بخش 14
زیارت ابراهیم، فرزند رسول اکرم زیارت اسماعیل فرزند امام صادق زیارت حلیمه سعدیّه زیارت عمّه های رسول اکرم زیارت امّ البنین مادر حضرت ابوالفضل زیارت اهل قُبور زیارت حضرت عبد اللّه بن عبدالمطّلب زیارت دوم حضرت عبدالله بن عبدالمطّلب فضیلت زیارت حمزه و سایر شُهدای اُحُد زیارت حضرت حمزه عموی پیامبر زیارت دیگر شهدای اُحُد مساجد واماکن متبرّکه در مدینه منوّره مستحبّات مدینه منوّره و مسجدالنّبی مسجد قُبا اعمال مسجد قبا مسجد ذو قبلتین مسجد فتح (مسجد احزاب) دعا در مسجد الاجابه
326 |
زيارت ابراهيم، فرزند رسول اكرم(صلي الله عليه وآله)
ابراهيم، پسر رسول الله(صلي الله عليه وآله) در كودكي از دنيا رفت و پيغمبر خدا(صلي الله عليه وآله) را داغدار كرد. درگذشت ابراهيم، پيامبر را به شدّت غمگين ساخت وآن حضرت در سوگ فرزند، اشك مي ريخت و مي فرمود: «چشم اشك فشان است و غمگين، ولي سخني نمي گويم كه موجب ناخوشنودي پروردگارمان گردد».(1)
اين فرزند، كه مورد علاقه شديد پيامبر(صلي الله عليه وآله) بود، در بقيع به خاك سپرده شد. براي زيارت او، در قبرستان بقيع، نزديك قبر او مي ايستي وچنين مي گويي:
«اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي نَبِيّـِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي
«سلام بر رسول خدا سلام بر پيامبر خدا سلام بر
حَبِيبِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي صَفِيّـِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي نَجِيّـِ اللهِ،
حبيب خدا سلام به برگزيده خدا سلام بر انتخاب شده خدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار، ج16، ص235، ح35 و ج77، ص142، ح1
327 |
اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللهِ، سَيّـِدِ الاَْنْبِياءِ وَخاتَمِ الْمُرْسَلِينَ،
سلام بر محمد بن عبداللّه آقاي پيمبران و خاتم رسولان
وَخِيَرَةِ اللهِ مِنْ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ وَسَمائِهِ،اَلسَّلامُ عَلي جَمِيعِ
و برگزيده خدا از خلقش در زمين و آسمانش سلام بر همه
أَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَي السُّعَداءِ وَ الشُّهَداءِ
پيمبران و رسولان سلام بر سعادتمندان و شهيدان
وَالصّالِحِينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلي عِبادِاللهِ الصّالِحِينَ، اَلسَّلامُ
و بندگان شايسته حق سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا سلام
عَلَيْكَ أَيَّتُهَا الرُّوحُ الزّاكِيَةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُهَا النَّفْسُ الشَّرِيفَةُ،
بر تو اي روح پاك سلام بر تو اي جان شريف
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُهَا السُّلالَةُ الطّاهِرَةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيَّتُهَا النَّسَمَةُ
سلام بر تو اي نسل پاكيزه سلام بر تو اي انسان
الزّاكِيَةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ خَيْرِ الْوَري، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ
پاك سلام بر تو اي فرزند بهترين مردم سلام بر تو اي فرزند
النَّبِيّـِ الْمُجْتَبي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الْمَبْعُوثِ إِلي كافَّـةِ الْوَري،
پيامبر برگزيده سلام بر تو اي فرزند برانگيخته شده بسوي عموم مردم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الْبَشِيرِ النَّذِيرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ السِّراجِ
سلام بر تو اي فرزند بشير و نذير سلام بر تو اي فرزند چراغ
328 |
الْمُنِيرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الْمُؤَيَّدِ بِالْقُرْآنِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ
تابناك سلام بر تو اي فرزند آنكس كه بوسيله قرآن تأييد شد سلام بر تو اي فرزند
الْمُرْسَلِ إِلَي الاِْنْسِ وَالْجانِّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ صاحِبِ الرّايَةِ
آنكس كه بسوي انس و جن فرستاده شد سلام بر تو اي فرزند صاحب پرچم
وَالْعَلامَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الشَّفِيعِ يَوْمَ الْقِيامَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
و علامت سلام بر تو اي فرزند شفيع در روز قيامت سلام بر تو
يَاابْنَ مَنْ حَباهُ اللهُ بِالْكَرامَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وبَرَكاتُهُ،
اي فرزند آن كس كه خدايش مخصوص فرمود به بزرگواري سلام بر تو و رحمت خدا و بركاتش
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ اِخْتارَ اللهُ لَكَ دارَ إِنْعامِهِ قَبْلَ أَنْ يَكْتُبَ عَلَيْكَ
گواهي دهم كه براستي خداوند براي تو خانه نعمت خود را انتخاب فرمود پيش از آنكه مقرر و واجب كند برتو
أَحْكامَهُ، أَوْ يُكَلّـِفَكَ حَلالَهُ وَحَرامَهُ، فَنَقَلَكَ إِلَيْهِ طَيّـِباً زاكِياً
احكام خود را يا تكليف كند تو را به حلال و حرامش پس تو را بدان خانه منتقل فرمود پاك و مبرا
مَرْضِيّاً طاهِراً مِنْ كُلِّ نَجَس، مُقَدَّساً مِنْ كُلِّ دَنَس، وَبَوَّأَكَ جَنَّةَ
و پسنديده و پاكيزه از هر نجاست و تميز از هر كثافت و آلودگي و جايت داد
الْمَأْوي، وَرَفَعَكَ إِلَي الدَّرَجاتِ الْعُلي، وَصَلَّي اللهُ عَلَيْكَ
در بهشت آسايش و بالايت برد به درجات بالا و درود خدا بر تو
صَلاةً تَقَرُّ بِها عَيْنُ رَسُولِهِ، وَتُبَلّـِغُهُ أَكْبَرَ مَأْمُولِهِ. اَللّهُمَّ اجْعَلْ
درودي كه روشن شود بدان ديده رسول خدا و برساندش به بزرگترين آرزويش خدايا قرار ده
329 |
أَفْضَلَ صَلَواتِكَ وَأَزْكاها، وَأَنْمي بَرَكاتِكَ وَأَوْفاها، عَلي
بهترين درودها و پاكيزه ترين آنها و فزاينده ترين بركاتش و كاملترين آنها را بر
رَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّـِينَ،
رسول خود و پيامبرت و برگزيده از خلقت محمد خاتم پيمبران
وَعَلي مَنْ نَسَلَ مِنْ أَوْلادِهِ الطَّيّـِبِينَ، وَعَلي ما خَلَّفَ مِنْ عِتْرَتِهِ
و بر نسل او از اولاد پاكش و بر يادگاري كه بجاي گذارد از عترت
الطّاهِرِينَ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ. اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ
پاكيزه اش به رحمتت اي مهربانترين مهربانان خدايا از تو خواهم به حق
مُحَمَّد صَفِيِّكَ، وَإِبْراهِيمَ نَجْلِ نَبِيِّكَ أَنْ تَجْعَلَ سَعْيِي بِهِمْ
محمد برگزيده ات و به حق ابراهيم فرزند پيامبرت كه قرار دهي سعي مرا بديشان
مَشْكُوراً، وَذَنْبِي بِهِمْ مَغْفُوراً، وَحَياتِي بِهِمْ سَعِيدَةً، وَعاقِبَتِي
مورد سپاسگزاري و گناهم را آمرزيده و زندگيم را سعادتمند و عاقبتم
بِهِمْ حَمِيدَةً، وَحَوائِجِي بِهِمْ مَقْضِيَّةً، وَأَفْعالِي بِهِمْ مَرْضِيَّةً،
را ستوده و حاجاتم را روا شده وكردارم را پسنديده
وَأُمُورِي بِهِمْ مَسْعُودَةً، وَشُؤُونِي بِهِمْ مَحْمُودَةً. اَللّهُمَّ وَأَحْسِنْ
و كارهايم را مقرون به سعادت و وضعم را مورد پسند و ستوده خدايا و نيكو گردان
لِيَ التَّوْفِيقَ، وَنَفِّسْ عَنّـِي كُلَّ هَمّ وَضِيق. اَللّهُمَّ جَنِّبْنِي عِقابَكَ،
برايم توفيق را و برطرف كن از من هر اندوه و فشاري را خدايا دور كن مرا از عقاب و شكنجه ات و
330 |
وَامْنَحْنِي ثَوابَكَ، وَأَسْكِنّـِي جِنانَكَ، وَارْزُقْنِي رِضْوانَكَ
تفضل كن بر من پاداش نيكت را و سكنايم ده در بهشتت و روزيم گردان رضوان
وَأَمانَكَ، وَأَشْرِكْ لِي فِي صالِحِ دُعائِي والِدَيَّ وَوُلْدِي وَجَمِيعَ
و امنيتت را و شريك گردان با من در دعاي شايسته ام پدر و مادرم و فرزندانم و همه
الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلاَْحْياءَ مِنْهُمْ وَالاَْمْواتَ، إِنَّكَ وَلِيُّ
مؤمنين و مؤمنات را زندگان از ايشان و مردگانشان را كه براستي تويي صاحب اختيار
الْباقِياتِ الصّالِحاتِ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ».
اعمال ماندگار و شايسته آمين اي پروردگار جهانيان.»
زيارت اسماعيل فرزند امام صادق(عليهما السلام)
اسماعيل، فرزند بزرگ امام صادق(عليه السلام) بود، وعدّه اي از شيعيان پس از امام صادق به امامت او اعتقاد پيدا كردند و به «اسماعيليّه» معروف شدند، اگر چه خود به امامت برادرش امام موسي كاظم عقيده داشت ومورد احترام آن حضرت بود. در زيارت اسماعيل مي گويي:
«اَلسَّلامُ عَلي جَدِّكَ الْمُصْطَفي، اَلسَّلامُ عَلي أَبِيكَ الْمُرتَضَي
«سلام بر جدّت (حضرت) مصطفي، سلام بر پدرت (حضرت) مرتضي،
331 |
الرِّضا، اَلسَّلامُ عَلَي السَيّـِدَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَينِ، اَلسَّلامُ عَلي
سلام بر دو سرور (امام) حسن و (امام) حسين، سلام بر
خَدِيجَةَ أُمّـِ الْمُؤْمِنِينَ أُمّـِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلي
مادر مؤمنان و مادر بانوي بانوان جهان; خديجه، سلام بر
فاطِمَةَ أُمّـِ الاَْئِمَّةِ الطّاهِرِينَ، اَلسَّلامُ عَلَي النُّفُوسِ الْفاخِرَةِ، بُحُورِ
مادر امامان پاك (حضرت) فاطمه، سلام بر جان هاي والا و درياهاي
الْعُلُومِ الزّاخِرَةِ، شُفَعائِي فِي الاْخِرَةِ، وَ أَوْلِيائِي عِنْدَ عَوْدِ
دانش; شفيعانم در آخرت و مددكارانم به هنگام بازگشت
الرُّوحِ إِلَي الْعِظامِ النَّخِرَةِ، أَئِمَّةِ الْخَلْقِ وَوُلاةِ الْحَقِّ،اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
روان به استخوان هاي فرسوده; پيشوايان راستين و وُلات حق، سلام بر تو
أَيُّهَا الشَّخْصُ الشَّريِفُ، الطّاهِرِ الْكَرِيمِ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ،
اي شخصيت شريف; (امام) پاك و بزرگوار، گواهي مي دهم كه معبودي جز الله نيست و اينكه
وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَمُصْطَفيهُ، وَأَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّهُ وَمُجْتَباهُ، وَأَنَّ
حضرت محمّد بنده و برگزيده او است و اينكه حضرت علي وليّ و منتخب او مي باشد و امامت تا
الاِْمامَةَ فِي وُلْدِهِ إِلي يَوْمِ الدِّينِ، نَعْلَمُ ذلِكَ عِلْمَ الْيَقِينِ، وَنَحْنُ
قيامت در ميان فرزندان (معصوم) او است، و براي ما امري يقيني است و بر اين
لِذلِكَ مُعْتَقِدُونَ، وَفِي نَصْرِهِمْ مُجْتَهِدُونَ».
باوريم و در ياريشان كوشا مي باشيم.»
332 |
زيارت حليمه سعديّه(عليها السلام)
حليمه سعديّه، دايه و مادر رضاعي رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بود كه آن حضرت را در كودكي از عبدالمطّلب (جدّ پيامبر) تحويل گرفت و ميان قبيله خود در بيرون مكّه برد، و به او شير داد و بزرگش كرد. زني با عاطفه و مهربان كه افتخار دايگي پيامبر(صلي الله عليه وآله) را داشت، و مورد احترام و علاقه حضرت بود.
در زيارت آن بانوي عظيم الشّأن چنين مي گويي:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ
«سلام بر تو اي مادر (رضاعي) پيامبر خدا، سلام بر تو اي مادر
صَفِيّـِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ حَبِيبِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا
برگزيده خدا، سلام بر تو اي مادر حبيب خدا، سلام بر تو اي
أُمَّ الْمُصْطَفي، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يامُرْضِعَةَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ
مادر حضرت مصطفي، سلام بر تو اي دايه رسول خدا، سلام بر تو
يا حَلِيمَةَ السَّعْدِيَّةِ، فَرَضِيَ اللهُ تَعالي عَنْكِ وَأَرْضاكِ، وَجَعَلَ
اي حليمه سعديه، خداوند تعالي از تو خوشنود باد و ترا خوشنود سازد، و بهشت
الْجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَ مَأْواكِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ».
را منزل و پناهگاهتان قرار دهد و رحمت و بركات خدا بر تو باد.»
333 |
زيارت عمّه هاي رسول اكرم(صلي الله عليه وآله)
قبر اين دو بانوي بزرگوار «صفيّه و عاتكه»، دختران عبدالمطّلب و امّ البنين مادر حضرت ابوالفضل(عليه السلام) در بقيع در كنار هم قرار دارند. صفيّه، زني شجاع، با كمال و اديب و شاعر بود، و در آغاز ظهور اسلام مسلمان شد، و با پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله) بيعت كرد، و به مدينه هجرت نمود. در جنگ اُحُد و خندق هم حاضر بود، و در سال 20 هجري در سن 73 سالگي از دنيا رفت.
عاتكه نيز زني با ايمان بود، و در رديف صحابه پيامبر قرار داشت، و همراه مسلمانان مهاجر به مدينه هجرت كرد.
در زيارت دو عمّه حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) صفيّه و عاتكه مي گويي:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا عَمَّتَيْ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا
«سلام بر شما دو عمّه رسول خدا، سلام بر شما دو
عَمَّتَيْ نَبِيّـِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا عَمَّتَيْ حَبِيبِ اللهِ، اَلسَّلامُ
عمّه پيامبر خدا، سلام بر شما دوعمّه حبيب خدا، سلام
334 |
عَلَيْكُما يا عَمَّتَيِ الْمُصْطَفي، رَضِيَ اللهُ تَعالي عَنْكُما وَجَعَلَ
بر شما دو عمّه حضرت مصطفي، خداوند از شما خوشنود باد و بهشت
الجَنَّةَ مَنْزِلَكُما وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُـهُ».
را جايگاهتان قرار دهد و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»
زيارت امّ البنين مادر حضرت ابوالفضل(عليه السلام)
امّ البنين، كه نامش «فاطمه» دختر حزام است، زني رشيد، شجاع و عارف و فاضل و نجيب و با اخلاص بود كه پس از شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) ، به همسري اميرالمؤمنين در آمد، و صاحب چهار فرزند رشيد به نامهاي عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان شد كه هر چهار نفر در كربلا، در ركاب امام حسين(عليه السلام) جنگيدند، و شربت شهادت نوشيدند. امّ البنين براي شهداي كربلا و چهار شهيد خود در مدينه عزاداري مي كرد، و در رثايشان شعر مي سرود، واز احياگران ياد كربلا و شهدا بود.
در زيارت امّ البنين(عليها السلام) مي گويي:
335 |
«اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيّـِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ
«سلام بر تو اي همسر وليّ خدا، سلام بر تو اي همسر
أَمِيرِالمُؤْمِنِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ الْبَنِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ
امير مؤمنان، سلام بر تو اي امّ البنين، سلام بر تو اي مادر
الْعَبّاسِ بْنِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِب، رَضِيَ اللهُ تَعالي عَنْكِ،
عبّاس پسر امير مؤمنان علي بن ابي طالب، خداي تعالي از تو راضي باد
وَجَعَلَ الجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأْويكِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ».
و بهشت را منزل و پناهگاهتان قرار دهد و رحمت و بركات خدا بر شما.»
زيارت اهل قُبور
اين زيارت براي ديگر اموات مؤمن و مؤمنه مدفون در بقيع و در ديگر قبرستان ها خوانده مي شود:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اَلسَّلامُ عَلي أَهْلِ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، يا
«سلام بر معتقدان به «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ» از سوي معتقدان به «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ» اي
أَهْلَ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ
معتقدان به «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ»، شما را به حق «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ» چگونه يافتيد پاداش ذكر «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ»
336 |
إِلاَّ اللهُ، مِنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، يا لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ،
را از سوي معبودي كه نيست جز الله، اي معبود يكتا به حق «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ»
اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ، وَاحْشُرْنا فِي زُمْرَةِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاَّ
بيامرز آنكه را كه گويد: «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ» و ما را در زمره گويندگان «لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ»،
اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللهِ».
محـمّد رسول الله، علي وليّ الله محشـور سـاز.»
از اميرالمؤمنين(عليه السلام) روايت شده هر كس به قبرستان براي زيارت اهل قبور برود، خداوند متعال ثواب پنجاه سال عبادت به او عطا فرمايد، و گناه پنجاه ساله او و والدينش را ببخشد. از پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) نقل است هر كس هفت مرتبه سوره " إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ القَدْر " را نزد قبر مؤمني بخواند، خداوند متعال فرشته اي را نزد قبر او مي فرستد كه پرستش خدا كند، و ثوابش را به نام آن ميّت مي نويسد. پس چون روز قيامت شود به هر هولي از اهوال قيامت برسد، خداوند آن هول را از او برطرف كند، تا اينكه داخل بهشت شود.
337 |
زيارت حضرت عبد اللّه بن عبدالمطّلب(عليهما السلام)
پدر گرامي حضرت رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) پس از مراجعت از سفر شام و قبل از ولادت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) از دنيا رفت، قبر آن بزرگوار تقريباً روبه روي «باب السّلام در محلّ مُصَلّي» قرار داشت كه پس از طرح توسعه حرم، در داخل شبستان مسجد قرار گرفت و هم اكنون جاي دقيق آن معلوم نيست.
در زيارت آن حضرت بگو:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ اللهِ،
«سلام بر تو اي وليّ خدا، سلام بر تو اي امين خدا،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُسْتَوْدَعَ نُورِ رَسُولِ
سلام بر تو اي نور خدا، سلام بر تو اي سپردگاه نور پيامبر
اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا والِدَ خاتَمِ الاَْنْبِياءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنِ
خدا، سلام بر تو اي پدر خاتم پيامبران، سلام بر تو اي آنكه
انْتَهي إِلَيْهِ الْوَدِيعَةُ وَالاَْمانَةُ الْمَنِيعَةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ
امانت منيع (نور نبوت) به او منتقل گرديد، سلام بر تو اي آنكه
338 |
أَوْدَعَ اللهُ فِي صُلْبِهِ الطَّيِّبِ الطّاهِرِ الْمَكِينِ نُورَ رَسُولِ اللهِ الصّادِقِ
خداوند به وديعت نهاد در صلب پاك و پاكيزه او، نور رسول راستگو و
الاَْمِينِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا والِدَ سَيِّدِ الاَْنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ، أَشْهَدُ
امين را ، سلام بر تو اي پدر سرور پيامبران و رسولان، گواهي دهم
أَنَّكَ قَدْ حَفِظْتَ الْوَصِيَّةَ، وَأَدَّيْتَ الاَْمانَةَ عَنْ رَبِّ الْعالَمِينَ فِي
كه تو وصيّت را حفظ، و حق امانت پروردگار جهانيان يعني
رَسُولِهِ، وَكُنْتَ فِي دِينِكَ عَلي يَقِين، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ اتَّبَعْتَ دِينَ
پيامبر او را ادا نمودي، و در دينت به مقام يقين رسيدي، و گواهي دهم كه تو دين
اللهِ عَلي مِنْهاجِ جَدِّكَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ فِي حَياتِكَ وَبَعْدَ
خدا را كه شريعت جدّت ابراهيم خليل الله بود، در دوره زندگي پيروي كردي
وَفاتِكَ، عَلي مَرْضاتِ اللهِ فِي رَسُولِهِ، وَأَقْرَرْتَ وَصَدَّقْتَ بِنُبُوَّةِ
و بر آن مردي و مورد رضاي خدا و پيامبرش بودي و به نبوّت
رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَوِلايَةِ أَمِيرِالمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ
رسول خدا(صلي الله عليه وآله) و ولايت امير مؤمنان و ديگر
السَّلامُ، وَالاَْئِمَّةِ الطّاهِرِينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، فَصَلَّي اللهُ عَلَيْكَ حَيّاً
ائمّه طاهرين(عليهم السلام) اقرار كردي، خداوند در حال حيات و مرگ
وَمَيِّتاً، وَرَحْـمَةُ اللهِ وَبَـركاتُهُ».
بر تو درود فرستاد و رحمت و بركاتش بر تو باد.»
339 |
زيارت دوم حضرت عبدالله بن عبدالمطّلب(عليهما السلام)
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْمَجْدِ الاَْثِيلِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا
«سلام بر تو اي بزرگوار و اصيل، سلام بر تو اي
خِيَرَةَ فَرْع مِنْ دَوْحَةِ الْخَلِيلِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الذَّبِيحِ
بهترين شاخسار شجره ابراهيم خليل، سلام بر تو اي فرزند اسماعيل
إِسْماعِيلَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سُلالَةَ الاَْبْرارِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا
ذبيح، سلام بر تو اي كه از دودمان نيكاني، سلام بر تو اي پدر
النَّبِيّـِ الْمُخْتارِ، وَعَمَّ الْوَصِيّـِ الْكَرّارِ، وَوالِدَ الاَْئِمَّةِ الاَْطْهارِ،
پيامبر برگزيده و عموي وصيّ ]او حيدر[ كرّار و پدر أئمّه اطهار
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَضاءَتْ بِنُورِ جَبِينِهِ عِنْدَ وِلادَتِهِ أَطْرافُ
سلام بر تو اي آنكه با نور پيشانيش به هنگام ولادتش كرانه هاي آسمان
السَّماءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا يُوسُفَ آلِ عَبْدِ مَناف، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
روشن شد، سلام بر تو اي يوسف خاندان عبد مناف، سلام بر تو
يا مَنْ سَلَكَ مَسْلَكَ جَدِّهِ إِسْماعِيلَ، فَأَسْلَمَ لاَِبِيهِ لِيَذْبَحَهُ،
اي آنكه پيرو راه جدش اسماعيل بود و در برابر پدر براي ذبح تسليم گشت
340 |
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ فَداهُ اللهُ بِما فَداهُ، فَتَقَبَّلَهُ فَأَعْطاهُ اللهُ وَأَباهُ،
سلام بر تو كه خداوند فدايي برايت قرار داد و فدايش را پذيرا شد
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حامِلَ نُورِ النُّبُوَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَشْرَفَ
سلام بر تو اي حامل نور پيامبري، سلام بر تو اي شريف ترين
النّاسِ فِي الاُْبُوَّةِ وَالْبُنُوَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا والِدَ خاتَمِ النَّبِيّـِينَ،
مردم از جهت پدر و فرزند، سلام بر تو اي پدر خاتم پيامبران
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا الطّاهِرِينَ بَعْدَ الطّاهِرِينَ، وَابْنَ الطّاهِرِينَ،
سلام بر تو اي پدر پاكان و پاكان و فرزند پاكيزگان
وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُـهُ».
و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»
فضيلت زيارت حضرت حمزه و ساير شُهداي اُحُد
در سال سوّم هجري در شمال مدينه، در دامنه كوه اُحُد جنگي ميان مسلمانان و كفّار اتّفاق افتاد كه ابتدا مسلمانان پيروز شدند، ولي در مرحله بعد در اثر تخلّف، عدّه اي از
341 |
فرمان رهبري سرپيچي كردند، و در نتيجه بيش از هفتاد نفر از مسلمانان شهيد شدند. فخر المحقّقين در رساله فخريّه نوشته: مُستحب است زيارت حضرت حمزه(عليه السلام) و ديگر شهداي اُحُد در قبرستان اُحد.
از حضرت رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) نقل است كه هر كس مرا زيارت كند و عمويم حمزه را زيارت ننمايد، به من جفا كرده است. شيخ مفيد(رحمه الله) فرموده كه پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) به زيارت قبر حمزه امر مي فرمود وبه زيارت ايشان و شهدا اهتمام مي كرد.
حضرت فاطمه(عليها السلام) پس از رحلت رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) بر زيارت قبر آن بزرگوار مواظبت مي نمود. و از زمان حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) سنّت شده است كه مسلمانان به زيارت عموي گرامي آن حضرت مي روند، و در كنار قبرش درنگ مي كنند.
ودر حديث است كه حضرت فاطمه(عليها السلام) پس از رحلت پدر روزهاي دوشنبه و پنج شنبه هر هفته به زيارت قبور شُهدا مي رفت و با اشاره به مواضع مسلمانان در صحنه جنگ اُحُد، مي فرمود: اين جا موضع رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بود، و در اين مكان مشركين، وبه نقلي ديگر در آن جا نمازمي گزارد ودعا مي كرد. شهداي اُحُد رضوان اللّه عليهم حدود هفتاد نفر مي باشند.
342 |
زيارت حضرت حمزه عموي پيامبر(صلي الله عليه وآله)
چون به زيارت آن حضرت در اُحُد رفتي نزد قبرش بايست و اين زيارت را بخوان:
«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسُولِ اللهِ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ،
«سلام بر تو اي عموي گرامي رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ الشُّهَداءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَسَدَاللهِ وَأَسَدَ
ـ سلام بر تو اي بهترين شهيدان سلام بر تو اي شير خدا و شير
رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ فِي اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَجُدْتَ
رسول خدا گواهي دهم كه تو براستي جهاد كردي در راه خداي عزوجل و جان خود را
بِنَفْسِكَ، وَنَصَحْتَ رَسُولَ اللهِ، وَكُنْتَ فِيما عِنْدَ اللهِ سُبْحانَهُ
در اين راه بذل كردي و براي رسول خدا خيرخواهي كردي و مشتاق بودي آنچه را نزد
راغِباً، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّـِي، أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلَي اللهِ عَزَّ وَجَلَّ
خداي سبحان بود، پدر و مادرم به فدايت من در اينجا به نزد شما آمدم تا
بِزِيارَتِكَ، وَمُتَقَرِّباً إِلي رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِذلِكَ،
بدينوسيله به رسول خدا صلّي الله عليه وآله تقرب جويم
343 |
راغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي مَتَعَوِّذاً
و اشتياق به تو در شفاعت دارم، جوينده ام بهوسيله زيارتت خلاص كردن جانم را، پناهنده ام
بِكَ مِنْ نار اسْتَحَقَّها مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلي نَفْسِي، هارِباً مِنْ
به تو از آتشي كه امثال من بواسطه جنايتي كه كرده ايم مستحق آن گشته ايم، گريزانم از
ذُنُوبِي الَّتِي احْتَطَبْتُها عَلي ظَهْرِي، فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ
گناهاني كه بر پشت خويش بار كرده ام پناهنده ام به تو به اميد رحمت
رَبّـِي، أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة، طالِباً فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ، وَقَدْ
پروردگارم به زيارتت آمده ام از راهي پررنج و دور و خواهان آزادي خويش از دوزخم و براستي كه
أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي، وَأَتَيْتُ ما أَسْخَطَ رَبّـِي، وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً
خم كرده پشتم را سنگيني بار گناهانم و به كاري كه موجب خشم پروردگار من است دست زده ام و نيافتم كسي را
أَفْزَعُ إِلَيْهِ خَيْراً لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ
كه به او پناه برم بهتر از شما خاندان رحمت پس تو (اي سرور بزرگوار) شفيعم باش در روز
فَقْرِي وَحاجَتِي، فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْرُوباً،
نداري و نيازم كه راه پيمودم به سويت غمناك وآمده ام به نزدت در حال محنت زدگي
وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ إِلَيْكَ مُفْرَداً، وَأَنْتَ مِمَّنْ
و ريختم اشكم را در پيشت گريان و به درگاهت آمده ام تك و تنها و تو از كساني هستي
أَمَرَنِيَ اللهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِي عَلي بِرِّهِ، وَدَلَّنِي عَلي فَضْلِهِ، وَهَدانِي
كه خداوند به من دستور پيوند او را داده و به نيكي به او وادارم كرده و بر فضل و برتريش راهنمائيم كرده و به محبتش
344 |
لِحُبّـِهِ، وَرَغَّبَنِي فِي الْوِفادَةِ إِلَيْهِ، وَاَلْهَمَنِي طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ،
هدايت نموده و به رفتن سَرِ خوانِ كرمش ترغيبم كرده و به من الهام كرده كه حاجاتم را در پيش او بخواهم
أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْت لا يَشْقي مَنْ تَوَلاّكُمْ، وَلايَخِيبُ مَنْ أَتاكُمْ،
شما خانداني هستيد كه بدبخت نشود هر كه دوستتان دارد و نوميد نگردد هر كه به درگاهتان آيد
وَلايَخْسَرُ مَنْ يَهْواكُمْ، وَلا يَسْعَدُ مَنْ عاديكُمْ».
و زيانكار نشود هر كه هواي شما در سر دارد و روي سعادت نبيند هر كه شما را دشمن دارد.»
پس رو به قبله مي كني و مي گويي:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد. اَللّهُمَّ إِنّـِي تَعَرَّضْتُ
«خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد خدايا من خود را در گذرگاه
لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومِي لِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، لِيُجِيرَنِي
مهرت قرار دادم بدانكه ملازم قبر عموي پيغمبرت(صلي الله عليه وآله) گشتم تا مرا در پناه خود گيرد
مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ فِي يَوْم تَكْثُرُ فِيهِ الاَْصْواتُ،
از انتقام تو در روزي كه صداها در آن روز بسيار گردد
وَتَشْغَلُ كُلُّ نَفْس بِما قَدَّمَتْ، وَتُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَاِنْ تَرْحَمْنِي
و هركس سرگرم شود بدانچه از پيش فرستاده و از خويشتن دفاع كند پس اگر در آن روز
الْيَوْمَ فَلا خَوْفَ عَلَيَّ وَلاحُزْنَ، وَإِنْ تُعاقِبْ فَمَوْليً لَهُ الْقُدْرَةُ
به من رحم كني كه ترس و اندوهي ندارم و اگر كيفرم كني پس تو مولائي هستي كه قدرت داري
345 |
عَلي عَبْدِهِ،وَلاتُخَيِّبْنِي بَعْدَ الْيَوْمِ، وَلاتَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، فَقَدْ
بر بنده خود ولي نااميدم مكن پس از اين روز و بازم مگردان (از اينجا) بدون حاجتم چونكه
لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ
خود را به قبر عموي پيغمبرت چسبانده و بوسيله او به درگاه تو تقرب جويم به آرزوي دست رسي به خوشنوديت
وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنّـِي، وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلي جَهْلِي،
و به اميد دريافت رحمتت پس بپذير از من و بازگرد به بردباريت بر ناداني من
وَبِرَأْفَتِكَ عَلي جِنايَةِ نَفْسِي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِي، وَما أَخافُ أَنْ
و به مهرت بر جنايتي كه بر خود كردم چونكه گناهم بزرگ است و ترس از آن ندارم كه
تَظْلِمَنِي، وَلكِنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ، فَانْظُرِ الْيَوْمَ تَقَلُّبِي عَلي
به من ستم كني ولي از بدي حساب ترس دارم پس بنگر امروز پناه آوردنم را به
قَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، فَبِهِما فُكَّنِي مِنَ النّارِ، وَلاتُخَيِّبْ سَعْيِي، وَلا
قبر عموي پيغمبرت پس به حق هر دو آنها كه آزادم كن از آتش و نوميد مكن كوششم را و
يَهُونَنَّ عَلَيْكَ ابْتِهالِي، وَلاتَحْجُبَنَّ عَنْكَ صَوْتِي، وَلاتَقْلِبْنِي بِغَيْرِ
مبادا زاري من نزد تو ناچيز و خوار قرار گيرد و صداي من از تو محجوب گردد و بدون حاجاتم مرا
حَوائِجِي، يا غِياثَ كُلّـِ مَكْرُوب وَمَحْزُون، وَيا مُفَرِّجاً عَنِ
باز نگردان اي فريادرس هر محنت زده و غمناك و اي گشاينده (اندوه) از
الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَرِيقِ الْمُشْرِفِ عَلَي الْهَلَكَةِ، فَصَلّـِ عَلي
اندوهگين سرگردان و غريقي كه مشرف بر هلاكت است پس درود فرست بر
346 |
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لا أَشْقي بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ
محمد و آل محمد و بنگر به من نگريستني كه هرگز پس از آن بدبخت نشوم و رحم كن
تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ
به زاري و اشك و تنهائيم چونكه من به خوشنوديت اميدوارم و جويايم آن
الْخَيْرَ الَّذِي لايُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلا تَرُدَّ أَمَلِي، اَللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ
خيري را كه عطا نكند آن را احدي جز تو پس آرزويم را باز مگردان خدايا اگر كيفركني
فَمَوْليً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلي عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلا اَخِيبَنَّ
پس مولائي هستي كه بر بنده ات قدرت داري و پاداش عمل بدش بوده پس نوميدم مساز
الْيَوْمَ، وَلاتَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، وَلاتُخَيّـِبَنَّ شُخُوصِي
امروز و بازم مگردان بدون روا شدن حاجتم و نااميد مكن حركت كردن
وَوِفادَتِي، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَ أَتْعَبْتُ بَدَنِي، وَقَطَعْتُ
و آمدنم را چونكه پولم را خرج كرده ام و بدنم را به تعب افكندم و بيابان هاي
الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الاَْهْلَ وَالْمالَ وَما خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ ما
بسياري را پشت سر گذاردم و زن و فرزند و مال و منالم و آنچه را به من دادي همه را بجاي گذاردم و آنچه را
عِنْدَكَ عَلي نَفْسِي، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمّـِ نَبِيّـِكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ،
پيش تو است براي خود اختيار كردم و به قبر عموي پيغمبرت(صلي الله عليه وآله) پناه آوردم
وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، فَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلي جَهْلِي،
و بوسيله او براي جستن خوشنوديت تقرب جستم پس بازگرد با بردباريت بر نادانيم
347 |
وَبِرَأْفَتِكَ عَلي ذَنْبِي، فَقَدْعَظُمَ جُرْمِي، بِرَحْمَتِكَ ياكَرِيمُ ياكَرِيمُ».
و با مهرت بر گناهم كه براستي گناهانم بزرگ گشته به مهرت، اي بزرگوار اي بزرگوار.»
زيارت ديگر شهداي اُحُد
در زيارت شهداي جنگ اُحُد كه در دامنه كوه اُحُد دفن هستند، چنين مي گويي:
«اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي نَبِيّـِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلي
«سلام بر رسول خدا سلام بر پيامبر خدا سلام بر
مُحَمَّدِبْنِ عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلي أَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرِينَ، اَلسَّلامُ
محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاكش سلام
عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الشُّهَداءُ الْمُؤْمِنُونَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ
بر شما اي شهيدان با ايمان سلام بر شما اي خاندان
الاِْيمانِ وَالتَّوْحِيدِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ دِينِ اللهِ وَأَنْصارَ
ايمان و توحيد سلام بر شما اي ياران دين خدا و ياران
رَسُولِهِ، عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي
رسول خدا ـ كه بر او و آلش سلام باد ـ سلام بر شما بدان شكيبايي كه كرديد پس چه خوب است
348 |
الدّارِ، أَشْهَدُ أَنَّ اللهَ اخْتارَكُمْ لِدِينِهِ، وَاصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ، وَأَشْهَدُ
خانه آخرت شما گواهي دهم كه براستي خداوند شما را براي دين خود انتخاب فرمود و برگزيدتان براي رسول خود و گواهي دهم
أَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَذَبَبْتُمْ عَنْ دِينِ اللهِ وَعَنْ
كه شما در راه خدا جهاد كرديد آنطور كه بايد و دفاع كرديد از دين خدا و از
نَبِيّـِهِ، وَجُدْتُمْ بِأَنْفُسِكُمْ دُونَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلي مِنْهاجِ
پيغمبر خدا و جانبازي كرديد در ركاب رسول خدا و گواهي دهم كه شما بر همان راه
رَسُولِ اللهِ، فَجَزاكُمُ اللهُ عَنْ نَبِيّـِهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ
رسول خدا كشته شديد پس خدايتان پاداش دهد از جانب پيامبرش و از دين اسلام و مسلمانان بهترين
الْجَزاءِ،وَعَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ فِي مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَمَوْضِـعِ إِكْرامِهِ مَعَ
پاداش و بشناساند به ما چهره هاي شما را در جايگاه رضوان و اكرامش همراه با
النَّبِيّـِينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ والصّالِحِينَ، وَحَسُنَ أُولئِكَ
پيمبران و راستگويان و شهيدان و صالحان و چه نيكو
رَفِيقاً، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ حِزْبُ اللهِ، وَأَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللهَ،
رفيقاني هستند آنها گواهي دهم كه شمائيد حزب خدا و هر كه با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ كرده
وَ إِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ الْفائِزِينَ، الَّذِينَ هُمْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبّـِهِمْ
و براستي شما از مقربان و رستگارانيد كه در پيشگاه پروردگارشان زنده اند
يُرْزَقُونَ، فَعَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنّاسِ أَجْمَعِينَ،
و روزي مي خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنكه شما را كُشت
349 |
أَتَيْتُكُمْ يا أَهْلَ التَّوْحِيدِ زائِراً وَبِحَقّـِكُمْ عارِفاً، وَبِزِيارَتِكُمْ
آمده ام به نزد شما براي زيارت اي اهل توحيد و به حق شما عارفم و بوسيله زيارت شما
إِلَي اللهِ مُتَقَرِّباً، وَبِما سَبَقَ مِنْ شَرِيفِ الاَْعْمالِ وَمَرْضِيّـِ الاَْفْعالِ
به سوي خدا تقرب جويم و بدانچه گذشته از اعمال شريف و كارهاي پسنديده
عالِماً، فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللهِ وَرَحْمَتُهُ وَبَرَكاتُهُ، وَعَلي مَنْ قَتَلَكُمْ
دانايم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و بركاتش و لعنت خدا
لَعْنَةُ اللهِ وَغَضَبُهُ وَسَخَطُهُ، اَلَلّهُمَّ انْفَعْنِي بِزِيارَتِهِمْ، وَثَبِّتْنِي عَلي
و خشم و غضبش بر آنكس كه شما را كُشت خدايا بهره مندم ساز به زيارتشان و بر آن نيتي كه آنها داشتند مرا هم
قَصْدِهِمْ، وَتَوَفَّنِي عَلي ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ
ثابت بدار و بميرانم بر آنچه ايشان را بر آن ميراندي و گرد آور ميان من و ايشان
فِي مُسْتَقَرّـِ دارِ رَحْمَتِكَ، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ، وَنَحْنُ بِكُمْ
در جايگاه خانه رحمتت گواهي دهم كه شما بر ما سبقت گرفتيد و ما هم به شما
لاحِـقُـــونَ».
ملحق خواهيم شد.»
و سپس هر چه مي تواني سوره " اِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ " بخوان و ثواب آن را به ارواح مطهّره اين شهدا هديه كن.
350 |
351 |
بخشِ دوّم از فصلِ دوّم
مساجد واماكن متبرّكه در مدينه منوّره
آثار و بناهاي ارزشمند اسلامي در مدينه منوّره بقدري زياد است كه توضيح و تشريح ويژگي هاي آن، نياز به كتاب جداگانه اي دارد، و از آنجا كه توسط معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبري، كتاب هايي در اين زمينه تهيه و منتشر شده است، لذا از معرّفي اماكن، همراه كتاب ادعيه و زيارات، صرف نظر نموده، تنها به ذكر اسامي و مستحبّات برخي از آنان اكتفا مي شود:
1ـ مسجد النّبي(صلي الله عليه وآله) :اين مسجد، توسّط نبي اكرم(صلي الله عليه وآله) و با كمك و همراهي مسلمانان صدر اسلام بنا گرديد. حدود آن در زمان آن حضرت از شمال به جنوب 35 متر، و از مشرق به مغرب 30 متر بود كه با ده ستون از درخت خرما ساخته شد، و در سال هفتم هجري پس از فتح خيبر به واسطه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) توسعه يافت.
352 |
جاهاي مهمّ مسجد عبارتند از:
الف: حُجره مطهّره:
طول حجره مطهّره رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) 16 متر و عرض آن 15 متر مي باشد، و گنبدي به نام قبّة الخضرا بر روي آن قرار دارد.
ب: منبر رسول اللّه(صلي الله عليه وآله) :
در سال 5 هجرت براي پيامبر منبري با سه پلّه ساختند كه آن حضرت بر پله سوم نشسته و براي مردم سخن مي گفتند.
ج: محراب: در زمان پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) و خلفا، مسجدالنّبي محراب نداشت، امّا در دوران خلافت عمر بن عبدالعزيز محرابي در محلّ نماز رسول خدا(صلي الله عليه وآله) ساختند، كه هم اينك به نام محراب النّبي(صلي الله عليه وآله) معروف است.
د: روضه منوّره
هـ: ستون هاي مسجد كه به نام هاي توبه يا ابولبابه، حنّانه، مهاجرين، سرير و مخلّقه معروف است.
و: مقام جبرئيل
ز: محلّ اصحاب صفّه
ح: محراب تهجّد
ط: خانه حضرت فاطمه(عليها السلام)
353 |
2ـ قبرستان بقيع:در اين قبرستان چهار امام معصوم يعني: امام حسن مجتبي، امام زين العابدين، امام محمّد باقر، امام جعفر صادق(عليهم السلام)، و بسياري از صحابه، همسران و دختران، و ابراهيم فرزند رسول اكرم(صلي الله عليه وآله)، و تعداد زيادي از مردان و زنان صدر اسلام مدفونند.
3ـ مسجد قُبا:اوّلين مسجدي كه بر اساس تقوا، توسّط پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در مدينه ساخته شد، مسجد قُبا بود.
4ـ مَشرَبه اُم ّابراهيم ومسجد فضيخ يا ردّ الشّمس، كه در نزديكي قُبا بوده است.
5ـ مسجد الجمعة: كه در مسير قُبا به مدينه قرار دارد.
6ـ قبرستان اُحد: در اين مكان حمزه سيّدالشّهدا و ساير شهداي جنگ اُحد مدفون هستند
7ـ مسجد العسكر: و مسجد ثناياي رسول اللّه كه در اُحد قرار داشته است.
8ـ مساجد سبعه:اين مساجد كه شمارشان كمتر از هفت مي باشد ولي به مساجد سبعه معروف است، و بعد از پيامبر(صلي الله عليه وآله)در محلّ وقوع جنگ احزاب بنا گرديده است، عبارتند از:
الف: مسجد فتح
354 |
ب: مسجد علي(عليه السلام)
ج: مسجد فاطمه(عليها السلام)
د: مسجد سلمان(رحمه الله)
هـ: مسجد ابو بكر
و: مسجد عمر
برخي از اين مساجد در سال هاي اخير تخريب گرديده است.
9ـ مسجد ذوالقبلتين: در اين مسجد قبله تغيير يافت، و مسلمين كه به طرف مسجد الأقصي نماز مي خواندند، موظّف شدند از آن پس به طرف كعبه نماز بگزارند.
10ـ مسجد غمامه يا مصلّي النّبي(صلي الله عليه وآله)
11ـ مسجد حضرت علي(عليه السلام) و مسجد حضرت زهرا(عليها السلام): كه در مناخه و نزديك به يكديگر قرار داشته اند.
12ـ مسجد مباهله: در محلّ اين مسجد پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)همراه با علي و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) براي مباهله با نصاراي نجران آمدند.
13ـ مسجد شجره: كه همان ميقات اهل مدينه و كساني است كه از مدينه عازم حجّ و زيارت بيت الله الحرام مي باشند.
355 |
14ـ مسجد مُعَرَّس، كه اينك از آن خبري نيست.
15ـ محلّه بني هاشم: خانه امام سجاد(عليه السلام) و امام صادق(عليه السلام) و ذرّيّه رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) در اين محل بوده، و در توسعه حرم تخريب گشته و از بين رفته است.
16ـ از مساجد ديگري نيز ياد شده است كه عبارتند از:
مسجد ابوذر، مسجد نفس زكيه، مسجد ظفر يا مسجد بني ظفر، مسجد سُقيا، مسجد مُسَيْجِد، مسجد غزاله يا مسجد منصرف، مسجد بني سالم، مسجد بني قريظه، مسجد الراية، و...
برخي از اين اماكن اعمال و مستحبّات خاصّي دارند كه به اختصار متذكّر مي شويم:
مستحبّات مدينه منوّره و مسجدالنّبي(صلي الله عليه وآله)
1ـ غسلورودبه مدينه و مسجدالنّبي(صلي الله عليه وآله) وزيارت پيامبر(صلي الله عليه وآله) و ائمّه بقيع(عليهم السلام)، كه مي توان با يك غسل همه را نيّت كرد.
2ـ اقامت در مدينه منوّره: صاحب جواهر مي فرمايد كه
356 |
اختلافي در استحباب سكونت و مجاورت مدينه منوّره نيست، و مرحوم شهيد در دروس بر اين مطلب ادّعاي اجماع كرده است.
سمهودي از مالك بن انس ـ امام مالكيه ـ نقل مي كند كه از او سؤال شد: سكونت در مدينه نزد تو بهتر است يا در مكّه؟ گفت: مدينه، و چرا مدينه محبوب تر نباشد؟ و حال آنكه راهي در آن نيست مگر اينكه رسول خدا بر آن عبور فرموده، و جبرئيل از جانب پروردگار بر آن حضرت نازل شده است.
3ـ مستحبّ است در مدّت اقامت يك ختم قرآن يا بيشتر در مدينه و به خصوص در مسجدالنّبي(صلي الله عليه وآله) بخواند.
4ـ مستحبّ است هر مقدار مي تواند در مدينه صدقه بدهد، و مرحوم مجلسي روايت كرده كه يك دِرهم صدقه در مدينه معادل ده هزار دِرهم در جاي ديگر است. بنابراين سعي كند در كمك كردن به برادران ديني ـ مخصوصاً سادات و ذرّيه پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) ـ كوتاهي نشود.
5ـ مواظب اعمال و رفتار خود باشد، و فرصت را غنيمت شمرد، و هرچه مي تواند نماز بخواند، به ويژه در
357 |
مسجدالنّبي(صلي الله عليه وآله) كه هر ركعت نماز در مسجدالنّبي(صلي الله عليه وآله) مساوي هزار ركعت نماز در غير آن است مگر مسجد الحرام، و براي نماز افضل اماكن، روضه رسول اللّه(صلي الله عليه وآله) مي باشد.
6ـ در وقت ورود و خروج از مسجد صلوات بفرستد.
7ـ هنگام ورود در مسجد دو ركعت نماز تحيّت مسجد بجا آورد.
8ـ از طرف والدين و برادران ديني و آشنايان، به پيغمبر اكرم(صلي الله عليه وآله) سلام كند.
9ـ پس از زيارت ـ چنانكه قبلا گفته شد ـ دو
ركعت نماز زيارت بخواند، و ثوابش را به پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)
هديه كند.
10ـ نزديك مرقد مطهر رسول خدا بايستد، و حمد و ثناي الهي را به جاي آورد، و دعا كند.
11ـ در مقام جبرئيل نماز و دعا بخواند.
12ـ در محراب رسول خدا ـ در صورت امكان ـ نماز بگزارد.
13ـ در مسجد صدا را بلند نكند.
14ـ دو ركعت نماز نزد ستون ابولبابه (ستون توبه) بجا
358 |
آورد، و دعا كند.
15ـ نماز و دعا در روضه مباركه حضرت رسول و هم چنين در خانه حضرت زهرا(عليها السلام) مستحب است، و در صورتي كه امكان نداشته باشد، مناسب است اين كار هر چه نزديك تر به اين دو مكان شريف انجام گيرد.
قابل توجّه اينكه، روضه مباركه مسجدالنّبي، ستون توبه و مقام جبرئيل هر كدام دعاي مخصوصي دارند كه در همين كتاب پس از زيارت حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) زير عنوان خاصّ خود ذكر شده است.
مسجد قُبا
حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) به هنگام هجرت از مكّه به مدينه، روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاوّل، سال اوّل هجري، وارد قريه قُبا (5 كيلومتري جنوب مدينه) شد، و تا روز جمعه (4 روز) در اين محل توقّف كرد، تا حضرت علي(عليه السلام) در مكّه امانات مردم
را كه نزد حضرت رسول بود به آنان برگردانده، و ساير
359 |
دستورهاي حضرت را اجرا، و چند تن از زنان كه حضرت
فاطمه(عليها السلام) در ميانشان بود، به حضرتش ملحق شود، و از طرفي ديگر مردم مدينه خود را براي ورود حضرت آماده كنند. در اين توقّف چهار روزه، حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) اوّلين مسجد را با كمك مسلمانان بنا نمود، كه زمين آن را مردم قُبا هديه كردند، و حضرت با نوك سرنيزه خود حدود آن را روي زمين مشخّص كرد. گفته اند كه هر ضلع آن 66 ذراع بوده است.
در ساختن اين مسجد پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) مانند ديگر مسلمانان شركت داشت، و سنگ و گِل حمل مي نمود، و دوشادوش ديگران كار مي كرد، و در جواب آنان كه از حضرت مي خواستند كه گوشه اي بنشيند و فقط فرمان دهد مي فرمود:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ يَعْمُرُالْمَساجِدا *** يَقْرَأُ الْقُرآنَ قائِماً وَقاعِداً
«هر كه مسجد بپا كند و در همه حال قرآن بخواند، رستگار است.»
آيه شريفه " لَمَسْجِدٌ اُسّـِسَ عَلَي التَّقْوي مِنْ أَوَّلِ يَوْم أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ، فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللهُ يُحِبُّ
360 |
الْمُطَّهّـِرِينَ " (1)، در مورد همين مسجد نازل شده است.
مسجد قبا بارها تجديد بنا و توسعه يافته، زيرا نزد مسلمين اهمّيّت بسزايي داشته، و رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) هر هفته روزهاي دوشنبه به قبا تشريف مي برده، و در آنجا نماز مي گزاردند. از آن حضرت روايت شده كه: هر كس در خانه اش وضو بگيرد و به مسجد قبا رود و دو ركعت نماز بخواند، ثواب يك عُمره را براي او مي نويسند. و حضرت امام جعفر صادق(عليه السلام) نيز فرمود: هنگام زيارت مَشاهد و مساجد اطراف مدينه، ابتدا به مسجد قبا رفته و در آنجا بسيار نماز بخوان.
اعمال مسجد قبا
وقت تشرّف، دو ركعت نماز تحيّت مسجد بجا آور،
بعد تسبيحات حضرت زهرا(عليها السلام) را بگو، و زيارت جامعه اوّل را بخوان آنگاه دعا كن، و بهتر است كه به اين جملات
دعا كني:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ توبه : 108
361 |
«اَللّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلُ عَلي
«خداوندا! گفته تو درست است و تو در قرآني كه بر سينه پيامبر
صَدْرِ نَبِيّـِكَ الْمُرْسَلِ: " لَمَسْجِدٌ اُسّـِسَ عَلَي التَّقْوي مِنْ أَوَّلِ يَوْم
مرسلت نازل كرده اي، فرموده اي: «موكّداً مسجدي كه از روز نخست بر پايه تقوا پي ريزي شده باشد،
أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ، فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللهُ يُحِبُّ
سزاوارتر است كه در آن (براي عبادت) بايستي، در آنجا مرداني هستند كه پاكيزگي را دوست دارند و خداوند هم
الْمُطَّهّـِرِينَ " . اَللّهُمَّ طَهّـِرْ قُلُوبَنا مِنَ النّـِفاقِ، وَأَعْمالَنا مِنَ الرِّيا،
پاكيزگان را دوست مي دارد، خداوندا! دلهاي ما را از نفاق، واعمال ما را از ريا،
وَفُرُوجَنا مِنَ الزِّنا، وَأَلْسِنَتَنا مِنَ الْكِذْبِ وَالْغَيْبَةِ، وَأَعْيُنَنا مِنَ
و اعضاي تناسلي ما را از زنا، و زبان هاي ما را از دروغ و غيبت، و ديدگانمان را از
الْخِيانَةِ، فَإِنَّكَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الاَْعْيُنِ وَما تُخْفِي الصُّدُورُ، رَبَّنا
نگاه خيانت آميز (حرام) حفظ كن، كه توبه خيانت ديدگان و انگيزه هاي پنهان در سينه ها آگاهي، پروردگارا!
ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ».
ما به خويش ستم كرديم و اگر ما را نيامرزيده و بر ما ترحّم نورزي، مؤكّداً از زيانكارانيم.»
پشت اين مسجد منزلي بوده متعلّق به اميرالمؤمنين(عليه السلام)، و جلوي مسجد چاه آب شيريني كه فعلاً اثري از آن نيست.
گفته شده كه انگشتر پيغمبر(صلي الله عليه وآله) در آن چاه افتاده و بدين
362 |
جهت به «چاه انگشتر» ناميده شده، و نيز به «چاه آب دهان»
هم معروف است، زيرا نقل شده پيغمبر(صلي الله عليه وآله) آب دهان مبارك را در آن چاه افكندند و آبش پس از شوري، شيرين شد.
نكته قابل توجّه اينكه: در سال نُهم هجري گروهي از منافقين مسجدي ساختند تا از آن به عنوان پايگاهي برضدّ اسلام و مسلمانان بهره گيرند، و از پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) درخواست كردند كه آن را افتتاح نمايد و براي تبرّك در آن نماز بخواند، پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) هم قول مساعد دادند كه در فرصت مناسب چنين كند، ولي با نزول آيه شريفه " ...وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَكُفْراً... " نقشه منافقين آشكار شد، و پيامبر(صلي الله عليه وآله) دستور تخريب آن را صادر فرمود.
مسجد ذو قبلتين
بنابر مشهور در نيمه رجب يا شعبان سال دوم هجري، رسول گرامي(صلي الله عليه وآله) به دعوت «اُمُّ بِشْر» به ميان قبيله بني سالم در شمال غربي مدينه رفتند، و هنگام نماز ظهر دو ركعت نماز را
363 |
طبق معمول به سوي بيت المقدّس خواندند. فرمان الهي مبني بر روگرداندن به سوي كعبه نازل شد، و بقيه نماز را به طرف كعبه گزاردند، و از آن پس كعبه مكرّمه قبله دائمي مسلمانان شد. بدين مناسبت اين مسجد را مسجد ذو قبلتين يا مسجد قبلتين ناميده اند. اين مسجد در جانب غربي مسجد فتح، با فاصله كمي واقع شده است.
يكي از آيات كريمه اي كه به اين مناسبت نازل شد آيـه كريمـه: " قَدْ نَري تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلّـِيَنَّكَ
«ما تورا كه صورتت را به سوي آسمان مي گرداني مي بينيم، اكنون تو را به
قِبْلَةً تَرْضيها فَوَلّـِ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَحَيْثُ ما
سوي قبله اي كه از آن خوشنود باشي مي گردانيم، روي خود را به سوي مسجد الحرام بگردان، و هرجا
كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ... " (1) مي باشد.
بـوديـد رويـتـان را بـه ســوي آن بگردانيــد . . . »
سابقاً در اين مسجد دو محراب، روبروي هم ـ شمالي و جنوبي ـ يكي به طرف كعبه و ديگري به طرف بيت المقدس قرار داشته، ولي متأسّفانه در سال هاي اخير كه مسجد را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 144
364 |
تجديد بنا كرده اند، تنها جاي يك محراب در آن باقي مانده، و آثار قبلي اين حادثه بزرگ، محو شده است.
مستحب است در مسجد ذو قبلتين دو ركعت نماز تحيّت مسجد خوانده شود، و مناسب است بعد از آن اين دعا را بخواني:
«اَللّهُمَّ إِنَّ هذا مَسْجِدُ الْقِبْلَتَيْنِ، وَمُصَلّي نَبِيّـِنا وَحَبِيبِنا وَسَيّـِدِنا
«خداوندا! اين مسجد قبلتين و نمازگاه پيامبرمان حبيب ما و سرور ما
مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ. اَللّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ
حضرت محمّد ـ درود خدا بر او آلش باد ـ است خداوندا! تو كه گفتارت
الْحَقُّ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلي صَدْرِ نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ: " قَدْ نَري
راست است در كتابي كه بر سينه پيامبرت نازل ساخته اي فرموده اي: «ما صورتت
تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلّـِيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضيها فَوَلّـِ
راكه به سوي آسمان مي گرداني (ومنتظرتعيين قبله نهايي هستي)مي بينيم،اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي مي گردانيم،
وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ " . اَللّهُمَّ كَما بَلَّغْتَنا فِي الدُّنْيا
روي خود را به سوي مسجد الحرام بگردان». خداوندا! همانگونه كه ما را در دنيا
زِيارَتَهُ وَمَآثِرَهُ الشَّرِيفَةَ، فَلا تُحْرِمْنا يا اَللهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ فَضْلِ
به زيارت و ديدار آثار شريفش نائل ساختي، خداوندا! در آخرت از فضيلت
365 |
شَفاعَةِ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَاحْشُرْنا فِي زُمْرَتِهِ
شفاعت محمد(صلي الله عليه وآله) محروممان مساز، و در زمره آنان
وَتَحْتَ لِوائِهِ، وَ أَمِتْنا عَلي مَحَبَّتِهِ وَسُنَّتِهِ، وَاسْقِنا مِنْ حَوْضِهِ
و زير پرچمشان محشورمان گردان، و بر محبّت و پيروي از سنّتش بميران و از حوض كوثرش
الْمَوْرِدِ بِيَدِهِ الشَّرِيفَةِ، شَرْبَةً هَنِيئَةً مَرِيئَةً لا نَظْمَأُ بَعْدَها أَبَداً، إِنَّكَ
بدست شريفش سيرابمان ساز، آبي گوارا كه هرگز پس از آن تشنه نگرديم و تو
عَلي كُلّـِ شَيْء قَدِيرٌ».
بـر هـر چـيــز تـوانـايي.»
مسجد فتح (مسجد احزاب)
در كنار رشته كوه سلع، چند مسجد كوچك است كه موقعيّت جنگ احزاب (خندق) را نشان مي دهد، و گفته مي شود لشكر اسلام در اين قسمت اردو زده بود. در همين محل بر فراز كوه، مسجدي بنا شده كه معروف به مسجد فتح است، در سبب نامگذاري آن گفته شده: پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در اين مكان براي پيروزي مسلمانان دعا كرد، و خبر فتح و پيروزي لشكر اسلام در همين مكان به پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) رسيد.
366 |
در همين جنگ بود كه به دست تواناي عليّ بن ابي طالب(عليهما السلام)، عَمْرِو بْن عبدوُدّ عامري پهلوان نامي عرب كشته شد، و نوشته اند: پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در اين هنگام فرمود: «ضَرْبَةُ عَلِيّـ يَوْمَ الْخَنْدَقِ خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَيْنِ»(1) :ضربت علي در روز خندق، بهتر از عبادت جنّ و انس است.
مستحب است بعد از خواندن دو ركعت نماز تحيّت مسجد، اين دعا را بخواني:
«يا صَرِيخَ الْمَكْرُوبِينَ، وَيا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ، وَيا
«اي فرياد رس گرفتاران و اي اجابت كننده دعاي درماندگان و اي
مُغِيْثَ الْمَهْمُومِينَ، إِكْشِفْ عَنّـِي ضُرِّي وَهَمّـِي وَكَرْبِي وَغَمّـِي،
دادرس غمزدگان بگشا از من سختي و اندوه و گرفتاري و غمم را
كَما كَشَفْتَ عَنْ نَبِيّـِكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَكَفَيْتَهُ هَوْلَ
چنانچه گشودي از پيامبرت(صلي الله عليه وآله) اندوهش را و هراس دشمن را از او كفايت
عَدُوِّهِ،وَاكْفِنِي مااَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِالدُّنْياوَالاْخِرَةِ، ياأَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».
كردي و از من هم كفايت كن آنچه فكر مرا به خود مشغول داشته از كار دنيا و آخرتم اي مهربانترين مهربانان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحار، ج39، ص2
367 |
دعا در مسجد الاجابه
مسجد اجابة همان مسجد مباهله است كه در روز بيست و چهارم ذي حجّة داستان مباهله رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) با نصاراي نجران در آن مكان واقع شد.
در مسجد الإجابه پس از دو ركعت نماز تحيّت مسجد، اين دعا را مي خواني:
«اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشّاكِرِينَ لَكَ، وَعَمَلَ الْخائِفِينَ
«خداوندا! از تو شكيبايي شاكران، عمل خائفان،
مِنْكَ، وَيَقِينَ الْعابِدِينَ لَكَ. اَللّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ، وَأَنَا
يقين عابدان ترا خواستارم، خداوندا! تويي والا و بزرگ و من
عَبْدُكَ الْبائِسُ الْفَقِيرُ، وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ، وَأَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ،
بنده بيچاره و نيازمند تو مي باشم، تو بي نياز و ستوده اي و من بنده خوار،
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَامْنُنْ بِغِناكَ عَلي فَقْرِي،
خداوندا! درود فرست بر محمد و دودمانش، و به بي نيازيت بر نيازمنديم
368 |
وَبِحِلْمِكَ عَلي جَهْلِي، وَبِقُوَّتِكَ عَلي ضَعْفِي، يا قَوِيُّ يا عَزِيزُ،
و به بردباريت بر نادانيم و به توانائيت بر ناتوانيم منت گذار، اي توانمند عزيز،
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الاَْوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَاكْفِنِي
خداوندا! درود فرست بر محمّد و آلش كه اوصياي شايسته اند، و آنچه را كه امور
ما أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».
دنيا و آخرت برايم مهم است، كفايت فرما اي مهربانترين مهربانان.»