بخش 1 بخش 1 بخش 1 بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بخش 1 بخش 1 بخش 1 بخش 1 بخش 1

بخش 1

هدف از تألیف این کتاب پیشگفتار فصل اول : سور#1740;ه در #1740;ک نگاه مقدمه هدف هدف‏های رفتاری کشوری به نام سوریه موقعیت جغرافیایی سوریه آب و هوا راه‏های ورودی به سوریه رودخانه‏های سوریه دریاچه‏های سوریه کوه‏های سوریه     سلسله جبال قلمون     کوه‏های علویین     کوه الشیخ (کوه حرمون)     کوه قاسیون     کوه دروز     کوه زاویه     کوه سنجار زبان‏های رایج در سوریه اقوام ساکن در سوریه دیان و مذاهب در سوریه استان‏های سوریه     1. استان دمشق     2. استان حومه دمشق     3. استان حلب     4. استان حمص     5. استان حماه     6. استان قنیطره     7. استان درعا     8. استان سویداء     9. استان طرطوس     10. استان لاذقیه     11. استان ادلب  

بسم الله الرحمن الرحيم


هدف از تأليف اين كتاب

    يقينا كميت و كيفيت برگزاري سفرهاي زيارتي در جوامع اسلامي به عنوان يكي از
شاخص‏ها و محورهاي توسعه اعتقادي، فرهنگي، اقتصادي و... به شمار مي‏آيد كه
پيامدها و دستاوردهاي آن چنانچه به درستي صيانت و ترويج شود، تأثير ويژه‏اي در
بخش‏هاي اجرايي كشور به جا خواهد گذاشت.

    رشد فزاينده زائران و متقاضيان سفرهاي زيارتي، سازمان حج و زيارت را برآن
داشت تا نسبت به ارتقاي سطح ارشاد و آموزش دست‏اندركاران خدمت به زائران
گام‏هاي مؤثر و مناسب بردارد تا از اين رهگذر جمع كارآمد و كادر ورزيده و آگاه در
كسوت خدمت‏گذاري به زائران گرامي وارد اين عرصه مقدس شود. بنابراين با توجه به
ضرورت تأمين و پرورش نيروي انساني كارآمد و ماهر به عنوان خادمان امور زيارتي،
تهيه و تدوين و تأليف متون آموزشي علمي و كاربردي متناسب با نيازهاي فراگيران در
سطوح مختلف را كاملاً ضروري مي‏نمايد. لذا تنظيم و ارايه سلسله انتشارات توسط اداره
آموزش كارگزاران معطوف به همين امر مي‏باشد كه اميدواريم مورد توجه خوانندگان
قرار گيرد.

اداره آموزش كارگزاران

سازمان حج و زيارت



14



پيشگفتار

   آموزش كارگزاران يكي از ابزارهاي اصلي ارتقاي كيفي برنامه‏هاي مذهبي، فرهنگي
و توريستي مي‏باشد و بديهي است در سازمان‏هاي متولي امور فوق‏الذكر، اين امر
مي‏تواند نقشي سازنده و مؤثر ايفا نمايد.

   وظايف سازمان حج و زيارت علاوه بر تأمين شرايط مناسب برگزاري تورهاي
مذهبي، درحقيقت شامل آموزش، بسترسازي فرهنگي و ارتقاي اطلاعات مذهبي
زائران نيز مي‏باشد و اصولاً بدون آموزش زائران، اهداف فرهنگي و مذهبي اين سازمان
تحقق نمي‏يابد. از اين رو بايسته بود كه اداره آموزش سازمان حج و زيارت، تحولي در
امر آموزش ايجاد نموده و برنامه‏اي جامع، شامل و كامل در راستاي اهداف آموزشي
سازمان تهيه و تدوين نمايد.

   اين برنامه در دو راستا تهيه و تدوين و به مرحله اجرا در مي‏آيد كه عبارتند از:

   1ـ آموزش كارگزاران: شامل آموزش رده‏هاي مختلف نظير: مديران كاروان،
راهنماها و ساير كاركنان شاغل در گروه‏هاي اعزامي مي‏باشد كه اين آموزش به صورت
مستقيم و از طرف اداره آموزش سازمان حج و زيارت صورت مي‏گيرد.

   2ـ آموزش زائران: اين آموزش به صورت غيرمستقيم صورت گرفته و برنامه‏ريزي
آموزش در طول سفر برعهده بعثه مقام معظم رهبري در حج و زيارت بوده و دروس و
مطالب آموزشي تهيه شده و به آموزش‏دهندگان تحويل داده مي‏شود، از سوي ديگر
جزوات و كتب آموزشي در همين راستا به وسيله انتشارات سازمان حج و زيارت تهيه و
در اختيار زوار قرار مي‏گيرد تا علاوه بر بهره‏گيري از جلسات آموزش سازمان در طول
سفر چنانچه به اطلاعات بيشتري نياز داشته باشند بتوانند اطلاعات مورد نياز خود را از
طريق مطالعه شخصي ارتقا بخشند.

   هدف اوليه از تهيه كتاب حاضر تأمين نيازهاي آموزشي كارگزاران شاغل در زيارت
اماكن زيارتي در سوريه است و سعي شده است كه تمامي اطلاعات مورد نياز كارگزاران
تهيه و در يك جلد گردآوري گردد و مطالب آن در هفت فصل تهيه شود و طي يك
دوره آموزشي 16 ساعته براي مديران و پرسنل گروه‏هاي زيارتي تدريس گردد. در پايان
هر فصل خلاصه درس تعبيه شده و در آخر كتاب سؤالاتي درباره محتويات كتاب آمده
است تا دانش‏آموختگان با خواندن نمونه سؤالات مذكور با نحوه طرح سؤال‏هاي
امتحاني دوره آشنا شده و بتوانند به راحتي در امتحان آخر دوره شركت نموده و مدرك
گذراندن دوره را دريافت نمايند.



16


فصل اول

سوريه در يك نگاه


17


مقدمه

   ورود به هر كشور جديدي، درحقيقت ورود به جهاني متفاوت است، جهاني كه
تاريخ، تمدن، فرهنگ، زبان و پيشينه‏اي متفاوت با محل زيست ما دارد، از اين رو هر
تازه واردي بايد ابتدا با تاريخ و فرهنگ كشور ميزبان آشنا شود. بديهي است كه نداشتن
اطلاعات دقيق و مناسب از تاريخ هر كشور، باعث مي‏شود كه بيننده در هنگام بازديد از
اماكن تاريخي و زيارتي آن كشور دچار سردرگمي شود. از اين رو در فصل اول به شرح
تاريخ و ساختار سياسي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي سوريه پرداخته شده است تا
زايران بتوانند به راحتي با محيط پيرامون آشنا شده و اماكن مختلف را شناسايي نموده و
در خاطر بسپارند.


هدف

   در اين فصل تلاش شده است تا خواننده گذري سريع و جامع به موقعيت جغرافيايي،
آب و هوا، رودخانه‏ها، درياچه‏ها، كوه‏ها، زبان‏هاي رايج، اقوام ساكن، اديان و مذاهب و
استان‏ها و بالاخره تاريخ سوريه و ساختار مجلس و قواي سه‏گانه آن داشته باشد.


هدف‏هاي رفتاري

   كارگزاران بايد مطالب اين فصل را به صورت اجمالي فرا گرفته و در برابر پرسش‏هاي
زايران آمادگي كامل داشته باشند. پرسش‏هاي زايران معمولاً طيف وسيعي از پرسش‏ها
را دربر گفته و شامل مباحث فرهنگي، اقتصادي، تجاري، سياسي، ديني و مذهبي، آداب
و رسوم و تاريخ مي‏شود. لذا شايسته است كه راهنمايان، اطلاعات كافي در اين خصوص
داشته باشند. بديهي است كه هرچه اطلاعات كامل‏تر باشد، اين امر مي‏تواند زايران را
راضي و خوشنود سازد و نداشتن اطلاعات كافي باعث مي‏شود كه اعتماد زايران از
راهنماي كاروان به تدريج كم‏تر و كم‏تر شده و به جايي برسد كه اعتماد خود را به راهنما
از دست بدهند. از اين رو داشتن اطلاعات كافي و وافي نقشي به سزا در جذب مخاطبان
و ايجاد حس اعتماد در آنان دارد.


كشوري به نام سوريه

   سوريه يكي از كشورهاي قديمي خاورميانه با جاذبه‏هاي ديدني و گردشگري متعدد
است. اين كشور با پيشينه تاريخي عميق و مناطق زيبا و چشم‏اندازهاي دل‏انگيز ساليانه
باعث جذب گردشگران فراواني مي‏گردد كه از نقاط مختلف جهان به ديدن اين كشور
مي‏شتابند و اين امر منبع درآمد بسيار مهمي براي سوريه به شمار مي‏رود. از سوي ديگر
علاوه بر مناطق تاريخي و باستاني، اين كشور دربرگيرنده برخي از اماكن مذهبي و
زيارتي مسلمانان و مسيحيان مي‏باشد. از اين رو ساليانه تعداد زيادي به منظور زيارت
عازم سوريه مي‏شوند.



19


   نامي كه معمولاً بر سوريه اطلاق مي‏گردد «شام» است كه درحقيقت منظور از اين نام
در گذشته سرزمين وسيعي بود كه شامل فلسطين، اردن، لبنان و سوريه امروزي مي‏شد. امروزه اين نام فقط بر شهر دمشق اطلاق مي‏شود و اگر در سوريه كسي اهل دمشق باشد به
وي «شامي» مي‏گويند. جمعيت سوريه براساس آمار سال 2007 م. در حدود 19405000 نفر است.


موقعيت جغرافيايي سوريه

   كشور سوريه در جنوب غرب آسيا و در كنار ساحل شرقي درياي مديترانه واقع شده
است. اين كشور در شمال با تركيه و در شرق با عراق و در غرب با كشور لبنان و درياي
مديترانه و در جنوب با اردن و فلسطين اشغالي همسايه است. سوريه بين عرض
جغرافيايي 32-37 شمالي و طول 35-42 شرقي قرار دارد. مساحت اين كشور 185180 كيلومتر مربع است. اين سرزمين از ديرباز موقعيت تجاري حساسي داشته و محل اتصال
بازرگانان اروپايي، آسيايي و آفريقايي بوده است و درواقع نقطه وصل مراكز صنعتي
اروپا و كشورهاي توليدكننده نفت در خليج فارس مي‏باشد. اين كشور همچنين به علت
موقعيت جغرافيايي خود نقشي بسيار مهم در خاورميانه ايفا نموده و در مجموعه
كشورهاي مقاوم عليه سياست‏هاي توسعه‏طلبانه اسرائيل در منطقه مي‏باشد.

   وضعيت جاده‏ها و راه‏هاي سوريه نسبتا خوب بوده طول خطوط جاده‏اي بيش از 95 هزار كيلومتر است. ضمنا بين شهرهاي اصلي و بنادر ارتباط ريلي وجود دارد و سيستم
راه‏آهن به تركيه، عراق و اردن متصل است. طول خطوط راه آهن حدود 2750 كيلومتر
است.

   اختلاف ساعت رسمي سوريه با ايران نيم ساعت بوده و در حالت طبيعي ايران نيم
ساعت جلوتر است، و در مواقع تغيير ساعت در سوريه، ايران يك ساعت و نيم جلوتر
خواهد بود. ساعات كار اداري در سوريه از ساعت 8 صبح الي 30/14 بعد از ظهر است و
ساعات كار تجاري در سوريه از ساعت 9 صبح تا 9 شب و تعطيل رسمي در سوريه روز
جمعه است. موزه‏ها و اماكن باستاني معمولاً روزهاي سه‏شنبه تعطيل مي‏باشند.


آب و هوا

   آب و هواي سوريه معتدل مديترانه‏اي است و چهار فصل جدا از هم و مشخص دارد
و آسمان در اغلب روزهاي سال آفتابي است. دماي آن در فصل پاييز و بهار بين 20 تا 25 درجه سانتي‏گراد و در تابستان بين 30 تا 35 درجه سانتي‏گراد و در زمستان بين 5 تا 15 درجه سانتيگراد بوده و معمولاً زمستان معتدل و باراني است و منجر به باريدن برف در
شهرها و روستاها نمي‏شود، اما بارش برف در كوه‏هاي بلند نظير كوه الشيخ متداول است. تابستان‏هاي آن در استان‏هاي داخلي گرم و خشك و در استان‏هاي ساحلي گرم و
مرطوب است. صحراي شام در مركز سوريه قرار دارد و آب و هواي آن صحرايي است.


راه‏هاي ورودي به سوريه

   به طور كلي جهت سفر به كشور سوريه سه راه وجود دارد:

   1. هوايي: از طريق فرودگاه‏هاي بين‏المللي دمشق و حلب و سوريه از طريق اين دو


20


فرودگاه پذيراي هزاران نفر جهانگرد عرب و خارجي مي‏باشد. تمامي پايتخت‏هاي
عربي پروازهاي مستقيمي به دمشق دارند و هواپيماهاي جمهوري اسلامي ايران روزي
يك پرواز به مقصد دمشق دارند و هواپيمايي سوريه نيز دو پرواز در هفته به مقصد تهران
دارد.


   2. دريايي: از طريق بنادر لاذقيه و طرطوس كه از هر دو بندر مذكور كشتي‏هاي
مسافربري به مقصد قبرس و تركيه و يونان و برخي از كشورهاي اروپايي حركت مي‏كنند. همچنين كشتي‏هاي باربري نيز از دو بندر مذكور رفت و آمد مي‏كنند.

   3. زميني: از طريق كشورهاي تركيه، لبنان، اردن و عراق حمل و نقل بار و مسافر به
وسيله جاده‏ها و راه‏آهن صورت مي‏گيرد.


رودخانه‏هاي سوريه

   سوريه در مقايسه با ساير كشورهاي عربي از رودخانه‏هاي زيادي برخوردار است،
مهم‏ترين رودخانه اين كشور رودخانه فرات است كه از ناحيه شمال و از خاك تركيه وارد
سوريه شده و منطقه شرق و منطقه جزيره را درنورديده و سپس وارد خاك عراق
مي‏گردد. اين رودخانه براي سوريه بسيار حياتي بوده و بخش اعظم نيروي برق اين كشور
و همچنين آب كشاورزي مناطق مختلف آن را تأمين مي‏كند و دولت سوريه با كمك
كشور شوروي سابق سدي به نام سد فرات بر روي اين رودخانه ساخته است. دومين
رودخانه مهم سوريه رودخانه دجله است كه اين رودخانه نيز از تركيه وارد سوريه شده و
پس از پيمودن پنجاه كيلومتر وارد خاك عراق مي‏شود. اين دو رودخانه هميشه باعث
بروز اختلافاتي بين سوريه و تركيه شده‏اند كه اخيرا اين اختلافات با امضاي
توافقنامه‏هاي دوجانبه تا حدودي فروكش نموده است. از ديگر رودخانه‏هاي سوريه
مي‏توان رودخانه «قويق» را نام برد كه از تركيه وارد استان حلب مي‏شود و اين رودخانه
نيز قبلاً توسط دولت تركيه مسدود شده بود و با توافقات به عمل آمده در سال 2007،
اخيرا به صورت جزئي بازگشايي شده است. رودخانه «عاصي» يكي ديگر از
رودخانه‏هاي سوريه است كه در استان حمص و حماه جريان دارد. علت تسميه اين
رودخانه، بنا به قولي، پيچ و خمهاي فراوان آن است و بنا به قول ديگر علت تسميه اين
است كه اين رودخانه برخلاف ساير رودخانه‏ها از سمت جنوب به سوي شمال جريان
دارد. ديگر رودخانه‏هاي سوريه عبارتند از: رودخانه بزرگ شمالي در استان لاذقيه،
رودخانه يرموك در مرز سوريه و اردن، رودخانه بردي در استان دمشق، رودخانه
خابور، رودخانه بزرگ جنوبي، رودخانه عفرين و غيره.


درياچه‏هاي سوريه

   سوريه تعدادي درياچه دارد كه تمامي اين درياچه‏ها مصنوعي بوده و در پشت
سدهاي جديدالتأسيس آن قرار دارد، از جمله درياچه‏هاي مذكور مي‏توان از درياچه
الاسد نام برد كه بر روي رودخانه فرات در استان الرقه قرار دارد و بزرگ‏ترين درياچه
سوريه به شمار مي‏رود كه طول آن 80 كيلومتر و عرض آن 8 كيلومتر است و در پشت سد
الفرات تشكيل شده است و از آب آن براي توليد برق و آبياري زمين‏هاي كشاورزي
استفاده مي‏شود، همچنين مي‏توان از درياچه قطينه بر روي رودخانه العاصي نام برد كه
طول آن 30 كيلومتر و مساحت آن 61 كيلومتر مربع است، و نيز درياچه المزيريب و


21


درياچه البعث و درياچه 17 نيسان بر روي رودخانه عفرين و درياچه 6 تشرين بر روي
رودخانه بزرگ شمالي و درياچه خاتونيه و مسعده و بلوران در استان لاذقيه و درياچه
الرستن در استان حمص و تعدادي ديگر از درياچه‏هاي كوچك و بزرگ متفرقه در
سوريه نام برد.


كوه‏هاي سوريه

   سوريه كوه‏هاي متعددي دارد كه برخي از آن‏ها عبارتند از: سلسله جبال قلمون،
كوه‏هاي علويين، كوه الشيخ، كوه قاسيون، كوه العرب، كوه الزاويه و كوه سنجار كه در
اين‏جا به معرفي برخي از اين كوه‏ها مي‏پردازيم:


سلسله جبال قلمون

   نام سلسله جبالي در غرب سوريه است كه از جنوب به سمت شمال كشيده شده است
و در منطقه شمال غربي شهر دمشق واقع شده است. در كنار اين سلسله جبال شهرهاي
مشهوري نظير: صيدنايا، معلولا، جبعدين، النبك، يبرود، دير عطيه و رأس‏المعره قرار
دارند. در دل اين كوه‏ها بسياري از غارهاي قديمي و آثار كنده شده در دل كوه و معابد و
كليساها قرار دارند كه اين كليساها از قديمي‏ترين كليساهاي جهان به شمار مي‏روند. اين
كوه‏ها داراي چشمه‏هاي آب شيرين و آب معدني بوده و در دامنه آن مزارع و باغ‏هاي
مختلفي وجود دارد و مهم‏ترين محصولات آن‏ها شامل: گيلاس، زردآلو، هلو، سيب،
انجير و غيره است.


كوه‏هاي علويين

   نام سلسله جبالي در غرب سوريه و در محاذات سواحل سوريه بر درياي مديترانه
است كه در كنار آن‏ها ده‏ها شهر و صدها روستا واقع شده است. در گذشته به اين كوه‏ها
«كوه‏هاي نصيريه» مي‏گفته‏اند و علت اين تسميه سكونت قبايل علوي مذهب در اين
كوهستان است كه اين قبايل در گذشته به قبايل نصيريه معروف بودند. در اين سلسله
جبال جنگل‏هاي مديترانه‏اي و ده‏ها رودخانه كوچك و بزرگ وجود دارد كه همگي
آن‏ها به درياي مديترانه مي‏ريزند. درحقيقت اين كوه‏ها امتداد كوه‏هاي لبنان هستند كه از
لبنان در جنوب شروع شده و به تركيه در شمال منتهي مي‏شوند. سمت غرب آن دشت
ساحلي و سمت شرق آن دره العاصي و دشت الغاب قرار دارند و ارتفاع آن هرچه به
سوي شرق برويم بيشتر شده و در منطقه نبي صالح و صلنفه به هزار متر مي‏رسد. در دامنه
اين كوه رودخانه‏هاي الحصين، مرقيه، السن و رودخانه بزرگ جنوبي جريان دارند و
مهم‏ترين شهرهاي نزديك به اين كوه شهرهاي صافيتا، دريكيش، شيخ بدر، قدموس،
قرداحه و صلنفه است. در دامنه اين كوه جنگل‏هاي درختان صنوبر و بلوط و كاج و
سنديان و غيره ديده مي‏شود.


كوه الشيخ (كوه حرمون)

   اين كوه بين سوريه و لبنان قرار دارد و مهم‏ترين كوه از سلسله جبال شرقي لبنان را
تشكيل مي‏دهد كه از جنوب و شرق به ارتفاعات جولان و از شمال و غرب به بخش
جنوبي دشت بقاع لبنان منتهي مي‏گردد. اين كوه سه قلّه دارد كه عبارتند از قلّه شرقي به
ارتفاع 2145 متر و قلّه غربي به ارتفاع 2294 متر و قلّه اصلي كه به آن نشان حرمون گفته



22


مي‏شود و بلندترين قلّه‏هاي كوه الشيخ مي‏باشد و 2814 متر ارتفاع دارد. بخش جنوب
غربي كوه الشيخ قسمتي از ارتفاعات جولان است كه همچنان در دست رژيم اشغالگر
فلسطين است. اين كوه منبع اصلي رودخانه اردن و بسياري از رودخانه‏هاي كوچك و
بزرگ منطقه مي‏باشد. علت تسميه آن به الشيخ اين است كه شيخ در زبان عربي به معني
پيرمرد است و نظر به اين كه قله‏هاي اين كوه در اغلب فصول سال پوشيده از برف و سفيد
رنگ مي‏باشد آن را به پيرمرد تشبيه كرده‏اند و برخي ديگر علت اين نامگذاري را به
طايفه دروز منتسب مي‏كنند و اظهار مي‏دارند كه طايفه دروز به يادبود يكي از روحانيون
برجسته خود كه شيخ «محمد ابي هلال» معروف به «شيخ فاضل» بوده، اين كوه را به
جبل‏الشيخ موسوم كرده‏اند. نام ديگر كوه «كوه حرمون» است و «حرمون» نامي عبري و به
معني مقدس است و در افسانه گيلگامش كه يكي از افسانه‏هاي سرزمين بابل در
بين‏النهرين است، نام كوه حرمون آمده است و در اين باره مي‏گويد: «سرزمين، كوه و
جنگل‏هاي كاج حرمون، سرزمين جاودانگان است» و نقل است كه وقتي گيلگامش،
قهرمان افسانه‏اي، به كنار اين كوه رسيد خوابش برد و خوابي آشفته ديد و بسياري از
نويسندگان تاريخ مذهبي نام اين كوه را «كوه رؤي» نيز ناميده‏اند و رؤي در زبان عربي به
معني خواب است و كلمه رويا از آن گرفته شده است. أموري‏ها اين كوه را «شنير» و
فنيقي‏ها «سيريون» و آشوريها «سفيرو» ناميدند و جغرافي‏دانان عرب آن را «كوه برفي»
ناميدند كه در حقيقت ترجمه تحت‏اللفظي نام آرامي آن «طورتلجا» مي‏باشد. از ديگر
تسميه‏هاي اين كوه «سرزمين شوبا» است و شوبا نام يكي از خدايان حوري است كه
مسئوليت هوا برعهده او بوده است و امروزه شهر «كفر شوبا» هنوز به نام وي ناميده
مي‏شود. و در اين شهر معبد بزرگي وجود دارد كه به نام «معبد بعل» شناخته مي‏شود. اين
كوه در گذشته‏هاي دور كوه مقدسي بوده است و يكي از مهم‏ترين مراكز كنعاني‏هاي
باستان بوده است و فنيقي‏ها نيز بدان اهميت مي‏دادند و در بالاي قله‏هاي آن معبدي براي
خداي خود «بعل حرمون» ساخته بودند كه خرابه‏هاي آن تا امروز باقي مانده است. در
دوران امپراتوري بيزانس، رومي‏ها به اين كوه توجه خاصي مبذول نموده و در
كوهپايه‏هاي آن «معبد باخوس» و «معبد ژوپيتر» را بنا كردند.


كوه قاسيون

   نام كوهي مشرف بر شهر دمشق است كه در حقيقت امتداد سلسله جبال غربي داخل
سوريه است و با توسعه شهر دمشق در طي قرن‏هاي نوزدهم و بيستم ميلادي، محلات
جديدي در دامنه اين كوه ساخته شده است كه برخي از اين محلات عبارتند از: مهاجرين، ركن‏الدين، محي‏الدين وابو رمانه.

   ارتفاع قله كوه 1150 متر از سطح دريا است و بر بالاي آن ايستگاه پخش راديويي و
تلويزيوني وجود دارد. در دامنه و ارتفاعات اين كوه مناطق تفريحي و رستوران‏هاي
متعددي وجود دارد كه از آن مي‏توان تمامي شهر را مشاهده كرد. در دامنه جنوب غربي
كوه قاسيون مجسمه يادبود سرباز گمنام قرار دارد.


كوه دروز

   اين كوه در جنوب سوريه قرار دارد و به آن «كوه حوران» و «كوه عرب» نيز مي‏گويند


23


و در حقيقت امتداد سلسله جبال در استان سويدا است. ارتفاع بالاترين نقطه كوه 1800 متر است و در دامنه آن تعدادي از شهرها و روستاها قرار دارند. كوه دروز منطقه تاريخي
و باستاني مهمي است كه در آن آثار و بقاياي تمدن‏هاي رومي، بيزانسي، يوناني و نبطي
ديده مي‏شود. از دامنه‏هاي همين كوه اولين شراره انقلاب عربي سوريه به رهبري
«سلطان پاشا اطرش» بر عليه استعمار فرانسه شعله‏ور شد. در دوران تمدن بيزانس به اين
كوه، «كوه اسلداموس» مي‏گفتند و در دوران حكومت اسلامي تا پايان دوران عباسي به
آن «كوه ريان» يا كوه سرسبز مي‏گفتند. در سال 1707 م. عشاير و قبايل طايفه دروز به اين
منطقه مهاجرت نمودند و از آن هنگام تا سال 1937 م. به آن كوه «دروز» مي‏گفتند و از آن
زمان به بعد نام آن كوه «عرب» شد. آب و هواي دامنه كوه در فصل تابستان معتدل و در
فصل زمستان سرد و باراني است و برخي اوقات در ارتفاعات آن برف مي‏بارد. از
مهم‏ترين محصولات اين كوه، انگور، سيب، آلو و برخي از غلات نظير گندم و جو و
سبزي است.


كوه زاويه

   اين كوه در ناحيه شمال غربي سوريه قرار دارد و نام ديگر آن «كوه اريحا» است و از
دو قله كنار هم تشكيل مي‏شود كه بين آن دو دشت قرار دارد كه آثاري از تمدن‏هاي
گذشته در آن‏ها يافت شده است. بلندترين قله‏هاي آن «ايوب» به ارتفاع 939 متر و «كوه
اربعين» به ارتفاع 877 متر است و در نزديكي بخش جنوب غربي آن شهر باستاني أفاميا
قرار داد، اما در شرق اين كوه دشت‏هاي قنسرين و حماه قرار دارند. مهم‏ترين روستاهاي
باستاني دامنه اين كوه رويحه، سرجيلا، جراده، باعوده و دانا جنوبي نام دارند.


كوه سنجار

   اين كوه در مرز بين دو كشور عراق و سوريه و بين استان نينواي عراق و استان حسكه
سوريه و در نزديكي شهر سنجار قرار دارد و بلندترين قله آن 1200 متر ارتفاع دارد و در
گذشته محل آشيانه كردن پرندگان شكاري بوده و بهترين پرندگان شكاري در اين منطقه
صيد شده و به بازار عرضه مي‏شده است كه امروزه اين پرندگان منقرض شده است. در
حال حاضر برخي از قبايل كرد مسلمان و يزيدي(1) در روستاهاي دامنه اين كوهستان
اقامت دارند.


زبان‏هاي رايج در سوريه

   زبان رسمي سوريه زبان عربي است و سوريه جزو معدود كشورهايي است كه
تدريس در دانشگاه‏هاي آن به زبان عربي صورت مي‏گيرد. پس از زبان عربي زبان كردي
دومين زبان بومي اين كشور است كه در بين كردهاي ساكن در استان‏هاي شمالي نظير
حسكه، رقه، حلب و شهر قامشلي رواج دارد و پس از آن زبان تركي است كه در برخي از
شهرهاي سوريه نظير حلب و قامشلي در بين بسياري از خانواده‏هاي ترك تبار باقيمانده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- يزيدي‏ها گروهي از كردها هستند كه آيين مذهبي آنان ريشه در دوران ماقبل اسلام داشته و به ملك
طاووس يا شيطان معتقدند.



24


از دوران حكمراني تركيه عثماني رواج دارد. زبان ارمني نيز در بين بسياري از ارمني‏هاي
سوريه رايج است و پس از آن زبان چركسي(1) نيز يكي از زبان‏هاي رايج در بين اقليت
چركسي‏ها در سوريه است. زبان‏هاي كهن آرامي و سرياني و آشوري هنوز در بسياري از
شهرها و روستاهاي كوچك سوريه رايج و متداول است. زبان سرياني هنوز در شهرهاي
معلولا، جبعدين، صيدنايا ويبرود رواج دارد. و از بين زبان‏هاي اروپايي بايد دو زبان
انگليسي و فرانسه را نام برد كه در حال حاضر زبان انگليسي زبان دوم رسمي
دانشگاه‏هاي سوريه است و در برخي از موارد دانشجويان مي‏توانند زبان فرانسه را به
عنوان زبان دوم خود انتخاب نمايند.


اقوام ساكن در سوريه

   كشور سوريه اقوام و نژادهاي مختلفي دارد، اكثريت ساكنان سوريه را اعراب تشكيل
مي‏دهند كه اينان خود را از نواده‏هاي اقوام سامي دوران باستان مي‏دانند اما حقيقت امر
اين است كه هرچند قبل از ظهور اسلام تمدن‏هاي عربي منذريان و تدمر در اين منطقه
ساكن بوده‏اند، اما پس از فتح اسلامي، بسياري از قبايل شبه جزيره عربستان و برخي از
قبايل يمن به اين منطقه كوچ كردند و در شهرهاي دمشق و حلب و حمص و حماه سكني
گزيدند.

   كردها از اقوام بسيار مهم سوريه هستند كه از جهت تعداد در رتبه دوم قرار دارند،
كردها از نژاد آريايي بوده و زبان آنان كردي است اكثريت كردهاي سوريه سني مذهب
بوده و در شهرهاي شمالي سوريه نظير قامشلي و حسكه، سكونت دارند.

   سومين نژاد مهم سوريه ترك‏ها هستند كه اصل و ريشه آنها به سرزمين تركيه
بازمي‏گردد و در دوره حكمراني عثماني‏ها به اين سرزمين مهاجرت كردند و در آن
مستقر شدند تعداد دقيق آن‏ها مشخص نيست و از شمال سوريه تا جنوب اين كشور
پراكنده شده‏اند.

   از ديگر اقوام سوريه سرياني‏ها و آرامي‏ها هستند كه از ساكنان قديمي اين سرزمين
بوده و در قرن اول ميلادي پس از اين كه آرامي‏ها به دين مسيحيت گرويدند، نام سريان
را به جاي نام آرامي بر خود نهادند و زبان آنها كه زبان آرامي بود زبان رسمي كليساي
سريان گرديد و در قرون اوليه اسلامي كتاب‏هاي زيادي از اين زبان به عربي ترجمه شد و
بسياري از افراد اين طائفه در روزگار عباسي‏ها به كار طبابت و تعليم و تدريس و امور
ديواني مشغول بودند.

   ارمني‏ها از ديگر اقوام ساكن در شهرهاي دمشق و حلب و حمص مي‏باشند، اين قوم
پس از قتل عام ارامنه در تركيه به سوي سوريه سرازير شده و در اين كشور سكونت
اختيار كردند.


اديان و مذاهب در سوريه

   سوريه به علت حضور مذاهب مختلف، تنوع مذهبي فراواني را به خود ديده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- چركس يا شركس يكي از اقوام مسلمان شمال قفقاز كه نام اصلي آنان اوديگه Adyghe بوده و تعدادي از
آنان به علت قيام بر عليه حكومت تزاري روسيه، ناچار شدند كه از مناطق محل سكونت خود به برخي از
كشورهاي عربي نظير سوريه، اردن، لبنان، مصر و فلسطين اشغالي مهاجرت نمايند.



25


   امروزه پيروان اديان و مذاهب مختلف در اين كشور با حفظ آداب و رسوم خود و انجام
تشريفات مذهبي، در كنار يكديگر زندگي مي‏كنند. با وجود اين كه اسلام دين غالب
مردم سوريه است، اما مسيحيت و يهوديت هم در آن به خوبي گسترش يافته‏اند به طوري
كه بسياري از بناها و اماكن تاريخي اين كشور مربوط به مسيحيان است. در آغاز رواج
مسيحيت در سوريه، كليسا و صومعه‏هاي متعددي ساخته شد، كه براي مثال مي‏توان از
كليساي سنت‏پل، كليساي يوحناي قديس نام برد. مسيحيت ريشه‏اي كهن در سوريه دارد
و هر سه فرقه اين دين در سوريه پراكنده‏اند و حدود ده درصد جمعيت كشور را تشكيل
مي‏دهند. همه اين فرقه‏ها عبادتگاه‏هاي خود را دارند و فرايض مذهبي خود را ادا
مي‏كنند. كليساهاي كاتوليك، شامل كليساهاي كاتوليك يوناني، سوري، ارمني و لاتين
است و كليساي ارتدوكس هم در سه شكل يوناني، سوري و ارمني وجود دارد، اما شمار
پروتستان‏هاي سوريه از دو فرقه ديگر بسيار كمتر است.


   مسيحيان سوري اغلب در روستاهاي معلولا، صيدنايا و مرمريتا زندگي مي‏كنند و بنابر
آمار رسمي اين افراد 10% جمعيت سوريه را تشكيل مي‏دهند، اما برخي از گزارش‏هاي
غير رسمي اين ميزان را تا 25% نيز ذكر مي‏كنند. اكثريت مسيحيان سوريه در دمشق و حلب
ساكن هستند، مسيحيت در سوريه ريشه‏اي كهن دارد و پولس يكي از اولين مبلغان
مسيحي در سوريه نشو و نما يافته و سپس براي تبليغ مسيحيت عازم مناطق ديگر جهان
شد. تعداد مسيحيان در شهر حلب تقريبا ده درصد جمعيت حلب را شامل مي‏شود. اين
مسيحيان بيشتر ارمني بوده و در زمان حكومت عثماني‏ها كه آزار و اذيت بسياري بر آنان
روا مي‏شد، از استان‏هاي مختلف تركيه به اين منطقه مهاجرت كردند و امروزه آزادنه در
اين كشور زندگي مي‏كنند و قابل ذكر است كه تا روزگار ما شهرها و مناطقي در سوريه
وجود دارد كه به زبان حضرت مسيح (عليه السلام) سخن مي‏گويند، نظير معلولا كه شهري
كوهستاني بوده و خانه‏ها و كليساهاي قديمي آن در دل كوه كنده شده است و همچنين
شهرهاي ديگر نظير: صيدنايا، جبعدين و بصري كه به نحوي محل استقرار مسيحيان
سوريه به شمار مي‏روند.

   مهم‏ترين اماكن مقدس مسيحيان در سوريه عبارتند از:

كليساي دمشق: اين كليسا در ابتدا آرامگاه يكي از الهه‏هاي رومي بود كه در قرن 20 پيش از ميلاد ساخته شده بود، اما بعدها به كليسا تبديل شد و به نام كليساي يكي از
قديسين مسيحيت نام گرفت، سپس كليساي كاتوليك روم شد و پس از ورود مسلمانان
براي مدتي به مسجد تبديل شد و در نهايت دوباره به شكل كليسا درآمد.

كليساي مريم مقدس: اين عبادتگاه در قرن دوم ميلادي ساخته شده است و تصور
مي‏شود كهن‏ترين كليساي دمشق باشد و احتمالاً در قرون بعد ساختمان قديمي آن
تخريب گرديد و ساختمان فعلي به جاي آن ساخته شده است.

كليساي كاتوليك روم: در دره زيتون قراردارد و داراي شاهكارهاي هنري و
شمايل نفيس و حكاكي‏هاي شگفت‏انگيز است.

كليساي سنت يوهان دمشق: اين كليسا در مجاورت كليساي مريم مقدس واقع
شده و حاوي شمايل و تصاوير هنري از سوريه و روم است.

كليساي سنت پل: معروف‏ترين كليساي دمشق است. اين فرد كه نام اصلي‏اش
شاول طرطوس بوده، از طرف رومي‏ها مأمور شده بود تا به دمشق آمده و مسيحيان را
آزار و اذيت كند، اما در راه هنگامي كه به روستاي داريا نزديك مي‏شد، نوري نظر او را
به خود جلب كرد و بينايي‏اش را از او مي‏گيرد و در همين لحظه مي‏شنود كه حضرت


26


مسيح (عليه السلام) از او مي‏پرسد: اي شاول! چرا مرا آزار مي‏دهي؟. پس از اين واقعه شاول
بيهوش مي‏شود و يارانش او را بيهوش به دمشق مي‏برند و در آن‏جا يكي از پيروان
مسيح (عليه السلام) به ديدنش آمده و با او سخن مي‏گويد و در نهايت شاول كيش خود را از
يهوديت به مسيحيت تغيير مي‏دهد و يكي از وفادارترين هواداران مسيح مي‏گردد. او در
طول عمر خود به اورشليم و آتن و روم سفر كرد و تعاليم عيسي را تا هنگام مرگ خود
آموزش داد، اما تغيير مذهب وي سبب شد تا يهوديان تصميم به قتل او بگيرند از اين‏رو
در ميان يكي از ديوارهاي شهر دمشق مخفي شد كه اين كليسا هم در محل اختفاي وي بنا
شده است.


   از ديگر اماكن زيارتي سوريه مي‏توان به خانه يكي از قديسين كه در زيرزمين قرار
گرفته و با نردبان‏هاي متعدد امكان دسترسي دارد، كليساي باب‏كيسان كه در دروازه ديوار
شرقي دمشق قرار گرفته و فرانسوي‏ها در سال 1934 آن را ساخته‏اند و همچنين پرستشگاه
سنت‏جورج كه روبه‏روي باب‏كيسان قرار داشته و قبور مسيحيان در اطراف آن به چشم
مي‏خورد، اشاره كرد.

يهوديان: حضور پيروان آيين يهود در دنياي عرب، به قرن ششم ميلادي
بازمي‏گردد. اين افراد در شام نيز تفاوتي با ساكنان بومي شهر نداشته و در اداي مراسم و
اجراي آداب و رسوم خود آزاد بودند و حتي كودكانشان را نيز با نام‏هاي عربي
مي‏خواندند. يهوديان سوريه در زمان اشغال دمشق به وسيله عثماني، وارد اين كشور
شدند. اولين گروه اين مهاجران از ايبريا بودند كه در فلسطين، سوريه و مصر مستقر شدند
و به‏تدريج زبان عربي زبان اصلي آنها شد، اما در قرن 19 هم گروه ديگري از يهوديان از
اروپاي شرقي به سوريه آمدند كه به زبان «يديش» سخن مي‏گفتند.

مسلمانان: مسلمانان سوريه اكثرا سني مذهب هستند و در بين مذاهب چهارگانه اهل
سنت، دو مذهب حنفي و شافعي پيروان بيشتري دارد. علويان يكي از اقليت‏هاي مذهبي
مسلمان سوريه هستند كه تعداد آنان حوالي دو ميليون نفر برآورد مي‏شود.(1) اين طايفه تا
اوايل قرن نوزدهم به نام «نصيريه» معروف بوده و بعدها به علويان تغيير نام دادند. علويان
عقايد ويژه‏اي درباره حضرت علي (عليه السلام) دارند. تمامي علويان از قبايل عرب بوده و در
مناطق ساحلي درياي مديترانه سكونت دارند. آقاي حافظ اسد از طايفه علويان بوده و
در دوران زمامداري وي، علويان به درجات عالي علمي، اداري و نظامي رسيدند. اخيرا
علويان سوريه و لبنان با انتشار اطلاعيه‏اي از انتساب به عقايد علي‏اللهي تبري جسته و
خود را شيعه اثني عشري مي‏دانند، آنان از اطلاق نام نصيري بر خود به شدت بيزارند و
مي‏گويند: «اطلاق اسم نصيريه بر علويان جفايي است از قبيل اطلاق كلمه رافضي بر شيعه
اماميه و نام نواصب بر اهل سنت».(2)

   علويان به تمامي عقايد شيعه معتقدند، جز اين كه گروه كوچكي از آنان همچنان بر
عقايد نصيريه پافشاري نموده و براي هر امامي يك باب قائل‏اند، مثلاً باب «امام
علي» (عليه السلام) را سلمان فارسي مي‏دانند و شخصي به نام محمدبن نصير نميري بصري را باب
«امام حسن عسكري (عليه السلام) » مي‏دانند و با حفظ سمت او را باب امام زمان (عَجَّل‏ اللّه‏ تعالي فرجَه الشريف) نيز مي‏دانند و
به همين جهت است كه گاهي به جاي نام علوي از اين گروه به نام نصيري ياد مي‏شود. اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- جعفريان، رسول، اطلس شيعه، ص 501.


2- ابراهيم، علي عزيز، العلويون، بين الغلّو والفلسفه والتصوّف والتشيع، 1995 م.



27


گروه قائل به نيابت نواب اربعه نيستند. امام علي‏النقي (عليه السلام) «محمد بن نصير» را مورد لعن
قرار داده و به ياران خود دستور داد از او دوري كنند.(1)


   دروزيان يكي ديگر از اقليت‏هاي مذهبي مسلمان سوريه هستند. دروزيان شاخه‏اي
از مذهب اسماعيلي است. اين طايفه در دو كشور سوريه و لبنان سكونت دارند و محل
سكونت آنان در استان‏هاي جنوبي سوريه و در اطراف جبل‏العرب يا جبل‏الدروز است. رهبر اين طايفه «شيخ العقل» است كه در لبنان اقامت دارد.


   اسماعيليان اقليت اندكي هستند كه در برخي از شهرهاي سوريه سكونت دارند،
مقر اصلي آنان، شهر سلميه در استان حماه مي‏باشد.

   ايزديان يا شيطان‏پرستان نيز در برخي مناطق كردنشين سوريه و در برخي از شهرهاي
شمالي و شمال غربي سوريه نظير قامشلي، اعزاز و غيره سكونت دارند. مؤسس اين فرقه
مذهبي «شيخ عدي بن مسافر اموي» است كه آرامگاه وي در روستاي لالش در كردستان
عراق قرار دارد. البته قابل ذكر است كه اين فرقه قبل از ورود شيخ عدي به منطقه مذكور،
وجود داشته است و شيخ عدي در آغاز تلاش كرده است كه آنان را به اسلام درآورد، اما
بعدها آييني به وجود آمد كه برآمده از آيين كهن و برخي از اصول و شريعت اسلامي
بود. اين طايفه به «طاووس ملك» احترام خاصي گذاشته و مجسمه‏هاي طاووس را مورد
احترام قرار مي‏دهند.(2)


استان‏هاي سوريه

   سوريه 14 استان دارد كه به ترتيب عبارتند از: دمشق، حومه دمشق، حلب، حمص،
حماه، قنيطره، درعا، سويدا، طرطوس، لاذقيه، ادلب، الرقه، الحسكه و دير الزور. اكنون
توضيحات مختصري درباره هر يك از استان مذكور داده مي‏شود.


1. استان دمشق

   مركز اين استان شهر دمشق است كه پايتخت سوريه مي‏باشد. بسياري معتقدند كه
دمشق قديمي‏ترين پايتخت مسكوني جهان است و به نظر مي‏رسد كه آدمي از هزاره دوم
قبل از ميلاد در اين شهر سكني گزيده باشد. نام دمشق در لوحه‏هاي گلي برجاي مانده از
«تل العمارنه» به صورت «دمشقا» آمده است كه به نظر مي‏رسد نام آرامي بوده و از واژه
«مشقا» مشتق شده باشد كه در آغاز آن «د» تعريف آمده است و به معني «سرزمين
سرسبز» مي‏باشد. البته تفسيرهاي زيادي براي اين نام شده است اما منطقي‏ترين تفسير،
همان تفسيري است كه ذكر شد. نام‏هاي ديگر دمشق، جُلّق، شام والفيحاء مي‏باشد. شهر
دمشق در جنوب سوريه واقع شده و كوه‏هاي قلمون و لبنان شرقي از سمت شمال و غرب
و ارتفاعات آتشفشاني حوران و جولان از جنوب و شرق آن را احاطه نموده است. رودخانه بردي يكي از رودخانه‏هاي سوريه است كه از وسط دمشق مي‏گذرد كه متأسفانه
امروزه به علت ريختن فاضلاب در آن، آلوده شده و امكان استفاده از آن وجود ندارد و
شهرداري دمشق اقدام به پوشاندن آن نموده است.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- پيشوايي، مهدي، شام سرزمين خاطره‏ها، چاپ اول، ص 22-45.


2- تونجي، محمد، يزيديان يا شيطان‏پرستان، ترجمه احسان مقدس، ص 25-28.



28



   دمشق در دوران حكومت آرامي‏ها اهميت فراواني داشته و يكي از پايتخت‏هاي
آنان به شمار مي‏رفته است. اين شهر در سال 732 قبل از ميلاد به تصرف آشوري‏ها
درآمد و بعدها با سقوط امپراتوري آشور به تصرف امپراتوري هخامنشيان درآمد و
بعدها با حمله اسكندر مقدوني در سال 333 قبل از ميلاد تحت سيطره او و جانشينانش
درآمد و در دوران حكومت يوناني‏ها، دمشق رونق اوليه خود را از دست داده و شهر
انطاكيه رونق بسياري يافت. بعد از ضعف يوناني‏ها، رومي‏ها به تدريج قدرت گرفته و
عاقبت پومپه امپراتور روم در سال 64 قبل از ميلاد دمشق را به تصرف درآورده و دمشق
به عنوان يكي از شهرهاي امپراتوري روم درآمد و مدت هفت قرن تحت سيطره فكري
و فرهنگي آنان قرار داشت، در دوران رومي‏ها دمشق به عنوان متروپول و سپس
مستعمره رومي درآمد. پس از تقسيم امپراتوري روم به دو بخش روم غربي و روم
شرقي، دمشق و ساير بخش‏هاي شام جزو ممتلكات روم شرقي يا بيزانس درآمد و تا
دوران فتح اسلامي در سيطره آنان باقي ماند. در سال 14 قمري مصادف با 635 م. شهر
دمشق به تصرف مسلمانان درآمد و در دوران خلافت خلفاي راشدين به عنوان يكي از
شهرهاي مهم اسلامي مطرح بود تا اين كه معاويه پس از قدرت گرفتن، اين شهر را به
عنوان پايتخت انتخاب كرد و اين شهر تا آخر خلافت اموي به عنوان پايتخت امپراتوري
اموي به شمار مي‏رفت و با انتقال خلافت به خلفاي عباسي، پايتخت به بغداد منتقل شد و
از اهميت و رونق دمشق كاسته شد. بعد از سقوط عباسي‏ها، دمشق در دوران طولوني‏ها و
اخشيدي‏ها و سلجوقيان و ايوبي‏ها به تناوب به صورت پايتخت مورد استفاده قرار
مي‏گرفت. در سال 658 قمري، مصادف با 1260 م. مغول‏ها دمشق را به تصرف خود
درآوردند. اما بعدها با قدرت گرفتن دولت مماليك، اين شهر به تصرف آنان درآمد و
بخشي از امپراتوري آنان گرديد. در سال 823 قمري مصادف با 1400 م. تيمور لنگ به
شهر دمشق حمله كرده و آن را تاراج كرد.

   در سال 1516 م. دولت عثماني شهر دمشق را به تصرف درآورد و سرزمين شام به
مدت پنج قرن تحت تصرف عثماني‏ها قرار گرفت. اعراب در سال 1916 م. بر عليه
امپراتوري عثماني شوريده و سوريه از امپراتوري عثماني مستقل شده و دمشق به عنوان


29


پايتخت پادشاهي سوريه انتخاب شد، اما چندي نپاييد، كه در سال 1920 م. سرزمين شام
به تصرف فرانسوي‏ها درآمد و بيش از بيست و سه سال مستعمره فرانسه بوده و عاقبت در
سال 1943 م. به استقلال رسيد و در سال 1946 م. آخرين سرباز فرانسوي از اين كشور
بيرون رفت و شهر دمشق به عنوان پايتخت جمهوري عربي سوريه انتخاب شد.


   در سال 1979 م. بخش قديمي دمشق به عنوان ميراث بشري در سازمان يونسكو
شناخته شد. امروزه در اين شهر بيش از دويست اثر قديمي شناسايي شده است كه بيشتر
آنان به قرون وسطي تعلق دارند.

   شهر دمشق از لحاظ اقتصادي نيز اهميت داشته و به عنوان يكي از مراكز اقتصادي در
شرق درياي مديترانه به شمار مي‏رود. ساليانه هزاران هزار نفر جهانگرد از كشورهاي
مختلف جهان به بازديد از اين شهر مي‏پردازند.


2. استان حومه دمشق

   استان حومه دمشق يكي از استان‏هاي سوريه است كه مساحت آن بالغ 18017 كيلومتر مربع است و دربرگيرنده 9 منطقه، 27 ناحيه، 28 شهر و 190 روستا است و به
صورت حلقه‏اي گرداگرد شهر دمشق را فراگرفته است. مركز اين استان شهر «دوما» است
و از شهرهاي مهم آن مي‏توان شهرهاي: جديده عرطوز، قطيفه، يبرود، جيرود، نبك،
ديرعطيه، زبداني، ببيلا، عربين، قطنا، مليحه، جرمانا، صيدنايا، خرستا، سرغايا، داريا،
زينبيه، معلولا و غزلانيه را نام برد. بسياري از مزارع و باغ‏هاي تأمين‏كننده مواد غذايي
دمشق در اين استان قرار دارد و كارخانجات كوچك و بزرگ متعددي كه تعداد آن‏ها
بالغ بر 19 هزار كارخانه و كارگاه مي‏باشد در اين استان واقع شده است. اين كارخانجات
شامل صنايع غذايي، صنايع برق و الكترونيك، صنايع سنگين، لوازم خانگي، صنايع
شيميايي، صنايع مبل‏سازي، لوازم يدكي، كاغذسازي، پلاستيك و لبنيات است.


3. استان حلب

   مركز اين استان شهر حلب است. استان حلب مساحتي بيش از 18 هزار كيلومتر مربع
پيرامون شهر حلب را شامل مي‏شود و جمعيت آن 7/3 ميليون نفر است. اما مطابق
سرشماري‏هاي جديد جمعيت اين استان از 4 ميليون نيز فراتر رفته و حتي از جمعيت
ساكنان استان دمشق هم بيشتر است. حدود 9/22% جمعيت كل كشور سوريه در اين استان
زندگي مي‏كنند. اين استان هشت شهرستان به نام‏هاي: جبل سمعان، الباب، منبج، عفرين،
جرابلس، عين‏العرب، اعزاز و السفيره دارد.

   مساحت كلي استان بالغ بر 18482 كيلومتر مربع است كه 10% مساحت سوريه مي‏باشد
و اين استان از لحاظ مساحت پنجمين استان بعد از استان‏هاي حمص، دير الزور، حسكه
و رقه مي‏باشد. اما از لحاظ جمعيت اولين استان كشور به شمار مي‏رود و استان‏هاي
حمص، حماه، حومه دمشق و دمشق بعد از آن قرار مي‏گيرند. از لحاظ اهميت اقتصادي و
صنعتي اين شهر دومين شهر سوريه بعد از دمشق مي‏باشد و گويند كه نام حلب به معني
شير دوشيده است و چون اين شهر قبلاً محل سكونت حضرت ابراهيم (عليه السلام) بوده و آن
حضرت روزهاي جمعه شير گوسفندانش را به فقرا صدقه مي‏داد،(1) آنان اين محل را به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- علوي، سيد احمد، راهنماي مصور سفر زيارتي سوريه، ص 129-140.



30


همين نام ناميدند، البته قابل ذكر است كه اين داستان افسانه‏اي بيش نيست و احتمالاً نام
حلب يك نام باستاني است كه به زبان‏هاي كهن آرامي و يا فنيقي باز مي‏گردد. در دوران
رومي‏ها به اين شهر «آلپو» گفته مي‏شد. اين شهر در سال 17 قمري به دست ابوعبيده
جراح فتح شد. سيف‏الدوله حمداني در سال 333 قمري بر حلب استيلا يافت و در زمان
او پرچم تشيع در سوريه به اهتزاز درآمد. سلجوقيان تلاش‏هاي زيادي براي ريشه‏كني
تشيع از اين شهر نمودند اما موفقيت چنداني نيافتند تا اين كه عاقبت صلاح‏الدين ايوبي با
تصرف شهر و قتل عام شيعيان توانست ريشه شيعيان را در اين شهر بخشكاند و بعدها
«شيخ نوح حنفي» فتواي كفر شيعه را صادر و خون آنان را مباح اعلام كرد و با اين فتواي
ظالمانه، شيعيان يا كشته شده و يا ناچار به مهاجرت از اين شهر شدند، امروزه عده قليلي
از شيعيان در روستاهاي اطراف حلب نظير الزهرا، النبل و فوعه همچنان زندگي مي‏كنند. از آثار باستاني حلب مي‏توان از: قلعه حلب، موزه حلب، مسجد اموي حلب، مسجد و
مقبره شيخ شهاب‏الدين سهروردي و كاروانسراها و مساجد قديمي آن نام برد. شهر حلب
تعدادي زيارتگاه شيعي دارد كه عبارتند از مشهد الحسين (عليه السلام) يا مسجد نقطه، مشهد
محسن بن الحسين (عليه السلام) كه درحقيقت نام سقط آن حضرت مي‏باشد. مزار ابن شهر
آشوب يكي از علماي بزرگ شيعه و قبور برخي از علماي بني زهره در كنار مشهد
محسن قرار دارد. ضمنا مرقد حضرت زكريا در داخل شبستان جامع الكبير (اموي) و در
سمت چپ محراب قرار دارد.(1)


4. استان حمص

   اين استان در وسط سوريه قرار دارد و مركز آن شهر حمص است كه سومين شهر
سوريه به شمار مي‏رود. نام اين شهر در دوران سلوكيان «ايميسا» بود و اعراب آن را
تعريب نموده و حمص گذاشتند. تاريخچه آن از شهرهاي همجوار آن قطنه وقادش
جديد تراست. در سال 331 ق.م اسكندر مقدوني اين شهر را به تصرف خود درآورد و
بعدها تحت سيطره جانشينان وي قرار گرفت و در سال 262 ق.م امپراتور سولاتا آن را به
تصرف خود درآورد و در دوران وي زبان يوناني، در كنار زبان آرامي، در اين شهر رايج
گرديد. در دوران حكومت سلوكي‏ها، خاندان امراي محلي «شمسي گرام» بر اين شهر
سيطره داشتند، پس از اين كه رومي‏ها سرزمين شام را از دست يوناني‏ها خارج گردند،
امراي محلي قبلي جايگاه خود را حفظ نموده و توانستند قدرت خود را حفظ نموده و با
رومي‏ها ارتباط محكمي برقرار سازند، اما ديري نپاييد كه شاهزاده اسكندر فرزند شمسي
گرام در سال 31 ق.م مورد غضب مارك انتونيوس امپراتور روم قرار گرفت و به روم
تبعيد شده و در همان‏جا به قتل رسيد و پس از وي جامبليق دوم و شمسي گرام دوم و
سپس عزيز و سهيم به قدرت رسيدند. در قرن اول ميلادي قدرت اين خاندان رو به افول
نهاد و خاندان امراي باسيانوس به قدرت رسيدند.

   با ظهور آيين مسيحيت، اين آيين به وسيله سنت پيتر و يوحناي انجيلي در حمص
منتشر شد و اولين كليساي اين شهر به نام كليساي ام الزنار در سال 59 م. بنا شد. بعدها با
انتشار آيين مسيحيت در امپراتوري روم و به وجود آمدن امپراتوري روم شرقي يا
بيزانس، هيلانه مادر امپراتور كنستانتين دستور داد تا كليساي بسيار بزرگي در حمص بنا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- همان منبع.



31


نهند كه مسعودي آن را ديده و توصيف كرده است.


   حمص در سال 540 م. و در روزگار پادشاهي انوشيروان تحت تصرف امپراتوري
ايران قرار گرفت و در طي سال‏هاي 611 تا 614 م. نيز مجددا در زير سيطره ايران قرار
داشت و در سال 633 م. مصادف با 12 قمري اين شهر به وسيله مسلمانان و به دست
ابوعبيده جراح فتح گرديد.

   در اين شهر آرامگاه خالد بن وليد و رابعه عدويه(1) و ابوموسي اشعري و عمربن
عبدالعزيز وكعب الاحبار قرار دارد.

   شهر باستاني تدمر يا پالميرا در استان حمص قرار دارد و يكي از مهم‏ترين آثار
باستاني سوريه به شمار مي‏رود.


5. استان حماه

   مركز اين استان شهر حماه است و رودخانه عاصي از وسط اين شهر مي‏گذرد. در
اطراف شهر دشت‏هاي وسيع كشاورزي قرار دارد كه اين دشت‏ها به وسيله آسياب‏هاي
آبي سيراب مي‏گردند و به همين علت بر اين شهر نام «شهر آسياب‏هاي آبي» اطلاق
مي‏گردد. تعداد آسياب‏هاي اين شهر 16 آسياب مي‏باشد. فاصله اين شهر از دمشق 209 كيلومتر و از حلب 150 كيلومتر است.

   حماه شهري بسيار قديمي است كه تاريخ آن به هزاره پنجم قبل از ميلاد مي‏رسد. برخي معتقدند كه نام حماه از واژه قديمي «حامات» به معني قلعه گرفته شده است و علت
اين تسميه قلعه باستاني و نيمه ويرانه شهر است كه بر روي تپه‏اي در وسط شهر قرار دارد،
و برخي ديگر معتقدند كه علت تسميه اين است كه شهر حماه توسط حمث بن كنعان
ساخته شده است كه اين موضوع افسانه‏اي بيش نيست و برخي ديگر معتقدند كه اين شهر
توسط يك پادشاه آرامي به نام «حماه» ساخته شده است. نام اين شهر در دوران
حكمراني سلوكي‏ها «أبيفانيا» بود. اين شهر همچنين به نام «شهر ابي الفداء» نيز ناميده
مي‏شود و ابي الفداء نام يكي از پادشاهان اين شهر است كه از سال 1310 تا 1332 م. بر
آن حكومت نمود و كتاب تاريخي بزرگ و معروفي از خود برجاي نهاد. اين شهر در
سال 638 م. مصادف با 17 قمري توسط ابوعبيده جراح فتح شد و در دوران حكمراني
زنگي‏ها و ايوبي‏ها رشد و شكوفايي زيادي داشت و آثار باستاني زيادي از دوره‏هاي
مذكور در اين شهر برجاي مانده است كه عبارتند از: قلعه حماه، مسجد نوري، مسجد
جامع، مسجد ابي‏الفداء، خان اسعد پاشا عظم و خان رستم پاشا، بيمارستان نوري، حمام
سعديه، حمام عبيسي و حمام عثمانيه و موزه حماه.


6. استان قنيطره

   استان قنيطره يكي از استان‏هاي غربي سوريه است كه با فلسطين اشغالي هم‏مرز است. مركز اين استان شهر قنيطره است و قنيطره در لغت عربي به معني «پل كوچك» است. استان قنيطره داراي زمين‏هاي آتش‏فشاني است و آب و هوايي معتدل و مناسب دارد و
ارتفاعات جولان بخشي از ارتفاعات اين استان به شمار مي‏رود. اين استان در جنگ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- رابعه عدويه دختر اسماعيل عدوي، يكي از زنان صوفي مسلك كه در سال 100 قمري در شهر بصره به
دنيا آمد. و در بين صوفيان آن روزگار، مبحث عشق الهي را مطرح كرد.



32


ژوئن 1967 م. اعراب و اسرائيل، به تصرف اسرائيل درآمد و به همين علت اكثريت
ساكنان اين استان به سوي دمشق و ساير شهرهاي سوريه مهاجرت كردند، اما برخي از
ساكنان طايفه دروز همچنان در مناطق مسكوني خود باقي ماندند و تحت قيموميت
اسرائيل قرار گرفتند، اين در حالي است كه دولت سوريه معتقد است كه اينان همچنان
جزو شهروندان سوريه به شمار مي‏روند. در جنگ اكتبر سال 1973 سوريه توانست در
حدود 60 كيلومتر مربع از زمين‏هاي استان و از جمله آن‏ها شهر قنيطره و روستاهاي
اطراف آن را بازپس گيرد. در حال حاضر در خط آتش بس فيمابين سوريه و اسرائيل
نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل متحد مستقر هستند و زوار ايراني در طي سال‏هاي
گذشته به صورت تورهاي زيارتي از اين شهر وبيمارستان مركزي شهر كه نيمه ويرانه
مي‏باشد، بازديد مي‏كردند. عبدالحليم خدام از سال 1964 تا سال 1967 استاندار قنيطره
بود.


7. استان درعا

   استان درعا يكي از استان‏هاي جنوبي سوريه است كه از سمت جنوب به مرز اردن و
از غرب به استان قنيطره و از شرق به استان سويداء و از سمت شمال به استان دمشق
محدود مي‏گردد. مساحت استان بالغ بر چهار هزار كيلومتر مربع است و بيشتر زمين‏هاي
استان به صورت دشت بوده و به نام دشت حوران معروف مي‏باشد. جمعيت استان در
حدود يك ميليون نفر است كه اكثريت آنان به كار كشاورزي و دامپروري مشغول هستند. مركز اين استان شهر درعا است. نام درعا يك نام كنعاني است به معني «ذراع» است. درعا
به خاطر آب‏هاي معدني‏اش شهرت دارد. از شهرهاي ديدني استان درعا، شهر بصري
است كه اهميت شاياني در تاريخ اسلام دارد و در روايات اسلامي آمده است كه رسول
اكرم در نوجواني به همراه عموي خود ابو طالب از اين شهر ديدن كرده است. اين شهر
در 132 كيلومتري جنوب دمشق و در نزديكي مرز اردن قرار دارد. در روايات آمده
است كه كاروان تجاري ابوطالب قبل از رسيدن به بصري در صومعه راهبي به نام بحيرا
مهمان شد و بعد از صرف غذا بحيرا پرسيد: اين نوجوان كيست؟ گفتند: برادرزاده
ابوطالب است. بحيرا رو به ابوطالب كرد و گفت: كودك شما آينده درخشاني دارد، من
تمام خصوصياتي كه براي پيامبر آخرالزمان در كتاب‏هاي تورات و انجيل آمده را در او
مي‏بينم. او را از چشم دشمن پنهان ساز، اگر ملت يهود او را ببينند و بشناسند، نقشه قتل او
را خواهند كشيد.

   از جاهاي ديدني اين استان مسجد مبرك يا ناقه است كه گويند در اين مكان ناقه
پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بر زمين نشسته است و در داخل حجره‏اي كوچك در شبستان اين مسجد،
قطعه سنگي قرار دارد كه چهار گودال كوچك به اندازه زانو و يا پاي شتر كه بر اين سنگ
فرورفته ديده مي‏شود.

   از مقام‏هاي زيارتي استان آرامگاه محمدبن ابي حذيفه صحابه حضرت علي (عليه السلام) است كه توسط معاويه به شهادت رسيد و آرامگاه وي بر بالاي تپه‏اي مشرف بر دهكده
«عالقين» در نزديك شهر «كسوه» در جنوب دمشق قرار دارد.(1)


8. استان سويداء

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- همان منبع، ص 148-153.



33


   اين استان در ناحيه جنوب شرقي دمشق قرار دارد و از شمال به استان دمشق و از غرب
به استان درعا و از جنوب به كشور اردن منتهي مي‏گردد. نام قديمي اين منطقه حوران
مي‏باشد. مساحت اجمالي استان سويداء در حدود 6550 كيلومتر است و طول آن از
شمال به جنوب 120 كيلومتر، و عرض آن از شرق به غرب در حدود 66 كيلومتر است. آب و هواي استان معتدل و كوهستاني است كه در زمستان‏ها سرد بوده و در ارتفاعات آن
برف مي‏بارد و ميزان بارندگي ساليانه در اين استان بين 350 تا 400 ميلي‏متر است. ارتفاع
آن از سطح دريا در مرتفع‏ترين نقطه كه تل قينيه نام دارد در حدود 1809 متر است. آثار
باستاني زيادي در اين استان وجود دارد كه مهم‏ترين آن‏ها شهر باستاني شهبا است كه
امپراتور «فيليپ عربي» كه خود اصالتا در اين شهر به دنيا آمده بود، به آن اهميت داد و در
آن معبد، تئاتر، پل‏هاي متعدد، حمام و دروازه و باروهاي محكمي است به گونه‏اي كه
برخي بدين شهر نام «روم كوچك» اطلاق نمودند و بسياري از اين آثار تا روزگار ما باقي
مانده است.

   استان سويدا به كاشت انگور مشهور بوده و بخش زيادي از توليدات اين استان به
خارج از كشور صادر مي‏گردد. اين استان همچنين به كاشت سيب، هلو، آلو و بادام و
زيتون مشهور است.


9. استان طرطوس

   بندر طرطوس از لحاظ اهميت دومين بندر سوريه بعد از بندر لاذقيه به شمار مي‏رود. استان طرطوس بخش جنوبي ساحل سوريه را تشكيل مي‏دهد و از شمال به استان لاذقيه
و از جنوب به كشور لبنان محدود مي‏گردد. در دوران فنيقي‏ها به اين شهر «انترادوس»
مي‏گفتند و در دوران بيزانسي به آن «تارتوسا» مي‏گفتند. لشكر صليبي‏ها از بندر به عنوان
پايگاهي براي تأمين آذوقه لشكريان خود استفاده مي‏كردند تا اين كه صلاح‏الدين ايوبي
موفق شد آن را در سال 1188 م. آزاد نمايد. بخش قديمي شهر داراي يك كليساي جامع
قديمي است و در جاهاي ديگري از شهر آثار باستاني پراكنده‏اي وجود دارد. يكي از
آثار قديمي شهر قلعه باستاني طرطوس است كه سه باروي محكم و استوار آن هنوز
پابرجا است. امروزه شهر طرطوس به سوي شرق توسعه يافته و در آن ساختمان جديد
ساخته شده است. از جمله آثار ديدني شهر جزيره «ارواد» است كه كنعاني‏ها به آن
جزيره «أرادوس» مي‏گفتند و در دو كيلومتري ساحل طرطوس قرار دارد و از ديگر آثار
ديدني شهر باستاني عمريت است كه كاوش‏هاي باستاني در آن همچنان ادامه دارد.


10. استان لاذقيه

   بندر لاذقيه در فاصله 320 كيلومتري شمال شهر دمشق قرار دارد و مهم‏ترين بندر
سوريه به شمار مي‏رود. تاريخ بناي شهر به دوران فنيقي‏ها باز مي‏گردد، و نام اين بندر از
نام مادر امپراتور «سلوكس نكاتور» كه «لاوديسيا» نام داشت در 300 سال قبل از ميلاد،
گرفته شده است. اين شهر نيز همانند ساير شهرهاي سوريه تاريخي كهن دارد. استان
لاذقيه يكي از استان‏هاي حاصلخيز سوريه بوده و به باغ‏ها و زمين‏هاي كشاورزي خود
مشهور است. اكثريت علوي‏هاي سوريه در اين استان سكونت دارند. روستاي قرداحه كه
محل تولد آقاي حافظ اسد مي‏باشد در اين استان و در نزديكي بندر لاذقيه واقع شده
است. از شهرهاي مهم اين استان مي‏توان از شهر جبله نام برد.



34


11. استان ادلب

   اين شهر در شمال غربي سوريه و در سمت غربي دشت و ارتفاعات حلب قرار دارد و
ارتفاع آن از سطح دريا 446 متر است. ادلب در دوران عثماني‏ها وابسته به «سرمين» بود و
صدراعظم عثماني محمد پاشا كوپرلي به آن توجه نموده و باعث عمران و آباداني آن
گرديد و درآمد آن را وقف حرمين شريفين در مكه و مدينه نموده و آن را از پرداخت
ماليات معاف كرد و آثار عمراني فراواني در آن به يادگار گذاشت. در نيمه دوم قرن
هيجدهم اين شهر تابع جسرالشغور و سپس تابع اريحا شده و در سال 1812 به شهرستان و
در سال 1960 م. به عنوان مركز استان ادلب برگزيده شد. در دوران مبارزه با استعمار
فرانسه، ابراهيم هنانو يكي از انقلابيون سوري اين شهر را به عنوان پايگاه مقاومت
انتخاب كرد و اين شهر در سال 1920 توسط توپخانه فرانسه بمباران شد و اهالي آن ناچار
شدند كه شهر را ترك كنند، اما چندي نپاييد كه دوباره به شهر بازگشتند و نهضت آنان تا
سال 1945 م. ادامه داشت. اين شهر به توليد زيتون مشهور است و برادران راسل كه در
سال 1772 م. از اين شهر ديدن كرده‏اند، نام شهر زيتون را بر آن اطلاق نموده‏اند. در
دوران عثماني‏ها در اين شهر بيش از دويست كارخانه روغن‏كشي زيتون و سي‏وشش
كارخانه صابون‏پزي قرار داشت و در حال حاضر اين شهر بازار زيتون و روغن زيتون
سوريه را در اختيار دارد.

   در اطراف شهر ادلب آثار باستاني زيادي نظير: «الباره»، «رويحه»، «قلب لوزه» و
«قصر البنات» وجود دارد.


12. استان الرقه

   شهر رقه مركز استان‏الرقه است كه در وسط شمال سوريه و در ساحل رودخانه فرات و
در فاصله 160 كيلومتري شرق حلب قرار دارد. از اواسط دهه هفتاد، اقتصاد اين شهر
متكي به سد فرات و چاه‏هاي نفتي مجاور آن بوده است در اين شهر موزه‏اي وجود دارد
و حفاري‏هاي به عمل آمده در اين شهر از آثار دوران عباسي‏ها پرده برداشته است، از
مهم‏ترين آثار باستاني شهر مي‏توان از قصر العذاري، و مسجد جامع نام برد كه در قرن
هشتم ميلادي ساخته شده است.

   شهر رقه در سال 244 و يا 242 ق.م توسط سلوكس اول بنا شد و به نام «كالينيكوس»
ناميده شد و برخي علت اين تسميه را فيلسوف معروف يوناني «كالينيكوس» مي‏دانند كه
در شهر رقه درگذشت و در همان‏جا به خاك سپرده شد كه به نظر مي‏رسد اين ديدگاه
نادرست باشد. در دوران امپراتوري بيزانس اين شهر مركز اقتصادي و نظامي مهمي به
شمار مي‏رفته است. در سال 639 م. اين شهر توسط مسلمانان فتح شد و نام رقه بر آن
نهاده شد. در سال 772 م. منصور عباسي پايتخت تابستاني خود را در نزديكي شهر رقه بنا
كرد و نام آن الرافقه گذاشت. شهر مذكور به صورت نعل اسبي بنا شد و بعدها اين شهر به
شهر رقه ملحق گرديد. در بين سال‏هاي 796 و 808 م. هارون‏الرشيد عباسي نيز آن را به
عنوان پايتخت تابستاني خود برگزيد و در دوران وي شهر رقه مركز علمي و فرهنگي
مهمي گرديد. از مشاهير رقه مي‏توان از دانشمند ستاره‏شناس معروف البتاني (585-929 م.) نام برد. در سال 1258 م. مغول‏ها شهر رقه را ويران كردند.

   بنابر آمار سال 1994 م. جمعيت اين شهر در حدود 138000 نفر بوده است.



35


   در نزديكي شهر رقه، منطقه تاريخي صفين قرار دارد كه محل تلاقي دو لشكر
حضرت علي (عليه السلام) و معاويه در سال 37 قمري بود. در اين جنگ خون عمار ياسر و اويس
قرني به همراهي 25 نفر از بدريون و 20000 نفر ديگر از اصحاب حضرت علي (عليه السلام) بر
زمين ريخته شد. در اين جنگ سخت كه 110 روز به درازا كشيد، حدود نود هزار نفر از
لشكريان معاويه به هلاكت رسيدند. در اواخر جنگ كه مالك اشتر در يك قدمي خيمه
معاويه بود و نزديك بود كه فتنه ريشه‏كن شود، عمروعاص با ديدن پيروزي لشكر حق، با
نيرنگ قران‏ها را بر سر نيزه برد و لشكريان ساده با ديدن قرآن، حضرت علي (عليه السلام) را
وادار به پذيرش حكميت كردند.(1)


13. استان الحسكه

   مركز اين استان شهر حسكه است كه بركنار رودخانه خابور، يكي از سرچشمه‏هاي
فرات، در شمال شرق سوريه قرار دارد. نام قبلي اين استان، استان الجزيره بوده است. اين
شهر را آشوري‏ها بنا كردند. اين شهر يكي از مهم‏ترين شهرهاي تجاري منطقه الجزيره
است. استان حسكه، سه شهرستان به نام‏هاي قامشلي، مالكيه و راس العين دارد.


14. استان دير الزور

   مركز اين استان شهر دير الزور است كه در شرق سوريه و در كنار رودخانه فرات واقع
شده است. در لهجه عاميانه شام به اين شهر «الدير» مي‏گويند. تاريخ بناي شهر جديد دير
به سال 1867 م. در دوران عثماني‏ها بازمي‏گردد. از مهم‏ترين آثار شهر، پل فلزي شهر
است كه توسط فرانسوي‏ها ساخته شده است. در نزديكي اين شهر ويرانه‏هاي يك شهر
قديمي وجود دارد. شهر دير الزور يك موزه دارد كه در سال 1974 م. تأسيس شده
است. بنابر آمار سال 1992 م. جمعيت اين كشور 125000 نفر است.


تاريخ سوريه

   سوريه سرزميني بسيار كهن با تمدن‏هاي برجسته تاريخي است، برخي از اين تمدن‏ها
به دو تا سه هزار سال قبل از ميلاد باز مي‏گردد. در اين سرزمين تمدن‏هاي متعددي پا به
عرصه وجود نهاد كه به ترتيب زماني اين تمدن‏ها و دوران‏ها به شرح زير مورد بررسي
قرار مي‏گيرند:


دوران آكادي‏ها (2350 ق.م ـ 2130 ق.م)

   بنيان‏گذار اين سلسله «سارگن اول» است كه توانست اين حكومت را بر بقاياي تمدن
سومريان بنا نهد. ريشه و اصل أكادي‏ها به اقوام سامي كهن و مهاجر بازمي‏گردد كه از شبه
جزيره عربستان به بين‏النهرين مهاجرت كرده و امپراتوري وسيعي بنا نهادند كه اين
امپراتوري شامل سرزمين سوريه امروزي، بين‏النهرين، عيلام و بخش‏هايي از آناتولي
بود. أكادي‏ها به ساختن وسايل برنزي مشهور بودند. امپراتوري آكادي در سال 2130 ق.م توسط گوتي‏ها و قبايل كوهستاني منقرض شد.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- همان منبع، ص 141-147.



36



| شناسه مطلب: 77406







نظرات کاربران