسلمين متوجه سازند و قدرتي را كه خداوند در يد واحده ي امت اسلامي به وديعه نهاده است ، به چشم ببينند .

غفلت مسلمانان از اين نيروي لايزال ، همواره موجب آن شده است كه دشمنان اسلام و غارتگران ثروتهاي مسلمين بتوانند حيله گرانه بر سرنوشت ملتهاي اسلامي تسلط يابند و در اين مقطع زمان ، دست پليد اردوگاه كفر و استكبار و در رأس آن رژيم جبار و عنود امريكا ، در سرزمينهاي اسلامي با همين وسيله به هر تصرف دلخواه خود دست زده ، در جان و مال مسلمين دست تطاول گشوده است .

در حج بايد تا سرحد توان و امكان ، پيوند برادري با مسلمين ديگر كشورها استحكام يابد و ضمن استفسار از مسايل و حوادث آنان ، حقايق مسلّم سياسي كه امروز در فضاي جمهوري اسلامي بر اكثر يا همه ي مردم آشكار است ، به آنان انتقال يابد و آيه ي كريمه ي . . . لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ . . . تحقق پذيرد .

مسلمين به اتحاد كلمه ترغيب و از كيد دشمنان بر حذر داشته شوند و تجارب ملت انقلابي و فداكار ما براي آنان تشريح گردد .

لازم است همه ي دستورهاي حضرت امام خميني ـ قدس الله نفس الزّكيّه ـ را به نمايندگانشان در احكام صادره ي سرپرستي در سالهاي گذشته در مدّ نظر داشته و دقيقاً آنها را به اجرا در آوريد ؛ و بر مسؤولان حج ؛ اعم از مديران دولتي و روحانيون محترم و رؤساي كاروان ها و همه ي حجاج محترم لازم است كه از راهنمايي ها و دستورات


52


جناب عالي پيروي كنند .

با دعا براي تعالي درجات روح مطهر امام عزيزمان و ارواح طيبه ي شهداي مظلوم حج و ديگر شهيدان راه حق ، شما را به خدا مي سپارم و توفيق شما و ديگر حجاج محترم را از خداوند مسألت مي كنم .

وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّه           

يازدهم شوال 1411 برابر با ششم ارديبهشت ماه 1370

علي حسيني خامنه اي             


53


سخنراني در ديدار با حجة الاسلام والمسلمين ري شهري ،

روحانيون ، مسؤولان و بازرسان كاروانهاي حج

( 1/3/1370هـ . ش . )

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ

حج را مايه ي آبروي اسلام و امام قرار بدهيد

من هم از همه ي برادران و خواهراني كه در تدارك اسباب حج امسال زحمت كشيدند ، از مسؤولان اجرايي در بخشها و دستگاههاي مختلف ، مخصوصاً از جناب آقاي ري شهري كه زحمت كشيدند و اين كار بزرگ را تعقيب كردند و وسايل حج امسال اين ملت عزيز و عظيم الشأن را فراهم نمودند ، صميمانه تشكر مي كنم . ان شاءالله شكر و سپاس الهي و قبول ذات مقدس پروردگار آنوقتي خواهد شد كه اين مراسم بزرگ ، آن چناني كه مورد رضاي اوست و با همان جهتگيري كه اسلام براي ما ترسيم كرده و امام عزيزمان تجديد نموده است ، انجام بگيرد .

اين وظيفه ي همه است كه سعي كنند حج را مايه ي آبروي اسلام ، و بخصوص براي ما ايرانيها ، مايه ي آبروي امام قرار بدهند . همه ي آحاد برادران و خواهران مؤمني كه به حج مي روند ، جا دارد كه حج را يك امر كاملا شخصي به حساب نياورند . يكوقت عبادت و واجبي برعهده ي كسي است ، مي رود انجام مي دهد و برمي گردد ؛ ولي قضيه فقط اين نيست ؛ اين بخشي از قضيه است .

همه مراقب رفتار خودشان باشند

هركدام از حاجيان امسال ما كه از ايران حج مي كنند ، جزيي از يك حركت عظيم و


54


از يك كار بزرگ جهاني و اسلامي و انقلابي و سياسي و عبادي هستند ؛ بايد خودشان را جزيي از اين مجموعه به حساب بياورند و آن گونه عمل كنند . پس ، لازمه ي اين احساس آن است كه همه مراقب رفتار خودشان باشند . در اخلاق ، در برخورد با مسلمين ساير كشورها ، در چگونگي رفتار ، در خانه ، در مسير ، در حرم ، در هنگام اداي مناسك ـ هرجا كه هستند ـ رفتار و اخلاق خود را طوري بكنند كه براي اسلام و انقلاب و امام مايه ي آبرو باشد .

همه بايد اين نكات را رعايت كنند ؛ منتها هرچه به طرف مسؤوليت و معرفت بيشتر حركت مي كنند ـ كه نوبت به امثال شما برادران و خواهران مي رسد ـ بايد بيشتر رعايت كنند . بعضي از عاداتي كه در بين مردم هست ، بايد كم بشود و تحت الشعاع جنبه ي حج قرار بگيرد . نمي گوييم بعضي از خريدها بكلي موقوف بشود ، ليكن در حدي باشد كه مساسي با حيثيت جامعه ي انقلابي و ملت بزرگ ما پيدا نكند .

اميدواريم كه ان شاءالله اين سفر مورد توجه و نظر حضرت وليّ عصر ( ارواحنافداه ) قرار بگيرد . همه ي شما ، چه در آن جا و چه در هنگام اجراي مناسك ، مشمول تفضلات آن بزرگوار باشيد و بهره ببريد و ان شاءالله با اعمال مقبول الهي مراجعت كنيد .

وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُه


55


پيام به حجاج بيت الله الحرام

( 26/3/1370هـ . ش . )

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمْ

وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَعَلي كُلِّ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيّام مَعْلُومات عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَأَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ . ( 1 )

حج ؛ رمز وحدت و عظمت مسلمين

خداوند حكيم عزيز را حمد و سپاس كه بر بندگان منت نهاد و آنان را به گردآمدن در خانه ي خود فراخواند و پيامبر بزرگ خود را به سردادن بانگ اذان حج بر گلدسته ي تاريخ مأمور ساخت ؛ ساحت خانه را امن و امان كرد و از بتهاي جاهليت پيراست و مطاف مؤمنان و ميعاد دورافتادگان و مظهر جماعت و جلوه گاه شوكت و مجمع امت قرار داد ؛ بيت الله را كه سدنه ي كعبه و خدمه ي مطاف و مسعي در عهد جاهليت اولي ، بازار تجارت و دكان رياست و سيادت خود كرده بودند ، از آنِ مردم و منبع بهره و سود آنان دانست و به رغم انحصارطلبان ، از راه رسيدگان را با ساكنان داراي حقي برابر ساخت ؛ حج را رمز وحدت و عظمت مسلمين و هماهنگي و پيوند ميان آنان قرار داد و باطل السحر بسياري از ابتلائاتي كه افراد و جوامع مسلمين بر اثر جداماندگي از اصل و
ريشه ي خود به آن دچار مي شوند ؛ مانند : بيگانه گرايي و خودفراموشي و ترفندپذيري و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج : 27 و 28


56


غفلت از خدا و اسارت در دست اهل دنيا و بدبيني به برادران و شنودن سخن دشمن درباره ي آنان و عدم حساسيت به سرنوشت امت اسلامي ، بلكه نشناختن كليتي به نام امت اسلامي ، و بي خبري از حوادث ديگر بلاد اسلامي و ناهشياري در برابر نقشه هاي دشمنان دوباره ي اسلام و مسلمين ، و بسي بيماريهاي مهلك ديگر كه در طول تاريخ اسلام براثر تسلط نااهلان وازخدا بي خبران بر زندگي سياسي وسرنوشت مسلمين ، همواره مسلمانان را تهديد كرده و در قرنهاي اخير ، با حضور قدرتهاي استعماري بيگانه در منطقه يادست نشاندگان فاسد ودنياپرستشان ، شكلي بحراني وويرانگر به خود گرفته است .

حج ؛ ذخيره يي تمام نشدني

خدا را سپاس كه حج را همچون ذخيره يي تمام نشدني و چشمه يي هميشه جوشان و چون جويباري زلال و مستمر براي امت خالده قرارداد كه درهرحال آن كه بشناسد و قدرداند ، توان استفاده از آن را خواهد داشت و آن را داروي اين بيماري هاي مهلك خواهد ساخت . و خدا را سپاس كه بر ملت شايسته ي ايران رحمت آورد و شوق كعبه ي مقصود را پس از سرزنش خارهاي مغيلان بيابان طلب ، به جام وصلي كه شيريني عزت و كاميابي هر دو را داشت ، برآورده ساخت ؛ حقي را كه سالي چند به ناروا از آنان بازداشته شده بود ، كريمانه به آنان برگرداند و جاي خالي ملتي را كه حج ابراهيمي و محمّدي ( صلّي الله عليهماوآلهما ) را جايگزين حج بوجهلي كرده بود ، به نيكووجهي پُر كرد ؛ دل تفتيده ي مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعه ي وصال آرامش بخشيد و جان مبتهج از انوار معرفت و لبريز از شوق زيارت را لبيك اجابت گفت ؛ بندگان مخلص را به لطفي ويژه نواخت و وعده ي نصرت مؤمنان را انجاز كرد و خانه ي خود را جايگاه طائفين و عاكفين قرار داد .

پروردگارا ! . . .

پروردگارا ! به اين حاجيان مشتاق و سرازپانشناخته و پس از انتظاري جانگزا به خلوت دوست باريافته ، و به همه ي برادران و خواهراني كه از اقطار عالم به بارگاه عام


57


رحمت و غفران شتافته اند ، نظري به لطف و رأفت بيفكن و دلهاشان را از انوار معرفت و بصيرت روشن فرما و هدايت و كمك خود را شامل حال آنان كن و آنان را به عزمي راسخ بر اصلاح حال امت مسلح ساز و بر دشمنانشان پيروز فرما ؛ آمين ربّ العالمين .

پروردگارا ! بر ارواح شهدايي كه در چهار سال پيش از اين ، در حريم امن الهي ، هدف خصومت و كين قرار گرفته و زن و مرد و پير وجوان ، مظلومانه در عتبه ي خانه ي دوست به خون غلتيدند وكسان و عزيزان چشم انتظار خود را با جنازه هاي خونين خود از انتظار به درآوردند ، رحمت و فضل خود را نازل فرما و ثواب حج تمام را به آنان كه در حسرت آن به ملكوت پرواز كردند ، عطا كن .

پروردگارا ! به امام و قائد راحل ما ، آن عبد صالح ممتحن و آن خلف صدق اوليا ، آن انسان پرهيزگار و پارسا و هوشيار كه رضاي تو را مي جست و دوستي و دشمنيش به خاطر تو بود و در راه تو از هيچ مشكل هراس نداشت ، رحمت و فضل خود را نازل و شامل فرما و از حج حاجيان و عبادت عبادتگران و كوشش تلاشگراني كه مشمول هدايت و راهبري او گشته اند ، نصيب وافر به روح پاك او عايد فرما و آرزوي بزرگ او را كه همانا قيام حج ابراهيمي و بهره برداري امت اسلامي از اين مراسم عظيم الهي است ، جامه ي عمل بپوشان .

پروردگارا ! برترين صلوات و سلام و تحيت خود را بر منجي بشريت در همه ي اعصار و قرون و برترين پيامبر و برگزيده ات ، حضرت محمّدبن عبدالله ( صلّي الله عليه وآله ) نازل فرما ، كه راه راست را به بشر نشان داد و وحي تو را بر آنان فرو خواند و كليدهاي سعادت دنيا و آخرت را در دسترس آنان نهاد و در حيات بابركتش ، سرمشق قرنهاي طولاني انسانيت را گنجانيد . درود و سلام و تحيت تو بر او و اهل بيت طيب و معصومش ، بويژه حضرت بقيّة الله الاعظم ، مهدي منتظر و حجت خدا بر زمين ؛ ( عجّل الله فرجهو ارواحنافداه ) .

اينك شما برادران و خواهران كه از نقاط مختلف جهان در محشر عظيم حج گرد آمده و در هجرت از « من » قومي و نژادي و فرقه يي ، به « ما » ي اسلامي و قرآني پيوسته ايد ، مناسب است مسايلي را در مدنظر داشته ، درباره ي آن با ديگر مسلمين تبادل
انديشه كنيد و پس از سفر حج ، آن را سررشته ي تأمل و فكر و عمل سازيد :


58


قدرشناسيِ حج بيت الله

1 ) اولين مطلب ، قدرشناسي واجب بزرگ و پُر رمز و راز حج بيت الله است . حج مظهر توحيد ، و كعبه خانه ي توحيد است . اين كه در آيات كريمه ي مربوط به حج ، بارها از ذكرالله سخن رفته ، نشانه ي آن است كه در اين خانه و به بركت آن ، بايد هر عامل غيرخدا از صحنه ي ذهن و عمل مسلمين زدوده شود و بساط انواع شرك از زندگي آنان برچيده شود . در اين محيط ، محور و مركز هر حركتي خداست و طواف و سعي و رمي و وقوف و ديگر شعائرالله حج ، هر يك به نحوي نمايش انجذاب به « الله » و طرد و نفي و برائت از « اندادالله » است . اين است آن « ملت حنيف » ابراهيم ( عليه السلام ) ؛ بت شكن بزرگ و منادي توحيد بر فراز قله ي تاريخ .

شرك همواره به يك گونه نيست ، و بت هميشه به شكل هياكل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمي شود . خانه ي خدا و حج بايد در همه ي زمانها شرك را در لباس خاص آن زمان ، و بت شريك خدا را با جلوه ي مخصوص آن بشناساند و نفي و طرد كند . امروز البته از « لات » و « منات » و « عزّي » خبري نيست ، اما به جاي آن و خطرناكتر از آن ، بتهاي زر و زور استكبار و نظامهاي جاهلي و استكباري است كه همه ي فضاي زندگي مسلمين را در كشورهاي اسلامي فرا گرفته است .

بتي كه بسياري از مردم جهان و از جمله بسياري از مسلمين ، امروز به جبر و تحميل ، به عبادت و اطاعت از آن وادار مي شوند ، بت قدرت امريكااست كه همه ي شؤون فرهنگي و سياسي و اقتصادي مسلمين را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود ـ كه نقطه ي مقابل مصالح مسلمين است ـ حركت مي دهد . عبادت ، همين اطاعت بي چون و چراست كه امروز در برابر خواست استكبار و در رأس آن امريكا ، بر ملتها تحميل مي شود و آنان با شيوه هاي گوناگون ، به سمت آن سوق داده مي شوند .

فرهنگ فساد و فحشا كه به وسيله ي دستهاي استعماري در ميان ملتها ترويج مي شود ، فرهنگ مصرف زدگي كه روزبه روز زندگي ملتهاي ما را بيشتر در لجنزار خود


59


فرو مي برد ، تا كمپانيهاي غربي ـ كه مغز و قلب اردوگاه استكبارند ـ بيشتر سود ببرند ،
سلطه ي سياسي غرب استكباري كه پايه هاي آن به وسيله ي حكومتهاي دست نشانده و ضدمردمي كار گذاشته شده است ، حضور نظامي كه با هر بهانه يي شكل آشكارتري به خود مي گيرد ، اينها و امثال آن ، همه مظاهر همان شرك و بت پرستي است كه در ضديت كامل بانظام توحيدي و حيات توحيدي است كه اسلام براي مسلمانان مقرر داشته است . حج و اجتماع عظيم بر گرد خانه ي توحيد ، بايد آن مظاهر شرك را نفي كند و مسلمانان را از آن برحذر دارد . حج با اين مفهوم روشن و جلي است كه برترين جايگاه برائت از مشركين شناخته شده و خداي متعال از زبان خود و نبيّ مكرمش ( صلّي الله عليه وآله ) ، اعلام برائت از
مشركين را به روز حج اكبر موكول ساخته است ؛ وَأَذانٌ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذاب أَلِيم . ( 1 )

فرياد برائت كه امروز مسلمان در حج سر مي دهد ، فرياد برائت از استكبار و ايادي آن است كه مع الاسف در كشورهاي اسلامي قدرتمندانه اعمال نفوذ مي كنند و با تحميل فرهنگ و سياست و نظام زندگي شرك آلود بر جوامع اسلامي ، پايه هاي توحيد عملي را در زندگي مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غيرخدا كرده اند ، و توحيد آنان فقط لقلقه ي زبان و نام توحيد است و از معناي توحيد در زندگي آنان اثري باقي نمانده است .

حج ؛ مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان

حج همچنين مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است . اين كه خداوند متعال همه ي مسلمانان و هركه از ايشان را كه بتواند ، به نقطه يي خاص و در زماني خاص فرا مي خواند و در اعمال و حركاتي كه مظهر همزيستي و نظم و هماهنگي است ، آنان را روزها و
شبهايي در كنار يكديگر مجتمع مي سازد ، نخستين اثر نمايانش ، تزريق احساس وحدت و جماعت در يكايك آنان و نشان دادن شكوه و شوكت اجتماع مسلمين به آنان و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . توبه : 3


60


سيراب كردن ذهن هر يك تن آنان از احساس عظمت است . با احساس اين عظمت است
كه مسلمان اگر تنها در شكاف كوهي هم زندگي كند ، خود را تنها حس نمي كند . با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هريك از كشورهاي اسلامي ، شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت با اسلام ، يعني همين سلطه ي سياسي ، اقتصادي دنياي سرمايه سالاري و عوامل و ايادي آن و نيرنگ و فتنه گري آن را مي يابند و افسون تحقير ـ كه اولين سلاح استعمارگران غربي در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست ـ در آنان نمي گيرد . با احساس اين عظمت است كه دولتهاي مسلمان با تكيه به مردم خود ، از تكيه به قدرتهاي بيگانه خود را بي نياز حس مي كنند و اين فاصله ي مصيبت بار ميان ملتهاي مسلمان با دستگاههاي حاكم بر آنان پديد نمي آيد . با احساس اين وحدت و جماعت است كه نيرنگ استعماري ديروز و امروز ـ يعني احياي احساسات افراط آميز ملي گرايي ـ اين فاصله ي وسيع و عميق ميان ملتهاي مسلمان را پديد نمي آورد و قوميت عربي و فارسي و تركي و افريقايي و آسيايي ، به جاي آن كه رقيب و معارض هويت واحده ي اسلامي آنها باشد ، بخشي از آن و حاكي از سعه ي وجودي آن مي گردد ؛ و به جاي آن كه هر قوميتي ، وسيله و بهانه ي نفي و تحقير قوميت هاي ديگر شود ، وسيله يي براي نقل و انتقال خصوصيات مثبت تاريخي و نژادي و جغرافيايي هر قوم به ساير اقوام اسلامي مي گردد .

حج با مشاهد و مناسك و شعاير خود ، بايد اين روح وحدت و ملايمت و جماعت و عظمت را در مسلمانان همه ي اقطار عالم زنده كند و از شعوب و قبايل مختلفه ، امت واحده پديد آورد و آن امت واحده را به وادي امن عبوديت مطلق خداوند هدايت نمايد و مقدمات تحقق گفته ي خداي بزرگ را كه :  إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ( 1 ) فراهم آورد .

تشكيل امت واحده يي كه ناصيه ي عبوديت بر درگاه ربوبيت و وحدانيت مي سايد ، همان آرزوي بزرگ اسلام است و همان است كه در سايه ي آن ، نيل به همه ي كمالات

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انبياء : 92


61


فردي و جمعي مسلمين ميسر مي گردد و همان هدفي است كه جهاد اسلامي براي تحقق
آن تشريع شده و هر يك از عبادات و فرايض اسلامي ، بخشي از آن را زمينه سازي و تأمين مي كند .

حج ابراهيمي و محمّدي ( صلّي الله عليهماوآلهما ) ، بي گمان يكي از بزرگترين مقدمات و اركان اين دو هدف بزرگ است . بدين جهت در اين عرصه ي عظيم ، در همان حال كه ذكر خدا :  فَاذْكُرُوا اللهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً ( 1 ) و اعلام برائت از مشركان :  وَأَذانٌ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ ( 2 ) ركن حج محسوب مي شود ، حساسيت در برابر هر حركتي كه ميان برادران ـ يعني اجزاي اين امت واحده ـ جدايي و دشمني بيافريند ، نيز در حد اعلاست ؛ تا آن جا كه حتّي بگومگوي دو برادر مسلمان نيز كه در زندگي عادي چندان مهم نمي نمايد ، در حج ممنوع و حرام است ؛  فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدالَ فِي الْحَجِّ . ( 3 ) آري ، همان صحنه كه در آن برائت از مشركان ـ يعني دشمنان بنياني امت واحده ي توحيدي ـ لازم مي شود ، جدال با برادران مسلمان ـ يعني اجزاي بنياني امت واحده ي توحيدي ـ ممنوع و حرام مي گردد ، و بدين گونه پيام وحدت و جماعت در حج ، صراحت بيشتري مي يابد .

تدبر در رمز و رازهاي حج

رازها و رمزهاي حج ، بسي بيش از آن است كه در اين جا بدان اشاره شد ، و تدبر در اين رازها ـ كه همه در جهت احياي شخصيت فرد و جامعه ي مسلمان و مبارزه با عوامل نابودي آن است ـ افقي جديد در برابر حاجي مي گشايد و او را به عالمي پُرتلاش و پُرحركت و تمام نشدني مي كشد . اولين وظيفه ي هر يك از حجاج ، تأمل در اين راز و رمزها و تبادل نظر و جستجوي سررشته ي كار از اين همه است ، و نيز تأمل در اين كه چرا دستها و دستگاههايي سعي مي كنند حج را برون از همه ي مفاهيم سياسي و جمعيش و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 200

2 . توبه : 3

3 . بقره : 197


62


تنها به عنوان عبادتي يك بعدي كه فقط داراي خواص فردي است ، مطرح نمايند ، و چرا روحاني نمايانِ دين به دنيافروش كه نام و شأن ديني آنان حكم مي كند كه مردم را به اين اسرار آشنا و جسم و جان آنان را به سمت هدفهاي آن به حركت درآورند ، بعكس ، با هرگونه روشنگري دراين باره مخالفت و عناد ورزيده ، اصرار بر كتمان حقايق دارند ؟ و چرا بارها و بارها در بلندگوهايي اعلام مي شود كه سياست در حج نبايد دخالت كند ؟ مگر اسلام و احكام نوراني آن ، براي اداره و هدايت زندگي مادّي و معنوي انسانها نيست ؟ و مگر ديانت در اسلام با سياست آميخته نيست ؟ اين از جمله ي دردهاي بزرگ عالم اسلام است كه تحجر و كوته بيني و دنياطلبي جمعي ، همواره در خدمت غرضورزي و حسابگري هاي خباثت آلود جمعي ديگر قرارگيرد و قلمها و زبانهايي كه بايد در خدمت اسلام و در جهت تبيين حقايق آن به كار مي افتاد ، ابزاري در دست دشمنان هوشيار و توطئه گر اسلام گردد . اين همان مصيبتي است كه امام راحل ( قدس سره ) بارها به تلخي از آن سخن گفته و ناليده اند ، و جاي آن است كه هوشمندان امت ، عامه ي مردم را با آن آشنا ساخته ، مرز ميان علماي صادق و دين به دنيافروشان مزدور را براي آنان مشخص سازند .

توجه به پيوند امت اسلامي با تاريخ خود

2 ) دومين مساله يي كه شايسته است بخصوص در اين زمان و مكان به آن انديشيده شود ، مسأله ي پيوند امت اسلامي است با تاريخ خود و نيز با سرنوشتي كه بايد براي خود رقم زند . گذشته ي امت اسلامي چيزي است كه استعمار از هنگام ورود به آسيا و افريقا ، همت بر مخدوش ساختن و به فراموشي سپردن آن داشته است . تسلط بر ذخاير مادّي و انساني در كشورهاي اسلامي و به دست گرفتن سرنوشت ملتهاي مسلمان ـ كه هدف استعمارگران ، مستقيم و غيرمستقيم ، از اواخر قرن هجدهم ميلادي به اين طرف بوده ـ به طور طبيعي ايجاب مي كرد كه احساس غرور و شخصيت ملل مسلمان شكسته شود و آنها از گذشته ي پُرشكوه كاملا منقطع شوند و بدين گونه فرهنگ و اخلاق خود را رها كرده ، آماده ي پذيرش فرهنگ غرب و تعاليم استعماري شوند . و اين حيله ، در زمينه ي كاملا


63


مساعدي كه تسلط حكومتهاي فاسد و مستبد در كشورهاي اسلامي فراهم آورده بود ، كارگر افتاد و سيل فرهنگ مهاجم غربي و همه ي مفاهيمي كه استعمار رواج آن را در ميان ملل مسلمان براي تأمين سلطه ي سياسي و اقتصادي خود بر آن ملتها ضروري مي شمرد ، به راه افتاد و نتيجه آن شد كه در طول دويست سال ، كشورهاي اسلامي يكسره به سفره ي گسترده و بي مانع و رادعي براي غارتگران غربي تبديل شد و آنان از حاكميت مستقيم گرفته ، تا مالكيت ثروتهاي زيرزميني و تغيير خط يا زبان و حتّي تصرف كامل يك كشور اسلامي مانند فلسطين و تحقير مقدسات اسلامي و غيره ، در اين كشورها پيش رفتند و مسلمين را از همه ي بركات استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي ـ كه از جمله ي آن ، رشد علمي و فرهنگي است ـ باز داشتند .

يك نگاه به وضعيت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و نظامي كشورهاي مسلمان امروز و مشاهده ي ضعف روحي و مادّي آن و مداقه در نظامهاي سياسي و وضع دولتهاي اغلب اين كشورها كه در آن همه چيز حاكي از احساس حقارت و ناتواني است ، روشن مي سازد كه از مهمترين علتهاي اين وضع ، بيگانگي و بريدگي اين كشورها و ملتها از گذشته هاي تاريخي خود و مجد و عظمتي است كه از وراي قرنها مي تواند هر انسان ضعيف و نوميد را به حركت و تلاش اميدوارانه سوق دهد . آن مجد و شكوه تاريخي ، در آغاز با قيام لله و جهاد مخلصانه براي خدا و عمل به احكام آزاديبخش و زندگي ساز اسلام و به بركت حركت مسلمين در صدر اسلام و در غربت روزهاي مكه و جهاد دوران مدينه ، پايه گذاري شد . مولود مباركي كه « جامعه ي اسلامي » ناميده مي شود ، به بركت جهاد و مبارزه ي حجاز توانست به جواني نيرومند و هوشمند بدل شود و سپس در طول قرنها توانست مشعل علم و معرفت و درفش قدرت و سياست را بر سر جهانيان بگسترداند . آن عظمت ، از عظمت مبارزه ي مكه و مدينه سرچشمه گرفت .

مكه و مدينه ؛ پايگاه وحي و محل نزول بركات الهي

اكنون اين جا ـ مكه و مدينه ـ پايگاه وحي و محل نزول بركات الهي است بر جماعتي مؤمن و مقاوم ، كه به بركت ايمان و عمل به آيات الهي ، توانستند از خاك


64


مذلتي كه بر آن آراميده بودند ، برخاسته و قد علم كرده و آزادي شايسته ي انسان را براي خود تدارك ديده و پرچم آزادي بشريت و نجات انسان از سلطه ي امپراتوري هاي زر و زور آن دوران را برافرازند و با نور معرفتي كه از قرآن سرچشمه مي گرفت ، پايگاه عظيم دانش بشري را پديد آورند و خود قرنها بر منبر بلند علم و معرفت بشري قرارگيرند و سخاوتمندانه به همه ي بشريت بياموزند و گرانبهاترين آثار علمي را طي قرنهاي متمادي پديد آورند و سرنوشت جهان بشريت را با علم و سياست و فرهنگ خود رقم بزنند . اينها همه از بركات تعاليم خالص اسلام و حكومت الهي در عهد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و برهه يي از صدر اسلام بود كه علي رغم تسلط و رشد شجره ي خبيثه ي حكومتهاي سلطنتي و رجعت از دوران توحيدي ، باز تا قرنها ثمرات خود را به مسلمين مي چشانيد و آنان و همه ي بشريت را كامياب مي كرد . هر وجب از اين خاك و اين سرزمين ، يادآور خاطره يي از دوران پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و ياران فداكار و نوراني اوست . در اين سرزمين بود كه اسلام طلوع كرد و پرچم جهاد برافراشته شد وآزادي بشريت ازهمه ي غل وزنجيرهاي جاهليت رقم خورد .

امروز كه ملتهاي مسلمان ، پس از چند قرن انحطاط و ركود و ذلت ، در چهارگوشه ي جهان اسلام ، به بيداري و قيام لله گراييده اند و عطر آزادي و استقلال و بازگشت به اسلام و قرآن ، در فضاي بسياري از كشورهاي اسلامي منتشر گشته است ، بيش از هميشه مسلمانان نياز دارند كه پيوند خود را با آن گذشته ي نوراني و معجزنشان ، با دوران قيام لله و مبارزه ي اسلامي دوران نخستين اسلام مستحكم كنند . خاطرات اسلامي در اين سرزمين ، براي هر مسلمان متدبر ، در حكم داروي شفابخشي است كه او را از ضعف و زبوني و يأس و بدبيني نجات مي دهد و راه دستيابي به هدفهاي اسلام را ـ كه هميشه براي هر انسان برخوردار از عمق و حكمت ، هدف زندگي و تلاش است ـ نشان مي دهد .

تدبر در گذشته و پيوند با آينده

در اين جا بود كه پيامبر عظيم الشأن با ياران مخلص خود ، سيزده سال همه ي سختيها را به جان خريدند و مرارتها را تحمل كردند ، تا نهال اسلام ريشه دوانيد . و در اين جا بود


65


كه پس از سالهاي مصيبت بار زندگي در شعب ابي طالب ، پس از شكنجه ي ياراني چون بلال و عمار و ياسر و سميّه و عبدالله بن مسعود و ديگران ، پس از راهپيمايي طولاني و پُرمشقت و بي حاصل رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در ميان قبايل مكه و طائف ، بيعت عقبه با اهل يثرب واقع شد و هجرت پُربركت به مدينة الرسول ( صلّي الله عليه وآله ) پيش آمد و دولت اسلامي تشكيل شد . در اين جا بود كه پيروزي بدر و شكست اُحد و محنت خندق و آزمايش حديبيه اتفاق افتاد . اين جا بود كه اخلاص و جهاد پيروزي آفريد ، و مال دوستي و غنيمت طلبي ناكامي آورد . اين جا آيه آيه ي قرآن نازل شد و خشت خشت بناي فرهنگ و تمدن و حيات طيبه ي اسلامي ، كار گذاشته شد . مسلمان با تدبر در اين گذشته و زيستن در لحظه لحظه ي آن ، با آينده نيز پيوندي سازنده مي يابد ، راه زندگي و هدف آن را مي شناسد ، به خطرات راه پي مي برد ، فرداي اين حركت را بالمعاينه مي بيند و خود را براي پيمودن آن آماده مي سازد و بر ترديد ناشي از احساس ضعف و حقارت و ترس از دشمن فايق مي آيد ؛ و اين همه ، از بركات حج است .

از آنچه گفتيم ، مي شود فهميد كه چرا استعمارگران ديروز و سردمداران سلطه ي استكبار جهاني امروز ، اين همه از پيوند فكري و عاطفي مسلمين با گذشته ي خود بيمناك و با آن در ستيزند . آري ، اين پيوند با گذشته است كه حال و آينده را رقم مي زند .

ناخشنودي استكبار از بازگشت ملتها به گذشته ي افتخارآميز خود

پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران و اعلام اين كه ملت ايران درصدد است جامعه يي بر اساس ارزشهاي اسلامي بسازد و در آن مقررات اسلامي را تحقق بخشد ، موج تبليغات بوقهاي تبليغاتي شرق و غرب و وابستگانشان ، جمهوري اسلامي را به نام بنيادگرا و كهنه پرست و روبه گذشته و عناويني از اين قبيل ، بشدت مورد حمله قرار داد و به نام نوگرايي ، از اين كه ايران اسلامي مي خواهد پايبند به سنتهاي گذشته باشد ، انتقاد كرد ؛ و اين در حالي بود و هست كه نظامهاي مرتجع و مستبد و پايبند سنتهاي پوسيده كه هرگز بويي از مفاهيم نوين عالم مانند آزادي و دموكراسي و حقوق بشر استشمام نكرده و در شرق و غرب جهان كم نيستند ، هيچگاه به آن نامها مورد


66


تعرض تبليغاتي قرار نگرفتند ! و عبرت انگيز آن كه راديوهاي رژيمهايي كه در آن از ابتدايي ترين رسوم نوگرايي سياسي خبري نيست و چيزي به نام مجلس ملي و انتخابات آزاد و نشريه ي غيردولتي در آن ، در حكم افسانه است نيز به كشوري كه در آن به حكم اسلام ، حكومتي مردمي بر سر كار است و قانون اسلامي در مجلسي مركب از نمايندگان مردم تصويب و به دست دولتي منتخب مردم اجرا مي شود و مردم در حساس ترين مسايل آن داراي حضور فعالند ، نام مرتجع دادند و هوشمندان عالم را از تقليد مسخره آميز خود به خنده انداختند !

آري ، استكبار و دارودسته ي خبري و تبليغاتي و قلمها و بوقهاي مزدورش ، از اين كه كشوري در اعماق كهنه پرستي ، و ملتي در حال و هواي سنتهاي جاهلي خود ، سر كند ، ولي درهاي خزاين مادّي خود را به روي آنان بگشايد و تسليم فزون خواهي و سلطه طلبي آنان شود و فرهنگ فساد و فحشا و مصرف زدگي و ميخوارگي و شهوتراني را از آنان بپذيرد ، نه تنها نگران نيستند ، بلكه بسي خشنودند ! آنان از بازگشت ملتها به گذشته يي كه به آنان عزت و عظمت را يادآوري كند ، راه جهاد و شهادت را به روي آنان باز كند ، كرامت انساني را به آنان برگرداند ، دست سلطه گران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع كند ، آيه ي وَلَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ( 1 ) را به آنان بياموزد ، كريمه ي وَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ ( 2 ) را بر آنان فرو خواند ، خطاب  وَما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ ( 3 ) را به گوش و دل آنان برساند ، فرمان  إِنِ الْحُكْمُ إِلاّ لِلّهِ ( 4 ) را در زندگي آنان اجرا كند و خلاصه ، خدا و دين و قرآن را محور زندگي آنان سازد و دست طواغيت مستكبر و مستبد و سلطه طلب را از زندگي آنان قطع كند ، از بازگشت به چنين گذشته يي و پيوند با چنين تاريخي ، ناخشنود و سراسيمه و بيمناكند و لذا با هر بهايي مي خواهند از آن مانع شوند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نساء : 141

2 . منافقون : 8

3 . نساء : 75

4 . يوسف : 40


67


از احكام نوراني اسلام دست برنداريد

مسلمين ، بخصوص جوامعي كه نسيم آزادي و قيام لله بر آن وزيده ، و بالاخص علما و روشنفكران و پيشگامان آنان ، بايد مراقب باشند كه در اين دام نيفتند ؛ از عنوان بنيادگرايي نترسند ؛ از تهمت ارتجاع و سنت گرايي آشفته نشوند ؛ براي راضي كردن دشمنان خبيث و حسابگر ، از اصل اسلامي خود ، از احكام نوراني اسلام ، از تصريح به هدفهاي جامعه ي ديني و نظام توحيدي ، تبرّي نجويند و به سخن خدا گوش فرا دهند كه : وَلَنْ تَرْضي عَنْكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصاري حَتّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ( 1 ) و  قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنّا إِلاّ أَنْ آمَنّا بِاللهِ وَما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فاسِقُونَ ( 2 ) و فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحي إِلَيْكَ وَضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ ( 3 ) و وَمانَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ . ( 4 )

در حج ، در مدينه و مكه ، در اُحد و مني و حرا ، در اين سرزمين كه قدم مبارك رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) و اصحاب كرامش بر آن نهاده شده و شاهد آن رنجها و دربه دريها و مبارزات و خون دلها بوده و در قدم به قدم سرزمين وحي و جهاد و قرآن و سنت ، در آن گذشته ها به تدبر بپردازيد ؛ خود را با آن پيوند دهيد ؛ در پرتو آن ، راه و جهت را بيابيد ؛ با تجربه ي آن ، نتيجه و سرانجام راه را ببينيد ؛ و به حول و قوّه ي خدا و با توكل به او و اميد به نصرت او و اعتماد به توانايي خود ، در آن راه و به سمت آن هدف قدم گذاريد ؛ وَاللهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ . ( 5 )

توجه به مسائل مهم و جاري جهان اسلام

3 ) موضوع مهم ديگري كه حجاج بيت الله به عنوان بخشي از هدف حج بايد به آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 120

2 . مائده : 59

3 . هود : 12

4 . بروج : 8

5 . محمّد : 35


68


بپردازند ، مسايل مهم و جاري جهان اسلام است . اگر حج كنگره ي عظيم ساليانه ي مسلمانان سراسر جهان است ، بي گمان فوري ترين دستور اين كنگره ، مسايل روز مسلمانان در هر نقطه از جهان است . اين مسايل ، در تبليغات استكباري به گونه يي مطرح مي شود كه از آن ، نه درس و تجربه و اميدي به مسلمين سراسر عالم منتقل شود ، و نه اگر در آن حادثه سوء نيت و سوء عمل استكبار مؤثر بوده ، مجرمي رسوا و حقيقتي افشا گردد ، و يا به طور كلي مطرح نمي شود . حج جايي است كه بايد اين خيانت تبليغاتي افشا ، و حقيقت آشكار شود و زمينه ي آگاهي عمومي مسلمانان فراهم آيد .

اينك فهرستي از حوادث مهم جهان اسلام را به عرض برادران و خواهران مسلمان مي رسانم :

فلسطين ؛ مهمترين مسأله ي جهان اسلام

الف : مهمترين مسأله ي امروز ، مسأله ي فلسطين است كه در نيم قرن اخير همواره مهمترين مسأله ي جهان اسلام و شايد مهمترين مسأله ي بشريت بوده است . اين جا سخن از محنت و آوارگي و مظلوميت يك ملت است ؛ سخن از غصب يك كشور است ؛ سخن از ايجاد غده يي سرطاني در قلب كشورهاي اسلامي و در نقطه ي التقاي شرق و غرب جهان اسلام به يكديگر است ؛ اين جا سخن از ظلم مستمري است كه اكنون دو نسل پي درپي از ملت مسلمان فلسطين را فرا گرفته است . امروزه كه قيام خونين اسلامي متكي به توده هاي مردم در سرزمين فلسطين ، خطر واقعي و جدي را به اشغالگران بيوجدان و بيگانه از انسانيت و بي محابا از جنايت گوشزد مي كند ، شيوه هاي دشمن از هميشه پيچيده تر و هشداردهنده تر است و مسلمين در سراسر جهان بايد مسأله را از هميشه جدي تر بگيرند و براي آن فكري و كاري بكنند . . . . و اين است خبر تازه ي امروز .

اكنون اوضاع آشفته ي جهان اسلام و وابستگي روزافزون كشورهاي منطقه به قدرت بي مهار امريكا ، زمينه ي مساعدي براي تهاجم كينهورزانه ي دولت غاصب فراهم ساخته ، كه با پشتگرمي به حمايت شيطان بزرگ ـ كه حقاً خطرناكترين دشمن اسلام و مسلمين است ـ آشكارا مقاصدي را كه هرگز هم تلاش زيادي براي پنهان


69


ساختن آن نمي كرده است ، دنبال كند : انتقال يهوديان شوروي كه بخشي از بهاي كمكهاي غرب به آن ابرقدرت سابق است ؛ انتقال فلاشه هاي اتيوپي كه قرار است خدمت به صهيونيست هاي امريكايي و اروپايي غاصب فلسطين را بكنند و اخيراً يهوديان هند ؛ شهرك سازي در بخشهاي غصب شده ي اخير فلسطين و حتّي احتمالا در بخش اشغال شده ي لبنان ؛ افزايش تجهيزات نظامي و سلاحهاي كشتار جمعي در همان حال كه امريكا جنجال تحريم صدور چنين سلاحهايي را به خاورميانه بلند كرده است ؛ حملات هوايي روزمره و متناوب به جنوب لبنان و بمباران غيرنظاميان فلسطيني و لبناني ؛ سختگيري روزافزون نسبت به شهروندان عرب فلسطيني ـ يعني صاحبان آن سرزمين ـ و انجام جنايتبارترين و وحشيانه ترين برخوردهاي پليسي با مردم ، و در همان حال در صحنه ي سياسي ، در برابر عقب نشيني روزبه روز دولتهاي عربي و ساف و ضعف نشان دادن زبونانه ي برخي از سياستمداران عرب ، چهره ي مهاجم به خود گرفتن و حتّي فكر تشكيل كنفرانس بين المللي و يا منطقه يي ، هر يك را به نوعي رد كردن ، و بالاخره پيشنهاد تشكيل دولت فلسطين در گوشه يي از سرزمين فلسطين را كه محصول عقب نشيني و ذلت پذيري طرفهاي فلسطيني بود ، به صراحت و قاطعيت ردكردن . اينها مجموعه يي از سياستها و اعمال آشكار آدمي ستيزان صهيونيست است و يقيناً در كنار اينها چندين برابر ، فعاليت پنهان در جهت توطئه و ترور و آدم ربايي و جنگ رواني و تبليغات مسموم و جنايتهاي شناخته و ناشناخته يي است كه فقط از صهيونيستها و همكاران آنها ساخته و متصور است .

شيطان بزرگ ؛ بزرگترين حامي اسرائيل

استكبار جهاني و دولتهاي استعمارگر ، از آغاز تا امروز ، رژيم غاصب اسرائيل را به عنوان اهرم فشاري بر روي دولتهاي عربي و سپس اسلامي منطقه پديد آورده و ذخيره كرده اند و برآنند كه اين خنجر مسموم را همواره در پهلوي جهان اسلام نگاهدارند ؛ و امروز شيطان بزرگ ، سررشته ي اين سگ دست آموز را در دست دارد . پس ، تعجبي نيست كه نقض مكرر قوانين بين المللي ، نقض مداوم حقوق بشر ـ آن هم به فجيعترين


70


شكل ـ تجاوز مكرر به كشورهاي همسايه ، عمليات تروريستي و آدم ربايي به گونه ي آشكار ، تهيه ي روزافزون سلاحهاي اتمي و امثال آنها ـ كه هريك در هريك از كشورهاي جهان كه با امريكا و ديگر دولتهاي بزرگ رابطه ي ارباب رعيتي نداشته باشد ، حادثه يي عظيم تلقي مي شود ـ از صهيونيست ها قابل قبول باشد و هيچ اعتراض جدي را از سوي شبكه ي استكباري جهان ، مخصوصاً شيطان بزرگ برنيانگيزد .

دولت صهيونيست ؛ بزرگترين خطر براي جهان اسلام

بدين ترتيب ، امروز دولت غاصب صهيونيست ، بزرگترين خطر براي حال و آينده ي جهان اسلام است و بر مسلمين است كه براي علاج اين خطر و رفع ظلمي به اين عظمت ، درصدد علاج و چاره باشند . متأسفانه رفتار و گفتار اغلب سران كشورهاي اسلامي ، هيچ اشاره يي را به عزم آنان بر علاج اين خطر بزرگ ـ كه چيزي جز محو رژيم صهيونيست نژادپرست نيست ـ نشان نمي دهد ؛ بلكه بعكس ، نشانه هايي از گسترش كمپ ديويد و تكميل خيانت « سادات » نيز در برخي از دولتهاي عربي به چشم مي خورد ؛ و من نمي دانم آيا اين دولتها با اين رفتار ذلت بار و تسليم ننگ آور در برابر دشمن عنود مسلمين و اعراب ، چه پاسخي براي ملتهاي خود و نيز در پيشگاه خداوند آماده كرده اند ؟

علاج واقعي اين خطر به دست مسلمين است . آنان مي توانند با كمكهاي حقيقي به مبارزين مسلمان ، قيام داخل كشور فلسطين را قويتر و كوبنده تر سازند ، و نيز مي توانند به طرق گوناگون نگذارند كه دولتهاي منطقه به پيروي از خواست و تحميل امريكا ، تن به سازش با اسرائيل دهند . اقدامهاي فداكارانه و جوانمردانه ي مسلمانان سربلند لبنان ، كه بارها صهيونيست هاي قلدروحاميانشان را درموضع ضعفوانفعال قرارداده ، گواه صادقي است بر اين كه ملتها و جوانان مؤمن قادرند بسياري از كارهاي بزرگ را انجام دهند .

انقلاب اسلامي ؛ طليعه ي پيروزي مسلمانان در ساير نقاط جهان

ب : مسأله ي ديگر ، حركتهاي اسلامي در برخي از كشورهاي عربي و افريقايي است . اين يكي از مژده بخش ترين حوادث جهان اسلام است كه ملتي با جوانهايش ، با


71


روشنفكرهايش ، با مردم كوچه و بازارش ، داعيه ي اجراي احكام اسلامي و تشكيل حكومت اسلامي داشته و در راه آن حركت كند . از طلوع انقلاب عظيم اسلامي در ايران و تشكيل جمهوري اسلامي ، اين انتظار و اميد براي دوستان ، و اين هراس و نگراني شديد براي اردوگاه استكبار و در رأس آن امريكا وجود داشت كه انقلاب اسلامي ايران ، طليعه ي پيروزي هاي مسلمانان در ساير نقاط جهان اسلام خواهد بود .

برادران و خواهران مسلمان ما در همه جاي جهان بدانند كه بخش عمده يي از فشار مشترك شرق و غرب بر ايران اسلامي ، چه در دوران جنگ تحميلي و چه قبل و بعد از آن ، بدين خيال باطل بود كه با شكست جمهوري اسلامي در ايران ، تجربه ي حركت اسلامي در چشم مسلمانان ساير كشورها ناكام جلوه كند و برق اميدي كه از پيروزي انقلاب در ايران ، دلهاي آنان را روشن ساخته بود ، نيروي آنان را در اين راه مبارك به كار نيفكند . امروز هم تبليغات وسيع بوقهاي استكباري كه مي خواهد انقلاب اسلامي را در ايران ، راكد و متوقف و رسيده به بن بست ، و نظام جمهوري اسلامي را رويگردان از خط انقلاب و امام عظيم الشأن آن ( قدس سره ) و آشتي جوي با امريكاي غدار جلوه دهد ، هدفي جز اين ندارد . اين همان بوقهايي است كه در دوران حيات امام راحل ( قدس سره ) بارها تهمت رابطه با اسرائيل و خريد تسليحات از آن و فروش نفت به آن را وقيحانه به ايران اسلامي ـ كه جدّي ترين دشمن رژيم صهيونيستي است ـ وارد مي كردند .

يادآوري چند نكته به ملّتهاي اسلامي و رهبران آنها

خدا را شكر كه هيچيك از تلاشهاي استكباري ـ چه عملي و چه تبليغاتي ـ كارگر نيفتاد و شعله ي اميدي كه با پيروزي انقلاب اسلامي و چهره ي مصمم و تسليم ناپذير آن ، بر دنياي اسلام و جانهاي مسلمين پرتو افكنده بود ، كار خود را كرد و نتيجه آن است كه امروز در تعدادي از كشورهاي اسلامي ، به صورت حركتهاي عظيم مردمي در طلب حكومت اسلامي مشاهده مي شود . ليكن اين جانب به عنوان برادري دلسوز و مجرب ، وظيفه ي خود مي دانم به اين ملتها و مخصوصاً به رهبران و هوشمندان و روشنفكران و علماي ديني آنان يادآوري كنم :


72


اولا ، در اين راه كه خطرات زيادي از ناحيه ي بي صبري يا بي بصيرتي حركت را تهديد مي كند ، بر دو عنصر صبر و بصيرت بيش از همه چيز تأكيد بورزيد .

ثانياً ، حركت اسلامي و انقلاب اسلامي ، عبارت است از طغيان بر ارزشهاي
جاهلي و نظامهاي طاغوتي كه بشر را به زنجيركشيده و موجب ظلم و فساد و
تبعيض طبقاتي و نژادي و فحشاي عمومي و ستم پذيري توده ها و ديگر بدبختيهاي
ملتها شده و همه چيز را فداي سود بيشتر و حاكميت ظالمانه ي بيشتر صاحبان زر و زور نموده است . پس ، حركت صحيح اسلامي ، صف بندي ميان دو نظام ارزشي و مبارزه ي ميان دو فرهنگ است : فرهنگ به زنجير كشيدن بشر ، و فرهنگ نجات بشر .
لذا هر حركت اسلامي بايد خود را براي مقاومت همه ي زورمندان عالم آماده كند و
غافلگير نشود .

ثالثاً ، دشمن مي كوشد با جوسازي و حيله هاي تبليغاتي ، شما را از نام حكومت اسلامي و نظام اسلامي برحذر دارد ، و شايد برخي از ساده دلان به اين فكر بيفتند كه براي حساس نشدن امريكا و دولتهاي غربي ، بهتر است كه در اظهارات علني ، از نام حكومت اسلامي اجتناب شود . توصيه ي اين جانب ، اجتناب جدي از اين مصلحت انديشي خلاف مصلحت است . هدف تشكيل نظام اسلامي و حاكميت قرآن و اسلام را ، بي هيچ انفعالي به صراحت و به تكرار و در همه ي شرايط بيان كنيد و با عدول از نام مقدس اسلام ، دشمن را به طمع نيندازيد و هدف را مبهم و غبارآلود نسازيد .

رابعاً ، اسلام وحركتهاي اسلامي همواره از نفاق ، بيش از كفر صريح لطمه ديده است . امروز خطر اسلام امريكايي ـ يعني آن جا كه نام و عنوان اسلام در خدمت طواغيت و در جهت هدفهاي امريكا و ديگر مستكبرين است ـ از خطر ابزارهاي نظامي و سياسي امريكا كمتر نيست و بيشتر است . از علمداران اسلام امريكايي ، چه در لباس عالم دين و چه در موضع سياستمدار برحذر باشيد و آنان را در سخن و اشاره و جهت گيريشان متهم كنيد و هرگز درصدد جلب كمك آنان نباشيد .

خامساً ، از تجارب حركتهاي ديگر اسلامي در ساير كشورها و وضع كنوني آنان بي خبر نمانيد و علي رغم ميل استكبار ، با آنان ارتباط بيابيد .


73


و بالاخره سادساً ، آيه ي شريفه ي وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا ( 1 ) را كه توصيه ي تمسك به دين و رعايت وحدت كلمه در آن است ، همواره به ياد داشته ، هر دو توصيه ي آن را نصب العين خود قرار دهيد و از كيد دشمن در اين باب برحذر باشيد .

توجه به وضعيت مصيبت بار ملت عراق

ج : يكي ديگر از مسايل كنوني جهان اسلام ، مسأله ي عراق و وضع مصيبت بار و گريه آور ملتي است كه بر اثر سوء نيت و سوء تدبير زمامدارانش ، علاوه بر اختناق و حكومت پليسي شديد ، و پس از اين كه از ده سال پيش به اين طرف ، به جنگ غيرعادلانه با همسايگان خود مجبور گشته و به خاطر تدابير ابلهانه و جاه طلبانه ي سرانش ، هزاران هزار زن و مرد و كودك و پير و جوانش ، در بمبارانها و تخريبها به قتل رسيده ، يا داغديده و يا مجروح و معلول و بي خانمان شده و بخش عظيمي از ثروت ملي و تاريخي اش نابود شده ، اكنون از سوي همان زمامداراني كه مسبب همه ي اين مصايب بوده اند ، به صورت مستقيم تهديد مي شود و با بمبارانها و سلاحهاي دسته جمعي و شيميايي ، قتل عام و آواره و نوميد از زندگي مي گردد .

هنگامي كه ارتش عراق براي ارضاي جاه طلبي و افزونخواهي سران رژيم آن كشور ، به كشور كويت حمله و آن را تصرف كرد و بهانه يي نقد به دست امريكا براي حضور بي سابقه ي نظامي و بالطبع نفوذ شوم سياسي و اقتصادي در منطقه ي خليج فارس داد و منطقه ي خليج فارس از هر دو طرف ـ رژيم عراق و متحدين غربي ـ به آتش كشيده شد ، كساني از مسلمين غالباً از روي ساده انديشي خيرخواهانه ، و شايد معدودي از سر بدخواهي و حسابگرانه ، به جمهوري اسلامي مصرانه پيشنهاد مي كردند كه به كمك رژيم بعثي عراق شتافته ، به سهم خود ابعاد جنگ را گسترده تر سازد . اين نظر ، البته
برخلاف اصول مسلّم اسلام بود كه جهاد را فقط در راه گسترش دين خدا ، يا دفاع از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . آل عمران : 103


74


ملتهاي مستضعف و يا دفاع از دولت اسلامي واجب مي شمرد ؛ و نه در دفاع از رژيمي مهاجم و اشغالگر و قدرت طلب ، آن هم با ايدئولوژي حزب بعث كه رسماً و علناً منكر و معرض دين و معنويت است ، آن هم با سوابق ظلم و فساد و اختناق و نسل كشي كه رژيم عراق در آن داراي وضعي استثنايي است ، و بالخصوص رژيمي كه سابقه ي تسليم و فرمانپذيريش در برابر قدرتهاي سلطه گر را ايرانيان در طول هشت سال جنگي كه به خواست استكبار و با سلاح و كمك همه جانبه ي آنان بر نظام اسلامي تحميل كرد ، بخوبي دريافته اند .

آري ، اسلام دفاع از چنين رژيمي را جهاد نمي شمرد و آن را جايز نمي داند ؛ ليكن اين پيشنهادكنندگان بعضاً تحت تأثير اظهارات رياكارانه و فرصت طلبانه ي مسؤولان ويراني عراق ، كه در برهه يي كوتاه براي جلب نظر ساده لوحان ، بدروغ دم از اسلام و مقدسات ديني مي زدند و بعضاً با اعتراف به خباثت و فساد و ظلم سران آن رژيم ، دفاع از ملت عراق را انگيزه ي خود از اين پيشنهاد مي دانستند ، ما به آنان يادآوري مي كرديم كه كمك به مردم مظلوم عراق واجب است ، اما ورود در جنگ به نفع رژيم عراق و تحكيم سلطه ي آن رژيم ، كمك به مردم عراق نيست ؛ بلكه كمك به رژيم ضد مردمي عراق و ظلم به مردم عراق است كه ده سال است آن رژيم منحوس ، جنگي ناخواسته را بر آنان تحميل كرده است .

اكنون با تسليم و فرار مفتضحانه ي رژيم و ارتش عراق در برابر امريكا و متحدين غربي و قبول همه ي شرايط مستكبران ، آن رژيم توانسته خود را براي مدت نامعلوم ديگري بر سرير حكومتي بي افتخار و قدرتي ذلت آميز تأمين كند ؛ و در اين حال ، باز مردم عراق ـ اين ملت مظلوم كه سالهاست گروگان رژيمي خشن و ظالم و فاسد و شكنجه گرند ـ بايد علاوه بر تاوان جنگي كه فقط به هدف افزونخواهي سران رژيم بر آنان تحميل شده ، غرامت شكست و ذلت و عقده هاي حقارت آن رژيم را نيز بپردازند .

همان رژيم و ارتشي كه بيش از صد ساعت نتوانستند با دشمنان خارجي كه به داخل خانه ي آنان آمده بودند ، بجنگند و از مرگ نترسند ، اكنون بيش از صد روز


75


است كه به جان ملت عراق افتاده ، خانه ها را ويران ، شهرها را بمباران ، عتبات عاليات را هتك ، مردم را از وطن آواره ، علما و بزرگان را دستگير و بسياري را شكنجه و ملت را قتل عام مي كنند . در شمال ، كردها و در جنوب ، اعراب را طوري كشتند و زدند و دربه در كردند و به عزاي عزيزان نشاندند كه واقعاً در مورد هيچيك از جنايتكاران شناخته شده در روزگاران اخير ما نشنيده و گمان نبرده ايم . با مردم عراق رفتاري كردند كه انسانهاي باوجدان با حيوانات نمي كنند .

كردهاي شمال عراق بر اثر اخم و تهديد امريكا و دولتهاي غربي ، فعلا وضع بهتري دارند ، تا بعدها چه پيش آيد ؛ اما شيعيان جنوب كه به دلايل متعدد ، مورد بغض و كينه ي امريكا و متحدينش مي باشند ـ و دليل عمده آن است كه داعيه ي اسلام و تشكيل حكومت اسلامي در آنان هست ـ همچنان در تهديد دايم و مورد بلا و مصيبت دايم از سوي رژيم ضد ديني و طغيانگر و نسل كش عراقند . اين ، تصوير ساده يي از وضع عراق است كه گفته شد ؛ ملتي ستمديده و مظلوم و بي پناه با دست خالي در برابر حكومتي بس خشن و بي اعتنا به همه ي معيارهاي اسلامي و انساني و بين المللي و بي باك در ريختن خون مردم و ظلم به مردم . . . . و صداي ياللمسلمين آن مردم بلند است . و در همين چند روز ، علايم آشكار محاصره و حمله يي خونين به صدها هزار نفر فرارياني مشاهده شد كه از بيم ارتش ، به مرداب هاي ميان بصره و عماره و ناصريه پناهنده شده اند و زن و مرد و كودك بيمار و ـ بنا بر خبر ـ بعضاً وبا زده و دچار بيماريهاي واگير مي باشند . غرب و بخصوص امريكا ، جز نقل بعضي خبرها ، آن هم كوتاه و بي كشش ، هيچ كمكي نكرده اند و آنان تنها اميدشان به خداست و به توده هاي مسلمان ، كه البته مي توانند حداقل به شكل اعتراض به اين اعمال ، آنان را ياري دهند .

توسل به روشهاي غير انساني عليه مردم كشمير

د : مسأله ي بعدي ، وضع مسلمانان كشمير است . دولت هند ، با استفاده از اشتغال دنياي اسلام به مسايل حاد ماههاي اخير ، كه موجب غفلت عمومي از وضع آن برادران جداافتاده و مظلوم شده ، حداكثر فشاري را كه توانسته ، بر آن مردم وارد آورده و جان و


76


مال و حتّي ـ بنا بر نقل ـ ناموس آنان را مورد تعرض و تاراج قرار داده است . اين جانب اكنون درصدد آن نيستم كه در ماهيت مسأله ي كشمير قضاوتي بكنم ـ و مطلعين مي دانند كه اين ، يكي از زخمهاي كهنه يي است كه انگليسي هاي استعمارگر درهنگام خروج اجباري خود از هند ، بر پيكر شبه قاره وارد كرده و به وسيله ي آن از مسلمانان هند بزرگ انتقام گرفتند ـ سخن ما آن است كه دولت هند در برخورد با اين مسأله ، از ابزارهاي خشن ونامناسب استفاده كرده و با اطمينان به اين كه دولتهاي بزرگ و سازمان هاي مدعي حقوق بشرهيچ دفاع واقعي از مسلمانان نخواهند كرد ، به روشهاي غير انساني متوسل شده است .

ملتهاي مسلمان بايد بدانند كه مسلمان كشميري از آنان متوقع آن است كه از او دفاع كنند ، و اين وظيفه ي اسلامي و برادرانه ي مسلمين است ، و دولت هند اگر تصور كند كه مي توان آن جمع كثير از مسلمانان را بدون هيچ عكس العمل از سوي مسلمين جهان ، براي هميشه تحت فشار نگهداشت ، بي شك در اشتباه است .

در همين جا لازم است درباره ي اقليتهاي مسلمان در برخي از كشورها و از جمله كشورهاي اروپايي اشاره شود كه فشار وارد بر مسلماناني كه مايلند هويت اسلامي خود را حفظ كنند ، افشاگر ماهيت دموكراسي و آزادي يي است كه غرب پيوسته از آن دم مي زند ! حساسيتهايي كه بعضي دولتهاي اروپايي در برابر ساختن مسجد ، يا تشكيل اجتماعات اسلامي ، يا رعايت لباس اسلامي و امثال آن نشان مي دهند يا در مردم برمي انگيزند ، بايد مسلمانان را به مواضع واقعي آن دولتها نسبت به اسلام آشنا سازد . اينها از جمله ي مسايل مهمي است كه مسلمانان جهان بايد درباره ي آن بينديشند و از آن براي معرفت به وظيفه ي خود در اين روزگار بهره گيرند .

دامن زدن به اختلافات فرقه يي ؛ ترفند استكبار

هـ : يكي از مسايل مهم اين روزگار ، مسأله ي اختلافات فرقه يي ميان مسلمين است . اين البته مسأله ي تازه يي نيست و اختلافات و نزاع و بعضاً زدوخورد بر سر مسايل كلامي و فقهي و فرقه يي ، از قرن اول اسلام همواره وجود داشته است ؛ ليكن در اين باب ، سخن تازه آن است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و گسترش فكر آن در سراسر


77


آفاق اسلامي ، يكي از ترفندهاي استكبار در مقابله با اين موج همه گير اسلامي اين بوده است كه از سويي انقلاب اسلامي ايران را يك حركت شيعي به معناي فرقه يي آن ـ و نه اسلامي به معناي عام ـ معرفي كرده ، و از سوي ديگر ، در ايجاد نفاق و نقار ميان شيعه و سني سعي بليغ كنند . ما از آغاز با توجه به اين مكر شيطاني ، همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمين داشته و كوشيده ايم اين فتنه گري را خنثي كنيم و بحمدالله با تفضل الهي توفيقات فراوان نيز داشته ايم ، كه يكي از آخرين آنها ، تشكيل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي است و هم اكنون در سراسر جهان اسلام ، علما و روشنفكران و شعرا و نويسندگان و عامه ي مردم از همه ي مذاهب اسلامي ، دوشادوش و با يك زبان و يك نفس ، از انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران دفاع مي كنند ؛ ليكن دشمن با پول و طرح و تبليغ و خباثت فراوان مجهز است و متأسفانه در نقاطي از جهان كساني را مي يابد كه بتواند با تطميع و اغفال ، بر ذهن و زبان آنان تسلط يابد . لذا گاه به گاه در كشوري از يك سياستمدار ، و در كشور ديگري از يك عالم نما يا انقلابي نما شنيده مي شود كه به تشنيع و ناسزا به شيعيان يا به ملت ايران ـ كه بزرگترين انقلاب معاصر را به وجود آورده و به گونه يي بهت انگيز از آن دفاع كرده اند ـ زبان مي گشايد و قلم مي راند . يا در كشور مسلمان پاكستان ـ كه ملت آن ، در شمار عزيزترين ملتها براي ما و هميشه در خط دفاع از اسلام و جمهوري اسلامي ايران بوده و هست ـ كساني با دلارهاي دشمنان اسلام و وحدت مسلمين ، جلسات داير مي كنند و كتاب و مقاله مي نويسند ، تا شيعه و تشيع اهل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را به باد حمله بگيرند و به مقدسات اهانت كنند .

ما همه ي اينها را به حساب امريكا و دستياران و مزدورانش مي گذاريم و دامن ملتها و علماي راستين اسلام را از آن پاك مي دانيم ؛ ليكن اين از جمله مسايلي است كه بايد با هوشياري مسلمين حل شود و مجال تاختوتاز به دشمنان اسلام داده نشود .

سلطه ي روزافزون شيطان بزرگ بر ذخاير كشورهاي اسلامي

و : آخرين سخن ، مسأله ي بسيار مهم سلطه ي روزافزون شيطان بزرگ بر ذخاير كشورهاي اسلامي و حضور بيش ازپيش سياسي و اقتصادي و حتّي نظامي آن در اين


78


كشورهاست . اين ابرقدرت ظالم و سلطه طلب ، پس از تحولات اخير جهان كه منتهي به فرو ريختن نظامهاي الحادي كمونيستي شد و شوروي از موضع رقابت با امريكا فرو افتاد ، درصدد است كه سراسر جهان و بخصوص مناطق زرخيز اسلامي را به منطقه ي نفوذ بي رقيب خود مبدل سازد و پس از فراغت از ـ به اصطلاح ـ جنگ سرد ، به جنگ همه جانبه يي با بيداري اسلامي ـ كه مانع مستحكمي در راه اين نفوذ است ـ كمر بسته است .

اين حكومت شيطاني ، بنا بر مقتضاي طبيعت ضد فطري و ضد انساني خود ، از درون دچار معضلات لاينحلي است ؛ ليكن به اقتضاي همان طبيعت استكباري و جهانخواري ، مي كوشد كه مشكلات خود را به كل جهان منتقل كند و با تسلط بر همه ي مراكز حساس و ثروت خيز عالم ، از جمله خاورميانه و مخصوصاً خليج فارس ، به حيات خود قدرتمندانه تر از پيش ادامه دهد . اگر اين رؤياي شوم به تحقق بپيوندد ، روزگار سياهي بر ملتهاي اين منطقه خواهد گذشت كه در گذشته نظير نداشته است .

رژيم امريكا ، اينك از هر وسيله يي براي رسيدن به آن هدف شيطاني استفاده مي كند و متأسفانه جهالت و غرور و قدرت طلبي حكام عراق ـ كه زمينه ي آن را هم كمكهاي قبلي امريكا و غرب به عراق فراهم كرده بود ـ اوضاعي را در اين منطقه به وجود آورد كه عواقب تلخ و دردناك آن را همه كم و بيش مي دانند ؛ و از جمله تبعات آن ، يكي اين است كه امريكا به تصميم گيرنده ي اصلي در بخش مهمي از اين منطقه مبدل شده و دولتهاي منطقه را مرعوب خود ساخته است ؛ و اين تهديدي بزرگ براي موجوديت اسلامي ، بلكه كيان انساني در اين منطقه و در هر منطقه از جهان كه چنين اتفاقي بيفتد ، به شمار مي آيد .

امروز به جز اسلام و انسانهاي مؤمن و مصمم ، هيچ نقطه ي اميد ديگري براي مقابله با اين تهديد بزرگ نيست . و خدا را سپاس كه امروز خورشيد منور اسلام حياتبخش ، دوباره بر دل و جان انسانها تابيدن گرفته و بسياري ملتهاي مسلمان در راه تحقق بخشيدن اسلام در زندگي خود ، با عوامل دوري مردم از دين خدا مبارزه را آغاز كرده اند . اين ، حركتي فرخنده و اميدبخش است و به توفيق الهي همين است كه زنجير سلطه ي شيطاني


79


امريكا و هر قدرت طغيانگر ديگر را خواهد گشود و همه را نجات خواهد داد ؛ كَتَبَ اللهُ لاََغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي . ( 1 )

ملتها و دولتها در قبال روحيه ي گرايش به اسلام ناب محمّدي ( صلّي الله عليه وآله ) ـ اسلامي كه سرلوحه اش ، قطع نفوذ شيطان بزرگ و بقيه ي شياطين از زندگي ملتهاست ـ به يك اندازه مسؤولند . دولتهاي اسلامي اگر به كشور و ملت خود علاقه مندند ، بايد بدانند اين آن چيزي است كه زندگي و شرف و استقلال ملتها و كشورها و قدرت دولتها را تأمين مي كند .

از خداوند متعال ، بيداري همه ي مسلمانان عالم و شرف و عزت و رهايي آنان از چنگال استكبار و پيروزي آنان در مصاف دشمنان خدا را مسألت مي كنم .

پروردگارا ! پرتو قرآن و اسلام را بر دلهاي مسلمين مستدام بدار و رحمت و فضل خود را بر آنان نازل كن ؛ آنها را تأييد بفرما و دلهاشان را با اميد و ايمان مستحكم بدار ؛ قلب وليّ الله الاعظم ( ارواحنافداه و عجّل الله فرجه ) را از ما شاد و دعايش را در حق ما مستجاب كن ؛ حج حاجيان و تلاش تلاشگران راه خودت را به نيكي مقبول فرما ؛ دلهاي مسلمين را روزبه روز به هم نزديكتر و عوامل تفرقه را نابود فرما ؛ ارواح مطهر شهداي راه حق و جسم و جان آسيب ديدگان اين راه را مشمول رحمتت بفرما . پروردگارا ! از هر حركتي كه در سراسر جهان براي حاكميت دين تو انجام مي شود ، حضرت امام خميني ـ آن بنده ي صالح و برگزيده ات ـ را جزاي خير عنايت كن . آمين ربّ العالمين .

والسّلام علي جميع اخواننا المسلمين و رحمة الله

علي الحسيني الخامنه ئي              

سوم ذي الحجة الحرام سال 1411 هجري قمري    

مصادف با بيستوششم خرداد سال 1370 هجري شمسي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مجادله : 21



| شناسه مطلب: 75017