بخش 3 بخش 3 بخش 3 بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بخش 3 بخش 3 بخش 3 بخش 3 بخش 3

بخش 3

سفر حج و مقرّرات حکومت‌ها بهانه‌جویی و کارشکنی دولت‌ها اخترشناسی و سفر دستورات سفر


66


سفر حج و مقرّرات حكومت‌ها

‌اكنون تا حدّي با حقيقت اين ساختمان و پايه و اساس آن آشنا شديم، و آن را قبه‌اي نوراني و رمز هدايت مي‌نگريم كه بالاي زمين و در ميان تاريكي و اوهام و ظلم و شهوات انسان برقرار شده و چون نمونة مجموعة عالم بزرگ و مظهر قدرت و حكمت و ارادة پروردگار است، خانة خداست و هر خانه‌اي كه به نام خداست شعبه‌اي از آن است، پس حركت بدني و فكري به سوي آن، حركت به سوي خدا است.

ما هم مي‌خواهيم هماهنگ و همراه هزاران كارواني شويم كه از آغاز تأسيس، به سوي اين خانه رفته‌اند. اين مسافرت چون به سوي خدا و در جهت مقابل با دنياست، موانع و مشكلات زيادي دارد و بايد چنين باشد. قطع علاقه‌ها و جاذبه‌هاي زندگي براي خدا، پيمودن بيابان‌هاي خوفناك و مناسب نبودن طبيعتِ مزاجِ‌ بشيتر مردم با آن


67


محيط و هوا، قسمتي از مشكلات است. اگرچه امروز راه‌ها نزديك و مدت مسافرت كوتاه و امنيت بيشتر شده است ولي قوانين و مقرّرات حكومت‌ها مشكلاتي پيش آورده كه در زمان سابق نبود.

شما امروز مي‌توانيد به هر جاي دنيا ـ كه مسافت آن چندين برابر سفر حج است ـ با خرج كمتر و آسايش بيشتر مسافرت كنيد. چرا چنين است؟ شايد خدا خواسته است كه مشكل باشد و خواست خدا اين است كه آن را از راه خدا و برخلاف ميل و شهوات مردم قرار دهد. اگر آنجا مركز تجارت مال‌پرستان و تفريح عياشان بود، وسائل و امكانات بهتر و مقررات كمتر مي‌شد.

دولت‌هاي مسلمان از مردمي تشكيل شده است كه بيشتر آن‌ها مغز فهم دين ندارند و خيرات و بركات دين را براي تربيت مردم و اجتماع درك نمي‌كنند. اگر آلت بي‌ارادة بيگانگان نباشند، خود باختة تشكيلات و رسوم و آداب آن‌ها هستند، تا حدّي هم بي‌تقصيرند چون دين را در مظهر اجتماعات و حركات عوامانه يا در صورت كساني مي‌نگرند كه براي سير كردن شكم و حفظ موقعيت موهوم، در برابر هر مظهر بلاهت و شهوتي كرنش مي‌نمايند و با هر ظالم و قلدري مي‌رساند. اين‌ها در عمل درس بازيگري با دين و حيات معنوي و مادي مردم را به حكومت‌ها و سياستمدارها مي‌آموزند، به اين جهت دولت‌ها و سياستمداران تا آنجا به دين همراهند و به آن تظاهر مي‌نمايند كه سپري براي حفظ مقام و قدرتشان باشد و هر وقت از اين سپر بي‌نياز شدند روش خود را تغيير مي‌دهند و چهرة واقعي خود را مي‌نمايانند، گرچه


68


روي و چهرة واقعي ندارند چون هزاران رو دارند و از رو نمي‌روند! در چنين اجتماعاتي هميشه ميان دستورات دين و مقررات دولت، و ملت و حكومت اختلاف است و كارها به نتيجه نمي‌رسد. اكثريتملت از دين خود دست برنمي‌دارد و دولت خود را با دين تطبيق نمي‌كند. دولت تا آنجا پيش مي‌رود كه سر و كارش با ملت نباشد و دين تا آن حد اجرا مي‌شود كه متكي به دولت نباشد.

حج يكي از وظايف و فرايض ديني است كه نظر و توجه دولت در حسن انجام آن بسيار مؤثر است و چون دولت توجهي ندارد بلكه موانعي مي‌تراشد، بسيار مشكل گرديده است. حج تعطيل شدني نيست، هر كس كه خود را مكلّف به اين امر دانست مي‌كوشد كه وظيفه‌اش را انجام دهد و از فوت آن نگران مي‌شود.

مشاهدة مشاهد پيامبران و اولياي حق و زادگاه اسلام و زمين‌ها و مواضع تاريخي آن، مورد آرزوي هر فرد مسلمان است و موانعي كه دولت‌ها ــ درست يا نادرست ـ در برابر وظيفه و عشق مردم مي‌تراشند مؤ‌ثر نيست. دولت‌ها در اثر اين موانع، موجب زيان‌هاي مالي و جاني و حيثيتي در بين مردم مسلمان مي‌شوند.

بهانه‌جويي و كارشكني دولت‌ها

در اين سال‌ها، بهانة دولت‌ها مسائل اقتصادي و ارزي است، و موضوع زيان‌هاي اقتصادي را پيش مي‌كشند و براي انجام وظيفة حج در كشوري مانع قرار مي‌دهند، در حالي كه در هر ماه ميليون‌ها پول آن


69


كشور در مراكز فساد و فحشا به عناوين مختلف مصرف مي‌شود و به جيب مردمي مي‌رود كه با همة شؤون مادي و معنوي ما دشمن‌اند.

يك رقم بودجة سفارتخانه‌هايي است كه در كشورهاي بيگانه تأسيس مي‌نمايند و اعضا و رؤساي سفارتخانه‌ها كاري جز آماده كردن خود و زنهايشان براي مهماني‌هاي تشريفاتي و افتخاري ندارند و گفتگو و مشورت‌هاي آنان در اطراف همين چيزهاست.

دول بزرگ سفارتخانه در كشورها تأسيس مي‌نمايند تا از جزئي و كلّي امور آن كشور و اخلاق و افكار مردم آن آگاه و مراقبِ رقبا باشند ولي از ما جز تشريفات و آلودگي خبري نيست.

رقم ديگر، پول‌هايي است كه براي اشياي تجملي و سلاح‌هاي جنگي و فيلم‌هاي بي‌عفتي و هزارها از اين قبيل به خارج مي‌رود. در چنين كشوري انجام وظيفه حج را موجب ضرر اقتصادي مي‌شمارند! اقتصاد يعني چه و براي چه مطلوب است؟ مردمي كه ايمان و اخلاق ندارند آيا ثروت به صلاح آن‌هاست؟ آيا بي‌عفتي و زشتي‌ها از ثروتمندان به ديگران نمي‌رسد؟

كسي كه در روز صد ريال عايدي دارد، پنجاه ريال آن را خرج زن و بچة بيچارة خود مي‌كند و پنجاه ريال ديگر را صرف الكل و ترياك و هرزگي مي‌نمايد، اگر پانصد ريال عايدي داشت آيا به‌وسيلة اين چيزها زودتر خودكشي نمي‌كرد؟ فكر و اخلاق مردم به چه وسيله‌ بايد اصلاح شود؟

كسي كه قاصد حج است، اگر با فرصت خود را آماده كند، وسائل


70


غذا و دواي بيشتري همراه برمي‌دارد و كراية مركب و وسيله را همين‌جا مي‌پردازد، آن پول اندكي كه در كشورهاي مسلمان خرج مي‌كند، به جيب برادران مسلمانش مي‌رود كه نسبت به او محبت و علاقة ديني دارند و به فكر استعمار هم نيستند و به هنگام سختي هم، چه بسا كمك كارند.

در نظر يك مسلمان، مسلمان ايراني، مصري، عراقي، آفريقايي و پاكستاني يكسان است. فرد مسلمان ايراني، يك مسلمان با ايمانِ‌ عامل تونسي را به خود نزديكتر مي‌داند تا يك ايراني نيم مسلمان غير عامل را، گرچه از خويشانش باشد و خط موهومي را كه سياستمداران به نام «سرحدات» به دور او و برادرانش كشيده‌اند اثري در اين رابطة ثابت و معنوي ندارد. مانع‌تراشي‌ها و سختگيري‌هاي دولت‌ها، جز آن‌كه مردم را بدبين نمايد و گرفتار قاچاقچي‌ها كند و در معرض مرگ قرار دهد، نتيجه‌اي ندارد، آبروي خودشان را در داخل و خارج مي‌برند و مردم را به مشقت و دردسر مي‌اندازند.

هر اندازه دولتي مورد توجه باشد مسلمانان او را مرجع ديني نمي‌دانند. اگر دولت‌ها بخواهند هم به مصلحت كشور و هم مطابق دستور دين رفتار نمايند، بايد مجالس مشورتي متشكّل از علماي ديني و مردان اداري تشكيل دهند و از هر جهت دربارة اين موضوع بحث كنند و به آن گروه از مردمي كه استطاعت بدني و مالي دارند، اجازه دهند و با وسائل آبرومندي، در روزهاي معين حركت دهند، نه آن‌طور كه يكسره مانع شوند و نه مردم را به حال خود رها كنند.


71


چند سالي است كميسيوني به نام «كميسيون حج» تشكيل شده ولي تا به حال كاري براي حلّ مشكلات اين وظيفة ديني انجام نداده است. در سال گذشته (1330ش) از طرف دولت دربارة حج نظري داده نشد، مردمي به اميد آن‌كه دولتِ‌ ملّي مساعدت خواهد كرد، از اطراف به تهران آمدند، دستور مقدمات هم داده شد، ما هم از كساني بوديم كه اوراقي پر كرديم و پشت ميزهاي كلانتري و شهرباني ايستاديم، آمپول ضد وبا و طاعون تزريق شديم و بيمار شديم، ولي ناگهان از طرف دولت اعلام شد كه بهداشت بين‌المللي خبر داده در چند كيلومتري سرحدات حجاز چند بيمار مشكوك ديده شده! و به طور خصوصي مي‌گفتند به خاطر وضع اقتصادي است، ما هم به مراجع سياسي رجوع كرديم، گفتند امسال مردم از رفتن خودداري نمايند، سال ديگر دولت با روش صحيحي اجازه خواهد داد.

سال 30 گذشت و هر كس وسيله‌اي داشت و توانست، از راه دلاّل‌هاي ادارة تذكره و سفارش‌ها براي سال 31 تذكرة عراق گرفت. دوستان ما هم تذكرة عراقي گرفتند، موسم حج نزديك شد، مستطيع‌ها به اميد دولت ملّي از اطراف ايران، از شهرها و دهات و قصبات به تهران روي آوردند، از خانواده و خويشان و دوستان وداع كردند، كارهاي خود را مرتب نمودند، مردم بدرقه‌شان كردند. هر روز كه مي‌گذشت وقت تنگ‌تر و جوش و هراس بيشتر مي‌شد، ناگهان اعلاميه‌هاي دولت در روزنامه‌ها منتشر شد كه در سرحدّات حجاز بيماري‌هاي مشكوك ديده شده و بهداشت بين‌المللي اين را تصديق نموده است. مردمِ آماده،


72


به شدت متأثر و ناراحت شدند. برگشتن بر ولايات به‌خصوص كساني كه سال گذشته هم با سلام و صلوات آمده بودند سخت و ناگوار بود، به هر قيمتي هست بايد بروند، در اين موقع بازار قاچاقچيان و دلال‌هاي سفارتخانه و شهرباني به شدت گرم شد، مراجع سياسي و ديني و وكلاي روحاني تهران تحت فشار واقع شدند و اغلب روي نشان نمي‌دادند، وقت تنگ مي‌شد. پس از ملاقات‌ها بنا بر اين شد كه آقايان نمايندگان روحاني با رئيس دولت ملاقات كنند و ترتيبي بدهند، ولي دوستان و همراهان ما با همان تذكره‌هاي عراق تصميم به حركت گرفتند.

اخترشناسي و سفر

اوليا و بزرگان دين براي سفر ـ عموماً ـ و سفر حج ـ خصوصاً ـ دستورات و آدابي بيان نموده‌اند كه قسمتي از اين دستورات براي مسافرت‌هاي سابق بوده و قسمت ديگر براي هميشه است.

از جمله دربارة انتخاب روز، هفته و ماه و ساعات شب و روز است. عقيده به تأثير مستقيم مقارنات ستارگان و خصوصيات ايام در سرنوشت انسان، با روح توحيد و توكلي كه اساس تربيتي اسلام است منافات دارد و آيات صريح قرآن كريم، دربارة مسؤوليت انسان نسبت به آثار عمل و توكّل به خداوند و مبارزه با شرك ذاتي، افعالي و صفاتي با اعتقاد به تأثير غير عادي و معنوي مقارنات ستارگان و ايام سازگار نيست.


73


در نهج‌البلاغه و كتاب‌هاي حديث است كه چون اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) عازم جنگ نهروان گرديد، اخترشناسي نزد آن حضرت آمد تا او و اصحابش را از سفر در آن ساعت بازدارد، پس از چند سؤالي كه از او نمود، فرمود:

«كسي كه تو را تصديق نمايد خود را از ياري خدا بي‌نياز دانسته است.»

بعد گفت:

«أَلّلهُمَّ لا طير اِلاَّ طيرك و لا ضير الاّ ضيرك و لا خير الاّ خيرك و لا اِلهَ‌ غيرُكَ»

«خداوندا! بدي و شرّ و خير نيست مگر آنچه تو بخواهي و خدايي جز تو نيست.»

آنگاه به مردم فرمود از فراگرفتن اخترشناسي بپرهيزيد مگر آنچه كه شما را در بيابان و دريا هدايت نمايد؛‌ چون اخترشناسي آدمي را به كهانت مي كشاند و كاهن چون ساحر است و ساحر چون كافر است و كافر در آتش است. پس به نام خدا كوچ كنيد.(1)

اخبار و آثار زيادي دربارة ترك تطيّر؛ يعني فال بد زدن و بي‌تأثيري نقل شده، مگر آن‌قدر كه در نفس تأثير كند و كفارة آن توكّل به خدا و صدقه به فقرا است. آنچه دربارة اختيار روزهاي معين، با اختلاف زيادي كه هست، رسيده، شايد از جهت وقايع و حوادث خوب و بدي است كه در آن روزها پيش آمده و آثاري در نفوس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . لازم به ذكر است كه ستاره‌شناسي غير از علم هيئت است كه از علوم عالي خداشناسي و موجب آشنايي با نظم بزرگ جهان است.


74


مسلمانان گذارده يا از جهت رعايت مقررات و سنتي است كه براي مسلمانان وضع شده؛ چنان‌كه مسافرت در روز جمعه مكروه است چون روز اجتماع نماز و اعلام شعار است و روز شنبه نيك است، و از اين قبيل... العلم عندالله.

دستورات سفر

از جملة اين دستورات:

* انتخاب رفيقِ سفر و كراهتِ‌ تنها مسافرت كردن است.

* بايد رفيقي برگزيد كه از علم و تجربه و كارآمدي او استفاده شود.

* همسفران بايد از جهت قدرت مالي و انفاق مانند هم باشند.

* كمتر از چهار نفر نباشند (خير الرفقاء أربعة).

* بيش از هفت نفر نباشند كه اختلاف سليقه موجب زحمت مي‌شود و اداي حق آن‌ها دشوار مي‌گردد.

* بايد كارها را نوبت يا تقسيم كرد كه كدورت و اختلال پيش نيايد.

* و هر كدام براي خدمت بكوشند و منتي به همديگر نگذارند.

در روايت است كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرمود:

«كسي كه مسافر مؤمن را در سفر كمك نمايد، خداوند هفتاد و سه اندوه از او برطرف گرداند و در دنيا و آخرت از غم و اندوه پناهش دهد و اندوه روز بزرگش را بزدايد.»

و نيز در حديث است كه حضرت علي‌بن‌الحسين8


75


هميشه با كساني مسافرت مي‌كرد كه او را نشناسد و شرط مي‌كرد كه خدمت با او باشد!

در سفري يكي از همسفران آن حضرت را شناخت و به دوستانش معرفي كرد، آن‌ها دست و پاي حضرت افتادند و مي‌گفتند اي فرزند رسول خدا ، مي‌خواستي ما را به آتش جهنم اندازي! اگر به دست و زبان، از ما جسارتي مي‌شد تا نهايت روزگار هلاك مي‌شديم، تو را چه بر اين كار داشت؟ فرمود يك بار با مردمي سفر كردم كه مرا مي‌شناختند و به خاطر حرمت رسول خدا، با من چنان رفتار كردند كه مستحق نبودم. از آن زمان، ديگر كتمان و ناشناسي را بيشتر دوست مي‌دارم.

* اگر رفيقي بيمار شد مستحب است كه كمتر از سه روز او را وانگذارند.

* مستحب است كه خويشان و دوستان را هنگام سفر اطلاع دهد و از يك يك عفو و گذشت بطلبد.

* قرض‌هاي خود را بدهد و يا به خويشان وصيت كند.

* حقوق زن و فرزند و كسان را معين نمايد.

* براي حركت به سوي خدا و سفر حج، چنان زندگي خود را سامان دهد و رشته‌هاي علاقه به غير خدا را بگسلاند كه خود را در حال مرگ اختياري و نوراني ببيند.

* نمازها و دعاهايي را كه هنگام سفر دستور داده‌اند فراموش نكند.

* هنگام سوار شدن و استقرار بر مركب بگويد:


76


(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ، سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ)

* هنگام حركت و وداع بگويد:

«اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ نَفْسي وَمَالِي وَذُرِّيَّتِي وَدُنْيَايَ وَآخِرَتي وَاَمانَتي وَخاتِمة عَمَلي.»

* در هر فرود آمدن و سوار شدن و فراز و نشيب تكبير و تسبيح و تهليل بگويد.

* قصد قربت در هر عبادتي، روحِ عمل است و هر چه بيشتر و خالص‌تر شود عمل زنده‌تر و آثارش بيشتر است و اگر قصد قربت نبود عمل باطل و زحمت بيهوده است. چون قضاء و تكرار عمل حج دشوار است و بسا در مدت عمر بيش از يك بار نصيب نشود، بايد پيوسته مراقب نيّت بود.

پيش از رسيدن به مواقيت و شروع عمل، بهتر است كه حاجي وظايف و مناسك و مسائل مورد ابتلا را به خوبي بداند. اگر خود مي‌تواند از روي كتاب‌هاي مناسك و اگر نمي‌تواند به وسيلة عالمي ياد گيرد تا هنگام شروع، توجه بيشتر و سرگرداني كمتر باشد و مسائل احتياطي را آن‌طور بداند و عمل نمايد كه موجب بي‌احتياطي نشود، چون احتياط در حفظ جان و آبروي مسلمان از هر احتياطي شديدتر است.



| شناسه مطلب: 78216







نظرات کاربران