بخش 9
آیه سی ام : تساوی حقوق مسلمانان در مسجدالحرام آیه سی و یکم : حرمت کعبه در پیشگاه خداوند آیه سی و دوم : دعوت به حج از وظایف رهبران الهی آیه سی و سوم : دستیابی به منافع مادی و معنوی حج آیه سی و چهارم : لزوم تقصیر در حج آیه سی و پنجم : رعایت دستورات الهی در حج
|
201 |
|
10 . تفاوت دعاهاي ابراهيم ( عليه السلام )
در دعاي حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) براي امنيت شهر مكه يك مرتبه كلمه « بلد » به صورت نكره آمده و يك بار به صورت معرفه در سوره بقره آيه 126 به صورت نكره آمده ( ربّ اجعل هذا بلداًامناً ) در سوره ابراهيم به صورت معرفه بيان شده ممكن است اختلاف اين دو تعبير به خاطر اختلاف زمان دعا باشد دعاي اول مربوط به زماني است كه اين منطقه هنوز شهر نشده است ، دعاي دوم مربوط به موقعي است كه اين منطقه وادي و شهر شده است ، از خداوند مي خواهد كه اين شهر رامحلي امن قرار دهد . ( 1 )
11 . دعا براي فرزندان
دعا براي فرزندان و توجه به سرنوشت اخروي و ديانت و سعادت آنان امري مهم و ارزشمند است ( و اذ قال ابراهيم ربّ . . . اجنبني و بنيّ ان نعبد الاصنام ) . ( 2 )
12 . استجابت دعا
خداوند دعاي ابراهيم را در زمينه امنيت شهر مكه مستجاب ساخت . از اين رو در آيه شريفه 125 بقره مي فرمايد : ( و اذ جعلنا البيت مثابة للنّاس و امناً ) . ( 3 )
13 . اميدواري ابراهيم به رحمت الهي
شدت اميدواري حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) به غفران و رحمت الهي حتي نسبت به مردم هدايت ناپذير و مخالفان خود ( و من عصاني فانّك غفور رحيم ) از اين كه ابراهيم ( عليه السلام ) امر مخالفان خود را به خدا واگذاشته و صفت غفران و رحمت او را بر زبان جاري كرده است ، اين مطلب استفاده مي شود . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تفسير كبير / ج 4 / ص 55 ؛ الميزان / ج 12 / ص 98 .
2 . راهنما / ج 9 / ص 112 .
3 . كشف الاسرار / ج 5 / ص 281 ؛ جامع البيان / ج 13 / ص 151 .
4 . راهنما / ج 9 / ص 116 .
|
202 |
|
ــــــــ 30 ــــــــ
تساوي حقوق مسلمانان در مسجدالحرام
( انّ الّذين كفروا و يصدّون عن سبيل الله والمسجد الحرام الّذي جعلناه للنّاس سواء العاكف فيه و الباد و من يرد فيه بالحاد بظلم نذقه من عذاب اليم ) . ( 1 )
ترجمه
كساني كه كافر شدند و مؤمنان را از راه خدا باز داشتند و ( همچنين ) از مسجدالحرام كه آن را براي همه ي مردم برابر قرار داديم ، چه كساني كه در آن جا زندگي مي كنند يا از نقاط دور وارد مي شوند ( مستحقّ عذابي دردناكند ) ؛ و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند ، ما از عذابي دردناك به او مي چشانيم !
تفسير
خداوند متعال در اين آيه مي فرمايد افرادي كه كافر شدند و مردم را از راه خدا كه همان دين اسلام است بازداشته و مؤمنان را از ورود به مسجدالحرام كه ما آن را معبدي براي مردم قرار داديم چه مردمي كه در آن جا زندگي مي كنند و چه مردمي كه از نقاط دور وارد مي شوند جلوگيري مي كنند و همواره مانع عبادت مؤمنان مي شوند ، مستحق عذاب دردناكند چون حق مردم اين است كه در مسجدالحرام عبادت كنند و كسي نمي تواند و نبايد مانع آن ها شود . اگر از عبادت مؤمنين جلوگيري كند در واقع ظلم به حق خداست و هركس بخواهد در اين سرزمين از طريق حق منحرف گردد و دست به ظلم بزند ، عذاب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 25 .
|
203 |
|
دردناكي به او مي چشانيم . در واقع اين گروه از كافران علاوه بر انكار حق ، مرتكب سه جنايت شده اند : 1 . جلوگيري از راه خدا و ايمان و اطاعت او 2 . جلوگيري از عبادت كنندگان و زوّار خانه خدا و قرار دادن امتيازي براي خود 3 . در اين سرزمين مقدس دست به ظلم و گناه و الحاد مي زنند . ( 1 )
در تفسير جمله ( سواء العاكف فيه والباد ) مفسران بيانات گوناگوني دارند ، بعضي گفته اند منظور اين است كه همه مردم در مراسم عبادت در اين كانون توحيد يكسانند و هيچ كس حق مزاحمت به ديگري در امر حج و عبادت در كنار خانه خدا را ندارد . در حالي كه بعضي معني وسيع تري براي اين جمله قائل شده اند و گفته اند نه تنها در مراسم عبادت مردم يكسانند ، بلكه در استفاده كردن از زمين و خانه هاي اطراف مكه براي استراحت و ساير نيازهاي خود نيز بايد مساوات باشد ، به همين جهت جمعي از فقها خريد و فروش و اجاره خانه هاي مكه را تحريم كرده اند و آيه فوق را شاهد بر آن مي دانند . ( 2 )
امام صادق ( عليه السلام ) در معناي الحاد فرمودند : هرنوع ستمي كه انسان در مكه به خويش بكند ، خواه دزدي يا ستم به ديگري ، آن را الحاد مي بينم و در بيان ديگر فرمودند : كسي كه در مكه غير از خداوند را عبادت كند ، يا ولايت غير اولياي الهي را بپذيرد ، الحاد به ظلم كرده است . ( 3 )
نكته ها
1 . حقوق متساوي مردم نسبت به مسجدالحرام
مسلمانان نسبت به مسجدالحرام از حقوق مساوي برخوردارند و كسي را بر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نمونه / ج 14 / ص 60 .
2 . جامع الاحكام / ج 12 / ص 32 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 25 ؛ نمونه / ج 14 / ص 62 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 138 .
3 . نورالثقلين / ج 3 / ص 483 .
|
204 |
|
ديگري امتيازي نخواهد بود . سواء به معناي مستوي ، عاكف به معناي مقيم ، منظور اهل مكه هستند ، بادي يعني اهل باديه ، مقصود انسان هايي هستند كه در خارج از سرزمين مكه زندگي مي كنند . ( 1 )
2 . مسجدالحرام متعلق به همه مردم است و هيچ فردي حق مزاحمت براي عبادت مردم را ندارد . ( 2 )
3 . عوامل عذاب
ايجاد منع براي عبادت مردم به طور مستمر عامل عذاب الهي است ( يصدّون ) ، فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد . ( 3 )
4 . استمرار منع از راه خدا
عطف فعل مضارع « يصدون » بر فعل ماضي « كفروا » شايد اشاره به اين نكته باشد كه كفر آنان قديمي و ديرينه است ولي منع از پيمودن راه خدا و طريق طاعت ، امري است كه در حال و آينده استمرار دارد ، نظير : ( الّذين امنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكر الله . . . ) . ( 4 )
ناگفته نماند كه در جاي ديگر هردو به صورت ماضي به يكديگر عطف شده اند : ( انّ الّذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله قد ضلّوا ضلالا بعيداً ) . ( 5 )
5 . كيفر اراده تعدي به مسجدالحرام
هر انساني چه در زمان كنوني چه در آينده ، اراده تجاوز و تعدي به مسجدالحرام داشته باشد و بخواهد مردم را از عبادت خدا بازدارد ، مشمول عذاب الهي است . مفعول
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تبيان / ج 7 / ص 307 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 25 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 127 .
2 . مجمع البيان / ج 7 / ص 127 و ج 3 / ص 381 .
3 . الميزان / ج 14 / ص 544 .
4 . رعد / 28 .
5 . نساء / 167 .
|
205 |
|
( من يرد ) حذف شده و دلالت بر عموم دارد . ( 1 )
6 . انحراف عمدي
حساب انحراف عمدي و آگاهانه كه به قصد ظلم است از انحراف ناآگاهانه جداست ( يصدون و من يرد ) از اين رو اراده الحاد مجازات دارد ( نذقه ) . ( 2 )
7 . منظور از الحاد به ظلم
در اين كه منظور از ( الحاد به ظلم ) چيست بايد گفت كه الحاد به معني انحراف از حد اعتدال است بنابراين كساني كه با توسل به ظلم از حد اعتدال خارج مي شوند و در آن سرزمين مرتكب خلاف مي گردند الحاد به ظلم كرده اند و تفسير آن به شرك و حلال شمردن محرمات و ارتكاب حرام حتي دشنام به زيردستان و احتكار و داخل شدن در منطقه حرم بدون احرام ، همه اين ها از قبيل بيان مصداق است . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الميزان / ج 14 / ص 544 ؛ كشاف / ج 3 / ص 151 ؛ في ظلال / ج 5 / ص 591 .
2 . تفسير نور / ج 8 / ص 32 .
3 . مجمع البيان / ج 7 / ص 128 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 26 ؛ نمونه / ج 14 / ص 64 ؛ جامع الاحكام / ج 12 / ص 34 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 140 .
|
206 |
|
ــــــــ 31 ــــــــ
حرمت كعبه در پيشگاه خداوند
( و اذ بوّأنا لابراهيم مكان البيت ان لا تشرك بي شيئاً و طهّر بيتي للطّائفين والقائمين و الرّكّع السّجود ) . ( 1 )
ترجمه
( به خاطر بياور ) زماني را كه جاي خانه ( كعبه ) را براي ابراهيم آماده ساختيم ( تا خانه را بنا كند ؛ و به او گفتيم : ) چيزي را همتاي من قرار مده و خانه ام را براي طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجود كنندگان ( از آلودگي بت ها و از هر گونه آلودگي ) پاك ساز .
تفسير
آيه شريفه داستان معبد شدن كعبه را براي مردم بيان مي كند تا همه بهتر بفهمند كه چگونه جلوگيري از عبادت مردم در آن مكان خروج ظالمانه از راه حق است . مي فرمايد به ياد آور آن زماني را كه خانه الهي را براي ابراهيم آماده كرديم و به او وحي كرديم كه چيزي را در عبادت شريك ، من مساز و بعد دستور داديم اين خانه را براي طواف كنندگان و نمازگزاران و راكعان و ساجدان پاك و پاكيزه سازد . ( 2 )
كعبه مرجع عبادت براي ابراهيم و تمام عبادت كنندگان است ( بوّأ له مكاناً كذا ) يعني براي او فلان مكان را آماده ساخت تا مرجع او باشد و همواره به آن جا برگردد ( مكان ) به معناي محل استقرار هرچيزي است . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 26 .
2 . نمونه / ج 14 / ص 67 .
3 . كشاف / ج 3 / ص 152 ؛ الميزان / ج 14 / ص 546 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 141 .
|
207 |
|
منظور از جمله ( و اذ بوّأنا ) در آيه فوق طبق روايات مفسران اين است كه خداوند مكان خانه كعبه را كه در زمان آدم ساخته شده بود و در طوفان نوح ويران و آثارش محو گشته بود به ابراهيم ( عليه السلام ) نشان داد . طوفاني وزيد و خاك ها را به عقب برد و پايه هاي خانه خدا آشكار گشت يا قطعه ابري آمد و در آن جا سايه افكند و يا به هر وسيله ديگر خداوند محل اصلي خانه را براي ابراهيم معلوم و آماده ساخت و او با همياري فرزندش اسماعيل آن را تجديد بنا نمود . ( 1 )
مركز عبادت انسان ها بايد از هر نوع آلودگي پاك و پاكيزه باشد ، ( طهّر بيتي ) . منظور از تطهير اعم از تطهير ظاهري و معنوي است گرچه تطهير معنوي يعني پاك ساختن از هرگونه شرك با سياق آيه تناسب بيشتري دارد . ( 2 )
از ميان اركان نماز در آيه فوق به سه ركن عمده كه « قيام » ، « ركوع » و « سجود » است به ترتيب اشاره شده چراكه بقيه در شعاع آن قرار دارد ، هرچند جمعي از مفسران « قائمين » را در اين جا به مقيمين در مكه تفسير كرده اند ولي توجه به مسئله طواف و ركوع و سجود كه قبل و بعد آن آمده است نكرده اند . شك نيست كه قيام اين جا به معني قيام نماز است و اين معنا را بسياري از مفسران شيعه و اهل تسنن برگزيده يا به عنوان يك تفسير نقل كرده اند . ( 3 )
نكته ها
1 . اضافه بيت به خداوند و مردم
« بيت » گاهي به « الله » اضافه شده « بيت الله » ولو به صورت ضمير مانند همين آيه ( و طهّر بيتي ) و گاهي به مردم نسبت داده شده : ( اوّل بيت وضع للنّاس ) و اين حاكي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نمونه / ج 14 / ص 67 .
2 . الميزان / ج 14 / ص 547 ؛ فتح القدير / ج 3 / ص 448 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 143 .
3 . نمونه / ج 14 / ص 68 .
|
208 |
|
از آن است كه خانه خدا خانه مردم است . به تعبير ديگر آن چه به نام خدا و براي خدا انجام مي گيرد بايد در جهت تأمين مصالح و منافع عامه مردم و به ويژه مسلمين باشد و بالعكس آن چه در خدمت مردم و مصالح عمومي است ، رنگ خدايي دارد .
2 . قداست خانه كعبه
كعبه خانه بسيار مقدس و داراي حرمتي بس والا درپيشگاه خداوند متعال است . اضافه بيت به ياي متكلم اضافه تشريفيه است ( و طهّر بيتي ) . ( 1 )
3 . توليت مسجدالحرام
توليت مسجدالحرام و آماده سازي آن براي زائران بيت الله مسؤوليتي بر عهده رهبران جامعه توحيدي است ( ان لا تشرك بي شيئاً و طهّر بيتي للطّائفين ) . ( 2 )
4 . طهارت باطني و ظاهري
اوّل طهارت باطني لازم است ، بعد پاكي و پاكيزگي بيرون ( لا تشرك بي . . . طهّر بيتي ) .
5 . ارزش نماز و نمازگزار
نماز و نمازگزار به قدري داراي ارزش است كه حتي پيامبري مانند ابراهيم خدمتگزار آن هستند . ( 3 )
6 . خدمت به مردم
تنها خودسازي كافي نيست ، خدمت به مردم نيز لازم است ( لا تشرك بي . . . طهّر بيتي للطائفين ) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كشاف / ج 3 / ص 152 ؛ الميزان / ج 14 / ص 546 .
2 . كشاف / ج 3 / ص 152 .
3 . تفسير نور / ج 8 / ص 33 .
|
209 |
|
ــــــــ 32 ــــــــ
دعوت به حج از وظايف رهبران الهي
( و اذّن في النّاس بالحجّ يأتوك رجالا و علي كلّ ضامر يأتين من كلّ فجّ عميق ) . ( 1 )
ترجمه
و مردم را دعوت عمومي به حج كن ؛ تا پياده و سوار بر مركب هاي لاغر از هر راهِ دوري به سوي تو بيايند .
تفسير
بعد از آماده شدن خانه كعبه براي عبادت كنندگان ، خداوند به ابراهيم ( عليه السلام ) دستور مي دهد در ميان مردم براي حج اعلام كن تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر از هر راه دوري قصد خانه خدا كنند . ( اذن ) از مادّه ي اذان به معناي اعلام .
پياده رفتن به حج برتر از سواره است ( رجالا ) قبل از ( كلّ ضامر ) آمده است .
رجال جمع راجل يعني پياده ، ضامر نيز به مركب لاغر گفته مي شود كه راه رفتن زياد او را لاغر كرده است ، ( فج ) در اصل به معناي شكاف كوه است ، در اين جا به معناي راه است ، عميق معادل بعيد است يعني دور . ( 2 )
اين كه در آيه تعبير به « ضامر » ، « حيوان لاغر » شده دو احتمال دارد :
1 . آن حيواني كه به عنوان مركب مورد استفاده قرار مي گيرد هر قدر چاق باشد بر اثر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 27 .
2 . الميزان / ج 14 / ص 548 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 126 ؛ كشاف / ج 3 / ص 152 ؛ راهنما / ج 11 / ص 557 .
|
210 |
|
سختي راه و حرارت شديد آفتاب سوزان منطقه و دور و دراز بودن مسير در هنگام رسيدن به مكه لاغر مي شود . اين بيان ، حجاج را براي تحمل مشقت هاي سفر آماده مي سازد .
2 . مراد از لاغر بودن مركب ، چابكي آن است زيرا حيواني كه براي كشتار پروار شده توان لازم را براي پيمودن چنين مسير سختي ندارد و در ميانه راه از ادامه حركت باز مي ماند . پس بايد مركبي قوي و چابك براي اين سفر انتخاب كرد كه بتواند همه سختي ها را تحمل كند و به مقصد برسد .
تعبير به ( من كل فج عميق ) اشاره به اين است كه نه فقط از راه هاي نزديك بلكه از راه هاي دور نيز بايد به سوي اين مقصد حركت كنند ، كلمه « كل » در اين جا به معني استقراء و فراگيري نيست بلكه به معني كثرت است . ( 1 )
نكته ها
1 . وظايف رهبران الهي
تبليغ و فراخواني مردم به حج و زيارت بيت الله از وظايف رهبران الهي است ( و اذّن في النّاس بالحجّ ) .
2 . سرّ وجوب لبيك گفتن
اوّلين وظيفه زائران كعبه بعد از پوشيدن لباس احرام و نيت گفتن « لبّيك اللّهمّ لبيك لبيك لا شريك لك لبّيك » است ، راوي گويد از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدم چرا در حج ، لبيك واجب شده است ؟ فرمود : همانا خداوند به ابراهيم وحي كرد ( و اذّن في النّاس بالحجّ . . . ) مردم را به حج دعوت كن ، اين جملات پاسخ دعوت ابراهيم ( عليه السلام ) است . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نمونه / ج 14 / ص 70 ؛ جامع الاحكام / ج 12 / ص 40 .
2 . نورالثقلين / ج 3 / ص 486 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 30 .
|
211 |
|
3 . اجابت دعوت ابراهيم ( عليه السلام )
در روايتي كه در تفسير علي بن ابراهيم آمده مي خوانيم هنگامي كه ابراهيم چنين دستوري را دريافت داشت ، عرض كرد : خداوندا صداي من به گوش مردم نمي رسد . اما خدا به او فرمود : ( عليك بالاذان و عليّ البلاغ ) تو اعلام كن و من به گوش آن ها مي رسانم . ابراهيم بر محل ( مقام ) برآمد و انگشت در گوش گذارد و رو به سوي شرق و غرب كرد و صدا زد « ايّها النّاس كتب عليكم الحجّ البيت العتيق فاجيبوا ربّكم » اي مردم حجّ خانه كعبه بر شما نوشته شده ، دعوت پروردگارتان را اجابت كنيد و خداوند صداي او را به گوش همگان حتي كساني كه در پشت پدران و رحم مادران بودند رسانيد و آن ها در پاسخ گفتند : « لبيك اللّهمّ لبيك » و تمام كساني كه از آن روز تا روز قيامت در مراسم شركت مي كنند از كساني هستند كه در آن روز دعوت ابراهيم را اجابت كرده اند . ( 1 )
4 . فضيلت انجام حجّ پياده بر حجّ سواره
تقديم حجاج پياده بر سواره نشانه فضيلت آنان در پيشگاه الهي است ، زيرا آن ها بيشتر از ديگران رنج سفر را تحمل كرده و لذا به مصداق « افضل الاعمال احمزها » برترين اعمال ، سخت ترين آن ها است . پياده حج آوردن فضيلتي بسيار دارد . چنان كه پيغمبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) نيز به آن اشاره مي فرمايد : « للحاج الراكب بكل خطوه تخطوها راحلته سبعون حسنة و للحاج الماشي بكل خطوة سبعمائة حسنة من حسنات الحرم قيل : و ما حسنات الحرم ؟ قال ( عليه السلام ) : الحسنة بمائة الف حسنة » . ( 2 )
كسي كه سواره حج كند در هر گام هفتاد حسنه برايش منظور مي شود ، در حالي كه اگر پياده به حج آيد ، در هر گام هفتاد حسنه از حسنات حرم برايش محسوب مي گردد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نورالثقلين / ج 3 / ص 488 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 143 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 128 ؛ نمونه / ج 14 / ص 69 .
2 . تفسير كبير / ج 23 / ص 28 ؛ روح البيان / ج 6 / ص 25 ؛ مجمع البيان / ج 4 / ص 81 .
|
212 |
|
سؤال شد حسنات حرم چيست ؟ فرمود يك حسنه در حرم معادل صد هزار حسنه در غير آن مي باشد .
شايد به خاطر همين فضيلت باشد كه ائمه ( عليهم السلام ) اهتمام داشتند حتي الامكان اين راه سخت را با پاي پياده طي كنند تا جايي كه مشهور است امام مجتبي ( عليه السلام ) 25 سفر پياده از مدينه به مكه براي حج رفته است . فاصله مدينه تا مكه تقريباً 80 فرسخ است .
5 . زيارت رهبر الهي در حج
حج رفتن به محضر اولياي خدا رسيدن است ، از اين كه مي فرمايد ( يأتوك ) و نمي فرمايد ( يأتوه ) اين معنا استفاده مي شود كه مردم بايد ابتدا به زيارت رهبر الهي بشتابند و با محوريت او حج را انجام دهند . ( 1 )
6 . گسترش آيين توحيدي
آيين توحيدي حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) در زمان حيات او در سرزمين هاي دور و نزديك گسترش يافته بود ( من كلّ فجّ عميق ) . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تفسير نور / ج 8 / ص 34 .
2 . روح المعاني / ج 17 / ص 144 ـ 145 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 29 .
|
213 |
|
ــــــــ 33 ــــــــ
دستيابي به منافع مادي و معنوي حج
( ليشهدوا منافع لهم و يذكروا اسم الله في ايام معلومات علي ما رزقهم من بهيمة الانعام فكلوا منها و اطعموا البائس الفقير ) . ( 1 )
ترجمه
تا شاهد منافع گوناگون خويش ( در اين برنامه ي حيات بخش ) باشند و در ايام معيني نام خدا را ، بر چهارپاياني كه به آنان داده است ، ( به هنگام قرباني كردن ) ببرند ؛ پس از گوشت آن ها بخوريد و بينوايِ فقير را نيز اطعام نماييد .
تفسير
در اين آيه خداوند در يك عبارت بسيار فشرده و پر معنا به فلسفه هاي مختلف حج پرداخته و مي فرمايد مردم به حج بيايند تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند و از آن جاكه ذكري از منافع دنيوي يا اخروي نمي شود ، پس هر دو را در بر مي گيرد . سپس مي فرمايد مردم علاوه بر مشاهده منافع ، نام خدا را در ايام معيني به ياد آورند يعني روز دهم تا سيزدهم ذي الحجه كه گوسفند و گاو و شتر را قرباني مي كنند ، به عبارت ديگر به هنگام ذبح قرباني تمام توجهشان به خدا و براي او باشد ، همان طوري كه در طول مراسم حج بايد اين چنين باشد . بعد دو حكم را بيان مي كند : اولا از گوشت حيوانات قرباني خودتان بخوريد ، ثانياً فقرا را نيز اطعام نماييد . ( 2 )
« بهيمه » در لغت به معناي سنگ سخت است و لذا هرچه فهمش دشوار باشد ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 28 .
2 . نمونه / ج 14 / ص 71 .
|
214 |
|
مبهم گويند . راغب گويد بهيمه به معني حيوان بي زبان است و وجه نامگذاري آن اين است كه در صورت آن ابهام وجود دارد و كسي نمي داند كه از اين صدا چه منظوري دارد ، هرچند در اصل لغت عام است و لكن در متعارف تنها به معني حيوانات بي زبان غيردرنده به كار مي رود و در قرآن هم به همين معني آمده است . ( 1 )
نكته ها
1 . عظمت منافع حج
حج ، داراي منافع فراواني براي مردم است ، تعبير منافع به صورت جمع بيانگر فراواني بركات حج است و آوردن آن به صورت نكره حاكي از عظمت آن است . ( 2 )
2 . حضور در مراسم حج
دستيابي به بركات حج در گرو حضور مردم در مراسم حج و انجام مناسك آن است ( ليشهدوا ) .
3 . اهميت منافع حج
منافع حج به قدري مهم است كه اگر مردم از دورترين نقاط دنيا هم بيايند نيز ارزش دارد ( فجّ عميق . . . ليشهدوا ) . ( 3 )
4 . عموميت منافع حج
در حج ، هم منافع دنيوي هست و هم اخروي . منافع به صورت مطلق آمده . امام صادق ( عليه السلام ) فرمودند : منظور از منافع در آيه شريفه منافع دنيا و آخرت است . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الميزان / ج 14 / ص 550 .
2 . تفسير كبير / ج 23 / ص 30 .
3 . نور / ج 8 / ص 35 .
4 . نورالثقلين / ج 3 / ص 488 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 129 ؛ الميزان / ج 14 / ص 548 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 29 ؛ جامع الاحكام / ج 12 / ص 41 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 145 .
|
215 |
|
5 . فلسفه و اسرار عميق حج
مراسم پرشكوه حج همچون عبادات ديگر ، بركات و آثار فراواني در فرد و جامعه ي اسلامي دارد .
بعد اخلاقي حج
مهم ترين فلسفه حج همان دگرگوني اخلاقي است كه در انسان ها به وجود مي آيد ، مراسم « احرام » انسان را به كلي از تعينات مادي و امتيازات ظاهري و لباس هاي رنگارنگ و زروزيور بيرون مي برد و با تحريم لذائذ و پرداختن به خودسازي كه از وظايف محرم است او را از جهان ماده جدا كرده و در عالمي از نور و روحانيت و صفا فرو مي برد .
بعد سياسي حج
حج ، وسيله اي است براي انتقال اخبار سياسي كشورهاي اسلامي از هر نقطه به نقطه ديگر و بالأخره حج ، عامل مؤثري است براي شكستن زنجيرهاي اسارت و استعمار و آزاد ساختن مسلمين .
بعد فرهنگي حج
ارتباط قشرهاي مسلمان در ايام حج مي تواند به عنوان مؤثرترين عامل مبادله فرهنگي و انتقال فكرها درآيد .
بعد اقتصادي حج
برخلاف آن چه فكر مي كنند ، استفاده از كنگره عظيم حج براي تقويت پايه هاي اقتصادي كشورهاي اسلامي نه تنها با روح حج منافات ندارد ، بلكه طبق روايات اسلامي يكي از فلسفه هاي آن را تشكيل مي دهد . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نمونه / ج 14 / ص 74 .
|
216 |
|
6 . رمز قرباني
قرباني كردن حيوانات در حقيقت رمزي است براي آمادگي براي قرباني شدن در راه خدا همان گونه كه در سرگذشت حضرت ابراهيم و اسماعيل ( عليهما السلام ) و قرباني او آمده است ، آن ها با اين عمل اعلام مي كنند كه در راه او آماده هرگونه ايثار و حتي بذل جان هستند . ( 1 )
7 . منظور از ياد خدا
امام صادق ( عليه السلام ) فرمودند : منظور از ( يذكروا اسم الله ) گفتن الله اكبر و جملات بعد از آن است كه در دعاي معروفي بعد از پانزده نماز كه اوّل آن نماز ظهر روز عيد قربان است ، خوانده مي شود . ( 2 )
8 . هدف اصلي ياد خدا
مقدم آمدن ( ذكر الله ) بر ذبايح و قرباني ها ( بهيمة الأنعام ) از اين جهت است كه هدف اصلي به ياد خدا بودن است ، منظور اصلي از قرباني هم تقرب الي الله است . ( 3 )
9 . قرباني از جمله مناسك حج
قرباني كردن پس از حضور در عرفات و مشعر از مناسك واجب حج است ( علي ما رزقهم من بهيمة الانعام ) .
10 . قرباني در زمان خاص
انجام تكاليف قرباني موقوف به زمان خاص و معين است . بر طبق روايات منظور از ايام معلومات ، ايام تشريق دهم تا سيزدهم ذي الحجة است . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نمونه / ج 14 / ص 70 .
2 . مجمع البيان / ج 7 / ص 129 .
3 . في ظلال / ج 5 / ص 595 .
4 . معاني الاخبار / ص 297 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 30 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 129 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 145 .
|
217 |
|
11 . انواع قرباني
قرباني كردن به هر يك از شتر و گاو و گوسفند جايز است . انعام جمع نعم به معناي شتر است و جهت اين كه شتر را به اين نام ناميده اند آن است كه اين حيوان در نزد اعراب از بزرگترين نعمت ها است لكن گاهي به هر سه حيوان اطلاق مي شود و مقصود در آيه همين معناست . ( 1 )
12 . استفاده از گوشت قرباني
استفاده از گوشت قرباني براي خود زائران جايز است ( فكلوا ) بر خلاف عادت هاي زمان جاهليت كه مصرفش را براي حاجي حرام مي دانستند . ( 2 )
13 . اطعام به مستمندان
استفاده از تمام گوشت قرباني براي زائر خانه خداوند جايز نيست بلكه بايد به مستمندان تنگدست اطعام شود ، ( من ) در ( منها ) مفيد تبعيض است .
14 . قرباني و فقرزدايي
حضور در حج و رسيدن به منافع آن بايد با فقرزدايي همراه باشد و اجتماع اغنيا در حج نبايد آنان را از تهيدستان غافل كند . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مجمع البيان / ج 7 / ص 129 ؛ الميزان / ج 14 / ص 550 .
2 . تفسير نور / ج 8 / ص 35 .
3 . نمونه / ج 14 / ص 82 ؛ راهنما / ج 11 / ص 560 ـ 563 ؛ تفسير نور / ج 8 / ص 35 .
|
218 |
|
ــــــــ 34 ــــــــ
لزوم تقصير در حج
( ثم ليقضوا تفثهم و اليوفوا نذورهم و ليطّوّفوا بالبيت العتيق ) . ( 1 )
ترجمه
سپس ، بايد آلودگي هايشان را برطرف سازند و به نذرهاي خود وفا كنند و بر گِرد خانه ي گرامي كعبه ، طواف كنند .
تفسير
اين آيه به بخش ديگري از مناسك حج اشاره مي كند : بعد از آن ، آلودگي ها را از خود برطرف سازند و هرچيزي را كه به خاطر احرام در بدن پيدا شده مانند مو و ناخن و امثال آن بايد زايل شود و اين كنايه از بيرون شدن از احرام است و به نذرهاي خود وفا كنند مانند نذرهايي كه حاجي براي رفتن به حج مي كند و بر گرد خانه عتيق طواف نمايد يعني طواف نساء را به جا آورد كه آخرين عمل حج است و بعد از آن تمام محرمات حلال مي شود . ( 2 )
تفث به گفته بسياري از مفسران به معناي چرك و كثافت و زوائد بدن همچون ناخن و موهاي اضافي است . ( 3 ) در روايات نيز به گرفتن ناخن و پاكيزه كردن بدن و تراشيدن سر تفسير شده است . ( 4 )
در حديثي امام صادق ( عليه السلام ) جمله ( ليقضوا تفثهم ) را تفسير به ملاقات امام كرد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 29 .
2 . نمونه / ج 14 / ص 85 .
3 . مجمع البيان / ج 7 / ص 130 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 31 ؛ كشاف / ج 3 / ص 153 .
4 . مجمع البيان / ج 7 / ص 130 ؛ تفسير نمونه / ج 14 / ص 86 .
|
219 |
|
هنگامي كه راوي از اين مسئله توضيح خواست و اشاره به تفسير اين آيه در مورد گرفتن ناخن و مانند آن كرد ، امام فرمود : قرآن ظاهر و باطني دارد ، يعني مسئله ملاقات با امام در اين جا مربوط به باطن آيه است . ( 1 )
در اين كه منظور از طواف واجب آيا طواف اوّل و طواف زيارت است يا طواف نساء دو قول ذكر شده است و لكن تفسير آن به طواف نساء قوي تر به نظر مي رسد ( 2 ) چنان كه اين معنا در حديثي از امام صادق ( عليه السلام ) بيان شده است .
نكته ها
1 . اعمال عيد قربان
در روز عيد قربان در سرزمين منا سه عمل واجب است : الف . پرتاب هفت سنگ ريزه به جمره عقبه . ب . قرباني كه در آيه 28 به آن اشاره شد . ج . تراشيدن سر و يا كوتاه كردن مو و ناخن كه در اين آيه بيان شده است . ( 3 )
2 . وجه نامگذاري كعبه به بيت عتيق
مفسرين در نامگذاري كعبه به عتيق وجوهي ذكر كرده اند :
1 . خانه كعبه از قيد تملّك مردم آزاد مي باشد و قابل تملك براي احدي نيست . چنان كه امام محمد باقر ( عليه السلام ) در وجه تسميه كعبه به عتيق مي فرمايد : « لانّه بيت حر عتيق من النّاس و لم يملكه احد » . ( 4 )
2 . اين خانه از تسلّط جبارين آزاد است و هيچ جباري قصد تخريب آن را نكرد مگر اين كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نورالثقلين / ج 3 / ص 492 .
2 . فتح القدير / ج 3 / ص 449 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 130 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 31 ؛ نمونه / ج 14 / ص 87 ؛ صافي / ج 3 / ص 377 .
3 . تفسير نور / ج 8 / ص 37 .
4 . برهان / ج 3 / ص 90 / 25 .
|
220 |
|
هلاك شد . چنان كه در داستان ابرهه و سوره فيل به آن اشاره شده است . در حديثي رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « انّما سمي البيت العتيق لانّه لم يظهر عليه جبّار » . ( 1 )
اين بيت عتيق ناميده شد به خاطر آن كه هيچ جباري بر آن غلبه و استيلا نمي يابد .
3 . از طوفان نوح آزاد شده زيرا اين طوفان بنا بر قولي تمام روي زمين را فرا گرفت و تنها مكان كعبه در زير آب فرو نرفت . روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) اين وجه را تأييد مي كند : « سمي البيت العتيق لأنّه اعتق من الغرق » . ( 2 )
4 . به خاطر قدمت آن است ، زيرا كعبه اوّلين خانه اي مي باشد كه براي عبادت خدا ساخته شده است : ( انّ اوّل بيت وضع للنّاس للّذي ببكّة مباركاً ) . ( 3 )
3 . وفاي به نذر
مقصود از وفاي به نذر آن است كه بسياري از مردم نذر مي كردند كه در صورت توفيق براي حج علاوه بر مناسك حج ، قرباني هاي اضافي و صدقات و كارهاي خيري انجام دهند و گاه مي شد كه بعد از رسيدن به مقصد ، نذرهاي خود را به دست فراموشي مي سپردند . قرآن تأكيد مي كند كه در وفاي به نذر كوتاهي نكنند . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تفسير ابن كثير / ج 3 / ص 189 .
2 . برهان / ج 3 / ص 90 / 27 .
3 . آل عمران / 96 .
4 . روح المعاني / ج 17 / ص 146 ؛ فتح القدير / ج 3 / ص 449 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 130 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 31 ؛ نمونه / ج 14 / ص 87 .
|
221 |
|
ــــــــ 35 ــــــــ
رعايت دستورات الهي در حج
( ذلك و من يعظم حرمات الله فهو خير له عند ربّه و احلّت لكم الانعام الاّ ما يتلي عليكم فاجتنبوا الرّجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزّور * حنفاء لله غير مشركين به و من يشرك بالله فكأنّما خرّ من السّماء فتخطفه الطّير او تهوي به الرّيح في مكان سحيق ) . ( 1 )
ترجمه
( مناسك حج ) اين است و هر كس برنامه هاي الهي را بزرگ دارد ، نزد پروردگارش براي او بهتر است و چهارپايان براي شما حلال شده ، مگر آن چه ( ممنوع بودنش ) بر شما خوانده مي شود . از بت هاي پليد اجتناب كنيد و از سخن باطل بپرهيزيد . ( 30 ) ( برنامه و مناسك حج را انجام دهيد ) در حالي كه همگي خالص براي خدا باشد . هيچ گونه همتايي براي او قائل نشويد و هر كس همتايي براي خدا قرار دهد ، گويي از آسمان سقوط كرده و پرندگان ( در وسط هوا ) او را مي ربايند و يا تندباد او را به جاي دوردستي پرتاب مي كند . ( 31 )
تفسير
آن چه ما براي ابراهيم و مردم بعد از وي به عنوان مناسك حج تشريع كرديم همين است كه گفته شد ، بعد مي فرمايد و هركس برنامه هاي الهي را بزرگ شمارد و احترام آن را حفظ كند براي او نزد پروردگارش بهتر است و روشن است كه ( حرمات ) در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 30 ـ 31 .
|
222 |
|
اين جا اشاره به اعمال و مناسك حج است و ممكن است احترام خانه كعبه خصوصاً و حرم مكه عموماً نيز به آن افزوده شود بنابراين تفسير آن به خصوص محرمات يعني آن چه از آن نهي شده به طور كلي يا تمام واجبات خلاف ظاهر آيات است .
بعد مي فرمايد چهارپايان براي شما حلال شده مگر آن چه دستور منعش براي شما خوانده مي شود كه ممكن است منظور تحريم قربانياني باشد كه براي غير خدا ذبح مي شوند ( آن طور كه عادت مشركين بود ) و ممكن است منظور اين باشد كه براي محرم ، صيد كردن حرام است . در پايان آيه 30 دو دستور از مراسم حج را بيان مي كند كه مبارزه اي با سنن جاهلي است ، اوّلا از بت ها اجتناب كنيد چون آن ها پليد هستند ، ثانياً از سخنان باطل و بيهوده بپرهيزيد .
مراسم حج و گفتن لبيك را در حالي انجام دهيد كه قصد و برنامه شما خالص و براي خدا باشد و هيچ گونه شركي در آن راه نيابد ، به عبارت ديگر اخلاص و قصد قربت ، محرّك اصلي در حج و ساير عبادات باشد . هركس شريكي براي خدا قائل شود مانند كسي است كه از آسمان سقوط كرده و پرندگان در وسط هوا او را مي ربايند و يا تندباد او را به مكان دوري پرتاب مي كند ، يعني انسان غير موحد بدون ستون و پايگاه است كه يا طعمه ديگران مي شود يا به تنهايي مرگبار و دوري كامل از حق و حقيقت گرفتار خواهد شد . ( 1 )
منظور از اجتناب از قول زور ، پرهيز از هرگونه گفتار باطل و بيهوده است و تفسير آن به تلبيه مشركان « لبيك لا شريك الاّ شريكاً هو لك تملكه و ما ملك » يا دروغ يا شهادت باطل از قبيل بيان مصداق است . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نمونه / ج 14 / ص 89 .
2 . مجمع البيان / ج 7 / ص 131 ؛ نمونه / ج 14 / ص 89 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 33 ؛ صافي / ج 7 / ص 377 .
|
223 |
|
نكته ها
1 . مناسك حج عبارت است از احرام و طواف و نماز و قرباني و اخلاص و اجتناب از شرك . ( ذلك ) اشاره به امور ياد شده است . ( 1 )
2 . تعظيم شعائر الهي
تعظيم شعائر الهي به اين است كه محرمات يعني دستورات الهي اعم از واجبات و محرمات در مورد حج را انسان رعايت كند و از آن تعدي نكند . ( 2 )
3 . استفاده از گوشت چهارپايان
استفاده از گوشت چهارپايان مانند شتر و گاو و گوسفند مانعي ندارد جز آن چه را خداوند حرام كرده است مانند ذبح حيوان بدون بسم الله گفتن يا روبه قبله نبودن يا صيد در حال احرام و منخنقه و موقوذه كه در سوره مائده بيان شده است ( الاّ ما يتلي عليكم ) . ( 3 )
4 . پرهيز از هرگونه بت پرستي
پرهيز از هرگونه بت پرستي و هرگونه گفتار باطل لازم است . تفسير اوثان به شطرنج كه در برخي از روايات آمده از قبيل بيان مصداق مفهوم كلي است . ( 4 )
5 . علت وجوب اجتناب از بت پرستي
جهت اين كه حكم اجتناب را معلق بر رجس كرده بعد كلمه ( من الاوثان ) را ذكر كرده آن است كه به علت حكم نيز اشاره كند يعني علت وجوب اجتناب اين است كه اوثان ، رجس و پليد هستند و جهت اين كه اجتناب را معلّق به اوثان كرده ، نه به عبادت آن است كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الميزان / ج 14 / ص 552 ؛ فتح القدير / ج 3 / ص 451 .
2 . الميزان / ج 14 / ص 552 ؛ فتح القدير / ج 3 / ص 451 ؛ نمونه / ج 14 / ص 89 ؛ مجمع البيان / ج 7 / ص 131 .
3 . اطيب البيان / ج 9 / ص 296 ؛ كشاف / ج 3 / ص 154 ؛ فتح القدير / ج 3 / ص 451 .
4 . نمونه / ج 14 / ص 91 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 148 .
|
224 |
|
مبالغه در اجتناب را برساند . ( 1 )
6 . معناي حنيف
اعمال حج بايد به دور از هرگونه شركي انجام شود . حنفاء جمع حنيف به معني كسي كه از انحراف و گمراهي به استقامت و اعتدال تمايل پيدا كند و در صراط مستقيم گام بردارد . ( 2 )
7 . حنيف به معناي دين حق و فطرت توحيدي است ، چنان كه قرآن كريم مي فرمايد : ( فأقم وجهك للدّين حنيفاً فطرة الله التي فطر النّاس عليها لا تبديل لخلق الله ) ( 3 ) و درباره ابراهيم ( عليه السلام ) مي فرمايد : ( ما كان ابراهيم يهودياً و لا نصرانياً و لكن كان حنيفاً مسلماً و ما كان من المشركين ) ( 4 ) و اين معنا در حديثي از امام باقر ( عليه السلام ) نقل شده است .
8 . در آيه شريفه شخص مشرك را در شرك ورزيدن و شكار شيطان شدنش را تشبيه به كسي كرده كه از آسمان سقوط مي كند و عقاب لاشخور او را به سرعت مي گيرد يا باد او را به مكاني بسيار دور پرتاب مي كند . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الميزان / ج 14 / ص 553 ؛ كشاف / ج 3 / ص 154 .
2 . نمونه / ج 14 / ص 94 ؛ فتح القدير / ج 3 / ص 451 .
3 . روم / 30 .
4 . آل عمران / 67 ؛ تفسير كبير / ج 23 / ص 33 ؛ جامع الاحكام / ج 12 / ص 55 ؛ صافي / ج 3 / ص 377 .
5 . الميزان / ج 14 / ص 554 ؛ جامع الاحكام / ج 12 / ص 56 ؛ روح المعاني / ج 17 / ص 150 .
|
225 |
|
ــــــــ 36 ــــــــ
تعظيم شعائر حج نشانه تقواي قلب
( ذلك و من يعظم شعائر الله فأنّها من تقوي القلوب * لكم فيها منافع الي اجل مسمّيً ثمّ محلّها الي البيت العتيق ) . ( 1 )
ترجمه
اين است ( مناسك حج ) و هر كس شعائر الهي را بزرگ دارد ، اين كار نشانه ي تقواي دل هاست . ( 32 ) در آن ( حيوانات قرباني ) ، منافعي براي شماست تا زمان معيّني [ = روز ذبح آن ها ] ؛ سپس محلّ آن ، خانه ي قديمي و گرامي ( كعبه ) است . ( 33 )
تفسير
مناسك حج اين گونه است و كسي شعائر و نشانه هاي خدا را بزرگ مي شمارد و به آن ها احترام مي گذارد كه اعمالش برخاسته از تقواي دل باشد . يعني حقيقت تقوا امري معنوي و مربوط به دل است .
يكي از شعائر خدا در مناسك حج مربوط به شتر ( يا گاو و گوسفند ) قرباني است . گروهي از مسلمين عقيده داشتند كه از شتر قرباني هيچ بهره اي نبايد گرفت تا موقع ذبحش برسد اما آيه مي فرمايد براي شما در اين شتران منافعي وجود دارد مانند سوار شدن يا نوشيدن شير آن ها تا زماني كه بايد قرباني شوند ( محل ) اسم زمان و به معناي وقت حلول و سررسيد مدت است ، محل آن ، خانه كعبه آن خانه قديمي و گرامي است . يعني اگر قرباني مربوط به حج باشد بايد در منا ذبح شود و اگر براي عمره مفرده است بايد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حج / 32 ـ 33 .