--[123]--
توسّل
حقيقت توسل را قرآن كريم به بهترين صورت ترسيم كرده است; زيرا خداوند مؤمنان را مورد خطاب قرار مي دهد، و مي فرمايد: ياايّها الذّين امنوا اتّقواالله و اتبغوا إليه الوسيلة و جاهدوا في سبيله لعلكم تفلحون .
اي كساني كه ايمان آورده ايد، از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و وسيله اي براي تقرب به او بجوييد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
آيه، تقوا و جهاد را از وسايل مشروع شمرده است كه انسان مي تواند آنها را،اسباب رسيدن به خداوند قرار دهد.
آيا وسايل ديگري وجود دارد كه اسلام ما را به آنها دعوت كرده باشد، يا اينكه امر به انسان واگذار شده است و او مي تواند وسايل ديگري را كه به وسيله آنها به خداوند تقرب جويد به وجود آورد؟
بديهي است وسايلي كه ممكن است بنده به وسيله آنها به خداوند تقرب جويد، اجتهاد بردار نيست; زيرا تقرب به خداوند و شيوه هاي تحقق آن نيازمند راهنمايي اوست و بدين جهت است كه شريعت، مسئوليت بيان كردن آنها را پذيرفته و در كتاب و سنت
1. مائده، 35.
--[124]--
آنها را معين كرده است .
بنابراين هر وسيله اي كه شريعت به صورت عام و يا خاص نصي بر آن ندارد نوعي بدعت و گمراهي است.
امام علي(عليه السلام) به وسايلي كه موجب تقرب بنده به سوي خداوند مي شود تصريح كرده مي فرمايد: همانا بهترين چيزي كه طلب كنندگان قرب خداي سبحان بدان توسل مي جويند، ايمان به خدا و پيامبر، و جهاد در راه خداست; زيرا آن بلندي اسلام است و كلمه اخلاص، زيرا آن فطرت انسان است، و بر پاداشتن نماز است كه آن دين است، و دادن زكات است كه واجب است، و روزه ماه رمضان كه سپر از عذاب است، و حج خانه خدا و به جاآوردن عمره كه فقر را بر طرف مي نمايد و گناهان را مي شويد. و پيوند با خويشان كه مال را افزون سازد و سبب تأخير در مرگ است، و صدقه دادن نهاني كه گناه را مي پوشاند، و صدقه دادن آشكار كه مرگ بد را باز دارد، و به جاآوردن كارهاي نيك است كه از كشته شدن هاي همراه با خواري نگه مي دارد.
پس توسل به پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) عبادت مستمري است كه بعد از درگذشت آن حضرت نيز به آن عمل مي شد، و مسلمانان روابودن آن را درك مي كردند و بعداز وفات پيامبر پيوسته آن را انجام مي دادند و برخي از مفسران نيز عدم اختصاص آيه شريفه را به حال حيات پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) پذيرفته اند.
مشروع بودن توسل نزد علماي شيعه از مسلمات است و بسياري از علماي اهل سنت نيز به مشروع بودن توسل تصريح كرده اند، از جمله شوكاني مي گويد: به خداوند، به وسيله پيامبران و نيكوكاران توسل مي شود.
سمهودي شافعي مي گويد: گاهي توسل به پيامبر به طلبيدن خواسته از آن حضرت است، بدين معني كه او توانايي دارد كه سبب باشد، و سببيت پيامبر به درخواست و شفاعت او از
1. نهج البلاغه صبحي صالح، خطبه 110.
2. تحفة الزاكرين شوكاني، ص 37
--[125]--
پروردگار بستگي دارد. پس بازگشت توسل به پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) به درخواست دعاي آن حضرت است. از موارد توسل گفتار شخصي است كه به پيامبر مي گويد: از تو درخواست مي كنم كه در بهشت همراه شما باشم... و از توسل اراده نمي شود كه آن حضرت بدون واسطه مستقلا سبب شفاعت كننده باشد.
ابن تيميه از احمد بن حنبل در كتاب (مسك المروزي) نقل مي كند كه او توسل به پيامبر و دعا در نزد آن حضرت را روا مي دانست .
هم چنين همين را از ابن ابي دنيا و بيهقي و طبراني با نقلهاي متعدد كه به صحيح بودن آنها گواهي مي دهد نقل مي كند.
شافعي نيز از معتقدان به جواز توسل است، او مي گويد: هنگامي كه حاجتي برايم پيش آيد، به نزد قبر ابو حنيفة مي روم و دو ركعت نماز به جاي مي آورم و به او تبرك مي جويم و حاجت خود را از خدا در نزد او مي خواهم و بعيد نيست كه حاجتم برآورده شود.
و از ديگر كساني كه معتقد به مجاز بودن آن هستند، ابوعلي خلال شيخ حنبلي هاست. او مي گويد: هرگاه امري مرا اندوهناك سازد، به سوي قبر موسي بن جعفر(عليه السلام) مي روم و به او توسل مي جويم و خداوند آنچه را كه مورد علاقه من است برايم آسان مي كند.
* مجاز بودن توسل در قرآن كريم
پيامبران و نيكوكاران به حقيقت توسل و مشروع بودن آن اعتراف دارند. و قرآن كريم موارد فراواني را نقل مي كند كه مردم به پيامبران و اوليا توسل مي جستند و انبيا به درخواست آنان پاسخ مثبت مي دادند. برخي از مواردي كه قرآن تصريح به آن دارد به شرح ذيل است:
الف: خداوند فرمايد: وابرئ الأكمه و الأبرص واحيي الموتي بإذن الله .
1. وفاء الوفاء سمهودي، 13742.
2. التوسل و الوسيلة، ابن تيمية، ص 144 و 145، نشر دار الآفاق، سال 1399.
3. تاريخ بغداد، 123/1 باب ما ذكر في مقابر بغداد.
4. تاريخ بغداد، 1 /120 باب ماذكر في مقابر بغداد.
5. آل عمران، 49
--[126]--
كور مادر زاد و مبتلايان به برص (پيسي) را بهبودي مي بخشم، و مردگان را به اذن خدا زنده مي كنم .
آيه فوق دلالت دارد كه مردم به حضرت عيسي(عليه السلام) توسل پيدا كردند.
ب: خداوند مي فرمايد: قالوا يا أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنا خاطئين).
گفتند: پدر، از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بوديم .
فرزندان يعقوب(عليه السلام) آمرزش را از او، جداي از قدرت الهي درخواست نكردند، بلكه يعقوب را واسطه در طلب آمرزش قرار دادند، زيرا او مقرب درگاه الهي و آبرومند در نزد خداوند بود، و اين مطلب از جواب يعقوب به فرزندانش كاملا روشن است. قال سوف استغفر لكم ربي إنّه هو الغفور الرحيم
گفت بزودي براي شما از پروردگارم آمرزش مي طلبم .
ج: خداوند مي فرمايد: ولو أنّهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيم .
واگر هنگامي كه به خود ستم مي كردند، به نزد تو مي آمدند و از خدا طلب آمرزش مي كردند و پيامبر هم براي آنها استغفار مي كرد، خدا را توبه پذير مهربان مي يافتند.
آيه دلالت بر پذيرش استغفار پيامبر براي مسلمانان توبه كننده دارد; زيرا پيامبر داراي منزلتي بزرگ در نزد خداوند سبحان است و آيه بر اهميت آمدن مسلمانان نزد رسول خدا جهت آمرزش خواهي آن حضرت براي آنان، تأكيد دارد.
* انواع توسلاتي كه قرآن بيان مي كند
خداوند در قرآن كريم بندگان مؤمن خويش را ترغيب به توسل نموده وصورتهاي مختلف آن را روا دانسته است. ما در ذيل، برخي از انواع توسل مشروع را كه در قرآن كريم آمده است ذكر مي كنيم:
1. يوسف، 97.
2. يوسف، 98 .
3. النساء، 64
--[127]--
الف: توسل به اسماء خداوند سبحان !خداوند مي فرمايد: وله الاسماء الحسني فادعوه بها و ذروا الذين يلحدون في اسمائه سيجزون ما كانوا يعملون
وبراي خدا نامهاي نيك است، خدا را به آن ]نامها [بخوانيد و كساني را كه در اسماء خدا تحريف مي كنند رها سازيد; آنها به زودي جزاي اعمالي را كه انجام مي دادند مي بينند.
ب: توسل با اعمال نيك! عمل صالح از وسايل مشروعي شمرده شده است كه بنده به وسيله آن به خداوند تقرب مي جويد. خداوند مي فرمايد:
وإذ يرفع إبراهيم القواعد من البيت و اسماعيل ربنا تقبّل منّا انك أنت السميع العليم * ربنا واجعلنا مسلمين لك و من ذرّيتنا اُمة مسلمة لك و أرنا مناسكنا و تب علينا إنّك أنت التواب الرحيم
و نيز ]به ياد آوريد[ هنگامي را كه ابراهيم و اسماعيل، پايه هاي خانه (كعبه) را بالا مي بردند ]و مي گفتند[ پروردگارا از ما بپذير، كه تو شنوا و دانايي * پروردگارا، ما را تسليم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما امتي كه تسليم فرمانت باشند به وجود آور، و طرز عبادتمان را به ما نشان بده و توبه ما را بپذير، كه تو توبه پذير و دانايي.
آيه شريفه بر ارتباط بين عمل صالح (ساختن خانه خدا) و دعا تأكيد دارد; دعايي كه حضرت ابراهيم(عليه السلام) رغبت در اجابت آن داشت .
ج: توسل به دعاي پيامبر! قرآن كريم ازمنزلت و عظمت و ارزش پيامبر در نزد خداوند و از تمايز آن حضرت با مردم سخن گفته است: لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعض .
صدا كردن پيامبر را در ميان خود، مانند صدا كردن يكديگر قرار ندهيد .
و هم چنين قرآن بيان مي كند كه پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) يكي از دو امان بر روي
1. اعراف، 180
2. بقره، 127 ـ 128.
3. نور، 63.
--[128]--
زمين است:
وماكان الله ليعذّبهم و أنت فيهم و ما كان الله معذّبهم و هم يستغفرون .
اي پيامبر، تا تو در ميان آنها هستي، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد، و (نيز) تا استغفار مي كنند خدا عذابشان نمي كند.
* توسل در روايات
رواياتي نقل شده كه دلالت بر روا بودن توسل به پيامبر و اوليا دارد. اين گونه روايات از طريق شيعه و اهل سنت فراوان نقل شده و ما به نقل چند روايت از طريق اهل سنت بسنده مي كنيم:
مرد نابينايي حضور پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) آمد و گفت: از خداوند بخواه به من عافيت بخشد. پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: اگر مايل هستي دعاي تو را تأخير بيندازم و آن براي تو بهتر است، و اگر مايل هستي دعا كنم. مرد نابينا گفت: دعا بفرمائيد. پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) به او دستور داد كه وضو بگيرد و وضوي خود را نيكو گرداند و دو ركعت نماز بگزارد و اين چنين دعا كند: خدايا، من از تو درخواست مي كنم و به تو متوجه مي شوم به وسيله پيامبرت محمد، پيامبر رحمت اي محمد، من درباره حاجتم به وسيله تو به خدايم متوجه مي شوم تا حاجتم را برآورده بفرمايي، خدايا شفاعت او را درباره من بپذير. اشكالي در صحت حديث وجود ندارد، حتي ابن تيميه آن را صحيح دانسته است.
با اين روايت، مشروعيت توسل مورد تأكيد قرار مي گيرد، زيرا پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) شخص نابينا را ياد دادند كه به وسيله آن حضرت متوجه خدا شود و او را شفيع قرار دهد تا حاجتش برآورده شود. و مراد از پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) خود حضرت مي باشد كه به وسيله منزلت و مقام او به خدا متوجه شويم، نه دعايش.
2. عطيه عوفي از ابي سعيد خدري نقل مي كند كه پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)فرمودند: كسي كه از خانه اش براي نماز برون رود و بگويد:
1. انفال، 33.
2. سنن ابن ماجه، ج1، ص441 حديث 1385; مسند احمد، ج 4، ص 138 حديث 16789; مستدرك الصحيحين، ج 1، ص 313، جامع صغير سيوطي، ص59، منهاج الجامع، ج 1، ص 286.
--[129]--
خدايا، از تو درخواست مي كنم به حق سؤال كنندگان از تو، و از تو درخواست مي كنم به حق اين راه رفتنم، كه من از روي نافرماني، خوشگذراني، ريا و شهرت از خانه بيرون نيامدم، من براي پرهيز از خشمت، وتحصيل خشنودي تو خارج شدم، از تو درخواست مي كنم كه مرا از آتش بازداري و گناهان مرا ببخشي، زيرا گناهان را جز تو كسي نمي بخشد، خداوند با ذاتش به او توجه پيدا مي كند و هفتاد هزار فرشته براي او استغفار مي كنند.
اين روايت دلالت بر روا بودن توسل به خدا به وسيله حرمت، منزلت و مقام صالحان دارد، واين كه توسل كننده آنان را واسطه و شفيع قرار مي دهد، تا حاجتش برآورده شود و دعايش اجابت گردد.
3. انس بن مالك مي گويد: هنگامي كه فاطمه دختر اسد درگذشت، پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) براو وارد شد و بربالين او نشست و فرمود: خدا تو را رحمت كند ; اي مادرم پس از مادرم. سپس اسامه وابوايوب و عمر بن الخطاب و غلام سياهي را خواست كه قبري بكنند. وقتي قبر او را كندند، وبه لحد رسيدند، پيامبر خدا با دست خود لحد را كند، و خاك آن را با دست خود درآورد و در قبر رو به پهلو دراز كشيد سپس فرمود، اي خدايي كه زنده مي كند و مي ميراند و او زنده است و نمي ميرد، مادرم فاطمه دختر اسد را بيامرز، و جايگاه او را وسيع قرار ده، به حق پيامبرت و پيامبراني كه پيش از من بوده اند.
* توسل در سيره مسلمانان
سيره مسلمان بر توسل به پيامبر(صلي الله عليه وآله) هنگام حيات و بعد از وفات آن حضرت و هم چنين بر توسل به اوليا خدا و درخواست شفاعت به منزلت آنان در نزد خدا رايج بوده است. در ذيل نمونه هايي از سيره مسلمانان را مي آوريم:
الف: بعداز درگذشت رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) ابوبكر گفت: اي محمد، ما
1. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 256، ح 778، باب المشي إلي الصلاة .
2. وفاء الوفاء و الدرر السنية، ص 8 به نقل از كشف الارتياب، ص 312.
--[130]--
را در نزد پروردگارت ياد كن و همواره ما را به خاطر داشته باش.
ب: حافظ ابو عبدالله محمد بن موسي بن نعماني در كتاب مصباح الظلام مي گويد: ابوسعيد سمعاني از علي بن ابي طالب نقل مي كند كه آن حضرت فرمود: بعداز سه روز كه از دفن رسول خدا گذشت، مرد باديه نشيني بر ما وارد شد. خود را بر قبر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) انداخت و از خاك قبر بر سر مي پاشيد و مي گفت: اي رسول خدا، گفتي و ما گفتارت را شنيديم، و نسبت به خدا و ما آگاهي دادي. به وسيله تو آگاه شديم و از جمله آنچه نازل شد، اين آيه است: ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروالله.. و من ظلم كردم و نزد تو آمدم تا برايم استغفار نمايي. از قبر ندا داده شد: خداوند (گناهان) تو را بخشيد.
ج: رسول خدا به مردي ياد دادند كه چگونه دعا كند و از خدا درخواست نمايد وسپس پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) را مورد خطاب قرار دهد و به آن حضرت توسل جويد و از خدا بطلبد كه شفاعت پيامبر را بپذيرد و بگويد: خدايا، من از تو درخواست مي كنم وبه تو متوجه مي شوم، به وسيله پيامبرت محمد ،پيامبر رحمت، اي محمد، اي رسول خدا من درباره حاجتم به وسيله تو به پروردگارم متوسل مي شوم تا حاجتم را برآورده بفرمايي. خدايا، شفاعت او را درباره من بپذير .
د: بخاري در صحيح خود نقل مي كند كه عمر بن خطاب در مواقع قحطي به عباس بن عبدالمطلب متوسل مي گرديد و مي گفت: خدايا، ما در گذشته به پيامبرت متوسل مي شديم و ما را سيراب مي كردي، اكنون به عموي پيامبرت متوسل مي شويم، پس ما را سيراب كن، (و در اين هنگام باران ريزش مي كرد) و سيراب مي شدند.
هـ : منصور عباسي از مالك بن انس از كيفيت زيارت رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) و توسل به آن حضرت سؤال كرد... به مالك گفت: اي ابا
1. الدرر السنية في الرد علي الوهابيه، ص36.
2. وفاء الوفاء سمهودي، ج 2، ص 1361.
3. مجموعة الرسائل و المسائل، ابن تيمية، ج 1 ص 18.
4. صحيح بخاري، باب صلاة الاستسقاء، ج 2 ص 32 ح 947.
--[131]--
عبدالله، آيا رو به قبله باشم و دعا كنم، يا رو به رسول خدا نمايم؟ مالك در جواب او گفت: چرا صورت خودت را از او مي گرداني كه او وسيله تو و وسيله پدرت آدم است تا روز قيامت؟ بلكه رو به سوي او كن و به وسيله او طلب شفاعت كن كه خدا تو را شفاعت خواهد كرد. خداوند مي فرمايد: ولو أنهم إذ ظلموا انفسهم... .
با توجه به ادله و براهين و شواهد تاريخي كه در سابق گذشت. مي توان گفت: پيامبران و بندگان صالح خدا از وسيله هاي مشروع هستند كه خداوند آنان را در قرآن مورد توجه قرار داده است.
°
1. وفاء الوفاء سمهودي: 2 / 1376.
|