بخش 11 بخش 11 بخش 11 بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بخش 11 بخش 11 بخش 11 بخش 11 بخش 11

بخش 11

6. احکام بانوان احکام حیض 1. تعریف حیض 2. سنّ بلوغ دختران و حکم آن 3. یائسگی و حکم آن 4. سنّ یائسگی 5. مدّت حیض 6. اکثر طهر 7. اقلّ طهر 8. محرّمات مورد اتفاق در زمان حیض 9. محرّمات مورد اختلاف در زمان حیض 10. استماع آیه سجده در حال جنابت و حیض 11. کیفیت غسل حیض احکام استحاضه 1. تعریف استحاضه 2. اقسام استحاضه 3. غسل استحاضه 4. حکم استحاضه احکام نفاس 1. تعریف نفاس 2. اقلّ نفاس 3. اکثر نفاس 4. حکم نفاس و غسل آن سایر اغسال واجب و مستحب 1. غسل مسّ میت 2. مسلمان شدن کافر 3. از دنیا رفتن 4. جمع بندی غسل های واجب 5. غسل های مستحب 7. احکام تیمّم تیمّم مسوّغات تیمّم 1. نداشتن آب 2. طلب و جستجوی آب 3. ترس و تعذّر از استعمال آب 4. داشتن آب غیر کافی 5. تیمم در تنگی وقت نماز 6. چیزهایی که تیمّم بر آن ها صحیح است 7. نیت در تیمم 8. مسح صورت 9. مسح دست ها 10. ترتیب 11. موالات 12. تسمیه

6. احكام بانوان


135


احكام حيض
1. تعريف حيض
حيض در لغت به معناي سيلان است. بنابر اين زماني حاض الوادي گفته مي شود كه سيل آب در وادي به جريان افتد. و امّا در اصطلاح شرعي، به نظر مذاهب اسلامي، به خوني گفته مي شود كه غالباً در هر ماه، از رحم زناني كه در سن بلوغ به سر مي برند و صغيره و يائسه نيستند خارج مي شود و احكام خاصي مانند ترك نماز و روزه و عدّه طلاق و وفات و حرمت آميزش جنسي بر آن مترتب مي شود.( 1 )
2. سنّ بلوغ دختران و حكم آن
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); سن بلوغ دختران تمام شدن نُه سال قمري است. پيش از اين زمان، به دختر، صغيره گفته مي شود، ولي به نظر حنفي ها صغيره دختري است كه به هفت سالگي نرسيده است. به اتفاق مذاهب اسلامي خوني كه دختر پس از بلوغ و پس از ايام صغيره بودن مي بيند، خون حيض محسوب مي شود و خوني كه پيش از بلوغ مي بيند حكم حيض را ندارد.( 2 )
يادآوري:

به فتواي مالكيه، دختري كه در سن نُه تا سيزده سالگي به سر مي برد، اگر خوني ببيند، بايد به اهل خبره يا پزشك مراجعه كند; اگر پزشك آن را حيض

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 252 و 251; العروة الوثقي، ج 1، صص 316 و 315; توضيح المسائل، بحث حيض، الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 112 ـ 109; فقه السنه، ج 1، ص61; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 97 و 96
2 . همان


137


تشخيص داد حكم به حائض بودن او مي شود. ولي دختري كه سيزده سال به بالا دارد را «مراهقه» گويند و خون او به طور جزم و يقين حيض محسوب مي شود.
3. يائسگي و حكم آن
مذاهب اسلامي (جز شافعيه); خون حيض، همان گونه كه از جهت ابتدا و آغاز، محدود به زمان بلوغ است، از جهت پايان نيز زنان تا سنّ خاصّي خون حيض مي بينند و پس از آن، اگر هم خوني مشاهده كنند، حكم حيض را ندارد. اين زمان را، زمان يائسگي گويند. ولي به نظر شافعيه، يائسگي در زن مطرح نيست و تا پايان عمر زن ممكن است حائض شود، اگرچه غالباً در سن 62 سالگي خون حيض قطع مي شود.( 1 )


4. سنّ يائسگي
اماميه; سن يائسگي در زن هاي سيد (قرشي) پايان از شصت سالگي و در زن هاي غير سيد پايان و پس از پنجاه سالگي است.
حنبليه; يائسگي در تمامي زنان پس از پنجاه سالگي است.
حنفيه; يائسگي در تمامي زنان پس از سن پنجاه و پنج سالگي است.
شافعيه; يائسگي در زنان وجود ندارد.
مالكيه; سن يائسگي براي تمامي زنان هفتاد سالگي است، ولي در فاصله زماني بين پنجاه تا هفتاد سالگي در مورد خوني كه مي بيند به اهل خبره مراجعه مي كند.
بعضي فقهاي اماميه در مورد تفصيل بين زنان سيد و غير سيد، تأمل واشكال دارند.( 2 )
5. مدّت حيض

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 252 و 251; العروة الوثقي، ج 1، صص 316 و 315; توضيح المسائل، بحث حيض، الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 112 ـ 109; فقه السنه، ج 1، ص61; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 97 و 96
2 . همان


138


اماميه و حنفيه; مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نيست. سه روز اول بايد خون قطع نشود و ادامه يابد، اگرچه در باطن فرج باشد.
حنبليه و شافعيه; اقلّ حيض يك شبانه روز مستمرّ (24 ساعت) و اكثر آن پانزده شبانه روز است.
مالكيه; اقلّ حيض حدّي ندارد و ممكن است حيض يك لحظه باشد. البته از جهت عدّه اقلّ حيض يك روز يا كمتر از آن است و از نظر اكثر پانزده روز مي باشد.( 1 )
6. اكثر طهر
مذاهب اسلامي; پاكي و طُهر ميان دو حيض، از جهت اكثريت و زيادي مدت، حدّي ندارد و ممكن است زني ماه ها پاك باشد.( 2 )

7. اقلّ طهر
اماميه; حداقلّ طُهر بين دو حيض، اكثر حيض; يعني ده روز است.
حنبليه; حداقل طُهر بين دو حيض سيزده روز است.
حنفيه و مالكيه; حداقل طُهر بين دو حيض پانزده روز است.
شافعيه;حداقل طُهر بين دو حيض پانزده روز است ولي براي طُهر بين حيض و نفاس حداقل وجود ندارد.( 3 )
8. محرّمات مورد اتفاق در زمان حيض

مذاهب اسلامي; محرمات در حال حيض عبارت اند از: 1. نماز 2. روزه 3. مسّ مصحف 4. طواف 5. مكث در مساجد 6. آميزش جنسي (وطي) 7. طلاق

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 261 ـ 255; العروة الوثقي، ج 1، صص 320 و 319; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 114 ـ 111; فقه السنه، ج 1، صص 62 و 61; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص97
2 . همان
3 . همان


139


8. اعتكاف. همچنين به نظر مذاهب اسلامي و مذاهب اربعه اهل سنت، نمازهاي ترك شده در حال حيض قضا ندارد ولي روزه ها بايد قضا شود.( 1 )
9. محرّمات مورد اختلاف در زمان حيض
اماميه; 1. قرائت سور عزائم 2. مسّ اسماء الله 3. عبور از مسجد الحرام و مسجد النبي(صلي الله عليه وآله وسلم) 4. مكث در مشاهد مشرفه.
1. مذاهب چهارگانه; اموري را كه براي جنب حرام دانسته اند; مانند قرائت قرآن، سجده تلاوت و سجده شكر و نماز ميّت و ورود به مطلق مساجد، در اينجا هم براي حائض حرام شمرده اند 2. مذاهب اهل سنت به جز حنبليه، استمتاع از ناف تا زانوي زوجه را حرام شمرده اند. امّا حنبليه; مانند اماميه، تنها وطي را حرام مي شمرند 3. پس از انقطاع دم حيض و پيش از غسل، به فتواي مذاهب سني به جز حنفيه وطي حرام است ولي به فتواي حنفيه اگر انقطاع دم در اكثر حيض (ده روز) بود وطي قبل از غسل حلال است، به فتواي اماميه هم مطلقاً پس از غسل، وطي جايز است. اگرچه كراهت دارد.( 2 )
يادآوري:
1. از ميان علماي اماميه، سيّد مرتضي قائل به حرمت استمتاع بين سرّه و ركبه در حال حيض است;( 3 ) 2. صدوق از فقهاي اماميه نيز وطي قبل از غسل را جايز نمي داند.( 4 )
10. استماع آيه سجده در حال جنابت و حيض
اماميه; اگر جنب و حائض، آيه سجده را شنيدند بايد سجده كنند.
مذاهب چهارگانه; سجده تلاوت، مانند نماز است و مشروط به طهارت از حدث اكبر و اصغر مي باشد، و بر حائض و جنب، سجده تلاوت واجب نيست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 271 ـ 261; العروة الوثقي، ج 1، صص 342 ـ 327; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 118 و 117; فقه السنه، ج 1، صص 64 و 63; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص99 و 98
2 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 271 ـ 261; العروة الوثقي، ج 1، صص 345 ـ 337; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص118 و 117; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج1، صص 99 و 98
3 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 265 و 264
4 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 266 و 265


140


يادآوري:
از فقهاي اماميه شيخ طوسي(رحمه الله) نيز فتواي اهل سنت را در مورد سجده تلاوت مطرح كرده است.( 1 )

11. كيفيت غسل حيض
مذاهب اسلامي; غسل حيض از جهت كيفيت و احكام، تفاوتي با غسل جنابت ندارد به جز در نيّت. به نظر مذاهب اربعه اهل سنت، پس از انقطاع دم حيض، حائض بايد براي انجام عبادات واجب با آب مطلق طاهر غسل كند و آب را به تمام بدن برساند، طبق مذهب اماميه در غسل ترتيبي،اول سر و گردن، سپس طرف راست و سپس طرف چپ شسته مي شود.( 2 )


احكام استحاضه
1. تعريف استحاضه
مذاهب اسلامي; در اصطلاح شرعي، خون استحاضه، خوني است كه از رحم زن، در غير وقت حيض و نفاس خارج مي شود. بنابراين، خوني كه بعد از حداكثر زمان حيض يا پيش از حداقل زمان حيض يا در دوران يائسگي و يا قبل از سنّ بلوغ خارج مي گردد و خون قروح و جروح و نفاس نباشد، استحاضه خواهد بود.( 3 )
2. اقسام استحاضه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . العروة الوثقي، ج 1، ص 238; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 396 و 395; تذكرة الفقها، ج 1، صص 273 ـ 271
2 . تذكرة الفقها، ج 1، ص 274; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 100 و 99
3 . تحريرالوسيله، ج 1، ص 57; توضيح المسائل، بحث مستحاضه، الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص215 و 214; فقه السنه، ج 1، صص 66 ـ 64; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص102 و 101; تذكرة الفقها، ج 1، صص 324 ـ 279


141


اماميه; خون استحاضه، بر اساس كمي و زيادي آن، سه نوع است: 1. استحاضه قليله: و آن، زماني است كه خون يك طرف پنبه را آلوده كند و در طرف ديگرِ آن ظاهر نشود و زن بايد براي نماز، ضمن تطهير بدن وضو بگيرد; 2. استحاضه متوسطه: وقتي است كه خون در پنبه نفوذ و از طرف ديگر آن ظاهر شود ولي پارچه روي پنبه را آلوده نكند و زن علاوه بر وظايف قليله، بايد هر روز يك غسل قبل از نماز صبح انجام دهد; 3. استحاضه كثيره: زماني است كه خون، علاوه بر آلوده كردن پنبه و ظاهر شدن از طرف ديگر، پارچه يا لباس روي پنبه را نيز فرا گيرد و زن علاوه بر وظايف قليله و متوسطه بايد يك غسل براي نماز ظهر و عصر يك غسل هم براي نماز مغرب و عشا انجام دهد. به شرط آن كه ميان نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشا فاصله نيندازد. اين تقسيم از احكام اختصاصي اماميه است و هيچ يك از مذاهب چهارگانه اهل سنت آن را مطرح نكرده اند.( 1 )


3. غسل استحاضه
طبق آنچه در مسأله پيش گذشت، غسل استحاضه متوسطه و كثيره، از غسل هاي واجب نزد اماميه است، ولي فقهاي اهل سنت چنين غسلي را واجب نشمرده اند.( 2 )


4. حكم استحاضه
مذاهب اسلامي; مستحاضه بايد براي نماز، ضمن تطهير بدن، وضو هم بگيرد و استحاضه احكام حيض و نفاس را ندارد. در نتيجه به نظر مذاهب اسلامي، نماز، روزه، قرائت قرآن، مكث در مسجد، اعتكاف، آميزش جنسي، طلاق و غيره براي مستحاضه، صحيح و جايز است، با اين تفاوت كه طبق مذهب اماميه، بسياري از اين امور در صورتي جايز و مشروط است كه مستحاضه به وظيفه خود بر اساس اقسامي كه دارد عمل كرده باشد.
يادآوري:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . همان


142


به نظر فقهاي اهل سنت، مستحاضه مانند مسلوس و مبطون از ذوي الأغدار محسوب مي شود و حكم آن ها را دارد.( 1 )
احكام نفاس
1. تعريف نفاس
اماميه و مالكيه; خوني كه هنگام ولادت يا بعد از آن بر اثر ولادت فرزند از زن خارج مي شود، نفاس است ولي خون قبل از ولادت نفاس نيست.
حنبليه; خوني كه تا دو ـ سه روز پيش از زايمان، با وجود نشانه، مانند درد زايمان، مشاهده مي شود و همچنين خوني كه هنگام ولادت فرزند و پس از آن خارج مي گردد، خون نفاس است.
حنفيه; خوني كه پس از تولد كامل يا بيشترِ فرزند خارج مي شود نفاس است ولي خوني كه پيش از تولد يا كمتر فرزند خارج مي شود نفاس نيست.
شافعيه; خون پس از تولد كامل فرزند نفاس است ولي خون قبل از تولد كامل او، ولو بيشتر كودك هم متولد شده باشد نفاس نيست.( 2 )
2. اقلّ نفاس
مذاهب اسلامي; براي اقلّ نفاس و كمترين مدّت آن، حدّي وجود ندارد و ممكن است نفاس تنها يك لحظه باشد. بنابراين، پس از تولد نوزاد، اگر زن يك لحظه خوني ببيند و سپس آن خون قطع شود، نفاس محقق گشته و تمام شده است.( 3 )
3. اكثر نفاس
اماميه; اكثر نفاس مانند اكثر حيض ده روز است و بيش از آن استحاضه است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان
2 . تذكرة الفقها، ج 1، ص 235; العروة الوثقي، ج 1، ص 359; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص116 و 115; فقه السنه، ج 1، ص 63; الفقه علي المذاهب الخمسة، ج 1، صص 103 و 102
3 . تذكرة الفقها، ج 1، ص 236; العروة الوثقي، ج 1، ص 360; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص116; فقه السنه، ج 1، ص 63; تحرير الوسيله، ج 1، صص 62 و 61


143


حنبليه و حنفيه; اكثر نفاس چهل روز مي باشد.
شافعيه و مالكيه; اكثر نفاس شصت روز است.( 1 )
4. حكم نفاس و غسل آن
مذاهب اسلامي; حكم نفاس، حكم حيض است و تمامي محرّمات و مكروهات در حال حيض، در حال نفاس هم مترتب است. همچنين به نظر مذاهب اسلامي، يكي از غسل هاي واجب، غُسل نفاس است و از جهت احكام و خصوصيات، بجز نيّت، با غسل حيض و جنابت تفاوت ندارد.( 2 )
ساير اغسال واجب و مستحب
1. غسل مسّ ميت
اماميه; ميّتي كه سرد شده و هنوز غسلش نداده اند، مسّ آن موجب غسل است.
مذاهب چهارگانه; مسّ ميّت موجب غسل نمي گردد و حدث محسوب نمي شود، اگرچه بر كسي كه ميّت را غسل داده مستحب است غسل كند. ولي به فتواي اماميه، غسل مسّ ميّت شرط صحّت صلاة است. اگرچه بدون غسل مسّ ميّت، توقف در مساجد و آميزش جنسي و قرائت سوره هاي عزائم مانعي ندارد. غسل مسّ ميّت جز نيّت، در ساير امور مانند غسل جنابت است.
به فتواي اماميه، مسّ بدن شهيد غسل ندارد ولي مسّ جنين چهار ماهه سقط شده و مسّ اجزاي جدا شده از انسان، اگر با استخوان همراه باشد موجب غسل است.( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 237 ـ 230; العروة الوثقي، ج 1، صص 361 و 360; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 117 و 116; فقه السنه، ج 1، ص 63
2 . تذكرة الفقها، ج1، صص 334 ـ 332; العروة الوثقي، ج1، صص 365 و 364; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، صص 118 و 117; فقه السنه، ج1، صص 64 و 63
3 . الدروس الشرعية في فقه الامامية، ج 1، ص 117; العروة الوثقي، ج 1، صص 370 ـ 365; الفقه علي المذاهب الخمسة، ج 1، صص 106 و 105; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 99 ـ 95 و 107ـ105; تذكرة الفقها، ج 1، ص 219 و ج 2، صص 136 ـ 131


144


2. مسلمان شدن كافر
مذاهب اسلامي (جز حنبليه); كافر وقتي اسلام آورد، غسل بر او واجب نيست مگر اين كه جنب باشد و اسلام آورد.
حنبليه; كافر اگر مسلمان شود، بايد غسل كند.( 1 )
3. از دنيا رفتن
چنانكه در بحث اموات و در گذشتگان خواهد آمد، وقتي مسلماني از دنيا برود; يكي از كارهايي كه به اتفاق مذاهب اسلامي واجب مي شود غسل ميّت است. به فتواي همه مذاهب، ميّت را بايد سه بار غسل دهند. ولي در چگونگي انجام اين غسل با هم اختلاف دارند.( 2 )
4. جمع بندي غسل هاي واجب
الف)غسل هاي مورداتفاق: 1)غسل جنابت 2)غسل حيض 3)غسل نفاس 4)غسل ميّت.
ب) غسل هاي اختصاصي اماميه: 1) غسل استحاضه 2) غسل مسّ ميّت.
ج) غسل اختصاصي حنبليه: غسل اسلام.
5. غسل هاي مستحب
مذاهب اسلامي; غسل هاي سنت يا مستحب فراواني در اسلام وجود دارد. كه مهمترين آن ها، از نظر همه مذاهب عبارت اند از: 1) غسل جمعه 2) غسل عيد فطر و عيد قربان 3) غسل احرام 4) غسل براي وقوف در عرفه.( 3 )
يادآوري:
1. غسل جمعه را برخي از فقهاي اماميه; مانند صدوق واجب شمرده اند.
2. برخي از اهل سنت; مانند مالكيه، ميان غسل هاي مسنون و غسل هاي مندوب تفاوت قائل اند.( 4 )


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 248 و 247; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 99; فقه السنه، ج 1، ص49
2 . تذكرة الفقها، ج1، ص235; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، ص98; فقه السنه، ج1، ص49
3 . تذكرة الفقها، ج 2، صص 148 ـ 137; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 107 ـ 105; فقه السنه، ج 1، صص 53 ـ 51; العروة الوثقي، ج 1، ص 455
4 . تذكرة الفقها، ج 2، ص 137; العروة الوثقي، ج 1، صص 467 ـ 455; تحرير الوسيله، ج1، صص97 ـ 94


145


يادآوري:
فقهاي اماميه غسل هاي مستحب فراواني را ذكر كرده اند و طبق يك تقسيم بندي، آن ها را به سه دسته تقسيم كرده اند: 1) غسل هاي زماني: مانند غسل جمعه، غسل شب هاي ماه رمضان، غسل عيد فطر و قربان، غسل هشتم و نهم ذي الحجه، غسل اول، وسط و آخر ماه رجب، غسل عيد غدير، غسل عيد مبعث، غسل نيمه شعبان و غسل عيد ميلاد پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله وسلم)و... 2) غسل هاي مكاني: مانند غسل ورود به حرم و مكه، غسل ورود به مسجدالحرام و مسجدالنبي(صلي الله عليه وآله وسلم) و... 3) غسل هاي فعلي: غسل هاي فعلي دو گونه است: الف) كارهايي كه مي خواهد انجام دهد: مانند غسل احرام، طواف، زيارت، غسل وقوف به عرفات، نماز استسقا. ب) غسل براي كاري كه انجام داده است: مانند كشتن قورباغه، ديدن كسي كه به دار آويخته شده، مسّ ميّت پس از غسل دادن و... .( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان


146


7. احكام تيمّم



147


تيمّم
مسوّغات تيمّم
1. نداشتن آب
مذاهب اسلامي; به اجماع فقها و به تصريح آيه قرآن كريم (فأن فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً) (مائده : 6) كسي كه آب براي وضو و غسل در اختيار ندارد وظيفه او براي عبادتِ مشروط به طهارت، تيمم است.
يادآوري:
تيمم در لغت به معناي قصد و در اصطلاح شرعي به معناي مسح صورت و دست است; به شكل و كيفيت مخصوص.( 1 )
2. طلب و جستجوي آب
مذاهب اسلامي (جز حنفيه); كسي كه آب ندارد ولي احتمال و امكان وجود آب در اطراف خويش را مي دهد، بايد پيش از تيمم، به جستجوي آب بپردازد و در صورت نيافتن، تيمم كند. ولي حنفيه معتقدند فاقدالماء، اگر در شهر به سر مي برد و مسافر نيست، تفحّص از آب براي او واجب نيست و وظيفه اش نماز با تيمم در داخل نمي باشد. ولي اگر مسافر است و گمان مي كند در فاصله يك ميلي و كمتر از آن آب وجود دارد، بايد به دنبال آب برود و در غير اين صورت تفحص لازم نيست.( 2 )


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 2، ص 149; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 8، صص 134 و 133; فقه السنه، ج1، صص58 ـ 56
2 . تذكرة الفقها، ج 2، ص 150; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 8، صص 136 ـ 130; فقه السنه، ج1، صص58 و 57; المختصر(فقه حنفي)، الكافي في فقه المدينه(فقه مالكي); الكافي لابن قدامه(فقه حنبلي); المصادر الفقهيه، ج 1، صص 7، 6 و 381 و ج 2، ص 963


149


يادآوري:
اماميه مقدار طلب را محدود به غلوه (اندازه پرتاب يك تير در زمين ناهموار و دو تير در زمين هموار) كرده اند، مالكيه هم مقدار آن را محدود به دو ميل و شافعيه مقدار آن را محدود به نصف فرسخ(6 هزار گام) دانسته اند ولي حنبلي ها ملاك آن را نزديكي و دوري دانسته اند كه عرف آن را تعيين كند.
3. ترس و تعذّر از استعمال آب
مذاهب اسلامي; در صورت وجود آب و ترس از به دست آوردن آن; مانند ترس از حيوان درنده يا دزد يا ترس از هتك ناموس و يا ترس از عطش و سرما و بيماري، در حكم فقدان آب است و تيمم در اين حالت جايز و صحيح مي باشد.( 1 )
4. داشتن آب غير كافي
مذاهب اسلامي (جز حنبليه و شافعيه); اگر مقدار آب موجود، كافي براي وضو يا غسل نيست، وظيفه او تيمم است.
حنبليه و شافعيه; اگر مقدار آب موجود، كافي براي وضو يا غسل نيست، بايد به مقدار موجود از آن، براي وضو استفاده كند و براي بقيه تيمم كند.( 2 )
5. تيمم در تنگي وقت نماز
اماميه; در تنگي وقت نماز، اگر آب هم داشته باشد، بايد تيمم كند و نبايد وضو بگيرد يا غسل كند.
حنبليه; غير مسافر در تنگي وقت نبايد تيمم كند، ولي مسافري كه مي داند وقت نماز مي گذرد، با تيمم نماز مي خواند.
حنفيه; در نمازهايي كه بدل دارند; مانند نماز جمعه و نمازهاي يوميه، نبايد تيمم كند، بلكه بايد طهارت كسب كند و نماز را خارج از وقت بخواند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 1، صص 167 ـ 153; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 8، صص 135 و 134; فقه السنه، ج 1، ص 58
2 . تذكرة الفقها، ج 2، صص 169 ـ 167; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 134 و 133; فقه السنه، ج 1، ص 126


150


شافعيه; در صورت خوف از خروج وقت، نمي تواند تيمم كند و بايد با طهارت مائيه نماز را خارج وقت بخواند.
مالكيه; در صورت تنگي وقت، بايد تيمم كند و نمازهاي يوميه را با تيمم بخواند.
يادآوري:
حنفيه گفته اند در تنگي وقت براي نماز ميت و نماز عيد، تيمم كند و نماز بخواند، همچنين است در مورد نوافل موقت، چون اين نمازها بدل ندارند.( 1 )
6. چيزهايي كه تيمّم بر آن ها صحيح است
اماميه; بر هر آنچه كه اسم زمين بر آن اطلاق مي شود; اعم از خاك، سنگ و ريگ، مي توان بر آن ها تيمم كرد.
حنبليه; تيمم تنها بر خاك غيرپخته اي كه داراي غبار است، جايز است. بنابراين، تيمم بر سفال و سنگ و خاكي كه غبار ندارد، جايز نيست.
حنفيه; هرآنچه از جنس زمين باشد; مانند خاك،رمل، ريگ، سنگ و تيمم جايز است.
شافعيه; تيمم بر خاك داراي غبار و رمل داراي غبار جايز است و تيمم برخاك پخته هم جايز است.
مالكيه; تيمم بر خاك افضل است ولي تيمم بر رمل و سنگ و يخ نيز جايز است و همچنين تيمم بر گِل رقيق جايز مي باشد.( 2 )
7. نيت در تيمم
مذاهب اسلامي; نيت از واجبات يا شروط تيمم محسوب مي شود، اگرچه در چگونگي نيت و نيت رفع حدث يا جواز بجا آوردن نماز يا انجام دادن كارهايي كه مشروط به طهارت است، ميان مذاهب، تفاوت رأي مشاهده مي شود.( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . العروة الوثقي، ج 1، صص 137 و 136; فقه السنه، ج 1، ص 59; الهدايه(فقه حنفي)، المقنع(فقه حنبلي)، المصادرالفقهيه، ج 1، ص 248 و ج 2، ص 888
2 . تذكرة الفقها، ج 2، صص 177 ـ 173; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 139; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 129 و 128; فقه السنه، ج 1، ص 59
3 . همان


151


8. مسح صورت
اماميه; پس از زدن كف دو دست بر زمين، مسح پيشاني تا بالاي بيني كافي است و مسح تمامي صورت لازم نيست ولي مسح بايد با دو دست باشد.
مذاهب چهارگانه (جز حنفيه); بايد تمام صورت، حتي ريش، پس از زدن دست ها بر زمين مسح شود ولو با يك دست يا يك انگشت باشد. اما در فتواي حنفي ها، مسح اكثر وجه هم كافي است.
يادآوري:
از فقهاي اماميه مرحوم صدوق نيز مسح تمامي صورت را واجب دانسته است.( 1 )

9. مسح دست ها
اماميه; مسح پشت دست ها، از مچ تا سر انگشتان واجب است.
حنبليه; مسح دست ها تا كوعين واجب و تا مرفق سنت است.
حنفيه و شافعيه; مسح دست ها تا آرنج بايد انجام گيرد; مانند وضو.
مالكيه; مانند حنبليه، مسح دست ها تا كوع را واجب و تا مرفق سنت مي دانند.( 2 )
يادآوري:
1. طرف و انتهاي زند(مچ) را كوع و آرنج را مرفق گويند. 2. مستند اماميه، ظاهر آيه تيمم است كه در (فَامسَحُوا بِوُجُوهِكُم وَ أَيدِيكُم) باء مفيد تبعيض است و «أيدي» ظهور در كف دارد.
10. ترتيب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 2، صص 191 و 190; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 140; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، صص 130 و 129; فقه السنه، ج 1، ص 59
2 . همان


152


اماميه; رعايت ترتيب اين موارد واجب است: 1. مسح صورت 2. مسح روي دست راست 3. مسح روي دست چپ. همچنين مسح از بالا به پايين انجام مي شود.
حنبليه; رعايت ترتيب بين صورت و دست ها لازم است.
حنفيه; رعايت ترتيب، سنت است نه فرض.
شافعيه; رعايت ترتيب بين صورت و دست ها لازم است.
مالكيه; رعايت ترتيب سنت است و واجب نيست.( 1 )


11. موالات
اماميه; رعايت موالات در اجزاي تيمم لازم است.
حنبليه; در تيمم از حدث اصغر، بايد موالات رعايت شود، ولي در تيمم از حدث اكبر موالات شرط نيست.
حنفيه و شافعيه; رعايت موالات سنت است.
مالكيه; رعايت موالات لازم است و از فروض تيمم به شمار مي آيد.( 2 )
12. تسميه
اماميه; هنگام تيمم گفتن بسم الله شرط يا واجب نيست.
حنبليه; تسميه واجب است و با ترك عمدي آن، تيمم باطل مي شود.
حنفيه; تسميه سنت است خواه قصد ذكر كند يا قصد تلاوت.
شافعيه; تسميه سنت است ولي جنب هنگام گفتن «بسم الله» نمي تواند قصد تلاوت كند.
مالكيه; تسميه مندوب و مستحب است نه سنت.( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تذكرة الفقها، ج 2، صص 197 و 196; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، ص 141; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص 131
2 . تذكرة الفقها، ج 2، ص 197; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج 1، صص 142 ـ 140; الفقه علي المذاهب الخمسه، ج 1، ص 131; براي آگاهي بيشتر از فتاواي اهل سنت در بحث تيمم، مي توانيد رجوع كنيد به: بدائع الصنائع(فقه حنفي); الكافي في فقه اهل المدينه(فقه مالكي); الأم (فقه شافعي); الكافي لابن قدامه(فقه حنبلي); المصادرالفقهيه، ج 1، صص146 ـ 114 و 386 ـ 379 و ج 2، صص 624 ـ 613 و 968 ـ 959
3 . تذكرة الفقها، ج2، ص190; الفقه علي المذاهب الأربعه، ج1، ص141; فقه السنه، ج1، ص59


153



| شناسه مطلب: 76156







نظرات کاربران