بخش 2
بخش دوم : در مدینه
109 |
بخش دوم : در مدينه
111 |
يكي از خدمه كاروان : مردم ! اين شهر مدينه است ، آن مناره ها مناره هاي مسجدالنبي است ، همه با هم به آن حضرت سلام كنيم : « السلام عليك يا رسول الله ، السلام عليك يا خيرخلق الله ، السلام عليك يا محمد بن عبدالله ، اشهد انك قد جاهدت في سبيله و عملت بكتابه » .
* اين را گفت و از چشمانش اشك جاري شد و همه به گريه مشغول شديم . اتوبوس در خيابانهاي مدينه حركت مي كرد و ما را به منطقه عوالي رساند . ساكها را در منزل گذاشتيم وضو گرفتيم و پس از آن فوراً هر كدام غسل زيارت در يكي دو دقيقه انجام داديم . سفارش روحاني را كاملاً به كار بستيم و بدون اسراف و زياده روي در آب با سرعت غسل انجام شد . به طرف مسجدالنبي به راه افتاديم ، در راه به ديواري بلند رسيديم ، از كنار آن گذشتيم تا جايي ديوار كوتاهتر بود و نرده هاي آهنين داشت ، از آنجا نگاه كرديم قبرستان ساده و بدون هيچ درخت و سايبان ، آنجا بقيع بود .
حسن : بابا ! اينجا كجاست ؟
112 |
علي : نمي دانم .
حسن : آخر اين ديوارهاي ضخيم و بلند اين نرده ها براي چيست ؟ نه چمني وجود دارد كه بچه ها آن را خراب كنند نه ساختماني است نه درختي . . . واقعاً براي چه اينجا ديوار كشيده اند ؟
علي : نمي دانم .
نرگس : الآن من از اين زائران مي پرسم . خانم ! اينجا كجاست دورش را اين طور ديوار كشيده اند ؟
خانم : پيداست تازه آمده ايد !
نرگس : بله خانم ، همين يك ربع پيش رسيديم .
خانم : فردا روحاني كاروان برايتان توضيح مي دهد .
نرگس : حالا شما اشاره اي بكنيد ، من كتابهاي زيادي راجع به مكه و مدينه خوانده ام . ناگهان اشك از چشم خانم پاشيد و گفت : اينجا قبرستان بقيع است . كمي جلوتر برويد پشت آن بلندي تپه مانند قبور ائمه است .
حسن : عجب ! ما فكر مي كرديم بقيع خارج مدينه است . در كتابها مي خوانديم مرقد پيامبر در مدينه و مرقد چهار امام در بقيع است اينها كه با هم بيش از سيصد متر فاصله ندارد .
علي : نرگس ! چه خبر است چرا اين قدر بلند گريه مي كني ؟ ! كمي آرام .
* واقعاً در اين جاها انسان قدر روحاني كاروان را مي فهمد ما همه چيز را در كتاب خوانده ايم ولي اين كه در عمل بفهميم كجا چيست نياز به راهنمايي خاص دارد ، به نظرم مي رسد حرف حسن را گوش كنيم زيارتي بخوانيم و براي نماز مغرب رهسپار مسجد شويم ، نماز را بخوانيم و فوراً
113 |
شروع كنيم به خواندن قرآن . اگر معطل كنيم مي ترسم يك دوره قرآن را نتوانيم به پايان برسانيم و فردا صبح به همراه روحاني بياييم تا همه جا را برايمان توضيح دهد .
زيارت بقيع را خوانديم ، تازه آفتاب غروب كرده بود ، صداي اذان توجه ما را به خود جلب كرد ، صوت دلنشين اذان ما را به سوي مسجدالنبي كشاند . بين غرب قبرستان بقيع و شرق مسجد فاصله اي نيست ، با طي كردن حدود صدمتر وارد سالن شرقي مسجد شديم ، اذان تمام شد و سؤالهاي حسن شروع شد .
حسن : بابا مؤذن « اشهد ان علياً ولي الله » را نگفت ؟
علي : اينها اهل سنت هستند و اين شهادت سوّم را در اذان نمي گويند .
حسن : بابا ! زمان پيامبر « اشهد ان علياً ولي الله » مي گفتند ؟
علي : نه .
حسن : زمان ابوبكر و عمر و عثمان چطور ؟
علي : نه .
حسن : زمان امامت و خلافت حضرت علي چطور ؟
علي : آن زمان هم نمي گفتند .
حسن : پس اين لفظ و اين شهادت سوّم از كي وارد اذان شد ؟
علي : اين لفظ جزء اذان نبوده و نيست ، اكنون هم در تمامي رساله هاي عمليه نوشته اند كه جزء اذان نيست ؛ ولي طبق حديثي مستحب است پس از شهادت به رسالت پيامبراكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) از اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) نيز نامي برده شود نه به عنوان اذان و يا جزء آن .
حسن : مؤذن « حي علي خيرالعمل » را نيز در اذان نگفت ، آيا آن نيز
114 |
جزء اذان نبوده و بعداً اضافه شده است ؟
علي : نه برعكس ، اين جزء اذان بوده و هست ولي شنيده ام كه خليفه دوّم گفت اگر در اذان گفته شود كه بشتابيد به سوي بهترين كارها ، در اين صورت مردم جهاد و تجارت و ساير كارها را رها مي كنند و به سوي نماز مي شتابند و كارهاي اجتماعي زمين مي ماند و نظم اجتماع مختل مي شود ، بنابراين دستور داد اين لفظ از اذان حذف شود و به جاي آن در اذان صبح مي گويند « الصلاة خير من النوم » نماز از خواب بهتر است .
حسن : باباجان ! ولي من از روحاني محل شنيده ام كه آنان بيشتر از شيعيان به نماز و خصوصاً نماز جماعت مقيد هستند .
علي : جوابش براي بعد از نماز مغرب ، الآن اقامه نماز شروع مي شود . در صورت امكان جايي بايستيم كه فرش نباشد تا بر سنگها سجده كنيم . دو صف جلوتر خالي شد برويم جلو .
حسن : اينها كه سني هستند ، شرط امام جماعت عادل و شيعه بودن است چه طوري اقتدا كنم ؟
علي : اقتدا كردن به آنان يعني با آنان تكبير بگو و طبق فتواي برخي مراجع ( 1 ) موقع خواندن حمد امام جماعت ساكت باش ، پس از حمد كه امام مقداري صبر مي كند تو فوراً حمد خود را بخوان ، شايد فرصت خواندن يك سوره را نيز بيابي ، بعداً بقيه اش را توضيح مي دهم .
* نماز مغرب را خوانديم .
حسن : چند روز اينجا مي مانيم ؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آيات تبريزي ، خويي و سيستاني . مناسك حج ، مسأله 1313 .
115 |
علي : دقيقاً نمي دانم .
حسن : خوب چطوري نماز عشا را بخوانم ؟
علي : معمولاً مي گويند كاروانهاي ايراني كمتر از ده روز مي مانند ، بنابراين نمي توان قصد ده روز كرد تا نماز تمام باشد . شكسته مي خوانيم .
حسن : اگر رفتيم منزل و معلوم شد ده روز مي مانيم چي ؟
علي : پس صبر كن تا از روحاني بپرسيم .
حسن : در رساله ها نوشته اند اگر مسافر مردد باشد كه چه وقت سفر مي كند تا يك ماه نماز را شكسته مي خواند .
علي : اين مسأله مربوط به ما نمي شود ، بلكه مربوط به شخصي است كه واقعاً نمي داند كي مسافرت مي كند ، مثلاً به او ويزا نمي دهند يا از كسي طلبكار است و نمي داند او چه وقت طلب او را مي دهد يا زنداني دارد كه هر روز فكر مي كند آزاد مي شود و . . . . در چنين مواردي تا سي روز نماز را شكسته مي خواند و پس از آن ولو يك روز بماند بايد تمام بخواند ؛ ولي ما معلوم است چه وقت بايد حركت كنيم ، روز و ساعت آن نيز مشخص است ، بايد از مدير كاروان بپرسيم .
حسن : در رساله ها هست كه مسافر مي تواند در مسجدالحرام و مسجدالنبي و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند ، پس نماز را تمام مي خوانيم و مي رويم .
علي : آن شيخ پير را ببين ، به نظر مي رسد ايراني باشد برويم و از او بپرسيم . . .
116 |
روحاني پير : برخي مراجع ( 1 ) مي گويند مراد مسجد قديم است ، بنابراين اينجاها كه نوساز است حتماً مسجد قديم نيست . مسجد قديم آنجاهايي است كه ستونهاي قرمز دارد و پايين آنها سفيدرنگ است ، همان قسمتي كه ستونها با چوبهاي مزين به لامپ به هم متصل شده است
علي : ولي آنجا سنگفرش وجود ندارد تا بر آن سجده شود و الآن نيز بسيار شلوغ است .
حسن : پس نماز عشا را هم تمام و هم شكسته بخوانيم و برويم .
روحاني پير : به نظر من اين هم مشكل است ، چون نه در نماز تمام مطمئنيم كه اين نماز واجبي است كه خدا از ما خواسته است و نه در نماز شكسته . اگر چه پس از خواندن دو نماز مي فهميم كه تكليف خود را انجام داده ايم ولي در هيچ كدام از نمازها قصد وجوب صددرصد نمي كنيم .
حسن : يعني اين كار صحيح نيست ؟
روحاني پير : صحيح است و در رساله ها هم آمده است كه مثلاً اگر دو لباس داري يكي پاك و يكي نجس ولي نمي داني كدام نجس است دو نماز بخوان يكي در اين لباس و يكي در آن لباس ، ولي به نظر من آن مربوط به جايي است كه علم تفصيلي ممكن نباشد يا سخت باشد ؛ اما براي شما سخت نيست ، به خانه مي رويد ، از روحاني كاروانتان مي پرسيد و آنجا نماز عشا را طبق وظيفه مي خوانيد .
* پس از خواندن نوافل مغرب زيارت مختصري كرديم و به خانه برگشتيم ، پس از صرف شام اعلام كردند امشب جلسه است و روحاني
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . آية الله بهجت به نحو احتياط وجوبي . مناسك حج ، مسأله 1316 .
117 |
كاروان مسائل نماز جماعت با اهل سنت را بيان مي كند ، به محل برگزاري جلسات رفتيم .
حسن : حاج آقا ! ما نمازمان را با جماعت خوانديم ولي اصلاً به دلمان نچسبيد چون با نماز جماعتهاي ما تفاوتهاي زيادي داشت ، پس از تكبيرة الاحرام چند لحظه اي سكوت كرد « بسم الله » را آهسته گفت و پس از خواندن حمد مردم « امين » گفتند و وي زمان زيادي را سكوت كرد و پس از آن چند آيه اي قرآن خواند و سوره را كامل نكرد ، پس از ركوع زياد ايستاد و ذكر گفت ؛ پس از سجده دوّم نمازگزاران بدون اين كه بنشينند و سپس بايستند از سجده پا شدند و ايستادند ، بعد از ركعت دوّم هم همين طور ، تازه قنوت هم نداشتند ؛ در ركعت سوّم متوجه شدم كه به جاي تسبيحات حمد خواندند و بالاخره سلام نماز را خيلي طول دادند بعداً پس از سلام چيزي پشت بلندگو گفت و همه ايستادند ولي جز چند « الله اكبر » چيز ديگري نشنيدم .
اين چندين مشكل كه در يك نماز ديدم ، تازه علاوه بر اينها امام جماعت بايد عادل و شيعه باشد ، اينها شيعه نيستند و به نظر من نماز مغرب نيز قبل از وقتش شروع مي شود و اكثر افراد نيز بر فرش سجده مي كنند كه نمازشان صحيح نيست و اگر امام جماعت نيز بر فرش سجده كند نماز او نيز صحيح نيست ؛ بالاخره نماز به دلم نچسبيد ، شما مي گوييد چه كنم ؟
روحاني : اتفاقاً امشب جلسه گرفته ايم تا طرز نماز با آنان را به شما بياموزم تا نماز به دلتان بچسبد و نمازي بخوانيد كه طبق نظر تمامي مراجع صحيح باشد .
* اين مطلب را گفت و بر صندلي نشست و پس از سكوت مردم
118 |
مطالبي گفت كه در ضمن جواب حسن را نيز بيان كرده باشد . سپس چند
حديث پيرامون ثواب نماز در مسجدالنبي و مسجدالحرام خواند كه ثواب نماز در اين مساجد را به صدهزار و بالاتر مي رساند ، ( 1 ) و در ضمن آنها حديثي بود كه نماز با اهل سنت را همانند نماز پشت سر پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) مي دانست . ( 2 )
حسن : اين ديگر دروغ است . نماز پشت سر اينان همانند نماز پشت سر رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) باشد ؟ ! براي چه ؟ !
روحاني : اگر يادتان باشد در خطبه حضرت زهرا آمده است : « فرض اللهُ . . . اَلحَجَّ تَشييداً لِلدينِ » خداوند حج را به خاطر محكم كردن دين قرار داد . حال انصاف بده اگر ما چندين گروه اسلامي از گوشه گوشه دنيا بياييم و هر كس بر طبق مذهب خود نماز بخواند و نماز ديگران را باطل بداند و ديگران را فاسق و فاجر بداند ديگر چه ديني محكم مي شود ؟ اصلاً ديني باقي مي ماند تا محكم شود ؟ ! اگر بنا باشد اختلافهاي داخلي اينجا بروز كند وظاهر شود كه ريشه دين كنده مي شود ، آنوقت رسالت رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) بي اثر بلكه به ضدارزش تبديل مي شود و مسلمانان به جان هم مي افتند . به خاطر اين امور و رعايت اتحاد كه اساس اسلام است پيامبراكرم ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) به مافرموده انداختلافهاراكناربگذاريد ، باهم متحداًنماز بخوانيد .
قرآن فرموده است : ( وَلاَ تَنَـزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ) ( 3 ) « با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وسائل الشيعة ، ج3 ، ص536 ، ده حديث بر اين مضمونها موجود است .
2 . همان ، ص381 .
3 . سوره انفال ، آيه 46 .
119 |
يكديگر به نزاع برنخيزيد كه فشل مي شويد و ابهت شما از بين خواهد
رفت » . پس نماز پشت سر اينان ثواب نماز پشت سر رسول الله را دارد ، چون با چنين نمازي چنان هدفي محقق مي شود .
اما اموري كه در نماز آنان اشكال كردي برخي براي حفظ وحدت است و برخي نزد ما مستحب است و برخي قابل جبران است به نحوي كه نماز پشت سر آنان از ديدگاه ما نيز صحيح واقع خواهد شد . حال به ترتيب از اوّل شروع مي كنيم : امام جماعت پس از تكبيرة الاحرام مقداري صبر مي كند تا همه تكبير بگويند و خود را براي شنيدن قرائت آماده كنند و در وقت قرائت سكوت محض حاكم باشد ، كه اين كار خوبي است ، مي دانيد كه قرآن مي فرمايد : ( وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُو وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ) ( 1 ) « وقتي قرآن خوانده مي شود گوش فرا دهيد و سكوت كنيد باشد كه بر شما رحمت آيد » . همين كه حمد تمام شد پس از گفتن ( وَ لاَ الضَّآلِّينَ ) امام مقداري سكوت مي كند تا هر كدام از مأمومين مايل بودند سوره حمد را بخوانند زيرا در روايت از پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) نقل شده كه نماز بدون سوره حمد كامل نيست .
حسن : اينها توجيه هاي شماست امام جماعت سكوت مي كند تا « آمين » بگويند و خود آمين گفتن حرام است .
روحاني : اين توجيه نيست بلكه در مغني ابن قدامه كه از كتابهاي معتبر اهل سنت است موجود است . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سوره اعراف ، آيه 204 .
2 . المغني و يليه الشرح الكبير ، ج 1 ، ص531 .
120 |
و بالاخره شما پس از حمد امام سعي كنيد با سرعت و با صداي آهسته حمد و سوره خود را بخوانيد . سپس قرائت قرآن او را گوش دهيد و به ركوع و سجود رويد ، ايستادن پس از ركوع واجب است ولي چه مقدار بايستيم را فقهاي ما ذكر نكرده اند ، و آن مقدار ايستادن مشكلي ندارد بلكه خوب است زيرا ما ايرانيان اينقدر زود پس از ركوع به سجده مي رويم كه پيوسته اين ترس وجود دارد كه قيام پس از ركوع كاملاً رعايت نشده باشد و نماز باطل شود . در مورد نشستن پس از سجده دوّم ، چون از ديدگاه ما واجب است ما آن را انجام مي دهيم و زود پس از آن بلند مي شويم تا وحدت حفظ شود و نماز ما نيز از نظر فقهي صحيح باشد . قنوت را نيز همه گفته اند مستحب است ، پس قنوت نخواندن آنان يا قنوت نخواندن ما ضربه اي به نماز نمي زند و موجب به دل نچسبيدن نمي شود . در ركعت سوّم و چهارم نماز نيز همه فقها گفته اند كه يا حمد خوانده شود يا سه مرتبه تسبيحات اربعه ، بنابراين مشكلي وجود ندارد .
راجع به عدالت و شيعه بودن امام جماعت نيز بايد به عرض برسانم كه ما با آنان نماز مي خوانيم نه اين كه به آنان اقتدا كنيم . ما با آنان تكبير مي گوئيم ، هنگام قرآن خواندن آنها سكوت مي كنيم و هنگام سكوت آنان حمد و سوره خودمان را مي خوانيم و با آنان ركوع و سجود مي نماييم و اتحاد را حفظ مي كنيم ، پس هيچ كدام از شرايط امام جماعت مطرح شده در رساله هاي عمليه اينجا معتبر نيست . دو عنوان متفاوت وجود دارد يكي عنوان نماز جماعت است كه تمامي شرايط مطرح شده در رساله توضيح المسائل را بايد داشته باشد ، و يكي نماز با آنان يا نماز همراه آنان است كه آن شرايط را نياز ندارد بلكه بايد هر كس وظايف
121 |
خود را انجام دهد ولي طوري انجام وظيفه كند كه در تمامي كارها با آنان
متحد باشد .
يك زائر : حاج آقا ! سالهاي قبل كه بنده مشرف شدم به ما مي گفتند حتماً نماز را با آنان با جماعت بخوانيد و حمد و سوره را نخوانيد .
روحاني : امام خميني ( قدس سره ) چنين فتوايي داشتند ايشان بسيار بر وحدت اصرار داشتند وهرگونه كاري را كه رنگي ازاختلاف داشت نفي مي كردند ، خداوند ايشان را با اوليائش محشور كند . ممكن است برخي از روحانيون يا برخي از مسئولان نماز با اهل سنت را با نماز جماعت پشت سر آنان اشتباه كرده باشند و فكر كنند شركت در نماز جماعت آنان به معناي نماز جماعت خواندن و اقتداي به آنان است ، در صورتي كه چنين نيست . ( 1 )
زائر : چه اشكالي دارد كه همه از امام راحل تقليد كنيم تا راحت با آنان نماز بخوانيم و اين قدر با اين فتواهاي مختلف روبرو نشويم .
روحاني : در رساله ها نوشته است كه تقليد ابتدايي از مجتهدي كه از دنيا رفته جايز نيست مثلاً همين حسن آقا اگر به سن تكليف رسيد نمي تواند از امام ( قدس سره ) تقليد كند .
تازه وقتي كه مرجعي از دنيا مي رود مقلدان او بايد به يك مرجع زنده مراجعه كنند و اگر او بقاي بر تقليد ميّت را جايز مي دانست آنگاه مي توانند باز بر امام ( قدس سره ) باقي بمانند ولي توجه داريد كه همه مراجع در تمامي حالات بقاء بر ميّت را جايز نمي دانند پس كاروان را نمي توان به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اين مطلب و دقت پيرامون عنوانها و تفاوتهاي آنها با يكديگر در مقاله « استحباب حضور در نماز اهل سنت » كاملاً بررسي شده است .
122 |
يك شكل در آورد ولي مي توان مسائل نماز را به گونه اي با اهل سنت خواند كه تقيّه را رعايت كرده باشيم و طبق فتواها و احتياط هاي گوناگون نيز عمل كرده باشيم و آن به همين نحوي بود كه بيان شد .
حسن : اين كه اسمش نماز جماعت با اهل سنت نشد .
روحاني : بله ، ما براي نشان دادن اتحاد با آنان نماز مي خوانيم ، با آنان به ركوع و سجود مي رويم حال هر كسي مقلد امام ( قدس سره ) است نيّت جماعت هم مي كند ولي ديگران براي ثوابش با آنان نماز مي خوانند .
البته اين را هم بگويم كه آنان نيز چنين انتظاري را از ساير فرقه ها ندارند . گفتم در مغني ابن قدامه كه بر طبق مذهب حنبلي ترتيب يافته است آمده كه مستحب است امام جماعت پس از خواندن حمد سكوت كند تا كساني كه پشت سر او هستند حمد را بخوانند تا با او در مورد حمد نزاع نكنند . ( 1 )
وقتي آنان خودشان اجازه مي دهند كه حمد را بخوانيم و برخي از آنان نيز مي خوانند چرا ما نخوانيم ؟ !
و اساساً تقيه مربوط به ظاهر است نه مربوط به قلب . در قرآن در رابطه با تقيه آمده است : ( إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُو مُطْمَئِنُّم بِالاِْيمَـنِ ) . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . متن عبارت مغني چنين است :
يستحب ان يسكت الامام عقيب قرائة الفاتحة سكنة يستريح فيها و يقرء فيها من خلفه الفاتحه كي لاينازعوه فيها و هذا مذهب الاوزاعي و الشافعي و اسحاق و كرهه مالك و اصحاب الراي . . . لنا . . . قال ابوسلمة بن عبدالرحمن : للامام سكنتان فاغتنموا فيهماالقرائة بفاتحه الكتاب ، اذا دخل في الصلاة و اذا قال : وَالضَّآلِّينَ .
2 . سوره نحل ، آيه 106 .
123 |
بنابراين چه به خاطر اتحاد خودمان بخواهيم در جماعت آنان شركت كنيم
و چه مجبور باشيم به خاطر تقيه در نماز آنان شركت كنيم ، نيازي به نيت جماعت كردن نيست بلكه اتحاد عملي لازم است . آنگاه اگر زماني مثل الآن بود كه فرقه هاي مختلف پس از حمد امام حمد خود را مي خوانند ما هم چنين مي كنيم ، ولي اگر زماني طوري بود كه بايد نشان دهيم ما نيز مانند شماييم و امام شما را نيز قبول داريم و نماز او را نماز خودمان مي دانيم در آن مورد حمد و سوره را بايد به نحو حديث النفس خواند و اگر كسي نخواند بايد نمازش را اعاده كند .
حسن : آقا شما كه همه چيز را حل كرديد سجده بر فرش و موكت را نيز حل كنيد ! !
روحاني : اتفاقاً آن نيز حل است ، چون مسجدالنبي و مسجدالحرام بزرگ است و همه آن فرش نيست ، انسان مي تواند وقت نماز جايي قرار بگيرد كه بر سنگ سجده كند ، و لازم نيست وقت نماز در روضه شريف كه كاملاً مفروش است قرار بگيريم ، سعي مي كنيم در قسمتهاي متأخر مسجد و كنار راهروها قرار بگيريم تا بتوانيم بر سنگ سجده كنيم . و سجده بر خاك و امثال آن اگر واجب نباشد لااقل سنت است ؛ در احاديث متعددي از اهل سنت هست كه رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) به عايشه فرمود : « ناوِليني
الخُمْرَة » ( 1 ) خمره را به من بده ، يا در حديث ديگري هست كه : « كان
1 . « خمرة » حصير بافته شده اي بود كه پيامبراكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) بر آن سجده مي كرده است . اين احاديث در كتب اهل سنت نظير صحيح بخاري ، ج1 ، ص115 ، باب19 كتاب صلاة و باب 21 ص116 و باب 31 ص98 كتاب حيض و صحيح مسلم ، ج3 ، ص209 موجود است .
124 |
رَسُولُ اللّهِ يَسْجُدُ عَلَي الْخُمَرَةِ » رسول خدا بر خمره سجده مي كرده است . فعل « كان . . . يسجد » دلالت بر استمرار مي كند ، يعني پيوسته پيامبراكرم بر خمره سجده مي كرده است . رابعاً مسئولان حج و مسئولان كاروانها مي توانند قبل از سفر حج به زائران اعلام كنند سجاده و جانمازي براي خودشان تهيه كنند و جلوي آن در محل سجده را حصيري بدوزند و بر آن سجده كنند . به هر حال سجده بر زمين قابل تغيير نيست ، سنت و روش پيامبر بوده است و تا جايي كه امكان دارد بايد رعايت شود ، والاّ بعداً بايد نماز اعاده شود .
به هر حال بحث از نماز جماعت به درازا كشيد و خلاصه اش اين شد كه در نماز آنان شركت كنيد ، موقع قرائت آنان سكوت كنيد وقت سكوت آنان حمد و سوره را بخوانيد ، آمين نگوييد ، با آنان ركوع و سجود كنيد و بر سنگفرش مسجد سجده كنيد يا بر سجاده اي حصيري يا سجاده اي پارچه اي كه تكه حصيري بر آن دوخته شده باشد ، و اقتدا هم نكنيد بلكه همراه آنان نماز بخوانيد .
اما وقت نماز ، اگرچه اذان ممكن است قبل از مغرب شرعي گفته شود ولي اقامه و شروع نماز چند دقيقه اي متأخرتر است و بنده خودم چند مرتبه دقت كرده ام و ديده ام كه وقت شروع نماز وقت مغرب داخل شده است .
اين كه پس از نماز ايستادند و چند تكبير گفتند نماز ميتي بود كه خواندند ، معمولاً مردگان را در اوقات نماز مي آورند و امام جماعت و نمازگزاران بر او نماز مي گزارند ، كه خوب است شما هم در آن نمازها شركت كنيد .