بخش 2 بخش 2 بخش 2 بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بخش 2 بخش 2 بخش 2 بخش 2 بخش 2

بخش 2

جلسه پنجم : اوضاع اقتصادی عربستان - 2 زیر ساخت#160;های اقتصادی جدید درآمدهای حج ، عمره و گردشگری بدهی#160;های داخلی و خارجی جذب سرمایه#160;های خارجی وضعیت بورس واردات عربستان صادرات عربستان جلسه ششم : قوای سه#160;گانه در عربستان پیشینه قانون اساسی تشکیل دولت سوم سعودی و جایگاه شاهزاده#160;ها و شاهان سعودی کابینه عربستان ، ترکیب آن و موقعیت شاهزاده#160;ها در#160;کابینه مجلس شورای مشورتی قوه قضاییه ( دادگستری ، شورایعالی قضایی ، شورای داوری و قبیله#160;ای ، دادگاههای استیناف و . . . ) جلسه هفتم : عضویت در پیمانهای منطقه#160;ای و بین#160;المللی اتحادیه عرب شورای همکاری خلیج#160;فارس سازمان کنفرانس اسلامی سازمان تجارت جهانی جلسه هشتم : مناسبات با آمریکا - 1 حضور غربی#160;ها در گذشته و حال در عربستان مناسبات با آمریکا قبل از حادثه 11 سپتامبر القاعده و اسامه بن#160;لادن جلسه نهم : مناسبات با آمریکا - 2 تشریح حادثه 11 سپتامبر و پیامدهای آن برای عربستان روابط آمریکا و عر


27


جلسه پنجم : اوضاع اقتصادي عربستان - 2

زير ساخت هاي اقتصادي جديد :

نكته قابل توجه در بررسي اقتصاد عربستان همانگونه كه در پيش هم بدان اشاره شد اين است كه اقتصاد اين كشور به طور كلي بر پايه نفت و دلارهاي نفتي بنا شده است و بر اين اساس دگرگوني هاي وارد بر صنعت نفت بلافاصله اثرات فوري و قطعي در اقتصاد اين كشور دارد . به عبارت ديگر عربستان نيز جزء كشورهاي تك محصولي است ولي اين محصول چيزي نيست كه به راحتي توليد آن از سوي كشورهاي ديگر قابل تقليد باشد . دولت رياض در سال هاي اخير با بهره گيري از درآمد سرشار نفت توانسته است به زير ساخت هاي اقتصادي سامان دهد . ساخت دو شهرك بزرگ صنعتي جبيل و ينبوع در شرق و غرب عربستان توانسته است اين كشور را به مرحله نيمه صنعتي برساند . با استفاده از همين درآمد است كه كشاورزي رونق گرفته و معادن در سبد درآمدهاي عربستان جايگاهي را به خود اختصاص داده اند . گسترش دامپروري


28


و افزايش پالايشگاهها نيز در سالهاي اخير در توسعه زير ساخت هاي اقتصادي سهم بسزايي دارند .

درآمدهاي حج ، عمره و گردشگري :

درآمدهاي اين بخش آنگونه كه تصور مي رود نيست . اگر چه در دوره اي درآمد حج و عمره جايگاه دوم را در اقتصاد عربستان داشت و خريد كالا در ايام حج و عمره سود چشمگيري براي دولت داشت ليكن اكنون با خصوصي شدن بخش هاي بزرگي از كشور ، درآمد اين حوزه بيشتر به بخش خصوصي مي رسد . طبق اعلام رسمي روزنامه عكاظ كه از قديمي ترين و معتبرترين رسانه هاي عمومي عربستان است در سال گذشته درآمد عمره 4 ميليارد ريال سعودي براي دولت بود كه بالغ بر يك ميليارد دلار است كه بر اساس پيش بيني ها در سال جاري كمي بيش از سه ميليارد دلار مي شود . حج درآمد كمتري براي دولت دارد چون دولت جايگاهي را براي بهره برداري مادي از حج تدارك نديده است . گردشگري نيز در كشور عربستان با وجود تلاش گسترده هنوز از رونق چشمگيري برخوردار نيست و شوراي عالي گردشگري فعلا در حال هزينه كردن است .

سايـر درآمدها :

عربستان در دوره اخير علاوه بر نفت و درآمد حجاج توانسته


29


است با سرمايه گذاري زياد از بخش آلومينيوم ـ سيمان ـ لبنيات ـ پتروشيمي و برخي مواد ديگر درآمد داشته باشد . لبنيات عربستان توانسته است در سال هاي اخير به بازار بسياري از كشورهاي منطقه عربي جنوب خليج فارس راه پيدا كند . پتروشيمي عربستان در منطقه خاورميانه حرف براي گفتن دارد و حتي جمهوري اسلامي ايران كه در پتروشيمي رشد قابل توجهي داشته برخي نيازهاي خود را از عربستان تأمين مي كند .

بدهي هاي داخلي و خارجي :

عربستان شايد جزء معدود كشورهايي باشد كه هيچ بدهي خارجي ندارد و علاوه بر آن سرمايه هاي انباشته اين كشور در بسياري از بانك هاي اروپايي و آمريكايي منبع درآمد عظيمي براي اين كشورها شده است . پس از واقعه سپتامبر 2001 ميلادي و فشار به شهروندان سعودي ، برخي سرمايه داران اقدام به بلوكه كردن دارايي هاي خود درخارج كشور نمودندليكن آمريكاواروپا دريافتند كه اقتصاد آنها با خطر جدي مواجه است و به همين دليل از ميزان فشار بر دولت رياض و اتباعش كاستند . عربستان حدود 180 ميليارد دلار بدهي داخلي به بانكها ، سرمايه داران وشركتهاي خصوصي دارد .

جذب سرمايه هاي خارجي :

تا سال 2001 ميلادي و قبل از حادثه يازدهم سپتامبر عربستان


30


نقطه امني براي سرمايه هاي خارجي محسوب مي شد . بسياري از كشورها از جمله آمريكا ، ژاپن و چين در اكثر پروژه هاي اقتصادي كشور وارد شده و سرمايه گذاري كردند . ليكن پس از يازدهم سپتامبر و بويژه پس از پخش نيروهاي القاعده در اين كشور ، از رغبت دولتهاي ديگر براي سرمايه گذاري در عربستان كاسته شد . دولت رياض در مدت سه سال توانست بيش از 12 ميليارد دلار سرمايه خارجي را جذب و در زيرساخت هاي اقتصادي مورد استفاده قرار دهد . در حال حاضر ناامني و فرار خارجي ها از اين كشور اين بخش را با ركود مواجه ساخته است .

وضعيت بورس :

اكثر شهروندان سعودي و برخي سرمايه داران كه توان ريسك در تجارت را ندارند ، بورس را بهترين منبع درآمد تشخيص داده اند زيرا كه سود بانك ها بسيار ناچيز است و مردم تمايل به سپرده گذاري در بانكها را ندارند . خصوصي سازي در عربستان در دهه اخير از رونق چشمگيري برخوردار بوده و به همين دليل بسياري از مؤسسه هاي اقتصادي از طريق بورس از سرمايه هاي مردم استفاده مي كنند ، ليكن بازار بورس در عربستان پايدار نيست و با هر ناملايماتي رعشه بر اندامش مي افتد . حادثه سپتامبر 2001 بورس عربستان را به شدّت تكان داد و بسياري از بورس بازان را روانه بيمارستان ها كرد . بازار بورس عربستان وابستگي شديد به بورس


31


امارات دارد و به همين دليل نوسانات اول سال جاري بورس امارات به شدّت بورس عربستان را تحت تأثير قرار داد به گونه اي كه پس از شش ماه هنوز رشدمنفي بربازار بورس اين كشور حاكم است .

واردات عربستان :

عربستان به دليل برخورداري از سرزمين خشك و بي آب و علف و نيز ميزان اندك نزولات جوّي بيشترين واردات را در بخش مواد غذايي دارد . بين 20 تا 25 درصد واردات سالانه عربستان را انواع مواد غذايي تشكيل مي دهد . پس از موادغذايي 18 تا 20 درصد از واردات عربستان مربوط به مواد شيميايي است و در مرتبه بعد فلزات و ماشين آلات و موارد متفرقه هستند .

صادرات عربستان :

كالاي عمده صادراتي عربستان در مرحله اول نفت است كه مهمترين مشتريان آن آمريكا و ژاپن و فرانسه و اخيراً چين است . در حال حاضر عربستان با سرمايه گذاري هاي هنگفت توانسته است مواد پتروشيمي - حيوانات زنده و مواد كشاورزي خود را به بازارهاي بين المللي و كشورهاي منطقه ارسال نمايد . آمريكا ، ژاپن ، انگلستان ، آلمان ، ايتاليا ، فرانسه ، سويس و كره جنوبي صادر كنندگان كالا به عربستان هستند .

پايان


32


جلسه ششم : قواي سه گانه در عربستان

پيشينه قانون اساسي :

پس از اشغال كويت از سوي عراق و ميزباني رهبران كويتي توسط دولت رياض و به دنبال آن ورود آمريكا به منطقه و بازگرداندن حاكميت كويت به خاندان صباح واشنگتن كشورهاي عرب منطقه را مجبور به تمرين دموكراسي كرد . پس از آن بود كه در سال 1991 و در زمان ملك فهد عربستان اولين قانون اساسي 83 بندي خود را تصويب كرد . در اين قانون كه سه قوه اجرايي - تقنيني و قضايي در آن پيش بيني شده نوع حكومت را مطلقه پادشاهي اعلام كرده و تأكيد كرده است كه حكومت در فرزندان ملك عبدالعزيز موروثي است و صالحان از آنها يكي پس از ديگري به قدرت مي رسند .

تشكيل دولت سوم سعودي و جايگاه شاهزاده ها و شاهان سعودي :

دولت اول سعودي كه همزمان با گسترش انديشه محمدبن


33


عبدالوهاب در شبه جزيره عربستان بود از سال 1139 تا 1229 هجري قمري و دولت دوم از سال 1235 تا 1309 هجري قمري به طول انجاميد و دولت سوم نيز از سال 1319 شروع شده و تاكنون ادامه دارد . عبدالعزيزبن عبدالرحمن پدر شاهان و شاهزادگان كنوني عربستان در سال 1297 هجري قمري متولد شد . زمانه تولد و رشد عبدالعزيز مصادف با بروز جنگ هاي داخلي و كشت و كشتار در اين كشور بود . وي پس از رسيدن به دوران جواني به فكر ساماندهي و اتحاد كشور افتاد و توانست با جنگاوري در سال 1319 شهر رياض را كه در تصرف آل رشيد بود باز ستاند . در سال 1330 نيز اسكان اعراب صحراگرد و تأسيس گروههاي رزمي عشيره اي را آغاز كرد وي سرانجام پس از تسخير همه مناطق عربستان در سال 1351 هجري نام كشور حجاز را به المملكة العربية السعودية تغيير داد و خود را پادشاه ناميد . وي پس از نيم قرن جنگ و كشمكش بر سر قدرت و مديريت كشور در سال 1373 هجري قمري درگذشت و فرزندش سعود جانشين او شد . پس از سعودفيصل و بعد خالد و فهد و اكنون ملك عبدالله در عربستان حاكم است و وليعهد وي نيز اميرسلطان بن عبدالعزيز مي باشد . در عربستان شاهان بر اساس قانون اساسي حاكم مطلق هستندوهمه اموركشوري ولشكري زيرنظر مستقيم آنان است . خانواده سلطنتي و شاهزادگان نيز كه اكنون تعداد آنان را تا 20 هزار هم نوشته اند در دستگاه حكومت از جايگاه رفيعي برخوردار هستندوازامكانات كشور بدون حساب و كتاب بهره مندند .


34


كابينه عربستان ، تركيب آن و موقعيت شاهزاده ها در كابينه :

بر اساس قانون اساسي عربستان ، شاه رييس دولت و نخستوزير است و وليعهد جانشين وي مي باشد . وزراي كابينه كه همراه با وزراي دربار و وزراي مشاور تعداد آنها به 40 نفر مي رسد همه توسط پادشاه انتخاب مي شوند و دوره وزارت آنان چهار سال است كه قابل تمديد مي باشد . گروه وزيران عربستان از سه تركيب برخوردار هستند .

اول شاه و وليعهد و ساير شاهزادگان هستند كه وزارتخانه هاي مهمي چون دفاع ، كشور و خارجه را عهده دار هستند . در مرتبه دوم تكنوكراتها و تحصيل كرده هايي هستند كه از خارج كشور باز گشته اند و وزارتخانه هاي صنعتي و تخصصي را اداره مي كنند و در دسته سوم سنتي هاي مذهبي هستند كه بيشتر آن از طايفه بزرگ آل الشيخ كه نوادگان محمدبن عبدالوهاب هستند ، مي باشند و وزارتخانه هاي فرهنگي و آموزشي و قضايي را برعهده دارند .

مجلس شوراي مشورتي :

در دوران ملك عبدالعزيز و فرزندان او سعود و فيصل و خالد بر اساس نياز جمع هاي مشورتي تشكيل مي شد ليكن به هيچكدام از آنها نمي توان نام مجلس را گذاشت . در سال 1992 و پس از پايان جنگ آمريكا و عراق و شروع تمرين دموكراسي در منطقه عربي ،


35


ملك فهد نيز اولين مجلس شوراي مشورتي را با 60 عضو پايه گذاشت و دوره هاي مجلس را چهار ساله تعيين كرد . در سال 1996 دومين مجلس با 90 عضو و سومين دوره در 2001 با 120 نفر تشكيل شد و دوره جديد نيز با 150 نماينده به زودي تشكيل مي شود . تمامي اعضاي مجلس توسط پادشاه تعيين مي شوند و مردم در انتخاب آنان دخالتي ندارند .

اعضاي مجلس از ميان شخصيت هاي علمي ، مذهبي ، ارتشي و نخبگان برگزيده مي شوند و جز آن مسئوليت ديگر سياسي ندارند . مجالس دور اول و دوم كاملا مشورتي بودند ليكن در مجلس سوم مواردي تصميم گيري مي شود ولي مصوبات براي تأييد نهايي به هيأت وزيران مي رود و چنانچه اختلاف بين مجلس و وزرا بود پادشاه براي حل آن دخالت مي كند .

قوه قضاييه ( دادگستري ، شورايعالي قضايي ، شوراي داوري و قبيله اي ، دادگاههاي استيناف و . . . )

رهبري قضا در عربستان توسط وزارت دادگستري صورت مي گيرد كه در سال 1382 هجري قمري تأسيس شده و وزير كه معمولا وابسته به طايفه آل الشيخ است سمت قاضي القضاتي را هم برعهده دارد . شورايعالي قضايي - دادگاه عالي استيناف - دادگاه عمومي - دادگاه ويژه و دادگاه خاص نهادهاي ديگر قضايي عربستان هستند . كه هر كدام وظيفه تعريف شده اي را برعهده دارند .


36


در عربستان به دليل برخورداري از زندگي هاي عشيره اي و قبيله اي ، داوري هاي طايفه اي رونق دارد و بسياري از دعاوي با ورود بزرگترهاي قبيله فيصله مي يابد و به همين دليل دادگاههاي عربستان تقريباً خلوت هستند .

پايان


37


جلسه هفتم : عضويت در پيمانهاي منطقه اي و بين المللي

اتحاديه عرب :

از جمله سازمان هاي منطقه اي كه عربستان سعودي يكي از اعضاي آن به شمار مي رود تشكل اتحاديه عرب است . اين اتحاديه در سال 1944 ميلادي ( 1363 هـ . ق ) ابتدا توسط پنج كشور مصر ، سوريه ، لبنان ، عراق و اردن در مصر تشكيل شد و پس از آن 22 كشور عربي و از جمله عربستان به عضويت آن در آمدند . هدف از تشكيل اين اتحاديه دفاع مشترك از امت عرب بود كه عينيت آن در جنگ عراق عليه ايران مشاهده شد . عربستان به دليل كمك هايي كه به برخي از كشورهاي عربي و خود اتحاديه مي كند نفوذ زيادي در آن دارد . دبيرخانه اتحاديه در قاهره و دبيركل كنوني آن « عمر و موسي » وزير خارجه اسبق مصر است .

شوراي همكاري خليج فارس :

سران شش كشور عربي جنوبي خليج فارس شامل


38


عربستان سعودي ، امارات متحده عربي ، قطر ، كويت ، سلطنت نشين
عمان و بحرين با هدف تحكيم امنيت منطقه و غلبه بر آسيب هاي احتمالي و با گرايش اصلي جلوگيري از نفوذ انقلاب اسلامي در سال 1981 و در حالي كه چند ماه بيشتر از جنگ تحميلي عراق عليه ايران نگذشته بود . در ابوظبي گرد آمده و تشكيل شوراي همكاري خليج فارس يا به قول خودشان « مجلس التعاون الخليجي » را پايه گذاري كردند . سقوط رژيم پهلوي در ايران كه نقش ژاندارمي آمريكا در منطقه را ايفاء مي كرد و روي كار آمدن جمهوري اسلامي مستقل و عدالتخواه و اشغال افغانستان توسط شوروي نيز از عوامل اصلي ايجاد اين تشكل عربي بود . همگرايي دولت هاي عربي كوچك منطقه و اتكاي بيشتر آنها به خود و بهره مندي از امكانات امنيتي و نظامي يكديگر از عوامل ديگر ايجاد شوراي همكاري خليج فارس بود . در اين ميان عربستان به دليل وسعت ، جمعيت ، توان نظامي و ذخاير ارزي به يك قدرت برتر در ميان كشورها عضو شورا بدل شد به گونه اي كه نيروي نظامي مشترك كشورهاي شورا به نام سپر جزيره ( درع الجزيره ) در عربستان تشكيل شد . در سالهاي اخير كشورهاي شوراي همكاري به سوي لغو رواديد اتباع در سفر به اين كشور ، برقراري پول مشترك تا سال 2010 ميلادي ، ايجاد بازار مشترك و . . . . روي آورده اند .

سازمان كنفرانس اسلامي :

سازمان كنفرانس اسلامي در سال 1969 ميلادي مطابق با سال


39


1389 هـ . ق و پس از به آتش كشيدن مسجدالاقصي از سوي صهيونيست ها توسط كشورهاي اسلامي تشكيل گرديد .

اولين هدف از تشكيل اين سازمان فرو نشاندن احساسات برانگيخته شده مسلمانان در سراسر جهان در قبال اين جنايت صهيونيست ها بود . مقر دائمي سازمان كنفرانس اسلامي در بندر جده عربستان سعودي است و 57 كشور اسلامي در آن عضويت دارند . به دليل اينكه بيشترين هزينه اين سازمان توسط عربستان تأمين مي شود به همين ميزان تأثيرات ديدگاههاي دولت رياض بر مواضع اين سازمان بيشتر از اعضاي ديگر مي باشد . نهاد اقتصادي سازمان كنفرانس اسلامي بانك توسعه اسلامي مي باشد كه يكي ازاهداف اصلي آن كمك به ايجاد تأسيسات زيربنايي كشورهاي عضو است .

سازمان تجارت جهاني :

عربستان سعودي طي چند ساله اخير تلاش هاي فراواني را براي پيوستن به سازمان تجارت جهاني داشته است . مذاكرات متعددي مقامات رسمي عربستان با دبيرخانه اين سازمان داشته اند و در داخل كشور نيز شورايي به رياست اميرنايف وزير كشور عربستان براي پيدا كردن راهكارهاي پيوستن به اين سازمان تشكيل شده بود تا اينكه بالاخره در اواخر سال گذشته سعودي ها موفق به گرفتن مجوز ورود به اين سازمان را پيدا كردند كه قرار است در سال جاري اين


40


اتفاق به صورت رسمي به وقوع بپيوندد .

كشور عربستان سعودي علاوه بر عضويت در پيمانهايي كه گفته شد در سازمان ملل متحد و جنبش عدم تعهد نيز عضويت دارد . رابطه العالم الاسلامي نيز يك تشكل مذهبي است كه بالغ بر 40 سال پيش كار خود را با محوريت عربستان و چند كشور ديگر آغاز كرد و دبيرخانه آن در مكه مكرمه است كه آموزش هاي اسلامي ، توزيع كتب اسلامي و قرآن ، آموزش زبان عربي و كمك به مؤسسات اسلامي مهمترين وظايف اين سازمان هستند .

پايان


41


جلسه هشتم : مناسبات با آمريكا - 1

حضور غربي ها در گذشته و حال در عربستان :

از زمان تشكيل كشور عربستان سعودي حاكمان اين كشور همواره روابط بسيار نزديكي با دولت هاي غربي بويژه دو دولت ايالات متحده آمريكا و انگليس داشته اند . ملك عبدالعزيز در ابتداي به قدرت رسيدن با انگليسي ها رابطه خوبي داشت ولي پس از جنگ جهاني دوم و نفوذ بيشتر واشنگتن در كشورهاي جهان سوم و بويژه خاورميانه ، دولت رياض نيز از ميزان رابطه خود با انگليسي ها كاست و به آمريكا گرايش بيشتري پيدا كرد . اين رابطه در زمان ملك فيصل گسترش يافت و در چهار دهه اخير و بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در منطقه به بالاترين حد ممكن خود رسيد . عربستان كه تصميم گرفته بود با استفاده از درآمدهاي نفتي ميزان بهره برداري از فناوري هاي نوين را در كشور ارتقاء دهد براي وارد كردن اين دانش به غربي ها روي آورد و غرب نيز كه نيازمند نفت سرشار عربستان بود به نداي حاكمان رياض پاسخ


42


گفت و يك همسويي كه ظاهراً پايه اقتصادي و در حقيقت سياسي داشت بين دو طرف ايجاد شد . در سال هاي اخير غربي ها به قدري در عربستان نفوذ كردند كه در تصميم گيري هاي دولت نيز دخالت مي كردند و عرصه هاي اقتصادي و بويژه اكتشاف ، استخراج و صدور نفت كشور در اختيار غربي ها بود . ليكن در سالهاي اخير و بويژه پس از سال 1975 ميلادي اين حضور كم رنگ تر شد و پس از بروز حادثه بزرگ 11 سپتامبر 2001 به پايين ترين حد ممكن خود رسيد .

مناسبات با آمريكا قبل از حادثه 11 سپتامبر :

از سال 1930 ميلادي و درست از زماني كه بهره برداري از نفت در شبه جزيره عربستان آغاز گرديد آمريكايي ها كه در زمينه صنعت نفت يد طولايي داشتند وارد عربستان سعودي شدند . حاكمان آمريكايي كه براي بازسازي اقتصادي آمريكا و اروپا نفت را بعنوان بهترين حربه تعيين كرده بودند توجه خود را از دهه پنجم قرن بيستم بيش از پيش به عربستان معطوف كردند و در همين سالها بود كه شركت نفتي آرامكو را براي به غارت بردن نفت عربستان تأسيس نمودند . آمريكايي ها كه سعي وافر در حفظ منطقه عربي داشتند تلاش كردند تا با گسترش ناسيوناليسم عربي افكار ضدكمونيستي را هم در اين كشورها گسترش دهند و از نفوذ اتحاد جماهيرشوروي آن زمان كه ابرقدرت بلوك شرق بود به كشورهاي عربي جلوگيري


43


نمايند . به اين ترتيب ابتدا جمال عبدالناصر و سپس حاكمان حجاز را به عنوان رهبر كشورهاي عربي برگزيدند . جنگ شش روزه اعراب و اسراييل در سال 1967 ميلادي و سپس امضاي معاهده سه جانبه ( اسراييل - آمريكا و مصر ) كمپ ديويد در بحبوحه درگيري مردم انقلابي ايران با نظام ستمشاهي باعث فاصله اندك بين برخي كشورهاي عربي از جمله عربستان با آمريكا شد ليكن پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن سال 1357 از يك سو و اشغال افغانستان توسط حكام كرملين از سوي ديگر باعث شد كه عربها به زعم خود براي در امان ماندن از امواج انقلاب اسلامي خود را در دامان آمريكايي ها بيندازند و از اين پس بود كه منطقه پرانرژي خليج فارس به حوزه امنيت ملي آمريكا در منطقه بدل شد . و مشخصاً ايالات متحده روي عربستان كه بين كشورهاي منطقه از وسعت ، جمعيت و ذخاير بيشتري برخوردار بود متمركز شد و اين كشور را بعنوان جانشين رژيم شاهنشاهي ايران بعنوان ژاندارم منطقه برگزيد . طرح صلح اعراب با اسراييل در اولين سال به حكومت رسيدن ملك فهد ، حضور مستقيم دولت رياض در جنگ عراق عليه ايران ، ورود نيروهاي جوان سعودي به افغانستان و مشاركت در جنگ با شوروي ، حضور مستقيم نظامي آمريكا در منطقه و بويژه در شرق عربستان در هنگامه جنگ عراق و كويت و . . . از رخدادهاي مهم اين دوره بود . ليكن اين حضور چندان پايدار نماند و از سال 1996 كه تأسيسات نظامي آمريكا در جاي جاي عربستان


44


مورد تعرض تندروهاي سعودي قرار گرفت ايالات متحده مجبورشد كه حضور خودرا كم رنگ تر كند و بتدريج نيروهاي خود رابه پايگاه العديد قطرمنتقل نمايد .

القاعده و اسامه بن لادن :

اسامه بن لادن كه سعودي الاصل و يمني تبار است از خانواده هاي سرشناس و ثروتمند عربستان است كه نام او پس از حضور خود و نيروهايش در جنگ افغانها و كمونيست هاي شوروي بر زبانها افتاد . بن لادن از گروه سلفي هاي متجدد عربستان است كه با حضور غربي ها در كشورهاي اسلامي مخالف است و به همين دليل او و طرفدارانش از سرسخت ترين مخالفان دولت عربستان به شمار مي روند . وي به دليل مبارزاتي كه در بين مبارزان فيليپين ، افغانستان ، سودان و برخي كشورها با نيروهاي غربي داشته از وجهه خوبي در ميان اعراب و بويژه جوانان برخوردار است . اعضاي گروه او را كه پس از حضور در افغانستان به نام القاعده شهرت يافت بيشتر قشر جوانان كشورهاي عربي تشكيل مي دهند . بن لادن ضربه زدن به منافع آمريكايي ها در همه جهان و بويژه در كشورهاي منطقه را بعنوان جهاد تلقي كرده است . دولت عربستان پس از اينكه مشخص شد كه انفجارهاي گارد ملي اين كشور و نيز مقر آمريكايي هاي ظهران و ترور شهروندان غربي در شهرهاي مختلف توسط گروه بن لادن انجام مي شود در سال 1994 تابعيت


45


سعودي بن لادن را لغو كرد ، گروه بن لادن در ميان گروههاي سلفي از پايگاه ويژه اي برخوردار است و حتي بسياري از آگاهان اعتقاد دارند كه در بسياري از نهادهاي دولتي عربستان اعضايي را دارد .


46


جلسه نهم : مناسبات با آمريكا - 2

تشريح حادثه 11 سپتامبر و پيامدهاي آن براي عربستان :

به يقين حادثه 11 سپتامبر نقطه عطفي در روابط رياض و واشنگتن تلقي مي شود . در يازدهم سپتامبر سال 2001 ميلادي 19 نفر با ربودن دو فروند هواپيما ، ساختمان دوقلوي تجارت جهاني در نيويورك را نشانه گرفته و آنرا منهدم كردند . اين حادثه جهان را تكان داد و موجبات سرافكندگي دولت واشنگتن را بيش از گذشته فراهم كرد . آمريكايي ها پس از تحقيق پيرامون اين حادثه به اين نتيجه رسيدند كه 15 نفر از 19 هواپيماربا از شهروندان سعودي هستند . همه نگاه ها متوجه دولت رياض شد و حاكمان سعودي به شدت متهم شدند كه به رغم ارتباط نزديك با دولت آمريكا در دامان خود تروريست هايي را براي ضربه زدن به منافع آمريكا و غرب پرورش داده اند . پس از اين حادثه تمامي شهروندان كشورهاي عربي و بويژه اتباع عربستان سعودي كه مقيم كشورهاي


47


غربي و ايالات متحده بودند تحت فشارهاي شديد قرار گرفته و بسياري از آنان مجبور به ترك خانه و كاشانه و بازگشت به وطن شدند . بسياري از دانشجويان رشته هوانوردي عربستان كه در دانشگاههاي آمريكا تحصيل مي كردند تحت پيگرد قرار گرفته و بازداشت شدند تا معلوم شود آيا بين آنان و هواپيماربايان رابطه اي وجود داشته است يا خير ؟ روابط سياسي و اقتصادي رياض و واشنگتن پس از اين حادثه به پايين ترين سطح خود رسيد و شهروندان و سرمايه داران سعودي به دليل نگراني از بلوكه شدن سپرده هاي خود در بانك هاي خارجي ، دارايي هاي خود را به داخل كشور منتقل كردند . حاكمان سعودي هم از اتهام دخالت در حادثه 11 سپتامبر جان سالم بدر نبردند . رسانه هاي غربي « هيفاءالفيصل » همسر بندربن سلطان سفير عربستان در واشنگتن و دختر ملك فيصل را متهم كردند كه با هواپيماربايان در ارتباط بوده و حتي دو نفر از آنان از وي حقوق ماهانه دريافت مي كرده اند . محمدالفيصل برادر وزير امور خارجه عربستان كه رياست بانك اسلامي را برعهده داشت متهم شد كه 6 ميليون دلار به گروه القاعده بن لادن كه انفجار سپتامبر نيز حاصل برنامه ريزي هاي آنها بوده كمك كرده است .

ليكن اين روابط سوء ديري نپاييد و آمريكا كه خروج سرمايه هاي سعودي را خطر بزرگتري از حادثه 11 سپتامبر براي خود مي ديد نگاه خود به عربستان را نرمتر كرد . اميرعبداله در آن زمان به آمريكا دعوت و در مزرعه شخصي بوش مورد پذيرايي


48


قرار گرفت و تعهد داد كه در كشورش با تروريست ها مقابله كند . اگر چه شهروندان سعودي از حادثه 11 سپتامبر خرسند بوده و آنرا پاداش خوبي براي سردمداران دولت ايالات متحده كه سالها آنانرا استثمار و سرمايه هايشان را چپاول كرده بودند مي دانستند .

روابط آمريكا و عربستان پس از 11 سپتامبر :

حادثه 11 سپتامبر براي سعوديها تبعات بسياري را درپي داشت و بخش هاي مختلف دولت آمريكا هر كدام نسخه هايي را براي تنبيه دولت رياض مي پيچيدند .

آمريكايي ها يكي از منابع تأمين بنيه مالي گروه القاعده را بانك هاي اسلامي و بنگاههاي خيريه سعودي در داخل و خارج كشور مي دانستند و به همين دليل به حاكمان سعودي فشار آوردند كه اين بنگاهها و مؤسسه هاي خيريه مالي را تعطيل كنند . مدارس ديني عربستان كه در خارج كشور به تربيت طلاب مشغول بودند نيز از اتهام آمريكايي ها مصون نماندند . اين مدارس متهم شدند كه طلبه هاي پيرو القاعده تربيت مي كنند و بايد فعاليت آنها متوقف شود كه به دنبال اين اتهام مقامات ذيربط سعودي مجبور به تعطيل كردن چند فقره از اين مدارس شدند . اطلاعاتي هاي آمريكا سيستم آموزشي عربستان در داخل كشور را نيز به شدت زير سئوال برده و ادعا كردند كه در مدارس و دانشگاههاي عربستان ضديّت با آمريكا و غرب تدريس مي شود و بايد كتب درسي از سطح مدارس ابتدايي


49


تا دانشگاه مورد بازنگري جدي قرار گيرد كه كميته اي مسئوليت يافت كه اين بازنگري را انجام دهد . بعد از حادثه 11 سپتامبر مشاوران پنتاگون ( وزارت دفاع آمريكا ) به دولت بوش پيشنهاد دادند كه در شرق عربستان كه مركز اقامت شيعيان اين كشور و سرزمين چاههاي نفتي عربستان سعودي است يك جمهوري اسلامي بدون خاصيت و تحت نفوذ تشكيل شود . آنها بر اين باور بودند كه تجزيه اين بخش از حاكميت مركزي ، به دليل اينكه مردم آن بافت اعتقادي متفاوتي با بخش هاي ديگر كشور دارند آسان صورت خواهد پذيرفت و با اين تجزيه آمريكايي ها علاوه بر كنترل بيشتر مردم مي توانند بر ذخاير نفتي عربستان هم تسلط بيشتري پيدا كنند .

همزماني اين حوادث با استقرار دولت موقت و سپس قانوني در افغانستان باعث شد كه اتباع سعودي كه در افغانستان جنگ مي كردند به كشور بازگشته و مبارزه با منافع غربي ها را از داخل كشور پي بگيرند . پس از حادثه 11 سپتامبر و فروكش كردن نسبي مسايل مربوط به آن ، انفجارهاي مراكز مربوط به غربي ها در بنادر جده و دمام و ظهران و رياض پايتخت عربستان و نيز ترور اتباع غربي آغاز شد و دامنه درگيري ها حتي به دو شهر مقدس مكه و مدينه نيز كشيده شد . در اين سالها بسياري از تأسيسات غربي ها و مجتمع هاي مسكوني آنان و حتي برخي از اماكن دولتي عربستان در شهرهاي مختلف از هجوم اين عده مصون نمانده اند ليكن در دو


50


سال اخير دولت توانسته است با برنامه ريزي بر اين حوادث فايق آيد و امنيت نسبي را در كشور حاكم كند .

پايان


| شناسه مطلب: 75048







نظرات کاربران