بخش 9

ویژگیهای طبیعی مکه اماکن مقدس تاریخی تخریب شده در مدینه


200


چون كه بيت ، عتيق بود و در آب ، غرق نگرديد ( 1 ) تا يك بار ديگر ناجي انسانها از غرقاب هلاك باشد .

هود و صالح نيز به كرات از بركات حرم متنعم گشتند و پا بر اين خان نعمت بيكران الهي نهادند ( 2 ) و ديگر پيامبران خدا هر كدام به نوبه خود از آن بهره ها گرفتند و ره به نهانگاه اسرار آن يافتند و به معرفت خويش افزودند . ( 3 )

ابراهيم و اسماعيل گرچه اركان بيت را رفعت بخشيدند اما نه نخستين زائر بيت بودند و نه آخرين آنها . ابراهيم مؤذن حج بود ( 4 ) ومراسم و مناسكش كاملتر از گذشته و حجش باشكوهتر و بنيان توحيديش استوارتر بود و به همين دليل حج اسلام حج ابراهيمي لقب گرفت ومراسم او صبغه توحيدي يافت .

خضر پيامبر از آن جهت به عمر جاويدان رسيد كه آب حيات زمزم نوشيد ( 5 ) و از ديدگان نااهل پنهان گشت تا همه سال شاهد مراسم ومناسك باشد ( 6 ) و در امان به دعا بر مؤمنان بنشيند ( 7 ) و مونس ولي زمان و حجت غايب عصر ـ عج ـ باشد . ( 8 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحارالانوار ، ج11 ، ص312

2 ـ مسند احمد بن حنبل ، ج1 ، ص312

3 ـ وسائل الشيعه ، ج11 ، ص274

4 ـ « وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ » حج : 27

5 ـ كمال الدين صدوق ، ص390

6 ـ بحارالانوار ، ج13 ، ص299

7 ـ همان .

8 ـ همان .


201


داود و سليمان نيز در اين وادي طواي نعلين دولت و ملك را از پا بدر آورده و با انس و جن و طير و رياح به حج پرداختند . ( 1 )

عيسي روح الله گرچه فرصت حج نيافت ولي هنگامي كه از محل « صفائح » مي گذشت تلبيه گفت و رو به قبله آمال ، با حاجيان همصدا گرديد . ( 2 ) او به هنگام بازگشت نيز به حجّ خانه خدا خواهد شتافت . ( 3 )

اگر در گذشته تنها انبيا به اسرار « حرم » و بركات حج آشنا و طالب بودند ، امروز به بركت اسلام و حج ابراهيمي پيامبر ـ ص ـ و سيره و سنت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و رهنمودهاي نايبان دردآشناي ائمه ـ عليهم السلام ـ شعور و شعار حج و اسرار و بركات « حرم » بر امت اسلام مكشوف گشته و همه ساله ميليونها انسان موحد و عاشق حق ، به طلب اين بركات و كشف آن اسرار قدم مي سايند و سر به فلك مي كشند .

ب ـ با نگاهي ديگر هر چند آميخته با جنبه هاي مادي ، به موقعيت جغرافيايي اين سرزمين مي توانيم به اسرار نهفته ديگري پي ببريم كه به نوبه خود در ميزان درك حقيقت اين سرزمين و عمق بهره گيري از بركات آن مؤثر مي باشد .

از نظر تاريخي و جغرافيايي ياد « حرم » همواره با نام جزيرة العرب همراه بوده است ؛ شبه جزيره اي كه مي تواندتلاقي سه قاره بزرگ جهان باشد .

شبه جزيرة العرب در موقعيت جغرافيايي كنوني كشورهاي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وافي ، ج12 ، ص162 ؛ كافي ، ج4 ، ص213

2 ـ وسائل الشيعه ، ج12 ، ص385

3 ـ مسند احمد بن حنبل ، ج2 ، ص272


202


عربستان سعودي ، يمن ، قطر ، امارات متحده ، بحرين ، عمان ، كويت و اردن را شامل مي گردد و از نظر جغرافي دانان مسلمان ، ( 1 ) داراي بخشهايي به نامهاي : تهامه ، حجاز ، نجد ، يمن ، عروض ، حضرموت و مهره مي باشد .

هم اكنون « حرم » و « حرمين » در كشور عربستان سعودي قرار دارد وسعتي بالغ بر 000/240/2 كيلومتر مربع بوده و هشتاد درصد شبه جزيره را تشكيل مي دهد و جمعيت آن نزديك به 17 ميليون نفر مي باشد كه فقط چهار ميليون و نيم آن بومي مي باشند و آب و هواي آن معمولا گرم و سوزان است در اين كشور متجاوز از 15 ميليون نخله خرما وجود دارد كه از قديم مواد غذايي عربستان به شمار مي رفته است . عربستان سعودي از معادن سرشار نفت و گاز برخوردار است كه دومين صادر كننده نفت در جهان به حساب مي آيد .

ويژگيهاي طبيعي مكه

مكه بخشي از منطقه تهامه است و ارتفاع تقريبي آن از سطح دريا 330 متر است و در فاصله شصت كيلومتري جده و 425 كيلومتري مدينه قرار دارد .

شهر مكه به نامهاي ديگري چون المعاذ ، ام القري ، البلد ، البلدالأمين ، البلدالحرام ، قرية النمل ، حرم ، بكه و قادسيه نيز ناميده شده است .

مكه شهر مورد علاقه پيامبر اسلام ـ ص ـ بوده و در اين باره فرموده است :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ معجم البلدان ، ج2 ، ص63


203


« به خدا سوگند كه تو اي مكه پر بركت ترين و محبوب ترين سرزمين خدا نزد من هستي كه اگر مرا از تو جدا نمي كردند هرگز از تو هجرت نمي نمودم . » ( 1 )

مكه به دليل موقعيت جغرافيايي خاص در جزيرة العرب و نيز بنا به قداست كعبه ، همواره در تاريخ مركز آمال و محور قدرت در منطقه و يك قطب سياسي و اقتصادي بشمار مي آمده است .

قريش كه از نظر نفوذ سياسي و اقتصادي بر ديگر قبائل عرب تفوق داشته ، پيوسته اداره شؤون ويژه مكه را در ميان قبائل عرب به دست داشته است .

مكه به دليل موقعيت خاص كعبه مركزيت ديني شبه جزيره را نيز دارا بوده و بتهاي بزرگ مشترك و بتهاي كوچك اختصاصي هر قبيله در آن قرار داشت .

به خاطر اين ويژگيها بود كه مكه بارها شاهد برخورد قدرتهاي منطقه و حوادث ناگواري چون حمله ابرهه سلطان مقتدر آفريقا ( حبشه ) گرديد و برخي از اين وقايع ناشي از معارضه قدرتها در دوران پس از اسلام هم اتفاق افتاد كه منجر به آتش كشيده شدن كعبه توسط منجنيقها براي سركوب عبدالله بن زبير مدعي خلافت در برابر يزيد بن معاويه گرديد و حرمت ديرينه كعبه و حرم درهم شكسته شد ( 2 ) و در قرن سوم نيز حرمت كعبه توسط قرامطه هتك شد . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ شفاء الغرام باخبار البلدالحرام ، ج1 ، ص119

2 ـ نكـ : مروج الذهب مسعودي ، ج3 ، ص66

3 ـ تاريخ و آثار اسلامي ، ص71


204


ساختمان كعبه پس از بناي آن توسط حضرت ابراهيم ـ ع ـ بارها به دلايل مختلف ؛ از قبيل تخريب آن توسط سيل يا متجاوزان به حريم كعبه بازسازي و طول و عرض و ارتفاع آن تغيير يافته است كه آخرين بار آن ، در زمان عبد الملك مروان ، خليفه اموي توسط حجاج بن يوسف ثقفي انجام گرفت كه تاكنون به همان وضع باقي مانده است . ( 1 )

مسجدالحرام نيز به نوبت خود حوادث فراواني به خود ديده و تحولات تاريخي ، آثاري را در آن به وجود آورده است .

اهميت ، قداست و جايگاه ويژه حرم ، مكه ، مسجدالحرام و كعبه بر حوادث تاريخي اين سرزمين اثري عميق گذارده و اين حوادث را در تاريخ به نحو بارزي برجستگي و اهميت فوق العاده بخشيده است كه هر كدام از اين حوادث در جاي خود اثري تاريخي در اين سرزمين اسرار ، به جاي گذاشته است .

تفاعل متقابل موقعيت « حرم » و حوادث تاريخي آن ، موجب گرديد كه مطالعه دقيق هريك نياز به بررسي ديگري داشته باشد .

به همين دليل حفظ آثار تاريخي اين سرزمين به معناي حراست از اسرار و موقعيت آن تلقي مي گردد و در نتيجه ، مفهوم مخالف آن بدان معنا است كه هر گونه تخريب و ازميان بردن اين آثار مثبت يا منفي تاريخي اين سرزمين ، به مثابه ضربتي بر موقعيت آن و محو علائم و آثار نشان دهنده اسرار نهان آن مي باشد .

اگر در اين رابطه به همبستگي و پيوستگي موقعيت و اهميت دو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ارتفاع كعبه 31/13 متر و طول 79/11 متر و عرض آن 85/10 متر مي باشد .


205


شهر مقدس مدينه و مكه توجه كنيم و تفكيك ناپذيري جايگاه « حرمين » را در ديدگاه اسلامي مدنظر قرار دهيم ، مسأله آثار تاريخي در اين دو سرزمين وحي و هجرت پيچيده تر و عميق تر و نقش آن گسترده تر ظاهر مي گردد .

پس از هجرت پيامبر خدا ـ ص ـ به مدينه و ايجاد مركزيت عبادي ، سياسي و نظامي آن توسط شخص پيامبر ـ ص ـ تاريخ اين دو سرزمين به هم گره خورده و حوادث آن دو ، مانند آثار به جا مانده اين حوادث در هر دو « حرم » از اهميت فوق العاده اي برخوردار گشته است .

اينك نه تنها براي مطالعه سوابق تاريخي « حرم » و مكه و مسجدالحرام و كعبه نياز به بررسي و مطالعه آثار بجا مانده تاريخي داريم ، اصولا براي مطالعه تاريخ اسلام از عبادتها و غزوات پيامبر ـ ص ـ گرفته تا زندگي معصومين ـ عليهم السلام ـ و ديگر شخصيتهاي بارز اسلامي و نقشي كه سلسله هاي خلفا و سلاطين در قطب و مركزيت اسلام ؛ يعني « حرمين » داشته اند ، بايد از آثار بازمانده تاريخي اين حوادث عظيم و گسترده استفاده نمود كه بدون آنها تاريخ اسلام گنگ و مبهم باقي خواهند ماند .

بعنوان مثال ، آثار موجودي چون ديوارهاي كعبه ، غار حرا و ثور ، حجرالأسود ، ناودان ، حجر اسماعيل ، باب الكعبه ، مقام ابراهيم ، چاه زمزم ، كوه صفا و مروه ، شعب ابوطالب ، مساجد تايخي مكه و مدينه ، بقيع ، قبرستان ابو طالب ، ميقاتهاي شش گانه ، جبل الرحمه ، مسجد خَيْف در منا و دهها آثار باشكوهي كه هر كدام بيانگر بعدي از تاريخ باعظمت اسلام


206


و گوشه اي از سرگذشت آيين حنيف و اسرار نهان اين دو سرزمين مقدسند ، اگر بجاي نمي ماندند ، چه خسارتهاي جبران ناپذيري كه دامنگير تاريخ و فرهنگ اسلام نمي شد و چه تحريفها ، اشتباهها و جابجايي ها كه از نظر عبادي و سياسي جهت مسخ اسلام نمي گرديد ؟

حال اگر با همين ديد به آثار شكوهمند تاريخي محو شده در حرمين بنگريم ، مي توانيم به عمق فاجعه اي كه بر اثر فقدان و تخريب اين آثار در همه ابعاد فقهي ، سياسي ، اقتصادي ، فرهنگي و تاريخي دامنگير اسلام و امت اسلامي گرديده پي ببريم ؛ آثار با عظمتي كه امروز هر كدام از آنها مي توانست راهنماي ايمني براي فقها ، عرفا ، سياستمداران ، اقتصاددانان ، محققان آثار فرهنگي و هنري و بالاخره مورخان پژوهشگر مسلمان و نيز محققان غيرمسلماني باشد كه مي خواهند بطور عيني مسائل را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و شواهد و قرائن طبيعي و تاريخي را بيش از نوشته هاي ـ احياناً ـ مغرضانه مستند قرار دهند .

اگر اين موضوع را با نگاهي عام و در سطح مردمي مورد بررسي قرار دهيم ، آيا بازديد اين آثار از نظر آموزشي و تربيتي و تبليغي تا چه حد مي توانست در مسلمانان زائر و توريستهاي غيرمسلمان تأثير مثبت و سازنده اي داشته باشد .

در اين نگاه گسترده اگر صنعت توريسم را منهاي بُعد تفريحي آن مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم و نتايج و آثار اقتصادي ، آموزشي ، تربيتي و تبليغي آن را در ابعادي وسيع بنگريم ، حجم عظيم خسارتي كه ناشي از انهدام و تخريب اين آثار و ميزان خيانتي كه از اين رهگذر عايد اسلام


207


گرديده ، آشكارتر خواهد شد .

براي ارائه گوشه اي از اين خسارت و خيانت و ترسيم ناقصي از اين منحني شوم ، ناگزيريم هر چند با اختصار ، به بخشي از آثار تخريب شده اشاره كنيم .

1 ـ مستجار ؛ علامت مستجار در ديوار پشت درب كعبه و كنار ركن يماني كه نشانه اي از ميلاد نور در كعبه داشته و به اين قسمت مقدس كعبه ملتزم نيز گفته مي شده ( 1 ) چنان محو گرديده كه امروزه اثبات آن ناممكن است .

2 ـ حطيم ؛ حطيم به قسمتي از فاصله ركن شامي و ركن غربي از يك سو و مقام ابراهيم و زمزم از سوي ديگر گفته مي شد كه از نظر عبادي و سياسي اهميت فوق العاده اي داشته و پناهگاهي براي مظلومان و محرومان بوده كه در آنجا گرد هم مي آمدند و با استغاثه و دعا ، دادخواهي مي كردند . چه بسيار ستمگران و متجاوزاني كه با اين استغاثه ها نابود مي شدند و چه مظلوماني كه دعايشان مستجاب و داد خود را مي ستاندند .

3 ـ المعجنه ؛ گودال كوچكي در كنار كعبه در ميان حجر الاسود و درب كعبه است كه ابراهيم و اسماعيل كار ساختماني ديوارهاي كعبه را در آن گودال انجام مي داده اند . اين گودال به عمق 5/1 متر به پاس تلاش و فداكاري آن دو بنيانگذار كعبه و حفظ قداست كار براي كعبه قرنها مورد احترام بوده و شخص پيامبر ـ ص ـ در آن نماز گزارده است . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نكـ : تذكرة الخواص ابن جوزي ، ص10

2 ـ مجيب الدين طبري ، القري لقاصد ام القري ، ص314


208


4 ـ مقام ابراهيم ؛ مصلاي ابراهيم كه قرآن نيز به صراحت از آن نام برده است ( 1 ) در واقع يادواره هدف بناي كعبه و منزلت توحيدي آن مي باشد كه پس از قرنها تخريب گرديد و اين مكان معنادار با يك علامت نامفهوم جايگزين شد !

5 ـ قبور انبيا در حجر اسماعيل ؛ حجر اسماعيل جزئي از داخل كعبه بوده كه به هنگام تجديد بناي كعبه جدا گرديده است و نظر به همين واقعيت است كه طواف خانه خدا بايد از بيرون آن انجام گيرد و عبور از داخل آن موجب بطلان طواف مي گردد .

در اين محل كه قداست كعبه را دارد تعدادي از انبيا دفن شده اند كه اين امر بر كرامت و قداست آن افزوده است اما اكنون زائران خانه خدا نه اثري از آن قبرها مي بينند و نه يادي از اين پيامبران بزرگ و نه اصلا درباره آن چيزي مي دانند .

6 ـ كوه صفا و مروه ؛ همانطور كه ملاحظه مي شود اين دو كانون توحيد و ايثار به مرور از ميان رفته و با سنگهاي بظاهر زيباي غربي پوشانده شده و چيزي نخواهد گذشت كه از آن دو اثري باقي نخواهد ماند .

7 ـ سير تحول ابعاد مسجدالحرام ؛ مسجدالحرام بارها توسعه يافته و اين قلب ام القري هر بار شاهد حوادث بزرگ و كوچك تاريخي بوده است . تغيير محدوده مطاف و مسجدالحرام در دوران جاهلي پس از فتح مكه و سال 17 هجري و نيز در سالهاي 26 ، 56 ، 75 ، 137 ، 160 ، 281 ، 306 ، 629 و سرانجام در دوران خلافت عثماني و آل سعود هر كدام از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ اِبْراهِيمَ مُصَلّي » بقره : 125


209


ويژگيهايي برخوردار بوده كه نياز به حفظ آثار آن داشته است .

امروز جز اندكي از آثار در تغيير محدوده و توسعه مسجدالحرام بجاي نمانده و شواهد عيني تحولات تاريخيِ گذشته ، از ميان رفته است .

8 ـ درهاي مسجدالحرام ؛ در طول تحولات توسعه مسجدالحرام درهاي ورودي و خروجي اين بقعه مباركه و سجده گاه حرم جابجا وتعداد آنها كاسته و يا افزوده شده است و حكومت عربستان با باز كردن 62 در كوچك و بزرگ و نامگذاريهاي فاقد هويت تاريخي عملا آثار تاريخي و فرهنگي و هنري دربهاي گذشته را نابود كرده اند در حالي كه تا چند دهه پيشتر ، آثار برخي از اين دربها همچنان در مسجدالحرام حفظ مي شده است .

9 ـ حفاظت از كوههاي تاريخي مكه ؛ گرچه كوه از ميان بردني نيست ولي با بي نام و نشان كردن و تغيير نامها و عدم نصب و بناي يادبودها مي توان آنها را بي هويت كرد و به فراموشي سپرد . اين كاري است كه در مورد بسياري از كوههاي مكه كه يادآور خاطره هاي بسيار مهم تاريخ اسلام است از قبيل ، غار حرا ، ابو قبيس ، ثور ، حجون ، خندمه و ثبير انجام گرفته است و زائران اين ديار مقدس اگر هم بتوانند از ممنوعيتها و محدوديتها بگذرند ، با اجسام طبيعيِ فاقد هويت تاريخي روبرو مي شوند . براي پي بردن به خسارتهاي تاريخي و فرهنگي ناشي از اين عمل غير اصولي كافي است اين اماكن ، كه برخي از آنها صرفنظر از جنبه هاي تاريخي ، مقدس نيز مي باشند ، با اماكن مشابه در سراسر جهان مقايسه شود تا معلوم گردد كه ديگران با هويت دادن به برخي از كوههاي


210


ناشناخته چگونه براي خود تمدن و فرهنگ ساخته اند و گذشته اي با عظمت و تاريخي قابل مطالعه پرداخته اند .

10 ـ شعب هاي تاريخ ؛ واژه « شعب » كه در لغت به معناي دره است ، در تاريخ مكه مفهوم و هويتي خاص دارد و خاطره هاي تلخ و شيرين را از تاريخ به ياد مي آورد ؛ مانند شعب ابن دب كه نام دره اي در حجون بوده و شعب ابوطالب كه يادآور خاطره محاصره اقتصادي پيامبر ـ ص ـ و يارانش توسط قريش مي باشد و شعب بني هاشم و شعب بني عامر كه هر كدام در جاي خود هويت تاريخي ويژه اي داشته اند و امروز آثار آنها بكلي محو و يا آثار طبيعي آنها حفظ ولي بي هويت گرديده اند .

11 ـ قبرستان ابوطالب ؛ اين محل مقدس كه به جنة المعلاة نيز ناميده مي شود ، محل دفن اجداد پيامبر و مادر گرامي آن حضرت ( آمنه بنت وهب ) ( 1 ) و شخصيتهاي بني هاشم است كه مدفن بانوي اسلام حضرت خديجه همسر گرامي پيامبر ـ ص ـ و مادر حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ نيز در اين محل قرار دارد .

قبل از تسلط سعوديها بر حجاز ، قبور مطهر قصي بن كلاب ، هاشم ، عبد مناف ، عبدالمطلب ، ابوطالب ، آمنه ، خديجه و جمعي از خاندان پيامبر و صحابه در اين محل داراي بارگاه و نام و نشان بوده اند كه اكنون به گورستان متروكه اي مبدل گشته است .

اين بي حرمتي در حالي است كه پيامبر ـ ص ـ در اين محل مقدس حاضر شد و بنا به گفته عبدالله بن مسعود در زماني كه هنوز از مردان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ برخي محل دفن مادر پيامبر ـ ص ـ را در ابواء دانسته اند .


211


مسلمان قبري در آنجا نبود فرمود : به بركت اين محل هفتاد هزار نفر بدون حساب به بهشت مي روند كه هر كدام هفتاد نفر را شفاعت مي كنند . ( 1 )

12 ـ محل دفن شهداي فخ ؛ امام جواد فرمود : براي ما اهل بيت بعد از كربلا قتلگاهي به شكوهمندي قتلگاه فخ نيست . ( 2 )

در اين مكان گروهي از علويان كه به رهبري حسين بن علي ( يكي از نواده هاي امام حسن مجتبي ) از مدينه خروج و در محلي كه امروز به مسجد تنعيم ( ميقات مكه ) شهرت دارد و در گذشته وادي فخ ناميده مي شد به دست سپاهيان هادي عباسي بطور فجيعي قتل عام شدند و سرهاي آنان به بغداد و بدنهاي مطهرشان در اين محل دفن گرديد .

اين واقعه رقت بار و فجيع كه در آن روز ضربه مهلكي بر قيام علويان در برابر مظالم عباسيان محسوب مي شد از نظر هدف و شيوه و كيفيت شهادت ، الگويي از حماسه كربلاي حسيني داشت و در راستاي انقلابهاي خونين و تاريخي شيعه به شمار مي آيد .

13 ـ ميلاد نور و محل تولد پيامبر اسلام ـ ص ـ ؛ پيامبر ـ ص ـ در خانه اي ، در شعب ابوطالب در كنار سوق الليل از اماكن مشهور مكه چشم به جهاني گشود كه مي بايست با رهنمودش از ضلالت كفر و ظلم به نور توحيد و عدل روشن گردد .

با هجرت آن حضرت ، اين خانه به تصرف قريش درآمد و در زمان فتح مكه در دست عقيل برادر امير مؤمنان علي ـ ع ـ قرار داشت و در زمان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ فاكهي ، اخبار مكه ، ج4 ، ص51

2 ـ مقاتل الطالبيين ابوفرج اصفهاني ، ص366


212


هارون الرشيد عباسي به مسجد تبديل شد قرنها محل تولد پيامبر ـ ص ـ در اين مسجد با نقوش تزييني مشخص بود و بارها توسط امرا و سلاطين مسلمان مرمّت گرديد .

عثمانيها بويژه سلطان مراد عثماني بر بالاي اين محل مقدس به نشانه عظمت ، گنبدي بزرگ برافراشتند و آخرين توسعه آن ، به سال 1009 پايان پذيرفت . وهابيان كه تخريب اماكن مقدس اسلام را شعار خود ساخته بودند به انهدام آثار اين محل متبرك اكتفا نكردند و پس از تخريب ، آنجا را محل چارپايان قرار دادند ! ( 1 )

14 ـ دارالندوه ؛ سران قريش در جاهليت براي مشاوره در امور مهم سياسي ، اقتصادي و اجتماعي در محلي بنام دارالندوه اجتماع مي كردند كه در سرنوشت مكه نقش بسزايي داشت .

در همين محل بود كه سران قبائل مكه در سال سوم بعثت تصميم جمعي خود را مبني بر محاصره اقتصادي پيامبر ـ ص ـ و يارانش در شعب ابوطالب و نيز در سال سيزدهم بعثت رأي جمعي خود را مبني بر ترور و قتل پيامبر ـ ص ـ گرفتند .

دارالندوه از اماكن تاريخي مهمي است كه هم در دوران جاهليت و هم در عصر پيامبر نقش سياسي و اجتماعي مهمي را در اوضاع مكه و حجاز ايفا مي كرد و مركز خطرناكترين توطئه ها بر عليه اسلام و جان پيامبر ـ ص ـ و مسلمانان غيور و مقاوم بود .

در دوره خلفاي عباسي محل دارالندوه به مسجد تبديل گرديد و در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نكـ : اعيان الشيعه تأليف علامه سيد محسن امين ، ج1 ، ص219


213


توسعه مسجدالحرام در داخل آن قرار گرفت اما نشاني از آن بجاي نماند و مستند عيني بخشي از تاريخ جاهلي و اسلام از ميان رفت .

15 ـ محل حلف الفضول ؛ حلف الفضول به پيمانهايي گفته مي شود كه در جاهليت براي احقاق حق مظلومان بين تعدادي از سران صاحب نفوذ عرب كه نام بيشترشان فضل بوده ، منعقد گرديد و پيامبر ـ ص ـ نيز بنا بر اهميت اين پيمانها و نقشي كه در دادخواهي مظلومان داشت در انعقاد آنها حضور يافت و همواره از آن پيمانها به نيكي ياد مي فرمود . و بارها مي گفت : اگر اكنون ( پس از بعثت ) هم به آن پيمانها دعوت شوم از آيين دعوت استقبال مي كنم . ( 1 )

مراسم حلف الفضول بيست سال قبل از بعثت پيامبر ـ ص ـ در خانه عبدالله بن جدعان انجام گرفت و اين محل به خاطر عدالت و حضور پيامبر ـ ص ـ در آن محل و ستايش آن حضرت مورد احترام قرار گرفت ليكن در جريان توسعه مسجدالحرام تخريب و بدون هيچگونه نشانه اي به مسجدالحرام ملحق گرديد .

16 ـ محل دعوت نخستين ؛ اولين دعوت پيامبر ـ ص ـ پس از بعثت بنا به امر : « وَأَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الاَْقْرَبينَ » ( 2 ) در خانه حارث بن عبدالمطلب انجام گرفت و اين واقعه بزرگ تاريخي به اين خانه موقعيت ويژه اي بخشيد كه خاطره دعوت خاص پيامبر ـ ص ـ را در دلها زنده مي كرد .

در اين دعوت نخستين ، سران قريش بودند كه پيامبر ـ ص ـ مسأله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سيره ابن هشام ، ج1 ، ص134

2 ـ شعراء : 214


214


مهم وصايت و جانشيني خود را نيز مطرح كرد و آن را برازنده كسي شمرد كه نخستين مسلمان باشد . ( 1 )

اين جايگاه بس مقدس و رفيع در جريان توسعه مسجدالحرام به اصلش ملحق گرديد ولي در حذف هويتش مورد جفا قرار گرفت .

17 ـ خانه خديجه ؛ فداكاري و ايمان خديجه در تاريخ و سرنوشت اسلام نقشي مؤثر ، آموزنده و جاودانه دارد خانه اين بانوي بزرگ اسلام نخستين بارقه هاي وحي را به خود ديده و اقامتگاه پيامبر ـ ص ـ در دشوارترين وضعيت زندگيش و در آغاز وحي بوده است . خانه اي كه پيامبر پس از تحمل سنگيني وحي در كوه حرا و شنيدن « اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ » به اين خانه پناه برد و در آغوش اين خانه عشق و ايمان ، آسايش يافت . خانه صفايي كه پيامبر و خديجه از پنجره كوچك آن با يك چشم دنياي بزرگ اسلام فراگير و فاتح را و با چشم ديگر سعادت آخرت جاودانه را مي ديدند .

خانه اي كه پس از انجام مراسم عقد ازدواج پيامبر ـ ص ـ و خديجه با تعبير شيوا و وصف ناپذير خديجه كه گفت : « الي بيتك يا محمد » خانه آرامش بخش پيامبر ـ ص ـ شد .

خانه اي كه سه فرزند پيامبر ـ ص ـ در آن تولد يافت . آري خانه اي كه فاطمه درآن چشم به جهان گشود و جهاني را با وجود خود آراسته ساخت .

اين خانه همان جايگاه ملكوتي رفيعي است كه ليلة المبيت اميرمؤمنان علي ـ ع ـ در آن به وقوع پيوست و از همين خانه هجرت آغاز گرديد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نكـ : تاريخ طبري ، ج2 ، ص62 ؛ بحارالانوار ، ج18 ، ص196


215


چه خانه با بركت و فضيلتي با چه خاطره ها و حوادث تاريخ سازي كه قرنها مورد احترام مسلمانان بود و امرا و سلاطين مسلمان هر كدام با خدمتي كه به اين جايگاه مقدس تقديم مي كردند قدمي در احياي خاطره هاي فراموش نشدني برمي داشتند ليكن خزان اين خانه با تمامي شكوه و عظمتش با سلطه وهابيان پايان پذيرفت و ابتدا تخريب و سپس روي اين كاشانه ملكوتي مدرسه اطفال بنا كردند و امروز به ميدان ترمينال اتوبوسهاي ساخت غرب مبدل گشت و آن همه شكوه و عظمت به فراموشي سپرده شد .

18 ـ خانه ابوطالب و محل تولد علي ـ ع ـ ؛ اين خانه خاطره زندگي سه شخصيت با عظمت را با خود دارد ابوطالب كه سرپرست خانه بود و علي ـ ع ـ كه فرزند اين خانه و پيامبر ـ ص ـ كه در دامن محبت ابوطالب دوران كودكي خود را در اين خانه گذراند .

آيا در سراسر جهان و تاريخ ، نمونه اين شكوه و عظمت را مي توان يافت ؟ خانه اي به عظمت دنيا و به فراخي آخرت جاويدان اما چه سرنوشتي كه بايد اين همه شكوه در زير آسفالتهاي ترمينال اتوبوسهاي مكه مدفون گردد و از آن شگفت انگيزتر اين كه صداي اعتراضي نيز به گوش نرسد !

19 ـ محل معراج پيامبر ـ ص ـ ؛ حادثه عروج ملكوتي پيامبر ـ ص ـ ( 1 ) به قاب قوسين أو أدني و اوج ملكوت خدا كه يكي از مهمترين وقايع

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ « سُبْحَانَ الَّذِي أَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ اِلَي الْمَسْجِدِ الاَْقْصي الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا . . . » اسراء : 1


216


و معجزات پيامبر ـ ص ـ است ، از خانه ام هاني اين زن فداكار و دختر ابوطالب و خواهر علي ـ ع ـ آغاز گرديد .

اين خانه محل معراج و موضوع يكي از مهمترين آيات قرآن و حوادث بزرگ تاريخ اسلام تا سال 167 هجري مقصد و آمال عاشقان بوده و به مرور زمان ، گَرد غفلت آن را از ديدگان پنهان ساخته است .

20 ـ زادگاه امام صادق ـ ع ـ ؛ اين خانه نه تنها زادگاه ششمين امام معصوم بلكه زادگاه سردار رشيد اسلام جعفر طيار نيز بوده و بنا بر نقلي شخص پيامبر ـ ص ـ نيز در آن حضور داشته است . ( 1 )

اين خانه نيز كه در سمت صفا و مروه قرار داشت سرانجام با تمام عظمت و خاطراتش به دست وهابيان تخريب و به فراموشخانه تاريخ پيوست .

21 ـ مساجد تاريخي ؛ روند رو به افزايش تخريب حتي دامنگير مساجد تاريخي نيز شد و مساجدي چون مسجد انشقاق قمر ، مسجد ابراهيم و مسجد الرايه كه هر يك خاطره و تاريخ و نقشي در مجموعه به هم پيوسته تاريخ اسلام دارند ، تخريب و از صحنه تاريخ محو گرديد .

اماكن مقدس تاريخي تخريب شده در مدينه

از آنجا كه مدينه « حرم » دوم خدا و پيامبر ـ ص ـ همچون مكه « حرم » اول از غارت آثار تاريخي و تاراج فرهنگي مصون نمانده و آثار پر ارزشي كه هر كدام به نوبه خود گوياي گوشه اي از تاريخ با عظمت اسلام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اصغر قائدان ، تاريخ و آثار اسلامي مكه مكرمه و مدينه منوره ، ص153


217


و روشنگر زاويه اي از زندگي پرافتخار پيامبر ـ ص ـ بوده است ، در اين شهر نيز دستخوش خيانت تخريب و جنايت انهدام گرديده است . لازم ديديم به بخشي از اين اماكن مقدس تاريخي تخريب شده در مدينه منوره اشاره كنيم .

1 ـ خانه علي و فاطمه ـ عليهماالسلام ـ ؛ خانه حضرت فاطمه و امام علي ـ عليهماالسلام ـ در كنار خانه پيامبر ـ ص ـ و مجاور مسجد قرار داشت و اين خانه چون خانه رسول خدا ، از خانه هاي ديگر مجاور مسجد متمايز بود و دربي به داخل مسجد داشت . پيامبر ـ ص ـ بجز سركشيهاي روزانه كه به اين مأواي امن داشت ، در بازگشت از سفرها ، نخست در اين خانه به فاطمه ـ ع ـ سر مي زد و آنگاه به كار ديگر مي پرداخت . اين خانه سرگذشتهاي تلخ و شيرين در تاريخ اسلام دارد . خاطره هايي كه در تبيين حق و باطل در مسائل اصولي اسلام نقشي بسزا دارد .

در اين خانه ، سبطين پيامبر ـ ص ـ ، دو سيد جوانان بهشت و دو امام همام متولد شدند و اين خانه خاطره هاي زهد و عبادت علي ـ ع ـ را به همراه داشت .

اين خانه در زمان خلافت وليد اموي تخريب گرديد و ديگر بار حدودش مشخص شد و سرانجام بدست وهابيان چون زنداني متروك و در حصاري باز نشدني از ديده ها پنهان گشت .

2 ـ مهبط وحي و جبرئيل ؛ اين مكان مقدس كه خاطره نزول وحي بر پيامبر ـ ص ـ را داشت و به باب جبرئيل مشهور بود اكنون در داخل ضريح مقدس قرار گرفته و از ديدگان عشاق وحي پنهان گرديده است .


218


3 ـ قبر حضرت فاطمه ـ س ـ ؛ گرچه در محل دفن حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ اختلاف نظر وجود دارد اما قبري كه در ضلع شمالي روضه پيامبر ـ ص ـ واقع در خانه آن حضرت ساليان دراز به قبر فاطمه شهرت داشت و قرائني نيز آن را تأييد مي كند و سمهودي ( 1 ) در وفاءالوفا و ديگران كشف اين قبر مطهر را به هنگام بناي گنبد روضه مطهر نبوي ، تأييد كرده اند و بنا بر روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نيز اين احتمال معتبر مي باشد . ( 2 )

4 ـ مراحل توسعه مسجدالنبي در عصر پيامبر ـ ص ـ ؛ اين مسجد ابتدا داراي مساحتي برابر 53/34 × 59/39 متر مربع بوده است كه در بازگشت از غزوه خيبر بر وسعت آن افزودند و طول و عرض آن برابر و در حدود يكصد ذراع گرديد و بدين ترتيب وسعت آن افزون بر دو برابر شد .

پس از رحلت پيامبر اسلام ، مسجد النبي ـ ص ـ تحولات بسياري به خود ديد و بارها مرمت و توسعه يافت كه اهم آنها در سالهاي 17 ، 29 ، 88 ، 160 ، 845 ، 888 انجام گرفت تا قبل از عمليات توسعه آل سعود ، آخرين توسعه مسجدالنبي ـ ص ـ در دوران سلطان عبد المجيد عثماني پانزده سال بطول انجاميد و وسعت مسجد به 10939 متر مربع رسيد .

سعوديها نيز چندين بار دست به تخريب اطراف مسجد و توسعه آن زده اند كه هم اكنون مساحت مسجد و مصلاحي جانبي آن به صدها هزار متر مربع رسيده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ وفاء الوفا ، ج2 ، ص907

2 ـ نكـ : مناقب الائمه ابن شهر آشوب ، ج3 ، ص365


219


ليكن صرفنظر از اين نكته اسفبار ، كه هر تخريبي به قيمت از دست رفتن ده ها آثار گرانبهاي تاريخي و هنري تمام شده است اصولا آثار سير تحول تاريخي توسعه مسجد ، جز در موارد اندك بجاي نمانده است و عينيت اين اسناد تاريخي نيز به تدريج محو گرديده است .

5 ـ خانه ابوايوب انصاري ؛ نخستين اقامتگاه پيامبر ـ ص ـ به هنگام هجرت و نزول در مدينه ، خانه منسوب به ابوايوب انصاري بود كه يادآور چگونگي استقبال مردم مدينه از پيامبر ـ ص ـ و اشتياقشان به پذيرايي از آن حضرت بود . اينجا نيز در جريان توسعه مسجد بي نام و نشان گرديد .

6 ـ خانه امام صادق ـ ع ـ و محله بني هاشم ؛ اين خانه و محله بني هاشم قرنها شناخته شده و مزار مشتاقان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بود و انهدام آن در جريان توسعه و باقي نگذاشتن كوچكترين اثر و نشانه براي آن خانه مقدس و محله بني هاشم مظلوميت تاريخي شيعه و بني هاشم را تداعي مي كند .

7 ـ خانه حسن بن زيد بن علي ؛ اين خانه مورد احترام اماميه و زيديه بوده و با بخشي از تاريخ قيامهاي زيديه ارتباط داشته است و بعدها به صورت كتابخانه معروف به « حكمت پاشا » مورد استفاده علما و محققان بوده كه امروز هيچ اثري از آن باقي نمانده است .

8 ـ خانه عبدالله بن عمر ؛ جايگاهي كه عبدالله بن عمر از نظر نقل حديث و آراي فقهي نزد اهل سنت دارد بطوري كه بخشي از منابع عمده مذاهب اربعه منسوب به وي مي باشد او را در ميان مذاهب اهل سنت در شمار شخصيتهاي نام آور اسلامي قرار داده است .


220


اين خانه در حد ميراث فرهنگي مذاهب اهل سنت براي عموم سنيان قابل احترام بود و حفظ آثار آن به معناي احترام به آثار روايي وفقهي بازمانده از وي محسوب مي شد كه در تاراج فرهنگي از دست تعصب خشك جان سالم بدر نبرد .

9 ـ مقبره عبدالله بن عبدالمطلب پدر گرامي پيامبر اسلام ـ ص ـ ؛ پيامبر خود از پدر و مادر و اجداد خويش به نيكي ياد مي كرد و براي آنان احترامي خاص قائل بود كه در كتابهاي حديث و تاريخ فريقين ( شيعه و اهل سنت ) ثبت گرديده است .

دريغ ورزيدن از احترام به قبر پدر گرامي پيامبر ـ ص ـ و حفظ آثار اين شخصيت بزرگي كه پيامبر ، خاتم پيامبران و حبيب خدا ـ ص ـ از صلب او متولد شده ، چه معنايي مي تواند داشته باشد ؟

10 ـ مسجد بلال بن رباح حبشي ؛ نام بلال در چندين مقطع از تاريخ اسلام بيانگر حقايقي دلپذير از ديدگاه اسلام به مسأله نژاد و انسان دوستي و مفهوم و معناي آيه شريفه : « اِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ » مي باشد .

نقش بلال به عنوان مؤذن پيامبر و به عنوان معترضي كه فقط به درخواست فاطمه ـ سلام الله عليها ـ تنها يكبار پس از رحلت پيامبر ـ ص ـ اذان گفت ، يادواره اي از اين ميراث بزرگ مي طلبد كه گذشتگان تجليل از اين شخصيت اسلامي را با بناي مسجدي به نام وي انجام دادند .

11 ـ مسجد بني عدي ؛ اين مسجد در كنار مقبره عبدالله بن عبدالمطلب پدر گرامي پيامبر ـ ص ـ قرار داشت كه شاهد عبادت پيامبر ـ ص ـ در آن محل بود و اين به خاطر تعريض خيابان ، منهدم و محو


221


گرديد .

12 ـ مسجد بني ظفر ؛ اين مسجد متعلق به يكي از طوايف اوس و در كنار شرقي بقيع قرار داشت و بنا بر آنچه كه در سوره مائده آمده ، در اين محل بر پيامبر ـ ص ـ نازل گرديد و اثري از آن حضرت در آن به جاي مانده و قرنها مورد احترام زائران حرم نبوي ـ ص ـ بوده است كه امروز بدون نام و نشان در دل ساختمان مخصوص به تشكيلات امر به معروف سعودي قرار گرفته است .

13 ـ مسجد ردالشمس ؛ بنا بر اعتقاد جمعي از مسلمانان ، محل اين مسجد كه بر تپه اي واقع در شرق مسجد قبا قرار داشت ، شاهد واقعه ردالشمس براي پيامبر ـ ص ـ و علي ـ ع ـ بوده است و در كتب معتبر فريقين نقل شده است . ( 1 )

14 ـ مسجد ابن خيثمه ؛ در آغاز هجرت كه پيامبر ـ ص ـ در قبا اقامت داشت ، مشتاقان به ديدار آنحضرت در خانه ابن خيثمه پذيرايي مي شدند و ملاقاتها و عبادتهاي پيامبر ـ ص ـ در اين خانه به آن شرافتي بخشيد كه بعدها براي تجليل از آن تبديل به مسجد گرديد . و هم اكنون نيز بدون كوچكترين نشانه اي ، در توسعه مسجد قبا ، در دل آن جاي گرفت .

15 ـ مسجد عرفه يا عرفات و يا عمره ؛ اين مسجد كه به فاصله اندكي از مسجد قبا به سمت قبله قرار داشت به پاس بزرگداشت از يك خاطره و سيره نبوي ـ ص ـ برپا شده بود و بيانگر حالت آرزو و اشتياق پيامبر ـ ص ـ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نكـ : حج الجوامع سيوطي ، ج5 ، ص277 ؛ خصائص الكبري ، ج2 ، ص183 ؛ فتح الباري عسقلاني ، ج2 ، ص168 ؛ و الصواعق المحرقه ، ص76 ؛ و دلائل النبوه بيهقي و . . .


222


به انجام عمره و حج بوده كه بهنگام عبور كاروان عمره و حج ، حضرتش در اين مكان مي ايستادند و نظاره گر راهيان خانه خدا مي شدند . چه منظره اي ، چه ايستادني ، چه خاطره اي ، چه حالي و چه سنتي نيكو كه با تمام شكوه و عظمت فداي تعصب كور گرديد .

16 ـ مسجد مصرع ؛ مصرع به معناي قتلگاه است و مناسبت تاريخي اين مسجد آن است كه حضرت حمزه عموي فداكار و شجاع پيامبر ـ ص ـ هنگامي كه در اُحد مجروح گرديد ، خود را به اين محل رسانيد و در اين محل به شهادت رسيد و به پاس عظمت اين شهيدي كه از پيامبر ـ ص ـ لقب « سيدالشهدا » گرفت وجهت تجليل ازخون شهيد مسجدي برآن محل بنا گرديد كه قرنها مورد احترام و خاطره برانگيز شعار ايثار و شهادت بود .

17 ـ مسجد حمزه ؛ در دوران حكومت مروان مسجدي كه در محل دفن حضرت حمزه و عبدالله بن جحش بود بر اثر سيل ويران گرديد و جنازه هاي آن دو شهيد به محل شهداي اُحد انتقال يافت و سپس در سال 570 هـ . ق . در آن محل مسجدي بنا گرديد كه به مرور توسعه يافته وتجديد بنا و تزيين گرديد . ( 1 )

اين مسجد كه بنام حضرت حمزه بود در واقع ميراث بزرگي از يكي از حساس ترين مقطع تاريخ اسلام ؛ يعني جنگ احد به شمار مي رفت كه آثارش از روي زمين محو گرديد .

18 ـ مسجد زريق ؛ اين مسجد به منظور تجليل از خاطره نخستين قرآن خواني جمعي پيامبر ـ ص ـ و يارانش ساخته شده و روبروي باب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مرآة الحرمين ، ج1 ، ص392


223


السلام قرار داشته است كه آثار آن در جريان توسعه مسجد نبوي ـ ص ـ نابود گرديد .

19 ـ مسجد البقيع ؛ اين مسجد كه در سمت غربي روبروي قبور مطهر ائمه بقيع ـ عليهم السلام ـ قرار داشته و به نام ابي بن كعب قادي است ، صحابه رسول خدا ـ ص ـ و يار باوفاي علي ـ ع ـ ساخته شده و بارها به خاطر موقعيت اين صحابي بزرگوار مرمت گرديد و آخرين بار در زمان حكومت عثماني توسعه يافت كه امروز جز مشتي خاك در كف ويران شده بقيع از آن اثري نمانده است .

* * *

بجز موارد مذكور چندين خانه كه به خاطر ارزش تاريخي آن قرنها به عنوان ميراث فرهنگي حفظ مي شد ، در مدينه منوره تخريب و آثار آنها محو گرديد ؛ مانند خانه هاي منسوب به خلفا و خالد بن وليد و ديگران .

همچنين مساجدي بجز آنچه آورديم در مدينه تخريب و آثار آنها محو گرديده كه از آن جمله مي توان مسجد فيقاء الخبار ، مسجد فاطمه صغري ، مسجد عسگريه ، مسجد الوداع ، مسجد منارتين ، مسجد بني نجار ، مسجد بني عبيد ، مسجد بني سلمه ، مسجد مازن ، مسجد واقف ، مسجد النور ، مسجد بني غفار ، مسجد بني دينار ، مسجد بياضه ، مسجد وائل ، مسجد التوبه و مسجد بني حذاره نام برد . ( 1 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ براي كسب توضيحات بيشتر رجوع شود به : وفاء الوفاي سمهودي ؛ مرآة الحرمين رفعت پاشا ؛ تاريخ المعالم المدينة المنوره تأليف احمد ياسين ؛ و تاريخ و آثار اسلامي مكه مكرمه و مدينه منوره تأليف اصغر قائدان .


224



| شناسه مطلب: 76535