بخش 4

درس ششم : آداب سفر 1 ـ انتخاب رفیق راه 2 ـ شناخت همسفر 3 ـ تعیین مدیر 4 ـ کمک به همراهان 5 ـ مراقبت از هم#160;سفر 6 ـ هماهنگی ، نه مخالفت 7 ـ مشورت کنید 8 ـ هوشیار باشید 9 ـ پرهیز از صدای بلند 10 ـ توجه به عبادات 11 ـ در منزلگاه مناسبی فرود آیید 12 ـ اخلاق اسلامی#160;را رعایت کنید 13 ـ برگشت از سفر 14 ـ هدیه 15 ـ زمان سفر درس هفتم : توبه توبه چیست ؟ وجوب توبه لزوم توبه در قرآن شرایط توبه استغفار درس هشتم : آثار توبه 1 ـ محبوبیت پروردگار 2 ـ سرکوبی شیطان 3 ـ پاکی از گناهان 4 ـ بهره#160;مندی بیشتر از نعمت#160;الهی 5 ـ تبدیل گناهان به نیکی#160;ها


73


درس ششم :

آداب سفر

محمّد اسحاق مسعودي

مسافرت در اسلام آدابي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم :

1 ـ انتخاب رفيق راه

انتخاب هم سفر از شرايط مهم سفر است ، رسول گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « الرَّفِيقُ ثُمَّ الطَّرِيق » . ( 1 )

رفيق انتخاب كنيد ، نخست ببينيد رفيق و همراه شما كيست آنگاه راه سفر را در پيش گيريد .

از مهمترين ويژگيهاي اين انتخاب عبارتند از :

الف ـ با كسي كه براي شما حرمت و ارزش لازم را رعايت نمي كند سفر نكنيد . اميرالمؤمنين علي ( عليه السلام ) فرمود :

« لا تَصْحَبَنَّ فِي سَفَر مَنْ لا يَرَي لَكَ مِنَ الْفَضْلِ عَلَيْهِ كَمَا تَرَي لَهُ عَلَيْكَ » . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل ، ج8 ، ص299

2 . همان ، ص302


74


« در سفر با كسي كه فضل ( و ارزشي ) را كه شما نسبت به او قائل ايد براي شما قائل نيست همراه نگرديد » .

ب ـ با هم سطح خود سفر كنيد : در روايتي اين معني مورد تأكيد قرار گرفته است . گفتني است كه مواد روايات ، هم سطحي از نظر اقتصادي است ؛ زيرا اگر با غني تر از خود مسافرت كند ممكن است خود را نيازمند او احساس كند و يا اينكه كمكهاي او در سفر احساس نيازمندي را در وي پديدآورد وخود اين مسأله موجب ذلّت و خواري او مي گردد .

امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « إِذَا صَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَكَ وَلا تَصْحَبَنَّ مَنْ يَكْفِيكَ فَإِنَّ ذَلِكَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ » . ( 1 )

« هر گاه با كسي همراه مي شوي ، با همانند خود همراه شو ؛ زيرا اگر با كسي همراه شوي كه هزينه و مخارج تو را به عهده بگيرد اين سبب ذلّت و خواري انسان مؤمن مي گردد . »

به اين روايت جالب ، توجه كنيد :

حسين بن ابي العلا مي گويد : با بيست و چند نفر به سمت مكّه به راه افتاديم ، به هر منزل ( و محلّ استراحتي ) كه مي رسيديم ، براي آنها يك گوسفند ذبح مي نمودم ( و به خوبي از آنان پذيرايي مي كردم ) ، تا اينكه خدمت امام صادق ( عليه السلام ) رسيدم ؛ امام فرمود : اي حسين ( چرا ) مؤمنين را ذليل مي كني ؟ ! گفتم : به خداوند پناه مي برم اگر چنين كاري كرده باشم . فرمود : به من خبر رسيده است كه در هر منزل و موقفي ، گوسفندي را ذبح كرده اي . گفتم : اين كار من فقط براي ( رضاي ) پروردگار متعال بوده است . فرمود : مگر نمي داني كه برخي از همراهان تو ، دوست داشتند همانند تو عمل كنند ( و بذل و بخشش نمايند ) امّا توان آن را ندارند ، بعد به سرزنش خود مي پردازند ( و خويشتن را مذمّت مي كنند ؟ ! ) .

گفتم : بار الها ! از تو طلب مغفرت مي كنم و ( قول مي دهم كه ) ديگر اينگونه نباشم . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ص303

2 . وسائل ، ج8 ، ص304


75


2 ـ شناخت همسفر

در صورتي كه انسان با شخصي همسفر و همراه است ، خوب است كه نام او ، پدرش ، قبيله و عشيره اش را بپرسد . ( 1 )

3 ـ تعيين مدير

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : « إِذا كُنْتُمْ ثَلاثَةً فِي سَفَر فأَمِّرُوا أَحَدَكُم » ؛ ( 2 ) « اگر در مسافرت ( حداقل ) سه نفر بوديد يكي را به سرپرستي برگزينيد . »

ضرورت مديريّت در پيشرفت بهتر كارها ، تصميم گيري و تدبير امور و . . . بر كسي پوشيده نيست .

بديهي است فردي كه انتخاب مي شود ، بايد توانايي تحمل مشكلات ، مديريت و تدبير را داشته باشد و سنگ صبوري براي ديگران بشمار آيد .

4 ـ كمك به همراهان

گاهي در كاري از شما درخواست كمك مي كنند ، لازم است به آنان كمك كنيد ( در فرض توانايي )

« وَإِنِ اسْتَعَانُوا بِكَ فَأَعِنْهُمْ » . ( 3 )

آنان گاهي كاري را انجام مي دهند و كمك هم نمي خواهند ، چه نتيجه آن كار براي گروهي باشد و چه براي همه ، باز هم بايد به آنان كمك كرد .

« وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ يَعْمَلُونَ فَاعْمَلْ مَعَهُمْ » . ( 4 )

هنگامي كه ديدي ايشان كار مي كنند تو نيز با آنان و همراهشان كار كن .

رسول گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : هر كس به مؤمن مسافري كمك كند ، خداوند متعال

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ص500 و 501

2 . محجة البيضاء ، ج4 ، ص58

3 . وسائل ، ج8 ، ص323

4 . وسائل ، ج8 ، ص323


76


هفتاد و سه گرفتاري را از او برطرف مي سازد . ( 1 )

و از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده است كه : حضرت سجاد ( عليه السلام ) با كارواني به سفر حج مي رفت كه او را نشناسند و با آنان شرط مي كرد كه به عنوان خادم آنان با آنها همراه گردد و كارهايي كه مي تواند براي آنان انجام دهد ، يك بار با عده اي به سفر رفت ( به همين كيفيت ) ، يك نفر از آنان حضرت را شناخت ، فوري به نزد كاروانيان رفته و گفت : آيا اين مرد را مي شناسيد ؟ ! گفتند : نه ، گفت : اين شخص ، علي بن الحسين است ، با شتاب نزد امام ( عليه السلام ) رفتند و دست و پايش را بوسيدند و گفتند : اي فرزند پيامبر ، مي خواهي كه ما به آتش جهنم گرفتار شويم ؟ اگر ( خداي ناكرده ) يك بي ادبي در گفتار يا رفتار ما نسبت به شما سر مي زد تا آخر عمر بيچاره مي شديم ! چه انگيزه اي باعث شد كه شما خود را معرّفي نكنيد ؟ ! حضرت در پاسخ فرمود :

« يك بار ، در سفري با مردمي كه مرا مي شناختند به مسافرت رفتم ، ولي آنان به خاطر رسول خدا ( و اينكه من فرزند او هستم ) چنان با من رفتار كردند كه خود را مستحق آن نمي ديدم ، لذا از آن پس تصميم بر پنهان كردن ( شخصيت ) خود ( و عدم معرفي خويش ) گرفتم . » ( 2 )

و از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) روايت شده است كه ؛ با جمعي از اصحاب در سفر بودند ، دستور دادند گوسفندي را ذبح كنند . ( در تقسيم كار ) شخصي گفت : ذبحش به عهده من ، ديگري گفت : كندن پوستش با من ، فرد ديگري گفت : من هم قطعه قطعه اش مي كنم ، مردي ديگر گفت : پختش با من ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نيز فرمود : جمع كردن چوب و هيزم ( براي آتش آن ) با من ، همگي گفتند : پدر و مادر ما به فدايت ، اي رسول خدا ، شما خود را به زحمت نيندازيد ، ما اين كار را مي كنيم ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : مي دانم شما اين كارها را انجام مي دهيد و نيازي به كار من نيست ، ولي پروردگار متعال خوش ندارد كه در جمع و گروهي ، فردي به تنهايي بايستد و نظاره گر بقيه باشد . آنگاه رسول خدا برخاست و به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ص315

2 . همان ، ص315


77


جمع كردن هيزم پرداخت . ( 1 )

نزد رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) از مردي سخن به ميان آمد و گفته شد كه « انسان خوبي است » ، گفتند اي رسول خدا ، او به قصد حج با ما همراه گشت و وقتي در منزلي فرود مي آمديم پيوسته « لا اِلهَ اِلاّ اللهُ » مي گفت و تا زماني كه از آنجا كوچ مي كرديم ، باز به ذكر خدا مشغول مي شد ، تا منزل بعد ، رسول الله فرمود : چه كسي غذاي او و علوفه مركب او را آماده مي كرد ؟ گفتند : همه ما . فرمود : همه شما ، از او بهتر هستيد ! ( 2 )

5 ـ مراقبت از هم سفر

در روايتي منسوب به امام صادق ( عليه السلام ) آمده است كه :

اگر كسي با برادر مؤمنش در راهي با هم مي روند ، چنانچه جلوتر راه برود تا حدّي كه آن برادر ديني از ( زاويه ) ديد او پنهان بماند ( و عقب بيفتد اگر حادثه اي براي او رخ دهد ) در ريختن خون او و از بين رفتن او شريك است . ( 3 )

در روايتي از رسول گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) رسيده است كه :

اگر در مسافرت بوديد و يكي از همراهانتان مريض شد ، سه روز براي ( خوب شدن ) او بمانيد . ( 4 ) ( تا سه روز ماندن حقّ اوست بر شما ) .

6 ـ هماهنگي ، نه مخالفت

از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده است كه فرمودند : از مروّت در سفر است كه :

« كمتر با همراهانت مخالفت كني » ؛ « وَقِلَّةُ الْخِلافِ عَلَي مَنْ صَحِبَكَ » . ( 5 )

همچنين از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده كه فرمودند : لقمان به فرزندش در مورد سفر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . محجة البيضاء ، ج4 ، ص61

2 . ميزان الحكمه ، ج4 ، ص473

3 . وسائل ، ج8 ، ص305

4 . همان ، ص336

5 . همان ، ص320


78


سفارشهايي داشته است ؛ از آن جمله است :

« وَكُنْ لاَِصْحَابِكَ مُوَافِقاً إِلاّ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ » ؛ « با همراهانت موافق و همراه باش مگر در جايي كه به گناه منتهي مي شود . » ( 1 )

7 ـ مشورت كنيد

از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده كه : لقمان به فرزندش در مورد مسافرت ، سفارشهايي كرد و گفت :

« إِذَا سَافَرْتَ مَعَ قَوْم فَأَكْثِرِ اسْتِشَارَتَكَ إِيَّاهُمْ فِي أَمْرِكَ وَأُمُورِهِمْ » . ( 2 )

« هرگاه با افرادي به سفر مي روي ، در كارهاي خود و آنان ، با آنها مشورت كن . »

« وَاجْهَدْ رَأْيَكَ لَهُمْ إِذَا اسْتَشَارُوكَ ثُمَّ لا تَعْزِمْ حَتَّي تَثَبَّتَ وَتَنْظُرَ » .

« وقتي از تو نظر و مشورتي خواستند ، در ارائه رأي و نظري واقع بينانه و سودمند خود تلاش كن ، و تا اين نظر تثبيت و بازنگري نشده است ، تصميم به اظهار آن مگير . » ( 3 )

8 ـ هوشيار باشيد

در مسائل مختلفي كه رخ مي دهد بايد با هوشياري با آن مقابله كرد و تصميم گرفت و احتياط را در جايي كه اطمينان نداريم ، فراموش نكنيم .

9 ـ پرهيز از صداي بلند

از فرياد كشيدن در مسير سفر پرهيز كنيد : « وايّاك ورَفْع الصَّوتِ في مسيرِك » . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ص311

2 . وسائل ، ج8 ، ص323

3 . وسائل ، ج8 ، ص323

4 . همان ، ص324


79


10 ـ توجه به عبادات

در روايت آمده است :

الف ـ زماني كه وقت نماز مي رسد ، آن را به خاطر چيز ديگر به تأخير ميندازيد ، نماز را بخوانيد تا از اين جهت خيال شما آسوده گردد ؛ زيرا دَيني است كه به گردن داريد .

ب ـ سعي كنيدنمازرا به جماعت بخوانيد ( اگر چه باكميِ جا ومشكلاتي همراه باشد ) .

ج ـ در حال سواري ، قرآن را قرائت ( و تلاوت ) بنماييد .

د ـ در حالتي كه مشغول كاري هستيد به ذكر و تسبيح ( سبحان الله ) مشغول باشيد .

هـ ـ در حالتي كه فارغ ( از هر كاري ) هستيد ، به دعا بپردازيد .

و ـ وقتي به منزلگاهي مي رسيد و فرود مي آييد : نخست پيش از نشستن دو ركعت نماز بگزاريد .

ز ـ هنگام رفتن نيز دو ركعت نماز بجا آوريد . ( 1 )

11 ـ در منزلگاه ( 2 ) مناسبي فرود آييد

در روايت است كه : در جايي از زمين فرود آييد كه داراي اين سه ويژگي باشد :

الف : بهترين رنگ را داشته باشد .

ب : نرمترين خاك را داشته باشد .

ج : بيشترين سرسبزي را داشته باشد . ( 3 )

و نيز روايت شده است : هنگامي كه خواستيد برويد ، با آن زمين توديع ( و خداحافظي ) كنيد و بر آن و اهل آن درود و سلام بفرستيد ؛ زيرا در هر بقعه و جايي از زمين ، اهلي از ملائكه وجود دارد . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص324

2 . « منزل » اسم مكان و معناي محل فرود آمدن است ولي در فارسي با پسوند ( گاه ) نيز استعمال مي شود ( نكـ : فرهنگ معين ) .

3 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص324

4 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص324


80


12 ـ اخلاق اسلامي را رعايت كنيد

لازمه دستيابي به يك سفر مطلوب و مفيد ، رعايت اخلاق اسلامي و دستورهايي است كه در خصوص معاشرتها در روايات آمده و فصل مبسوطي از كتب اخلاقي و حديثي را به خود اختصاص داده است . ( 1 ) ولي برخي از آنها در سفر اهميت بيشتري مي يابد ؛ در محجة البيضاء آمده است كه :

« بايد در سفر ، گفتاري خوب داشته باشيم ، كرامتهاي اخلاقي را به نمايش بگذاريم ؛ زيرا در سفر است كه درون و باطن انسان براي ديگران روشن مي شود . » ( 2 )

حتي در برخي روايات ، ما رابه كارهايي سفارش كرده اند كه اخلاق حسنه و رفتارهاي شايسته را در انسان تقويت مي كند . مثلا از پيامبر اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده است كه : از چيزهايي كه سنّت محسوب مي شود آن است كه وقتي جماعتي با هم به سفر مي روند ، هزينه ها و مخارج مورد نياز را ( از همان آغاز روي هم بگذارند ) و بپردازند ؛ زيرا اين كار سبب طيب نفس و حسن خلق بيشتر خواهد شد . ( 3 )

و در روايت ديگري مي خوانيم : « أَكْثِرِ التَّبَسُّمَ فِي وُجُوهِهِمْ » ؛ « تبسّم ( و لبخند ) خود را در برابر آنان زياد كن . » ( 4 )

و خلاصه آنكه ، رفتار و گفتار خوب ، برخورد كريمانه ، بذل و بخشش ، اجابت دعوت ديگران ، بيخود و بيجا سخن نگفتن ، امانتداري ، كمك به آنها و . . . مواردي است كه در مسافرت بيشتر سفارش شده است .

13 ـ برگشت از سفر

از توصيه هاي ديگر اين است كه سفر طولاني نشود و چنانچه در حدّ نياز و لازم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . به وسائل الشيعه ، ج8 ، ص398 و محجة البيضاء ، جلد سوّم ، ص284 رجوع كنيد .

2 . محجة البيضاء ، ج4 ، ص56

3 . همان ، ص57

4 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص324


81


انجام شده ، بيش از آن ادامه نيابد و مسافر سريع به محل خود بازگردد . از امام محمد باقر ( عليه السلام ) نقل شده است :

« السَّفَرُ قِطْعَةٌ مِنَ الْعَذَابِ فَإِذَا قَضَي أَحَدُكُمْ سَفَرَهُ فَلْيُسْرِعِ الْعَوْدَ إِلَي أَهْلِهِ » . ( 1 )

« سفر از عذاب است ، پس آنگاه كه يكي از شما سفر خود را تمام كرد ، هر چه زودتر به ميان اهل خود برگردد . »

14 ـ هديه

در « محجة البيضاء » آمده : سزاوار است كه براي اَهْل ( و خانواده ) و نزديكانش تحفه و هديه اي از خوراكي يا غيرخوراكي در حدّ امكان و توانش تهيّه كند و روايت شده است كه اگرچيزي ( به عنوان هديه ) نيافتيد ، لااقل سنگي را در كيسه بگذاريد و با خود بياوريد ! ( 2 )

البته روشن است كه مقصود بيان اهميت آوردن هديه است نه اينكه واقعاً سنگ به همراه خود بياورد ؛ يعني آنكه سعي كند دست خالي برنگردد ، چون آنان كه منتظر شما هستند و با ديدن شما خوشحال مي شوند ، با ديدن هداياي شما ، شادي آنان دوچندان گشته و اُلفت و محبّت بيشتر مي گردد .

لازم به تذكر است : در سفر حج و عمره نبايد خريد سوغات زائران را از بهره برداري از اين سفر الهي و معنوي محروم نمايد و خداي ناكرده به جاي استفاده صحيح از اوقات خود ، در كوچه و خيابان و بازار وقت خويش را سپري نمايند . بنابراين حتما بايدبرنامه ريزي نموده ، به حداقل خريد سوغات اكتفا كرده بيشتر براي علاقمندان و خويشاوندان به دعا و طواف و نماز پرداخت و با دعا در حق آنان ، سعادتمندي دنيا و آخرت را به آنان هديه كرد .

البته ، جز مواردي كه ذكر شد ، آداب ديگري نيز براي مسافر نقل شده است ؛ كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ص330 ، و در محجة البيضاء ، ج4 ، ص77 : « فليسرع الاياب إلي أهله » .

2 . محجة البيضاء ج4 ، ص76


82


خوانندگان عزيز به منابع تفصيلي مراجعه كنند . ( 1 )

نكته ديگر اينكه : آداب و ويژگيهايي نيز هست كه چه در سفر و چه در غيرسفر ، انسان بايد آنها را مراعات كند . كه در كتاب وسايل الشيعه آمده است . ( 2 )

15 ـ زمان سفر

درباره زمان مسافرت ، روايات گوناگوني وجود دارد كه برخي در مورد روزهاي هفته و برخي در روزهاي ماه وارد شده است و ما دو نكته را درباره زمان سفر ياد آوري مي كنيم :

اوّل : صدقه ، مانع بلا است .

از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده است كه : « تَصَدَّقْ وَاخْرُجْ أَيَّ يَوْم شِئْتَ » ؛ ( 3 ) « صدقه بده و هر روزي كه مي خواهي به سفر برو . »

و در برخي روايات نيز پس از صدقه ، به خواندن آية الكرسي تأكيد كرده است . ( 4 )

دوّم : در رواياتي آمده است كه : در شب سفر كنيد ، آنهم نه در اول شب ، بلكه آخر شب و سَحر . رسول گرامي اسلام فرمود : « عَلَيْكُمْ بِالسَّفَرِ بِاللَّيْلِ فَإِنَّ الاَْرْضَ تُطْوَي بِاللَّيْلِ » ؛ « در شب به سفر برويد چون زمين در شب پيموده ( و مسافرت كوتاه ) مي شود . » ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص313 و 314

2 . همان ، ص398

3 . همان ، ص272

4 . همان ، ص273

5 . وسائل الشيعه ، ج8 ، ص264


83


درس هفتم :

توبه

محمّد زارعي نورآبادي

توبه چيست ؟

توبه در لغت به معني رجوع و انابه است . وقتي گفته مي شود كه فلاني توبه كرد ، يعني از گناهي كه كرده بود بازگشت . ( 1 )

زيباترين و گوياترين تعريف را در كلام گهربار علي ( عليه السلام ) مي توان يافت كه فرمود :

« التَّوْبَةُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَاسْتِغْفَارٌ بِاللِّسَانِ وَتَرْكٌ بِالْجَوَارِحِ وَإِضْمَارُ أَنْ لا يَعُودَ » . ( 2 )

« توبه عبارت است از پشيماني قلبي ، آمرزش خواستن با زبان ، ترك كردن گناه و تصميم به اينكه ديگر آن گناه را انجام نمي دهد . »

شيخ انصاري در تعريف توبه مي گويد : « توبه برگشت به راه راست است پس از منحرف شدن از راه راست » . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . المعجم الوسيط ، ج1

2 . غرر و درر ، آمدي ، ج2 ، ص126

3 . المكاسب ، ص335


84


ملا محسن فيض كاشاني در تعريف توبه آورده است : « توبه عبارتست از برهنه ساختن قلب از گناه ، بعضي آن را چنين تعريف كرده اند كه توبه ترك گناهي است كه قبلا از انسان سر زده است . » ( 1 )

حضرت امام خميني ( رحمه الله ) در كتاب چهل حديث خود در معناي توبه چنين نوشته است : « بدان كه توبه يكي از منازل مهمّه مشكله است و آن عبارت است از رجوع از طبيعت به سوي روحانيّت نفس بعد از آنكه به واسطه معاصي و كدورت نافرماني نورانيّت فطرت و روحانيّت محجوب به ظلمت شده » ( 2 ) پس توبه در واقع انقلابي عليه خويشتن است . توبه نگاهي دوباره و بيعتي ديگر با پروردگار خويش است . توبه را مي توان زيباترين و خالصانه ترين كرنش ها دانست . توبه تولّد مجدّد معنويت و روحانيت انسان است . به قول خواجه عبدالله انصاري : « توبه نشان راه است و سالار بار و كليد گنج و شفيع وصال و سر همه شادي و مايه آزادي . . . توبه آن است كه از همه موجودات دل برگيري ، روي در حق آري » . ( 3 )

توبه معراج آدمي است . نشان عروج انسان و راز بندگي و دل به حق دادن است . راهي است كه سرمنزلش وصال محبوب و فاني شدن در ذات اوست .

وجوب توبه

از نكته هاي مهمي كه علماي اخلاق بدان توجه ويژه دارند ، وجوب توبه است از معصيت وتوبه ومعصيت قرين هم هستند . شكي نيست كه انسانهامعصوم نيستند . جاذبه هاي گناه كسان زيادي را هميشه و برخي ديگر را گاهگاهي به دام خود مي كشد . آنگاه كه خداوند آدم را آفريد و شيطان را از درگاه ربوبي اش راند ، اين موجود رانده شده ، قسم ياد كرد كه همه بندگان خدا را گمراه مي كند و خداوند در رحمت توبه را بر بندگانش گشود .

رسول گرامي نيز به اين حقيقت كه انسانها در معرض خطا هستند اذعان دارند و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . منهاج النجاة ، ملا محسن فيض كاشاني ، ص153 ، ترجمه رضا رجب زاده .

2 . چهل حديث ، روح الله الموسوي الخميني ، ص232

3 . فرهنگ معارف اسلامي ، سيد جعفر سجّادي ، ج2 ، ص143


85


مي فرمايند : « كُلَّ بَني آدَمَ خَطّاءٌ وَخَيرُ الْخَطّائين التَّوّابُون » ( 1 ) « تمامي فرزندان آدم در معرض خطا هستند و بهترين خطاكاران كساني هستند كه توبه كنند . »

از مجموع روايات و احاديث بر مي آيد كه گناه نوعي مرض است و بر مريض لازم است كه علاج مرض خود نمايد . اگر شخصي خواسته يا ناخواسته مقداري سمّ بخورد ، همه عاقلان مي گويند كه بر او واجب است دارو مصرف نمايد تا اثر سم را از بين ببرد و اگر اين كار را انجام ندهد گرفتار هلاكت مي شود . گناه براي روح و جسم هر انساني به منزله سمّ است . همانطوركه سمّ بدن بيمار رافاسد مي كند ، گناه هم روح آدمي راتباه مي سازد .

قال علي ( عليه السلام ) « بِئْسَ الْقَلادَةُ اَلاْثام » ؛ ( 2 ) « بد قلاده اي است قلاده گناهان » .

گناه به گردنبندي مي ماند كه هميشه به گردن انسان آويزان است و به وسيله توبه است كه آدمي از دام گناهان رهايي مي يابد .

امام صادق ( عليه السلام ) نيز در روايت ديگري به فساد گناه و معصيت اشاره كرده ، مي فرمايند : « مَا مِنْ شَيْء أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِيئَة إِنَّ الْقَلْبَ لَيُوَاقِعُ الْخَطِيئَةَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّي تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيُصَيِّرَ أَعْلاهُ أَسْفَلَهُ » ؛ « هيچ چيز براي قلب انسان فساد انگيزتر از گناه نيست چه اينكه پيوسته شخص گنه كار درگناه خويش غوطهور مي شود تاآنجا كه قلبش واژگونه مي گردد . »

شيخ بهايي ( رحمه الله ) در شرح اربعين خود در زمينه وجوب توبه مي فرمايند :

« . . . شكي در وجوب فوري توبه نيست ؛ زيرا گناهان مانند سمّ هاي ضرر رساننده به بدن است ، چنانچه بر خورنده سمّ واجب است در معالجه شتاب كند تا بدنش هلاك نشود و از بين نرود . همچنين بر گنهكار واجب است ترك گناه و سرعت در توبه از آن ، تا دينش ضايع نگردد ، در جاي ديگر مي فرمايند : « لِكُلِّ شَيْء دَوَاءٌ وَدَوَاءُ الذُّنُوبِ اْلإِسْتِغْفَارُ » ؛ ( 3 ) « براي هر بيماري علاجي است و علاج گناهان آمرزش خواستن است . »

شكي نيست كه وقتي انسان گرفتار دام معصيت و گناه مي شود در حالي كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . المحجّة البيضاء ، محمّد بن مرتضي مشهور به مولي محسن كاشاني ، ج7 ، ص81

2 . شرح غرر و درر آمدي ، ج3 ، ص252

3 . وسائل الشيعه ، حر عاملي ، ج11 ، ص354


86


بالغ و عاقل باشد و كسي او را بر انجام معصيت مجبور نكرده باشد ، از نظر شرع مقدس گناهكار است . اولين تكليفي كه بر عهده هر گناهكاري است توبه مي باشد اما آيا توبه واجب است ؟ آيا بر گناهكار است فوراً توبه نمايد ؟ توبه به دو دليل واجب است . يكي دليل شرعي و ديگري دليل عقلي .

اما دليل عقلي : همه عقلا و خردمندان جهان به اين نكته توافق دارند كه اگر كسي خطا كرد بر او واجب است كه ترك خطا نمايد . اگر كسي خطايي مرتكب شد اما در صدد جبران خطاي خود برنيايد همه عقلا او را فردي كم عقل و نادان مي شمرند . گنهكاري كه در توبه مسامحه كند و به وقت ديگري تأخير اندازد ، خود را بين دو خطر بزرگ قرار داده است كه اگر از يكي سالم بماند به ديگري مبتلا خواهد شد . » ( 1 )

لزوم توبه در قرآن

قرآن كريم در موارد زيادي با صيغه امر فرمان به توبه كردن مي دهد . چنانكه مي فرمايد : {  وَتُوبُوا إِلَي اللهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ } ؛ ( 2 ) « اي اهل ايمان همه به درگاه خدا توبه كنيد باشد كه رستگار شويد . » خداوند اين بشارت را پس از هشدار به آدميان ( در اينكه پاكدامن و عفيف باشند و به حلال و حرام توجه نمايند ) مي دهد . خطاب پرورگار در اين آيه شامل جميع مؤمنان مي شود ؛ يعني اگر يكي از مؤمنان گناهي مرتكب شد لازم است توبه نمايد .

در آيه ديگر مي فرمايد : {  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَي اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَي رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّات تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ } ( 3 ) ؛ « الا اي مؤمنان به درگاه خدا توبه نصوح ( خالص و بادوام ) كنيد كه خدا گناهانتان را محو گرداند و شما را در باغهاي بهشتي كه زير درختانش نهرها جاريست داخل كند . »

در آيه ديگري مي فرمايد : {  إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شرح اربعين شيخ بهايي به نقل از اخلاق اسلامي سال اول مراكز تربيت معلم ، ص221

2 . نور : 31

3 . تحريم : 8


87


عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ } ( 1 ) ؛ « آنان كه مردان و زنان مؤمن را به آتش فتنه و عذاب سوختند بر آنها عذاب جهنّم و آتش سوزان دوزخ مهيّاست . » در اين آيه نيز به كساني كه توبه نكنند وعده عذاب داده شده است . بديهي است وقتي حفظ جان از هلاكت و عذاب جاوداني واجب است . پس توبه كردن نيز واجب خواهد بود .

شرايط توبه

توبه ، مائده آسماني است كه نعمتهاي بي كران الهي بر آن گسترده است . خداوند به سبب توبه گناهان بي شماري از گناهكاران مي بخشد و به ديده اغماض به آنها مي نگرد . بخشش گناهان و معصيت هاي گناهكاران ، نه تنها در آخرت عذاب الهي را برمي دارد بلكه در دنيا سبب نجات مي شود . پس توبه درجه اي از درجات بالاي دين داري و خداترسي است . بديهي است عملي كه در دنيا و آخرت انسان اين همه نفوذ معنوي دارد ، بايسته است كه شرايط ويژه اي داشته باشد . توبه يك كلمه يا چند جمله استغاثه نيست كه فقط به زبان آورده شود . چه بسيارند كساني كه لفظ توبه ورد زبان آنهاست ، امّا در سلك مجرمين و بيگانگان از پروردگار هستند . كساني هستند كه بر زبانشان لفظ مُطهَّر توبه است ، اما قلبشان را لايه اي ضخيم از سياهي گناه و معصيت پوشانده است .

زائر خانه خدا بايد شرايط و اسبابي را فراهم آورد تا توبه اش واقعي شود . بايد همه بدهكاريهاي دنيايي اش را بپردازد و حقوقي الهي و حقوق مردم كه بر عهده اوست همه را تسويه كند آنگاه با رويي باز به زيارت خانه خدا برود . بايد هر ستمي كه كرده ، جبران نمايد . حساب وكتاب خود را باخدا وخلق خدا صاف كند آنگاه « الهي أتوب اليك » بگويد .

حضرت امام خميني ( قدس سره ) در اين باره مي فرمايند :

« اگر در حديث ديدي يا شنيدي كه حق تعالي بر اين امت تفضل فرموده و توبه آنان را تا قبل از وقت معاينه آثار مرگ يا خود آن ، قبول مي فرمايد ، صحيح است ، ولي هيهات كه در آن وقت توبه از انسان متمشّي شود . مگر توبه لفظ است ؟ قيام به امر توبه زحمت دارد . برگشت و عزم برگشت نكردن ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بروج : 10


88


رياضات علميّه و عمليّه لازم دارد . والاّ خود به خود انسان نادر اتّفاق مي افتد كه در فكر توبه بيفتد يا موفق به آن شود يا اگر شد بتواند به شرايط صحّت و قبول آن يا به شرايط كمال آن قيام كند . چه بسا باشد كه قبل از فكر توبه يا عملي كردن آن ، اجل مهلت ندهد و انسان را با بار معاصي سنگين و ظلمت بي پايان گناهان ، از اين نشأة منتقل نمايد . آن وقت خدا مي داند كه به چه گرفتاريها و بدبختي ها دچار مي شود . » ( 1 )

استغفار

استغفار محتاج به لفظ خاصي نيست . مراسم ويژه اي ندارد .

« عَنْ أَبِي جَعْفَر ( عليه السلام ) قَالَ : سَمِعْتُهُ يَقُولُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) وَاْلاِسْتِغْفَارُ لَكُمْ حِصْنَيْنِ حَصِينَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ فَمَضَي أَكْبَرُ الْحِصْنَيْنِ وَبَقِيَ اْلاِسْتِغْفَارُ فَأَكْثِرُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ مِمْحَاةٌ لِلذُّنُوبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ : { وَما كانَ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَما كانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ } » . ( 2 )

امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و استغفار دو دژ محكم هستند ، دو دژ محكم در برابر عذاب . پس يكي از دو دژ گذشت و استغفار مانده است . پس زياد استغفار كنيد كه استغفار محو كننده گناهان است چنانكه خداوند مي فرمايد : تا تو در ميان آنها هستي خداوند آنان را عذاب نخواهد كرد و نيز مادامي كه از نافرماني خدا پشيمان شوند ، به درگاه خدا توبه و استغفار كنند . باز آنها را عذاب نكند . »

شهيد مطهري ( رحمه الله ) نيز مي فرمايند : « توبه اوّلين منزل اهل سلوك و اهل عبادت و عبوديت است . اگر كسي آهنگ تقرب نزد پروردگار را داشته باشد ، براي اينكه خود را آماده كند ، بايد از گذشته سياه و تيره خود بازگردد و توبه كند . » ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . چهل حديث ، امام خميني ، ص233

2 . وسائل الشيعه ، ج11 ، ص354 ، و انفال : 33

3 . گفتارهاي معنوي ، شهيد مطهري ، ص137


89


درس هشتم :

آثار توبه

محمّد زارعي نورآبادي

در قرآن كريم و روايات ، از فضيلت توبه و آثار آن بسيار سخن به ميان آمده است . خداوند كريم 300 مرتبه در جاي جاي قرآن ، خود را با صفاتي چون : رحيم ، غفّار ، ودود و غفور ستوده است و در موارد بسياري با صفت توّاب به گناهكاران بشارت مي دهد . توبه كليد سعادت و سرمايه نجات آدمي و راه رستگاري نااميدان و سركشتگان است .

علاّمه ملاّ مهدي نراقي در فضيلت توبه مي نويسد : « بدان كه توبه نخستين مقام از مقامات دين و سرمايه ساكنان راه و كليد استقامتِ خواستاران ايمان و سرآغاز تقرّب به پروردگار عالميان است . » ( 1 )

آثار توبه را مي توان در امور ذيل خلاصه كرد :

1 ـ محبوبيت پروردگار

يكي از آثار و فضيلت هاي توبه اين است كه توبه كننده مورد محبّت و عنايت ويژه حق تعالي قرار مي گيرد . چنانكه مي فرمايد : {  إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ } ؛ ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ملاّ مهدي نراقي ، جامع السعادات ، ترجمه سيد جلال الدين مجتبوي ، ج3 ، ص85

2 . بقره : 222


90


« همانا خداوند توبه كاران و پاكيزه كاران را دوست مي دارد . »

امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد : « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَي أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُل أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَزَادَهُ فِي لَيْلَة ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِينَ وَجَدَهَا » . ( 1 )

« خداي تعالي شادتر است به توبه بنده خود از مردي كه در شب تاريك در بياباني مركب و توشه خود را گم كرده باشد و ناگاه آن را بيابد . »

زماني كه قوم حضرت موسي ( عليه السلام ) درغياب او به پرستش گوساله مي پردازند باز اين پيام رحمت الهي است كه از زبان حضرت موسي به قوم گوساله پرستش نويد بخشش و محبّت پروردگار مي دهد :

« اي قوم من ، شما ظلم به نفس خود كرديد كه گوساله پرستي اختيار نموديد ، { فَتوبوا اِلي بارئكم . . . } ؛ « پس توبه كنيد و به سوي خدا بازگرديد و ( به كيفر جهالت خود ) بكشتن يكديگر تيغ بركشيد ، اين در پيشگاه خدا بهتر كفاره عمل شما است . آنگاه توبه شما را پذيرفت و خدا توبه پذير و مهربان است . » ( 2 )

قال رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) : « ما مِنْ شَيْء أحَبُّ اِلَي اللهِ تَعالي مِنْ شابٍّ تائِب » . ( 3 )

« هيچ چيزي نزد پروردگار پسنديده تر از جوان توبه كار نيست . »

و چه زيباست كه گناهكاران در اين سفره از نعمت بيكران پروردگار بهره برند و به وسيله توبه زشتيها و پليديهاي عمل خود را محو و نابود كنند .

« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلّي الله عليه وآله ) : « طُوبَي لِمَنْ وَجَدَ فِي صَحِيفَةِ عَمَلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْب اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ » . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه ، ج6 ، ص358

2 . بقره : 54 ، { وَإِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمْ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَي بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ } .

3 . علي رضا صابري ، الحكم الزاهره ، ص248

4 . وسائل الشيعه ، ج11 ، ص355


91


« خوشا به حال كسي كه در روز قيامت ، در نامه عملش زير هر گناهي استغفر الله بنويسند . »

2 ـ سركوبي شيطان

وقتي خداوند حضرت آدم ( عليه السلام ) را آفريد و به ملائك فرمان داد كه بر آدم سجده نمايند ، شيطان كبر ورزيد و بر حضرت آدم سجده نكرد و به همين سبب از درگاه الهي رانده شد و آنگاه به پروردگار چنين گفت : {  فبِعزَّتِكَ لأغوينّهُم أجْمَعين } ؛ « به عزّتت قسم همه بندگانت را گمراه مي كنم » ، شيطان با اين عملش به عنوان دشمن قسم خورده اولاد آدم پا به عرصه كارزار گذاشت . حضرت آدم ( عليه السلام ) از اينكه فرزندانش گرفتار چنين دشمني هستند ، به درگاه خداوند چنين انابه كرد :

« پروردگارا ! شيطان را بر من مسلط ساختي و او را همچون خون ( كه در رگهايم جريان دارد ) در من جاي دادي براي من هم چيزي مقرر فرما . خطاب رسيد : اي آدم براي تو اين را قرار دادم كه هر يك از فرزندانت كه آهنگ گناهي كند و مرتكب آن نشود ، چيزي بر او نوشته نشود و چون مرتكب شد يك گناه بر او نوشته شود ، و اگر قصد كار نيكي كند و آن را انجام ندهد يك حسنه براي او نوشته شود و اگر انجام دهد ده حسنه برايش نوشته شود . عرض كرد : پروردگارا ! بيفزا ، فرمود : برايت مقرر ساختم كه هر يك از فرزندانت كه گناهي كند سپس آمرزش خواهد ، او را بيامرزم ، عرض كرد : پروردگارا ! بيفزا ، فرمود : براي ايشان توبه را قرار دادم و توبه را براي آنها گسترش دادم تا نفس به گلوگاه رسد . عرض كرد : پروردگارا ! مرا بس است . » ( 1 )

3 ـ پاكي از گناهان

خداوند كريم چنان آمرزنده و نسبت به بندگان مهربان است كه با يك اراده و پشيمانيِ بنده اش ، گناهان بي شمار او را مي بخشد : {  إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . جامع السعادات ، ترجمه سيد جلال الدين مجتبوي ، ج3 ، ص90 يا اصول كافي ، ج2 ، ص440


92


عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلا كَرِيماً } . ( 1 ) چنانچه از گناهان بزرگي كه شما را از آن نهي كرده اند دوري گزينيد ما از گناهان ديگر شما درگذريم و شما را به مقامي بلند و نيكو برسانيم .

« عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ( عليهما السلام ) قَالَ : لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ اْلآيَةُ { وَالَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ } صَعِدَ إِبْلِيسُ جَبَلًا بِمَكَّةَ يُقَالُ لَهُ ثَوْرٌ فَصَرَخَ بِأَعْلَي صَوْتِهِ بِعَفَارِيتِهِ فَاجْتَمَعُوا إِلَيْهِ فَقَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ اْلآيَةُ فَمَنْ لَهَا فَقَامَ عِفْرِيتٌ مِنَ الشَّيَاطِينِ فَقَالَ أَنَا لَهَا بِكَذَا وَكَذَا فَقَالَ لَسْتَ لَهَا ثُمَّ قَامَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَقَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَالَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ أَنَا لَهَا قَالَ بِمَا ذَا قَالَ أَعِدُهُمْ وَأُمَنِّيهِمْ حَتَّي يُوَاقِعُوا الْخَطِيئَةَ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِيئَةَ أَنْسَيْتُهُمُ اْلاِسْتِغْفَارَ فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَكَّلَهُ بِهَا إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ » . ( 2 )

امام جعفر صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : « زماني كه آيه {  وَالَّذِينَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً . . . } ( 3 ) نازل شد ، ابليس بر فراز كوهي در مكّه به نام « ثور » رفت و ناله و فرياد كرد و ديگر شياطين تحت امر خود را ندا داد . آنگاه همه شيطان ها به نزد او آمدند . ابليس به آنان گفت : اين آيه نازل شده است چه كسي از عهده آن برمي آيد ؟ يكي از شياطين به پا خاست و گفت : من مي توانم به وسيله اين و . . . ابليس گفت تو نمي تواني ، يكي ديگر از شياطين از جاي برخاست و گفت من از عهده اين آيه بر مي آيم با اين وسيله و اين . . . ابليس گفت تو هم نمي تواني وسواس خناس يكي ديگر از شياطين ، برخاست و گفت من مي توانم . ابليس گفت چگونه ؟ گفت : به آنها وعده مي دهم و آرزومندشان مي كنم تا براي رسيدن به خواسته هايشان به گناه بيفتند آنگاه كه مرتكب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نساء : 31

2 . وسائل الشيعه ، ج11 ، ص353

3 . « كساني كه عمل ناپسندي انجام دهند يا به خود ستم كنند ، به ياد خدا باشند و از گناهانشان آمرزش طلبند . »


93


گناه شدند . استغفار را از ياد آنها مي برم . ابليس گفت تو مي تواني سپس ابلس او را تا روز قيامت مأمور به آن فوق كرد . »

قرآن كريم به آنهايي كه به سبب جهالت و ناداني ، گرفتار بدي و گناه شوند و آنگاه توبه كرده و كار نيك انجام دهند ، وعده بخشش و مهرباني داده است . {  أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَة ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ } . ( 1 )

و در جاي ديگر مي فرمايند : {  وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً } ( 2 ) .

« والبته بر آنكس كه توبه كند و به خدا ايمان آرد و نكوكار گردد و درست به راه هدايت رود مغفرت و آمرزش من بسيار است . »

پشيماني ازگناه ، نه تنها سبب بخشيدن گناهان مي شود ، بلكه سبب پاك شدن دل مي گردد ، بديهي است دلي كه پاك گردد ، آينه معارف الهي مي شود .

4 ـ بهره مندي بيشتر از نعمت الهي

از ديگر آثار و بركات توبه برخورداري از نعمت هاي مختلف پروردگار است .

در قرآن مي خوانيم :

{  اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً * يُرْسِلْ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَال وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّات وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَاراً * مَا لَكُمْ لاَ تَرْجُونَ للهِِ وَقَاراً } . ( 3 )

« اي مردم از درگاه خداي خود آمرزش طلبيد كه او بسيار خداي آمرزنده است . تا باران آسمان را بر شما فراوان نازل كند و شما را به مال بسيار و پسران متعدد مدد فرمايد و باغهاي خرّم ونهرهاي جاري به شما عطا كند . چرا شما مردم خداي را به عظمت و وقار ياد نمي كنيد ؟ »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . انعام : 54

2 . طه : 82

3 . نوح : 13 ـ 11


94


5 ـ تبديل گناهان به نيكي ها

رحمانيّت خداوند چنان گسترده است كه نه تنها گناه گناهكاران را مي بخشد بلكه لغزشهاي آنها را به حسنات تبديل مي كند :

{  مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحاً فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَات } . ( 1 )

« كسي كه توبه كرده و ايمان و عمل صالح انجام دهد ، خداوند بدي هاي آنان را به حسنات تبديل مي كند . »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . هود : 51



| شناسه مطلب: 76235