وصیت
حجر و نشانه های بلوغ س 1886: پدری یک دختر و یک پسر بالغ سفیه دارد که تحت سرپرستی او است، آیا بعد از
حجر و نشانه هاي بلوغ
س 1886: پدري
يك دختر و يك پسر بالغ سفيه دارد كه تحت سرپرستي او است، آيا بعد از مرگ پدر
جايز است خواهر به عنوان ولايت بر برادر سفيه در اموالش تصرف كند؟
ج: خواهر و برادر نسبت به برادر سفيه خود ولايتي ندارند، بلكه ولايت بر برادر سفيه و اموالش در صورتي كه جد پدري نداشته باشد و پدر هم به كسي براي ولايت بر او وصيّت نكرده باشد، با حاكم شرع است.
س 1887: آيا معيار در سن بلوغ پسران و دختران سال شمسي است يا قمري؟
ج: معيار، سال قمري است.
س 1888: براي تشخيص اينكه فردي به سن بلوغ رسيده يا نه، چگونه می توان بر اساس سال قمري، تاريخ ولادت او را از نظر سال و ماه بدست آورد؟
ج: در صورتي كه تاريخ تولد بر اساس سال شمسي معلوم باشد، مي توان آن را از طريق محاسبه اختلاف بين سال قمري و سال شمسي بدست آورد.
س 1889: آيا پسري كه قبل از پانزده سالگي محتلم شده، حكم به بلوغ او ميشود؟
ج: با احتلام، حكم به بلوغ او ميشود زيرا احتلام شرعا از نشانههاي بلوغ است.
س 1890: اگر به مقدار ده درصد احتمال بدهيم كه دو علامت ديگر بلوغ (غير از سن تكليف) زودتر ظاهر شدهاند، حكم چيست؟
ج: مجرّد احتمال اينكه آن دو نشانه زودتر ظاهر شدهاند، براي حكم به بلوغ كافي نيست.
س 1891: آيا جماع از نشانههاي بلوغ محسوب ميشود و با انجام آن، تكاليف شرعي واجب ميگردند؟ و اگر فردي از حكم آن آگاهي نداشته باشد و چندين سال بگذرد، آيا غسل جنابت بر او واجب ميشود؟ و آيا اگر اعمال مشروط به طهارت مانند نماز و روزه را قبل از غسل جنابت انجام بدهد، آن اعمال باطل هستند و قضاي آنها واجب است؟
ج: مجرّد جماع بدون انزال و خروج مني از نشانههاي بلوغ نيست، ولي باعث جنابت ميشود و واجب است هنگام رسيدن به سن بلوغ غسل كند و تا زماني كه يكي از نشانههاي بلوغ در فردي تحقق پيدا نكرده، شرعا حكم به بلوغ او نميشود و مكلف به احكام شرعي نيست و كسي كه در كودكي بر اثر جماع جنب شده و سپس بعد از رسيدن به سن بلوغ، بدون انجام غسل جنابت نماز خوانده و روزه گرفته، واجب است نمازهاي خود را اعاده كند، ولي در صورتي كه جهل به جنابت داشته، قضاي روزههايش واجب نيست.
س 1892: تعدادي از دانشآموزان دختر و پسر مؤسسه ما طبق تاريخ تولدشان به سن بلوغ رسيدهاند و بر اثر مشاهده اختلال در حافظه و ضعف آن ،مورد معاينات پزشكي قرار گرفتند تا هوش و حافظه آنان آزمايش شود، نتيجه آن بررسيها اثبات عقبماندگي ذهني آنان از يك سال پيش يا بيشتر بود، ولي بعضي از آنان را نميتوان مجنون محسوب كرد زيرا در حدّي هستند كه مسائل اجتماعي و ديني را درك ميكنند، آيا تشخيص اين مركز مانند تشخيص پزشكان اعتبار دارد و براي آن دانشآموزان ملاك است؟
ج: معيار توجه تكاليف شرعي به انسان اين است كه او شرعا بالغ و از نظر عرف عاقل باشد، ولي درجات درك و هوش معتبر نيست و دراين رابطه تأثيري ندارد.
س 1893: در بعضي از احكام در خصوص كودك مميّز آمده است: «كودكي كه خوب را از بد تشخيص ميدهد» منظور از خوب و بد چيست؟ و سن تمييز چه سني است؟
ج: منظور از خوب و بد چيزي است كه عرف آن را خوب يا بد ميداند و بايد در اين رابطه، شرايط زندگي كودك و عادات و آداب و سنتهاي محلي هم ملاحظه شود و امّا سن تمييز، به تبع اختلاف اشخاص در استعداد و درك و هوش، مختلف است.
س 1894: آيا ديدن خوني كه داراي صفات حيض است، توسط دختر قبل از اتمام نهسالگي، علامت بلوغ اوست؟
ج: اين خون علامت شرعي بلوغ دختر نيست و حكم حيض را ندارد هر چند صفات آن را داشته باشد.
س 1895: اگر فردي كه به علتي توسط مراجع قضائي از تصرّف در اموال خود ممنوع شده، مقداري از اموال خود را قبل از وفات به عنوان تقدير و تشكر از خدمات پسر برادرش به او بدهد و برادرزادهاش هم اموال مزبور را بعد از وفات عمويش خرج تجهيزو برآورده كردن نيازهاي خاص او بكند، آيا جايز است مراجع قضايي، آن اموال را از او مطالبه كنند؟
ج: اگر اموالي كه به برادرزادهاش داده، مشمول حجر بوده و يا ملك ديگري باشد، شرعا حق ندارد آن را به او بدهد و برادرزادهاش هم نميتواند در آن تصرّف كند وجايز است مراجع قضايي آن مال را از او مطالبه كنند و در غير اين صورت كسي حق ندارد آن مال را از او پس بگيرد.