بخش 2
2. وادی السلام 3. مقام منبر امام زمان (علیه السلام) 4. مقام امام زین العابدین (علیه السلام) 5. مسجد حنّانه 6. نبی یونس (مقام یونس پیامبر (علیه السلام) 7. قبور سبعه (مشهد بنی الحسن علیهم السلام) 8. قاسم بن موسی الکاظم علیهما السلام 9. زید بن علی بن الحسین علیهم السلام 10 و 11. نبی ایوب و ذی الکفل 12. مدائن 13. نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گفتار دوم: اماکن زیارتی غیرمستند 1. خانة امام علی (علیه السلام) 2. میزاب رحمت (ناودان طلای حضرت علی (علیه السلام) 3. عتبه حرمها 4. باغ امام صادق (علیه السلام) 5. مقام شیر فضّه 6. مقام احتجاج
|
|
بخشي از وجودشان حتماً در وادي السلام مدفون شده باشد. كساني نيز روي زمين نشانه ميگذراند يا بر زمين ميخوابند و دور خود خطي ميكشند. علّتش را كه جويا ميشوي ميگويند، ميخواهيم پس از مرگ وقتي ما را به اين سرزمين آوردند، قبرمان همين ابتداي وداي و برِ خيابان اصلي و در اين زمين دو نبش باشد و ما را در انتهاي واي دفن نكنند كه نه كسي به زيارتمان بيايد و نه برايمان فاتحهاي بخوانند! گاهي بدين سان چند نفر را ميبيني كه روي زمين خوابيده و دور هم خط ميكشند. امان از جهالت كه بشر را به چه كارهايي وامي دارد! امان!
3. مقام منبر امام زمان (عليه السلام) هست كه به نقل يكي از آنها بسنده ميكنيم.
سيد بن طاووس (متوفاي 693 ه. ق) از ابي الفرج سندي (كه از اصحاب امام صادق (عليه السلام) بوده) نقل كرده است كه در سفري كه امام صادق (عليه السلام) گزاردي! فرمود: امّا اوّلي قبر امير المؤمنين، دومي موضع رأس الحسين و سوّمي موضع منبر قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف)1 بود اين مكان را به اعتبار اين كه امام صادق (عليه السلام) در آن نماز گزارده، مقام امام صادق (عليه السلام) نيز مينامند.
4. مقام امام زين العابدين (عليه السلام)
نزديك صافي صفا مقام با عظمتي وجود دارد كه از آن به نام مقام امام زين العابدين (عليه السلام) ياد ميشود. شيخ محمد حرز الدين از محقيقن قرن سيزدهم هجري مينويسد: «علماي بزرگ، از مشايخ قديم نجف و آنها نيز از مشايخ خود نقل كرده اند كه وقتي امام علي بن الحسين (عليه السلام) براي زيارت جدّش اميرالمؤمنين (عليه السلام) از حجاز به عراق ميآمد دراين محل سكني ميگزيد تا اگر كسي ايشان ر در آن نزديكي بود، ميخواباند و خود پياده مسافت بين مقام تا قبر شريف اميرمؤمنان (عليه السلام) را ميپيمود و آن را زيارت ميكرد. سپس بازميگشت و شب را در اين مقام بيتوته ميفرمود و بامدادان راهي حجاز ميشد.»
خلاصه اخبار فراواني حاكي از آمدن امام سجاد (عليه السلام) براي زيارت قبر جدّش اميرالمؤمنين (عليه السلام) و ماندن ايشان در نزديكي قبر مطهر وارد شده است اما چيزي كه ثابت كند، مقام فعلي محل ماندن ايشان در شب هنگام بوده است، در دست ما نيست به جز شهرت زيادي كه بين اهل نجف و دانشوران و راويان وجود دارد و به اين شهرت توجّه زيادي ميشود. اهالي نجف آن را به نام مقام امام زين العابدين (عليه السلام) ميشناسند و خلف از سلف و كوچك از بزرگ نقل كردهاند.(1)
5. مسجد حنّانه
بين كوفه و ن حت و درستي آن تأكيد دارد. آنجا كه ميفرمايد:
«اِن من شئ اِلّا يُسَبّحُ بِحَمدِهِ؛ هيچ موجودي نيست مگر اين كه به حمد و ستايش الهي مشغول است.1»
به يقين حمد و ستايش، فرع بر وجود شعور و ادراك و حتّي اراده است. بنا براين جمادات هم ميتوانند، در برابر عظمت انسان كامل و وليّ خدا سر تعظيم فرود آورند و كرنش كنند و اگر چنين احترام كنند، خود جاودانه محترم ميشوند و ديوار مسجد حنّانه كه آن را قائم مايل نيز ناميدهاند، از اين قبيل است.
همچنين امام جعفر صادق (عليه السلام) در اين محل فرود آمده و نماز خواندهاند. هنگامي كه علّت را پرسيدند، فرمودند: «وقتي سرهاي شهيدان كربلا را به كوفه ميآوردند تا به حضور عبيد الله بن زياد ببرند، سر مقدّس حضرت سيد الشهدا (عليه السلام) را در اين محل بر زمين نهاده اند.» ( 2 ) و نيز در روا ّانه معروف شد.(1)
6. نبي يونس (مقام يونس پيامبر (عليه السلام) )
كم تر از دو كيلو متر بعد از مسجد كوفه به سوي آب فرات زيارتگاهي است كه ساكنان محلّي آن را «نبي يونس» ميخوانند. برخي گمان كرده اند، آنجا قبر حضرت يونس (عليه السلام) است. ليكن بررسي ها نشان ميدهد كه قبر آن حضرت در منطقة نينوا از استان موصل است. مرحوم سيد مهدي قزويني كه از علماي صاحب نام منطقه بوده است، در اثري به نام «فلك النجاة» ضمن بيان مطالب فوق الذكر ميافزايد: آ
|
|
7. قبور سبعه (مشهد بني الحسن عليهم السلام)
عبدالله بن حسن المثني بن حسن المجتبي عليه السلام را بدان سبب عبدالله محض يعني خالص ناميدهاند، كه پدرش فرزند امام مجتبي (عليه السلام) ومادرش فاطمه دختر امام حسين (عليه السلام) بوده است. او و دو برادرش حسن و ابراهيم و چهار برادرزادهاش كه هرهفت نفر از اولاد امام مجتبي (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) بوده اند، در روز عيد قربان سال 145 هـ. ق در زندان منصور دوانيقي به شهادت رسيدند. گفته ميشود، آنان زنده به گور شدهاند1 و نيز وارد شده كه زندان را بر سرشان فرو ريختهاند و زباندار، با ابّهت و با وقار و بزرگوار بوده است.»
هنگامي كه منصور در سال 144 هـ. ق حج گزارد، به رياح بن عثمان، استاندارش در مدينه فرمان داد تا بني الحسن را به ربذه تبعيد كنند. او نيز آنان را با شانههاي بسته و گردن و پا در زنجير، سوار بر مركبهاي خشن و بدون جهاز به تبعيدگاه روانه ساخت. هنگام خروج ايشان از مدينه، امام صادق (عليه السلام) از موضعي پوشيده كه مردم و جاسوسان، او را نبينند، با اندوه فراوان بديشان مينگريست و در حالي كه از شدت گريه، اشك بر محاسن شريفش جاري بود، خدا را ميخواند و ميفرمود:
«وَاللهِ لاتُحفَظُ للهِ حُرمَةً بَعدَ هؤُلاءِ؛ به خدا سوگند پس از اينان حرمتي براي خدا نگه داشته نخواهد شد.»
برخورد كينه توزانة منصور به همين اندازه خاتمه نيافت. بار ديگر آنان را به عراق تبعيد كرد و دستور د
|
|
8. قاسم بن موسي الكاظم عليهما السلام
قاسم فرزند امام هفتم حضرت موسي بن جعفر (عليهما السلام) و برادر تني امام رضا (عليه السلام) و حضرت معصومه (عليها السلام) كه پس از شهادت پدر بزرگوارش از سلطة عباسيان گريخت و در روستايي به نام «سوراء» در نزديكي شهر حلّه مخفيانه زندگي ميكرد تا وفات يافت. در واپسين روزهاي زندگي و در بستر بيماري، خود را به اطرافيان معرّفي كرد و از ايشان خواست، دخترش را به مدينه برده و به مادرش تحويل دهند.
در بارة عظمت شخصيت ايشان شخصي به نام ابي عماره ميگويد: ما عازم عمره بوديم. در راهي به موسي بن جعفر (عليه السلام) و همراهانش برخورديم. امام(عليه السلام) فرمود: آري! اي ابا عماره! اينان فرزندان من هستند و اين يكي (اشاره به امام علي بن موسي (عليه السلام) ) آقاي ايشان است. سپس فرمود: اي اباعماره! من نيز از منزل بيرون آمده ام! و فرزندم علي(حضرت رضا (عليه السلام)
|
|
براو بيشتر است ليكن اين امر خدا است و هر جا بخواهد آن را قرار ميدهد.(1)
همچنين سيد علي بن طاووس در كتاب مصباح الزائرين زيارت ايشان را مستحب و فضليت آن را در حدّ زيارت ابو الفضل و علي اكبر (عليهما السلام) دانسته است.
9. زيد بن علي بن الحسين عليهم السلام
ايشان نيز جايگاه رفيعي در نزد امامين باقر و صادق (عليهما السلام) داشته و در پي خونخواهي امام حسين (عليه السلام) از بني اميه با مظلوميّت به شهادت رسيده است. وي در نزديكي حله داراي حرم و بارگاه با عظمتي است و معجزات و كرامات فراوان از آن مشاهده شده است.
10 و 11. نبي ايوب و ذ
|
|
12. مدائن
مدائن شهري در نزديكي بغداد است كه سلمان فارسي و حذيفة بن يمان دو تن از اصحاب رسول خدا و اميرمؤمنان (عليهما السلام) در آن مدفون اند.
13. نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
شصت و نه سال آغازين دوران غيبت حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي)
|
|
12. مدائن
مدائن شهري در نزديكي بغداد است كه سلمان فارسي و حذيفة بن يمان دو تن از اصحاب رسول خدا و اميرمؤمنان (عليهما السلام) در آن مدفون اند.
13. نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
شصت و نه سال آغازين دوران غيبت حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را دوران غيبت صغراي آن حضرت ناميدهاند. در اين دوران چهار نفر پ
|
|
چنان كه گفته شد، زائران عتبات عاليات در سفرزيارتي خود علاوه بر حرم هاي مطهر امامان معصوم (عليهم السلام) از اماكني بازديد و آنها را زيارت ميكنند كه برخي از آنها فاقد ريشه و سند معتبر بوده و برخي درعين مثبت و مستند بودن در هالهاي از عقايد خرافي و باورهاي نامعقول گرفتار شدهاند و اين پيرايههاي خرافه آميز، سيماي زيباي اين آثار و پديده ها را نيز زشت و مشوّه جلوه ميدهد. در اين بخش اين اماكن را به اختصار بررسي ميكنيم.
1. خانة امام علي (عليه السلام)
در اين كه امام علي (عليه السلام) در اواخر عمر شريفشان به مدّت چهار سال و چند ماه
|
|
و مركز حكومت ايشان در كوفه بوده و به يقين در خانه اي سكونت داشته اند، ترديدي نيست ولي اين كه محل سكونت ايشان دركجاي كوفه بوده، بيرون يا درون دار الاماره، اطّلاع دقيقي در دست نيست؛ چون به هر حال اين احتمال وجود دارد، كه محلّ فعلي در مجاورت كاخ دار الامارة كوفه، خانه آن حضرت باشد و نيز با توجّه به شهرت اين محل به عنوان خانة امام، ما نيز آن را رد نميكنيم. ولي تقسيمات درون اين خانه قطعاً با روحيات ايشان سازگاري ندارد و ساخته و پرداخته ذهن كساني است كه در سالهاي آخر حكومت صدّام آن را بازسازي كرده اند؛ به عنوان مثال اختصاص مكاني به عنوان مكتب الحسنين (عليهما السلام) در اين خانه، فاقد هرگونه توجيه عقلايي است. اعتقاد متقن شيعي ما اين است كه آن دو بزرگوار امام بوده اند و علم لدنّي داشتهاند و نيازي به تعلّم و فراگيري نداشتهاند. علاوه بر اين در زمان حاكميت پدرشان در كوفه يعني بين پنجاه و هشت سالگي تا شصت و سه سالگي از عمر آن حضرت، اين دو بزرگوار نيز مرداني سي، چهل ساله و داراي شخصيّت و زندگي مستقل بوده اند و داشتن چنين مكتبي در خانة پدرشان براي آن دو بزرگوار قابل توجيه نيست. برخي كوشيده اند، با ترجمة كلمه مكتب به معني محلّ تدريس يا دفتر كار، مشكل را حل كنند اما قابل پذيرش نيست؛ زيرا چگونه اتاقي به ا
|
|
شاگردان يا ارباب رجوع به درون خانه شخصي امام چگونه قابل توجيه است؟ گرفتن مكتب به معناي مكتبه يعني كتابخانه هم درست نيست؛ چون امام مستغني از داشتن كتابخانه ومراجعه به كتاب است.
از اينها گذشته، نماز هايي كه براي قسمت هاي مختلف اين خانه تشريع و ابداع كردهاند، مثل نماز مكتب الحسنين يا نماز چاه اميرالمؤمنين يا نماز مغتسل اميرالمؤمنين يا نماز اتاق حضرت زينب و ام البنين فاقد وجاهت و ريشه درست و مستند بوده و موجب وهن شيعه است؛ مگر آن كه به زائران تفهيم شود، در اين فرصتها، نمازهاي مأثوري از قبيل نماز هديه به امام عليه السلام يا نماز حاجت يا نمازهاي اداء و قضاي يوميه به جا آورند.
از نمازهاي ساختگي هم كه بگذريم روزانه (در زمان تدوين اين سطور) حدود هشت هزار نفر زائر وارد عراق ميشوند و جمع زيادي از مردم عراق هم هر روز به اين محل ميآيند و همگي مقيدند از اين خانه بازديد كنند يعني از راهروهاي تنگ آن عبور و در هر يك از ا
|
|
2. ميزاب رحمت (ناودان طلاي حضرت علي (عليه السلام) )
درون صحن امام علي (عليه السلام) و در سمت قبله حرم مطهر ناودان طلايي وجود دارد كه در سال هاي اخير شهرت فراوان يافته است. ايراني ها در وقت مشايعت به هم سفارش ميكنند كه هنگام تشرّف به نجف زير ناودان طلاي حضرت علي (عليه السلام) برايم نماز بخوان يا برايم دعا كن! گاهي هم اطراف حرم، زائران سرگرداني را ميبينيد، كه از شما سراغ ناودان طلا را ميگيرند. عرب ها به اين ناودان ميزاب رحمت ميگويند. اين ناودان كه كم كم شهرتش فزوني يافته و شانه به شانه ناودان طلاي كعبه ميزند، از هداياي نادرشاه افشار به حرم امام علي (عليه السلام) است كه در سال 1156 هـ. ق به زيارت حضرت مشرف شده و گنبد و گلدسته ها و ايوان حرم را طلاكاري كرده است. اين طلاها اكنون متعلّق به حرم مطهّر و از ا
|
|
3. عتبه حرمها
عتبه به معناي آستانه يا قسمت پايين چارچوب درِ ورودي است. در سيرة بزرگان و علما ديده شده كه برخي به هنگام ورود به حرمها زانو بر زمين نهاده و عتبه حرم را بوسيدهاند. چنان كه برخي نيز ديگران را از اين كار منع كردهاند. نگارنده در حدّ خود نميبيند كه بگويد، عتبه حرمها را تأدّباً ببوسيد يا نبوسيد. از فرزانهاي پرسيدند در شعر حافظ (رحمه الله) عبارت كشتي شكستگانيم درست است يا عبارت كشتي نشستگانيم اي باد شرطه برخيز؛ باشد كه باز بينيم ديدار آشنا را؟ فرمود:
بعضي نشسته خوانند، برخي شكسته دانند
چون نيست خواجه حافظ، معذور دار ما را
ليكن اگر بنا داريد، هنگام تشرّف عتبه حرم را از روي ادب ببوسيد، شايسته است، پيش از آن، زائران همراه را توجيه كنيد تا به گمان آن كه شما به سجده افتاده ايد، امام را سجده نكنند، كه اين كار علاوه بر اين كه ممكن است، آنان را تا سر حدّ شرك و كفر و سجد
|
|
4. باغ امام صادق (عليه السلام)
در كربلا باغي موسوم به باغ امام صادق (عليه السلام) است كه مالك فعلي در آن بنايي احداث كرده و ضريحي تعبيه كرده است. مالك اين باغ مكرر از بلندگو اعلام ميكند كه اينجا باغ امام صادق (عليه السلام) است و من هم خادم اين باغ هستم. دو ركعت نماز بخوانيد و وجوه خود را در اين ضريح بريزيد. گاه و بيگاه خرمايي هم به بعضي تعارف ميكند كه اين خرماي متبرك باغ امام صادق (عليه السلام) است و ....
اگر همه پيشينه و تاريخ آن را كه بررسي كنيد به اين نتيجه ميرسيد كه شنيدهها ميگويند هر وقت امام صادق (عليه السلام) به كربلا ميآمدهاند، در اين باغ استراحت ميكردهاند يا سكني ميگزيدهاند. اوّلاً عبارت شنيدهها ميگويند چه قدر ميتواند اطمينانبخش باشد؟ ثانياً آن ضريح و آن نماز و آن خرماي متبرّك مستندشان كجاست؟ ثالثاً مگرنه اين است كه امام صادق (عليه السلام) براي زيارت جدّشان به كربلا آمده اند و گرنه مدينه كجا و كربلا كجا؟! اگر بپذيريم كه هدف آن حضرت زيارت امام حسين (عليه السلام) بوده، چگونه ما زائري را كه فقط دو روز در كربلاست؛ آن هم بعد از
|
|
وقتي كنار حرم ميرسد و به او پيشنهاد زيارت حرم را ميدهي، سرش را پايين مياندازد و اظهار ميدارد، خسته شده ام و اين اجناس همراه را هم بايد به هتل ببرم. و بدين گونه توفيق زيارت از آنان سلب ميشود.
نتيجه اين كه متأسفانه اين آدرسهاي غلط و اين شاخههاي فرعي در اطراف حرم امام حسين (عليه السلام) و حضرت ابالفضل (عليه السلام) كار زائران ما را به جايي رسانده است كه در مدت اقامت زائران در كربلا يكي دو بار به حرم امام حسين (عليه السلام) و يك بار نيز به حرم ابالفضل (عليه السلام) ميروند و باقي وقتشان صرف همين شاخههاي فرعي ميشود. مرتّب از بيرون حرم به اين دو بزرگوار تعظيمي ميكنند، به يكي از كوچه و خيابان هاي اطراف ميروند تا فلان جا را زيارت كند.
5. مقام شير فضّه
از جاهاي ديگري كه در اين چند
|
|
اين شير در كربلا چه بوده است؟ و جوابي كه ميشنود، اين كه يا براي حفاظت از پيكر بر خاك افتاده شهدا و يا براي حراست از اسراي عظيم القدر كه بعد از شهادت امام حسين (عليه السلام) گرفتار دشمن شدند، اين شير به اعجاز فضّه خاتون در كربلا حضور يافته و جالب اين است كه اين شير بي هنرهيچ يك از اين دو كار مهم را انجام نداده است؛ يعني نه اجساد شهدا را حفاظت كرده (چون همه ميدانيم كه آن پيكرهاي مطهّر را زير سم اسبان لگدكوب كردند) و نه اسرا را حراست نموده است؛ زيرا در تاريخ مسلّم شده است كه خيمه ها را آتش زدند و اموال بانوان حرم را غارت كردند؛ حتي خلخال از پاها كشيدند و براي رسيدن به گوشواره گوش هاي دختركان يتيم را دريدند و زن و بچّه هاي اسير را در بيابان آواره و پراكنده ساختند و بهترين دليل بر كذب اين روايت اين است كه به عنوان مثال، هيچ كس از آن سي هزار نفري كه در كربلا جمع شده بودند، نگفتند و حتي يك مورد در تاريخ نيامده است، كه وقتي خواستم به فلان خيمه يورش ببرم، ناگهان شيري به من حمله كرد و ما را از اين كار باز داشت. ممكن است كسي بگويد كه در فلان كتاب معتبر به قصّه شير فضّه اشاره شده است. پاسخ روشن است. همان كه گفتيم اگر بود يك نفر اورا ميديد. ليكن از اين گذشته همه ميداني
|
|
زيارت كند و بازگردد، تعريف كنيم و وقت گرانبهاي او را صرف بازديد از چنين اماكني كنيم و با افزودن كلّي شبهه به ذهن و فكرش او را روانه وطن سازيم؟ آيا اين كار منصفانه است؟ آيا موضوع امام حسين (عليه السلام) و حقّانيّت قصّه كربلا آن اندازه سست و بي پايه است كه اين جناب شير آن هم نه با اراده خود آن حضرت يا امام سجاد (عليه السلام) يا حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) كه به بركت جناب فضه خادمه، بخواهد آن را به اثبات برساند؟
6. مقام احتجاج
مقام احتجاج نقطه اي است كه ميگويند امام حسين (عليه السلام) با عمر سعد در آن جا جلسه اي داشته اند. صرف نظر از اين كه معلوم نيست محل آن جلسه دقيقاً همين جا باشد؛ بازهم سخن اين است، كه آنچه مربوط به امام حسين (عليه السلام) است كه با وجود قبر مطهّر آن حضرت و ضريح و حرم بارگاه و گنبد و صحن و ... بحمدالله حاصل است. باقي ميماند عمر سعد ومحل نشستن او. آيا اين پليد و محل نشستنش آن اندازه اهميّت دارد كه زائر، زيارت امام حسين (عليه السلام) را ترك كند وبه زيارت ي
|
|
7. نهر علقمه
در كربلاي كنوني محل دقيق نهر علقمه مشخّص نيست و كسي هم مدّعي آن نيست. در اين يك هزار و چند صد سال به اندازهاي ساخت و ساز و تخريب و جا به جايي در كربلا صورت گرفته است كه هيچ نميتوان معين كرد، حضرت ابالفضل عليه السلام به طور دقيق براي آوردن آب به كجا رفته است و از كجا آب آورده است؟ آبي كه اكنون در بين راه باغ امام صادق (عليه السلام) و در كنار مقام امام زمان (عليه السلام) جاري است، نهر الحسيني نام دارد و از محلهاي به نام الحسيني در حدود پانزده كيلومتري كربلا از فرات اصلي منشعب شده است، تا زمينهاي زراعي بين راه خود را سيراب سازد و اكنون به خاطر ازدياد جمعيّت و افزايش مصرف آب در كربلا و بالاآمدن سطح آبهاي زيرزميني، فاضلاب هتلها و خانههاي اطراف اين نهر بر آن مسلّط شده و در آن ميريزد تا با عبور از كنار كربلا يا صرف زراعت شود و يا پسمانده آن دو باره به فرات اصلي ملحق گردد. اگر در تابستان سابقه تشرّف داشته باشيد، بوي تعفّني را كه از اين آب در فضا متصاعد ميشود، استشمام كردهايد. با اين وجود پلكان سيماني وسيعي كه بر حاشيه اين نهر ساختهاند، مورد استفادة اكثر كاروانهاست. مبلّغان به جاي آنكه زائر را به صحن مطهّر حضرت ابالفضل ببرند و مرثيه شهادت آن بزرگوار را براي ايشان بخوانند، آنها را براي ذكر مصيبت كنار اين آب آورده و روي اين پلّكان سيماني مينشانند