سوریه سرزمین هزاره ها

‏ سوریه سرزمین هزاره ها * سوریه معاصر * ‏ سوریه در سال 1799 میلادی با فتح مصر توسط ناپلئون بناپارت، به اشغال‏ فرانسه درآمد و با استقلال نسبی مصر، این کشور دوباره به دولت عثمانی‏ واگذار شد. ‏ در سال 1860 فرانسه به عنوان کمک به سلطان عثمانی در اداره س

‏ سوريه سرزمين هزاره ها

* سوريه معاصر *

‏ سوريه در سال 1799 ميلادي با فتح مصر توسط ناپلئون بناپارت، به اشغال‏ فرانسه درآمد و با استقلال نسبي مصر، اين كشور دوباره به دولت عثماني‏ واگذار شد.

‏ در سال 1860 فرانسه به عنوان كمك به سلطان عثماني در اداره سوريه ،‏ نيروهاي نظامي خود را در بيروت كه آنزمان جزو خاك سوريه بود، پياده كرد.

‏ درسال 1914 ميلادي دولت عثماني وارد جنگ جهاني اول شد و عربها زمينه را‏ مساعد ديده و براي استقلال خود شروع به فعاليت كردند و در همين زمان زمينه‏ براي ايجاد يك دولت فلسطيني آغاز شده بود.

‏ در پايان جنگ جهاني اول و شكست عثماني ، "اميرفيصل بن حسين" از سوي‏ كنگره مردم سوريه به پادشاهي اين كشور انتخاب شد.

‏ در سال 1920 ميلادي "نيروهاي فرانسوي و متفقين" اين كشور را اشغال كرده‏ و سوريه و لبنان با راي جامعه بين الملل تحت قيموميت فرانسه قرار گرفت.

‏ در سال 1926 ميلادي لبنان از سوريه جدا و كشوري مستقل شد.

‏ در سال 1932 با واگذاري ناحيه "اسكندرون" از سوريه به تركيه، احساسات‏ ضد فرانسوي در اين كشور تشديد شد.

‏ فرانسويها در اوايل جنگ جهاني دوم پايگاه هايي در سوريه مستقر كردند كه‏ پس از سقوط فرانسه در سال 1940 بدست آلمان هيتلري، نسبت به دولت نازيها‏ اعلام وفاداري كردند.

‏ در سال 1941 ميلادي نيروهاي انگليسي و فرانسه آزاد، سوريه را اشغال‏ كردند.

‏ در 16 سپتامبر 1941 "ژنرال كاترو فرمانده نيروهاي فرانسه آزاد"، استقلال‏ و سپس تاسيس "جمهوري سوريه" را اعلام كرد و "شيخ تاج الدين حسني" رييس‏ جمهور شد.

‏ در سال 1943 نيز "شكري الغوتلي" به عنوان رييس جمهور اين كشور انتخاب‏ و از همين سال استقلال كامل سوريه با خروج سربازان خارجي آغاز شد.

‏ در سال 1948 ميلادي سوريه در جنگ اعراب و اسراييل شركت كرد و از سال‏ 1949م تا 1953م، چند كودتا در سوريه بوقوع پيوست و در سال 1954م " هاشم‏ الاتاسي" به قدرت رسيد و در همين سال سوريه با انعقاد پيماني با شوروي‏ به دول سوسياليستي پيوست.

‏ در سال 1958 سوريه و مصر به رياست جمال عبدالناصر "جمهوري متحد عرب"‏ را تشكيل دادند.

‏ از سال 1961م تا 1966م چند كودتاي ديگر در اين كشور صورت گرفت و‏ مخالفان اتحاد با مصر در اين سالها به حكومت رسيدند در همين دوران روابط‏ سوريه با عراق تيره شد.

‏ درسال 1967م پس از جنگ با اسراييل قسمتي از خاك سوريه ازجمله ارتفاعات‏ جولان و بخشي از قنيطره به اشغال صهيونيستها درآمد.

‏ در سال 1970م "ژنرال حافظ اسد" با كودتايي قدرت را بدست گرفت و به رياست‏ جمهوري اين كشور انتخاب شد.

‏ درسال 1973م سوريه دوباره در جنگ اعراب و اسراييل شركت كرد و خسارات‏ زيادي به اسراييل وارد آورد.

‏ درسال 1976م سوريه با خيانت سادات به اعراب و پيمان كمپ ديويد روابط‏ خود با مصر را قطع كرد و با شركت چند كشور مترقي عربي "جبهه پايداري" را‏ تاسيس كرد.

‏ در سال 1359 شمسي پس از بقدرت رسيدن صدام حسين و جنگ آن كشور با ايران‏ روابط سوريه با عراق نيز قطع شد.

‏ در سال 1963 حزب بعث بر اداره امور كشور، تسلط يافت و در سال 1970 حافظ‏ اسد رياست "جمهوري عربي سوريه" را به عهده گرفت.

‏ در سال 1973 ارتش سوريه در جنگ با اشغالگران صهيونيست، موفق شد شهر‏ قنيطره را از چنگال اسرائيل غاصب آزاد سازد.

‏ در سال 1982م سوريه بدنبال هجوم صهيونيستها به جنوب اين كشور درگير‏ نبرد لبنان بود.

‏ حافظ اسد تا سال "2000 ميلادي" منصب رياست جمهوري را بر عهده داشت و در‏ همين سال دار فاني را وداع گفت و دوماه بعد فرزند وي "بشار اسد" در يك‏ نظرسنجي عمومي عهده دار رياست جمهوري سوريه شد.

‏ در سوريه رييس جمهور با راي مردم به مدت 7 سال انتخاب مي گردد و پارلمان‏ اين كشور داراي 173 عضو است كه به مدت 4 سال انتخاب مي شوند.

‏ ‏ * سوريه باستاني *

‏ سوريه كنوني در گذشته بخش عمده اي از سرزمين شام (سوريه، لبنان، فلسطين،‏ اردن) بوده است.

‏ به گفته "ارنست هرتز فيلد"، سوريه نامي آشوريست و هنگام غلبه آشوريان‏ به اين كشور اين نام را گرفته است.

‏ مورخان عرب مي نويسند: اين سرزمين به دليل فراواني قريه ها و دهات و‏ نزديكي به يكديگر "شام" نام گرفته و همچنين اعراب شهرها را به نام‏ سرزمينهاي آن مي خواندند و به "دمشق" نيز "شام" مي گفتند.

‏ "مقدسي" جغرافيدان قرن چهارم در "احسن التقاسيم" مي نويسد: سرزمين شام‏ گرانقدر، پيامبر خيز، مركز نيكوكاران ، هجرتگاه ابراهيم، شهر ايوب، محراب‏ داوود، شگفيتهاي سليمان، گورگاه اسحاق و مادرش، زادگاه مسيح و گهواره اش،‏ قتلگاه جالوت و دژ او، چاه ارميا و زندانش، صخره موسي، تپه عيسي، محراب‏ زكريا، معركه گاه يحيي، مشهد پيامبران، قريه ايوب، خانه يعقوب، قبر موسي‏ ، چاه سليمان، جايگاه لقمان، دره كنعان با مشاهد بيشمار ديگر و فضيلتهاي‏ آشكار و ميوه ارزان، در اينجا دل گرمي مي پذيرد و براي پرستش آماده مي شود‏ و دمشق مادر شهرهاي شام است.

‏ اين سرزمين به دليل قرارگرفتن در مسير اقوام مختلفي از جمله سامي‏ آموري، آرمي، نطنري، آشوري، بابلي، يوناني، رومي و ايراني از تنوع خاص‏ فرهنگي و آثار باستاني برخوردار است.

‏ با ظهور تمدن اسلامي در اين سرزمين مردم اين ديار به احداث مساجد،‏ بناهاي مذهبي و علمي پرداختند و همچنين مهاجرت دهها صحابه و تعدادي از‏ اهل بيت رسول خدا(ص) به اين سرزمين براي نشر عقايد اسلام، مقابر و مشاهد‏ متبركه اي بوجود آورده است.

‏ وجود صدها و هزاران آثار تاريخي برجاي مانده از دوران قبل و بعد از‏ اسلام در سوريه سندي محكم از قدمت تاريخي و فرهنگ غني اين كشور است.

‏ دراين ميان شهر "دمشق" كه بعد از شهر "اريحا" در قدس از قديمي ترين و‏ مهمترين پايتخت هاي تمدن قديم محسوب مي شد، جلوه اين تمدن ديرينه است.

‏ "دمشق" در طول قرون متمادي بانامهاي خاصي از جمله: دماسكو، جيرون،‏ عذرا، بيت رامون، عين الشرق، باب الكعبه، قسط المسلمين، دماشق و دمشق‏ خوانده مي شد.

‏ بيشتر مورخان براين عقيده اند: اولين كسي كه دمشق را بنا كرد "ارم بن‏ سام بن نوح" بود كه در آن سرزمين، باغي احداث كرد و در آن عمارتي بي نظير‏ ساخت كه به "باغ ارم" مشهور شد.

‏ گفته مي شود بعدها "شداد بن عاد" درآنجا عمارت بسيار ساخت و بهشت و دوزخ‏ معروف را طرح كرد كه خداوند در قرآن كريم در باره آن مي فرمايد/ ارم ذات‏ العماد التي لم يخلق مثلها في البلاد /.

‏ و حضرت ابراهيم 50 سال پس از بناي دمشق در اين سرزمين متولد شد.

‏ * دروازه هاي شهر دمشق *

‏ "دمشق" در گذشته به دليل وضعيت خاص جغرافيايي خود همواره در معرض هجوم‏ اقوام مختلفي قرار گرفته كه براي حراست از شهر ديوارهايي دور آن كشيده اند‏ كه قسمتهايي از اين ديوارها در دوره رومي ها ساخته شده و دروازه هاي آن‏ نيز متعلق به آن دوران است و بخشهايي از آن نيز به دورانهاي اسلامي تعلق‏ دارد.

‏ دروازه هاي اصلي شهر دمشق باب شرقي، باب الفراديس/ العماره، باب الصغير،‏ باب السلام، باب الفرج، باب كيسان، باب الجناز، باب الحديد و باب الجابيه‏ است كه هر يك آثار تاريخي بسياري را در خود جاي داده است.

‏ "باب الفراديس"

‏ درسمت شمال دمشق بوده و به "باب العماره" معروف است و در كنار حرم حضرت‏ رقيه (ع) در شمال غربي و در مدخل بازار العماره قرار دارد.

‏ "باب الصغير"

‏ از ساير ابواب دمشق كوچكتر بوده و به باب الصغير معروف شده و بسياري از‏ صحابه و فرزندان ائمه و سادات در اينجا دفن شده اند.

‏ باب الصغير در جنوب شهر قديم دمشق واقع شده و از آثار دوران روميهاست كه‏ به وسيله نورالدين شهيد در قرن 12 ميلادي تجديد بنا شده است.

‏ "باب السلام"

‏ در شمال دمشق و در نزديكي باب توما واقع شده و از ابواب اصلي دمشق در دو‏ دوره رومي هاست اين دروازه توسط ملك صلاح الدين ايوبي در سال 641 هجري ترميم‏ شده است.

‏ "باب توما"

‏ در سمت شمال شرقي شهر واقع شده و از بناهاي دوران رومي هاست، محله باب‏ توما هم اكنون محل سكونت مسيحيان است و بيشتر ساختمانهاي آن در دوران تسلط‏ فرانسويها /1920 1945/ ساخته شده است.

‏ "باب شرقي"

‏ يكي ديگر از دروازه هاي بازمانده از دوران رومي ها مي باشد كه نزديك باب‏ توما واقع شده و هم اكنون مسيحي نشين بوده و چند كليسا نيز در آن قرار‏ دارد.

‏ "باب الفرج"

‏ كمي پايينتر از باب الفراديس در داخل بازار المناخليه قرار دارد از اين‏ دروازه به مسجد جامع اموي و همچنين حرم حضرت رقيه(س) راه دارد اين دروازه‏ توسط نورالدين زنگي شهيد بنا شده است و به اين دليل باب الفرج مي گويند كه‏ ساكنين شهر با گشودن آن در مقابل دشمن پيروز شدند.

‏ "باب كيسان"

‏ اين دروازه در جنوب شرق شهر و در غرب باب شرقي بوده و مقبره اي با اين‏ نام در كنار آن قرار دارد. دروازه كيسان تخريب شده و كنيسه قديس پطرس‏ بجاي آن ساخته شده است.

‏ "باب الجناز"

‏ در غرب دمشق قرار داد و به باب النصر و باب دارالسعاده نيز معروف است.

‏ "باب الحديد"

‏ اين دروازه مخصوص قلعه دمشق بوده كه از آهن ساخته شده و لذا نام "باب‏ الحديد" بخود گرفته است.

‏ "باب الجابيه"

‏ در غرب شهر قرار داشته و به شارع مستقيم ( بازار مدحت پاشا) متصل است.


| شناسه مطلب: 77455